تزيين لباس

  • تزيين حنا براي عروس خانمها



  • نخ هايي که لباس هاي قديمي را تزيين مي کردند

    خبرگزاري ميراث فرهنگي: لباس هاي دستباف که از صندوقچه مادربزرگ درمي آيد با لباس هاي يکرنگ و ساده امروز تفاوت هاي بسيار دارند.        مدل هاي فراواني که براي لباس هاي دنياي مدرن طراحي مي شوند، بيشتر از لحاظ طرح، پارچه، برش و دوخت با هم تفاوت دارند و ديگر از نخ هايي که به پارچه هاي ساده نقش مي دادند، کمتر اثري باقي مانده است. توليدهاي کارخانه يي انبوه و مشغله زندگي روزمره باعث شده است تا ابتکارهاي فردي خياط ها و مشتريانشان بر سر اينکه چه طرحي را با نخ هاي گوناگون بر روي لباس ها پياده کنند، فراموش شود و حتي بسياري از زنان و دختراني که مادربزرگشان روزي بافندگان ماهر رودوزي بوده اند، اين هنر را به خاطر نداشته باشند.        رودوزي به آن دسته از صنايع دستي اطلاق مي شود که طي آن طرح ها و نقوش سنتي با ابزاري ساده نظير سوزن، قلاب و غيره و با بهره گيري از انواع نخ هاي رنگين يا فلزي بر روي پارچه هاي بدون نقش مي نشينند.        رودوزي تاريخي کهن در ايران دارد و به گفته بسياري از محققان نقش برجسته هاي سربازان هخامنشي در آپادانا و تخت جمشيد که بر روي لباس آنها نقش و نگار ديده مي شود، حکايت از رواج اين هنر در ايران باستان دارد. گرچه برخي نيز عقيده دارند اسکندر بعد از حمله به ايران، چنان مجذوب زيبايي گلدوزي هاي ايرانيان قرار گرفت که نمونه هايي از آن را به ايران فرستاد. با اين حال قديمي ترين نمونه رودوزي موجود در کشور، متعلق به دوران سلجوقيان)451ه.ق( است.        بعد از حمله مغول ها، رودوزي تحت تاثير هنر چيني قرار گرفت و اين جريان در زمان تيموريان نيز ادامه يافت. اما بايد اوج اين هنر را در زمان صفويه جست وجو کرد که عناصر چيني جاي خود را به نقش هاي ايراني دادند و هنرمندان ايراني به عنوان رقيبان سرسخت چيني درآمدند و ظرافت رودوزي و سوزن دوزي تا حکومت زنديه باقي ماند ولي در زمان قاجار رو به افول گذاشت تا امروز که به غير از چند استان تهران، سيستان و بلوچستان و آذربايجان شرقي که از مراکز اصلي و عمده توليد آن هستند، در ديگر نقاط ايران رواج خود را از دست داده است.        همچنين در مورد رودوزي در اروپا نيز مي توان گفت اين هنر از شرق و به وسيله حکومت بيزانس در قرن چهارم به کشورهاي اروپايي وارد شد و به گفته کارشناسان در قرن هاي 12 تا 14 ميلادي از آن براي تزيين پرده ها، لباس روحانيون و... استفاده مي کردند.        انواع رودوزي         به طور کلي رودوزي را مي توان به رودوزي با حذف تار و پود، رودوزي با نخ هاي رنگي )چشمه دوزي، شبکه دوزي، سکه دوزي(، رودوزي با زمينه پر و رودوزي با افزودني هاي تزييني تقسيم کرد. با اين وجود رودوزي، طي قرون ...

