نامه به امام زمان

  • نامه ای به امام زمان(عج)

    سلام مولای مندوباره و باری دیگر برایت نامه می نویسم . این بار قلمم خود عاشقت شده و خود جملات من را از قلبم حس کرده و روی کاغذ زندگی حک می کند.ای ساربان دل منتظر من ! بیا که دیگر فرصتی ندارم برای زندگی،تمام نفس هایم را در راهت خرج کرده ام و قلب تکیده ام را در عشقت بخشیده ام...بیابان را با خیال تو چون جنگلی سرسبز سپری کردم و باقدم هایم ردی از عشق جا گذاشتم تا شاید ببینی که مجنون افسانه ها به حقیقت پیوسته...آری مجنونی که تو را تا بی نهایت دوست دارد.مولای من!جمعه،تمام کوچه باغهای دلم را با اشکانم تر کردم تا بوی عشق دهند و اسفندی از چشم منتظرانت دود کردم و باقلبی پردرد به سوی آمدنت دویدم اما تو را نیافتم که نیافتم.گامهایم سست و چشمانم به نقطه ای از جمکرانت خیره شده و تو باز گفتی که انتظار ، عشق را قشنگ تر خواهد کرد و به من گفتی بگذار عشقمان قشنگ تر از همه ی عشقان دنیا گردد زیرا که انتظار ، شوق وصال را زیاد خواهد کرد.عشق من ، چگونه و با کدامین قلب و با کشیدن کدامین نفس،منتظرت بمانم و به امید ظهور ، روزهایم را سپری کنم!نکند بمیرم و تورا نبینم و چه دردناک است آن روز...عشق من!بیا و اجازه بده تا با اشک دیدگانم ، گامهایت را شیتشو دهم و بگذار تا با تارهای گیسوانم ترانه ی پایان انتظار را بنوازم وقبل مردنم برای آخرین بار بگویم دوستت دارم.تقدیم به تکسوار دریای عشق : امام زمان(عج)گفتم که خدا مرا مرادی بفرست                                       طوفان زده ام راه نجاتی بفرستفرمود که با زمزمه یامهدی                                       نذر گل نرگس صلواتی بفرست«یامهدی»شهریارآذری



  • نامه به امام زمان

    نامه زینب ۱۱ ساله به امام زمان (عج) نامه یک کودک به امام زمان (عج)   نامه یک شهیده به امام زمان (عج)  

  • زندگی نامه امام زمان (عج)

