کاسبی با سرمایه کم

  • چگونه با سرمایه کم یک کسب وکار راه اندازی کنیم

    چگونه با سرمایه کم یک کسب وکار راه اندازی کنیم

    همه فعالیت‌های کارآفرین نیاز به سرمایه دارد. درست است که سرمایه در طول حیات فعالیت اقتصادی نیاز است، ولی کارآفرین تازه‌کار، در آغاز کار، در بدست آوردن سرمایه با مشکلات بیشتری روبه‌رو است. کارآفرینان برای تأمین سرمایه جهت راه‌اندازی کسب‌ و کار معمولا از دو منبع زیر استفاده می‌کنند:وجوه درونیوجوه بیرونیدر سال‌های اولیه راه‌اندازی هر فعالیت نو پا، کارآفرینان اغلب نیازهای مالی خود را از طریق وجوه درونی تأمین می‌کنند، از جمله سود فروش دارایی‌ها، کاهش سرمایه در گردش، تمدید مدت زمان پرداخت و حساب‌های دریافتی.یعنی تمام سود حاصل مجدداً در فعالیت کارآفرینانه سرمایه‌گذاری می‌شود، حتی سرمایه‌گذاران بیرونی نیز در سال‌های اول انتظار دریافت سود ندارند.منبع کلی دیگر جهت تأمین سرمایه، وجوه بیرونی (وام و فروش سهام...) است.در کشورهای صنعتی معمولاً بانک‌ها یا شرکت‌های سرمایه‌گذاری برای شرکت در پیاده‌سازی طرح‌ها اعلام آمادگی کرده‌اند. برای مثال در زمینه طراحی نرم‌افزار، افراد خلاق، می‌توانند با ایجاد یک شرکت کوچک و کم‌هزینه با عقد قرارداد با یک شرکت بزرگ و قبول بخشی از فعالیت‌های طراحی و تحقیقاتی آن‌ها سرمایه اولیه خود را تهیه و روز به روز در کنار همان شرکت فعالیت خود را توسعه دهند و همزمان نیز بازارهای تازه‌ای بیابند، اما در کشور ما چطور؟باید بپذیریم که موانع و مشکلات در کشور ما در مقایسه با کشورهای صنعتی به مراتب بیشتر است. ولی از سوی دیگر رقابت هم به مراتب پایین‌تر است و فرصت‌های جدید بیشتر.در کشور ما افراد برای تأمین سرمایه جهت راه‌اندازی یک بنگاه اقتصادی می‌توانند از چندین روش استفاده کنند.روش اول: آهسته و پیوسته، یعنی شروع از یک شرکت بسیار کوچک که معمولاً فقط در طراحی مهندسی و انجام کارهای پروژه‌ای فعال است و سپس به مرور زمان ایجاد سرمایه مورد نیاز برای کارهای بزرگ‌تر.روش دوم: شروع به فعالیت تجاری و ایجاد سرمایه برای فعالیت صنعتی و تولیدی در همان رشته تجاری است.روش سوم: یعنی جذب شریک و سرمایه‌گذار، این روش شاید نزدیک‌ترین روش به الگوهای جهانی باشد یعنی سرمایه‌گذار در کنار مجری قرار بگیرد تا فعالیت صنعتی را پایه‌گذاری کرده و توسعه دهند. سرمایه سرمایه‌گذار مال امروز است، ولی قابلیت‌های شما مال فردااما به طور کلی برای تهیه سرمایه ابتدایی جهت راه‌اندازی یک کسب‌ و کار، به غیر از استفاده از سود انباشته، یا وام و سهام منابع دیگری وجود دارند که عبارتند از:1- سرمایه نزدیکان، دوستان و اقوام (Love money)2- فرشتگان نجات کسب‌ و کار (Business Angels)3- تهیه‌کنندگان و مشتریان ...



  • چگونه سرمايه 20 ميليوني خود را 2 برابر کنيم؟!

    چگونه سرمايه 20 ميليوني خود را 2 برابر کنيم؟!

