نشانه گذاری چیست؟

نشانه‌گذاري:

نشانه‌گذاري: به كارگيري علامت‌ها و نشانه‌هايي است كه خواندن و فهم درست مطالب را براي خوانندگان آسان مي‌كند و در خطوط ملل جهان از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. آن گونه كه برخي، هر نوشته‌اي را بدون اين علايم، كالبدي بي‌جان دانسته‌اند.

نشانه‌گذاري در خط فارسي- البته نه به شكل و ضوابط امروزي- پيشينه‌اي كهن دارد. در خط‌هاي ايراني پيش از اسلام، بعضي نشانه‌ها وجود داشته‌اند كه كارشان به مقوله‌ي «نقطه‌گذاري» مربوط مي‌شود.

با پيدايش و كاربرد اين علايم درايران، با شكل و ضوابط و قواعد امروزي به عصر پس از انقلاب مشروطه و آشنايي ايرانيان با ادبيات مغرب زمين مربوط مي‌شود اما اكنون چنان با نوشته‌هاي فارسي درآميخته كه همه‌ي نويسندگان ناگزيرند، قواعد آن را چون دستور زبان به خوبي بياموزند و در نوشته‌هايشان به كار گيرند؛ زيرا در غير اين‌صورت آن‌طور كه بايد، با خواننده ارتباط برقرار نكرده و كسي نخواهد توانست از اثري كه با رنج فراوان و به زيباتيي خلق شده است بهره‌ي لازم را ببرد.

توجه: هنگام استفاده از اين علايم، رعايت اعتدال ضروري است؛ چون زياده‌روي در به كارگيري اين نشانه‌ها به اندازه‌ي به كار نبستن آن، به روح اثر لطمه مي‌زند.

در اين‌جا برای آشنايي بيشتر با برخي علايم نگارشي، نام و موارد كاربرد هر يك را به اختصار توضيح مي‌دهيم.

 يادآوري: در شعر كهن و سنتي فارسي، از نشانه‌ها استفاده نمي‌شود، در صورتي اين علامت‌ها به كار مي‌رود كه بدون آن خواندن شعر دشوار باشد.

نقطه (0)

نقطه، نشانه‌ي پايان جمله است و در موارد زير از آن استفاده مي‌شود:

1- در پايان جمله‌هاي خبري يا انشايي قرار مي‌گيرد و ختم جمله را اعلام مي‌كند.

- جمله ی خبري، مانند: فرصت‌ها چون ابرها مي‌گذرند. (امام علي (ع))

- جمله‌ي انشايي، مانند: خدايا، در اين لحظات سخت امتحان، نور ايمان را بر قلب ما بتابان.

(شهيد دكتر مصطفي چمران)

2- گاهي چند جمله با حروف ربط، پيوند پيدا مي‌كنند و علامت «0» در پايان عبارت آورده مي‌شود.

مانند: درست است كه اعمال ما، ما را مي‌سوزانند ولي تابندگي ما از همين است و اگر روح ما ارزش چيزي را داشته، دليل بر آن است كه سخت‌تر از ديگران سوخته است.

(مائده‌هاي زميني، آندر ژيد)

3- پس از حروف مستقلي كه ابتداي چند كلمه يا نشانه‌اي اختصاري واژه‌هاست.

مانند: مولانا در حدود سال 604 هـ.ق در بلخ ديده به جهان گشود. (هـ.ق هجري قمري)

يا.م.م. (محمد معين)

4- پس از حروف الفبا يا عددهای اصلي قرار مي‌گيرد تا آن‌ها را از كلمه‌ها جدا كند.

مانند: 1.2.3                          يا             مانند:     الف. ب. پ

علامت سؤال (؟)

اين نشانه در موارد زير به كار مي‌رود:

1- در پايان جمله‌هاي پرسشي مستقيم.

