ردیابی عوامل وازدگی و تلفات اولیه در گله گوشتی

رديابي عوامل وازدگي وتلفات اوليه درگله گوشتي
     <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

مقدمه
     نحوه برخورد باتلفات اوليه مرغداريها، ازمعضلات جـدي اين حرفه است كه بعضا“ باتبعـات ونتـايج حقوقي ودرگيريهاي مربوط بدان نيـز همراه مي شود. متأسفانه، عليـرغم اهميت اين مقوله، تاكنون كار مدون ومنظمي دراين زمينه، صورت نگرفته است. به دليل ضرورت وجوديك راهنماي عملي، براي قضاوت صحيح درمورد منشأ وعوامل تلفات، مقاله حاضـربه عنـوان ورود و مقدمه اي دراين موضوع، تقديم مي گردد بدان اميدكه جزئيات فني اين مباحث به كمك اهل نظر، تفصيل و تعميق بيشتري پيدا كند.
    
روش شناسي
     بيش از هر چيز بايد متدلوژي مناسبي براي تحقيق و بررسي مورد نظرمان داشته باشيم. اين متدلوژي بـايد بـه گونه اي تنظيم شـودكه حتي الامكان، كليه عـوامل دخيل درتلفات اوليه راپوشش دهـد. روش برگزيده  اين مقاله تبارشناسي (دودمان پژوهي) خواهدبود. اين متدلوژي منسوب به“نيچه” و بخصوص “ ميشل فوكو ” فيلسوف معروف و معاصر فرانسوي است . تفاوت اين روش با روش تاريخ شناسانه آن است كه در روش تـاريخي، سابقه تـاريخي مسئله از ابتـدا به انتـها  مـرور ميشودحـال آنكه در روش تبار شناسي جستجو از حال به گذشته سير مي كند. يعني ما گزارشي از وضعيت موجود (و در اين مـورد از تلفات غيرعادي اوليه درگله اي معين) داريم. درمحل حضور مييابيم و با روش تبارشناسانه از وضعيت حال حاضر گله گوشتي گزارشي تهيه مي كنيم. اگر صحت گزارش، دال بر تلفات غيرعادي مورد تأييدمان قرارگرفت، آنگاه به رديابي عوامل آن ازحـال به گـذشته مي پردازيم و قدم به قدم به حـذف عوامل غيرمؤثر بـر تلفات اقـدام مي كنيم. هدف آن است كه بتدريج حلقه محاصرة عامل يـا عـوامل اصلي را تنگتر و نهايتا“ آنها را شناسايي نمائيم.
    
گام اول:  بررسي صحت و سقم گزارش
    پس از حضور در محل، اولين كار، تحقيق صحت و سقم اصل گزارش است. بارها اتفاق افتاده كه مرغدار  بدليل عدم اطلاع كافي ازطبيعي بـودن درصدي از تلفات اوليه ، يـا بدلايل ديگـر، در وخـامت وضع گله  دانسته يا ندانسته مبالغه كـرده است. ميزان استاندارد يـا طبيعي تلفات اوليه و وازدگي گله دركشور ما تاسقف 3% تعيين شـده است البته اين رقم سالياني طولاني است كه مبناي قضاوت و داوري قرارگرفته و ظاهرا“ بيش ازآنكه نوعي اتكـا بر دلايل علمي داشته باشد، عمـدتا“ بديل جنبه بخشنامه اي آن ملاك عمل قـرارمي گيرد. بـاتوجه به ارتقاء وضعيت بهداشتي مـرغـداريها و سـواد و آگـاهي مـرغـداران و توليـدكنندگان جوجه، شايسته است مقدمـات تجديد نظـرعلمي در اين رقم بـا توجه به واقعيات جديد صنعت مرغداري فراهم گردد. نخستين گام دراين زمينه مي تواند برآوردي واقعي ازآمار تلفات اوليه جوجه هاي توليد شده درسراسركشور باشد. علي ايحال تا آنزمان، ناچاريم رقم 3% رامبناي كار قرار دهيم.
    