  • لباس محلی مطالعات اجتماعی درس 15

    لباس محلی مطالعات اجتماعی درس 15

    لباس های محلی لباس محلی ایران پوشش زن و مرد ايراني ازجمله مسايلي است كه از دوران باستان در ايران داراي اهميتبوده و در شرع مقدس اسلام نيز برآن تأكيد بسيار شده است. پوشش ايراني از ابتدايتاريخ باستاني اين كشور تا كنون دست خوش تحولات جدي نشده و مفهوم پوشش از زمانباستان به اين سو در فرهنگ ايراني حفظ شده است. بررسي پوشاك از اين لحاظ اهميت داردكه مي توان اطلاعاتي دررابطه با سير تحول تاريخي, زيبا شناسي, اعتقادات, طبقاتاجتماعي و پيشرفت صنعت به ويژه نساجي و پارچه بافي يك قوم يا تمدن كسب كرد. به طوركلي عوامل موثر بر فرم لباس ها درجوامع مختلف عبارتند از: 1- شرايطجغرافيايي و محيطي و آب و هوا 2- نحوه زندگي و اسكان و اوضاع اجتماعي 3- جنگ ها واوضاع سياسي و نوع حكومت 4- شرايط و اوضاع اقتصادي و پيشرفت هاي تكنولوژي 5- اعتقادات مذهبي و آداب و رسوم 6- نظام طبقاتي حاكم بر جامعه 7- روابط فرهنگي, اقتصادي و سياسي با سرزمين هاي مجاور.پوشاك ايرانيان در زمان 550 قبل ازميلاد تا دوران جنگ هاي صليبي، ادامه لباس بابلي ها و آشوري ها و بسيارمتنوع وگوناگون بود. آن ها لباسي به نام «كنديس» به تن مي كردند كه از پشم، كتان و ابريشمتهيه مي شد. كنديس موجود در اين دوران لباسي بود با آستين هاي گشاد كه به صورت پيليهايي منظم در پشت بازو قرار مي گرفت. دامن اين لباس در جلو شكم يا در زير پهلوهاچين مي خورد و به شكل پيلي هايي منظم در مي آمد. در زير اين لباس، پيراهن و شلوارزير و جوراب مي پوشيدند. براساس اعتقاد پژوهش گران، اين نخستين باراست كه در تاريخ،لباس زير، آن هم از نوع دوخته شده آن مطرح شده است. البته دراين زمينه ترديدهايينيز مطرح شده ولي آن چه مسلم است اين كه در 1350 قبل از ميلاد به شهادت آثاري كه ازتمدن عيلامي به دست آمده، ايرانيان «لباس كامل» به تن مي كرده اند. لباس كامل متشكلاز يك دامن بلند و تن پوشي با آستين هاي بلند بوده كه بر تن پيكره هاي پادشاهان وملكه هاي عيلامي يافت شده است. مردان بلند پايه اجازه داشتند كنديس بر تن كنند كهآن را نيز پادشاه هديه مي داد. كنديس به رنگ بنفش مايل به آبي بود و تزييناتي بهرنگ سفيد و نقره اي داشت در حالي كه كنديس گروه هاي اجتماعي پايين تر، سرخ رنگ بود. اين رنگ قرمز ساردي نام داشت و از شكوفه هاي درخت سانديكس گرفته مي شد. بعدها رداهايي از ابريشم و پشم به رنگ هاي گوناگون عرضه شد. ليكن رنگ هايقرمز، زرد و آبي تيره از محبوبيت بيش تري برخوردار بودند. بنفش و آبي تيره از رنگهاي سلطنتي به شمار مي رفت و قهوه اي رنگ ويژه سوگواري بود. درايران قبل از ميلاد،پادشاه؛ شالي از پارچه طلا و همسرش كمربندي از طلا كه به آن كيف پول خود را ميآويخت، به ...