مانند: به چه مي‌انديشيد؟ به كجا مي‌رويد؟

2- براي نشان دادن مفهوم شك و ترديد نسبت به يك اصطلاح يا يك كلمه يا تاريخ يا استهزا. در چنين مواردي علامت سؤال را پس از آن كلمه، داخل كمانك يا پرانتز (؟) قرار مي‌دهند.

- براي بيان ترديد و مانند: او هنرمند (؟) است.

يادآوري: اين نشانه‌ بعد از جمله‌هاي پرسشي غير مستقيم به كار نمي‌رود. در پايان چنين جمله‌هايي نقطه مي‌گذراند.

مانند: از او پرسيدم كي مطالعه و تحقيق را آغاز مي‌كند.

علامت تعجب (!)

اين نشانه‌ در موارد زير استفاده مي‌شود:

1- درپايان جمله‌هاي تعجبي.

مانند: او چه مهارتي در نقاشي داشت!

2- در پايان جمله يا شبه جمله‌هاي نشانه آرزو، تأكيد، تنفر، تحسين، دعا و ...  .

مانند:

ü      دريغ است ايران كه ويران شود!

ü      مواظب باشيد!

ü      چه آدم رياكاري!

3- بعد از اصوات يا شبه جمله و گاهي بعد از منادا.

مانند:

ü      آخ! كاش! دروغ و تظاهر از زندگي‌هايمان رخت بر مي‌بست!

ü      آفرين! به به!

ü      پروردگارا!

پرسش و تعجب (؟!)

اين علامت در پايان جمله‌هاي عاطفي و تعجبي كه پرسش را نيز مي‌رساند، گذاشته مي‌شود.

مانند: چگونه مي‌توان به شمشيري، دريايي را شكافت؟!

(در سايه‌سار نخل ولايت، سيد علي موسوي گرمارودي)

ويرگول (،)

ويرگول، نشانه‌ي مكث يا وقفي كوتاه است و آن را در موارد زير به كار مي‌برند:

1- بعد از منادا.

مانند: الهي، از من آهي و از تو نگاهي.                                               (آيت ا.... حسن‌زاده آملي)

2- ميان عبارت‌ها يا جمله‌هاي غيرمستقل كه در مجموع، جمله‌ي كاملي را تشكيل مي‌دهد.

مانند: مرا از خردي كه نمي‌گريد، فلسفه‌اي كه نمي‌خندند و عظمتي كه در برابر كودكان سر فرود نمي‌آورد، دور كنيد.

(عشق و فرزانگي، جبران خليل جبران)

3- جايي كه درباره‌ي چند كلمه اسناد واحدي داده شود. (در چنين مواردي دو كلمه‌ي آخر را با حرف «و» به هم مي‌پيونديم).

4- هرجا كلمه يا عبارتي به عنوان توضيح (به صورت بدل) در ضمن جمله يا عبارتي ديگر بيايد.

مانند: سهراب سپهري، شاعر نقاش، در قالب نيمايي شعر مي‌سرود.

5- بين دو كلمه كه ممكن است آن دو كلمه به صورت تركيب اضافي يا وصفي خوانده شود.

مانند: هنر و دانش، برگزيده‌ترين مردم را به هم مربوط مي‌سازد.                 (بتهون)

- اگر ويرگول نباشد ممكن است چنين خوانده شود: هنر و دانش برگزيده‌ترين ......

6- ميان واژه‌اي كه قرار ندادن آن، ابهام ايجاد كند و از جمله، معني و مفهوم ديگري دريافت شود.

مانند: او هر روز، نامه‌اي مي‌خواند. (اين جمله بدون ويرگول چنين خوانده مي‌شود: او هر روز روزنامه‌اي مي‌خواند).

7- براي جدا كردن توضيحات كوتاه.

- توضيحات مربوط به نشاني افراد.

مانند: تبريز، خيابان 29 بهمن، دانشگاه تبريز، ساختمان شماره‌ي 2، دانشكده ادبيات و زبان‌هاي خارجي.

