در آمد فیزیوتراپ

  • فیزیوتراپی در بیماری‌های قلبی و تنفسی

    فیزیوتراپی در بیماران تنفسی شامل اصلاح الگوی تنفسی، تقویت عضلات سامانه تنفسی، تخلیه ترشحات داخل ریه و مجاری تنفسی، همچنین تحریک رفلکس سرفه و آموزش روش‌های تنفسی و تمرینات تنفسی می‌باشد. برای درمان بیماران قلبی بستری شامل بهبودی وضعیت بیمار و نیز افزایش کارایی سامانه قلبی-عروقی می‌باشد. فیزیوتراپی ریه: این درمان یکی از مقدماتی‌ترین روشهای درمانی فیزیوتراپی در تاریخ این رشته بوده‌است و پایه درمان فیزیوتراپی دربیماران بستری محسوب می‌گردد. این درمان مجموعه‌ای از روشهای درمانی مختلف است که در جهت بهبود تنفس و تخلیه ترشحات بکار می‌رود. بیمار توسط این درمان دارای اکسیژن رسانی بهتری خواهد بود   تکنیک‌ها پوسچرال درناژ مانورهای دستی مانند: chest percussion, chest vibration, turning تمرینات تنفسی مانند: deep breathing exercises, andcoughing موارد دیگر: suctioning, nebulizer treatments فیزیوتراپی ریه در بیماران قلبی نیز انجام می‌شد ولکن با افزایش دانش درمان بیماریهای قلبی، قلب به عنوان یک عضو عضلانی مد نظر فیزیوتراپی قرار گرفت و به دلیل نزدیکی و تاثیر ریه و قلب برروی یکدیگر فیزیوتراپی قلبی ریوی با تاثیر فراوان بوجود آمد. فیزیوتراپی قلب و ریه: اکنون یکی از تخصص‌های فیزیوتراپیست‌ها می‌باشد در این روش طیف گسترده‌ای ازبیماریها تحت درمان فیزیوتراپی قرار می‌گیرند. بیماریهایی مانند: cysticfibrosis.Disorders, including heart attacks, post coronary bypass surgery, chronic obstructive pulmonary disease,and pulmonary fibrosis در این روش درمانی هدف‌های مقدماتی شامل: افزایش تحمل و عدم وابستگی بیمار به دیگران است



