قابل توجه وزارت آموزش و پرورش

 خدمت مسئولان محترم انجمن اولياء و مربيان سلام .

 احتراما به استحضار ميرساند كه اينجانب حسن خسروي مدرس دانشگاه با بيش از بيست سال سابقه اجرايي و مديريتي ، سالهاست كه به عنوان عضو كوچكي از جامعه بزرگ انجمن اولياء و مربيان و بخاطر رضاي خدا و به جهت توسعه و پيشرفت هر چه بيشتر اين مملكت ، روزها و ساعتهاي بسياري از عمر خود را كه ميتوانستم صرف كسب درآمد نمايم در راه انجمن ، خالصانه خرج كردم تا اقدامي بشر دوستانه و خداپسندانه به سهم خويش نموده  باشم . بنده سالها در منطقه خودم به عنوان رييس انجمن يا يك پدر مسئوليت پذير ايفاي وظيفه و دين نموده  و در اين راه  جزوات آموزشي بسياري در زمينه هاي مختلف درسي ، تربيتي ، ديني و... طراحي ، تهيه و با هزينه شخصي در اختيار خانواده ها قرار داده ام .مسابقات مختلف فرهنگي قرآني برگزار كرديم . مسابقات ورزشي ، آشپزي ، برگزاري جلسات مشاوره تحصيلي ، مشاوره شغلي ، مشاوره خانوادگي كه خودم مجري ، گوينده و سخنران آنها بوده ام و دهها فعاليت و خدمات ديگر عام المنفعه كه ذكر آنها از حوصله اين مقدار خارج است و خدا ميداند و بس . كه البته نميدانم بابت آنها  اشتباه كرده ام ، درست بوده ، غلط بوده ، بايد تشويق شوم ، بايد تنبيه شوم ،  به من مربوط بوده ، نبوده و... .

عزيزان! خانه انجمن هاي اوليا ء و مربيان از پاي بست ويران است !!! . چند سال پيش در منطقه مان  انتخابات برگزار شد كه شوراي مركزي انجمن اولياء و مربيان درست شود . بنده در بين حدود دويست نفر از حاضرين و روساي انجمن هاي مدارس ، نفر اول انتخابات منطقه  شدم ولي هيچ گاه كسي از ما نظر درست و درماني نخواست . بيشترين تماس و تعامل را با منطقه در سطوح مختلف مخصوصا با مسئول انجمن اولياء و مربيان منطقه ، تنها من داشتم و افسوس كه اغلب اين مسير يكطرفه بود . باري . دردسرتان ندهم . از آنجا رفتيم براي انتخابات  شوراي مركزي انجمن اولياء و مربيان تهران كه در آنجا هم بنده به عنوان عضو علي البدل انتخاب شدم اما دريغ از يك ابلاغ ، يك گواهي ، يك صورت جلسه ، يك اعتبار نامه ، يك قسم نامه ، يك منشور اخلاقي و.... دريغ از يك دعوت . دريغ از يك جلسه كاري سازمان يافته . براستي انجمن اوليا ء و مربيان براي چيست ؟ براي آش پختن . براي نذري پخش كردن ؟ براي اينكه امر و نهي هاي  مدير مدرسه را انجام دهد؟ براي پيگيري تعميرات . براي مراحمت براي مزاحمت ؟ براي چي ؟ واقعا ما كجاي فرآيند آموزش و پرورش قرار داريم ؟ ما كه هستيم ؟ چه كسي بايد به ما بال و پر بدهد ؟ پدر مادر ما كيست ؟ حامي ما و خانه اميد ما كجاست ؟  بارها و بارها به دفتر مسئولان انجمن زنگ زده ام و درخواست ملاقات و برگزاري يك جلسه مشورتي دلسوزانه كرده ام . اما هربار با شلوغ بودن سر شما و در جلسه بودن شما و بي مهري شما روبرو بوده ايم .  عزيزان ! فكر ميكنيد كه ما بيكار هستيم ؟ آيا شما بايد به دنبال ما باشيد يا مابه دنبال شما ؟ آيا اگر كسي دلسوز است ، بايد مورد بي تفاوتي و بي مهري قرار گيرد ؟ شما كه فرشته هستيد ؟!؟ و  اين از ساحت  فرشتگان بدور است ؟!؟ . اما گفتم چون پاي رضاي خدا در ميان است ما از ميدان بدر نميرويم و همچنان در ركاب آموزش و پرورش خواهيم بود . چون صحنه پيوسته بجاست . خرم آن نغمه كه مردم بسپارند به ياد .

