صدای فیروزاباد

  • چوب حراج به زمین های فیروز اباد

    چوب حراج به  زمین های فیروز اباد توسط شورای شهر و شهردار فیروزاباد زده شده ... ماجر از این قرار هست که  9000 متر در بهترین مکان شهر که از سه جهت به خیابان است زمین به حراج گذاشته شده است و شرکتی مشهدی برنده این ملک گردیده البته اشتباه نشود نه مزایده ای در کار بوده و نه رانتی ...شانس این شرکت این بوده که فیروزابادی ها غریب نواز هستند و این همای سعادت برشانه مشهدی ها نشسته است ..چرا /؟ زمینی به متراژ 9000 متر با مجوز ساخت وساز به قیمت 500000000 میلیون تومان به متراژ زیر بنا 20000  و حدودا 400 واحد تجاری  می شود . حال قضاوت با شما شهروندان است که ایا سزاست که زمینی به قیمت 20000 هزار تومان فرخته شود و باید سوال کرد که کجای شهرستان زمین به این قیمت هست  حتی در روستا های شهرستان هم چنین قیمتی نیست . از همه بدتر در این معامله که به زعم اقایان برای شهرستان سود اور است حذف پارکینگ این به اصطلاح مجتمع است  که اگر کمی فکر داشتند . اظهار نظر خبره عمران و ساختمان با این متراژ در حدود 6000000000 میلیارد خرج برداشت میشود و اگر بنابر سخنان برخی که این جذب سرمایه است باید گفت که کجای این جذب سرمایه است برای شهرستان چرا که این شرکت از مشهد امده که 6 میلیارد خرج کند وبرداشت 20 میلیاردی داشته باشد .ایا 14 میلیارد اینجا کارخانه ای احداث میکند یا می رود مشهد هتل میزند برای زایران اقا تا سود دو چندان برداشت کند . اقایان کمی به فکر ایید و اینگونه بیت المال را صرف امیال اینکه شهرمان مجتمع دار شود نکنید  و البته بحثی هم نیست چرا که اگر اهل زمین بودید میدانستید که زمین چقدر می ارزد ... حال ارقام تقریبی این مجتمع ..زمین به متراژ : 9 هزار متر  متری 20 هزار تومان 400 واحد تجاری قابل احداث ... 20 هزار متر زیر بنا ... پارکینگ ندارد ... قیمت 500 میلیون تومان با مجوز ارقام تقریبی در حد صحیح است ...  ایندگان در مورد تصمیمات شما قضاوت خواهند کرد بران باشید تا به نیکی یادتان کنند....تحلیل بیشتر ان در مطلب بعدی ...اگر بگذارند ...آدرس : زمین شهری .جنب پمپ گاز



  • نذرصلوات

    نمیدونم چند سالته اگر بچه دهه 60 هستی یادت هست که برای رفتن شهر یا همون شیراز باید نذر صلوات میکردی واز تل سرخ که اتوبوس میخاست رد بشه باید نذر صلوات میکردی با پیچ خطرناکی که داشت نفسها توسینه حبس میشد . تااینکه خدا خواست ونظام مقدس اسلامی به فکر ماهم شد وجاده ما اسفالت شد چون قرار بود بعضی توشعارهای انتخاباتیشون جاده  را سمنت یا همون سیمان کنند خلاصه شد انچه باید شد ..... اون جاده جواب مردم سال 60 را میداد ولی حالا چی .نه دیگه جواب نمیده باید بداد برسید ای مسولین دلسوز شهرستان .این نشه تا انتخاباتی هست  وعده وعیدهم باشه .اقای موسوی به داد این مردم وخطرات جاده برس اقای رحیمی تا هستی کاری بکن والا بعدش هیچ فایده ندارد همه میدانیم که این صندلی واین مقام به کسی نمونده .تا دستت میرسه کاری کنید امروز هم همون روزاست بعد از افتتاح جاده عسلویه که هیچ نفعی تا حالا برامون نداشته جاده شلوغ شلوغه شده .معلوم نیست چه خطراتی در اینده منتظر جون ومال مردم است .درسته بیمه کند حمایت ولی تا چقدر .از ما گفتن بود واز شما گوش نکردن        .باشد تا روز قیامت بشنوید انچه باید میشنفتید...

