شعر در مورد تنفر

  • تنفر

      پنجاه وُ نه سال است من در خویش می غلطد در روزگاری پر تب وُ تشویش می غلطد   آماده تر هر روز می خواهد خودش را با فکر های موذی همکیش می غلطد   انگار کندوی جهان در رویش اُفتاده او با وجود صد هزاران نیش می غلطد   "یا هو"  کلامش شد تبرزین روی دوشش ماند اما نه! اینجا نیست یک درویش می غلطد ـ   از عین تا قاف معماهای بودن را مانند سیمرغی درون خویش می غلطد   از عاشقی تا آن همه حس تنفر را در واژه های گنگ بیش از بیش می غلطد   پنجاه وُ                     نه سال                                       است                                            من ...      



  • شعر در مورد دوست.................................

    به نام خداشعر در مورد دوست جملات و اشعار بزرگان در مورد دوست و دوستي به ترتيب حروف الفباآ «آری آغاز دوست داشتن است// گرچه پایان راه ناپیداست// من به پایان دگر نیندیشم// که همین دوست داشتن زیباست»فروغ فرخزاد«آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است// با دوستان مروت، با دشمنان مدارا»حافظ«آنان که دوستی و محبت را به‌زندگی خود راه نمی‌دهند،به‌آن ماند که طلوع خورشید را مانع شوند.»سیسرو«آنچه مردم، دوستی می‌خوانند چیزی غیر از نفع شخصی نیست، دوستی خودپرستی انسان است که می‌خواهد از دیگران به عنوان دوستی متمتع گردد.»فرانسوا لارشفوکو«آن کس که در هرجا دوستانی دارد، همه جا را دوست‌داشتنی می‌یابد.»ضرب‌المثل چینی الف«از بس که مهر دوست به دل جا گرفته است// جایی برای کینهٔ دشمن نمانده است»اظهری کرمانی«از جان طمع‌بریدن آسان بود ولیکن// از دوستان جانی مشکل توان بریدن»حافظ«از جهان گرچه بوستان خوشتر// بوستان هم به دوستان خوشتر»مکتبی شیرازی«از خویشاوندان به‌راحتی می‌توان برید، اما رشته دوستی را هرگز.»سیسرو«از سلامتی خود مواظبت می‌کنیم، برای روز مبادا پول ذخیره می‌کنیم، سقف خانه را تعمیر می‌کنیم و لباس کافی می‌پوشیم، ولی کیست که در بند آن باشد که بهترین دارایی یعنی دوست را به صورتی عاقلانه برای خود فراهم کند؟»رالف والدو امرسن«از محبت، نار نوری می‌شود// وز محبت، دیو حوری می‌شود»مولوی«از هرچه بگذری، سخن دوست خوش‌تر است// از یار ناز خوش‌تر و از من نیازها»ادیب پیشاوری«اغلب، دوستان ما از خطرناک‌ترین دشمنان هستند.»آندره ژید«اگرچند، بدخواه‌کشتن نکوست// از آن کشتن آن به که گرددت دوست»اسدی طوسی«اگر دوستان نتوانند از گناهان کوچک یکدیگر چشم‌پوشی کنند، نخواهند توانست دوستی خود را به جایی برسانند.»لابرویر«اگر دوست تو مرتکب خطایی شد از دوستی او صرفنظر مکن زیرا که انسان در معرض خطا است، تا می‌توانی دوست برای خودت آماده کن نه از برای مالت.»فیثاغورس«اگر هر کس همه کس را دوست می‌داشت همه کس صاحب دنیا می‌شد.»فردریش شیلر«این دغل دوستان که می‌بینی// مگسانند دور شیرینی»سعدی ب«با چه کسانی دوست و رفیق می‌باشی تا بگویم چگونه آدمی هستی.»رالف والدو امرسن«برای این‌که دوست پیدا کنی باید خود را لایق و آماده دوستی بار بیاوری.»آندره موروا«بر دوستی که حسود باشد، ایمن نمی‌توان بود.»بزرگمهر«بگذار که دوستی کم کم به اوج خود برسد، اگر این رسیدن برق‌آسا باشد ناگهان از نفس می‌افتد و متوقف می‌شود.»ولتر«بود آینه دوست را مرد دوست// نماید بدو هرچه زشت و نکوست»اسدی طوسی«بهترین دوستان من کسانی هستند که پیشانی و ابروهای ...

