بخش دوم گفتگو با مسعود سپهر

گفتگو با مسعود سپهر ؛ بخش دوم


شهاب اشتری/ ایمان راد
عکس: امیر مولانا



آقای سپهر لطفن داستان شکل گیری typeface یکان را برای ما بگویید.

من کار حرفه ای ام را در ایران  در سال ۱۳۵۹ شروع کردم،(وقتی که پس از چهار سال تحصیل و ۲ سال کار از اروپا به ایران برگشته بودم) و مثل همه طراحان گرافیکی که به ایران می آمدند  علاقه بسیاری به خط "هلوتیکا" داشتم که در همه جا، بیلبوردها و استندها استفاده می شد و خط مشابهی در تایپ های ایرانی نمی دیدم، جز چیزهایی مشابه آن که با لتراست تولید و توزیع می شد و طراحی مناسبی نداشت. ولی همه ما  که در آن زمان از این حروف استفاده می کردیم، درواقع حروفی سنگین و سیاه بودند، دو یا سه نوع از این نوع تایپ در ایران بود ولی من دوست داشتم در آتلیه ام چیزی شبیه به "هلوتیکا" داشته باشم، از آنجایی که تحصیلات گرافیک ام را در اروپا گذرانده  بودم و استاد  طراحی حروف من آقای فردریک  لمبرت  بود که  تایپ های بسیار مهمی را در دنیا به زبان های مختلف  طراحی کرده بود، به من نوشتن خط نستعلیق را یاد داد، قلم خوشنویسی هم که نداشت دو تا مداد را در دست می گرفت، "م"، "الف"، "ط" و "ه" می نوشت. او به من یاد داد که چطور می شود از واحدهای اصلی الفبا فرم استخراج کنیم ولی این کار درسال۱۳۵۷ قطع شد و از سال ۱۳۵۹ که من در ایران بودم چیزی برایم نمانده بود  جز پروژه های ناتمام و واحد هایی که با آقای لمبرت گذرانده بودم و ناقص مانده بودند و کسان دیگری هم که در اطراف خودم می دیدم، جواب مشخص و قطعی برای من نداشتند .

مشکل من داشتن یک خط مونو لاین یا یکسان از نظر ضخامت خط بود  که ضخامت متغیر نداشته باشد و با خط کرسی های نزدیک به هم و ملاک های حروفچینی طراحی بشود، چون ما در حروف فارسی باید یک جایی برای اعراب بگذاریم مثلن اگر بالای حرف "کاف"، " و " بیاید ما باید این محل را از پیش نگه داریم، باعث می شود که فونت چهارده پوینت ما خیلی ریز به نظر بیاید، یا شاید میزانی که حرف "گاف" می رود بالا از نظر خوشنویسی تعیین شده باشد ولی در حروفچینی این میزان باید به حداقل ممکن تقلیل پیدا کند، آنقدر که ارتفاع "ر"  و "گاف" بالا رفتگی و پایین رفتگی زیادی پیدا نکنند.
 