  • فیزیوتراپ بی‌تجربه، گرفتاری‌های بیشتر

    فیزیوتراپ بی‌تجربه، گرفتاری‌های بیشتر

    فیزیوتراپ بی‌تجربه، گرفتاری‌های بیشتر سلامت > عمومی- شیلا توکلی:ترجیح می‌دهید فیزیوتراپی خود را در خانه انجام دهید یا بیمارستان؟ مسلما درصورت اختیار داشتن، در وهله‌ اول خانه را انتخاب می‌کنید و درصورت ناچاری، بیمارستان، اما آنچه از هردوی اینها مهم‌تر است انتخاب کارشناس متخصص و مجرب در این زمینه است چرا که با یک تصمیم‌گیری غلط صدمات جبران‌ناپذیری را برای همه عمر متحمل خواهید شد.مرضیه اسدیان کارشناس فیزیوتراپی در این‌باره می‌گوید: عده‌ای از بیماران که به‌دلیل ماهیت بیماری مانند سکته مغزی، بیماری‌های مزمن مغز و اعصاب و بیماران ارتوپدیک که به‌خاطر بالابودن سن یا جراحی‌های سنگین و عوارض بیمارستانی به‌دستور پزشک از بیمارستان ترخیص می‌شوند حتما باید فیزیوتراپی خود را در ادامه درمان پیگیری کنند تا با صدمات ناشی از تأخیر در آن مواجه نشوند و اینجاست که به‌دلیل عدم شناخت کافی از نحوه فیزیوتراپی صحیح یا دلایلی مانند پرداخت هزینه کمتر و یا انتقال دشوار بیمار به بیمارستان از سرویس‌دهی در منزل استفاده می‌کنند و به همین جهت نیز با مشکلات فراوانی روبه‌رو می‌شوند.وی افزود: انتخاب مسیر اشتباه و یا عدم استفاده از فیزیوتراپیست مجرب می‌تواند دقیقا مسیر بهبودی بیمار را به تأخیر انداخته و مشکلاتی ازقبیل ضعف و تحلیل عضلانی، تغییرشکل مفاصل اندام و تأخیر در بازآموزی حرکات توسط مغز را ایجاد کند. بنابراین مسلما مهم است که برای حرکت به سمت یک درمان صحیح از افرادی استفاده شود که در پی اشتغال در بیمارستان یا کلینیک‌های تخصصی، تجربه لازم را کسب کرده و در این رابطه آگاهی لازم دارند.اسدیان در ادامه می‌گوید: متأسفانه بیماران یا همراهان ایشان به دلیل هزینه‌های گران فیزیوتراپی و یا عدم آگاهی نسبت به کمیت و کیفیت آن از کسانی استفاده می‌کنند که به‌ظاهر خود را متخصص معرفی کرده و با انجام یکسری کارها در این زمینه خود را کارشناس نشان می‌دهند. باید توجه داشت که یکی از مهم‌ترین اهداف فیزیوتراپی در منزل بازگشت بیمار به زندگی عادی و راه‌اندازی و بهبود کیفیت زندگی وی است که تنها با شناخت کارشناس موردنظر از آناتومی، فیزیولوژی و حرکت‌شناسی به‌دست خواهد آمد.وی در نهایت از تمامی سازمان‌های ذی‌ربط ازجمله انجمن فیزیوتراپی ایران، سازمان نظام پزشکی و وزارت بهداشت درخواست کرد در این رابطه توجه بیشتری کرده و اقدامات لازم را مبذول کنند.بهترین راه‌حل برای جلوگیری از عواقب غیرقابل جبران در این زمینه استفاده از کارشناسان مجرب و متخصص است که با کمی دقت و کسب آگاهی بیشتر می‌توان آن‌را به‌دست آورد. منبع : همشهری ...

  • گفتگویی با امیر مسعود جمالی، فیزیوتراپ ملوان بندرانزلی

    در فوتبال امروز عوامل مختلفی دست به دست هم می دهند تا یک تیم بتواند در کوران سخت رقابتهای لیگ،آمادگی خود را حفظ کرده و به نتایج مطلوبی دست یابد.یکی از این عوامل کادر پزشکی است که نقش بسیار مهمی در آمادگی جسمی و سلامت فیزیکی بازیکنان دارد  لطفا خودتان را برای علاقه مندان معرفی کنید؟امیرمسعود جمالی هستم فارغ التحصیل دانشکده علوم پزشکی دانشگاه شهید بهشتی.دوره ی پزشکی ورزشی را در فدراسیون زیر نظر دکتر نوروزی گذراندم.در2 کلینیک تخصصی ستون فقرات و همزمان 1 سال در کلینیک باشگاه استقلال سابقه کار دارمچطور شد که به باشگاه ملوان پیوستید؟زمانی که پژمان نوری در امارات بازی می کرد مشکل کشاله ی ران داشت که برای درمان نزد دکتر نوروزی می آمد و من در آن زمان برای خدمت سربازی مهیا می شدم.دکتر نوروزی،باشگاه تراکتورسازی را پیشنهاد داد و پژمان از من خواست که به ملوان بروم.من هم به خاطر نزدیکی راه و علاقه ای که به شمال و شهر انزلی داشتم، باشگاه ملوان را انتخاب کردمشروع کار در باشگاه ملوان چگونه بود؟سال گذشته دیر به ملوان ملحق شدم.در آن مقطع مشکلات زیادی از لحاظ کادر پزشکی داشتیم و کلینیک پزشکی در باشگاه نداشتیم.وقتی تیم به اردو می رفت هیچ کلینیکی نداشتیم که بازیکنان مصدوم در آنجا به درمان بپردازند و همه ی کارها در همان زمین حسن رود انجام می گرفت. امسال با دکتر صیاد جلسه گذاشتیم و کلینیک پزشکی باشگاه را راه انداختیم.به این ترتیب که از 8 صبح تا 10 شب در اختیار تیم هستیم و تمام کارهای پزشکی تیم اینجا انجام می شود و 2 ماساژور آوردیم که تحصیل کرده ی تربیت بدنی هستند و بازیکنان هروقت بخواهند ماساژ می گیرنددر مورد اهمیت و نحوه ی کار فیزیوتراپ بیشتر توضیح بدهیدطبق قانون فیفا،فیزیوتراپ باشگاه باید مدرک C و B فیفا را داشته باشد و تا زمانی که باشگاه با فیزیوتراپ قرارداد نبندد،حق امضای قرارداد با هیچ بازیکنی را ندارد. کار فیزیوتراپ در مرحله ی اول پیشگیری از آسیب است.خوشبختانه آقای اسکوچیچ به علوم ورزشی آشنایی دارد و ما مشکل زیادی در این زمینه نداریم. مرحله ی دوم وظیفه ی فیزیوتراپ،معاینه ی آسیب است و پس از آن مهمترین وظیفه او تشخیص و تعیین طول درمان فرد آسیب دیده است و باید این موضوع را حتما به کادر فنی توضیح بدهد تا سرمربی بر اساس آن تصمیم گیری نماید. در نهایت تستهای عملکردی یا فانکشنال از بازیکن گرفته میشود که در این زمینه دکتر بابک صیاد تنها پزشک تخصصی فوتبال در سطح کشور می باشند. یکی از مشکلات تیمها ارتباط کادر پزشکی با مربی بدنساز است که بعد از اتمام طول درمان،مصدوم باید به مربی بدنساز تحویل داده شود که خوشبختانه در این ...