    همه ما به دنبال این هستیم که سرمایه اندک خودمان را که برای مان هم بسیار با ارزش است، چند برابر کنیم و به سود آن به عنوان درآمد جانبی نگاه کنیم. البته هستند افرادی در این میان که بیکار هستند و می خواهند با این سرمایه برای خود کار و کاسبی راه بیندازند. اگر که سرمایه شما ۲۰ میلیون باشد می توانید برای خودتان کار و کاسبی هر چند کوچک راه بیندازید و به آن نه به عنوان شغل دوم که به عنوان کار اصلی خود نگاه کنید و در جهت رونق آن برآیید. ما برای شما پیشنهادهایی را ارائه می دهیم که هرچند صد در صد تضمین سود آوری را نمی دهند اما از آزمون و خطای دیگران با سربلندی بیرون آمده اند. در حقیقت آنچه در این گزارش می خواهیم بگوییم، حاصل تجربه کسانی است که با همین سرمایه شروع به کار کرده اند. به هر حال یادتان باشد که شما ۱۰۰ میلیون هم پول داشته باشید و بهترین شیوه سرمایه گذاری را هم بدانید، اگر دانش کافی آن کار و تجربه در آن زمینه نداشته باشید، فرصت ها، محدودیت ها و رقبای آن بازار را نشناسید، نه تنها سود نمی کنید بلکه سرمایه اولیه خود را هم برباد می دهید. ● محدودیت های بازار را بشناسید سرمایه افراد از یک حدی که بالا می رود دوست دارند برای خودشان کسب و کاری راه بیندازند و به اصطلاح خودشان آقای خودشان باشند اما این کار به این سادگی ها نیست و بدون تجربه و دانش کافی نه تنها سودآوری ندارد بلکه ممکن است سرمایه خودتان هم از دست برود. برای مثال خیلی ها دوست دارند تولیدی راه بیندازند، به خصوص آن هایی که مکانی هم برای این کار در اختیار دارند و نیازی نیست تا اجاره محلی برای راه اندازی تولیدی را بدهند. ما به شما پیشنهاد می کنیم اگر که جایی مناسب برای این کار دارید پس از به دست آوردن دانش و تجربه کسب و کار کوچکی راه بیندازید. بهتر است سراغ کارهای خیلی سخت نروید و مهم تر از همه این که فرصت های محل زندگی تان را بشناسید. مثلا اگر در شهر شما فراهم کننده عمده تسمه دینام پراید نیست، با سرمایه ای که دارید و البته گرفتن یک شریک می توانید این کاررا شروع کنید اما برای این کار عجله نکنید چون مطمئنا کسی شما و محصول تان را نمی شناسد از شما خرید نمی کند و شما احتمالا همان اول کار ورشکست می شوید. یادتان باشد که مطمئنا در این شهر تسمه دینام پراید به دست مغازه ها می رسد ولی احتمالا به سختی و با قیمت بالاتر توزیع می شود. کاری که شما قبل از راه اندازی تولیدی خود باید انجام دهید این است که ابتدا تعداد محدودی تسمه دینام از مرکز استان خود تهیه کنید و بین مغازه ها توزیع کنید. اگر بازار خوبی بود و توانستید فروش را انجام دهید، تعداد بیشتری را دوباره خریداری و توزیع کنید. ...

