تاريخچه روابط ايران و قاره افريقا

رابطه ايران و اتيوپي پس از پيروزي انقلاب اسلامي
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران. اتيوپي يكي از نخستين ممالك آفريقايي بود كه جمهوري اسلامي ايران را به رسميت شناخت‌‎. در دوران جنگ تحميلي نيز اتيوپي بارها و بارها مواضع جنگ‌طلبانه و سلطه‌جويانه عراق عليه ايران را محكوم كرد و بر حقانيت دفاع مردم ايران از مرزهاي خود تأكيد ورزيد.
با گشايش سفارت ايران در آديس‌آبابا و ملاقات‌هاي متعدد مقامات سياسي و اقتصادي دو كشور سطح مناسبات دو جانبه ايران و اتيوپي به گونه شايسته‌اي رشد كرد تا اينكه آقاي ‎تاميرات لاينه‌ نخست وزير قبلي اتيوپي در زمان رياست جمهوري حضرت آيت‌الله خامنه‌اي به تهران سفر كرد. در جريان اين سفر، نخستين قراردادهاي اقتصادي دو کشور در زمينه همكاري‌هاي نفتي، فولاد و مصالح ساختماني به امضا رسيد. البته مناسبات اقتصادي ايران و اتيوپي به تبع روابط سياسي دوجانبه، با بركناري دولت سرهنگ «منگيستو هايله ماريام‌» و روي كار آمدن دولت موقت آقاي «ملس زنادي‌» در اين كشور رشد بيشتري يافت و با شروع دوران رياست جمهوري آقاي «نگاسو گيدادا» بهتر شد، تا اينكه نخستين اجلاس كميسيون همكاري‌هاي مشترک دو كشور در 26 بهمن ماه 1378 در شهر آديس‌آبابا برگزار شد.(4) در جريان اين اجلاس‎، هيات‌هاي نمايندگي تجاري و صنعتي ايران و اتيوپي مصمم شدند تا به منظور شناخت هرچه بهتر طرفين از وضعيت اقتصادي و ظرفيت‌هاي خالي همكاري با يكديگر، نسبت به تبادل اطلاعات بازرگاني و هيات‌هاي كارشناسي بخش خصوصي اقدام كنند.
اندكي بعد آقاي «آشالوهايله‌» رييس اتاق بازرگاني و صنايع و معادن اتيوپي در ديدار با مهندس خاموشي،‎ همتاي ايراني خود در تهران تأكيد كرد كه بانك مركزي اتيوپي براي واردات مواد شيميايي و منسوجات و ماشين آلات از ايران، اسناد اعتباري تجار اتيوپيايي را تأييد خواهد كرد. با اعطاي اين تسهيلات، نخستين محموله کاميون‌هاي ولوو‎F12‎  شامل 50 دستگاه كاميون ساخت شركت ايران كاوه به ارزش 3/5 ميليون دلار به اتيوپي صادر شد. از سوي ديگر، دو كشور ارتباطات تجاري خود را در مورد خريد ساير اقلام مانند خشكبار، فرآورده‌هاي نفتي، مواد آلي، فرآورده‌هاي غذايي و مصنوعات فلزي توسعه دادند.
دومين اجلاس كميسيون همكاري‌هاي مشترک ايران و اتيوپي  در دي ماه 1380 در تهران برگزار شد و در خلال آن يادداشت تفاهم همكاري‌هاي علمي و فني دو كشور به امضا رسيد. بر اساس اين يادداشت تفاهم‌ها، ايران و اتيوپي متعهد شدند که در زمينه كشاورزي، دامپزشكي، راديو و تلويزيون، بهداشت و درمان، توسعه جهانگردي، تشويق سرمايه‌گذاري گردشگري و بانكداري با يكديگر همكاري كنند. از سوي ديگر، كارشناسان دو طرف موظف شده‌اند که راهكارهاي همكاري دوجانبه براي احداث كشتارگاه‌هاي صنعتي و صنايع پايين دستي، طراحي كارخانه‌هاي نيشكر، پودر شير و آب پنير و همچنين، خط صنعتي نمك طعام و استحصال روغن از دانه‌هاي گياهي را مورد ارزيابي قرار دهند.
اقلامي از قبيل، لوازم و ظروف پلاستيكي، قير، موم، پارافين، گوگرد، پارچه، مخمل، بيسكويت و آدامس، لبنيات، سيم ظرفشويي، كشمش، برگه زردآلو، خشكبار، مبلمان چوبي، رزين، شيشه، فولاد ممزوج، كفش‌هاي ضد آب، ساچمه خودكار، ماشين‌آلات و قطعات يدكي، فنر، قلاب، چنگک و ساير مصنوعات فلزي مهمترين توليدات ايراني بوده‌اند كه به اتيوپي صادر شده‌اند.
در اين مدت حجم واردات ايران از اتيوپي  ناچيز بوده و بيشتر شامل برخي قطعات ماشين‌آلات و خودرو شده است. در نظر است كه دو كشور علاوه بر تقويت مناسبات اقتصادي گذشته بايد براي توسعه صادرات خدمات فني و مهندسي، به ويژه در زمينه سدسازي، راهسازي، احداث نيروگاه‌هاي مختلف، زه‌کشي انهار،كشاورزي و توسعه سازه‌هاي فلزي گام‌هاي جدي‌تري را بردارند‎.
روابط فرهنگي دو كشور نيز به قرن هفدهم ميلادي بر مي‌گردد كه تجار ايراني با كشور اتيوپي همواره در داد و ستد بودند و در الفاظ و گويش مردم اين كشور يعني زبان امهري – زبان رسمي كشور اتيوپي – بعضاً لغات فارسي مشاهده مي‌شود.(5)
در كتابهاي تاريخي اتيوپي نمونه‌هاي زيادي از حضور ايرانيان در شهرهاي مهم كشور اتيوپي مثل هرار(haraar)، ديره داوا (direh-dava) ذكر گرديده كه نشان مي‌دهد مراودات تجاري و فرهنگي فراواني در قرون گذشته ميان دو كشور جريان داشته است. به عنوان مثال يك كرگدن در قرن هفدهم ميلادي توسط حاكم وقت اتيوپي به حاكم اصفهان اهداء شده است.
در واقع گرچه دولت «هايله ماريام» در سياست خارجي طرفدار جمهوري اسلامي ايران بود، ولي به سفارت ج.ا.ا در اتيوپي اجازه فعاليت فرهنگي چنداني نمي‌داد.
در سال 1989 ميلادي بنا به پيشنهاد جمهوري اسلامي ايران، اولين يادداشت تفاهم فرهنگي ميان دو كشور به امضاء رسيد و در همين زمان بود كه بخش فرهنگي سفارت جمهوري اسلامي ايران در اتيوپي رسماً تأسيس و فعاليت خود را آغاز نمود.

