سرگذشت زبان فارسی

  زبان ايراني از دير تا امروز

 بررسي سرگذشت زبان فارسي به عنوان زبان ملي ايرانيان از جهات بسياري مهم و داراي اهميت است. زبان فارسي چنانكه خواهيم خواند مخزني از يادگار همه زبانهاي ايراني است چه بسا اگر اين زبان به همت همه ايرانيان تا كنون پذيرش و حفظ نشده بود اكنون شناخت واژگاني از زبانهاي ديگر ، نظير مادي و يا سكايي نيز امكان پذير نمي بود. جستجو در ريشه هاي زبان فارسي امروزي به اوستايي و فارسي باستان ( زبان كتيبه هاي هخامنشي ) منتهي مي شود . دانش زبان از سوي ديگر كاشف تاريخ و باستان شناسي  است . در اين راستا كشف خطوط ميخي در يكصد سال گذشته بسياري از نقاط تاريك تاريخ هخامنشي و نوشته هاي مورخين پيشين ، نظير هرودوت را تاييد و يا تكذيب نمود. باز خواني الواح تخت جمشيد نظام اداري در ايران هخامنشي را به يكباره در اختيار محققين قرار داد و ترجمه كتيبه هاي شوش ، بيستون و استوانه هايي نظير منشور كوروش ، منش ، سلوك و رفتار والاي ايرانيان را به عرضه و قضاوت عمومي گذاشت .

 اگر چه زبانها ي كهن ايراني در دانشگاه هاي خارج از كشور  تحقيق ، مطالعه و تا اعطاي دكتراي حرفه اي تدريس و امتدا مي يابد  اما نويسنده را بر اين باور است كه زبان ، فرهنگ و تاريخ درست به مانند جغرافيا بومي ديار خويش است . پس به عنوان يك ايراني نه تنها مكلف به آموختن آنيم كه موظف به تحقيق و قطعا تكميل و تصحيح مواردي هستيم كه مثلا راولينسن انگليسي زبان در ترجمه و خواندن كتيبه هاي ايراني زبان مر تكب شده است .

 در مورد زبانهاي ايران باستان مراجع فراوان است . يادداشت زير  جمع بندي و خلاصه برخي از اين مراجع است كه در پايان به آنها اشاره خواهد شد . قطعا نظريات خوانندگان و به بحث و چالش گذاشتن مطالب حاضر به نتيجه گيري و هدف اصلي اين تارنما كمك شاياني خواهد كرد.

 هنگامی که صحبت از زبان می شود باید از دو مقوله سخن گفت ، گفتگو و نوشتار . گفتگو عبارت است از واژگان و مفاهیم آنها و نوشتار عبارت است از الفبایی که زبان به وسیله آن نوشته می شود . گاهی ییش آمده که زبانی به الفبایی دیگر نوشته شده است چنانچه هم اکنون نیز در ایران فارسی را به الفبای عربی و یا در ترکیه ترکی را به لاتین می نویسند . در ادامه ابتدا زبانهای ایرانی معرفی و تا حدودی بررسی می شوند و در آخر به انواع الفبایی که زبانهای ایرانی را به نگارش در آورده اند اشاره خواهد شد. 

 برخی معتقدند هندواروپائیان مردمانی بودند ساکن دشتهای جنوب روسیه که در حدود سه هزارسال پیش به علت سرمای فروان منطقه مجبوربه مهاجرت گشته وگروهی به سمت فلات ایران و هند و گروه دیگر به سوی اروپا روانه گشتند. زبان شناسان زبان ایشان را هندواروپایی نامیده اند که بعدها بسته به محل استقرار مهاجران دچار تغییرات و تحولاتی گشته است.این زبان را می توان به شاخه های زیر تقسیم نمود:

آلباني- آناتولي – يوناني – ارمني – ژرمني – ايتاليايي – تخاري و آريايي

 زبان آريايي به دو شاخه هندي و ايراني تقسيم مي شود. از زبان ايشان به ترتیب آثاری تحت عنوان کلی ایرانی باستان وهندی باستان به یادگار مانده است که با استناد به آنها می توان زبان هند و اروپایی را تا حدودی بازسازی نمود. از هندی باستان زبانهای سنسکریت و ودایی قابل ذکر است که کتاب بودا در حدود هزاره اول پیش از میلاد با نام ریگ ودا به آن زبان نوشته شده است . زبانهای اردو ، هندوستانی ، بنگالی و سینهالی بازمانده های هندی باستانند.دراین گفتاربه سرگذشت شاخه ایرانی این زبان از دوران باستان تا کنون پرداخته خواهد شد.  از نظر تاریخی زبان ایرانیان را می توان به سه دوره زیر تقسیم نمود :

دوره باستان ، دوره ميانه و دوره جديد .

