حدیث درباره مسجد

  • حدیث: نظافت مسجد

         پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله :      مَن قَمَّ مَسجِداً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ عِتقَ رَقَبَةٍ؛      هر كس مسجدى را بروبد، خداوند پاداش آزادى يک برده را براى او مقرر مى‏كند      فرهنگ‌نامه مسجد: ح 205                 



  • حدیث مسجد

          مراتب و مدارج مسجد<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> امام باقر(ع) از پدر گرامیش از حضرت علی(ع) نقل می کند:«یک نماز در بیت المقدس هزار نماز است و یک نماز در مسجدالحرام برابر با صد هزار و یک نماز در مسجد محله معادل بیست و پنج نماز، و یک نماز در مسجد بازار برابر دوازده نماز و نماز در حالت تنهائی و در خانه، یک نماز به حساب می آید.»  

  • حدیث

  • حدیث در مورد گفتن اذان و اقامه قبل از نماز

    امام صادق علیه السلام فرمودند:کسیکه با اذان و اقامه نماز بخواند دو صف از فرشتگان پشت سر او نماز می خوانند. و کسیکه با اقامه و بدون اذان نماز بخواند یک صف از فرشتگان پشت سر او نماز می خوانند.راوی می گوید عرض کردم: طول هر صف چقدر است: فرمودند کوتاه ترین آن از شرق تا غرب و طولانی ترین آن از زمین تا آسمان (ثواب الاعمال، ص ۵۴)

  • شعر درباره ی مسجد

    معماری عبودیت نویسنده: محمدسعید میرزاییمسجد، باغ نیایش است.مسجد، تمثیل عاشقانگی و نیاز استمسجد، تجسّم برابری و برادری است.مسجد، عاشقان را به خود فرا می‏خواند تا هنگام عبادت، خداوند را از یاد نبرند.مسجد، بهشتی است که در آن، درختان «شهود»، شاخ و برگ می‏کنند.مسجد، آیینه خانه «حضور» است.ابراهیم علیه‏السلام در مسجد «خیف»، نور تجلّی نوشید.معراج پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از مسجدالحرام به سوی مسجد الاقصی بود.مسجد، مقام توبه و شهادت است، دری است که بر روی هیچ کس بسته نیست.مسجد، معماری «عبودیّت» است؛با دو گلدسته‏ای که در نیایشِ ابدی هستند.باید انس خویش را با مسجد، هر چه بیشتر کنیم تا از باران این همه لطف و کرامت، بی‏بهره نماییم. پایگاه پارسایی نویسنده: محمد کامرانی اقداممسجد، خانه خدا و مردمی‏ترین پایگاه پارسایی است و پاکیزگی نَفْس.مسجد، تکیه گاه تزکیه است و مدرسه سلوک.آن جا که خداوند، از مسجد به عنوان خانه خود یاد می‏کند و آن را پناهگاه بندگان خود می‏نامد، دیگر چه می‏توان در فضیلت فیض فزا و نهفته در گوشه و کنار سخن گفت!مسجد، حیات بخش‏ترین طبیعت و تنفس ایمان است.قدم در مسیر منتهی به مسجد می‏گذاری، عطر تهذیب نَفَس، از تنفّس مناره‏های اجابت جاری است.مسجد!ای نخستین پناهگاه و پایگاه پیامبر! ای مبدأ عبادت! به سوی تو می‏آیم و چون مولایم حسن بن علی علیه‏السلام ، بهترین لباس خود را به تن می‏کنم و به نماز می‏ایستم تا در مقابل عظمت الهی، سر به سجده شکر و اشک نهم.مسجد، ای خانه خدای مقتدر و حیّ قیوم! هر جا که حضور تو سایه افکن است، عطر معرفت و بوی محبت در آن موج می‏زند.مسجد! ای مقر تقوا، سنگر دل‏های مؤمنین، منبع زلال ذکر، حضور مستمر ایمان، تکیه گاه و پاسدار ارزش‏های والای اسلامی!وقتی طنین طرب‏انگیز اذان، از گلدسته‏هایت به آسمان می‏تراود، وقتی کبوتران از کنگره گلدسته‏هایت بال می‏گشایند و افق «فلاح» را نشانه می‏روند، وقتی که با تمام اشتیاق، در حریم تو داخل می‏شوم، امنیتی مرا احاطه می‏کند و شوقی زلال در من به جنب و جوش می‏آید.مسجد، ای منشأ تمام پاکی‏ها! ای قداست بی‏قرار! وفور فوریت استجابت، همیشه در گوشه و کنار تو موج می‏زند که انسان را این‏گونه مجذوب گیرایی خود می‏کند.مسجد!آن‏گاه که در حریم تو قدم و غرق در عطر استجابت می‏شوم، پیشانی بر مُهْرِ مِهْر سپهر عبادت و بندگی می‏نهم تا از تمام آلایاش‏ها و آلودگی‏ها مبرّا شوم.مسجد!بلوغ دست‏های برهنه‏ام را در صفوف استغاثه رو به کمال «کریم» می‏کنم و زمزمه می‏کنم که «عمری است که در می‏زنم ای بنده نوازموسیقی استجابتم را بنواز»