  • تأثیر حرف دیگران بر ما

    تأثیر حرف دیگران بر ما  مردی در کنار جاده، دکه ای درست کرد و در آن ساندویچ می فروخت. چون گوشش سنگین بود، رادیو نداشت. چشمش هم ضعیف بود، بنابراین روزنامه هم نمی خواند. او تابلویی بالای سر خود گذاشته بود و محاسن ساندویچ های  خود را شرح داده بود. خودش هم کنار دکه اش می ایستاد و مردم را به خریدن ساندویچ تشویق می کرد و مردم هم می خریدند.   کارش بالا گرفت لذا او ابزار کارش را زیادتر کرد. وقتی پسرش از مدرسه نزد او آمد به کمک او پرداخت. سپس کم کم وضع عوض شد. پسرش گفت: پدر جان، مگر  به اخبار رادیو گوش نداده ای؟ اگر وضع پولی کشور به همین منوال ادامه پیدا کند کار همه خراب خواهد شد و شاید یک کسادی عمومی به وجود می آید. باید خودت را برای این کسادی آماده کنی. پدر با خود فکر کرد هر چه باشد پسرش به مدرسه رفته به اخبار رادیو گوش می دهد و روزنامه هم می خواند پس حتماً آنچه می گوید صحیح است. بنابراین کمتر از گذشته نان و گوشت سفارش داده و تابلوی خود را هم پایین آورد و دیگر در کنار دکه خود نمی ایستاد و مردم را به خرید ساندویچ دعوت نمی کرد. فروش او ناگهان شدیداً کاهش یافت. او سپس رو به فرزند خود کرد و گفت: پسرجان حق با توست. کسادی عمومی شروع شده است.   افغانی ها ضرب المثلی دارند بدین مضمون که اگر کسی به تو گفت اسب به او اعتمادنکن اما اگر دو نفر پیدا شندن و به تو گفتند کمی درباره خودت فکر کن. اما اگر سه نفر پیدا شندن و به تو گفتند که اسبی حتماً یک زین برای خودت سفارش بده. این ضرب المثل به خوبی اثر القائات منفی دیگران را بر ما نشان می  دهد.   آنتونی رابینز یک حرف بسیار خوب در این باره زده که جالبه بدونید: اندیشه های خود را شکل ببخشید در غیر اینصورت دیگران اندیشه های شما را شکل می دهند. خواسته های خود را عملی سازید وگرنه دیگران برای شما برنامه ریزی می کنند.   در واقع اون پدر داشت بهترین راه برای کاسبی رو انجام می داد اما به خاطر افکار پسرش، تصمیمش رو عوض کرد و افکار پسر اونقدر روی اون تأثیر گذاشت که فراموش کرد که خودش داره باعث ورشکستگی می شه و تلقین بحران مالی کشور، باعث شد که زندگی اون آدم عوض بشه.  گاهی اوقات ما اونقدر به افکار دیگران توجه می کنیم و به اونها اعتماد بی خودی می کنیم که نه تنها زندگی خودمون رو خراب می کنیم بلکه حتی دیگه چیز دیگه ای رو نمی بینیم و چشمامون به روی  حقیقت ها   می بندیم.  خداوند به همه ما فکر، فهم و شعور بخشیده تا بتونیم فرق بین خوب و بد رو تشخیص بدیم. بهتره قبل از اینکه دیگران برای ما تصمیماتی بگیرن که بعد ما رو پشیمون کنه، کمی فکر کنیم و راه درست رو انتخاب کنیم و با انتخاب یک هدف درست از زندگی لذت ببریم. چون زندگی مال ...