مشكل ديگـر عدم توافق درمحـدوده زماني تلفات است كه اغلب 7 روز ذكـرشده ولي بعضـا“ ده روز را واقعي تر مي دانند و بندرت هم تا 15 روز را ملاك قرار مي دهند. در بخشنامه هاي اداري  تـأكيد بر تلفات هفته اول است ولي به نظر نگارنده اگر منشأ وازدگي  و تلفات عواملي غير از بيماريهاي اِگ‌بورن (عفونت نـاف ـ سالمونلا وآسپرژيلوس) بـاشد. محاسبه تلفـات هفتـه اول عــادلانه است چـون در اين شـرايط منحني تلفات بين روزهـاي   3و6 به اوج مي رسد و سپس دفعتا“سقـوط مي نمـايد. امـا در مورد بيماريهاي اِگ‌بورن داوري بايد با توجه به دوره كمون و دوره خود بيماري صورت گيرد. مثلا“در عفونت ناف ناشي ازآلودگي هجري اين مدت تا10 روز اول ادامه دارد و درمورد سالمونلوز باتوجه به اينكه اوج تلفات درهفته دوم است حـداقل 15 روز بـايد ملاك محاسبه باشد. درمـورد آسپرژيلوس هاي مادري هم درست است كه اوج تلفـات درهفته اول متمـركز است ولي تلفات مراحل غيرحاد بيماري هم تا 15 و20 روزگي و بعضا“ بيشتر مي تواند طول بكشدكه طبعا“ بايستي دربرآورد خسارات وارده، مورد توجه قرارگيرد.
    
نكته مهم ديگرآن است كه دراين برآورد صرفا“نبايد تلفات اوليه لحاظ گردد بلكه بايد وضع عمومي  گله، ميزان جوجه هاي وازده، روند بهبودي و تلفات احتمالي گله درآينده هم مورد نظر قرارگيرد و در محاسبه نهايي اعمال گردد.
    
گام  دوم: بررسي مشكلات مديريتي
     چنانچه درگـام اول اصل وجود مشكل منتفي نگرديد و مورد تائيد واقع گشت، درگام دوم بايد وضعيتمديريتي گله بررسي شود.
   
مهمترين عامل سوء مديريت منتهي بـه تلفات و وازدگي،آمـاده نبودن سالن در زمان تخليه جوجه مي باشدكه خود شامل سردي سالن و تشنگي است. عـدم تامين حـرارت هفتـه اول فاكتـور بسيـار مهم تلفات اوليه است كه به سرماخوردگي جوجه ها (با علائم پژمردگي وتجمع، رسوب اورات و عفونت ناف) منجرخواهد شد. تشنگي دادن به جوجه ها نيز بدهيد را تاسيون و وازدگي مي انجامد و هر چه مدت آن طولاني تـر شـود، وضع عمـومي گله وخيم تـر مي شـود. مشكل تشخيص اين عـوامل در عـدم همكاري احتمالي مـرغـدار در دادن اطلاعـات است كه مي تـوان كمـابيش آنها را ازكالبـدگشايي تلفات ـ وضع موجود مديريت ـ روند و منحني تلفات و بررسي اطلاعات ثبت شده توسط خود مرغدار، بدست آورد.
    
عامل مهم سـوء مديريتي ديگر مسئله تغذيه است. عدم بالانس جيره حداقل در مراحل اوليه نمود
محسوسي در تلفـات نـدارد ولي مسموم بـودن دان و تي.وي.اِن بالاي آن مي تـواند به افـزايش غيرعادي تلفات اوليه منجرشود. استاندارد براي دان كامل و براي پودرماهي تي.وي.اِن مي باشد.
    
آلودگي ثانويه دان و بستر با آسپرژيلوس هم از موارد مشكل آفرين است كه به افزايش تلفات از روز 5 و6  بخصوص در هفته دوم منجر مي شود. در اين حال ندول هاي قارچي ازمواردآسپرژيلوس  درشت تر و اوج تلفات متمركز در هفته دوم است. دراين موارد برداشت نمونه از دان و بستر و ارسال به آزمايشگاه براي رديابي مسئله، و تفريق از درگيريهاي مادري ضرورت دارد.
    
