کلاس های بازیگری در تبریز

  • مصاحبه روزهای زندگی با کامران تفتی

    کامران تفتی متولد ۱۹ فروردین ماه سال ۵۸ است. پدرش اردشیر تفتی که خود در زمینه بازیگری فعالیت داشت، او را از هشت سالگی به کلاس های تئاتر و بازیگری برد تا پسر هم راه پدر را طی کند. او زیر نظر استادهایی مثل حمید امجد، بهزاد فراهانی، محمد رضایی راد و… کلاس های آموزشی بازیگری را طی کرد.اولین بازی اش را در سریال «ولایت عشق» انجام داد. بازی در سریال های «خواب و بیدار»، «پای پیاده»، «زیر هشت»، «تبریز در مه»، «پنجره» و فیلم های سینمایی: «سلام بر عشق»، «پایان نامه» «رسوایی» و… از جمله کارهای اوست. کامران تفتی در خیابان مطهری تهران به دنیا آمده، اما در غرب تهران به همراه پدر و مادرش زندگی می کند.چه چیزی باعث شد تا شما به دنیای بازیگری وارد شوید؟من از هشت سالگی توسط پدرم به کلاس های تئاتر رفتم و بعد تحصیلات خود را در زمینه بازیگری ادامه دادم. سپس به دانشکده هنر رفته و به صورت حرفه ای کار تئاتر و بازیگری را دنبال کردم تا امروز به عنوان یک بازیگر شناخته شوم.اگر پدرتان بازیگر نبود یا شما را در کلاس های بازیگری نگذاشته بود، باز هم بازیگر می شدید؟فکر می کنم این امکان وجود داشت، چون خودم به این رشته علاقه داشتم که تحصیلات خود را هم در این زمینه ادامه دادم. البته باز هم از پدرم تشکر می کنم که از همان بچگی مرا با دنیای هنر آشنا کرد.اگر احیاناً پدرتان فوتبالیست بودند، شما هم فوتبالیست می شدید؟شاید، البته من در نوجوانی فوتبال بازی کردم و دروازه بان هم بودم، اما چون بازیگری را بیشتر دوست داشتم، فوتبال را رها کردم و همه شوق و ذوقم را در دنیای هنر گذاشتم.برای بازیگر شدن چه سختی هایی را متحمل شدید؟من ۲۱ سال است که دارم در زمینه بازیگری فعالیت می کنم و همه سختی های آن را با جان و دل خریده ام. طی کردن این مراحل در دوره آکادمی سخت است، مخصوصاً وقتی که از کودکی با آن همراه باشی و همه سال عمرت را در بازیگری گذاشته باشی، اما هر چه سختی بود، شیرین بود. هر چه را گذراندم با جان و دل احساس کردم و به شوق پیشرفت و طی کردن مراحل هنر این سختی ها را فراموش کردم.شما سال هاست برای بازیگری تلاش کردید و همه مراحل را به صورت حرفه ای و آکادمی سپری کردید، اما بعضی ها به صورت خیلی اتفاقی بازیگر می شوند. تفاوت شما با آنها چیست؟تفاوتش این است که چیزی که زود به دست بیاید، زود از دست می رود و این آدم ها در دنیای بازیگری خیلی ماندگار نمی شوند، چون شانس یک بار در خانه آدم را می زند، نه برای همیشه و من خوشحالم از اینکه اگر بازیگر شدم به صورت خیلی حرفه ای و به صورت آکادمی این مراحل را گذراندم و فقط از روی شانس بازیگر نشدم.از بازیگری خسته نشده اید؟نه، هیچ وقت. ...