  • لباس محلي

    به طوركلي عوامل موثر بر فرم لباس ها درجوامع مختلف عبارتند از: 1- شرايط جغرافيايي و محيطي و آب و هوا 2- نحوه زندگي و اسكان و اوضاع اجتماعي 3- جنگ ها و اوضاع سياسي و نوع حكومت 4- شرايط و اوضاع اقتصادي و پيشرفت هاي تكنولوژي 5- اعتقادات مذهبي و آداب و رسوم 6- نظام طبقاتي حاكم بر جامعه 7- روابط فرهنگي, اقتصادي و سياسي با سرزمين هاي مجاور.پوشاك ايرانيان در زمان 550 قبل از ميلاد تا دوران جنگ هاي صليبي، ادامه لباس بابلي ها و آشوري ها و بسيارمتنوع و گوناگون بود. آن ها لباسي به نام «كنديس» به تن مي كردند كه از پشم، كتان و ابريشم تهيه مي شد. كنديس موجود در اين دوران لباسي بود با آستين هاي گشاد كه به صورت پيلي هايي منظم در پشت بازو قرار مي گرفت. دامن اين لباس در جلو شكم يا در زير پهلوها چين مي خورد و به شكل پيلي هايي منظم در مي آمد. در زير اين لباس، پيراهن و شلوار زير و جوراب مي پوشيدند. براساس اعتقاد پژوهش گران، اين نخستين باراست كه در تاريخ، لباس زير، آن هم از نوع دوخته شده آن مطرح شده است. البته دراين زمينه ترديدهايي نيز مطرح شده ولي آن چه مسلم است اين كه در 1350 قبل از ميلاد به شهادت آثاري كه از تمدن عيلامي به دست آمده، ايرانيان «لباس كامل» به تن مي كرده اند. لباس كامل متشكل از يك دامن بلند و تن پوشي با آستين هاي بلند بوده كه بر تن پيكره هاي پادشاهان و ملكه هاي عيلامي يافت شده است. مردان بلند پايه اجازه داشتند كنديس بر تن كنند كه آن را نيز پادشاه هديه مي داد. كنديس به رنگ بنفش مايل به آبي بود و تزييناتي به رنگ سفيد و نقره اي داشت در حالي كه كنديس گروه هاي اجتماعي پايين تر، سرخ رنگ بود. اين رنگ قرمز ساردي نام داشت و از شكوفه هاي درخت سانديكس گرفته مي شد. بعدها رداهايي از ابريشم و پشم به رنگ هاي گوناگون عرضه شد. ليكن رنگ هاي قرمز، زرد و آبي تيره از محبوبيت بيش تري برخوردار بودند. بنفش و آبي تيره از رنگ هاي سلطنتي به شمار مي رفت و قهوه اي رنگ ويژه سوگواري بود. درايران قبل از ميلاد، پادشاه؛ شالي از پارچه طلا و همسرش كمربندي از طلا كه به آن كيف پول خود را مي آويخت، به كمر مي بستند. گفته شده است كه عايدي شهرها، به عنوان «پول توجيبي» از سوي برخي از پادشاهان به همسرانشان بخشيده مي شد. دريك نقش، تصويري از شاه باستاني ايران نشان داده شده است با ردايي به رنگ بنفش با برودري دوزي از نخ هاي طلا و مزين به جواهر. بعدها كند يس جاي خود را به كتي داد كه روي شلوار پوشيده مي شد و به طور يقين منشاء كت و شلوار استاندارد امروزي مردان بوده است. درايران باستان، كفش را از چرم نرم به رنگ زرد و به شكل پا مي ساختند كه تا مچ پا را مي پوشاند و به وسيله دكمه و تسمه هايي ...

  • لباس محلی ایران

    لباس محلی ایران

    زن بختیاریزن بلوچیزن قوچانیزن گیلانیزن کاشانیزن کرد خراسانیزن خراسانیزن لریزن مازندرانیزن قشقاییلباس محلی ایرانپوشش زن و مرد ايراني ازجمله مسايلي است كه از دوران باستان در ايران داراي اهميت بوده و در شرع مقدس اسلام نيز برآن تأكيد بسيار شده است. پوشش ايراني از ابتداي تاريخ باستاني اين كشور تا كنون دست خوش تحولات جدي نشده و مفهوم پوشش از زمان باستان به اين سو در فرهنگ ايراني حفظ شده است. بررسي پوشاك از اين لحاظ اهميت دارد كه مي توان اطلاعاتي دررابطه با سير تحول تاريخي, زيبا شناسي, اعتقادات, طبقات اجتماعي و پيشرفت صنعت به ويژه نساجي و پارچه بافي يك قوم يا تمدن كسب كرد.به طوركلي عوامل موثر بر فرم لباس ها درجوامع مختلف عبارتند از: 1- شرايطجغرافيايي و محيطي و آب و هوا 2- نحوه زندگي و اسكان و اوضاع اجتماعي 3- جنگ ها و اوضاع سياسي و نوع حكومت 4- شرايط و اوضاع اقتصادي و پيشرفت هاي تكنولوژي 5- اعتقادات مذهبي و آداب و رسوم 6- نظام طبقاتي حاكم بر جامعه 7- روابط فرهنگي, اقتصادي و سياسي با سرزمين هاي مجاور.پوشاك ايرانيان در زمان 550 قبل از ميلاد تا دوران جنگ هاي صليبي، ادامه لباس بابلي ها و آشوري ها و بسيارمتنوع و گوناگون بود. آن ها لباسي به نام «كنديس» به تن مي كردند كه از پشم، كتان و ابريشم تهيه مي شد. كنديس موجود در اين دوران لباسي بود با آستين هاي گشاد كه به صورت پيلي هايي منظم در پشت بازو قرار مي گرفت. دامن اين لباس در جلو شكم يا در زير پهلوها چين مي خورد و به شكل پيلي هايي منظم در مي آمد. در زير اين لباس، پيراهن و شلوار زير و جوراب مي پوشيدند. براساس اعتقاد پژوهش گران، اين نخستين باراست كه در تاريخ، لباس زير، آن هم از نوع دوخته شده آن مطرح شده است. البته دراين زمينه ترديدهايي نيز مطرح شده ولي آن چه مسلم است اين كه در 1350 قبل از ميلاد به شهادت آثاري كه از تمدن عيلامي به دست آمده، ايرانيان «لباس كامل» به تن مي كرده اند. لباس كامل متشكل از يك دامن بلند و تن پوشي با آستين هاي بلند بوده كه بر تن پيكره هاي پادشاهان و ملكه هاي عيلامي يافت شده است. مردان بلند پايه اجازه داشتند كنديس بر تن كنند كه آن را نيز پادشاه هديه مي داد. كنديس به رنگ بنفش مايل به آبي بود و تزييناتي به رنگ سفيد و نقره اي داشت در حالي كه كنديس گروه هاي اجتماعي پايين تر، سرخ رنگ بود. اين رنگ قرمز ساردي نام داشت و از شكوفه هاي درخت سانديكس گرفته مي شد.بعدها رداهايي از ابريشم و پشم به رنگ هاي گوناگون عرضه شد. ليكن رنگ هايقرمز، زرد و آبي تيره از محبوبيت بيش تري برخوردار بودند. بنفش و آبي تيره از رنگهاي سلطنتي به شمار مي رفت و قهوه اي رنگ ويژه سوگواري بود. ...