ساير موارد سوءمديريت از قبيل مشكلات تهويه، مشكلات بهداشتي و عـدم بالانس نسبي جيـره تأثيـر  خاصي بـرتلفات اوليه ندارند هر چند قطعا“ در سنين بـالاتـر عوارض و عواقب سوء آنها وضع عمومي گله را متأثر خواهدكرد. نكته مهم در اين مورد آن است كه شدت و حدت وضعيت گله بـايد با نـوع عاملي كه براي آن قائل مي شويم، متناسب بـاشد و ميزان تلفات و حدت مسئله بتواند علي الاصول از عامل مورد نظر ما ناشي گردد.
    
گام سوم: بررسي نحوه حمل
     چنانچه در وضعيت مديريتي گله عاملي را كـه بتـواند وضع موجود را توضيح دهـد نيافتيم، در مرحله بعدي بايد پروسه حمل از بارگيري تا تخليه جوجه بررسي شود .
     
مشكلات ناشي از حمل درگله دو نمود اساسي دارد: يكي تلفات غيرعادي داخل كارتن هـاي جوجه و ديگــر بيحالي جوجه هاي تخليه شده، طوري كه جوجه ها سينه مي زنند و تمايلي به تحرك و جستجوي آب و دان ندارند.
    
درحمل، مدت حمل، نوع بسته بندي، توقف توي راه و تجهيزات وسيله حمل مؤثرند.
    
افزايش مدت حمل به بالاي 24ـ 18 ساعت بـاعث دهيـدراته شدن جوجه ها مي شود. هر چه جوجه از مادر جوانتري توليد شده باشد، نسبت به افزايش اين مــدت آسيب پذير مي شـود. در اين حـال براي كنترل ابعاد ضايعه جوجه بايد سريعا“ به آب و دان رسانده شود و از الكتروليت بـراي جبران آب ازدست رفته استفاده شود. مدت حمل به سادگي از تفاضل زمان تخليه و بارگيري بدست مي آيد.
    
توقف ميان راهي بدليل خرابي فني وسيله نقليه يا استراحت راننده، باعث وارد شدن شوك حرارتي و تهويه اي به جوجه ها، مي شود،كه تحقيق وقوع يــا عـدم وقـوع آن راه و روش متعــارفي ندارد و به ميزان همكاري راننده در دادن اطلاعات بستگي دارد.
    
حمل ونقل جوجه ها در فصول گرم وخاصه براي مسافت هاي دور بايد حتما در بسته بنــديهاي 80  قطعه اي و حتي در صورت لزوم كمتر از آن صورت مي گيرد تا مشكل گرمازدگي و خفگي عارض نگردد. جوجه خفه شده دركالبدگشايي داراي ريه پرخون و نوك تيره (بدليل آنوكسي) مي باشد. ضمنا“ تعداد كارتن هايي كه بـرروي هم چيده مي شود نبايد از 4 تجاوزكند چــرا كه در غير اين صـورت تهـويه كابين و توزيع هوا دچار مشكل جدي مي شود. بعلاوه مشكل مكانيكي روي كارتن هاي زيري ممكن است باعث فشار به جوجه ها شود.
   
ماشين حمل بـايد از تجهيزات مناسب گــرمـايشي و ســرمـايشي و تهويه اي برخوردار باشد. در عمل اكثريت قريب به اتفاق وسايل حمل دركشور، فـاقد اين تجهيزات مي باشند و از تهويه طبيعي ( بازكردن دريچه هاي هوا ) و بعضـا“ روشن كردن گـاز پيك نيكي بـراي تأمين گرما استفاده مي كنندكه خود اين گاز با مصرف اكسيژن هوا و توزيع غير يكنواخت گرما، مسئله ساز خواهد بود.
    