  • بازیگری

    بازیگری

    هموطن سلام:البته ورود زن‌ها به دنیای بازیگری همواره با مشقات بسیاری همراه بوده است. در گفت‌وگویی که با چند تن از بازیگران قدیم و جدید سینما و تلویزیون داشته‌ایم، آنها از نحوه ورودشان به عرصه بازیگری، سختی، خاطرات، میزان رضایت‌مندیشان از انتخاب رشته بازیگری، سخن گفته‌اند. از سال 1350 برای نقش مادر انتخاب شدمژاله علو متولد 1306 تهران است. او از سال 1331 در رادیو شروع به کارکرد و از سال 1327 با فیلم «طوفان زندگی» بازیگری را تجربه کرد. ژاله علو از سال 1332 دوبله فیلم را آغاز کرد.علو از نحوه ورودش به عرصه بازیگری می‌گوید: «هنگامی که در دانشسرای مقدماتی درس می‌خواندم دبیر ادبیات کلاس ما به دلیل صدا و طرز خواندن انشاهایم مرا به رادیو برد و من در آنجا شروع به کار کردم. بعد از آن روزی آگهی‌ای را در مجله‌ای خواندم که کلاسی برای آموزش فن بیان و تدریس بازیگری تاسیس شده است. این کلاس با همت مرحوم علی دریابیگی و دکتر اسماعیل کوشان تشکیل شده بود. من بیشتر مایل بودم تا در کلاس فن بیان این آموزشگاه شرکت کنم چون فکر می‌کردم برای ادامه کار در رادیو این فن الزامی است. پس از مدتی هنگامی که قرار شد فیلم «طوفان زندگی» ساخته شود از افراد مختلفی که در این کلاس‌ها تعلیم می‌گرفتند، دعوت شد تا در این فیلم بازی کنند من برای نقش خواهر نقش اول مرد و خانم «اینا آفشید» که اولین زن خلبان ایرانی بودند برای ایفای نقش اول زن انتخاب شده و...من تا اواخر دهه 30 در سینما بازی کردم؛ اما پس از آن وضعیت سینما تغییر کرد و فرم نقش‌ها عوض شد. در آن هنگام بازیگری نیاز " شهلا ریاحی (قدرت زمان شربتچی) متولد 1305 تهران است. او پس از پایان دوره متوسطه به تشویق همسرش اسماعیل ریاحی در سال 1323 به فعالیت در تئاتر پرداخت و در سال 1330 با فیلم «خواب‌های طلایی» بازیگری در سینما را تجربه کرد... "به چیزهای دیگری داشت، غیر از کاری که ما می‌کردیم. بنابراین من سینما را کنار گذاشتم و همان کارهای قبلی‌ام مثل کار با رادیو و دوبله را ادامه دادم؛ اما از سال 50 در سینما نقش‌های مادر را به عهده گرفتم و در فیلم‌هایی مثل داش‌آکل، قلندر، پل، طوقی، آدمک، خسرو و شیرین تا سال 65 که در مجموعه تلویزیونی «امیرکبیر» بازی داشتم. به طور تصادفی، کارگردان شدمشهلا ریاحی (قدرت زمان شربتچی) متولد 1305 تهران است. او پس از پایان دوره متوسطه به تشویق همسرش اسماعیل ریاحی در سال 1323 به فعالیت در تئاتر پرداخت و در سال 1330 با فیلم «خواب‌های طلایی» بازیگری در سینما را تجربه کرد. او حضور در سینما را با بازیگری فیلم‌ها ادامه داد تا این که در سال 1335 پس از کسب تجربه کارگردانی در تئاتر به آشنایی بیشتر با سینما ...