   دوره باستان

 دوره باستان از هزاره قبل از میلاد مسیح (1000 ق.م ) یعنی زمان استقرار کوچ نشینان در فلات ایران آغاز و تا 331 ق.م ( سقوط هخامنشیان ) ادامه می یابد. در این دوره زبانهای متعدد و هم خانواده ای درنواحی مختلف نجد ایران مورد استفاده قرار می گرفته که جملگی از یک ریشه و بنیان می باشند . از این رو این زبانها را در گروهی مادر به نام ایرانی باستان قرار داده اند. از نظر تاریخی در این دوره ابتدا مادها و سپس هخامنشیان قرار می گیرند . ازمیان زبانهای باستانی ایران تنها تعدادی تا به امروز باقی مانده است که درادامه ، ضمن بیان نمونه هایی از آنها به شرح مختصر هر کدام پرداخته خواهد شد.

 زبان اوستایی 

اوستا کهن ترین نامه باستان ایرانیان و مجموعه ای ازآموزه های زرتشت پیامبردرسده های نخستین هزاره اول پیش ازمیلاد وهمچنین نیایشهایی است که پس از وی و تا سده های سوم میلادی به دست پیروانش به آن کتاب افزوده شده است . در بخشی از اوستا به عقاید و اساطیر پیش اززرتشت ایرانیان نیز اشاره شده است. در دوره ساسانی دین رسمی در ایران آئین زرتشتی بوده است و شاهان ساسانی نظیر اردشیر بابکان خود را احیاء کننده آن معرفی کرده اند. کتاب اوستا در زمان ساسانیان شامل بیست و یک نسک (فصل) بوده است که در حال حاضر تنها یک سوم از آن باقی مانده است. اوستای کنونی به بخشهای زیر تقسیم می شود :

    n   یسنا به مفهوم ستایش و شامل آیه هایی در وصف اهورامزدا به مفهوم خداوند جان و خرد است و نام فصول آن هات می باشد.

n   یشتها به معنای نیایش ، اشعار و نوشته هایی است در مدح ایزدان و فرشته هایی نظیر آناهیتا و مهر و نام هر فصل از آن کرده می باشد.

n      وندیداد مجموعه ای از احکام و دستوراتی در خصوص آئین و روشهای زندگی است.و نام فصول آن فرگرد است.

n      خرده اوستا خلاصه ای از بخشهای ذکر شده است که توسط آذرباد مهر اسپندان موبد زمان شاپور دوم تهیه شده است.

n      ویسپرد در مورد ستایش پارسیان و پاکان و هر فصل آن کرده نامیده می شود.

n      بخشی از یسنا را گاهان یا گاتها به معنی سروده ها می نامند . زبان شناسان این بخش را به لحاظ گویش و مفاهیم آئین زرتشت بسیار کهن ترو بنیادی تر از سایر قسمتهای اوستا و در نتیجه از گفتار خود زرتشت تشخیص داده اند .

زبان مادی

از میان مهاجران هندو اروپایی ( آریایی ) اولین گروهی که در فلات ایران (آذربایجان و کردستان کنونی ) و به سرکردگی فردی لایق به نام دیا اکو در سال 708 ق.م تشکیل حکومت داده و به شهره جهانی رسیدند مادها بودند. از زبان مادها نوشته ای در دست نیست اما از این زبان واژه های زیادی در نوشته های هم خانواده آن یعنی فارسی باستان به جا مانده است . از آن جمله است:

Wazarka – zba – xsayatia – asan - mitra به مفهوم :  بزرگ ، اعلام کردن ، سنگ و مهر

 زبان سکایی

سکاها در منطقه ای از کناره های دریای سیاه تا مرزهای چین سکونت داشتند که از زبان ایشان نیز نوشته ای به جز واژه گانی که در فارسی باستان حفظ شده اند اثری در دست نیست .

aspa – atar – carma – hapta - bazu  به معنی : اسب ، آتش ، چرم ، هفت و بازو

   زبان فارسی باستان

 تاریخ نشان می دهدایران پهناور درسال 530 قبل از میلاد نقطه عطفی را سپری و از حالت پراکندگی و تعدد حکومتهای محلی خارج و به سمت تشکیل دولتی مرکزی هدایت شد. آریائیان ساکن ایران را سه گروه عمده پارس ، پارت و ماد تشکیل می دادند . پارسها جنوب ، مادها شمال و پارتها مرکز ایران را در اختیار داشتند . ازدواج شاهزادگان  ماد و پارس را باید به عنوان اولین باور و احساس نیاز ایرانیان برای اتحاد میان خویش و تشکیل حکومت مرکزی دانست . حاصل این ازدوج کسی نیست جز کوروش کبیر، بزرگ مردی ازسلاله ماد و پارس .  پس از به قدرت رسیدن کوروش کبیر مرزهای داخل ایران چنان گسست که ایران هخامنشی به معظم ترین امپراتوری جهان بدل گشت به طوری که سالها پس از ایشان نیز رسیدن به این مرزها  یکی از آرزوهای سلاطین و فرمانروایان ایرانی بوده است . آرزویی که تنها در زمان شاپور ساسانی محقق گشت.