گام چهارم: بررسي ميزان دهيدراتاسيون در سالن انتظار
     چنانچه تلفات غيرعادي و بيحالي در جوجه هاي تخليه شده وجود نداشت و اين عامل هم از مجموعه عوامل مؤثر بر ضايعات اوليه و وازدگي، حذف گرديد، رديابي وارد فاز جديدي مي شود و آن خود جوجه‌كشي است. بررسي پروسه توليد جوجه را نيز بـراساس متـدلـوژي تبـار شنـاسـانه از روز 21 شــروع مي كنيم.
    
نكته مهم روز 21 آن است كه جوجه به چه مدت در داخل سالن انتظار جوجه كشي مانده است؟ مدت قابل قبول در اين مورد نبايد از 15ـ12 ساعت تجاوز نمايد وگرنه جوجه دچار دهيدراتاسيون نسبي مي شود. اگـر اين جـوجـه بيشتر از 24 سـاعت در سالن باقي بماند و بعـد از آن هم به نزديكتـرين مقصـد بارگيري نشود، امكان تلفات اوليه بشدت افزايش مي يـابـد. علي ايحال مجموع مـدت انتظار در سـالن و مـدت حمل نبايد از 36 سـاعت تجاوز نمايد وگرنه بروز مشكل حتمي است و طبيعتا“ هر چه بر اين مدت افزوده شود، ابعاد مشكل افزايش خواهد يافت.
   
يكي ديگر از عوامل دهيدراتاسيون در سالن انتظار، فقـدان رطوبت كافي اين سـالن و گـرماي زيادآن است. ميزان رطوبت لازم 75ـ70 درصد و حرارت مناسب 24ـ 22 درجه است .فقدان شرايط اپتي موم باعث ناراحتي و سر و صـداي غيـرعـادي جـوجـه ها مي شود كـه هنگام ورود به سـالن مي تـوان آن را تشخيص داد.
    
علي ايحال  كنترل شـرايط فيـزيكي سـالن انتظار و مـدت انتظار ـ بخصـوص بـراي دست اندركاران جوجه كشي ـ كار ساده اي است كه در ردگيري مشكل مؤثر است.
   
گام پنجم: بررسي كيفيت جوجه توليدي
     بخشي از مشكلات كيفي جوجه به گله مادر و بخشي به جوجه كشي بر مي گردد.
    
در جوجه‌كشي حذف جوجه هاي درجه 2 (ريزـ زمين گيرـ دهيدراته ـ فقدان چشم ـ منقـار متقاطع و تورم و زخم ناف . . .) مهم است در مراجع، ميزان استاندارد جوجه هاي درجه 2 حدود 1% عنوان شده ولي عملا“ و دركشورما اين درصد بيشتر است و درگله هاي جونيـور و نيـز گله هاي پير 2% و بعضـا“ هم تا 3% مي رسد.
    
عامل اصلي وجود جوجه هاي دهيدراته، پرت رطوبتي زياد تخم مرغ در جريـان انكوباسيون است. دو روش براي محاسبه اين افت وجود دارد يكي محاسبه ميزان رطوبت ازدست رفته با توزين تخم مرغ هاي معين درسنين 1 و 18، كه اين ميزان در شرايط نرمال و متعارف 13ـ12% است.
افزايش اين درصد، باعث دهيدراتاسيون و وازدگي، و كاهش آن موجب هيدراتاسيون و پـرآبي جـوجـه مي شود كه بنوبه خود باعث بسته نشدن نـاف و افزايش احتمال عفـونت نـاف مي گردد. در هر دو حـال تلفات اوليه و وازدگي گله افزايش مي يابد.
    