  • فاجعه افزایش قد من در تهران (تجربۀ عمل یک جوان آمریکایی با دکتر مطلبی زاده)

         پاهایم باند پیچی شده اند و نمی توانم احساسشان کنم می خواستم که حرکتشان دهم و ببینم که همه چیز روبراه است یا نه اما پرستار از من خواست که این کار را نکنم. در تمام طول این نوشته قصد ندارم در مورد درد و زجری که کشیدم توضیحی بدهم فقط همین را بگویم که در تمام طول عمرم هرگز دردی اینطور سخت و شدید را تجربه نکرده بودم و نمی دانم که چگونه شدت درد را توصیف کنم. تنها چیزی که می توانم بگویم این است که کوچکترین شباهتی به هیچ دردی که تا آنزمان تجربه کرده بودم نداشت. پرستار از من خواست تا شصت پایم را تکان بدهم تا ببیند که همه چیز روبراه است یا نه. و همه چیز خوب به نظر می رسید. من 3روز در بیمارستان ماندم و از غذاهای خوب ایرانی خوردم. می توانم بگوییم که مراقبت در بیمارستان خوب بود، در واقع عالی بود. پرستار ها خوشرو و فروتن بودند و خیلی رسیدگی می کردند. بهترین بیمارستان دنیا که نبود ولی به اندازه کافی خوب بود. یک تلفن کنار تخت بود تا اگر چیزی احتیاج داشتم خبرشان کنم. پرستاران مرد هم بودند اگر نیاز بهcatheter [لوله ی تخلیه کننده ی ادرار ، همان چیزی است که ما به آن سوند می گوییم] یا هر چیزی دیگری بود. من در طول تمام چهار عمل جراحی مشکلات عجیبی داشتم. بدنم شدیدا به دارو های بیهوشی عکس العمل نشان می داد، ادرار کردن برایم غیر ممکن شده بودو در نهایت مجبور بودم از سوند استفاده کنم. بعد از سه روز با ویلچر به اتاقی برده شدم که قرار بود چند روز بعدش را در آنجا بمانم. مسکن های آنها عجیب هستند. مجبوری که آنها را داخل باسن ات قرار دهی و باید این کار هر شش ساعت یکبار انجام شود [بعد هی بگید این آمریکایی ها پیش رفته هستن! یه شیاف کردن رو نمیدونن چیه! ]. بالاخره بعد از 5روز باندها و پارچه های دور پایم را باز کردند. خدای من! عجب فیکساتور بزرگی بود، مطمینا خیلی قدیمی بود. سیم های درازی داشت، ابزار وحشت انگیزی بود با پیچ ها مهره ها و اسپوک ها. اینجا بود که فهمیدم اشتباه کرده ام اما پیش خود گفتم اشکالی ندارد به جای 5سانت 4.5 سانت افزایش می دهم. دکتر گفت که من باید بعد از روز ششم بعد از عمل، افزایش را شروع کنم. افزایش با چهار بار چرخاندن پیچ های بالا به اندازه 180 درجه انجام می شد. یعنی برای روزی یک میلی متر باید روزی چهار بار (هر بار بیست و پنج صدم میلی متر) پیچ ها را چرخاند. مشخص است که این مکانیسم دقیق نیست. شما فقط پیچ ها را می چرخانید و پایتان را هل می دهید بدون اینکه هیچ اندازه گیری مناسبی بکنید. دکتر یک مشت مسکن (که البته باید در باسنم می گذاشتم) و یک واکر برای من گذاشت. او من را به بیمار بغلی که یک دختر سنگاپوری بود معرفی کرد. او در حال یک افزایش پیچیده روی ...