  • فریبا اسکندری

    شاید همچنان یادتان باشد چندی پیش برنامه ای با نام " قیش گئجه لری " از شبکه سهند پخش می شد و همه ما را برای دیدن دقایقی شیرین و بیادماندنی جلوی قاب جادویی تلویزیون میخکوب می کرد ، بخش نمایش این برنامه با ابراز علاقمندی خیلی از افراد جامعه روبرو شد و این مسأله باعث شد تا سازندگان برنامه های تلویزیونی شبکه سهند با سلیقه رسانه ای مخاطبانشان آشنا شوند اما افسوس که هنوز هم برنامه های این شبکه هیچ گونه کیفیتی ندارند و اکثر مردم ترجیح می دهند تا تلویزیونشان بسته باشد و این شبکه را تماشا نکنند . در این مصاحبه هنری جالب  پای صحبت های هنرمندی می نشینیم که نقش اول این مجموعه بود و محبوبیت بی نظیری در بین افراد جامعه پیدا کرده است . خانم اسکندری ابتدا بیوگرافی مختصری از خودتان بفرمائید ؟ فریبا اسکندری متولد ۱۲ خرداد سال ۱۳۵۵ در تبریز هستم ، در خانواده ای تحصیل کرده به دنیا آمده ام و اولین فرزند خانواده هستم ، دو خواهر و یک برادر دارم ، مجرد هستم و لیسانس حسابداری و ریاضی کاربردی دارم . آیا در خانواده شش نفریتان ، فردی سابقه ای در زمینه هنر دارد ؟ خیر ، علاقه و اشتیاق من نسبت به هنر مرا از دیگر اعضای خانواده جدا ساخته است . خانواده شما با ورود شما به عرصه هنری یا ادامه آن مخالفتی نداشته اند ؟ مخالفتی نداشته اند که هیچ بلکه کاملا موافق بودند ، خصوصا پدرم که همیشه مشوق و پشتیبانم بوده و هست . با توجه به اینکه شما دوره خاصی در این رشته نگذرانده اید ، کار کردن برایتان مشکل نیست ؟ هیچ مشکلی ندارم و بازی جلوی دوربین برایم عین زندگی است ، طبق نظر اساتید و کارشناسان بازیگری و گفته مردم ، آنقدر در اجرای نقشهایم قوی بوده ام که احساس می کنند من واقعا همان شخصیت نقشم هستم . بسیاری بر این باورند که بند پارتی در ورود به عرصه بازیگری تأثیر دارد ، لطفا برای روشن شدن ذهن مردم در زمینه چگونگی ورودتان به این عرصه بیشتر توضیح دهید ؟ من از کودکی به این رشته علاقه داشتم ، تا این که خودم به صدا و سیما رفته و درخواست فعالیت دادم و گفتم که به درد نمایش های طنز میخورم ، آنقدر پافشاری و پیگیری کردم تا این که پرونده ام دست آقای مفاتحی رسید و ایشان با دیدن بازی من سخت پی گیر آغاز فعالیت های هنری ام شدند . من در ورود به عرصه بازیگری هیچ پارتی نداشتم . در اوایل شروع کار خودتان باور داشتید که کارهایتان به این اندازه موفق بوده و بینندگان را جلوی قاب تلویزیون میخکوب کرده باشد ؟ بله مطمئن بودم ، چون استعداد خدادادی داشتم و باید این استعدادم را جلوی دوربین های استرس آور تلویزیون نشان میدادم . اکثر نمایش های ما متن و دیالوگ از پیش نوشته شده ای ندارد و ...

  • عکس های جدید سیاوش خیرابی

     عکس های جدید سیاوش خیرابی

    عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی عکس های جدید سیاوش خیرابی سیاوش خیرابی (زاده آذر ۱۳۶۳) بازیگر تلویزیون ایران است. او با بازی در مجموعهٔ تلویزیونی ترانه مادری به شهرت رسید. تولد : ۱۳۶۳ تبریز تحصیلات : لیسانس کامپوتر از دانشگاه آزاد تهران حرفه سیاوش خیرابی از سن ۱۹ سالگی در کلاس‌های آموزش بازیگری کانون سینما گران جوان شرکت کرد. در سال ۱۳۸۶ در تله‌فیلم تلخون بازی کرد و در بازی در سریال ترانه مادری در سال ۱۳۸۷ به شهرت رسید.وی دارای لیسانس کامپوتر از دانشگاه آزاد تهران می‌باشد.اصالت سیاوش خیرابی تبریزی است. فیلم‌های سینمایی ۱۳۸۸: نفوذی ۱۳۸۸: لج و لجبازی ۱۳۸۶: حس پنهان ۱۳۸۹: یکی برای همه ۱۳۹۰: خیابان یک طرفه ۱۳۹۱: همه چی‌ آرومه ۱۳۹۱:لوک خوش شانس فیلم‌های ویدیویی و تلویزیونی ۱۳۸۸: تله‌فیلم باید رفت (حسین تبریزی) ۱۳۸۸: تله‌فیلم گنج خانه سفید (شاهد احمدلو) ۱۳۸۷: تله‌فیلم مرد مجهول (حمید رضا محسنی) ۱۳۸۶: تله‌فیلم تلخون (علیرضا امینی) ۱۳۸۸: تله‌فیلم پسرها سرباز به دنیا نمی آیند (شاهد احمدلو) ۱۳۸۹: تله‌فیلم فراموشی (عباس رزیجی) ۱۳۸۹:تله فیلم خانه به خانه (سعید عباسی) ۱۳۹۰:تله فیلم همسر مزاحم (محمد بصیری) ۱۳۹۰:تله فیلم پرواز ( محمد حمزه ای) ۱۳۹۱: تله فیلم حباب ( کریم سربخش) سریال‌های ویدیویی و تلویزیونی ۱۳۸۸: مجموعه تلویزیونی از یاد رفته فریدون حسن پور ۱۳۸۸: مجموعه تلویزیونی دلنوازان حسین سهیلی زاده ۱۳۸۷: مجموعه تلویزیونی ترانه مادری حسین سهیلی زاده ۱۳۹۰: مجموعه تلویزیونی سه پنج دو حسین سهیلی زاده ۱۳۸۹: مجموعه تلویزیونی همچون سرو بیژن بی‌رنگ

