امپول د3

  • امپول د3

      منصوره   با عرض سلام و تشکر بسیار فراوان از جوابی که به سوالاتم دادی ممنون ولی در اینترنت دیدم که زدن آمپول د3 در بزرگسالی باعث توده عضلانی میشود و در باروری اش مشکل ساز میشود سلام ویتامین د  در کودکان داده می شود و در کودکانی که مشکل نرمی استخوان دارند و برای جلوگیری از راشیتیسم امپول ان که فرم قابل جذب ویتامین است (د3)داده می شود.و درمورد درمان عدم استفاده دارو عوارض بیشتری دارد جدای از این د3 هورمونی نیست که باعث افزایش توده عضلانی بشود یا در قدرت باروری اثر بگذارد در سایت ایران سلامت سوالی چون سوال شما پرسیده شده که می توانید ببیند http://forum.iransalamat.com/showthread.php?t=3234 در مورد د3 هم اطلاعات بیشتر اینجا است http://yourlifestory.blogfa.com/post-193.aspx



  • پای پرانتزی

      منصوره   سلام من مامان محمدطاهر هستم که تا 13 روز دیگر 2 سال پسرم پر می شه و تا به حال خیلی دکتر ارتوپد بردمش برای اینکه پاهای او پرانتزی است و نکته مهم اینکه پدرش هم به این درد مبتلا است و هرچی دکتر بردم می گویند که تا 7 سالگی زمان بدهید خوب میشود اگر تا آن وقت خوب نشد جراحی میکنیم و تابه حال 2 تا شربت کلسیم خارجی مصرف کرده 2 روز پیش یک دکتر جدید بردم و لیست غذایی داد و شربت کلسیم خارجی البته نوع دیگر و 2 تا آمپول د3 و کفش ارتوپدی هم برایش نوشت اما من میترسم و آمپول را نزدم و کفش راهم پدرش میگه بچه گناه دارد و برایش نگرفتیم حالا میخواهم بدونم زدن آمپول د3 برای فرزندم ضرر و خطراتی را در بزرگسالی ندارد   سلام به نظر من روش درمان این دکتر خیلی بهتر از دکتر قبلی است و بهتر است تمام موارد رو انجام بدید تا نیازی به  جراحی در اینده وجود نداشته باشد.زدن امپولها و استفاده از کفش ضرری ندارد موفق باشید

  • شناسنامه و دکتر قدوسی.تولد داداش من مهراد

    سلام به همه ی شما عزیزان.ایشالا که خوبین.حال و هوای پاییزی دلتون چطوره؟من که پاییزا عاشقترم اصن یه وضی واقعا" ...... یاد روزای اول عاشقانه هامون میفتم و مرورش میکنم و سپاس خدای بزرگ را.11 آبان دادگاه دارم واسه شناسنامه لطفا بازم با دعاهای قشنگتون یاریم کنید.دیروز نوبت دکتر قدوسی داشتم جواب آزمایشمو دید ویتامین دی پایین بود و کم خون بودم برام 3تا امپول د3 نوشت گفت ماهی یه بار بزن و 10تا هورمون نوشت و نوبت بعدیم شد فروردین 93.تا الان 6تا هورمون زدم صدام دو رگه شده موهای صورتم زبر و ضخیم شده مخصوصا چونه و پیش خط و سیبیلم.رشد پنیس و موهای بدن به خصوص پا و شکم.فردا تولد داداشمه.مهراد..........پارسال بود هنوز 22 سالش بود کرج بود تو خوابگاهش دلش درد میکرد نمیدونم شاید همون موقعم که انقدر دل درد داشت مریض بود و نمیدونست ......نمیدونم اما هرچی بود نمیدونست درست یه ماه بعد اینکه پا تو سن 23 سالگیش میزاره نفساش به شمارش میفتن و تموم میشن.تموم میشن.تموم میشن.تموم میشن.تموم تموم تموم.ای بابا منم نمیدونستم وقتی اونروز جمعه تو بیمارستان رفتم پیشش و گفت تو اینجا چیکار میکنی؟من فردا مرخص میشم حالم خوب میشه.اون جمعه اخرین روزیه که صداشو میشنوم و باهاش میخندم وگرنه از دم تختش تکون نمیخوردم.نمیدونستم چند ساعت بعد تنفسش تمنای دستگاهو میکنه و بعدش کمای ابدیش شوروع میشه.تا جمعه ی بعدش که بعدازظهر بود پشت در اتاقش بودیم دیدم پرده ی تختو کشیدن گفتم چی شده؟گفتن دارن تمیزش میکنن نگفتن کلیه هاشم بار سفرو بستن.تموم اجزا داشتن یکی یکی با دنیا خدافظی میکردن تا صدای اون دستگاهی که یه خط خیلی صافو نشون میده زیاد بلند نشه.گفتم مهراد من میرد شاه عبدل العظیم برگشتم خوب شدی میریم مشهد.پامونو گذاشتیم از بیمارستان بیرون نزدیکای شوش بودیم تلفنم زنگ خورد نخاستم جواب بدم خواهر مهراد بود گوشی رو دادم فاطمه انگار میدونستم چی میخواد بگه .گفتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــگفت فاطمه به تو چی بگم گوشی رو بده امیر.گوشی رو گرفتم گفت امیر تموم شد ....تموم شد تموم تموم تموم رفتم بیمارستان اما یه حالی بود.همیشه اون راهو با کلی امید میرفتم اما به خدا همه جا تاریک بود ساکت بود خیلی ساکتو سرد.برده بودنش سردخونه انگار همون موقع امیدم نا امید شد.تکیه دادم به دیوار و روبروی سرد خونه نشستم.حتی نتونستم گریه کنم صدامم در نیومد برعکس الان.الانی که احساس میکنم در و دیوار گوششونو گرفتن و چپ چپ نگاهم میکنن.اون هفته رفته بودم پیشش دیدم سنگ براش انداختن گفتم داداش من سنگ قبر نو مبارک.فردا تولدشه ظهر میریم پیشش هرکی خواست بیاد.داداشم تو تولد خودش نیست ولی ...

