نمونه ای از نامه هایی به دخترم.

 (نامه روز اول )

این ها همان نامه هایی است که پدر پدر پدر بزرگم می خواست به فرزندش بنویسد و او هم به فرزندش بنویسد و همین طور پدرم که می خواست به من بنویسد ولی نشد، نمی دانم چرا، شاید نتوانست، شاید ترسید، شاید فکر می کرد که هنوز زود است و یا شاید دیر. به هر حال هر چه که بود و هست فرقی نمی کند. حالا من می نویسم شاید بخوانی و شاید هم نه، شاید اصلا نتوانی آن را بخوانی و یا معنی خیلی از کلمات و مفاهیم آن را ندانی و شاید هم خودت بهتر از من بدانی که امیدوارم اینطور باشد.

دخترم ! مدرسه دنیای شگفت انگیزی است که تو می توانی ماجرا جویی هایت را از آنجا آغاز کرده و با کشف حقایق زندگی به موفقیت های بزرگی دست یابی . دانشگاه نیز به هم چنین.

امیدوارم مهارت های لازم را در عمل بیاموزی و تجربه کنی. دخترم زیبایی ظاهری ،امپراتوری کوتاه مدت است ،به زیبایی باطن توجه کن.

دخترم ! تو از گل بهتری چرا که رایحه گل فقط با باد منتشر می شود ، اما آوازه انسان های خوب حتی در جهت مخالف هم می وزد.

دخترم زندگی کوتاه است و ما تا ابد روی زمین نیستیم  . اگر تو همیشه به خواسته های خودت برسی ، دیگر انگیزه ای برایت وجود نخواهد داشت که سعی و تلاش کنی تا رویاهایت به واقعیت تبدیل شود.

ما همه به انتهای جاده زندگی خواهیم رسید و در آن لحظه به پشت سر خود نگاه می کنیم تا به داستانی که خلق کرده ایم بنگریم.

تو اکنون در قسمت هیجان انگیز داستان قرار داری . تو می توانی داستان پر معنا و با ارزشی خلق کنی که قهرمان متفکر و کاردان آن خودت هستی. از همین امروز شروع کن.

 این مهم نیست که تا این لحظه چه کرده ای ؟ می توانی بهتر و بیشتر از این تلاش کنی.

 شاید تا بحال به اهداف بزرگ و با ارزشی دست پیدا کرده باشی خوب حالا وقت آن است که به راه خود ادامه دهی. داستان زندگی تو تمام نشده است. تو باید آن را تمام کنی. هر انتخابی که می کنی ، هر عملی که انجام می دهی سبب ادامه داستان می شود. امروز می خواهی به داستان زندگی خود چه چیز اضافه کنی؟

دخترم ! گاهی یک کار مثبت کوچک ، تحول مثبت بزرگی در زندگی تو می آفریند پس همین حالا یک اقدام مثبت و یک نیت خوب بکن. دوستت دارم عزیزم.

(نامه روز دوم)

تاثیر هر عمل یا کلام تو همواره ورای زمان و فراسوی مکان می ماند! پس به یاد بیاور چه کسی تو را می نگرد؟ آن که تو را می بیند چه پرسشی از تو دارد؟ آیا خداوندی که تو را می نگرد و امام زمانی که شاهد اعمال و رفتار توست لبخند مهر بر لب می نشاند؟

دخترم ! اشتباهاتی که در گذشته داشته ای دلیلی بر شکست تو در آینده نیست . اگر کارهای دیروز را به خوبی انجام نداده ای بدان که فرصت های آینده برای تو محفوظ است . این که دیروز چگونه گذشته است مهم نیست . به آینده نگاه کن و به فرصت هایی که به نام تو باقی مانده اند . فرصت هایی که کافی است تصمیم جدی بگیری . اراده کنی و برای رسیدن به آنها به حرکت درآیی.