روش ديگر، محاسبه وزن تخم مرغ قبل از ست كـردن و جـوجـه توليدي حاصل از آن است درحالت استاندارد وزن جوجه بـايـد حـدوداً 66% وزن تخم مـرغ بـاشـد. در غيـر اين صـورت بـاز يـا مشكل  دهيدراتاسيون داريم يا هيدراتاسيون. 
براي كنترل رطوبت از دست رفته، در دامنه استـاندارد و متعـارف آن، بايد مجموعه شرايط فيزيكي سيستم جوجه كشي، از سالن نگهداري تخم مرغ تا سـالن گـريد جـوجـه، تحت كنترل باشد. اين شرايط براي قسمتهاي مختلف سيستم در جدول زيرآمده است.

مكان سالن گريد تخم مرغ 
ذخيره تخم مرغ 
اتاق گاز 
سالن ستر  
ستر 
سالن هچر  
هچر سالن گريد جوجه سالن نگهداري جوجه 
ماشين حمل
حرارت  18 27ـ20 24ـ22 5/37
(F5/99) 24
ـ22 37    (5/98) 22  25ـ22
رطوبت 80ـ70 80ـ70 80ـ60 60ـ50 60ـ58(86) 70ـ60 70
(87)   

نهايتا“ ضمن گام پنجم اگر ديديم مشكلي در سيستم جـوجـه كشي نداشته‌ايم و ميزان حذف جوجه هاي وازده و ميـزان افت رطـوبت و وزن تخم مـرغ هم عـادي است، مشكل بـايـد درشـرايط بهـــداشتي و بيماريهاي اِگ‌بورن باشد كه ازطريق تخمدان مرغ هاي مادر يا آلودگي ثانويه سالن ها و دستگاههاي
جوجه كشي عارض شده باشند. دراين مورد سه بيماري اهميت ويژه دارند:
    
سالمونلوز كه منشأ آن گله مادر است. در سطح باليني علائم خاصي درگله مادر ديده نمي شود. (نه افت توليد ونه تلفات) بيماري عمدتا“ از طريق تخمدان و در سالمونلاهاي گروه تيفي موريوم از طــريق آلودگي مواد غذايي بوسيله جوندگـان و بخصـوص موش، انتقـال مي يابد. ولي درگله گــوشتي پس از گذشت دوره كمـون كه 6ـ 5 روزاست، آغــاز و در هفته دوم با علائم اسهـال سفيد و پژمردگي به اوج مي رسد. افت هچ بدليل تلفات جنين هاي آلوده مي تواند اتفاق بيافتد. تشخيص قطعي پس از مشاهده علائم فوق و تأييد آن از طريق آزمايشات باكتريولوژيك و سرولوژيك امكان پذيراست.
    
آسپرژيلوس هم بيماري اِگ‌بورن است ولي از طريق تخمـدان منتقل نمي شود، بلكه از راه آلودگي ثانويه پوسته تخم مرغ با قارچ اتفاق مي افتد.آلـودگي تخم مـرغ هم مي تواند از بستـر و پوشــال و دان آلوده درگله مـادر ناشي شـده بـاشد و هم از نقص وضعف سيستم بهـداشتي در جوجه كشي. بهـرحـال ‌آسپرژيلوس هم به بيمـاري حـاد تنفسي جوجه هاي جـوان و تلفات شـديد بخصوص در هفته اول منجر  مي گردد.
    
