تعریف آرایه های ادبی

  • تعریف برخی از آرایه های ادبی(پایه سوم)

    نماد(نشانه) : درادبیات ، برخی از پدیده های خلقت را نشانه و مظهر صفت ها و ویژگی هایی دانسته اند.مثلاً: کوه ، مظهر پایداری / دریا ، نشانه ی عظمت و بخشندگی / چشمه ، نماد پاکی و زایندگی.ضرب المثل : جملاتی است کوتاه ، پندآموز ، پرمغز و روان که در میان مردم رایج شده است؛ مثال : هرکه بامش بیش برفش بیش تر.



  • آرایه های ادبی

    تشبیه :تشبیه ، ادعای همانندی میان دو یا چند چیز است . هر تشبیه چهار رکن دارد : 1)     مشبه : چیزی یا کسی که قصد مانند کردن آن را  داریم . 2)     مشبه به: چیزی یا کسی است که مشبه ، به آن مانند می شود . 3)      ادات تشبیه : وازه ای است که نشان دهنده پیوند شباهت است . 4)     وجه شبه :  ویزگی  یا ویزگی های مشترک میان مشبه و مشبه به است . ژاله ها دانه دانه    درخشند        همچو       الماس مشبه                وجه شبه     ادات تشبیه     مشبه به برای شناخت بیشتر و بهتر تشبیه توجه به اين نکات لازم است : الف ) وجه شبه معمولاً باید در مشابه به بارزتر ومشخص تر باشد ( چراغ مثل خورشید می درخشد ، نه آنکه : خورشید مثل چراغ بود ) ب ) برای فهم یک تشبیه باید به سراغ (( مشبه به )) رفت که مهم ترین پایه تشبیه است زیرا وجه شبه از آن استنباط می شود . ج) مشبه و مشبه به طرفین تشبیه نام دارند  و در تمام تشبیهات حضور دارند اما ادات  و وجه شبه می توانند حذف شوند  . د ) حذف وجه شبه و ادات تشبیه سبب تلاش ذهنی و لذت ادبی بیشتر می گردد . هـ ) تشبیه مشروط بر این است که آن مانندگی یا تشابه ، مبتنی بر کذب یا حداقل دروغ نما باشد یعنی با اغراق همراه باشد . این ما هستیم که این شباهت را ادعا و برقرار می کنیم . تشبیه باعث اعجاب می شود وکسی به مفاد آن باور ندارد  . مثلاً جملاتی مانند  : او مثل سرو است ! یا  : او مثل برق رفت ! تشبیه اند اما جمله ای چون نفت مثل بنزین است ، تشبیهی نیست . و )  و نکته آخر این که وجه شبه در هر مورد آن صفتی است که منظور گوینده باشد ؛ از باب مثال ممکن است شخص منافق یا دو رو را به گل به جهت پشت و روی دو گانه گل ، و رخسار زیبا را هم به گل ، به سبب زیبایی آن ، تشبیه کنند اما روشن است که وجه شبه را در این دو مورد ، با یکدیگر تفاوت بسیار دارد . برای بهتر فهمیدن اضافه تشبیهی به این مصراع رودکی توجه کنید : دانش اندر دل چراغ رو شن استـــ دانش در روشن کردن دل مانند چراغ در راه است    ـــ دانش مانند چراغ است ـــ دانش چراغ است چراغ دانش ؛ که یک اضافه تشبیهی است و در کتب فارسی نمونه های این گونه تشبیه فراوان است . مانند اقلیم وجود - محبس تن - درخت علم - ابر لطف - دفتر عمر - و .... 1)     روی مرداب ، این آفتاب پوسیده           روی رودخانه ، این ماه زنده 2)     ابر هزار پاره بگیرد ستیغ کوه چون لشکری که رو به سوی دشمن آورد 3)     زندگی مانند جوی آبی است 4)     به پیش سپه آمد افراسیاب چو کشتی که موجش بر آرد زآب 5)     من اینجا چو نگهبانم تو چون گنج ( دو تشبیه) 6)     علم بال است مرغ جانت را  استعارههرگاه واژه‌ای به دلیل شباهتی که باواژه دیگردارد '''به جای آن''' به کارروداستعاره پدیدمی‌آید.(همچنین ...