  • تجربيات مامان نازبانو

      مامان نازبانو گفت:از حدود 3 ماه قبل از عمل دکی برای همسرم قرص پنتوکسی فیلین تجویز کرده بود که هر 12 ساعت یکی میخورد به همراه توصیه هایی که دکتر کاویانمنش بهش کرده بود که مطمئنم رعایت این موارد خیلی بهمون کمک کرد تا از اون 3 تا تخمک هر 3 به جنینهای با کیفیت تبدیل بشن خودم هم از همون موقع هر روز امگا 3 / کلسیوم دی / فولیک اسید / زینک . میخوردم تغذیه خاصی تو رژیم غذاییم هم نبود بجز لبنیات که 2/3 ماهی بود اصلا لب نزدم خیلی هم دلم تنگ شده که یه دل سیر نو و پنیر بخورم. البته از میوه و سبزی تازه هم غافل نبودم و نیستم استارت سیکل من از 23 شهریور بوده یعنی درست 1 ماه پیش روزی که پریود شدم. دونرم هم با من همون روز پری شد و از روز 3 شروع کرد به استفاده از داروهای محرک تخمدان. از 1 ماه قبلش هم ال دی میخورد و سوپر فکت هم میزد. منم از همون روز استرادیول هر روز 1 عدد از روز 4 شد 2 تا و از پانکچر تا الان روزی 3 تا شده. از روز 2 پری یه روز درمیون پردنیزولون که اینو دکی بخاطر آنتی تی پی او بالام بهم داده 5 درصد هم هست. روز 2 پری یه امپول ویتامین د3 و بکمپلکس. از روز اول پری هر روز 1 عدد آسپرین آ.اس.آ 80. شب قبل از پانکچر یه آمپول دگزامتازون. از بعد از پانکچر همون روز 1 آمپول 50 میلی گرمی پروژسترون زدم / فردا و پس فرداش هم از همون امپول روزی 2 تا زدم. شب قبل از انتقال یه آمپول HCG + یه آمپول هیوسین که همزمان باید تزریقشون میکردم . صبحش هم دوباره یه آمپول ویتامین د3 به همراه ب کمپلکس. همینطور شب قبل از انتقال قرص آزیترومایسین 250 هم 4 عدد داشتم که اینو 4 تا کپسول و باید طی نیم ساعت میخوردم این واسه عفونت احتمالی بوده. نزدیکی شب قبل از انتقال البته با کاندوم به توصیه دکترم برای پیشگیری از آلوده شدن محیط رحم. انتقالم 3 روز بعد از پانکچر بود. ساعت 8 صبح انجام شد و حدود 3 ساعت بعدش منو اروم از رو تخت بلند کردن و آرون قدم زدم رفتم لباسامو پوشیدمو بعدش با ویلچر بردن تا جلو ماشین . به راننده توصیه کردیم که خیلی آروم حرکت کنه انصافا خیلی رعایت کرد اصلا متوجه دست اندازها و هیچی هم نشدم . داروهایی که از بعد از انتقالم اضافه شدن هر 12 ساعت یه شیاف 400 پروژسترون و هر روز صبح یه آمپول سلکسان زیر جلدی. خونه ام طبقه دومه پله ها رو آروم آروم رفتم بالا و تا 3 روز فعالیت زیادی نداشتم فقط برای دسشویی که اونم از فرنگی استفاده کردم تا امروز و غذا خوردنم بلند میشدم . دولا راست نمیشدم یکم کارهای ایستاده مثل شستن ظرفهای غذا رو هم خودم انجام میدادم. نشاسته از روز پانکچر تا 4 روز بعد از انتقال هر روز میخوردم . مربای به هم چند روزی خوردم . همینطور کمپوت آناناس. یه هفته اول هر روز ...