دخترم امروز هرکه را دیدی و هرچه را نظاره کردی عبرت بگیرو نیز از هر کسی یک تجربه خوب و یا بهترین تجربه زندگیش را بپرس . اصلا دفتری از تجربه ها  داشته باش و در مواقع لزوم به آن مراجعه کن . حتی تجربه های خودت را هم در آن به ثبت برسان تا خودت و نسل آینده ات از آن بهره مند شوند.

از هر کسی بپرس ، بهترین و جالب ترین یا مفید ترین کتاب یا مجله ای که خوانده چه بوده است ؟ نامش را به خاطر بسپار و در اولین فرصت مطالعه کن و لحظاتت را سرشار از دانسته ها کن تا پیامد مثبت آن تغییر در تفکر و در نهایت رضایتمندی بیشتر خداوند از تو باشد.

بهترین بوسه های عاشقانه دلم و سروده های ناگفته درونم تقدیم تو عزیزم. دوستت دارم.

حالا قلم بردار و یک دعا و نیایش زیبا و کوتاه برای من زیر همین صفحه بنگار . انشا الله که برآورده خیر خواهد شد.

نامه روز سوم.

دخترم امروز گل و گیاهی بکار . به یکی از سالمندان سری بزن و حالی بپرس . کمی در هوای آزاد نرمش کن . کمی با خدا نیایش کن و در خلوت دعایی بخوان .

تفکر کن. تفکر و اندیشه های ناب ،مثبت،زیبا و تحول آفرین ، که تو را به مسیر کمال ببرد و بازتاب آن لحظه های زندگیت را بسازد.

به خاطر داشته باش ،برچسب ها روحیه آفرین هستند و در نهایت شکل دهنده هویت تو . پس به خودت و دیگران برچسب های خوب بزن.

امروز جلوی آینه بنشین و با خودت درد دل کن . طوری که هیچ حرفی گوشه دلت نماند و هیچ کس هم حرف هایت را نشنود.

دفترچه ای تهیه کن و نام وخلاصه کتاب هایی را که می خوانی در آن یاد داشت کن و نظرت را راجع به آنها بنویس.در آخر هر ماه تعداد کتاب هایی را که خوانده ای جمع بزن و با ماه قبل مقایسه کن . یاد داشت برداری و خلاصه بندی کتاب ها به تو و شناخت بهتر نویسنده و عناوین کتاب ها و یاد آوری آنچه خوانده ای کمک زیادی می کند. موفق باشی عزیزم.

نامه روز چهارم.

ایمان واقعی آن است که بدانی برای هر چیزی که جلوی پایت سبز می شود دلیلی است برای تکامل تو. حتی اگر تا پایان عمرت دلیل آن را نیابی.

یادم می آید در جایی خواندم که نیاز و مصیبتی از مردم که به خاطر آن به تو مراجعه شد لطفی است الهی و از آن روز شوق دیگری در گشودن گره های مردم دارم و تو دخر عزیزم این را بدان که به هر کس کمک کنی در حقیقت به خودت لطف کرده ای و خدا را بر خود مهربان تر کرده ای.

در زندگی خیلی از چیزهایی که فکر می کنی ارزش دارد ،ارزش ندارد و خیلی از چیزهایی که فکر می کنی ارزش ندارد ،ارزش دارد. آدم ها اگر با دلشان زندگی کنند و دلشان را بفهمند ، از زندگی لذت خواهند برد .

عزیزم ! چند بار به گوشی تلفنت نگاه می کنی ببینی شارژ دارد یا نه ؟حتما مراقب شارژ روحیه خودت هم باش . لیستی از کارهایی که به تو روحیه می دهد تهیه کن و آن را مثل گوشی همراه خود همیشه با خود داشته باش و حداقل یکی راانجام بده. مثلا : تلفن به یک دوست،صدقه دادن،یاد آوری یک خاظره خنده دار ، یک دعای نیرو بخش برای هر که دوستش داری ، یک نیایش از ته دل ، خوردن یک بستنی خوشمزه،مطالعه ، دیدن یک فیلم طنز ،رفتن به دل طبیعت و....