- جدا كردن توضيحات مربوط به شناسايي كتاب يا عناوين افراد.

مانند: علي‌پور، منوچعر، نقد و بررسي شعر كودك، تهران، تيرگان، 1379.

نقطه ويرگول (؛)

نقطه ويرگول، نشانه‌ي وقف يا درنگ و مكثي است طولاني‌تر از ويرگول و كمتر از نقطه و بيشتر در موارد زير استفاده مي‌شود:

1- براي جدا كردن جمله‌هايي كه از جهت ساختمان و مفهوم، مستقل به نظر مي‌رسند ولي در يك عبارت طولاني از جهت بيان كلي يك مطلب با يكديگر بستگي معنايي دارند.

مانند: الهي! مي‌پنداشتم كه تو را شناختم؛ اكنون آن پنداشت و شناخت را در‌ آب انداختم.

2- ميان دو جمله‌اي كه جمله‌ي دوم، توضيح يا مثال و يا تعبيري ديگر از جمله‌ي نخستين باشد.

مانند: بيشه ظلماني بود؛ بي‌هيچ برخورد برگ‌ها؛ بي‌هيچ اثري از آن روشنايي‌هاي مبهم و خنك تابستان.

(بينوايان، ويكتورهوگو)

3- پيش از كلمه‌هاي «مثلاً»، «فرضاً»، «يعني» و .....

مانند: زندگي؛ يعني جست و جوي دائمي.                        (لامارتين)

گيومه « »

اين علامت در موارد زير،براي مشخص كردن به كار مي‌رود:

1- هنگامي كه سخني، عيناً از كسي يا جايي نقل شود.

مانند: امام علي (ع) فرموده‌اند: «كتاب غذاي روح بشر است».

2- هرگاه بخواهيم اصطلاح يا كلمه‌اي را به دليل تازگي يا جعلي بودن يا قابل تأكيد بودن مشخص كنيم.

مانند: مريدان مولانا در شهر قونيّه، بناي با شكوهي به نام «قبّه‌ي خضرا» بر تربت او ساختند.

3- هنگام ذكر عنوان كتاب‌ها، مقاله‌ها، سخنراني‌ها و فصل‌هاي يك كتاب.

مانند: «هفت پيكر» چهارمين داستان پنج گنج نظامي است.

دو نقطه (:)

اين نشانه در موارد زير به كار مي‌رود:

1- قبل از نقل قول

مانند: حضرت امام حسين (ع) فرموده است: «اگر دين نداريد و از قيامت نمي‌ترسيد، لااقل آزاده باشيد.»

2- هنگام برشمردن اجزاي يك چيز يا تفصيل يك موضوع.

مانند: مثنوي‌هاي عطار عبارت‌اند از: منطق‌الطير، الهي‌نامه، مصيبت‌نامه.

3- جلوي كلمه‌هايي كه مي‌خواهيم آنها را معني كنيم.

مانند: تحقيق: درست كردن، رسيدن، پژوهيدن.

4- بعد از عنوان نامه.

مانند: برادر ارجمندم:

5- بين عنوان اصلي و عنوان فرعي كتاب، مقاله و ......

مانند: آينه‌ي پژوهش: چكيده‌ي پايان‌نامه‌هاي كارشناسي ارشد معلمان قائم‌شهر.

6- بين رقم ساعت و رقم دقيقه.

مانند: 15: 3 صبح

7- ميان سوره و آيه، در كتب آسماني.

مانند: قرآن، 5: 33 (به جاي مائده، آيه‌ي 33)

يا: انجيل، سفر پيدايش، 2: 22 (به جاي باب دوم، آيه‌ي 22)

سه نقطه (...)