  • توضیحی درباره داستان امید نا امیدان

    بسم الله الرحمن الرحیمبدون مقدمه می ریم سر اصل مطلب:گویی یکی از روزنامه ها داستان امید ناامیدان را در مجله خودشون چاپ کردند و بعد از چاپ مطلب از سوی مخاطبینشون در مورد نام گذاری احسن الخالفین اعتراضاتی مطرح شده به همین علت لازم دیدم یک توضیح اجمالی در مورد داستان داده بشه.داستان امید نا امیدان داستانیست بین انسان که در این داستان به عنوان بیماری که دچار بیماری هایی که از جمله آنها بیماری اخلاقی است و خداوند به عنوان پزشک. که همه این گفتگوها در قالب نماز مطرح می شود.هرگاه پادشاهی برای خود جانشینی انتخاب می کند به دنبال کسی است که شبیه ترین اخلاق و روحیات و سیاست گذاری ها را به خودش داشته باشد.انسان جانشین خدا بر روی زمین است و توصیه خود خداوند است که بنده من تو باید شبیه ترین به من باشی و باید متخلص به صفات من باشی.خداوند خالق است و انسان با توجه به خلیفه اللهی  می تونه صفت خلق کردن رو داشته که همه اختراعاتی که انسان تا بوده و هست داره انجام می ده مصداق همین موضوع می باشد.علت نام گذاری شخصیت داستانم به این علت بوده و مهمتر از این، دلیلی که برای نام گذاری دارم کاملا یک سلیقه شخصی و علاقه ای هست که به این نام دارم و نامگذاری احسن الخالقین یک نام گذاری هست مثل همه نام گذاری هایی که داریم .حالا شاید بهتر بود که نام پزشک را در این داستان احسن الخالقین می گذاشتم.این داستان حدود ۴۵ قسمت می باشد که تقریبا ۳۹ قسمت آن تا کنون نوشته شده و حدودا ۵ ساله که داره روش کار می کنم.منبع نوشتارم هم تفاسیر قران هست که مهمترینش تقسیر نور اقای قرائتی می باشد. بعد از اتمام داستان مطمئنا بازنگری های قابل توجهی انجام خواهد پذیرفت و انشا الله آماده میشه برای چاپ.از خدا خواهیم توفیق عملالتماس دعایا علی

  • هفته وحدت گرامی باد (چهل حدیث درباره ی وحدت)

    .2 پیوندهای اجتماعیقال الامام علی ( علیه السلام) :.. و علیکم بالتواصل و التباذل و ایاکم و التدابر و التقاطع.امام علی ( علیه السلام) در وصیت به حسنین ( علیهما السلام) می‏فرماید:.. و بر شما باد به ارتباط و بذل و بخشش و دوری گزیدن از جدائی و پشت کردن به یکدیگر .نهج البلاغه، نامه .47.3 انس و الفتقال الباقر ( علیه السلام) :.. یا معشر المؤمنین تألفوا و تعاطفوا.امام محمد باقر ( علیه السلام) فرمود:هان ای گروه مؤمنان، مأنوس و متحد باشید و به هم مهربانی کنید.الکافی، جلد 2، ص .345.4 ایجاد وحدتقال الامام علی ( علیه السلام) :صلاح ذات البین أفضل من عامة الصلاة و الصیام.امام علی ( علیه السلام) فرمود:اصلاح اختلافها، از تمامی نمازها و روزه‏ها برتر است.نهج البلاغه، وصیت .47.5 آشتی دادنقال الامام الصادق ( علیه السلام) :صدقة یحبها الله اصلاح بین الناس إذا تفاسدوا و تقارب بینهم إذا تباعدوا.امام صادق ( علیه السلام) فرمود:ایجاد وحدت هنگام پیدایش اختلاف، و تباهی امت و نزدیک کردن آنها در هنگام جدائی، صدقه‏ایست که خداوند آن را دوست دارد.الکافی، جلد 2، ص .209.6 محور وحدتقال رسول الله ( صلی الله علیه و آله و سلم) :.. فأنتم «اهل البیت» أهل الله عزوجل الذین بهم تمت النعمة و اجتمعت الفرقة و ائتلفت الکلمة.پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:شما اهل بیت، اهل الله هستید که به برکت شما، نعمت کامل گشته و پراکندگی بر طرف شده و اتحاد کلمه پدید آمده است.الکافی، جلد 1، ص .446.7 خدا، پیامبر، قرآنقال الامام علی ( علیه السلام) : «فی ذم أهل الرأی».. و إلههم واحد و نبیهم واحد و کتابهم واحد أفأمرهم الله سبحانه بالإختلاف فأطاعوه أم نهاهم عنه فعصوه؟امام علی ( علیه السلام) فرمود:خدا یکی، پیامبر یکی، و کتاب یکی است. آیا آنها را خداوند به اختلاف و دو دستگی فرمان داده و او را اطاعت می‏کنند؟ یا آنها را از اختلاف نهی کرده و فرمانش را سرپیچی می‏کنند؟نهج البلاغه، خطبه .18.8 اهل بیت (ع)قالت فاطمة الزهراء ( علیها السلام) :.. و طاعتنا نظاما للملة و امامتنا لما للفرقة و الجهاد عز الاسلام.فاطمه زهرا ( علیها السلام) فرمود:پیروی از ما «اهل بیت» نظام امت، و رهبری ما عامل وحدت، و جهاد مایه عزت و سربلندی اسلام است.کشف الغمة، جلد 2، ص .109.9 رهبری و وحدتقال الإمام علی ( علیه السلام) :و مکان القیم بالامر مکان النظام من الخرز یجمعه و یضمه فإذا انقطع النظام تفرق الخرز و ذهب ثم لم یجتمع بحذافیره أبدا.امام علی ( علیه السلام) فرمود:جایگاه رهبر و سرپرست در اجتماع، جایگاه رشته‏ای است که دانه‏ها را بهم پیوند داده و جمع می‏کند، و آنگاه که آن رشته بگسلد، دانه‏ها پراکنده گشته و هرگز تمام آنها جمع نخواهند ...