  • جملات و اشعار بزرگان در مورد دوست و دوستي به ترتيب حروف الفبا

    آ «آری آغاز دوست داشتن است// گرچه پایان راه ناپیداست// من به پایان دگر نیندیشم// که همین دوست داشتن زیباست» فروغ فرخزاد«آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است// با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» حافظ«آنان که دوستی و محبت را به‌زندگی خود راه نمی‌دهند،به‌آن ماند که طلوع خورشید را مانع شوند.» سیسرو«آنچه مردم، دوستی می‌خوانند چیزی غیر از نفع شخصی نیست، دوستی خودپرستی انسان است که می‌خواهد از دیگران به عنوان دوستی متمتع گردد.» فرانسوا لارشفوکو«آن کس که در هرجا دوستانی دارد، همه جا را دوست‌داشتنی می‌یابد.» ضرب‌المثل چینی الف «از بس که مهر دوست به دل جا گرفته است// جایی برای کینهٔ دشمن نمانده است» اظهری کرمانی«از جان طمع‌بریدن آسان بود ولیکن// از دوستان جانی مشکل توان بریدن» حافظ«از جهان گرچه بوستان خوشتر// بوستان هم به دوستان خوشتر» مکتبی شیرازی«از خویشاوندان به‌راحتی می‌توان برید، اما رشته دوستی را هرگز.» سیسرو«از سلامتی خود مواظبت می‌کنیم، برای روز مبادا پول ذخیره می‌کنیم، سقف خانه را تعمیر می‌کنیم و لباس کافی می‌پوشیم، ولی کیست که در بند آن باشد که بهترین دارایی یعنی دوست را به صورتی عاقلانه برای خود فراهم کند؟» رالف والدو امرسن

  • شعر در مورد حضرت علی (ع)

    شعر در مورد حضرت علی (ع)

    آن که با عالم بالا سر و سودا دارد روزگاری است که ماوی به دل ما دارد همه عمر دویدیم پی اش بی حاصل غافل از آن که درون دل ما جا دارد کار هر کس نبود مرده دلی زنده کند مگر آن کس دم جان بخش مسیحا دارد عاشقی در طلب مال ومنالی نبود عشق مجنون تهی دست تماشا دارد همه بالند به هر چیزی و من می بالم به علی(ع)چون که تملک به سماها دارد شب قدر است و سماوات همه غرق سرور این چنین شب چو تعلق به تولی دارد شهد شیرین شهادت چو بدین گونه چشید جبرئیلش ز علی عجز و تمنا دارد شب نازل شدن وحی و کرامات علی هر دو هم در دل و هم دیده ما جا دارد

  • شعر زیبای مولانا در وصف امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام

    شعر زیبای مولانا در وصف امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام  