  • آرایه های ادبی در ادبیّات فارسی

                                                    به نام خدا        مهمترین آرایه های ادبی در ادبیّات فارسی  که در کتب درسی دوره متوسطه از آن بحث شده است عبارتند از: تشبیه . استعاره . کنایه . حقیقت و مجاز .واج آرایی . سجع . موازنه و ترصیع . جناس . اشتقاق . تکرار و تصدیر . مراعات نظیر . تلمیح . تضمین . تضاد .تناقض . حس آمیزی . ایهام .لف و نشر . اغراق . حسن تعلیل . عکس و ....                                                                1- ردیف : کلمه یا کلمات تکراری که در پایان ابیات به معنای یکسان به کار می روند ، ردیف می گویند.   آوردن  ردیف در شعر اختیاری است . شعری که دارای ردیف باشد ، به آن مُردّف گفته می شود.  مثال:       ای ساربان آهسته را ن ، کارام جانم می رود        وان دل که با خود داشتم ، با دلستانم می رود 2- قافیه : به واژه هایی که در پایان مصراع ها می آید و یک یا چند حرف آخر آن ها مشتــرک  می باشـد. در بیتی که ردیف وجود داشته باشد ، کلمات قافیه قبل از آن می آیند و در بیتی که ردیف نداشته باشد کلمات قافیه در پایان بیت می آیند. آوردن قافیه درابیات  شعر اجباری است.    مثال :    سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند             همدم گل نمی شود یاد سمن نمی کند              دل مــن همــی داد گفتـــی گــــوایــــی               کــه بـاشــد مــرا ازتو روزی جدایی 3- تشبیه : تشبیه ادّعای همسانی است . اگردو یا چند پدیده را که به نوعی ویژگی ها و صفات مشتـــرکی داشته باشند به همدیگر مانند کنیم ،از آرایه ی تشبیه استفاده کرده ایم . تشبیه یکی از پر کاربردترین آرایه های ادبی می باشد. هر تشبیه از چهار رکن تشکیل می یابد. ارکان تشبیه عبارتند از : -          مشبّه : چیزی ادّعای تشبیه در آن می شود ، یعنی کلمه ای را که می خواهیم مورد تشبیه قرار دهیم. -          مشبّه به: کلمه ای است که مشبه را به آن تشبیه می کنیم . و از نظر داشتن صفات از مشبه برتر است. -          ادات تشبیه: کلماتی که به وسیله آن ها به وجود تشبیه در جمله پی می بریم . از قبیل: مثل ، مانند، چو، شبیه، و ... -          وجه شبه : صفات  و ویژگی های مشترک بین مشبه و مشبه به را می گویند.    نکته : مشبه و مشبه به را طرفین تشبیه  می گویند  که باید در تمام تشبیه ها حضــور داشته باشند ، امّا ادات تشبیــــه و وجه شبــه   می توانند از تشبیه حذف شوند.    مثال :  دانا چو طبله ی عطّار است ، خاموش و هنر نمای     دانا ( مشبه) طبله ی عطّار ( مشبه به) چو ( ادات تشبیه) خاموش وهنر   نمای  ( وجه شبه )     مثا ل دیگر:     تو  همچون  گل  ز خندیدن لبت با هم نمی آید       روا داری که من بلبل چو بوتیمار بنشینم ...