    مقام ومنصب :ایشان معصوم چهاردهم و امام دوازدهم شیعیان هستند تاریخ ولادت :یک سال و یک ماه پس از ازدواج امام حسن عسکری (ع) و نرجس خاتون امام زمان به دنیا می آیند حضرت ولی عصر (ع) بنا بربیشترین روایت روز جمعه نیمه شعبان 255 هجری قمری متولد شده اند(3) جالب است بدانیم او پیش از آفتاب چشم به این جهان گشود، تا همیشه آفتاب را پشت سر قرار دهدشب این میلاد خجسته را «شب برات» ‌و «شب مبارک» و «شب رحمت» خوانند. شیخ صدوق درکمال الدین نقل میکند نرجس خاتون روزی مشاهده میکند که نوری وارد بدن اومیشود وبه امام حسن عسکری موضوع راگزارش میکند وامام اورا نوید به بارداری امام زمان میدهد ومیفرماید : پسری می آوری که نامش محمد است وپس از من ،جانشین من خواهد بود.نرجس ،عروس فاطمه ،شد مادر صاحب زمان درمهد نور ،مهدی ظهور آیینه حق شدعیان پس میلادش روزجمعه نیمه شعبان 255 هجری است چون پدرش وفات کرد او5 ساله بود ومشهوربین علماء نیزهمین تاریخ است وکسی در این جهت اعتراضی نکرده مگر کلینی در کافی وصدوق درکمال الدین و شیخ طوسی در الغیبه که این سه بزرگوار یک مرتبه سال 255 وباردیگر 256 نوشته انداما هرسه بیشتر سال 255 هجری راقبول دارندبرای ولادت ایشان تاریخهای دیگری هم ذکر شده علت اینکه درتاریخ تولد ایشان عده ای اختلاف دارند ممکن است به دلیل پنهان نگه داشتن تولد آن امام بوده باشد بنابر این اصل ولادت مهدی جزء مسلّمات تاریخ است و در این تاریخ بین علما و محدثان و علمای فریقین هیچگونه اختلافی نیست.شهید اول درکتاب دروس از امام جعفر صادق روایت کرده که آن حضرت فرموده اند : درشبی که قائم آل محمد (ع) متولد گردد هرمولودی متولد شود باایمان است واگردرزمین شرک متولد گردد ،خداوند به برکت وجود امام ،اورا به سرزمین ایمان منتقل خواهد کرد پس بنابرمبنای مشهور حضرت پس از شهادت جدگرامیش ،امام هادی (ع) حدود یکسال بعد ،متولد شده است یعنی حدود یکماه از حکومت مهتدی عباسی گذشته ،زیرا مهتدی یک شب به آخرماه رجب مانده به حکومت رسید وتولد امام (ع) نیمه شعبان است  مدت عمر شریف امام زمان (ع):از سال 255 تا کنون  سال به امامت رسیدن وسن ایشان درآن هنگام :سال به امامت رسیدن 260 هجری وسن شریفشان درآن هنگام 5 سال است   دوران زندگی 1 ـ از تولد تا غیبت: حضرت مهدی(عج) پس از تولد حدود پنج سال تحت سرپرستی پدر بزرگوارشان امام عسکری علیه السلام به صورت نیمه مخفی زندگی کردند. یکی از کارهای بسیار مهمی که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در این دوره انجام دادند این بود که امام مهدی(عج) را به بزرگان شیعه معرفی کردند تا در آینده در مسئله امامت دچار اختلاف نشوند. 2 ـ غیبت صغری: پس از شهادت حضرت امام حسن ...

  • زندگی نامه امام زمان (عج)

    ولادت   ولادت حضرت مهدی صاحب الزمان ( ع ) در شب جمعه ، نيمه شعبان سال 255يا 256هجری بود پس از اينکه دو قرن و اندی از هجرت پيامبر ( ص ) گذشت ، و امامت به امام دهم حضرت هادی ( ع ) و امام يازدهم حضرت عسکری ( ع ) رسيد ، کم کم در بين فرمانروايان و دستگاه حکومت جبار ، نگراني هايی پديد آمد . علت آن اخبار و احاديثی بود که در آنها نقل شده بود : از امام حسن عسکری ( ع ) فرزندی  تولد خواهد يافت که تخت و کاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد کرد و عدل و داد را جانشين ظلم و ستم ستمگران خواهد نمود . در احاديثی که بخصوص از پيغمبر ( ص ) رسيده بود ، اين مطلب زياد گفته شده و به گوش زمامداران رسيده بود   در اين زمان يعنی هنگام تولد حضرت مهدی ( ع ) ، معتصم عباسی  ، هشتمين خليفه عباسی   ، که حکومتش از سال 218هجری آغاز شد ، سامرا ، شهر نوساخته را مرکز حکومت عباسی   قرار داد اين انديشه - که ظهور مصلحی پايه های حکومت ستمکاران را متزلزل مي نمايد و بايد از تولد نوزادان جلوگيری کرد ، و حتی مادران بيگناه را کشت ، و يا قابله هايی را پنهانی به خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند - در تاريخ نظايری دارد . در زمان حضرت ابراهيم ( ع ) نمرود چنين کرد . در زمان حضرت موسی ( ع ) فرعون نيز به همين روش عمل نمود . ولی خدا نخواست . همواره ستمگران مي خواهند مشعل حق را خاموش کنند ، غافل از آنکه ، خداوند نور خود را تمام و کامل مي کند ، اگر چه کافران و ستمگران نخواهند در مورد نوزاد مبارک قدم حضرت امام حسن عسکری ( ع ) نيز داستان تاريخ به گونه ای   شگفت انگيز و معجزه آسا تکرار شد   امام دهم بيست سال - در شهر سامرا - تحت نظر و مراقبت بود ، و سپس امام يازدهم ( ع ) نيز در آنجا زير نظر و نگهبانی حکومت به سر مي برد به هنگامی که ولادت ، اين اختر تابناک ، حضرت مهدی ( ع ) ، نزديک گشت ، و خطر او در نظر جباران قوت گرفت ، در صدد بر آمدند تا از پديد آمدن اين نوزاد جلوگيری کنند ، و اگر پديد آمد و بدين جهان پای  نهاد ، او را از ميان بردارند   بدين علت بود که چگونگی احوال مهدی   ، دوران حمل و سپس تولد او ، همه و همه ، از مردم نهان داشته مي شد ، جز چند تن معدود از نزديکان ، يا شاگردان و اصحاب خاص امام حسن عسکری ( ع ) کسی او را نمي ديد . آنان نيز مهدی  را گاه بگاه مي ديدند ، نه هميشه و به صورت عادی شيعيان خاص ، مهدی ( ع ) را مشاهده کردند در مدت 5 يا 4 سال آغاز عمر حضرت مهدی  که پدر بزرگوارش حيات داشت ، شيعيان خاص به حضور حضرت مهدی ( ع) مي رسيدند   از جمله چهل تن به محضر امام يازدهم رسيدند و از امام خواستند تا حجت و امام بعد از خود را به آنها بنماياند تا او را بشناسند ، و امام چنان کرد   آنان پسری را ديدند ...

