چرا منشی‌گری و فروشندگی جایگزین مشاغل دستی و هنری شده‌اند؟

چرا منشی‌گری و فروشندگی جایگزین مشاغل دستی و هنری شده‌اند؟

 ارائه از: بی  بی  فزانه  عبدالکریم کارشناس ارشد علوم  اجتماعی

 



چندمین مانتویی است که دختر جوان به تن کرده و درآورده، از اتاق پرو که بیرون می‌آید از دختر فروشنده می‌خواهد نمونه مانتویی که در دست من است را برایش ببرد. فروشنده با بی‌حوصلگی به مادر دختر می‌گوید که او تنها به دست دیگران نگاه می‌کند و توجه‌ای به خواسته خودش ندارد... مادر با برخوردی تند در دفاع از دختر تنها علت این که دخترش 2 ساعت در اتاق پرو تمام مانتوهای موجود در مغازه را امتحان کرده است به گردن عیب و ایراد دوختی در مانتوها می‌اندازد. دختر فروشنده بی‌حوصله تر از آن است که بحث را ادامه دهد. رو به من و با صدایی زیر می‌گوید که این مشتری‌ها حوصله‌اش را سر بردند و صاحب کارش هم بی حوصله‌تر از او گفته یک جوری ردشان کن، بروند...

دختر فروشنده خوش سر و زبان است و ظاهر معقولی دارد و زیبایی‌های خودش را. دیدن دخترانی مانند او امروز در انواع و اقسام مغازه‌ها به عنوان فرشنده امری طبیعی و عادی شده است. آنقدر که منشی‌گری و فروشندگی و کارهایی از این قبیل را مارکی دخترانه زده است. شما هم به وفور آگهی‌هایی که درخواست همکار دوشیزه را پشت در مغازه‌ها نوشته یا اگهی داده‌اند دیده‌اید و دختران بسیاری که تمایل به داشتن چنین شغلی دارند. با تمام بداخلاقی‌هایی که هم از جانب صاحب کار باید تحمل کنند و هم از جانب مشتری. این را اضافه کنید به حقوق پایین این دست شغل‌ها

انگیزه ورود به شبکه اجتماعی عامل اقبال دختران به فروشندگی
بحث این نیست که چرا دختران متمایل به انجام فعالیت کاری هستند و برای فرار از بیکاری و احساس مفید بودن و البته کسب درآمد به شغل‌هایی چون ویزیتوری و فروشندگی پناه می‌برند، اما نکته اینجاست که چنین شغل‌هایی بر خلاف ظاهر آراسته‌شان سرشار از استرس و ناراحتی هستند و مورد مواخذه و حتی پرخاش قرار گرفتن از سوی صاحب کار امری طبیعی در این گونه شغل‌هاست که افراد متقاضی باید به آن تن بدهند. همچنین نمی‌توان چنین شغل‌های خدماتی را در راستای شغل‌های مولد دانست که سودی به حال جامعه دارند. این درحالی است که در گذشته دختران ما برای کسب درآمد و دوری از بیکاری به انواع و اقسام هنرهای سنتی و صنایع دستی روی می‌آورند که برای آن‌ها نوعی هنر نیز محسوب می‌شد.

به گفته یک  جامعه شناس «جامعه در پی صنعتی شدن رو به تولید کالاهای انبوه می‌آورد و ارزش محصولاتی مانند صنایع دستی کمتر می‌شود. علاوه بر این با توجه به این که چنین محصولات هنری به صورت انبوه نیز در کارخانه‌ها و حقوق پایین کارگر در بازار جهانی با قیمت پایین تولید می‌شود برای خانم‌ها مقرون به صرفه نیست که به این کار اشتغال داشته باشند. »

به گفته این جامعه شناس مشکل دیگر عدم تمایل به اشتغال در صنایع هنری فقر فرهنگ کار در جامعه است، به عبارتی در حال حاضر کارهای غیر یدی ارجح هستند و از همین رو افراد درس می‌خوانند تا وارد کارهای غیر یدی شوند. با این اوصاف نیز اگر درآمد مکفی در مشاغل صنایع دستی بود باز این امکان وجود داشت که افراد به اشتغال در این زمینه‌ها اشتغال داشته باشند.

وی وارد شدن به شبکه‌های اجتماعی را انگیزه دیگری برای ورود افراد به مشاغل غیر تخصصی مانند فروشندگی و منشی‌گری عنوان می کند و ادامه می دهد:« اگر برای مشاغلی چون صنایع دستی نیز شبکه‌های اجتماعی طراحی و امکان بروز و مانور برای افراد ایجاد می‌شد افراد برای کار را کارگاه‌های خانگی ترغیب می‌شدند. »

.



شغل‌هایی که به اشتباه منزلت یافتند
دستیابی به پایگاه اجتماعی بهتر و حضور در جامعه شاید یکی دیگر از دلایل اقبال دختران به اشتغال در مشاغل کاذب و دم دستی است.موضوعی که شاید با کمی تعمق قابل حل باشد.
از نظر این جامعه شناس جایگاه و طبقه اجتماعی که از طریق مشاغل بیرون از خانه مانند منشی‌گری به زعم افراد به دست می‌آید اگر چه واقعی نیست اما تا حدی می تواند خواسته درونی افراد را ارضاء کند. از سوی دیگر خانواده، طبقه اجتماعی، سواد اطرافیان و شهری که فرد در آن رشد کرده، باعث شده است کار هنری را رها و به سمت شغل‌هایی چون منشی‌گری برود.


نقش  پنهان رسانه‌ها و آموزش و پروش در بی ارزش کردن هنرهای دستی که روزی مادران ما به آن اشتغال داشتند را نیز نباید دور از نظر داشت؛ صدا و سیمایی که در نشان دادن نقش دختران و زنان هنرمندی که از راه صنایع دستی امرار معاش می کنند کوتاهی کرده و اغلب آنها را از قشر کم درآمد نشان داده است. همچنین در دوران تحصیل از سوی کادر آموزشی اغلب اینگونه عنوان می شد که کسانی که درس نمی خوانند عاقبت باید مانند مادران خود به طور مثال قالی ببافند یا خیاطی کنند! همین امر باعث شد در ذهن محصل ما هنرهای دستی کاری کم اهمیت و متعلق به قشر بی سواد جامعه تلقی شود.

 


مطالب مشابه :


لباس های طرح ایرانی

این لباس از مدل آستین «سمبوسه‌ای» استفاده شده که در لباس‌های سنتی مانتوهای هنری و




چهاراه استانبول به سمت بهارستان دست راست پارکینگ پروانه

در اینجا بیشتر لباس و چیزهای قدیمی فروخته می‌شود و مخاطبانش آدم‌های هنری مانتوهای سنتی




چرا منشی‌گری و فروشندگی جایگزین مشاغل دستی و هنری شده‌اند؟

چرا منشی‌گری و فروشندگی جایگزین مشاغل دستی و هنری مانتوهای سنتی و صنایع دستی




مدل مانتو 2014 کره ای

عکس های جدید بازیگران و رنگ مانتو سال نو 92, سنتی مدل مانتو هنری, مدل مانتوهای




مانتوهای شیک دخترانه سال جدید 2012

مانتوهای شیک دخترانه سال جدید 2012. ( پنجشنبه بیست و پنجم خرداد » مدل های جدید مانتو سنتی




شکست عشقی را از یاد می برید اگر...

اگر هم می خواهید خرید عیدتان کمی سنتی تر و هنری تر نیستند، مانتوهای سنتی متنوع و




برچسب :