  • حسن نجفی بعنوان رئیس کارگروه هنر و حقوق بشر شمالغرب کشور انتخاب گردید

    حسن نجفی بعنوان رئیس کارگروه هنر و حقوق بشر شمالغرب کشور انتخاب گردید

    حسن نجفی بعنوان رئیس کارگروه هنر و حقوق بشر شمالغرب کشور انتخاب گردید    استاد حسن نجفی مسئول حوزه هنری استان آذربایجان شرقی بعنوان رئیس کارگروه هنر و حقوق بشر شمالغرب کشور انتخاب گردید.  به گزارش بشرنیوز  ، بنا به پیشنهاد هیئت امنای منطقه شمالغرب کمیسیون حقوق بشر اسلامی استاد حسن نجفی مسئول حوزه هنری استان آذربایجان شرقی ،  بعنوان رئیس جدید کارگروه هنر و حقوق بشر شمالغرب کشور انتخاب گردید.  استاد حسن نجفی  متولد سال 1345 در شهر تبريز ، نویسنده ، کارگردان ، تهیه کننده و مدرس بازیگری بوده و صدها فیلم ، نمایش و انیمیشن حاصل تلاش وی در چهار دهه گذشته بوده است. درباره استاد حسن نجفی حسن نجفی  متولد سال 1345 در شهر تبريز <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> مسئول حوزه هنری استان آذربایجان شرقی     رزومه:    نمايش: • آغاز فعاليت هنری جدی با نقاشی و تيرای ، نويسندگی و بازيگری تئاتر 1357 • بازی در تئاتر مدارس 26-1357 • اولين كارگردانی نيمه حرفه ای تئاتر ، نمايش « نيستان» و اجرای صحنه ای آن در تالار شهيد مدنی تبريز 1362 • متن نويسی نمايش برای گروههای تئاتر 64-1362 • راه اندازی و كارگردانی گروههای نمايشی در مناطق جنگی 65-1364 • نويسندگی و كارگردانی تئاتر « يك كبوتر دو پرواز» و اجرای صحنه ای در تالار شهيد مدنی تبريز 1368 • نويسندگی و كارگردانی تئاتر « يك كبوتر دو پرواز» و اجرای صحنه ای در تهران 1368 • نويسندگی و كارگردانی تئاتر « بچه ها در جنگ » و اجرای صحنه ای در دانشگاه تبريز 1368 • نويسندگی و كارگردانی تئاتر « حديث قبيله آفتاب» و اجرای صحنه ای آن در سالن حوزه هنری 1368 • نويسندگی و كارگردانی تئاتر « زوزه» 1369 • نويسندگی و كارگردانی تئاتر « هنگ آفتاب » و اجرای صحنه ای در سالن حوزه هنری 1369 • نويسندگی و كارگردانی و راه اندازی اولين اجرای خيابانی بعد از انقلاب با نمايش « روايت از يك داستان ناتمام » 1371 . • نويسندگی و كارگردانی تئاتر خيابانی « زخمه بر زخم» 1372 • نويسندگی و كارگردانی تئاتر خيابانی « آبی سرخ » با 18000 تماشاگر 1373 • نويسندگی و كارگردانی تئاتر « ردپای پرواز» و اجراي متعددصحنه ای 1374 • نويسندگی و كارگردانی مانور بزرگ نمايش 29 بهمن در بازار تبريز با انبوه هنروران و بازيگران 1374 • نويسندگی و كارگردانی تئاتر « سرود صبحگاه » و اجرای متعدد صحنه ای 1376    تلويزيون و سينما : • نويسندگی و كارگردانی فيلم كوتاه مستند « سالكين» 1362 • كارگردانی هنری سرودهای تلويزيونی 1367 • نويسندگی و كارگردانی فيلم كوتاه « گل خوب من » 1367 • نويسندگی و كارگردانی فيلم كوتاه « او كه رفت » 1368 • نويسندگی و كارگردانی فيلم كوتاه داستاني « بمان ...