  • لباس محلی ایران

    لباس محلی ایران پوشش زن و مرد ايراني ازجمله مسايلي است كه از دوران باستان در ايران داراي اهميتبوده و در شرع مقدس اسلام نيز برآن تأكيد بسيار شده است. پوشش ايراني از ابتدايتاريخ باستاني اين كشور تا كنون دست خوش تحولات جدي نشده و مفهوم پوشش از زمانباستان به اين سو در فرهنگ ايراني حفظ شده است. بررسي پوشاك از اين لحاظ اهميت داردكه مي توان اطلاعاتي دررابطه با سير تحول تاريخي, زيبا شناسي, اعتقادات, طبقاتاجتماعي و پيشرفت صنعت به ويژه نساجي و پارچه بافي يك قوم يا تمدن كسب كرد. به طوركلي عوامل موثر بر فرم لباس ها درجوامع مختلف عبارتند از: 1- شرايطجغرافيايي و محيطي و آب و هوا 2- نحوه زندگي و اسكان و اوضاع اجتماعي 3- جنگ ها واوضاع سياسي و نوع حكومت 4- شرايط و اوضاع اقتصادي و پيشرفت هاي تكنولوژي 5- اعتقادات مذهبي و آداب و رسوم 6- نظام طبقاتي حاكم بر جامعه 7- روابط فرهنگي, اقتصادي و سياسي با سرزمين هاي مجاور.پوشاك ايرانيان در زمان 550 قبل ازميلاد تا دوران جنگ هاي صليبي، ادامه لباس بابلي ها و آشوري ها و بسيارمتنوع وگوناگون بود. آن ها لباسي به نام «كنديس» به تن مي كردند كه از پشم، كتان و ابريشمتهيه مي شد. كنديس موجود در اين دوران لباسي بود با آستين هاي گشاد كه به صورت پيليهايي منظم در پشت بازو قرار مي گرفت. دامن اين لباس در جلو شكم يا در زير پهلوهاچين مي خورد و به شكل پيلي هايي منظم در مي آمد. در زير اين لباس، پيراهن و شلوارزير و جوراب مي پوشيدند. براساس اعتقاد پژوهش گران، اين نخستين باراست كه در تاريخ،لباس زير، آن هم از نوع دوخته شده آن مطرح شده است. البته دراين زمينه ترديدهايينيز مطرح شده ولي آن چه مسلم است اين كه در 1350 قبل از ميلاد به شهادت آثاري كه ازتمدن عيلامي به دست آمده، ايرانيان «لباس كامل» به تن مي كرده اند. لباس كامل متشكلاز يك دامن بلند و تن پوشي با آستين هاي بلند بوده كه بر تن پيكره هاي پادشاهان وملكه هاي عيلامي يافت شده است. مردان بلند پايه اجازه داشتند كنديس بر تن كنند كهآن را نيز پادشاه هديه مي داد. كنديس به رنگ بنفش مايل به آبي بود و تزييناتي بهرنگ سفيد و نقره اي داشت در حالي كه كنديس گروه هاي اجتماعي پايين تر، سرخ رنگ بود. اين رنگ قرمز ساردي نام داشت و از شكوفه هاي درخت سانديكس گرفته مي شد. بعدها رداهايي از ابريشم و پشم به رنگ هاي گوناگون عرضه شد. ليكن رنگ هايقرمز، زرد و آبي تيره از محبوبيت بيش تري برخوردار بودند. بنفش و آبي تيره از رنگهاي سلطنتي به شمار مي رفت و قهوه اي رنگ ويژه سوگواري بود. درايران قبل از ميلاد،پادشاه؛ شالي از پارچه طلا و همسرش كمربندي از طلا كه به آن كيف پول خود را ميآويخت، به كمر مي بستند. ...