خطوط تزئینی بود که برای تیتر پوستر یا جلد کتاب طراحی شده بود، مثل آثار شادروان استاد ممیز که طراحی کرده بودند؛ من خیلی دلم می خواست پوستر هایی که ایشان با خطوط تزئینی طراحی کرده را به شما نشان بدهم مثلن  پوستری که با کلمه ملکوت نوشته شده، این ها را می دیدم زیبا، ایرانی و در عین حال نو بودند، ولی مشکل من داشتن یک خط مونو لاین یا یکسان از نظر ضخامت خط بود  که ضخامت متغیر نداشته باشد و با خط کرسی های نزدیک به هم و ملاک های حروفچینی طراحی بشود، چون ما در حروف فارسی باید یک جایی برای اعراب بگذاریم مثلن اگر بالای حرف "کاف"، " و " بیاید ما باید این محل را از پیش نگه داریم، باعث می شود که فونت چهارده پوینت ما خیلی ریز به نظر بیاید، یا شاید میزانی که حرف "گاف" می رود بالا از نظر خوشنویسی تعیین شده باشد ولی در حروفچینی این میزان باید به حداقل ممکن تقلیل پیدا کند، آنقدر که ارتفاع "ر"  و "گاف" بالا رفتگی و پایین رفتگی زیادی پیدا نکنند، تنها خطی که نزدیک به این معیار ها طراحی شده بود خطی بود که آقای محمد رضا بقاپور طراحی کرده بودند و در آن زمان، اسمی نداشت و در تابلوهای راهنمایی و رانندگی استفاده می شد و ما امروز به نام خط "ترافیک" می شناسیم. من قبل از اینکه آقای بقاپور را ببینیم کارشان را دیدم، کاری که می شود گفت نعل به نعل بر اساس خط نسخ طراحی شده است، و باز هم گردی دندانه ها با معیاری که می خواستم روی بالارفتگی ها و پایین رفتگی ها کار کنم فرق داشت و آنچه که می خواستم نبود. هنر "هلوتیکا" هم در همین است که شما در هر سایز که بخواهید می توانید با آن کار کنید، ولی برای تابلوهای راهنمایی و رانندگی خوب بود. تنها وجه اشتراکی که من با خط آقای بقاپور احساس می کردم در طراحی مونولاین بودن  فونت  "ترافیک" بود. شاید هم ایشان می خواست به یک خطی شبیه به "هلوتیکا" در فارسی برسد ولی کلن از گردش های قلم نسخ استفاده کرده و تعجب می کنید که چرا جزییات خط نسخ را برای سهولت خواندن از کارش حذف نکرده است، ولی تنها کسی بود که تمام دوران کار و حتا  بازنشستگی خودش را روی طراحی این خط گذاشت.  این گذشت تا برخورد کردم به خط های بسیار قدیمی تر از این، به نام خط "دین دبیره"، که به طور مونو لاین نوشته شده بود و من در کتاب هایی که اقلیت های دینی منتشر کرده بودند دیدم، و شخصن دوست داشتم که این خط شبیه به خط دین دبیره بشود و من روی آن خط کار کنم؛ چون بالارفتگی و پایین رفتگی نسبتن کمی داشت.
خط "دین دبیره" برای من خیلی خوش آیند بود و تصمیم گرفتم تکه تکه آن را طراحی کنم و کنار هم بگذارم و در آتلیه استفاده کنم. در دفاتر و ادارات آن زمان  دستگاهی به نام "دایمو" وجود داشت، دستگاهی کوچک بود که منشی ها از آن استفاده می کردند و مثل تفنگ فشار می دادند، نواری از آن خارج و نوشته می شود، این دستگاه دایمو اصلن باید با خط مونولاین کار کند چون یک نوار پلاستیکی دارد که سوزن را پرتاب می کند به همان نوار و سوراخ اش می کند و آن را هل می دهد جلو و سفید می کند و من برای همین دستگاه "دایمو" یک نسخه  از همین خط را طراحی