  • آرایه های ادبی

    آرایه های ادبی   تشبیه : تشبیه ، ادعای همانندی میان دو یا چند چیز است . هر تشبیه چهار رکن دارد : 1)     مشبه : چیزی یا کسی که قصد مانند کردن آن را  داریم . 2)     مشبه به: چیزی یا کسی است که مشبه ، به آن مانند می شود . 3)      ادات تشبیه : وازه ای است که نشان دهنده پیوند شباهت است . 4)     وجه شبه :  ویزگی  یا ویزگی های مشترک میان مشبه و مشبه به است . ژاله ها دانه دانه    درخشند        همچو       الماس  مشبه                وجه شبه     ادات تشبیه     مشبه به برای شناخت بیشتر و بهتر تشبیه توجه به این نکات لازم است : الف ) وجه شبه معمولاً باید در مشابه به بارزتر ومشخص تر باشد ( چراغ مثل خورشید می درخشد ، نه آنکه : خورشید مثل چراغ بود ) ب ) برای فهم یک تشبیه باید به سراغ (( مشبه به )) رفت که مهم ترین پایه تشبیه است زیرا وجه شبه از آن استنباط می شود . ج) مشبه و مشبه به طرفین تشبیه نام دارند  و در تمام تشبیهات حضور دارند اما ادات  و وجه شبه می توانند حذف شوند  . د ) حذف وجه شبه و ادات تشبیه سبب تلاش ذهنی و لذت ادبی بیشتر می گردد . هـ ) تشبیه مشروط بر این است که آن مانندگی یا تشابه ، مبتنی بر کذب یا حداقل دروغ نما باشد یعنی با اغراق همراه باشد . این ما هستیم که این شباهت را ادعا و برقرار می کنیم . تشبیه باعث اعجاب می شود وکسی به مفاد آن باور ندارد  . مثلاً جملاتی مانند  : او مثل سرو است ! یا  : او مثل برق رفت ! تشبیه اند اما جمله ای چون نفت مثل بنزین است ، تشبیهی نیست . و )  و نکته آخر این که وجه شبه در هر مورد آن صفتی است که منظور گوینده باشد ؛ از باب مثال ممکن است شخص منافق یا دو رو را به گل به جهت پشت و روی دو گانه گل ، و رخسار زیبا را هم به گل ، به سبب زیبایی آن ، تشبیه کنند اما روشن است که وجه شبه را در این دو مورد ، با یکدیگر تفاوت بسیار دارد . برای بهتر فهمیدن اضافه تشبیهی به این مصراع رودکی توجه کنید : دانش اندر دل چراغ رو شن استـــ دانش در روشن کردن دل مانند چراغ در راه است    ـــ دانش مانند چراغ است ـــ دانش چراغ است چراغ دانش ؛ که یک اضافه تشبیهی است و در کتب فارسی نمونه های این گونه تشبیه فراوان است . مانند اقلیم وجود - محبس تن - درخت علم - ابر لطف - دفتر عمر - و .... 1)     روی مرداب ، این آفتاب پوسیده           روی رودخانه ، این ماه زنده 2)     ابر هزار پاره بگیرد ستیغ کوه چون لشکری که رو به سوی دشمن آورد 3)     زندگی مانند جوی آبی است 4)     به پیش سپه آمد افراسیاب چو کشتی که موجش بر آرد زآب 5)     من اینجا چو نگهبانم تو چون گنج ( دو تشبیه) 6)     علم بال است مرغ جانت را  جان بخشی به اشیا یا تشخیص :  آنچه به عنوان جان بخشی به اشیا در فارسی دوم آمده است ...