  • خاطرات

    یعنی علاوه بر دستانم دوباره لرزش سر و گردن هم آزارم می داد  بطوریکه دیگر نمی توانستم کارهای شخصی خودم را انجام دهم تا زمانیکه پزشکم جبهه بود به خانم ایشان که متخصص اعصاب و روان بود مراجعه کردم و ایشان بمن گفتند خوب همان داروها را دوباره شروع کن و من هم همان کار را انجام دادم خلاصه پس از یکماه و نیم که دکتر به تهران برگشت و من نزد ایشان رفتم دوباره همان قرصهای پردنیزولون را برایم تجویز کردند که کردند که بمدت پنج سال از آن قرصها استفاده می کردم گاهی روزی ده قرص و گاهی پانزده قرص با صبحانه می خوردم با خوردن قرصها حالم بهتر می شد من شروع می کردم بمرورقرصها را کم می کردم تا به دو عدد قرص میرسید ناگهان در اثر مسئله کوچکی و استرسی و یا در تابستان ها در اثر گرما حالم بدتر می شد و دوباره اجباراً تعداد قرصها را به حداکثر یعنی پانزده قرص افزایش می دادم  گاهی اوقات که کمی بهتر می شدم کمی ورزش می کردم اما یکبار که برای ویزیت ماهانه نزد دکتر دکتررفتم دکتر بمن گفت چرا لاغر شدی گفتم بعضی روزها ورزش می کنم که دکتر بمن نیشخندی زد و چون خیلی برفتار و نگاههای دیگران حساس بودم احساس کردم دکتر بحالت تمسخر بمن خندیده است و همان بود که ورزش کردن را کنار گذاشتم در جلسه ای دیگر به دکتر گفتم آیا فیزیوتراپی میتواند اثر مثبت برایم داشته باشد؟ اگر لازم است به فیزیوتراپی بروم دکتر گفت "در این موشکباران لازم نیست میایی ابرویش را برداری چشمش را کور میکنی" در طول این مدت که من از کورتون خوراکی استفاده می کردم یبوست مزاج خیلی مرا آزار می داد بطوریکه یکروز پس از نیم ساعت که در دستشویی بودم بعد از بیرون آمدم یکباره هیچ نفهمیدم و در حال افتادن بودم که برادرم متوجه حالت من شده بود و با سرعت از افتادن من جلوگیری کرده بود  اول مرا بر صندلی نشاند ولی من بیحال بودم که خواهرم گفته بود باید بخوابانیدش وقتی که مرا خواباندند من تازه چشمم را باز کردم بله یکی از بدترین وضعیت هایی که ممکن است یک بیمار ام . اس داشته باشد یبوست مزاج است که یک بیمار ام . اس باید با تغذیه و خوراکی هایی از قبیل میوه جات و سبزیجات که مصرف می کند از این مسئله جلوگیری کند و بی تحرکی من نیز مزید بر علت بود از طرفی لرزش زیاد و از طرف دیگر ناتوانی اعضای بدنم خیلی مرا از این وضعیت خسته کرده بود و اطرافیانم هم چون نمی دانستند فکر می کردند من باید استراحت کنم اگر کسی بدیدنم می آمد و من می خواستم تکانی بخورم بمن میگفتند نه تو تکان نخور تو باید استراحت بکنی خوب حق داشتند نمی دانستند که این بیماری برعکس بیماریهای دیگر است و این بیماری نیاز به فعالیت و تحرک دارد البته فعالیت تا مرز خستگی ...