شعری در وصف آقای روا

هرچه اندیشی پذیرای فناست
آنک در اندیشه ام ناید رواست

لیک جانانی که چوپانش رواست
گرگ را آنجا امید و ره کجاست

چون یکی موی سیه کان وصف ماست
نیست بر وی شیخ و مقبول رواست

کی شود پوشیده راز چپ و راست
بر دلی کو در تحیر با رواست

گر تو گویی کان صفا فضل رواست
نیز این توفیق صیقل زان عطاست

گفت گر چه هر سعادت از رواست
زانک هر طالب به مطلوبی سزاست



مطالب مشابه :


شعری در وصف آقای روا

فدائیان عبدالله روا - شعری در وصف آقای روا - ملت عشق از همه دین ها جداست***عاشقان را ملت و مذهب




مصاحبه تبیان با عبدالله روا

مصاحبه تبیان با عبدالله روا از عبدالله روا. رفته بودیم که شعری گفتم و ورق




سلااااااااااااااااااااااااااااااااام

عاشقای داداش گلم عبدالله روا شعری (درخشان انجمن حمایت از عبدالله روا




مصاحبه با تبیان

** من عبدالله روا هستم و رفته بودیم که شعری گفتم و ورق زندگی من را در از شاعر های




برچسب :