  • آموزش آرایه های ادبی به طور کامل

    « آرايه هاي ادبي »                                                الف ) بديع                                 ب ) بيان    الف ) بديع علمي است كه به باز شناسي آرايه هاي لفظي و معنوي مي پردازد . بديع بر دو نوع است : 1-آرايه هاي لفظي               2- آرايه هاي معنوي آرايه هاي لفظي : يعني زيبايي كلام كه با لفظ انجام مي شود . آرايه هاي لفظي عبارتنداز : واج آرايي ، سجع ، ترصيع ، جناس ، قلب ، ملمع . واج آرايي ( نغمه ي حروف ) : تكرار يك واج ( صامت يا مصوت ) است ، در كلمه هاي يك مصراع يا يك بيت يا عبارت نثر به گونه اي كه كلام را آهنگين مي كند و آفريننده ي موسيقي دروني باشد و بر تاثير سخن بيافزايد اين تكرار آگاهانه ي واج ها را « واج آرايي » گويند . مثال :          خيزيد و خز آريد كه هنگام خزان است       باد خنـك از جـانب خـارزم وزان اسـت توضيح :  در اين بيت تكرار واج « خ » و « ز » باعث ايجاد موسيقي دروني شده است . توجه : در زبان فارسي بيست و نه واج داريم / ( بيست و سه صامت و شش مصوت )  صامت ها همان حروف الفباي فارسي هستند و مصوت ها « ـــ » و « ا » ، « ي » ، « و » مي باشند .   سجع : آوردن كلماتي در پايان جمله هاي نثر كه در وزن يا حرف يا حرف آخر يا هر دو ( وزن و حرف آخر ) با هم يكسان باشد . نكته 1 : سجع در كلامي ديده مي شود كه حداقل دو جمله باشد يا دو قسمت باشد . نكته 2 : سجع باعث آهنگين شدن نثر مي شود به گونه اي كه دو يا چند جمله را هماهنگ سازد . نكته 3 : سجع در نثر حكم فافيه در شعر را دارد . نكته 4 : اگر در پايان جمله ها كلمات تكراري وجود داشته باشد ، سجع پيش از آن مي آيد . مثال :      الهي اگر بهشت چون چشم و چراغ است        بــي ديــدار تــو درد و داغ اســت نكته 5 : گاهي در جملات سجع ممكن است افعال به قرينه ي لفظي يا معنوي حذف شوند . مثال 1 : منت خداي را عـزووجل كه طاعتـش موجب قـربت است و به شكر اندرش مزيد نعمت . ( فعل « است » به قرينه ي لفظي حذف شده است . ) مثال 2 : خـلاف راه صواب است و نقض راي اولـوالالباب « است » (حذف لفظي ) ذوالفقـار علي در نيـام ( باشد ) و زبان سعدي در كام « باشد » ( حذف معنوي ) . توضيح : فعل « باشد » در دو جمله ي پاياني به قرينه ي معنوي حذف شده است . توجه : به نثر مسجع ، نثر آهنگين نيز مي گويند .                                                                                                             «  انواع سجع » الف) سجع متوازن : آن است كه كلمات سجع فقط در وزن اشتراك داشته دارند . مثال : ملك بي دين باطل است و دين بي ملك ضايع . توضيح : هر دو كلمه داراي هجاي بلند مي باشند لذا هم وزن اند . مثال : طالب علم عزيز است و طالب مال ذليل . توضيح ...