خودت را تعریف کن . اما بدون شغل ، بدون پول ، بدون خانه و بدون هیچ وسیله ای دیگر .... خودت را دوست داشته باش . حتی اگر هیچ کدام از این ها را نداشته باشی . به سوی هدف خودت حرکت کن .

هدف، آرامش و حرکت کردن و زندگی کردن و شاد کردن و شاد بودن و خوش بخت بودن خود توست. وسیله ها تا جایی که به این هدف تو کمک می کند ،می تواند قابل قبول و خوب باشد. اما وقتی آرام آرام جای این هدف را گرفت ، هیپچ ارزشی نخواهد داشت . آن وقت است که دیگر زندگی نخواهی کرد . مرده ای خواهی بود که ادای زندگان را در می آورد.

از این نترس که چندین و چند سال روی این کار و روی آن هنر و روی فلان رابطه و .... وقت و انرژی گذاشته ای و حسابی دلبسته شده ای . از این بترس که در لحظه آخری که قصد رفتن داری به عقب برگردی و ببینی  خدای ناکرده،جای زندگی و آرامش با این وسایل عوض شده و تو به فنا رفته ای. دوستت دارم عزیزکم.

نامه روز پنجم.

گاهی خداوند فشار و اجباری ( که خود از آن تحت عنوان آزمایش یاد می کند ) را برای ما می گذارد تا خوشی های بعد از آنها را بیشتر حس کنیم . درست مثل کسی که می خواهد از مانعی بپرد ،باید کمی عقب تر برود ،بدود،دورخیز کند تا از روی آن مانع بپرد . اما اگر در سر جای خود بماند هر چقدر هم تلاش کند نمی تواند از روی مانع بگذرد.

گاهی ما انسانها نیز سر جای خود در جا می زنیم و می خواهیم بپریم اما بدون دورخیز چگونه؟  و این خداوند مهربان است که گاهی ما را عقب می کشد تا دورخیز کنیم.

اما متاسفانه بعضی از ما انسان های ناشکر ،هنگام عقب رفتن ،گله و شکایت می کنیم و گاهی نیز در همان جا می مانیم و دوباره دچار روز مره گی شده و در جا می زنیم.

پس بیا و از مشکلات به عنوان موقعیتی برای پیشرفت در زندگی و موفقیت بیشتر استفاده کن .

دست از گله و شکایت هایت بردار و بدان که عقب رفتن در زندگی ، همان دورخیز است عزیزم.

نامه روز ششم.

آدم ها بی مقدمه وارد زندگی ما می شوند و بی مقدمه هم می روند.

آنها مامورند به ما درسی را یاد آور شوند یا نکته ای را بیاموزند ،حسی را منتقل کنند یا حتی حس و تجربه ای را شکوفا سازند .

هرگز به حکمت موجود در کل نقشه آفرینش شک نکن .

ذهنت را زمینی نکن و زمینی هم نیندیش. نقشه خلقت و آفرینش خدای متعال به قدری وسیع و بیکران است که ذهن تو هرگز نمی تواند دریابد به چه دلیل فلان واقعه اتفاق افتاد یا آن اتفاق دیگر چرا روی نداد؟

هر روز برای مدتی ساکت و بی صدا بمان . پیام هایی که باید به صورت هجومی دل انگیز به مغز آدمی