  • سانحه در جاده مرگ

    در دین مبین اسلام کشتن و باعث مرگ کسی شدن برابر با کشته شدن همه مردم دانسته می شود و نجات یک نفر از مرگ برابر با نجات همه ی مردم دانسته می شود، بدون شک داشتن مسئولیت در امور برای صاحب منصبان ،در صورت درست عمل نکردن ، بهای سنگیی دربر خواهد داشت چر اکه فرد مسئول برای انجام و یا حتی عدم انجام بسیاری از کارهای حتی به ظاهر کوچک مسئول است. در کشور ما سال هاست که حوادث جاده ای بیشترین مرگ و میر را در پی دارد و اگر بسیاری از مسئولانی که در راس امور قرار دارند توجهی در این امور کنند و رقم ناچیزی از پول های حیف و میل شده را در برطرف کردن علل این حوادث کنند شاهد داغدار شدن عده ی زیادی از عزیزان در طول سال نخواهیم بود. نماینده مردم فیروزآباد در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: استان فارس کریدور ارتباطی جنوب به شمال و مرکز کشور به شمار می رود از این رو توجه به بحث  خطوط حمل و نقل در این استان به عنوان یک موضوع اصلی به شمار می رود. فریدونی با اشاره به محور شیراز - فیروزآباد و عسلویه گفت: به عنوان مثال این محور از محورهای پرتردد به شمار می رود به گونه ای که از ساعت ۱۶ به دلیل ترافیک سنگین تردد در آن با مشکلاتی روبه روست و تصادفات زیادی در این محور رخ می دهد در صورتیکه اگر این محور توسعه یافته بود شاهد اینگونه مشکلات نبودیم. در تازه ترین سانحه در جاده مرگ ،سه دستگاه خودرو بر اثر برخورد با یکدیگر در کیلومتر 15 تونل دوم مسیر فیروزآباد به شیراز در آتش سوختند. مسیر فیروزآباد به شیراز و بالعکس از جمله مسیرهای پر تردد در استان فارس است اما به دلیل یک بانده بودن آن زمینه ساز تصادفات بسیاری است . مدت چهارسال است که عملیات احداث باند دوم فیروزآباد به کوار در دست انجام است اما هنوز به اتمام نرسیده و همین امر مشکلات زیادی را برای خودروهایی که در این مسیر تردد می کنند به وجود آورده است.  

  • شهید چگینی

    شهید چگینی

    شیرازه- سرویس قطعه شهدا: عشایر فارس همواره به غیرت و جوانمردی شهره بودند. از زمانی که قوای انگلیس ها را در جنوب ایران درهم شکستند تا جنگ تحمیلی و پس از آن. در دل سیاه چادرهای عشایری مردانی تربیت یافتند که 8 سال از دین و خاک وطن دفاع کرده و جاودانه شدند. شهید طمراس چگینی فردی بود که در همین سیاه چادرها در اطراف فیروزآباد به دنیا آمد و دوران تحصیل خود را در همین شهرستان گذراند و در اواخر دوره متوسطه با همكاری و همفكری دوستان دانش آموز و جوانان حزب اللهی طایفه چگینی فعالیت های اجتماعی و سیاسی خود را برعلیه رزیم پهلوی آغاز كرد.با شروع جنگ تحمیلی در حالی كه هنوز یك هفته از شهادت برادرش الیاس نگذشته بود با دست کشیدن از درس و دانشگاه خود رابه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی معرفی كرد و به خیل عاشقان اباعبدالله الحسین (ع) پیوست.در سال 64 با دختر حجت الاسلام کریمی ازدواج کرد. او مدارج ترقی را خیلی زود در سپاه طی کرد. مسئولیت های فراوانی را در طول جنگ عهده دار بود. مسئولیت اردوگاه آموزشی شهید دستغیب، جانشینی فرماندهی گردان 9043، جانشینی فرماندهی گردان فتح، مسئول طرح و عملیات لشکر المهدی (عج)، فرماندهی محور، فرماندهی گردان غواص از جمله مسئولیت‌های او بود.طمراس چگینی که در عملیاتهای مختلف چندین بار شیمیایی و مجروح شده بود و بعد از سالها حضور در جبهه و کسب تجربه و رشادت ها در عملیات‌های والفجر 1، 2 و 8، خیبر، بدر و کربلای 4 با دست شکسته و به گردن آویخته وارد فرماندهی محور عملیاتی را کربلای 5  عهده دار بود تا این که پس از شهادت مرتضی جاویدی و خلیل مطهر نیا در مرحله دوم عملیات در محور کانال ماهی به شهادت رسید.یکی از دوستانش نقل می کند: گرماگرم عملیات کربلای 5 بود. طمراس برای ساعتی به عقب آمده بود. من هم در عقبه بودم، با من تماس گرفت و گفت: "من غسل شهادت کردم، وقتی جنازه ام را به عقب آوردند، به مادرم بگو که طمراس غسل کرده و نیاز به غسل ندارد!"گفتم: "ان شاالله سالم بر می گردی!"با جدیت گفت: "من با خدای خود عهدی بسته ام که تا شهید نشوم به عقب برنگردم!"یخ کردم از حرف طمراس؛ نگرانش بودم، روز ظهر نشده خبر شهادتش مرا به آتش کشید. شهیدی که سر نداشت.