 باری به هم ریختن مرزبندی های داخلی میان اقوام هم خانواده و هم نژاد ایرانی علاوه بر اینکه گستره فراتری را به نام ایران ایجاد کرد، موجبات تلفیق و ادغام زبانها و فرهنگهای مشترک و در عین حال متنوع ایرانی را در قالبی واحد و فراگیر فراهم نمود و چنانکه دیدیم  واژگان مادی ، اوستایی ، سکایی ، پارسی  و ...... با هم در آمیخت ، پستهای حکومتی چنانکه تواریخ و به ویژه حجاریهای تخت جمشید نشان می دهند بین همه اقوام ایرانی و به ویژه ماد و پارس تقسیم و زبان و فرهنگی ملی برآمده و تا کنون ادامه یافت . هم اینک این زبان را که در واقع در بردارنده ، نماد و نگاهبان همه زبانهای ایرانی است فارسی باستان می نامند .

  آتار باقی مانده از این زبان به ویژه به سبب دور اندیشی و علاقه مندی داریوش هخامنشی و جانشینانش به شرح وقایع و به جای گذاشتن گزارش و کارنامه ای از عملکرد خویش برای آیندگان ودرعین حال امانت داری واحترام عمیق ایشان به همه اقوام وفرهنگها ی امپراتوری بزرگ ایران ، فراوان وبه صورت کتیبه هایی در اختیار است.کهن ترین اثر فارسی باستان مربوط به آریارمن جد داریوش بزرگ و نقر شده بر لوحی زرین در سال 610 ق .م ، طولانی ترین و مهمترین کتیبه اثری از داریوش بزرگ واقع در بیستون کرمانشاه و حک شده در سال 521 ق .م  و جدیدترین اثریافت شده به زبان فارسی باستان مربوط به اردشیر سوم در سال 358 ق.م  و واقع در تخت جمشید است. زبانهای فارسی باستان و اوستایی به لحاظ دستوری و واژگانی بسیار به هم شبیه و اشتراک فراوانی دارند و از آنجا که پیروان زرتشت زبان اوستایی را از طریق متون دینی و سینه به سینه تا کنون حفظ کرده اند از طریق مقایسه و تحقیق در اوستا و سایر متون زرتشتی راهی به سوی کشف فارسی باستان گشوده است. در حدود یک صد سال پیش بیگانگان  !!!! برای اولین بار با مطالعه کتیبه بیستون و آشنایی با اوستا و متون تاریخی نظیر تواریخ هرودوت موفق به رمز گشایی و خواندن این زبان شدند. درفارسی باستان و اوستایی هشت حالت زیر وجود دارد:

فاعلی – مفعولی – مفعولی معه – مفعولی له – مفعول عنه – اضافی – مفعول فیه و ندایی

 اسامی ، صفتها و ضمایر از نظر جنس شامل مذکر ، مونث و خنثی و از نظر شمارش مفرد ،مثنی و جمع می باشند.

 

منابع:

http://saminfo.orq.ir

http://saminfo.blogfa.com

 


مطالب مشابه :


سرگذشت زبان فارسی

مجله ی آنلاین ثمین - سرگذشت زبان فارسی - - ☺ مجله ی آنلاین فروشگاه اینترنتی کالاهای




روش صحيح مطالعه

مجله ی آنلاین ثمین - روش صحيح مطالعه - - ☺ مجله ی آنلاین فروشگاه اینترنتی کالاهای




تعطیلات فدرال در آمریکا

مجله ی آنلاین ثمین - تعطیلات فدرال در آمریکا - فروشگاه اینترنتی کالاهای




سرود های ملی ایران از ابتدا تا کنون

مجله ی آنلاین ثمین - سرود های ملی ایران از ابتدا تا کنون - فروشگاه اینترنتی کالاهای




پودینگ کاکائو

زنان 20 - پودینگ کاکائو - مجله اینترنتی زنان ثمین وب; فروشگاه




برچسب :