کردم که البته بعد از چند سال تولید هم شد. ولی دیگر وقت استفاده از دستگاه "دایمو" داشت می گذشت. همین کار به من دل و جرات داد که خطی بر اساس همان "دین دبیره" کار کنم، از بخشی ازآن  که به خط عربی یا همان فارسی خودمان می خورد استفاده کردم و در همان زمان تصادفی رخ داد و من با یک کتیبه بزرگ "بقعه پیر بکران"  برخورد کردم کتیبه ای با خط درجه یک کوفی بنایی؛ که متن بسیار طولانی در یک مساحت بسیار بزرگ به این کتیبه اختصاص داده شده است، حدود۵/۳ در ۵/۳ متر که همه به خط کوفی بنایی نوشته شده است. کوفی بنایی، خطی که اجبارن باید مونو لاین باشد و ضخامت آن تغییر نمی کند چون باید بتوانند این حروف را با آجر بچینند تا اسامی مقدس را در بدنه بنا ها بسازند وهمه زوایا در آن نود درجه است. در همین جا،در آتلیه خودم، یک آشتی بین این خشکی نود درجه های "کتیبه پیر بکران" و "خط دین دبیره" صورت گرفت. شاید نتوانم منظور حرفم را به شما برسانم ولی خطی از آب در آمد که من خیلی جدی آن را دنبال کردم و از همین خط در طراحی بعضی از بیلبوردهایی که آن زمان آقای کاتوزیان در تهران راه اندازی کرده بودند، استفاده کردم و کارهای خوبی شدند. حتا یک شرکت خارجی از من خواست تا برای طراحی لوگوی فارسی اش استفاده کنم. ولی چون هنوز فونت نشده بود و هنوز فقط خصوصیات قلم را داشت، کم کم آن را طراحی می کردم؛ بعضی از همکاران به  تناسباتش ایراد می گرفتند، در "کتیبه پیر بکران"، حروف به خصوص حرف "ی" خیلی کوتاه و فشرده  هستند یعنی در تمام خطوط کوفی بنایی حروف نسبتن ارتفاع کمی دارند واگر به خطوط دیگر فارسی نگاه کنید تفاوتش را می بینید و اگر شما این مدل حرف "ی" را بنویسید همه می گویند، غلط است. یعنی می گویند "ی" که روی خودش می چسبد درست نیست  ولی به محض اینکه به حرفی می چسبد قابل قبول و هضم می شود، چون گردش اضافه این حرف باعث بیشتر شدن ارتفاع حرف در این کتیبه می شد، به اجبار باید حذف می شده است. بعد هم شرکت APPLE  ایران و گفت نسخه اورژینال آن را می خریم. باز هم بر حسب تصادف که من با یکی از مدیران این شرکت آشنا بودم، آن ها خط را برداشتند و بردند آمریکا، و به آن کد دادند و استانداردهای خودشان را دادند. و از همه چیز مهم تر هزینه آن را تمامن پرداخت کردند و مرا به یک سفر آموزشی تکمیلی برای سیستم فارسی و عربی خودشان به فرانسه دعوت کردند. این شد که خط یکسان مطلوب اولیه با حذف "س "  از آن برای کوتاه کردن نام به وجود آمد و کم کم روی در و دیوار و تابلوهای شهر پیدا شد. در آن مدت زمان این بهترین چیزی بود که توانستم بسازم. ولی اگر باز هم به صورت جدی  دست به طراحی حروف  ببرم سعی می کنم این فاصله را از این هم کمتر کنم، البته بعضی فرم ها نیز احتیاج به بازسازی و شما اگر بخواهید در یک فایل ۶۰۰  Dpi فونتی را خروجی بگیرید که سه پوینت باشد هیچ تایپی را نداریم که پس از خروجی  خوانا باشد ولی اگر با یکان خروجی بگیرید حتا با ۳۰۰ DPI هم  به نتیجه می رسید، به همان دلیل آن که ارتقاع کلی خط  کاهش یافته و دندانه ها درشتی و وضوح بیشتری پیدا کرده اند. 
 