فرو باریده می شوند همگی از عوالم بهشتی آمده اند و درست به مانند یک رشته مکالمات تلفنی با یک سیم معنوی است. اغلب این سیم ارتباطی ،با هزاران خش خش عجیب که ناشی از بی اعتقادی یا ناباوری و یا حتی متاسفانه ارتکاب به انواع گناهان است ، خدشه دار می شود. آن وقت با نهایت تاسف ،بسیاری از این مکالمات و پیام های مهم روحانی از دست می روندو این روح توست که این امتیاز بزرگ را از دست داده است تا به یک رشته حقایقی که مورد نیازش بوده دست یابد ....... پس برای آن که تا اندازه زیادی از میزان نابود شدن چنین پیام هایی بکاهی ،روزانه خود را برای مدتی در سکوت و خلوتی جانانه و جان بخش محصور کن و به اندیشیدن درباره خدا و عالم هستی و یا تفکر درباره انجام دادن انواع کارهای نیک و خداپسندانه اقدام کن و بدیهی است که این حالت خلوت دل ،باید جدای از دعاها و نیایش های روزانه و شبانه تو باشد .... دخترم امیدوارم برای شنیدن این گونه الهامات غیبی خودت را آماده کنی.

نامه روز هفتم

دخترم سخن و مطلبی بگو یا کار محبت آمیزی به انجام رسان . همان در قالب یک معجزه به وقوع می پیوندد . در حالی که هرگز تو نمی دانی و حدس هم نمی زنی که این سخن و عمل ، ممکن است کل هستی و طبیعت را دستخوش دگرگونی و دگردیسی و تحولی کامل کند.

دخترم حضور داشتن در عالم خاکی ، مسئولیت بسیار خطیر و سختی است . سعی کن ماموریت خود را با اخلاص تمام انجام دهی و خداوند را از خودت راضی کنی.

عزیزم، از ژرفنای وجودت درخواست کن که خدای متعال در همین روز و لحظه " راهنمایی روحانی" برایت نازل کند تا در کنارت حضور پیدا کرده و شیاطین را از تو دور سازد.

تلاش کن با خدای مهربان وارد ارتباط صمیمانه ای شوی و حضور خدا و فرشتگان و ارواح صالح را در اطرافت احساس کنی . برای مثال بگویی : ای عزیزان از عالم بهشت به سوی من بیایید و دستم را بگیرید . به یاری ام برخیزید و بر وجودم تسلط یابید و نگذارید کاری ناشایست از من سر زند یا این که پیوسته از خدا بخواهی که تو را از بندگان مخصوص خود گرداند. هرگز ممکن نیست که خدای متعال به دعوت تو پاسخ رد دهدو یا در توصیفی مجازی ،به کسانی که به او نیازمندند پشت کند.

به هر کار خودت در زندگی ، رنگ خدایی بزن . دین را در زندگیت حل کن همچون شکر در چای . دینت را محدود به خواندن نماز و گرفتن روزه نکن و کوچکترین کاری که می کنی بگو برای رضای خداوند قربتا الی الله .  قربان تو نفسم.

نامه روز هشتم.

دخترم موسیقی عالم بالا هرگز به گوش فرد زمینی نرسیده به همین خاطر است که موسیقی زمینی برای گوش های فانی ،رضایتبخش و مایه خشنودی است. اما اگر همین گوش های فانی ،این امکان را یافتند که موسیقی عالم بالا را بشنوندو دریابند که از چه ماهیت خارق العاده ای برخوردار است آن هنگام روح از بدنشان پر می کشد . موسیقی آسمانی و بهشتی بسیار وسیع و دلگشاست . خداوند قسمتت کند .

فکر می کنم اگر موسیقی زمینی غیر مجاز را ندیده بگیریم می توانیم از  آن موسیقی بهره مند شویم.

دخترکم شگفتی های عالم بالا بسیار گسترده ترو وسیع تر از عجیب ترین صحنه ها و وقایع باشکوه موجود در کره خاکی است . دیدگان انسان به عمد بسته باقی مانده است تا آنچه را که ذهن محدود ما یارای درک آن را ندارد ، نتواند ببیند . زیرا در غیر این صورت ،تو از انجام دادن تمام وظایف روزانه ات در این عالم خاکی دست می کشیدی و آرزو می کردی که هر چه زودتر به عالم باقی بشتابی و دیگر در این بعد زمینی درنگ نکنی.

