اشعاربعضی ازشعرای بردسکن

اشعار زیر از وبلاگ آقای قلی پور گرفته شده است

در تاب و تب توست دل و جانی اگر هست

مشتاق، پر از شوق، پریشانی اگر هست

 

خورشید هم از خانه مهر تو زند پر

هر صبح تماشاگر ایوانی اگر هست

 

دلتنگی بغضی است که ابری شده در خویش

بر پنجره­ات نم­نم بارانی اگر هست

 

از شوق گلاب تو شدن می­پرد آقا

غم از سر هر قمصر کاشانی اگر هست

 

تا هست مرصع­تر از این سلسله ننوشت

در شهر نشابور قلمدانی اگر هست

 

صد سجده به آیات قدومت زده تا توس

پیشانی هر ریگ بیابانی اگر هست

 

ما در خور این خطه و این خاک نبودیم

مدیون شماییم خراسانی اگر هست

مجتبی نظام آبادی (البته ایشان جهت قرائت شعر حضور نداشتند)

...................................................................

تا نقش بست در دل من ابتدای تو                                      

پیچید در تمام اتاقم فضای تو

 

باران گرفت باز دو چشمان عاشقم

در حس و حال عشق زلال صدای تو

 

گفتی که ابر باش ولی شعر گریه کن

گفتم به روی چشم ولی با دعای تو

 

هی می­چکید دانه به دانه کنار هم

هی می­نوشت واژه به واژه برای تو

 

جان می­گرفت از تو غزل واره­های من

پر می­کشید با تو دلم در هوای تو

 

روزی هزار بار غزل هم شوم کم است

ای انتهای شاعریم، ابتدای تو

 

این شعر هم گرفته دلش گریه می­کند

آقا کجاست قافیه ی شانه­های تو؟!

 

حالا کنار دفتر شعرم نشسته است

یک آهوی شکسته دلِ مبتلای تو

 

من هم کبوترت شدم آقا و می­پرم

در امتداد آبی بی­انتهای تو

 

علی مسرور

 ..................................................................................

تو بارانی­ترین چشمان زیبای خراسانی

ز نسل تشنه کامانی و سقای خراسانی

 

تمام چشمه­ ها با نام زیبای تو می­جوشند

تو ای زمزم­ترین کوثر که دریای خراسانی

 

زمین و آسمان­ها گرد خورشید تو می­گردند

فروزان آتش عشق اهورای خراسانی

 

بتاب ای شعله­ی روشنگر جان­های مهتابی

که تو تنها امید و عشق فردای خراسانی

 

همیشه شور و شوق شعر ایرانی خراسان است

شما عرفان و شه بیت غزل­های خراسانی

 

امام عشق نامت فارغ از درد و غمم سازد

شراب پاک و شادی­بخش مینای خراسانی

 

کبوتر نیستند بر گنبدت جان­های بی­تابند

که می­گردند به گردت چون تو مولای خراسانی

 

دلم صد پاره بود وقتی دخیل مرقدت گشتم

یکی گشتم که تو امید تنهای خراسانی

 

بقیع و مکه و قدس و نجف در تربتت جمعند

سفیر کربلا و عشق و زهرای خراسانی

 

تمام سروها گلدسته­های گنبدت هستند

تو نخل باغ پیغمبر و آقای خراسانی

 

غریبانه­ترین آوازمان تقدیم درگاهت

غریبانه­ترین آوا که در نای خراسانی

 

چراغ روشن صد کاروان دلهای بی­تابی

سهیل مشرق و ماه دل­ آرای خراسانی

 

دل لب تشنه­ام آمد به سقا خانه­ی مهرت

کرامت کن شراب عشق که صهبای خراسانی

 

تمام دستهامان کاسه شد در پیش درگاهت

کریمانه­ترین دستان بیضای خراسانی

 

غروبم را نوید صبح بخشیدی به گفتارت

حکیمانه­ترین گفتار لب­های خراسانی

 

هنوز جاری است ردت از مدینه تا به نیشابور

تو باغ لاله­ی خونین صحرای خراسانی

 

معطر کرده نامت سیب سرخ مشهد ما را

معطر سیب پیغمبر که معنای خراسانی

 

نمی­میرد دلم چون عشقتان با او عجین باشد

رضای پاک حق مولا مسیحای خراسانی

 

«احسان ایلخانی»

......................................................................................