  • شنفری ، شاعر تصویر گر وصبور صعالیک

    بسم ا.. الرحمن الرحیم  شخصیت شنفری در قصیده لامیه العرب چکیده  دراین مقاله هدف اصلی، بیان ساختار ادبی قصیده لامیة العرب شنفری بوده است. و کوشیده ایم تا شخصیت این شاعر و رخدادهای زندگی او را با توجه به اشعار باقی مانده ـ اش ارزیابی کنیم. مهم ترین قصیده ی شنفری قصیده ی مشهورلامیة العرب است که دراین پژوهش سعی شده به صورت مستقل به صحت انتساب این قصیده به شنفری پرداخته شود. همچنین سعی شده که تا حدی به بیان ساختار ادبی قصیده لامیة العرب شنفری نیز پرداخته شود. اما از آنجا که ادب و اجتماع به هم مربوطند به ناچار در خصوص صعالیک و صعلوکیت در دوره ی جاهلی نیز مورد اشاره و ارزیابی قرار گرفته است.     کلید واژه: شنفری،لامیه العرب ،صعالیک در دوران جاهلی نظام قبیله ای در معرض سه جریان شدید فاصله طبقاتی، تبعیض نژادی و پایبندی به آداب و رسوم سخت قبیله ای قرار داشت؛ این نظام بر افکار و اندیشه ی بعضی از شاعران دوره ی جاهلی تاثیر ی عمیق گذاشت، به گونه ای که منجر به تولد و رشد صعالیک در جامعه ی قبیله ای عرب شد. بدون شک ، شعر این طایفه همانند دیگر شاعران جاهلی ، ترسیم کننده ی صفحاتی از زندگی قبیله ای جامعه ی عربی است.( الشايب، احمد،( بيتا )، ص  41) با این تفاوت که شاعر صعلوک در برابر نظام قبیله ای، اقتصادی و اجتماعی که از حمایت او دست کشیده و در حق او کوتاهی کرده و او را از همه چیز منع نموده قیام کرده است .  (همان / 49 ) پیامد توزیع ناعادلانه ی ثروت در میان افراد قبایل مختلف ، ظهور دو طبقه ی ثروتمند و فقیر در نظام قبیله ای بود. این عامل با دو جریان اعتقادی و فکری مبتنی بر پایبندی عرب به آداب و رسوم قبیله ای و تبعیض نژادی ، مواردی مانند رنگ پوست، نژاد و موقعیت اجتماعی را ـ که بخش عمده ای از آن به آزاد یا کنیز بودن بستگی داشت ـ تعقیب می کرد. با این حساب دامنه ی زیاده روی در تعصبات جاهلی آنقدر گسترده می شود که تا، فراسوی لجاجت و خیره سری پیشروی می کند و نتیجه آن می شود که عده ای اندک حتی وابستگی به قبیله و تحت الحمایه آن بودن و التزام به رعایت مقررات آن را نوعی ذلت و سر افکندگی قلمداد کنند و به یکباره شیوه ی زندگی جانوران درنده ی صحرا را بر زندگی قبیلگی و اجتماعی ترجیح دهند. از اینجاست که شیوه ی زندگی گرگ و کفتار و پلنگ الگویی است ایده ال برای صعالیک و تکامل شخصیت آنان زمانی محقق می شود که یک صعلوک قادر باشد همانند یک کفتار یا یک پلنگ، بدون اتکا به هم نوع خود، روی پای خود بایستد و از جامعه اش مستقل شود. گویا ترین نمونه این تفکر در لامیة العرب به چشم می خورد، آنجا که شنفری خود را هم طراز با درندگان صحرا و بی نیاز از قبیله به تصویر می کشد : ولي، ...

  • اس ام اس عاشقانه نفرت غمگین

    . اس ام اس عاشقانه , عشق و تنفر , متنفر بودن , جدایی ••• دنیای عجیبیه … اگر یه نفر بهت خیانت کنه ازش متنفر میشی اما اگه یه نفر به خاطر تو به یه نفر دیگه خیانت کنه عاشقش میشی . اس ام اس عاشقانه , عشق و تنفر , متنفر بودن , جدایی ••• همیشه یاد گرفتم نباید تو زندگیم از کسی متنفر باشم ولی بعضی وقتا بعضی آدما نمیزارن به آموخته هام پایبند بمونم . اس ام اس عاشقانه , عشق و تنفر , متنفر بودن , جدایی ••• شنیدم از من متنفری؟ منم اگه فرصت این همه فکر کردن به تو رو پیدا میکردم حتماً ازت متنفر بودم . اس ام اس عاشقانه , عشق و تنفر , متنفر بودن , جدایی ••• یک پسر می تواند کاری کند که از همه مرد ها متنفر شوی اما یک مرد می تواند کاری کند که بفهمی همه ی مردها مثل هم نیستند . اس ام اس عاشقانه , عشق و تنفر , متنفر بودن , جدایی ••• چه دوسم داشته باشی چه ازم متنفر باشی در هر صورت بهم لطف داری چون اگه دوسم داشته باشی تو قلبت هستم و اگه ازم متنفر باشی تو ذهنتم . اس ام اس عاشقانه , عشق و تنفر , متنفر بودن , جدایی ••• بهتر است دیگران از ما بخاطر آنچه هستیم متنفر باشند تا بخاطر آنچه که نیستیم دوستمان داشته باشند ««««« اس ام اس و پیامک در مورد تنفر و نفرت »»»»» من برای متنفر بودن از کسانی که از من متنفرند وقتی ندارم زیرا گرفتار دوست داشتن کسانی هستم که مرا دوست دارند . اس ام اس عاشقانه , عشق و تنفر , متنفر بودن , جدایی ••• عاشق عاشق شدن باش و دوست داشتن را دوست بدار از تنفر متنفر باش به مهربانی مهر بورز با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش اس ام اس خیانت . اس ام اس عاشقانه , عشق و تنفر , متنفر بودن , جدایی ••• یکی را دوست داشتم که فکر میکردم دوستم نداره ازش دوری میکردم وقتی فهمیدم دوستم داشته دیگه دیر شده بود چون دیگه دوستم نداشت ازم متنفر بود . اس ام اس عاشقانه , عشق و تنفر , متنفر بودن , جدایی ••• از گناه متنفر باش نه از گناهکار . اس ام اس عاشقانه , عشق و تنفر , متنفر بودن , جدایی ••• متنفر از گذر زمانی رو که بهت میگن دردت یادت میره این زمان فقط لالت میکنه بفهم لعنتی لال میشیی نه اینکه فراموش کردی . اس ام اس عاشقانه , عشق و تنفر , متنفر بودن , جدایی ••• به همه کس عشق بورز به تعداد کمی اعتماد کن و از هیچ کس متنفر نباش . اس ام اس عاشقانه , عشق و تنفر , متنفر بودن , جدایی ••• کمتر بترسید بیشتر امیدوار باشید کمتر بخورید بیشتر بجوید کمتر آه بکشید بیشتر نفس بکشید کمتر متنفر باشید بیشتر عشق بورزید و بعد خواهید دید که همه چیزهای خوب از آن شما خواهد شد . اس ام اس عاشقانه , عشق و تنفر , متنفر بودن , جدایی ••• اگر خواستی یکی رو خورد کنی ازش متنفر نباش نسبت بهش بی تفاوت ...