  • اخلاص در نماز:

    قُلْ إِنَّ صَلاتي‏ وَ نُسُكي‏ وَ مَحْيايَ وَ مَماتي‏ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمين  [1] بگو همانا نماز و تمام عبادات و زندگی و مرگ من همه برای خداوند پروردگار جهانیان است. آیه اشاره می‌‌كند به این كه بگو نه تنها از نظر عقیده من موحّد و یكتا پرستم بلكه از نظر عمل هر كار نیكی كه می‌كنم نماز من و تمام عبادات من و حتی مرگ و حیات من همه برای پروردگار جهانیان است. برای او زنده‌ام به خاطر او می‌میرم و در راه او هر چه دارم فدا می‌كنم تمام هدف من و تمام عشق من و تمام هستی من او است قُلْ إِنَّ صَلاتي‏ وَ نُسُكي‏ وَ مَحْيايَ وَ مَماتي‏ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمين  «نسك» در اصل به معنی عبادت است و لذا به شخص عبادت كننده (ناسك) گفته می‌شود ولی این كلمه بیشتر درباره‌ اعمال حج به كار می‌رود و می‌‌گویند: مناسك حج، بعضی احتمال داده‌اند كه (نسك) در اینجا به معنی (قربانی) بوده باشد ولی ظاهر این است كه هر گونه عبادتی را شامل می‌شود در واقع نخست اشاره به نماز (صلوه) به عنوان مهمترین عبادت شده بعد همه‌ عبادات را به طور كلی بیان كرده است یعنی هم نماز من و هم تمام عباداتم و حتی زندگی و مرگم همه برای او است. [2]پيام‏ها: [3]1- راه و روش و هدف خود را در برابر راههاى انحرافى، با صراحت و افتخار اعلام كنيم. «قُلْ»2- با آنكه نماز، جزو عبادات است، ولى، جدا ذكر شده تا اهميّت آن را نشان دهد. «صَلاتِي وَ نُسُكِي»3- انسان‏هاى مخلص، مسير تكوينى (مرگ و حيات) و مسير تشريعى خود (نماز و نُسُك) را فقط براى خداوند عالميان مى‏دانند. «إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ»4- آنگونه كه در نماز قصد قربت مى‏كنيم، در هر نفس كشيدن و زنده بودن و مردن هم مى‏توان قصد قربت كرد. مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ‏ ...5- مرگ و حيات مهم نيست، مهم آن است كه آنها براى خدا و در راه خدا باشد.  «مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ»6- آنچه براى خدا باشد، رشد مى‏كند. «لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» محافظت بر نمازوَ الَّذينَ هُمْ عَلى‏ صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ  أُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ . [4]و آنها كه از نمازها مواظبت می‌‌نمایند، آنها وارثانند.در این آیه یكی از ویژگی مؤمنان را كه محافظت بر نمازها است بیان كرده می‌گوید: آنها كسانی هستند كه در حفظ نمازهای خویش می‌كوشند «و الذین هم علی صلواتهم یحافظون».ـ جالب این كه: نخستین ویژگی مؤمنان را خشوع در نماز و آخرین صفت آنها رامحافظت بر نماز شمرده است، از نماز شروع می‌شود و به نماز ختم می‌گردد چرا كه نماز مهمترین رابطه خلق و خالق است.نماز برترین مكتب عالی تربیت است.نماز وسیله‌ بیداری روح و جان و بیمه كننده‌ انسان ...