  • آرایه های ادبی

      آرایه های ادبی آرایه‌های لفظی ۱.۱ واج‌آرایی (نغمه حروف)۱.۲ سجع۱.۳ ترصیع۱.۴ جناس ۱.۴.۱ جناس تام۱.۴.۲ جناس غیر تام (ناقص)۱.۴.۲.۱ جناس محرّف۱.۴.۲.۲ جناس اختلافی یا جناس ناقص به حرف۱.۴.۲.۳ یک واژه، یک حرف، بیش از دیگری دارد۱.۴.۲.۴ یک واژه از ترکیب دو واژه دیگر به دست می‌آید۱.۴.۲.۵ دو واژه از نظر آوایی یکسان اما از نظر املایی متفاوت اند۱.۴.۲.۶ اختلاف دو واژه در جابه جایی حروف است۲ آرایه‌های معنوی ۲.۱ مراعات نظیر۲.۲ تضاد۲.۳ متناقض‌نما ۲.۴ عکس۲.۵ لف‌ونشر۲.۶ تلمیح (اشاره ۲.۷ تضمین۲.۸ اغراق۲.۹ حسن تعلیل۲.۱۰ مثل۲.۱۱ تمثیل۲.۱۲ اسلوب معادله۲.۱۳ تشبیه۲.۱۴ مجاز۲.۱۵ استعاره۲.۱۶ کنایه۲.۱۷ تشخیص۲.۱۸ حس آمیزی   آرایه‌های لفظی به آن دسته از آرایه‌های ادبی که از تناسب‌های آوایی و لفظی میان واژه‌ها پدید می‌آید می‌گویند.   واج‌آرایی (نغمه حروف) به تکرار یک واج صامت یا مصوت در یک بیت یا عبارت گفته می‌شود به گونه‌ای که طنین آن در گوش بر جای بماند و باعث پیدایش موسیقی آوایی در آن بخش از سخن شود. مثال رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار دستم اندر ساعد ساقی سیمین ساق بود واج آرایی با تکرار صامت /س/ مثال خیزید و خز آرید که هنگام خزان است    باد خنک از جانب خوارزم وزان است واج آرایی با تکرار صامتهای /خ/ و /ز این دو حرف به زیبایی بیانگر خزان می‌باشند. قابل ذکر است که واج تکرار شونده می‌تواند صامت یا مصوت باشد. برای مثال: مثال خوابِ نوشینِ بامدادِ    رحیل بازدارد پیاده را ز سبیل که همان طور که مشاهده می‌کنید تکرار مصوت کوتاه «اِ» در این مصراع تکامل بخش موسیقی درونی است. مثال خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد    که تا زخال تو خاکم شود عبیر آمیز  مثال قیامت قامت و قامت قیامت    قیامت می‌کند این قد و قامت مثال   بر او راست خم کرد و چپ کرد راست    خروش از خم چرخ چاچی بخواست   سجع سجع به معنی اوردن کلمات هم وزن و قافیه در یک عبارت یا نوسته یا انشاء است اوردن سجع می تواند به بهتر شدن مطلب یا انشاء ما بسیار کمک کند   ترصیع هر گاه اجزای دو بخش از یک بیت یا عبارت، نظیر به نظیر، هم وزن و در حرف آخر مشترک باشند. البته منظور از حروف آخر حروف اصلی و انتهایی می باشد . چه فرهادها مرده در کوه  ها                                                        چه حلاج ها رفته بر دار ها   جناس جناس یا همجنس‌سازی نزدیکی هرچه بیشتر واژه‌ها از نظر لفظی است. آرایه جناس به دو نوع اصلی تقسیم می‌شود: جناس تام و جناس ناقص. جناس تام در جناس تام، تمام صامت‌ها و مصوت‌های دو کلمه یکسان هستند، اما معنی آنها با یکدیگر متفاوت است. به عبارتی دیگر، واژگانی که دو ...

  • آرایه های ادبی

    تخصیص :  Narrowing )) آن است که شاعر نخست سخن را عمومیت دهد سپس آن را مخصوص امری یا شخصی گرداند . مثال : نه بر عارف نه بر عامی هویدا                                                 که فردا چه خواهد بود پیدا  اگر خواهد خداوند جهانبان         دهد آگاهیت از راز پنهان  

