اخبارمنچستر

  • زندگی نامه ی کامران وفا فیزیکدان مشهور ایرانی در آمریکا

    کامران وفا در سال 1339 در تهران متولد شد. جوانى خود را در محیط خانوادگى گرمى همراه با دو برادر دیگر در ایران سپرى کرد. در دبیرستان البرز به تحصیل پرداخت و در سال 1356 براى ادامه تحصیل به آمریکا رفت. لیسانس فیزیک و ریاضى خود را در سال 1360 از دانشگاه MIT دریافت کرد و در سال 1364 دوره دکتراى فیزیک را در دانشگاه پرینستون به پایان رساند. از همان سال تاکنون در هاروارد مشغول تحقیق و تدریس است و از سال 1369 به سمت استادى دائم هاروارد دست یافت. وى در سال 1365 با آفرین صدر ازدواج کرد و هم اکنون صاحب سه فرزند پسر با نام هاى فرزان، کیان و نیکان است.کامران وفا درمورد علاقه خود به فیزیک می گوید : علاقه من به فیزیک به خیلی وقت پیش برمی گردد. به یاد دارم زمانی که کلاس اول دبستان بودم هر زمان که به ماه نگاه می کردم این سوال که چرا ماه به زمین نمی افتد اذیتم می کرد! و اینکه چرا دیگران از این موضوع اذیت نمی شوند و مثل اینکه اینگونه سوالات نامربوط هستند! این نوع سوالات بودند که بعد از دوران کودکی مرا به فیزیک علاقه مند کردند.کامران وفا هم اکنون استاد فیزیک نظری انرژی زیاد و به ویژه تئوری ریسمان دانشگاه هاروارد است. او یکی از پیش برندگان اصلی و یکی از رهبران پژوهش در نظریه ریسمان است که یکی از نظریه های مهم فیزیک مدرن برای توصیف نیروهای طبیعت است. این نظریه ناهماهنگى میان نظریه نسبیت اینشتین و مکانیک کوانتوم را حل کرده است و پیش بینى مى کند که ذرات اولیه به جاى متمرکز بودن در یک نقطه از ریسمان هاى یک بعدى بسیار کوچکى تشکیل شده اند.در نظریه ریسمان تمام نیروها و ذرات وحدت مى یابند. در نتیجه على الاصول مى توان توجیه جامع و کاملى از عالم هستى را در تئورى ریسمان پیدا کرد. به این دلیل گاهى آن را تئورى همه چیز مى نامند.سالیان سال تصور فیزیکدان ها آن بود که فضا سه بعدی است، اما از ابتدای قرن بیستم این تصور کم کم تغییر کرد. در ابتدا این نظریه مطرح شد که شاید فضا چهاربعدی باشد، ولی با گذشت زمان تعداد ابعاد فضا باز هم بیشتر شد. در سال 1984 انقلاب ابرریسمان ها به وقوع پیوست. نظریه ریسمان ها تمامی جهان را متشکل از ریسمان های انرژی مرتعش یک بعدی می داند که در 9 بعد مکانی و یک بعد زمانی در حال ارتعاش هستند. سپس در سال 1995، «ادوارد ویتن» از موسسه پژوهش های پیشرفته پرینستون امریکا و «پائول تاونسند» از دانشگاه کمبریج، بعد فضایی دیگری را نیز به نظریه ریسمان ها اضافه کرده و نظریه دیگری به نام نظریه M را ارائه کردند. این نظریه در واقع تعمیمی از نسخه های متفاوت نظریه ریسمان بود. اما به رغم موفقیت های ارزنده نظریه M، این نظریه نیز نتوانست تفاوت های موجود میان نسخه های ...



  • کاریکاتورهای جالب درمورد دخترخانمها

      ازبچگی باجویدن آدامس فکٌشون رو قوی میکنن.  وقتی که به مادربزرگ آدامس ترکوندن یادمیدن...     صبح که ازخواب بیدارمیشن...   این هم سیرتکاملی مقنعه درطول دوره ی دبیرستان... توی مدرسه هم که فکرشون فقط درس خوندنه...  

  • (فیزیک کروکودیل)

     از این لینک برید دانلود کنید

  • شب آفتابی ... طلوع خورشید ساعت 12 شب...

    شب آفتابی  ... طلوع خورشید ساعت 12 شب...

    همشهری های تهرانی از دست ندید... ثبت نامش اینترنتیه و رایگانه... فوق العاده ترین نمایشی که تاحالا دیدم.هرسال شرکت کردم ولی حیف امسال نیستم... تاریخی که زیر این پوستر زده برای سالهای قبله ... پوستر امسالش اون بالاییه... این فیلم مصاحبه هم برای سال ۸۹ بود...حتما ببینید مصاحبه بعدازشب آفتابی

  • بی خویشتنم

    بی خویشتنم

    تو چه دانی که پس هر نگه ساده ی منچه جنونی ، چه نیازی ، چه غمی ست ؟یا نگاه تو ، که پر عصمت و نازبر من افتد ، چه عذاب و ستمی ست دردم این نیست ولیدردم این است که من بی تو دگراز جهان دورم و بی خویشتنمپوپکم ! آهوکمتا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم... مهدی اخوان ثالث

  • من این جا بس دلم تنگ است ...

      رودم و در تب و تابـــــــــــــــــــم، بروم تا دریــــــــــــــــابروم حرف دلـــــــــــــم را بزنـــــــــــم با دریا دوری و فاصــــــــــــــــله انداخته از پای مـــــــــــــــــــــراآه از این فاصـــــــــــــــــله و دوری دریا ... دریا! در ســــــــــــــــــراشیبی کوهــــــــــــــــــــم؛ وسط دره و دشتمانده ام عشق کشیده است مــــــــــــرا یا دریا...؟ بس که پا کوفتـــــــــــــــــــه ام، پا به زمین می­ترســـــــــــــــــم نشنـــــــــــــــــاسد من پر آبله پا را دریــــــــــــــــــــا کنــــــــــــــــــــده ام از دل هر صخره مســـــــــــــــیری تا اومی­روم تا خـــــــــــــــود او... تا خود دریا ... دریا! می­روم تا که بگویـــــــــــــــــــــــــــــم غم دوری سخت استکنــــــــــــده این عشق چو کوهی دلم از جــــــــــا دریا آه دریا! عطش وصــــــــــل کشیده است مرااز نوک قله به شیب و خــــــــــــــــــــــم صحرا دریــــــــــــــــــــا نکنــــــــــــــــــــد وصل من و تــــــــــــــــو به درازا بکشدو بیفتـــــــــــــد به همان روز مبادا دریـــــــــــا؟ نکند لحظه ی دیدار به طوفان بخــــــــــــــــــــــــورمو نبیـــــــــــــــــــنی که من افتاده ام از پا دریــــــــــــــــــــــــا!      من زورقی شکســـــــــته م ... طوفان حریف من نیست وقتی تــــــــــو ناخدایی ...!