  • با 20 میلیون سرمایه چه کارهایی می توان انجام داد؟

    همه ما به‌دنبال این هستیم که سرمایه اندک خودمان را که برای‌مان هم بسیار با ارزش است، چند برابر کنیم و به سود آن به‌عنوان درآمد جانبی نگاه کنیم. البته هستند افرادی در این میان که بیکار هستند و می‌خواهند با این سرمایه برای خود کار و کاسبی راه بیندازند. اگر که سرمایه شما 20 میلیون باشد می‌توانید برای خودتان کار و کاسبی هر‌چند کوچک راه بیندازید و به آن نه به‌ عنوان شغل دوم که به‌عنوان کار اصلی خود نگاه کنید و در جهت رونق آن برآیید. ما برای شما پیشنهادهایی را ارائه می‌دهیم که هرچند صد در صد تضمین سود‌آوری را نمی‌دهند اما از آزمون و خطای دیگران با سربلندی بیرون آمده‌اند. در حقیقت آنچه در این گزارش می‌‌خواهیم بگوییم، حاصل تجربه کسانی است که با همین سرمایه شروع به کار کرده‌اند. به هر حال یادتان باشد که شما 100 میلیون هم پول داشته باشید و بهترین شیوه سرمایه‌گذاری را هم بدانید، اگر دانش کافی آن کار و تجربه در آن زمینه نداشته باشید، فرصت‌ها، محدودیت‌ها و رقبای آن بازار را نشناسید، نه تنها سود نمی‌کنید بلکه سرمایه اولیه خود را هم برباد می‌دهید.   محدودیت‌های بازار را بشناسید سرمایه افراد از یک حدی که بالا می‌رود دوست دارند برای خودشان کسب و کاری راه بیندازند و به‌اصطلاح خودشان آقای خودشان باشند. اما این کار به این سادگی‌ها نیست و بدون تجربه و دانش کافی نه تنها سودآوری ندارد بلکه ممکن است سرمایه خودتان هم از دست برود. برای مثال خیلی‌ها دوست دارند تولیدی راه بیندازند، به‌خصوص آن‌هایی که مکانی هم برای این کار در اختیار دارند و نیازی نیست تا اجاره محلی برای راه‌اندازی تولیدی را بدهند. ما به شما پیشنهاد می‌کنیم اگر که جایی مناسب برای این کار دارید پس از به‌دست آوردن دانش و تجربه کسب و کار کوچکی راه بیندازید. بهتر است سراغ کارهای خیلی سخت نروید و مهم‌تر از همه این‌که فرصت‌های محل زندگی‌تان را بشناسید. مثلا اگر در شهر شما فراهم‌کننده عمده تسمه‌دینام پراید نیست، با سرمایه‌ای که دارید و البته گرفتن یک شریک می‌توانید این کار را شروع کنید اما برای این کار عجله نکنید چون مطمئنا کسی شما و محصول‌تان را نمی‌شناسد، از شما خرید نمی‌کند و شما احتمالا همان اول کار ورشکست می‌شوید. یادتان باشد که مطمئنا در این شهر تسمه دینام پراید به دست مغازه‌ها می‌رسد ولی احتمالا به سختی و با قیمت بالاتر توزیع می‌شود. کاری که شما قبل از راه‌اندازی تولیدی خود باید انجام دهید این است که ابتدا تعداد محدودی تسمه دینام از مرکز استان خود تهیه کنید و بین مغازه‌ها توزیع کنید. اگر بازار خوبی بود و توانستید ...

  • من دوره گردی با سرمایه فراوان

    آدمها برای امرار معاششان کارهای زیادی میتوانند انجام دهند. برخی ها کارمند میشوند ، برخی ها تولید کننده میشوند ، برخی ها معلم هستند و  الخ.بسیاری از مشاغل برای اینکه آغاز شوند و پا بگیرند به سرمایه اولیه ی مالی(کم یا زیادش مهم نیست) نیاز دارند. اما برخی مشاغل هم به ظاهر اینچنین نیستند.اما در گمان من هر کاری ، هر شغلی به سرمایه اولیه نیاز دارد. میزانش هم مهم است. شما بایستی برای اینکه شغل مناسبی دست و پا کنید به سرمایه اولیه نیاز است...اما....این سرمایه همواره و همیشه سرمایه مالی نیست....در برخی از موارد سرمایه ی شما اعتبارتان ، دانشتان ، نیروی انسانی تان و چیزهایی از این دست هستند.اما الان در باره ی این نوع از سرمایه ها صحبت نمیکنم...آنچه اینجا برای گفتنش دارم مینویسم چیز دیگری است....درباره ی نوع مشاغل حرف میزنم....خیلی ها از من میپرسند تو چه کاره ای ؟ یا مثلا شغل اصلی ام چیست....همواره(تا همین اواخر) میگفتم معلم هستم....این را به این دلیل میگفتم که واقعا این شغل را دوست داشتم و واقعا به آن میپرداختم....وقتی درس میدادم(دانشگاه و مدرسه و رصدخانه) وقتی برننامه های تلویزیونی میساختم و اجرا میکردم(یا  رادیویی) ، وقتی توی مجله مینوشتم(دانستنیها ، دانشمند و نجوم) یا هر کار دیگری که میکردم به این وجه از وجودم توجه میکردم....در همه ی آنها معلمی را بنیاد همه چیز قرار میدادم.اما امروز در صحبتی که وقت نهار با یکی از دوستان/شاگردانم داشتم به یک چیزی پی بردم....من حیطه های مختلفی از کار را تجربه کرده ام....بسیار متنوع ، از گرافیک تا نویسندگی،از تدریس تا طراحی، از تجارت داهلی تا تجارت بین المللی و ....اما همه ی اینها را با پشتوانه ی   سرمایه ی شخصی ام انجام دادم....سرمایه ای که همواره به همراهم داشته ام و بعید است به این راحتی  بشود آن را از دست داد...تقریبا غیر قابل زیان و ضرر است این سرمایه....دانش مهمترین سرمایه ام است....و البته با این سرمایه کاسبی خوبی دارم....امروز داشتم میگفتم....من یک فروشنده ی دوره ی گردم....فروشنده های دوره گرد متاعی را که بازار میپسندد، و یا کالایی را که برایش میتواند بازار تولید کنند میفروشند. آنها به فراخور فصل کالایی را به بازار تزریق میکنند و فروش میکنند. گاهی بازارشان کساد است و گاهی بازارشان حسابی داغ و گیراست....سود فروششان هم متغییر است...گاه زیاد و گاه کم....و من....دوره گرد دستفروشی هستم که بر حسب سرمایه ام(دانش) بازاری کوچک و گاه بزرگ برای خودم دست و پا میکنم. گاه کالایی(خدمات علمی) را به بازار میدهم که آنها نیاز دارند و گاه چیزی را(دانش) به بازار میدهم که خودم تبش را ایجاد کرده ام.....این نوع بازار و کاسبی و میپسندم. ...