  • ارایه های ادبی

    دانش اندر دل چراغ رو شن استـــ دانش در روشن کردن دل مانند چراغ در راه است    ـــ دانش مانند چراغ است ـــ دانش چراغ است چراغ دانش ؛ که یک اضافه تشبیهی است و در کتب فارسی نمونه های این گونه تشبیه فراوان است . مانند اقلیم وجود - محبس تن - درخت علم - ابر لطف - دفتر عمر - و ....1)     روی مرداب ، این آفتاب پوسیده          روی رودخانه ، این ماه زنده2)     ابر هزار پاره بگیرد ستیغ کوهچون لشکری که رو به سوی دشمن آورد3)     زندگی مانند جوی آبی است4)     به پیش سپه آمد افراسیابچو کشتی که موجش بر آرد زآب5)     من اینجا چو نگهبانم تو چون گنج ( دو تشبیه)6)     علم بال است مرغ جانت را جان بخشی به اشیا یا تشخیص : آنچه به عنوان جان بخشی به اشیا در فارسی دوم آمده است در علم بیان استعاره مکنیه تخییلیه و آنیمیسم یا جان دار انگاری نامیده می شود و یادگاری است از تفکر بشر قدیم که برای او همه چیز جان دار بوده است .استعاره مکنیه : مشبهی است که به همراه یکی ازاجزا یا ویزگی های مشبه به می آید . مثلاً دیده عقل به صورت اضافه استعاری ؛ عقل به انسانی تشبیه شده است و آنگاه دیده که از بارزترین ویزگی های انسان است به عقل اضافه شده استدرس غوغای بهار و  شعر پرواز و  شعر فروتنی و درس قلمرو شگفتی ها (سال سوم ) و .... همگی آرایه تشخیص هستند .  در این بیت نیز حافظ از جان بخشی استفاده کرده است :ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد دادچشم نرگس به شقایق نگران خواهد شدکنایه :کنایه یعنی پوشیده سخن گفتن درباره امری با بیان نشانه ، نمونه یا دلیل آن امر و یا ذکر مطلبی و دریافت مطلب دیگر ،1)     بیا تا بر آریم دستی زدل ، دست از دل بر آوردن کنایه است به معنی از سر صدق به راز و نیاز پرداختن2)     دست و پنجه نرم کردن : کنایه از گلاویز شدن و زور آزمایی کردن3)     ران افشردن ، کنایه از برانگیختن عموماً و خصوصاً برانگیختن اسب4)     دست خاییدن ، کنایه از حسرت خوردن5)     چراغ مردن ، کنایه از خاموش شدن چراغ  6)     زبان سبز ، کنایه از حیات ، شادابی و سرزندگی  7)     گنبد لاجوردی ، کنایه از آسمان     گنبد دوار و اخضر هم می گویند .8)      قبا دریدن ، کنایه از شکفتن گل ------------------------------------------------------------------------------------ه) اضافه تشبیهی : که در آن میان مضاف و مضاف الیه رابطه ی شباهت و همانندی است یعنی یا مضاف را به مضاف الیه تشبیه کنند مانند : لب لعل ، قد سرو  و  یا  برعکس  ( لعل لب ، سرو قد) و) اضافه استعاری : که در آن مضاف در غیر معنای حقیقی خود به کار می رود ، چنانچه دست در « دست روزگار »  به معنی «حوادث» به کار رفته است * فرق این دو در این است که در اضافه تشبیهی ، مشبه و  مشبه به - که همان مضاف ...