  • عکس های روناک یونسی + بیوگرافی

    روناک یونسی دوران دبیرستان را در رشته گرافیک گذراند و لیسانس طراحی صنعتی از دانشکده هنر و معماری دارد. مثل همه دخترهای ایرانی، عاشق خانواده‌اش است و عاشقانه به پدر و مادرش عشق می‌ورزد، می‌گوید: «موفقیت‌هایم را مدیون راهنمایی‌های درست پدرم هستم.»مادر روناک، فرهنگی است و مدیر دبیرستان دخترانه می‌باشد، خانواده یونسی چهار فرزند دختر دارند، که روناک فرزند اول این خانواده است، او سه خواهر کوچکتر از خودش دارد که همگی آنان تحصیلات دانشگاهی دارند.دوران کودکیخاطرات زیادی از دوران کودکی خود ندارد، به جز اینکه بسیار شیطون بوده و خرابکاری زیاد می‌کرده، اما از آنجا که مادرش شاغل بود، مراقبت از خواهرانش را همیشه برعهده داشته به همین دلیل از کودکی شخصیت استقلال‌طلبی در او به خوبی نمایان بوده ضمن اینکه خانه‌داری و آشپزی را از همان روزهای نوجوانی به خوبی فراگرفته است. او با اینکه شیطون و پر شر و شور بوده اما بچه درسخوانی هم بود. معمولا بابت یک موضوع، جلوی دفتر دبیرستان می‌ایستاد، اما چون شاگرد زرنگ بوده، از خطایش چشم‌پوشی می‌کردند. می‌گوید: به خاطر تقلبی که در امتحان به دوستم رسانده بودم، سه روز اخراج شدم و نمره‌ام صفر شد.دانشگاهبه محض اینکه دیپلمش را گرفت، وارد دانشگاه نشد، بلکه وقفه‌ای در آن به وجود آمد، چرا که در مدرسه به تدریس نقاشی و خطاطی می‌پرداخت تا اینکه سرانجام تصمیم گرفت دانشجو شود و در رشته مهندسی طراحی صنعتی پذیرفته شد. هنر را کماکان دنبال می‌کرد، فیلم می‌دید، تلویزیون تماشا می‌کرد و… تا اینکه یک روز یکی از دوستانش که از علاقه او به هنر آگاه بود، به او پیشنهاد کرد که برای بازی در یک فیلم سینمایی تست بدهد و ابتدا عکسش را به گروه سازنده نشان بدهد، اما او نسبت به این کار بی‌میل بود و ناامید… «تصور نمی‌کردم، اتفاقی بیفتد، اما برخلاف انتظار، فردای همان روز تماس گرفتند و از من دعوت کردند که به دفتر فیلمسازی بروم، آنجا بود که برای اولین بار قاسم جعفری را دیدم.»او به آنجا رفت و به دورخوانی مشغول شد در پایان دورخوانی گروهی، همان روز انتخاب شد، برایش باورکردنی نبود، مراحل پیش تولید به سرعت سپری شد و او حالا می‌دانست که باید در فیلم «گرگ و میش» به کارگردانی قاسم جعفری بازی کند. این اولین تجربه هنری او بود. تجربه‌ای که خیلی غیرمنتظره پیش آمد… بازی در یک فیلم سینمایی ساخته یک کارگردان مطرح آن هم در نقش اصلی. نکته مهم در مورد این بازیگر بااستعداد این است که تحصیلات و آموزش بازیگری ندارد، اما بازیگری را به صورت تجربی آموخته و حتی به کلاس‌های بازیگری هم نرفته است، اما سعی کرده در کار همیشه ...