 Bold یا  Medium؟ یعنی ضخامت آن هم تغییر زیادی ندارد...
منظور من در طراحی یکان همان medium  بوده است.  من Bold را امتحان نکرده ام چون چند بار دست خورده، ولی الان روی کاغذ معمولی به اندازه ۳ یا ۴ پوینت  خروجی بگیرید و با ذره بین نگاه کنید کاملن واضح و خوانا است چون۳ پوینت یکان در واقع برابر است با ۷پوینت  فونت های دیگرفارسی. البته آن زمان که یکان منتشر شد، پرینتر ها  ۳۰۰Dpi بودند ولی امروز قدرت تفکیک پرینتر ها خیلی بهتر شده است. شما همیشه می توانستید حروف لاتین را با اندازه  ۳و ۴ پوینت خروجی بگیرید واضح ولو  آنقدر ریز  که نشود خواند، یکان درست مثل حروف لاتین در اندازه بسیار ریز واضح  است. خواندنش هم به خاطر ریز بودن ۳ پونیت  سخت است ولی هیچ کدام از فضاهای منفی پر نمی شود. به خاطر همان توجه و تطبیق به ماتریس یا جدول کشی یا گرید(Grid)   بسیار ریز و کاملن عمودی و افقی بودن چا پگرها و استفاده از زوایای کاملن عمودی و افقی آن هاست . در طراحی یکان این سازگاری بسیار تعیین کننده است. مهمترین بخش های حروف یکان در چاپگرهای لیزری، دست نخورده و سالم می ماند در نتیجه خروجی به اصل طرح خیلی نزدیک است و بخاطر دلایل فنی دیگر سرعت خروجی آن هم بیشتر است. درحال حاضر روش هایی هست که می شود قوس ها و زوایای ظریف را  هم هدایت کرد یا به اصطلاح  hinting  به آن اضافه می شود؛  hinting  می دهند ولی وقتی خروجی می گیرند خروجی حروف دقیق است ولی سرعت آن در متون زیاد کم می شود. "یکان" احتیاج به hinting  زیادی ندارد. و به طور کل در خطوط خوب مثل "هلوتیکا" هم  همین طور است  در خیلی از این فونت های قشنگی که از عربی و مصری کپی شده، آنقدر که ضخامت های متغیر دارد و گردش ها و زوایای دشوار دارد وقتی سرعت خروجی را اندازه می گیرید، زمان آن چند بار بیشتر از حتا قلم "تایمز" است در خط "تایمز"(لاتین)  خواهید دید که این hinting  ها سرعت را نسبت به "هلوتیکا" کند می کند. ولی "یکان" با استاندارد خطوط ساده بین المللی همخوان است.