  • بهترين لباس

    هترين لباستدوين :رمضانعلي ثباتي مقدميکي از مهم ترين نعمت هاي خداوند به انسان نعمت لباس وپوشش است که موجب زيبايي او.پنهان شدن زشتي ها وحفظ اواز سرما وگرما مي باشد .لباس بر دونوع است :1-لباس ظاهر 2- لباس باطن "معنوي "که در اين مقال برآنيم که با بهرهجستن از سخني نوراني از امام صادق (ع)نگاهي به لباس باطن وويژگيهاي بهترين لباس داشته باشيم .زيباترين لباسقال الصادق(ع)ازين اللباس للمومنين لباس التقوي وانعمه الايمان .قال الله تعالي ولباس التقوي ذلک خيرامام صادق (ع) فرمود :زيباترين لباس انسانهاي با ايمان لباس تقوي است .وبالا ترين نعمت خداوند به بندگانش ايمان است .خداي متعال فرمود :ولباس تقوي بهتر استلباس نعمت خداييواما لباس الظاهر فنعمه الله تعالي يستر بها العورات وهي کرامه اکرم الله بها ذريه آدم عليه السلام ما لم يکرم بها غيرهمواما لباس ظاهر نعمت خداي متعال است که به وسيله آن زشتي ها "عورتها "پوشيده شده ولباس کرامتي است از ناحيه خداي کريم که به فرزندان آدم (ع)کرامت فرموده واين کرامت را به غير بشر عنايت نفرموده .بهترين لباسوخير لباسک ما لايشغلک عن الله بل يقربک من شکره وذکره وطاعته ولايحملک فيها الي العجب والرياءوالتزين والمفاخره والخيلاء فانها من آفات الدين ومورثه القسوه في القلبويژگيهاي بهترين لباس1-ترا از ياد خدا بازندارد .2-ترا به شکر خدانزديک نمايد .3-سبب ذکر خداگردد.4-موجب طاعت خداشود.5-ترا به عجب وادار نکند .6-موجب رياء نگردد .7-وسيله تفاخر نشود .8-سبب تزيين نگردد .اين کونه لباس "عجب .رياء.تفاخر .تزيين "از آفات دين وسبب ايجاد قساوت در قلب مي گردد.شيوه پوشيدن لباسفاذا لبست ثيابک فاذکر ستر الله عليک ذنوبک برحمته والبس باطنک بالصدق کما البست ظاهرک بثوبک وليکن باطنک في ستر الرهبه وظاهرک في ستر الطاعهپس زماني که لباس مي پوشي :1-متذکر شو پرده پوشي خداوند برگناهانت را2-لباس صداقت بپوش3-لباس رهبت از خدا به تن کن  4-لباس طاعت وبندگي بپوشعبرت آموزيواعتبر بفضل الله عزوجل حيث خلق اسباب اللباس لتستر العورات الظاهره وفتح ابواب التوبه والانابه لتستر بها عورات الباطنوعبرت بگير به فضل خداي متعال هنگامي که لباس را خلق نمود .تا عيبهاي ظاهر ترا بپوشاند .وبه روي توباب توبه وانابه راگشوده تا عيبهاي باطن ترا بپوشاند .مصباح الشريعه صفحه 60