  • سرمایه 20 میلیونی خود را 2 برابر کنیم!

    بهترین شغل دوم یا یک کاسبی کوچک سرمایه 20 میلیونی خود را 2 برابر کنیم! همه ما به‌دنبال این هستیم که سرمایه اندک خودمان را که برای‌مان هم بسیار با ارزش است، چند برابر کنیم و به سود آن به‌عنوان درآمد جانبی نگاه کنیم. همه ما به‌دنبال این هستیم که سرمایه اندک خودمان را که برای‌مان هم بسیار با ارزش است، چند برابر کنیم و به سود آن به‌عنوان درآمد جانبی نگاه کنیم. البته هستند افرادی در این میان که بیکار هستند و می‌خواهند با این سرمایه برای خود کار و کاسبی راه بیندازند. اگر که سرمایه شما 20 میلیون باشد می‌توانید برای خودتان کار و کاسبی هر‌چند کوچک راه بیندازید و به آن نه به‌عنوان شغل دوم که به‌عنوان کار اصلی خود نگاه کنید و در جهت رونق آن برآیید. ما برای شما پیشنهادهایی را ارائه می‌دهیم که هرچند صد در صد تضمین سود‌آوری را نمی‌دهند اما از آزمون و خطای دیگران با سربلندی بیرون آمده‌اند. در حقیقت آنچه در این گزارش می‌‌خواهیم بگوییم، حاصل تجربه کسانی است که با همین سرمایه شروع به کار کرده‌اند. به هر حال یادتان باشد که شما 100 میلیون هم پول داشته باشید و بهترین شیوه سرمایه‌گذاری را هم بدانید، اگر دانش کافی آن کار و تجربه در آن زمینه نداشته باشید، فرصت‌ها، محدودیت‌ها و رقبای آن بازار را نشناسید، نه تنها سود نمی‌کنید بلکه سرمایه اولیه خود را هم برباد می‌دهید. محدودیت‌های بازار را بشناسیدسرمایه افراد از یک حدی که بالا می‌رود دوست دارند برای خودشان کسب و کاری راه بیندازند و به‌اصطلاح خودشان آقای خودشان باشند اما این کار به این سادگی‌ها نیست و بدون تجربه و دانش کافی نه تنها سودآوری ندارد بلکه ممکن است سرمایه خودتان هم از دست برود. برای مثال خیلی‌ها دوست دارند تولیدی راه بیندازند، به‌خصوص آن‌هایی که مکانی هم برای این کار در اختیار دارند و نیازی نیست تا اجاره محلی برای راه‌اندازی تولیدی را بدهند. ما به شما پیشنهاد می‌کنیم اگر که جایی مناسب برای این کار دارید پس از به‌دست آوردن دانش و تجربه کسب و کار کوچکی راه بیندازید. بهتر است سراغ کارهای خیلی سخت نروید و مهم‌تر از همه این‌که فرصت‌های محل زندگی‌تان را بشناسید. مثلا اگر در شهر شما فراهم‌کننده عمده تسمه‌دینام پراید نیست، با سرمایه‌ای که دارید و البته گرفتن یک شریک می‌توانید این کاررا شروع کنید اما برای این کار عجله نکنید چون مطمئنا کسی شما و محصول‌تان را نمی‌شناسد از شما خرید نمی‌کند و شما احتمالا همان اول کار ورشکست می‌شوید. یادتان باشد که مطمئنا در این شهر تسمه دینام پراید به دست مغازه‌ها می‌رسد ...