اين علامت در موارد زير به كار مي‌رود:

1- جايي كه مصحح نتواند، هنگام تصحيح نسخه‌اي خطي، به جاي كلمه يا كلمات افتاده، از ديگر نسخه‌هاي خطي، نمونه‌اي بيابد و يا خود نيز نتواند به حدس، كلمه‌اي را انتخاب كند، به جاي آن كلمه، سه نقطه ... قرار مي‌دهد.

2- براي نشان دادن جمله‌ها و كلمه‌هاي محذوف يا ادامه‌دار.

مانند: تو را مي‌بينم كه به سن نوجواني رسيده‌اي ... سن شديدترين آشفتگي‌هاي ذهني، سن آگاهي به خود و توهم درباره‌ي نيروهاي خود ...[1].

(خانواده‌ي تيبور، روژه مارتن دوگار، ترجمه‌ي ابوالحسن نجفي)

- گاهي كلمه‌ي «الله» به دليل حرمت آن، نوشته نمي‌شود و به جاي آن سه نقطه مي‌گذراند.

مانند: ذبيح‌ا... بهروز اولين كسي بود كه در ايران براي ناشنوايان كتابي نوشت.

3- به جاي واژه‌هايي مانند: «و غيره»

مانند: به كمك تشبيه، استعاره، مجاز، كنايه و ... مي‌توان تخيل خواننده را برانگيخت.

4- براي نشان دادن كشش هجا در گفتار.

مانند: با صداي بلند گفتم: مـ ... ا در كجايي؟

خط فاصله (-)

كاربرد اين نشانه در موارد زير است:

1- هنگامي كه دو كلمه بر روي هم، دو جنبه‌ي مختلف از يك منظور را نشان دهد.

مانند: او در مسابقات فرهنگي- هنري شركت كرده است.

2- به معني «تا» فاصله‌ي دو نقطه از زمان يا مكان و يا دو عدد را نشان مي‌دهد.

مانند: اين كتاب براي گروه سني 14-18 سال نوشته شده است.

يا: قطار تهران- مشهد حركت كرد.

3- براي جدا كردن جمله‌ي معترضه‌ي دعايي يا توضيحي. (در چنين مواردي اين علامت در دو طرف جمله قرار مي‌گيرد.[2]

- جمله‌ي دعايي مانند: امام علي- عليه‌السلام- فرمود ... .

- جمله‌ي توضيحي مانند: بعضي مثنوي را نوعي تفسير- تفسير عرفاني و شاعرانه- از قرآن دانسته‌اند.

(باكاروان حله، دكتر عبدالحسين زرين كوب)

4- اگر كلمه‌اي در آخر سطر نگنجد، با قراردادن يك خط فاصله، بقيه‌ي آن را در سطر بعدي مي‌نويسيم.

مانند:

«باران هنگامه كرده بود. باد چنگ مي‌انداخت و مي‌خواست زمين را از جا بكند و رشته‌-  هاي باران، آسمان تيره را به زمين گل‌آلود مي‌دوخت».

(گيله‌مرد، بزرگ علوي)

5- هنگامي كه بخواهند بخش‌هاي گوناگون يك مطلب را با شماره، مشخص كنند، بعد از هر شماره يا حروف الفبا، خط فاصله مي‌گذارند.

مانند: كار، انسان را از سه بلاي عظيم دور مي‌كند: 1- افسردگي 2- فسق 3- احتياج

(ولتر)

6- براي جدا كردن مثال‌هاي مختلف يا بخش‌هاي گوناگون يك موضوع نيز به جاي شماره يا حروف الفبا مي‌توان در آغاز هر بخش در سر سطر، خط فاصله گذاشت.

7- در گفت‌ و گوي اشخاص داستان‌ها يا نمايش‌نامه‌ها در ابتداي جمله از سر سطر به جاي نام گوينده، خط فاصله مي‌گذارند.

مانند: در صحنه‌ي چهارم از پرده‌ي اول نمايش نامه‌ي هملت، هملت به هوارشيو مي‌گويد:

- به شمشير من، سوگند ياد كنيد.