  • نظر شهاب حسینی درباره مدل لباس و ماشین بازیگران

    در بخش مهمانان ویژه این هفته برنامه «هفت»، مریلا زارعی و شهاب حسینی بازیگران برگزیده جشن خانه سینما حضور داشتند.شهاب حسینی در ابتدای این گفت‌وگو برای تمامی بینندگان آرزوی سلامتی و شادی کرد و مریلا زارعی ضمن سلام به تماشاگران، روز ملی سینما را نیز تبریک گفت.در ادامه فریدون جیرانی نظر این دو بازیگر را در مورد تاثیر مجری‌گری بر آگاهی به تصویر جویا شد، شهاب حسینی در پاسخ اظهار داشت: اجرا در بازیگری خیلی تاثیر دارد، شاید یکی از مهمترین ابزار بازیگری فن بیان است و محل استخراج پیدا می‌کند تا مفهوم،خوش‌ آهنگ و خوب به مخاطب برسد.وی در ادامه افزود: در سن ۲۶ سالگی، مجری شدم اما عشق به سینما در من از سالهای ۷۲_ ۷۳ در گروه دانشجویی تئاتر دانشگاه تهران ریشه کرد و چون در این جنگ‌های شادی برای کار طنز استعداد زیادی نداشتم در کار اجرا و اعلام برنامه‌ها همکاری می‌کردم و در همین زمان‌ها توسط دو دوستم «صفر احمدی» و «مرتضی زیوری» معرفی شدم برای اجرای برنامه اکسیژن.این بازیگر در ادامه بیان داشت: عشق به سینما در نسل من، محصول دوره‌ای است که فیلم‌ها به سادگی در دسترس نبودند مگر فیلم‌های اسطوره‌ای سینمای جهان، مثل اسپارتاکوس و ده‌فرمان و یا طلسم و دیدن این فیلم‌ها، تصویری خاص از سینما در ذهن ما ایجاد می‌کرد.به گزارش فارس مریلا زارعی با اشاره جیرانی به تحصیل این بازیگر در مدرسه علوی گفت: من دوران دبستان و راهنمایی را در این مدرسه بودم و خیلی چیز‌ها یاد گرفتم و پایه‌های بازیگری من آن جا شکل گرفت و این پایه‌ها از احساس مسئولیت به اطراف در من پدید آمد و هر آنچه که دارم را مدیون معلمین خود در این مدرسه می‌دانم.وی در ادامه افزود: ما برای هر درسی کنفرانسی داشتیم و به یاد ندارم هیچ وقت ورقه امتحانی‌ام را از زیر دستم کشیده باشند و حتی تمام دانش‌آموزان چه در پوشش و همه در لوازم‌التحریر متحد‌الشکل بودیم و تمام این قوانین، بینش دینی، اجتماعی، سیاسی خاصی را در من ایجاد کرد و عشق به سینما از همان زمان در ذهن من مطرح شد.زارعی در ادامه عنوان داشت: ما در زنگ فرهنگی، زنگ نمایش فیلم و زنگ تحلیل داشتیم و این موارد در ورود من به سینما بسیار موثر بود .بنابراین گزارش در ادامه برنامه شهاب حسینی در خصوص چگونگی ورود خود به سینما خاطرنشان کرد: معتقدم اگر به صورت آکادمی این علم را فرا می‌گرفتم بسیاری از دانسته‌هایی که بر اساس تجربه کسب کردم و زمان زیادی را از من گرفت از همان ابتدا می‌دانستم و فقط عشق صرف به علاوه مانوس بودن من با فضای تئاتر دانشجویی باعث شد در این عرصه باقی بمانم.وی در ادامه درباره روال ورود به عرصه های مختلف هنر ...