  • نرمخویی در اشعار شاهنامه ی فردوسی و حدیث رسول الله(ص)

    ما عَهِدَ اِلَیَّ جَبرئيلُ (عليه السلام) فی شَیءٍ ما عَهِدَ اِلَیَّ فی مُعاداةِ الرِّجالِ: جبرئیل (علیه السلام) درباره هیچ چیز به اندازه ی پرهیز از دشمنی با مردم به من سفارش نکرد. (کافی ج 2، ص 302)ایّاک و البَغي فَاِنّ الله قضی أنّه من بُغي عليه لَيَنصُرَنَّه الله:تجاوزگر مباش؛ زیرا حکم خداست که هر کس مورد ستم قرار گیرد، به طور قطع خدا او را یاری خواهد کرد.(تحف العقول ص34)مَن لا يَرحَمُ النّاسَ لا يَرحَمهُ الله تعالی:کسی که به مردم رحم نکند(انتظار) رحم و مهربانی از خداوند نداشته باشد. (جامع احادیث الشیعه جلد20ص 48 حدیث 27302)اَمَرَنی ربّی بِمداراةِ الناسِ کَما اَمرَنی بِتبليغِ الرسالةِ: همان طور که خداوند به تبلیغ رسالت مرا مأمور کرده، امر فرموده با مردم مدارا کنم.(جامع احادیث الشیعه جلد20ص 79 حدیث 27420) فردوسی نیز با استفاده از سنت آن حضرت به زبان شعر  همین فرمایش ها را آورده است . در آغاز  نرمی گفتار  را با گویا کردن زبان و دلگرمی می آورد:زبان کرد گويا و دل کرد گرم/ بياراست لب را به گفتار نرم برای تشویق و ترغیب انسان به نرم زبانی می گوید کسانی که  سخت زبان و زمخت سخن و درشت گفتارند، پاسخ درشت هم می شنوند ولی نرم زبانان سخن نرم نیز می شنوند. درست مانند آواز و صدایی که در کوه از ما بلند شود همان را می شنویم که بر زبان رانده ایم . اگر در کوه بگوییم  داد بزنیم "با شرف" همان را کوه با صدای خودمان به ما برمی گرداند. واگر بگوییم "بی شرف" نیز همان را با صدای خود خواهیم شنید. شنونده ی ما نیز از کوه کمتر نیست.  درشتي ز کس نشنود نرم گوي/ به جز نيکويي در زمانه مجوياگر نرم گويد زبان کسي/درشتي به گوشش نيايد بسيانسان باید با مردم با گرمی و خوشی بر خورد کند نه با سدی و بی حالی  این سفارش فردوسی ست:سخن نرم گوي اي جهانديده مرد/ مياراي لب را بگفتار سردهميشه دلت مهربان باد و گرم/ پر از شرم جان لب پر آواي نرمچو پرسدت با او سخن نرم‌گوي/ سخنهاي با شرم و بازرم گويتندی در منش و گفتار خوشایند و زیبنده ی یک انسان ورجاوند و فرهیخته نیست عامل زدگی و نفرت و تنفر از گوینده را فراهم می آورد به ویژه اگر گوینده از زبان دین سخن گوید دیگران را از دین هم می گریزاند و  گناه بی دینی دیگران به گردنش خواهد افتاد و باید پاسخ گوی گفتار تنفر آفرین خود باشد. و افزون بر پشیمانی دنیا، افسوس و پشیمانی آخرت را نیز به دنبال خواهد داشت . تندی از سبک مغزی و سبک سری ست :چنين راند پيش برادر سخن / که بيدار دل باش و تندي مکنبفرماي بند و تو تندي مکن / که تندي پشيماني آرد به بنکه تندي پشيماني آردت بار / تو در بوستان تخم تندي مکارسبکسار تندي نمايد نخست / بفرجام کار انده آرد درستبه کاري ...