نقاره اي دوباره صدا مي كند مرا

از هاي و هوي پوچ رها مي كند مرا

 

با اين صداي دلكش و اين بانك الرحيل

از بود خويش باز جدا مي كند مرا

 

گلدسته هاي پاك حرم چون دو دست دوست

رو سوي آسمان و دعا مي كند مرا

 

همچون سپيده اي به زمان اذان صبح

وقت طلوع غرق ضيا مي كند مرا

 

ماندم غريب و روسيه و بي نوا و زار

اين دل اشاره سوي رضا مي كند مرا

 

چون پا به صحن مي گذارم و مستانه مي روم

اكسير يار باز طلا مي كند مرا

 

با صد هزار درد و الم مي شوم دخيل

تنها طبيب عشق دوا مي كند مرا

 

مرغان زخود بريده به سيمرغ مي رسند

اين جا مقام دوست فنا مي كند مرا

 

«محمد قلي پور»

...........................................................................................

 

خسته از راه می­رسم آقا

کوله­ بار نیاز بر دوشم

می­نشینم کنار حوض طلا

جرعه­ای اشتیاق می­نوشم

 

بوی بال فرشته پیچیده

توی صحن معطرت آقا

آسمان غبطه می­خورد این­جا

به شکوه کبوترت آقا

 

با تو تکذیب می­شود ظلمت

زیر گلدسته­های نورانیت

شوق صیاد دیدنش باشد

آهوی وحشی بیابانیت

 

وسعت سبز دست­هایت را

به گمانم فقط خدا دارد

توی این کنده­کاری حرمت

گوشه­ای از بهشت جا دارد

 

میل دیدار توست می­ریزد

درمن این حس عاشقانه­ی من

شعرهایم همیشه مال شماست

آسمانی­ترین بهانه­ی من

علی­اکبر کریمی

 ...........................................................................................

به پای­بوس تو آقا پیاده می­آیم

گهی فتاده گهی ایستاده می­آیم

 

به زیر پرتو خورشید از کویر ظُلَم

شبانه سوی تو با خانواده می­آیم

 

هوای گرم و عرق برجبین و کوله به دوش

لب ترک شده روی گشاده می­آیم

 

تمام دلخوشیم لحظه زیارت توست

که با امید به عشق و اراده می­آیم

 

تو ثامن­الحجج و حج مستمندانی

منم فقیر و به این حج چه ساده می­آیم

 

تویی امام رئوف و منم غلام ضعیف 

دو مشت واشده، بر سر نهاده می­آیم

 

دلم به مضجع نورانیت گره زده­ام

به مقصدی که دل از دست داده می­آیم

 

طواف کعبه و حج و زیارت تو یکی­ست

به قصد قربت دارالعباده می­آیم

 

رمیده­ام چو غزالی ز ترکش صیاد

پناه بر تو به پایت فتاده می­آیم

 

برای این­که ببویم غبار راه تو را

مسیر راه تو با طول جاده می­آیم

 غلامرضا فدوی


مطالب مشابه :


مراکز آموزش زبان های خارجی در مشهد مقدّس

· آموزشگاه زبان های · آکادمی زبان انگلیسی سفیر. مرکز آقایان: مشهد، بلوار خیام




آگهی استخدام مدرس و کارمند در آموزشگاه سفیر همدان 92

استخدام مشهد; استخدام




اشعاربعضی ازشعرای بردسکن

آموزشگاه راهنمایی شهیدمطهری بردسکن سفیر کربلا و عشق و معطر کرده نامت سیب سرخ مشهد ما




برای نابغه شدن نبوغ لازم نیست (حساب ذهنی)

(مشهد) دبستان آموزشگاه زبان شکوه بیرجند (شعبه اول ): موسسه فرهنگی آموزشی سفیر دانش




بازدید اساتید و مسؤلین آموزشگاه پیام امام(ره) از یگ مدرسه روسی در شهر مسکو

در مقاطع ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه دارد و علاوه بر دروس تخصصی ، زبان آموزشگاه یک زن




خداحافظی سفیر ایران در سوئد جناب آقای اسلامی

با پایان یافتن ماموریت سفیر ایران در ناحیه 4 مشهد مقدس هستم که آموزشگاه حاج




برگزاری مسابقات حفظ و قرائت قرآن در آموزشگاه پیام امام (ره) مسکو

گزارش تصویری از برگزاری مسابقات حفظ و قرائت قرآن کریم در آموزشگاه آموزش زبان عربي




Months of the year

معرفی رستوران ها و کافی شاپ های مشهد. آموزشگاه های مشهد. زبان انگلیسی :




برچسب :