  • آیا مغازه باز کنم یا نه؟

     آیا مغازه باز کنم یا نه؟

     آیا در شرایط الان که بازار رکوده  مغازه بزنم یا نه؟  سرمایه ای دارم حالا باهاش مغازه باز کنم یا نه ؟  می خوام وام بگیرم باهاش مغازه بزنم یا نه؟    پاسخ:  پاسخ رو طبق تجربه خودم می نویسم. یعنی اونایی که برای خودم اتفاق    افتاده یا دیدم و شنیدم و خوندم.   چند وقته دوستان عزیزی که به وب ما سر میزنن این سوال ها رو   می پرسن.درک میکنم که برای خیلی ها زندگی سخت شده.    از یه طرف هزینه های بالای زندگی. از یه طرف شغلی دارن که   دوستش ندارن . از یه طرف دوست دارن در آمدشون بالاتر بره.   بعضی ها از غر زدن زنشون خسته شدن. بعضی ها از غر زدن   بابا شون خسته شدن. بعضی ها دانشجو هستن.   بعضی ها از کارمندی خسته شدن. بعضی ها از کارگر مردم بودن   خسته شدن. بعضی ها... .  خلاصه هر کی یه جور گرفتاره و حالا   موندن مغازه بزنن یا نه؟   جواب این سوالات رو  می نویسم لطفا با دقت بخون و تا آخر بخون   چون آینده ات بستگی به این کار داره. چون اگه با دقت نخونی ممکنه    بد جوری شکست بخوری.  ما چند جور مغازه زدن داریم:  1- مغازه زدن بدون ریسک  2-مغازه زدن با ریسک کم   3- مغازه زدن با ریسک بالا  4- مغازه زدن به روش حرفه ای ها  حالا یکی یکی توضیح میدم:  مغازه زدن بدون ریسک  در این روش آدم ها یه رشته ای از مغازه داری رو انتخاب می کنن.    انتخابشون یا بر اساس علاقه به فروش جنس خاصی هست.یا بر    اساس اینه که دور و بری هاشون تو فروش اون جنس کار می کنن.   بعد 5 تا 10 سال شاگردی میکنن.تو مدت شاگردی شون بازار رو   میشناسن. بازاری ها هم او نا رو میشناسن.برای خودشون آشنا و   دوست تو رشته شغلی شون پیدا میکنن و یاد میگیرن از کجا و از چه   کسی و چه وقت بخرن و چند بخرن و کجا و چه وقت و چند تومن  جنس رو بفروشن.خلاصه مغازه داری رو که فول شدن میرن تو   خیابون های فرعی یه مغازه کوچیک اجاره می کنن با همون پولی که   از شاگردی در آوردن وچون بازار و بازاری ها رو می شناسن جور کردن   جنس و فروشش براشون راحته. یکی دو سال اینجوری ادامه میدن و   بعد میان راسته خیابون مغازه میزنن. من خیلی ها رو دیدم اینجوری   مغازه زدن و وضع کاسبی شون هم الان خیلی خوبه. این جور آدم ها   وام نمی گیرن.پول قرض نمی کنن.احتمال شکست این جور آدم ها   خیلی خیلی پایینه. شاید بتونم بگم صفره.فرقی هم نمی کنه که   دوران رکود بازار باشه یا رونق بازار . اون ها مغازه شون رو میزنن. البته   الان دیگه خیلی ها نه صبرش رو دارن نه حالش رو دارن که از این روش   استفاده کنن.   مغازه زدن با ریسک کم  تو این روش آدم ها یک رشته از مغازه داری رو انتخاب میکنن.یکی دو   سال میرن شاگرد مغازه میشن. بعد یه سرمایه ای دستشون ...