نامه روز نهم

دخترم به تجربه و مطالعات مکرر به این مطلب رسیده ایم که تمام الهامات غیبی و مهم به برخی افراد ، در سحرگاهان بوده است . به قول معروف سحر خیز باش تا کامروا باشی . امیدوارم خودت را از انرژی های مثبت کاینات در صبحگاه بتوانی بهره مند کنی . وقتی جسم پر انرژی تری داشته باشی ، دنیا و آخرت بهتری خواهی داشت و خانواده بهتر و موفق تری.

توصیه می کنم آیه آخر سوره کهف (قل انما ...تا احدا) را جهت بیدار شدن از خواب در هر ساعتی که می خواهی بخوانی و به تجربه رسیده است و البته بیدار شدن در ساعت معین در هر روز،  ساعت ذهنی ناخودآگاهت را هم فعال می کند . اگر می خواهی دختر خوب یا مادر و همسری خوب در آینده باشی یکی از خصوصیات تو قطعا باید سحرخیزی باشد که می توان گفت از عوامل موفقیت محسوب می شود.

تازه می دانستی امام صادق هم فرموده اند:خواب صبح شوم است و رنگ را زشت و دگرگون می سازد .

همانا خداوند ،روزی ها را بین طلوع فجر تا طلوع خورشید تقسیم می کند . بر حذر باشید از آن خواب .

ما برای خوابیدن یک عمر در گورستان فرصت  داریم . این فرصت های مهم و وقت محدود در دنیا را نباید از دست داد.زیرا تلف کردن وقت های ارزشمند و به نوعی اسراف است.

عزیزکم هوشیار و بیدار باش.

نامه روز دهم.

سلامی دلپذیرتر از نسیم بهاری و خوشبوتر از گل‌های کوهساری و گرمتر از چشمه خورشید و روشنتر از سپیده‌دمان به تو تقدیم می‌دارم؛ سلامی برخاسته از پرده جان، سلامی پرورده شور و اشتیاق.

فرزند عزیزم ، هرگاه که پیروز نشدی الزاما شکست هم نخورده ای ، و همین طور در هنگامی نیز که شکست نخورده ای ، نمی توانی معتقد باشی که پیروزی کامل را از آن خود کرده ای ...

می‌خواهم دریا باشی نه حباب، دریا باشی که قطرات سرگردان باران و رودهای بی‌قرار و جوی‌ها و نهرهای بی‌پناه را در سینه خود جای دهی و از الطاف بی‌دریغ خویش همه را بهره‌مند سازی، حباب نباشی که سبک‌مایه و تنگ‌حوصله بوده، از پروا آکنده باشی که فرجام هوا زوال و فناست.

حباب آسا هوای خودنمائی کرد دلتنگم شدم هم صحبت دریا چو ترک این هوا کردم.چو دریا باش که ظاهرش از باطنش بهتر است؛ نه چون حباب که ظاهری آراسته دارد و باطنی خراب، بر باطن تهی خویش پرده از ریا و تزویر کشیده و سر به کبریائی برافراخته است و بدین جهت است که بد‌عاقبت است؛ نسیمی پرده‌اش بدرد و بادی آبرویش ببرد.

می‌خواهم چون شمیم گل‌های کوهستانی باشی که از خود به‌درمی‌رود و به نقطه‌های دور پراکنده می‌گردد تا از عطر خویش دل‌های پریشان را جمع و جان‌های محزون را شاد و شکفته سازد.

فرزندم،
خوب در گناهان گذشته و حال خویش بیندیش و همواره آن را به یاد داشته باش و همواره هراسان و بیمناک باش که کار گناه وخیم است و عاقبتش نامعلوم. اگر تو آن را فراموش کنی، خدا فراموش نخواهد کرد. هر زمان که حالی داری، استغفار کن و از خد آمرزش خواه که پیامبر گرامی با عصمت عظیمش هر روز هفتاد بار استغفار می‌کرد. خوف از گناه علامت ایمان است که پیامبر(ص) به اباذر فرمود: «نشان مؤمن آن ست که اگر گناهی کند چنان هراسان باشد که گوئی در کنار صخره‌ای لرزان قرار گرفته که هر لحظه بیم آن می‌رود که آن صخره عظیم فروغلتد و بر او فروافتد.»