  • آرایه های ادبی+کنایه+چیستان

       ۱ آرایه‌های لفظی o  واج‌آرایی (نغمه حروف) o  سجع o   ترصیع o  جناس •   جناس تام •  جناس غیر تام (ناقص) • جناس محرّف   جناس اختلافی یا جناس ناقص به حرف •    یک واژه، یک حرف، بیش از دیگری دارد •  یک واژه از ترکیب دو واژه دیگر به دست می‌آید • دو واژه از نظر آوایی یکسان اما از نظر املایی متفاوت اند • تلاف دو واژه در جابه جایی حروف است ·   ۲ آرایه‌های معنوی o       مراعات نظیر o       تضاد o  متناقض‌نما       لف‌ونشر o  تلمیح (اشاره) o          تضمین o      اغراق o    حسن تعلیل o         مثل o        تمثیل o      اسلوب معادله o          ایهام o        تشبیه o        مجاز o      استعاره o   کنایه o       تشخیص(انسان نمایی) o          حس آمیزی ·       جستارهای وابسته ·         آرایه‌های لفظی به آن دسته از آرایه‌های ادبی که از تناسب‌های آوایی و لفظی میان واژه‌ها پدید می‌آید می‌گویند. واج‌آرایی (نغمه حروف) به تکرار یک واج صامت یا مصوت در یک بیت یا عبارت گفته می‌شود به گونه‌ای که طنین آن در گوش بر جای بماند و باعث  پیدایش موسیقی آوایی در آن بخش از سخن شود. مثال رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار     دستم اندرساعدساقی سیمین ساق بود   خیزید و خز آرید که هنگام خزان است باد خنک از جانب خوارزم وزان است این دو حرف به زیبایی بیانگر خزان می‌باشند. قابل ذکر است که واج تکرار شونده می‌تواند صامت یا مصوت باشد. برای مثال: مثال خوابِ نوشینِ بامدادِ رحیل بازدارد پیاده را ز سبیلکه همان طور که مشاهده می‌کنید تکرار مصوت کوتاه «اِ» در این مصراع تکامل بخش موسیقی درونی است. مثال خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد که تا زخال تو خاکم شود عبیر آمیزمثال قیامت قامت و قامت قیامت قیامت می‌کند این قد و قامتمثال بر او راست خم کرد و چپ کرد راست خروش از خم چرخ چاچی بخواستمثالسجع سجع یک‌سانی دو واژه در یک عبارت؛ از نظر واج یا واج‌های پایانی،  وزن یا هر دوی آن‌هاست. آرایه سجع در کلامی دیده می‌شود که حداقل دو جمله باشد و بیشتر در نثر بکار می‌رود؛ زیرا سجع‌ها باید  در پایان دو جمله بیایند و آهنگ دو جمله را به یک‌دیگر نزدیک سازند  تا آرایه سجع نامیده شوند؛ از این جهت سجع مانند قافیه است که در پایان مصراع‌ها یا بیت‌های شعر آورده می‌شود. اگر سجع‌ها در یک جمله در کنار یک‌دیگر به کار برده شوند، «تضمین مزدوج» نامیده می‌شود. مثالهر نفسی که فرو می‌رود ممد حیات است و چون بر می‌آید مفرح ذات (سجع در بین حیات و ذات است) نثر و شعری که در آن آرایه سجع به کار رود، «مسجع» نامیده می‌شوند.  سجعی که در شعر به ...