  • نامه ای به امام زمان

    امامایابن فاطمه! ای حجت خدا بر زمین آمدنت نزدیک است، وعده دیدارتان به سرآمده، میدانم که به زودی حضورتان شب تار را به آفتاب حقیقت پیوند خواهد داد، می دانم زمان دیدارتان به همین زودی ها فرا خواهد رسید، این را با قلب خود احساس نموده ام.آقای من دنیایی از ناگفته ها بر دل دارم، شکایت از سلمان نماهای فخر فروش، از انسان دل داده به زر و زور و بندگان عصیان گر و فراموش کاری که فریاد رس هیچ فریادی نیستند.آقای من ساده زیستن و انسان دوستی قصه ای فراموش شده در دنیای معاصر ماست، رزق حلال طلب نمودن و دست و چشم پاک خواستن، افسانه ای غیر واقعی خوانده می شود، و انتظار فرج داشتن و توکل به خدا نمودن در میان دنیایی از تمسک های دنیایی ره گم نموده است.آقا بیا، آقا بیا و با آمدنت عدالت علی مرتضی را به جهان بازگردان.

  • نامه ای به صاحب الزمان

    مولای من سلام چند صبح آدینه ایست که برای دیدن سیمای پرفروغ تولحظه ای چشمان منتظرم را به هستی نبسته ام؛تا شاید جمعه ای را با سیمای فروغین تو آغاز بنمایم.               کاش می آمدی وپرده از خوبی ها وزیبایی ها بر می داشتی وبالبخند زیبای خود گیتی را واژگون می ساختی.                                                                                         مولای من سرور من ای کاش بودی وبانغمه دلنشین حقانیت خویش دنیای تیره وتار بشریت رامعطر و مبارک می کردی .دلم می خواست شاپرکی داشتم تانامه های بی شمار قلبم را برایت می آورد تا به تعجیلت تسریع ببخشد. متن نامه ای که دیشب قلبم برایت نوشت اینگونه بود: مهدی جان سلام،من بنده ای از پروردگارت هستم که آسمان پر ستاره مهتابی را ملاک دوست داشتنت واقع کرده ؛ من همانم که شب را به امید ظهورت به صبح می رساند؛من کسی هستم که صبحگاه آدینه هیچگاه چشمان خسته ومنتظرم را نبسته و نمی بندم وهمان کسی که ...      دوست دارم ملائکه از قلب من مطلع باشند وپیغام های قلبم را به گوش و قلب شنوا و رحیمت می رساندند تا جمعه ای دیگر وجود وچشمانم به چهره روشن و نورانی تو منور می گردید.