فرزندم،
به خود اجازه هیچ گناهی مده اگرچه خرد و حقیر باشد؛ که هر گناهی مخالفت خداست و مخالفت خدا در هر امر عظیم است و علی(علیه السلام) فرمود: «اشدّ الذنوب ما استخفّ به صاحبه؛ سخت‌ترین گناه گناهی‌ست که گنه‌کار آن را کوچک شمارد.» مگر نه این است که کوه‌های بزرگ از سنگ‌ریزه‌های خرد و دریای بی‌کران از قطرات باران فراهم می‌آید؟

  •  سالهای دراز باید بگذرد تا تو گفته های مرا دریابی، و تا آن روزگار شاید من نباشم!
  • فرزندم، بدان که عاشقی سخت است ولی معشوق بودن از آن سخت تر است، نه این باش و نه آن، هر دو را با هم باش!
  • فرزندم، نزدیک ترین کس به تو کسی است که از سکوتت، حرفهایت را می فهمد و احساست را و اعتقادت را، و تو نیز او را!
  • فرزند عزیزم، تا میتوانی برای همه دل بسوزان و همیشه یادت باشد که : "عبادت به جز خدمت خلق نیست" اما این اصل مهمتر را هم فراموش فراموش نکن: "مهربانی به دیگری آن نیست که به او هر چه خواست بدهی و اجابتش کنی، بلکه خیراندیش و خیرخواهش باش حتی اگر خودش نخواهد...
  • ای ثمره ی یک عمر زندگیم، از دمدمی مزاجانی مباش که با داستانی مصمم می شوند و عزم خود را جزم می کنند و به آیه ی یأسی نا امید می شوند.
  • فرزندم، یا رازهایت را به کسی نگو یا رازداری برای خود انتخاب کن که تو هم رازدار او باشی نه فقط او رازدار تو. و این را هم فراموش نکن که یک راز تا وقتی راز است که بین دو نفر است، به محض اینکه شخص سومی آن را دانست دیگر راز نخواهد بود.
  • فرزند عزیزم، از آنچه اعتیاد دارد اعم از مخدرات، سرگرمی ها، بازی ها و نوشیدنی ها دوری کن، چرا که تا امتحان نکرده ای آزاد و رهایی ولی اگر امتحان کردی در بند می شوی و بیمار.
  • فرزند عزیزتر از جانم، به هیچکس چنان نگاه نکن که از او بالاتری و او از تو پایین تر، بندگان عزیز خداوند زیر قبای خودش پنهانند و جز خودش کسی آنها را نمی شناسد!
  • این نامه را برای تو می نویسم. به تو که آینده منی. به تو که خلاصه آرزوهای ناتمام من و نویدآفرین نسل نوخاسته  فردایی. این تنها چیزی است که می توانم به تو یادگار بدهم و گرانبهاترین گنجی است که می توانم برایت به ارث بگذارم.
   


مطالب مشابه :


نمونه متن های مجری

متن مجری و عوامل هنری جشن تکلیف ـ دبستان یاس نبی(س) ـ اسفند 1389 از سرود صبحگاه مدرسه




راهكارهاي عملي براي توسعه مهدويت در مدارس

lمتن های مجری گری ذکر یک حدیث مهدوی در صبحگاه و آغاز کلاس درس توسط متن های مجری گری.




نمونه ای از نامه هایی به دخترم.

متن ها و کلاس مجری گری. امیدوارم خودت را از انرژی های مثبت کاینات در صبحگاه بتوانی بهره




برچسب :