برخورد کردم به خطی به نام خط "دین دبیره"، که به طور مونو لاین نوشته شده بود و من در کتاب هایی که اقلیت های دینی منتشر کرده بودند دیدم، و شخصن دوست داشتم که این خط شبیه به خط دین دبیره بشود و من روی آن خط کار کنم؛ چون بالارفتگی و پایین رفتگی نسبتن کمی داشت.
خط "دین دبیره" برای من خیلی خوش آیند بود و تصمیم گرفتم تکه تکه آن را طراحی کنم و کنار هم بگذارم و در آتلیه استفاده کنم.
  پوستر تبلیغاتی برای معرفی فونت یکان

یک سال بعد از "یکان"، طراحی حروف جدیدی را  به من سفارش دادند که اسم اش شد "آموزه"، اصل اولیه آن متعلق به دستگاه از رده خارج شده ای بود، از دستگاه های "لاینوترم"، شاید مدل ۳۰۳ که برای کتاب های درسی  حروفچینی می کرد قلم بدی نبود ولی  مشکلاتی داشت و به هرحال  کتاب های درسی را باآن حروفچینی می کردند و از من خواستند که همین قلم را با  مشخصات جدیدی برای کتاب های درسی جدید طراحی مجدد(Redesign) کنم نه اینکه همان خط کپی شود؛ بلکه می خواستند طراحی آن فشرده تر باشد و جای اعراب درآن  در نظر گرفته شده باشد چون در دروس عربی استفاده از اعراب زیاد است ودر ریاضیات و علوم نیز به علائم خاص باید توجه می شد، در این فونت  کشیدگی نباید  به کار برود و  این مشکل قبلن هم وجود داشت چون اگر کشیدگی نمی دادند فاصله کلمات  برای میزان کردن سطرها در کتاب بیشتر می شد. بر اساس همان خط، یک فونت ساخته شد. طراحی فونت بازسازی و اصلاح شده جدید  هفت ماه طول کشید و در این مدت  با گروه ویراستاران و محققان سازمان کتاب های درسی  در ارتباط بودم. به دفعات  به آنجا می رفتم و بر می گشتم که تغییرات و پیشنهادات جدید و لازم را به کار می گرفتم. جای تعجب است که از آن زمان تاکنون هنوز این فونت از سازمان کتاب های درسی و نشریات وابسته آن بیرون نرفته است.  تمام کتاب ها و مجلات ونشریات داخلی شان و تمام کتاب های مدارس  را هم با همین قلم  حروفچینی می کنند. توجه داشته باشید که  کشیدگی برای justify  کردن سطرها در این خط اصلن وجود ندارد. فاصله گذاری ها و ارتفاع ها بسیار تغییر کرده، اگر اروپا بودیم می گفتم صد در صد یک خط جدید است ولی ما در اینجا خیلی با احتیاط تر این حرف را می زنیم چون در اروپا هر خطی بر اساس یک خط قدیمی تر ساخته شده و همه این را می دانند و این خط هم بر اساس یک خط سی سال پیش ساخته شده است. می بینید که در کتاب های درسی به طور مثال، حروفچینی ریاضیات ما هیچ مشکلی ندارد چون برای تمام منظورهای علمی طراحی شده است  علائم ریاضی آکولات ها و علائم اختصاری ریاضی بسیار ریز در آن وجود دارد. با این حال این خط کارایی لازم در این زمینه را دارد ولی اینکه بگویم بدعتی در فرم گذاشته ام، نه! فقط یک  فونت بود که همه چیز آن بر اساس نیاز های سفارش دهنده تنظیم شده است. نام این فونت قلمی " آموزه " است.
 
آقای سپهر شما چه شیوه ای را برای طراحی فونت استفاده می کنید؟ اگر می شود از شکل گیری ایده اولیه تا اتودها و کار نهایی را برای ما توضیح بدهید.
به نظر من ابتدا باید از یک قلم یا یک فونت موجود  شروع کرد در واقع از یک جایی که خوشتان می آید شروع کنید.
شاید همه هنرها همینطور باشد شما از یک مبنا و یا یک قلمی خوشتان می آید، ولی مطمئنن ذائقه شما چیزهای دیگری هم می خواهد، مبنای این کار همین است من نمی خواهم این مطلب را تعمیم بدهم یعنی تحلیل هایی هست در تفکر Postmodern که می گوید اصلن  original یا بی بدیل مطلق وجود ندارد. هیچ خلقت هنری به صورت ابتدا به ساکن وجود ندارد، یعنی اگر خطوط پیشین نبودند من اصلن نمی توانستم کاری انجام بدهم ولی به طور عموم، طراحی خط به این شکل است که پله ای بر روی مبنای گذشته ایجاد می شود مثلن ممکن است که شما خط "نیریزی" را برای قرآن ببینید و از آن خوشتان بیاید  بعد هم می آیید با خط "نیریزی" کار می کنید مختصاتش را درمی آورید و می بینید که این حرف اصلن برای حروفچینی مناسب نیست. می آییم و برایش معدل پیدا می کنیم و یا می بینیم که ارتفاع حروف الفبا بی دلیل  کم و زیاد شده است و یا اشکال  حروف چسبنده اش را بررسی می کنیم. از اینجا با خط "نیریزی"، یک قلمی به وجود می آید که کار کردن با آن به مراتب آسان تر است  و روی کاغذ به راحتی چاپ می شود ولی قبل از هر چیز شما اول باید بدانید که چه می خواهید! تا بتوانید آن خواسته را براورده کنید. هنگامی که یک فونت را ساختید نباید از تفاوت بسیار زیادی که با ایده شما دارد تعجب کنید، ممکن است شما از یک کتیبه هنری خوشتان بیاید و یا ممکن است از خط یکی از دوستانتان خوشتان بیاید یا یک فونت معین عربی مثل "بدر"، "یاقوت" که قلم های خوبی هستند مبنای کار خودتان قرار دهید.