- خداوندگار من، سوگند را خودتان تلفيق بفرماييد.

- به شمشير من كه هرگز درباره‌ي آن‌چه ديده‌ايد، سخن نخواهيد گفت.

(هملت، ويليام شكسپير)

8- براي نشان دادن تكرار نام پديد آورنده‌ي اثر در كتاب‌شناسي و فهرست منابع و مأخذ كه به صورت الفبايي تنظيم شده باشد. در اين صورت اين خط به اندازه‌ي شش حرف است.

مانند: زرين‌كوب، عبدالحسين، از كوچه‌ي رندان، تهران انتشارات اميركبير چاپ چهارم، 1364

مانند:                                     ، پله پله تا ملاقات خدا، تهران، انتشارات علمي، چاپ هشتم، 1374.

كمانك يا پرانتز (  )

كاربرد اين نشانه در موارد زير است:

1- براي معني و معادل يك كلمه.

مانند: نمايش‌نامه (Piece) و فيلم‌نامه (Scenerio) دو گونه‌ي رايج ادبيات نمايشي است.

2- براي توضيح اضافي يا ذكر نكته‌اي.

مانند: مايه‌هاي كبود، آبي، لاجوردي، سبز و فيروزه‌اي كه رنگ اصلي زمينه‌ها را در كاشي‌ها تشكيل مي‌دهند، به گمان من مبين آسمان‌اند (و شايد گاهي آب) و همان كنايه‌ي مينو را در خود مي‌نمايند.

(صفير سيمرغ، محمدعلي اسلامي ندوشن)

3- ذكر تاريخ، شهرت، تخلص، نام سابق و .....

مانند: دكتر طه حسين، اديب و پژوهشگر معاصر مصري (1973-1889) در سه سالگي نابينا شد.

يا: مهدي اخوان ثالث، شاعر معاصر (م. اميد) در سال 1307 در مشهد به دنيا آمد.

4- براي نشان دادت تحيت و سلام به طور مختصر در مورد پيامبران و امامان.

مانند: - حضرت محمد (ص)                                                               - حضرت علي (ع)



[1] - بايد توجه داشت هرگاه علامت سه نقطه در پايان جمله آورده شود، يك نقطه هم به نشانه‌ي پايان جمله به آن افزوده مي‌شود.

[2] - هرگاه جمله‌ي معترضه به انتهاي جمله ختم شود، تنها از يك خط فاصله، آن هم در آغاز آن جمله استفاده مي‌شود و در آخر جمله نقطه مي‌گذارند. مانند: او همه‌ي زندگي‌اش را در چمداني ريخت و از خانه خارج شد- خانه‌اي كه هرگز به آن دل نبسته بود.

 


مطالب مشابه :


پاورپوینت نشانه ی چ

آموزش وپرورش ناحیه 3اهواز. وزارت آموزش وپرورش. پایه اول




جشن اولین ها

آموزش وپرورش ناحیه 3اهواز. وزارت آموزش وپرورش. پایه اول




آموزش کامل آرایه های ادبی(دوره متوسطه)

آموزش کامل آرایه های اداره آموزش وپرورش ناحیه 3اهواز ویکی




تاثیر خوردن صبحانه برقدرت تمرکزوحافظه ی کوتاه مدت دانش آموزان دبستانی

آموزش وپرورش ناحیه 3اهواز. وزارت آموزش وپرورش. پایه اول




درباره انشا نویسی

دانشنامه(شبکه آموزش رشد) اداره آموزش وپرورش ناحیه 3اهواز ویکی




موضوع انشا

دانشنامه(شبکه آموزش رشد) اداره آموزش وپرورش ناحیه 3اهواز ویکی




نشانه گذاری چیست؟

دانشنامه(شبکه آموزش رشد) اداره آموزش وپرورش ناحیه 3اهواز ویکی




برچسب :