عزيزان! بياييد يك بار براي هميشه تكليف مان را با انجمن اولياء و مربيان روشن كنيم . شتر سواري دولا دولا نميشود . يا رومي رومي يا زنگي زنگي . يا انجمن ميخواهيم و بايد باعرضه و قابليت و قدرتمند ،  پاي همه چيز آن بايستيم و هزينه هاي آنرا بپردازيم يا نه ،  فقط اسمي باشد و رسمي و گذران امور و باري به هر جهت . من آنچه شرط بلاغ است با توميگويم . خواه از سخنم پند گير خواه ملال . عزيزان ! چيزي به نام انجمن اولياء و مربيان هنوز كه هنوز است ميان مدارس و متوليان آن و مردم  ، بعضا مقبوليت ، مشروعيت ، و محبوبيت ندارد . چه رسد به اينكه انتخابات و دستورالعمل و... برايش بگذاريم . از والدين سوال ميكنيم كه شغلتان چيست ؟ ميگويند آزاد . ميگوييم آزاد يعني چه ؟ ميگويند مثلا ،  برقكار . ميگوييم خوب چرا اين را همان اول نميگوييد ؟. ميگويند : اگر شغل واقعي مان را بگوييم هر روز از ما خواهند خواست كه فلان كار را براي مدرسه بكنيم و ما از كار و زندگي ميافتيم ؟!؟ ‌عجب . ميبينيد ؟ درد ما كه يكي دوتا نيست . ما درونمان خودمان را ميسوزاند و بيرونمان ديگران را . مديران مدارس حداقل در سطح شناخت ناقص من در اين باره نياز به آموزش و توجيه كافي و مستمر دارند . انجمنها دچار روزمرگي و بعضا بي تفاوتي هستند . خيلي ها هم كاري بلد نيستند . موقع انتخابات كه ميشود زوري كانديد ميشوند چون حاضر نيستند حتي براي بچه خود ساعتي را در خدمت مدرسه باشند .چرا ؟ چون معتقدند همه كارها را بايد آموزش و پرورش بكند .  اگر كسي هم كاري بلد ميباشد ، همه دست به دست هم ميدهند تا يك جوري چوب لاي چرخش بگذارند . انگار انجمن اولياء و مربيان يك بار است نه يك يار . مديران هم كه خوششان نميايد آقا بالاسر داشته باشند . خلاصه همه جوره ما انجمني ها خار و ذليل هستيم . شاهد اين مدعا آنكه خود مجموعه شما حداكثر سالي يك يا دوبار به مناسبت سالروز تشكيل چنين انجمني عده اي را دعوت ميكنيد و بعد ساز و آواز و سخنراني و چند تا جايزه و خداحافظ شما . حاجي حاجي تا سال بعد . نشستند و گفتند و برخاستند . يك مجله نصفه نيمه به نام  پيوند داريم كه زبان الكن ماست  و نتوانسته هيچ پيوند محكمي ميان ما برقرار سازد . افسوس . همه اش مقالات فلان آقا و فلان خانم و فلان دكتر را چاپ ميكنند . انحصاري انحصاري . انگار كه مجله مال بابايشان است . بقيه كشك . پس تريبون ما كجاست ؟ عزيزان! هويت انجمن هاي اولياء و مربيان زير سوال است . ساختار آنها با مقتضيات زمان سازگار نيست . بنيه آنان قوي نيست . سيستم دفاعي آنها ضعيف است . زود آسيب ميبينند . تعداد اعضاء آنها منطقي نيست . اتاق و كارشناس و مسئول و امكانات آنان اصلا  كه قابل ذكر نيست . دل مرغان آسمان به حال ما زار و گريان است !؟!؟ . تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل . واقعا بايد كاري كرد كارستان .آيا تابه حال غير از من ، چند نفر اينگونه با شما سخن گفته اند؟ اگر كسي هست ، حتما سر تا پاي او را طلا بگيريد كه ما محتاج چنين انسانهايي هستيم .  شما را به خدا ! تا دير نشده بجنبيد . تا نگريد طفل كي نوشد لبن ؟ ما كه كاره اي نيستيم . شما تا زنده هستيد و در راس كار ميباشيد كاري بكنيد . اي كه دستت ميرسد كاري بكن .  اگر انسان آزاده اي هستيد ،  ممنون ميشوم مقررنماييد ، متن كامل اين رنج نامه و درد دل را بدون سانسور در مجله پيوند چاپ كرده و مراتب به نحو شايسته به استحضار مقام عالي وزارت رسانده شده و پاسخي قانع كننده نيز به اينجانب مرحمت فرماييد . پيشاپيش از سعه صدر و حوصله و عنايت شما تشكر مينمايم . خدايا چنان كن سرانجام كار ، تو خوشنود باشي و ما رستگار.

با عرض پوزش و احترام مجدد

حسن خسروي

عضو علي البدل شوراي مركزي انجمن اولياء ومربيان تهران

 


مطالب مشابه :


قابل توجه وزارت آموزش و پرورش

مجري ، گوينده ، سخنران . خدمت مسئولان محترم انجمن اولياء و مربيان سلام .




برچسب :