 پس یعنی پیش زمینه می خواهد؟
بله پیش زمینه می خواهد، طراحی فونت جدید یک پله است بالا تر از پله های قبلی. ممکن است حروف پاکستانی ببینید که حروف  را خیلی چاق و چله نوشته و پدر بزرگ و مادر بزرگ شما که چشمان ضعیفی دارد می گوید من این خط را راحت می خوانم و شما فکر کنید که چه حروف و قلم زشتی است ولی یک حسن دارد که پدر بزرگ یا مادر بزرگ من خیلی راحت می تواند آن را بخواند پس می آییم از یک جایی شروع می کنیم، به هر حال من اینطوری می توانم شروع کنم.
اساسن مهم نیست که از چه چیز دارید استفاده می کنید ولی آنچه که اهمیت به سزایی در طراحی فونت دارد انتخاب نقاط کلیدی آن خط است. مثلن نقاط کلیدی خط فارسی، ویژگی های  حروف "نون" ،"دال" و"الف" است. هفت یا هشت بخش یا حرف  کلیدی دارد و ما  وقتی می خواهیم یک فونت را طراحی کنیم با طراحی این چند بخش  سعی می کنیم کل فونت را بسازیم. بعد به صورت پازل آن ها را در کنار هم می گذاریم و از اینجا به بعد هم از رایانه کمک می گیریم و دسن (outline) حروف را در برنامه های طراحی حروف می بینیم و کنار هم می چینیم که اشکالاتش را رفع کرده تا بتوانیم آن را تایپ کنیم. می توانید از هر حرف به همین طریق، حروف دیگر را مشتق کنید و سعی کنید تکه های اصلی فرم محدود و منفرد باشد، و به این ترتیب  مثل یک ساختمان آجر به آجر یک قلم ساخته می شود و برنامه های رایانه ای این معجزه و یاری را انجام می دهند که ببینیم این فرم ها به هم می خورند یا نه؟ ابزاری نیست که شما بتوانید برایش جایگزینی پیدا کنید. صد درصد باید از این ابزار استفاده کنید مثل اینکه الان وقتی می خواهید بروید مسافرت به جای هواپیما با کالسکه بروید و یا گاری به جای اتومبیل! جمله ها را می شود در مراحل بعدی به صورت پاراگراف کنار هم چید و فاصله های آن را کم یا زیاد کرد خروجی های متعددی از کار گرفت، فیلم گرفت، روی  کاغذ پرینت کرد، نگاه کرده و از مردم نظر سنجی کنیم از همه اقشار(کم سواد و بی سواد)، خوب است که قبل از طراحی حروف هدفی هم داشته باشیم یعنی بدانیم که برای چه قشر و گروه سنی و با چه میزان از سواد، کار می کنیم این خیلی خوب است که ما از ابتدا تصویری از این هدف در ذهنمان داشته باشیم. دایره المعارفی در حال چاپ است که از قلم های مختلف تشکیل شده است، و در کتاب های داستانی معمولن از یک قلم استفاده می شود باید فکر کرد  کدام فونت برای چه کاری خوب است؟ برای خواندن در شب و با چراغ خواب خوب است یا برای خواندن در حرکت؟ خوب است که طیف مخاطبان را در ذهن داشته باشیم.

سوال: کاراز ابتدا یعنی ایده ابتدایی تا کار نهایی چقدر تغییر می کند؟
اصلن قابل پیش بینی نیست. همانطور که قبلن هم گفتم، یک برداشتی از آنچه که دوست دارید، می کنید و معلوم نیست که چه چیز دقیقن از آن بیرون بیاید، ممکن است خیلی تغییر کند و معمولن همینطور است.