عفونت بند ناف هم مي تواند از نقص سيستم بهداشتي جوجه كشي بوجود آيد. در اين حال عفونت كلي باسيلي از طريق ناف، جوجه ها را آلوده و منجر به تلفات10 روز اول مي شود كه اوج آن در روزهاي  6 ـ3 قرار دارد.
بنابراين معمولا منشأ آلودگي سالمونلايي درگله مادر و آلودگي ناف در جوجه كشي است ولي آلودگي قارچي مي تواند از هــر دوجا ناشي شـده باشد. در اين صورت اگــر مشكل فقط در جوجه هاي توليدي حاصل از يك گله خاص باشد و سايرگله هايي كه تخم مرغشان در همان جوجه كشي چيده مي شود فاقد مشكل باشند، مشكل از دستگاههاست. ضمن اينكه آزمايشات و كشت قارچي و ميكروبي در هر سه بيماري مي توانند ما را در شناسايي و ردگيري سرچشمه مشكل ياري رسانند. شكستن تخم مرغ هاي هچ نشده و مشاهده تلفات جنيني ناشي از رشد قارچ در اطاقك هوايي هم به حدكافي روشنگر ريشه آلودگي است. اگر اين آلودگي در تخم مرغ هاي فارم خاصي باشد، طبعا“ جوجه كشي سرمنشأ مشكل نيست وآلودگي از فارم به جوجه كشي منتقل شده است ولي اگـر آلودگي در تخم مرغ هاي فـارم هاي مختلف باشد يا مشكل از جوجه كشي است يـا جوجه كشي بطـريق ثـانويه از طريق فـارم آلوده شـده و به نوبه خود به آلودگي جوجه هاي فـارم هاي ديگر كمك كـرده است. در مورد آلودگي ثانويه جوجه كشي، در صورت رعايت ضدعفوني و نكات بهداشتي بايد قضيه فيصله يابد ولي اگر آلودگي ازگله مادر شروع شده باشد، ضدعفوني جوجه كشي دركنترل آن تأثيري نخواهد داشت.
     
خلاصه مراحل بررسي و ردگيري وازدگي جوجه هاي گوشتي:
    1ـ تحقيق صحت وسقم اصل گزارش
    
2ـ بررسي مسائل مديريتي شامل:
احتمال سرما خوردگي ـ احتمال تشنگي كشيدن ـ بررسي جيره به لحاظ بالانس و ميزان تي.وي.اِن - مسائل بهداشتي بخصوص در رابطه با بستر
    
3ـ بررسي مسائل حمل شامل:
تلفات ضمن حمل + ميزان شادابي جوجه پس از تخليه ـ مدت حمل و مسافت آن ـ نحوه بسته بندي و چيدن كارتن ها ـ تجهيزات حمل
4ـ بررسي مدت انتظار شامل:
مدت نگهداري درسالن انتظار ـ رطوبت و حرارت سالن انتظار
    
5ـ بررسي مسائل جوجه كشي شامل:
ميزان جوجه هاي حذفي و عوامل حذف ـ ميزان افت رطوبت تخم مرغ ـ ميزان افت وزن تخم مرغ ـ نتايج كشت هاي ميكربي و قارچي ـ كنترل وضعيت بهداشتي
   
6ـ بررسي گله مادر شامل:
بيماي هاي گله ـ بررسي جيره ـ بررسي وضعيت بهداشتي گله ـ نتايج كشت ها وآزمايشات سرولوژيك

 


مطالب مشابه :


آب و مرغداری

اکثر مرغداران در رابطه با آب برای جوجه های گوشتی تا سن 21 روزگی حتی تعاونی دانش




بیماری آسیت و اختلالات قلبی عروقی در طیور

آسیت و ناتوانی بطن راست قلب در جوجه های گوشتی. مرغداران در کشور بهداشت 85 _ علوم پزشکی اراک




برنامه های نوردهی و خاموشی در جوجه های گوشتی

برنامه های نوردهی و خاموشی در جوجه های گوشتی سابقا مرغداران عقیده تعاونی دانش




پلت چیست وکاربرد آن چیست؟

نیاز به خوراك ارزان ، با كیفیت ودرعین حال فرموله شده مرغداران اراک انجمن علمی تعاونی




مزایای آبخوری نیپل به آبخوریهای آویز و نکاتی که باید در سیستم آبخوری نیپل مورد توجه قرار گیرد

های آبخوری در دسترس مرغداران مرغ های گوشتی نیپل های مخصوص °360 باید پزشکی اراک




ردیابی عوامل وازدگی و تلفات اولیه در گله گوشتی

ردیابی عوامل وازدگی و تلفات اولیه در گله گوشتی مـرغـداران و تعاونی دانش




عفونت کیسه زرد

( مرغداران ) بهداشت 85 _ علوم پزشکی اراک شرکت تعاونی دانش آموختگان کشاورزی




برچسب :