  • دارو شناسی 3

    Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:8.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:107%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;} فنی تونین :صرع کلرال هیدرات :آرام بخش ضداضطراب وبی خوابی اگزازپام ؟ آرام بخش ، درمان اضطراب  وبی خوابی 618- فرهنگ عمومی داروشناسی(4/611)درمان فشارخون آمینوکاپروئیک اسید:درمان خونریزی شدید ... عوارض جانبی: سردرد،دل درد،نارسائی کلیه وتشنج ودردهای عضلانی غذای جایگزین:غذاهای حاوی ب12که منحصردرغذاهای حیوانی است واستفاده بیشترازغذاهای گرم وخشک وخون سازمثل شیره انگور اتیدرونات :اختلال استخوانی،وموجب کاهش کلسیم  خون شدید آلندروتت:پوکی استخوان[مغزاستخوان خون سازاست وخون تازه می رویاند ] عوارض جانبی:زخم مری،دردهای عضلانی،نفخ،سردرد غذای جایگزین:شام غذاهای کلسیم داراستفاده کردن مثل کنجدشبی یک قاشق ، بادام هرشب چندعدد، شیرمحلی هرشب یک لیوان باخرما یاگردو، باقلاباخرمایاگردو به فصلش یاباقلی پلوباگوشت عرق گرفته شتر(یکی ازمصائب غذاخوری ما باقلی باماهی خوردن است که هردوسردوترهستند]،هفته ای سه شب نان پنیرگردویاخرمایا سبزی یا زیتون،هرشب مقداری کشک مکیده درکنارش خرمایایک قاشق سیاه دانه بخوریم کربنات کلسیم:هیپوفسفاتمی وکاهش کلسیم  .آنتی اسیددرزخم معده عوارض:ایجادسنگ کلیه،تکررادرار،احساس تشنگی،خشکی دهان،یبوست غذای جایگزین :استفاده ازغذاهای کلسیم داردرشب مثل  باقلا وکنجد وبادام وکشک وپنیروشیرمحلی کلسیم د:کمبودکلسیم وویتامین د،استئوپورز(پوکی استخوان) کلسیم فورت ...

  • نرمی غضروف کشکک

      من 23 سال سن دارم و مدت 3 یا 4 سال است که از درد زانو رنج میبرم هنگام باز و بسته کردن زانو درد و تق تق دارد (البته همیشه گرفتگی عضله پشت ساق پا نیز دارم) و چندین بار به پزشک مراجعه کردم و هر بار علت آن را نرمی کشکک زانو تشخیص داده اند و دارو های مختلفی اعم از گلوکزامین ناپروکسن و کلسیم ویتامین د3 الگومید و... استفاده کردم ولی متاسفانه هیچگونه اثری نداشته اند و مدتی هم ورزش بدنسازی انجام میدادم ولی باز هم بی اثر بود.  مهمترین اقدام در جهت بهبودی نرمی غضروف کشکک انجام نرمش های زانو است. در زیر یک روش ساده و مختصر برای انجام نرمش توضیح داده میشود.روی زمین نشسته و پاهای خود را کشیده و دراز کنید و در کنار یکدیگر قرار دهید. تمام عضلات ران ( خصوصا عضلاتی را که در جلوی ران قرار دارند و به آنها کوادری سپس میگویند) را منقبض کنید. میتوانید انقباض عضله کوادری سپس را با دستتان لمس کنید. اگر انجام این کار برایتان مشکل است سعی کنید زانویتان را به زمین بفشارید. با این کار خودبخود عضلات رانتان منقبض میشوند. این انقباض را بمدت ده ثانیه نگه دارید. برای اینکار از عدد یک تا ده بصورت هزارو یک، هزارو دو، هزارو سه و ... تا هزارو ده بشمارید.توجه کنید شدت انقباض عضله رانتان باید تا حد توانتان زیاد باشد ولی نباید بقدری باشد که برای شما درد ایجاد کند. پس اگر با انجام این انقباض درد زانوی شما بیشتر میشود به حدی منقبض کنید که دردی نداشته باشید. به تدریج در هفته های آینده میتوانید شدت انقباض را بیشتر کنید. تا ده که شمردید عضله هایتان را شل کرده و چند ثانیه استراحت کنید و سپس مجدد این کار را تکرار کنید. شما میتوانید این انقباضات را برای هر دو زانویتان با هم انجام دهید یا یک درمیان انجام دهید یا فقط برای یک زانویتان انجام دهید.در روزهای اول این نرمش ها را سه مرتبه در روز و هر بار ده مرتبه انجام دهید یعنی ده بار انقباض و هر بار ده ثانیه. این کارها را تا یک هفته ادامه دهید. ممکن است بعد از یک هفته شدت درد شما کمی افزایش یابد که به این معنا است که نرمش ها کمی برای شما سنگین بوده است. در این صورت باید نرمش ها را بمدت یک هفته قطع کنید و سپس مجددا شروع کنید ولی این بار با دفعات کمتر. اگر بعد از یک هفته درد نداشتید شروع به افزایش روزانه دفعات نرمش کنید بطوریکه تعداد آنرا از هر بار ده بار، روزی یک تا دو عدد اضافه کنید تا به هر بار سی مرتبه برسد.( دقت کنید که ده ثانیه را افزایش ندهید). بعد از مدتی تمرین میتوانید همین نرمش ها را موقعی که روی صندلی هم نشسته اید یا موقعی که سر پا ایستاده اید هم انجام بدهید و انجام این نرمش ها وقتی از شما نمیگیرد ...