همان زمان تصادفی رخ داد و من با یک کتیبه بزرگ "بقعه پیر بکران"  برخورد کردم کتیبه ای با خط درجه یک کوفی بنایی؛ که متن بسیار طولانی در یک مساحت بسیار بزرگ به این کتیبه اختصاص داده شده است، حدود۵/۳ در ۵/۳ متر که همه به خط کوفی بنایی نوشته شده است. کوفی بنایی، خطی که اجبارن باید مونو لاین باشد و ضخامت آن تغییر نمی کند چون باید بتوانند این حروف را با آجر بچینند تا اسامی مقدس را در بدنه بنا ها بسازند وهمه زوایا در آن نود درجه است. در همین جا،در آتلیه خودم، یک آشتی بین این خشکی نود درجه های "کتیبه پیر بکران" و "خط دین دبیره" صورت گرفت.

قطعن نزدیک به ایده اولیه که هست ؟
بله! من این را با محافظه کاری می گویم! چون ممکن است که نظر خود طراح هم عوض بشود وسرانجام  بگوید اصلن خط  "نیریزی" به کار نمی آید. قابل پیش بینی نیست، مگر اینکه سفارش معینی داشته باشید و مثلن گفته باشند که ما خطی می خواهیم که برای متون مآخذ دینی استفاده شود و یا برای جداول راهنمای تاریخ و ساعات حرکت قطارهای تهران یا می خواهیم کتاب تدوین کنیم که البته چنین کاری خیلی کم اتفاق می افتد.

همانطوری که گفتید اگر درست بگویم پایه حروف "یکان"، همان خط "بنایی" است؟
واقعن آشتی ای میان خط "کوفی بنایی" در کتیبه "پیر بکران" و خط "دین دبیره" است  که من در یکی از کتاب های چاپی دیدم؛ خیلی رابطه عجیب و غریبی دارد ولی این را هم بگویم که برخی از حروف، مثل "ی" که آقای حسن عقیلی متذکر شدند اتفاقن بسیار خوب است! من از ایشان پرسیدم که "ی"اشکال ندارد؟ گفتند نه و چون خودشان اصفهانی هستند، در عکس هایی که از "کوفی بنایی" همین کتیبه گرفته بودند  موارد مشابه را نشانم دادند.

آیا می شود بدون در نظر گرفتن خطوط سنتی، typeface خوبی طراحی کرد یا حتمن باید پیش زمینه یا پایه داشته باشد؟
مردم وقتی پشت پاکت می نویسند می خواهند  طوری بنویسند که همه بتوانند به راحتی  بخوانند، اصلن باید این باشد، مردم الان  چه خطی را راحت تر  می خوانند؟ ما همان ها را تبدیل به فونت کنیم. ولی طراحی فونت در اینجا دو جنبه  دارد:
 ۱- محدودیت فن آوری زمانه  ۲- میزان خوانایی است. خوشنویسی به هیچ یک از این محدودیت ها مقید نیست! خوشنویس هر طور که چشم نواز تر باشد، می نویسد و برای آن مکتب هایی هم درست می شود.
میزان تواناییِ خوانایی یا خوانا بودن فونت مسئله ای مربوط به روانشناسی گروه های  مختلف اجتماعی  و کارکرد و رابطه بین چشم و مغز است،  برای این مطلب باید بتوانیم طراحی یک فونت را طوری  پیش ببریم که بهتر دیده و خوانده  شود  به هر حال مردم یک جامعه با خواندن سر و کار دارند، و اگر بخواهیم آن ها را به سمت آینده سوق بدهیم، و یک خط ساده شده فوق العاده روان را بسازیم، معمولن نمی توان پرش ناگهانی داشت. ما نمی دانیم در سی و پنج سال آینده خط فارسی در اینترنت به چه شکل خواهد بود! واقعن نمی دانیم حتا بیست سال دیگر چگونه خواهد بود. و اگرآن فونتی  که بیست سال دیگر مصرف خواهد داشت  را شما امروز درست کنید، بی استفاده باقی می ماند. باید مسیری را طی کند تا به آنجا برسد. محدودیت این است؛ یعنی از اینجایی که مردم با آن راحت هستند و  می توانند بخوانند شروع کنید و کم کم جلو برویم. قبض آب و برق و تلفن و نظایر آن  را اگر با قبض های پانزده سال پیش مقایسه کنید می بینید که با نوشته کتاب های درسی سال اول تقریبن به یک شکل در آمده  است، ولی مردم امروز به این روش انس گرفته اند و به نظرشان همه چیز عادی می آید. بنابراین باید یک طراحی حروف از آنجایی شروع شود که بین گروه های سنی و اجتماعی مردم یک جامعه رایج تر است، اگر طراح  اهل همان جامعه باشد، امتیازاتی دارد؛ ولی اگر طراح نباشد و  صرفن هنرمند باشد زیان های زیادی دارد. و طبعن اگر هم از هر دو جنبه برخوردار باشد بهتر است، به هر حال نباید فراموش کنیم که طراحان بعضی از فونت ها ی فارسی مورد علاقه، غیرایرانی و حتا غیر عرب بوده اند.