  • جستاری در روانشناسی اجتماعی

    رویکرد روانشناسی اجتماعی به بیگانگی و ازخود بیگانگی مفهوم از خودبیگانگی بعد از صنعتی شدن جوامع در محافل علمی مطرح شده و مورد توجه به خصوص جامعه شناسان و روانشناسان قرار گرفته است. هر کدام از این متفکران با توجه به دیدگاه های علمی و تخصصی خود و براساس مکاتب فکری که به آن وابستگی بیشتری داشته اند، به ارائه نظریه هایی درباره این مفهوم پرداخته اند. تا دهه ۱۹۴۰ بیگانگی در سه معنا                                                                                   ۱) انتقال دادن، حواله کردن و واگذاری حقوق یا مایملک ۲) به معنای تنفر یا بیزاری در احساس و نیز احساس انفصال، جدایی و دور افتادن فرد از خود، دیگران، جامعه، کار و... ۳) به معنای جنون، بلاهت و دیوانگی، شیدائی و شوریدگی و اختلال و بی نظمی در قوای دماغی) که به ترتیب در مفهوم حقوقی، مفهوم جامعه شناختی و مفهوم روانی و روان درمانی کاربرد داشت، لکن بعد از جنگ جهانی دوم این پدیده دستخوش تحول گردید به طوری که به عنوان یک مفهوم اساسی مورد توجه فلاسفه، ادبا، شعرا، جامعه شناسان، روانشناسان و منتقدان اجتماعی قرار گرفت و به انجام مختلف تعریف و تفسیر شد و در طرق مختلف به کار رفت. یکی از عواملی که سبب اشتهار از خودبیگانگی و جلب توجه صاحب نظرات بدان شد چاپ آرا فلسفی و اقتصادی مارکس جوان در سال ۱۹۳۲ بود. مارکس بر این باور است که انسان در لحظه ای از جریان زندگی اجتماعی خویش استعداد ها و قابلیت های درونی خویش را به بیرون می تراود (فراگرد برون افکنی). این خود در لحظه ای دیگر منجر به پیدایش نهادها، ساختارها و نظام اجتماعی می گردد. این اشیا و اعیان خارجی پس از پیدایش و تکوین وجود خود به انسان تحمل شوند تا بدان جا که از آفرینندگان خویش بیگانه گشته و آفریننده خود را آفریده حس می کنند. از این رو برای مارکس بیگانگی بین انفصال و جدایی انسان از خود از کار و تولیدات خویش، از هم نوع، از جامعه و از طبیعت است. در نزد دورکهایم از خود بیگانگی با کلمه "آنومی" مترادف گرفته شده است که به نوعی حالت فکری اطلاق می شود که در آن بواسطه اختلاف اجتماعی فرد دچار نوعی سردرگمی در انتخاب هنجارها، تبعیت از قواعد رفتاری و احساس فتور و پوچی است. مرتن نیز چون دورکیم این پدیده را مترادف با "آنومی" می گیرد و بر جنبه های اجتماعی آن تاکید می کند. به نظر مرتن بی هنجاری، رفتار منحرفانه، آنومی یا از خودبیگانگی که در عین حال مبیین گسیختگی و عدم تجانس بین اهداف فرهنگی و وسایل نهادی شده، جهت نیل بدان اهداف است. اشاره به حالتی از رابطه فرد و جامعه دارد که در آن بین فرد و ساخت فرهنگی و ارزشی حاکم تضاد وجود دارد. اریک ...