  • آشنایی با آرایه های ادبی و شاعران و نویسندگان

    آشنایی با آرایه های ادبی :تعریف آرایه های ادبی : به تناسب های آوایی یا معنایی گفته می شود که رعایت آن ها در ادبیات فارسی بر زیبایی و جنبه هنری اثر می افزاید.برای درک بهتر تعریف بالا به نمونه ی زیر توجه کنید :هر گوشه یکی مستی دستی زده بر دستی / وان ساقی هر هستی با ساغر شاهانه                     «مولوی»در این بیت تناسب آوایی (لفظی) میان سه واژه مستی ، درستی و هستی طنین موسیقیایی زیبایی را پدید آورده است ؛همچنین تناسب آوایی میان ساغر و ساقی نیز در مصراع دوم گوش نواز است ؛ افزون بر این ها تكرار مداوم واج /س/ در طول این بیت ، بر موسیقی درونی و یكپارچگی آوایی آن افزوده است.به آن دسته از آرایه های ادبی كه از تناسب های آوایی و لفظی میان واژه ها پدید می آیند ، آرایه های ادبی لفظی و به دسته دوم كه بر پایه تناسب های معنایی واژه شكل می گیرد ، آرایه های ادبی معنوی گفته می شود.آرایه های ادبی لفظی :۱-واج آرایی (نغمه ی حروف):به تكرار یك واج (صامت یا مصوت ) در یك بیت یا عبارت گفته می شود به گونه ای كه طنین آن در گوش بر جای بماند و باعث پیدایش موسیقی آوایی در آن بخش از كلام شود ؛ برای نمونه در این بیت حافظ :   رشته ی تسبیح اگر بگسست معذورم بدار/دستم اندر ساقی سیمین ساق بودصامت /س/  چندین بار تكرار شده است و در گوش طنین انداز است.۲- سجع (تسجیع) : هر گاه واژه های پایانی دو قرینه ی كلام در واج آخر مشترك باشند ، آرایه ی سجع پدید می آید و آن دو جمله مسجّع خوانده می شوند. معمولاً هر قرینه از یك جمله تشكیل می شود اما گاهی نیز یك قرینه از دو یا چند جمله كوتاه پدید آمده است.     همچنین در اغلب نمونه های نثر مسجّع ، واژه های پایانی دو جمله ، در بیش از یك حرف مشترك اند و در واقع  هم قافیه می باشند ؛‌برای مثال :ای عزیز ! در در رعایت دلهاكوش و عیب كسانمی پوشهمان گونه كه می بینید در این عبارت می توان دو قرینه یك جمله ای در نظر گرفت كه واژه های پایانی این دو قرینه در مصّوت /و/ و صامت /ش/ مشترك هستند.۳- ترصیع : هر گاه اجزای دو بخش از یك بیت یا عبارت ، نظیر به نظیر ، هم وزن و در حرف آخر مشترك باشند ، آرایه ی ترصیع پدید می آید ؛ برای مثال ؛ ای منوّر به تو نجوم جلال / وی مقرّر به تو رسوم كمالای - وی ، منوّر - مقرّر ، به تو - به تو ، نجوم - رسوم ، جلال - كمال تمام این زوج ها با یكدیگر هم وزن و هم قافیه هستند.۴- جناس : آرایه ی جناس را باید به دو نوع اصلی تقسیم كرد :۱)جناس تام۲)جناس های غیر تام (ناقص)- جناس تام : هر گاه واژه ای دوبار در یك بیت یا عبارت به كار رود و هم بار معنایی متفاوت از آن برداشت شود ، آرایه ی جناس تام پدید می آید ؛ به نمونه زیر توجه كنید :خرامان بشد سوی آب روان / چنان چون ...

  • آرایه های ادبی

    مراعات نظیر آوردن دو یا چند واژه در یک بیت یا عبارت که در خارج از آن بیت یا عبارت نیز رابطه‌ای آشنا و خاص میان آنها برقرار باشد تضاد هر گاه دو واژه با معنای متضاد در یک بیت یا عبارت به کار رود آرایه تضاد پدید می‌آید تلمیح (اشاره) هر گاه با شنیدن بیت یه عبارتی به یاد داستان و افسانه، رویدادی تاریخی و مذهبی یا آیه و حدیثی بیفتیم، بدون آنکه آن موضوع مستقیماً تعریف شده باشد، آن بیت یا عبارت دارای آرایه تلمیح است. تضمین هر گاه شاعر یا نویسنده‌ای، بخشی از نوشته فردی دیگر را در میان اثر خود جای دهد، آن شعر یا نوشته راتضمین نموده‌است.  اغراق هنگامی که شاعر یا نویسنده، صفتی را در فرد یا پدیده‌ای آنچنان برجسته نشان دهد که در عالم واقع امکان دستیابی به آن صفت در آن حد و اندازه وجود نداشته باشد، آرایه اغراق آفریده می‌شود. البته این ادعای غیر ممکن باید به گونه‌ای بیان شده باشد که باعث افزایش گیرایی سخن گردد وشعار گونه وغیر واقعی جلوه نکند. تشبیه یعنی مانند کردن چیزی به چیز دیگر که به جهت داشتن صفت یا صفاتی با هم مشترک باشند . هر تشبیه دارای چهار رکن یا پایه است : ۱- مشبه : کلمه ای که آن را به کلمه ای دیگر تشبیه می کنیم .  ۲- مشبه به : کلمه ای که کلمه ی دیگر به آن تشبیه می شود .  ۳- ادات تشبیه : کلمات یا واژه هایی هستند که نشان دهنده ی پیوند شباهت می باشند و عبارتنداز : همچون، چون، مثل، مانند،