با این تفاسیر برای طراحی یک  typeface مدرن چه مسائلی باید در نظر گرفته بشود؟
بستگی دارد که شما صورت مدرنیسم را چه در نظر بگیرید؟ یعنی چه چیز را مدرن بدانید.

می توانید ویژگی های مدرن را بگویید بعد به همین سوال برگردیم!
اگر شما طیف خاصی از خواننده ها را در نظر بگیرید(typeface برای خواندن است و نه  فقط برای دیدن و تماشا کردن!)، بچه ها وقتی می خواهند بخوانند یک طور می خوانند، وقتی ما داستان می خوانیم یک طور دیگر می خوانیم، روزنامه را در یک شرایط  می خوانیم و فرهنگ لغات را هم در شرایط دیگری می خوانیم. بنابراین با توجه به نیاز آن مصرف کننده در آن جایگاهِ معین زمان و مکان و با توجه به توانایی ها و گروه سنی اش باید یک typeface را طراحی بکنید، آن وقت در آن چارچوب باید بگوییم که این خط چه اشکالاتی دارد. منظور من از مدرن، ساده کردن است.
یعنی پیرایه های آن را حذف کنیم، هندسه قوی تر و ساختاری خلاصه  به آن بدهیم.
این ها تعاریفی است که ما از یک فونت مثل "هلوتیکا" داشتیم. و آن را روزگاری مدرن تلقی می کردیم. ولی  امروز تمام این مسائل به هم ریخته است. من که شاید آموزش دیده دوره مدرن سپری شده هستم الان تردید دارم که معیارهای ما در سی سال پیش برای  مدرن با معیارهای امروز همخوانی داشته باشد. من  دلیلی نمی بینم که خط، خیلی پیچیده باشد و خواندنش مشکل، ولی باز هم برای دشوار خوانی حروف امروزه دلایلی می توان ملاحظه کرد.


مطالب مشابه :


گروه های برتر استان

به نام خدا. اداره کل اموزش وپرورش استان اصفهان. معاونت اموزش متوسطه. گروه تکنولوژی وگروه های




بخش دوم گفتگو با مسعود سپهر

گروه درسی نقاشی کاردانش استان اصفهان می بینید که در کتاب های درسی به طور مثال




نمونه سوالات وپاسخ علوم تجربی سوم راهنمایی استان اصفهان خرداد ۹۰

گروه های درسی استان نمونه سوالات وپاسخ علوم تجربی سوم راهنمایی استان اصفهان خرداد




گزارش گردهمایی گروه آمادگی دفاعی استان اصفهان

گروه درسی آمادگی دفاعی زرین شهر ( سوم راهنمایی) گروه های آموزشی استان اصفهان.




گروه های درسی ابتدایی اصفهان

گروه های درسی گروه های درسی ابتدایی اصفهان. منطقه بن رود استان اصفهان در خدمت




برچسب :