  • نقش آذری‌های مهاجر در تئاتر خراسان

    نقش آذری‌های مهاجر در تئاتر خراسان

      نقش آذری‌های مهاجر در تئاتر خراسان مقاله داوود عسگرپور، پژوهشگر و تاريخ‌نگار تئاتر مشهد زمینه عقیده عقلای عالم و حکمای بنی آدم در این مسئله که تبدیل اوضاع بربریت و تکمیل لوازم تمدن و تربیت در هیچ مملکت ممکن نخواهد شد مگر به ایجاد سه چیز که اصول (سیویزیلاسیون) و ترقی و تمدن می‌باشد و اگر یکی از آنها قصور داشته باشد تمدن ناقص است. اول مدرسه. دوم روزنامه. سوم تئاتر که تجسم اعمال نیک و بد و ارائه و عرضه داشتن آن به مناظر و مشاهده بینندگان.(میرزارضا خان نائینی طباطبایی) تکوین هنر تئاتر سالها قبل از انقلاب مشروطیت، با فداکاری و از جان گذشتگی کسانی آغاز شد که در راه آزادی بیان و اندیشه و عدالت اجتماعی و رهایی آحاد مردم از قید جهل و خرافه و استبداد، رنجها بردند و مرارت‌ها کشیدند. آنان در عرصه های اجتماعی از طرق مختلف اعم از ایجاد مدرسه (نهضت مدرسه۱) به عنوان نخستین سنگ بنای مبارزه با ساختار سنت و فاناتیزم و نشر و حشر شبنامه و روزنامه در شکل مدرن آن زمان و ایجاد و ایفای هنر نمایش در تجمعات و متینگها. عهدها بستند و با خون این نهال نوپای جنبش مدنی را آبیاری کردند. میرزاحسن رشدیه (پدر مدرسه ایران) پایه گذار مدرسه نوین ایران با فراگیری شیوه جدید آموزش و ابداع روش علمی تربیتی در مدارس نوبنیاد خود، با طرح و جایگزین هنرهایی چون خطاطی، نقاشی، موسیقی و هنر تئاتر یا نمایش، گامهای موثر و بلند در راه تحول بنیادی جامعه برداشت. اولین مدرسه‌ای را، که در تبریز تاسیس کرد علمای سنتی مانع شدند و گفتند که “تاسیس مکاتب و مدارس خارج از رویه اسلام اجازه شرعی ندارد”. ناصرالدین شاه وی را با حیله و وعد از ایروان به ایران آورد و میرزاحسن رشدیه فارغ از سیاستهای شاهانه، با تشریح اهداف والای مدارس جدید به دستور شاه بازداشت گردید. اما جسورانه از دوستاق فرار کرد و با ورود به تبریز در محله ششگلان و در اتاقهای مسجدالوزرا نخستین تابلوی مکتب دو زبانه رشدیه را نصب کرد. این مدرسه پس از مدتی به جهت مخالفت طلاب و روحانیون صاحب قدرت توسط عوامل لمپینیزم بسته شد و رشدیه به تهمت بی دینی فراری گشت.در این مدارس دانش آموزان با شیوه جدید تدریس در مدت سه ماه خواندن نوشتن را یاد می‌گرفتند. کلمه قانون مدرسه که شامل اساسنامه حاوی نظم و انضباط روانشناسانه و حقوق اجتماعی دانش آموزان بود، دستاویزی شد که پیشنماز مسجدبه اعتراض بگوید کلمه قانون چه بوی بدی می‌دهد و رشدیه در جواب گفت. قانون کلمه بسیار مبارکی است. و بدینسان اولین مدرسه نوین رشدیه توسط علمای اعلام بسته شد و رشدیه به مشهد فرار کرد و دومین مدرسه را با مساعدت روشنفکران و دل‌سوختگان تحولات ...