  • بورس ینی کجا؟

    همیشه میگن جنگ اول به از صلح آخر. و لذا بذارید من صریحاً همین شروع کار به شما عزیزان بگم که قرار نیست یه شبه پولدار بشیم یا یه روش سرمایه گذاری تضمینی رو به کسی یاد بدیم. نه! هر کاری خطرات و ریسک‌های خاص خودش رو. مثل شغلتون که ممکنه با بالا و پایین رفتن ابروی آقا یا خانوم مدیر، متزلزل بشه، مثل کاسبی که چه بخواد چه نخواد هر روز با تهدید از دست دادن سرمایه‌اش طرفه، بورس هم ریسک خودش رو داره. بیاید نگاهتون رو به بورس از همین ابتدا اصلاح کنید. چه ریسکی؟ میگم حالا.تو نظرات خصوصی از من سوال کردن چی میگم؟ چرا میگم؟ شاید چند نفری از دوستان من رو می‌شناسن و می‌دونن هزینه شرکت تو کلاسای آموزشی خود من انقدر چشمگیر هست که به این راحتیا متقاعد به نوشتن در همچین فضایی نشم. اما واقعاً تنها حس خیرخواهی و همنوع پسندی بود. خودم یه روزی خیلی مبتدی بودم. راهی رو رفتم که کسی کمک نکرد. چندین بار کل سرمایه‌ام رو از دست دادم. چون بلد نبودم. چون راه رو کسی بهم نشون نداد. توی یک سال اخیر به شدت تعداد کسانی که علاقه دارن تو این زمینه وارد بشن بیشتر شده به نظرم. و از اونجایی که واقعاً دلم نمیخواد کسی نا آگاهانه بیاد سرمایه‌ای رو که حاصل دسترنج و زحمت چند سال عمرش هست، دو دستی بریزه تو جیب سودجویان، دلم خواست اینجا رو راه بندازم. اسمش رو بذارید خریت. اما من دوس دارم. و چندین بار خواستم شروع کنم و نشد. پست دیشب اما متعهدم کرد. و پای این تعهد هستم.خب. بریم سر اصل مطلب. امیدوارم که دو تا کتابی رو که اینجا معرفی کرده بودم حتماً خونده باشید. اما از اونجایی که احتمالاً هنوز یا نخوندید یا اگر خوندید ممکنه یه بخشایی رو متوجه نشده باشید بذارید من یه کم روده درازی کنم.بورس نمی‌دونم از کجا و چه شکلی شکل گرفته واقعن. شاید اولین نوع بورس همون حراجی هایی بودن که یکی داد میزد 1000 تومن یک 1000 تومن دو و ... تا اینکه یکی قیمت بالاتر بده و بخره و ببره. و البته یه انعامی هم به آقای دادزن بده. اما امروزه بورس خیلی متفاوت شده. بورس به نوعی یه امکانه. یه امکان سرمایه گذاری برای کسانی که سرمایه‌شون یا انقدر کوچیکه که به تنهایی نمی‌تونن وارد صنعت ِ حرفه‌ای بشن یا خودشون زیاد توانایی یا دانش ورود به حرفه‌ی مورد توجهی رو ندارن. بزرگترین مزیت بورس اینه که هر کسی با هر میزان سرمایه‌ای می‌تونه توش سرمایه گذاری کنه. یعنی حتا با 10 هزار تومان هم میشه در بورس سرمایه گذاری کرد. و به اندازه سهمی که به سرمایه‌تون اختصاص داده میشه، در سود شریک شد. شاید یکی باشه که بگه توی فلان شرکت و فلان جا و تو مغازه فلانی هم میشه شریک شد. اما خیلیا می‌دونن که بیشتر اوقات با شریک شدن در کار ...

  • کار بدون سرمایه

      سوال و جواب یک مرد جوان با آقای آرام درباره کار بدون سرمایه و میلیاردر شدن:   قسمت اول