روابط دو كشور پس از سقوط حكومت هايله ماريام
پس از سقوط حكومت «هايله ماريام» در اتيوپي و با روي كار آمدن دولت انتقالي در اتيوپي در سال 1991، مجدداً رابطه دو كشور با تغييراتي نسبتاً مثبت  مواجه گرديد؛ چراكه دولت انتقالي جديد با اعلام آزادي فعاليت مذهبي و دموكراسي، عملاً فضا را براي همه كشورها از جمله جمهوري اسلامي ايران براي فعاليت بيشتر باز نمود.
دومين يادداشت تفاهم فرهنگي با دولت فدرالي جديد در سال 2000 ميلادي با طرف اتيوپيائي به امضاء رسيد. مواضع مشترك دو كشور در قبال تحولات جهاني، كمك ايران به قحطي زدگان اتيوپي، وجود بيش از بيست ميليون مسلمان در اتيوپي و نحوة همكاري‌هاي دو كشور در جنبش عدم تعهد موجب گرمي رو به تزايد روابط دو جانبه و تأسيس سفارت اتيوپي در تهران شد. مقامات اتيوپي بارها مدعي شده‌اند كه تأسيس سفارت اتيوپي در تهران براي آنها آنچنان اهميت داشت كه دولت اين كشور براي تأمين بودجة تأسيس سفارت در تهران، نمايندگي‌هاي خود در پراگ، آتن و كينشازا را تعطيل كرده‌اند. روابط جمهوري اسلامي ايران و اتيوپي هم اكنون در سطح سفير برقرار و سفارتخانه‌هاي دو كشور در تهران و آديس‌آبابا داير است.

آفريقاي جنوبي
ايران و آفريقاي جنوبي پيش و پس از انقلاب
آفريقاي جنوبي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي به دليل گرايشات نژادپرستانه و همسوئي با آمريكا و غرب، داراي مناسبات گسترده با رژيم سلطنتي ايران بود و 90 درصد از نفت مورد نياز خود را از ايران تأمين مي‌كرد. يكي از اقدامات مهم ايران پس از پيروزي انقلاب، قطع روابط - بويژه صدور نفت - به آفريقاي جنوبي بود. اين سياست در راستاي مبارزه و مخالفت با آپارتايد و حمايت از مبارزات ضد نژادپرستانة مردم آفريقاي جنوبي اتخاذ شد.(6)
بعد از پيروزي مبارزات مردم و آفريقاي جنوبي عليه نژادپرستي و لغو آپارتايد، جمهوري اسلامي ايران و دولت غير نژادي آفريقاي جنوبي به رهبري «نلسون ماندلا» روابط سياسي خود را از تاريخ 20 ارديبهشت 1373 آغاز كردند و سفارت ايران در پرتوريا افتتاح گرديد. قائم مقام وزير امور خارجه نيز در رأس يك هيأت بلندپايه در مراسم تحليف ماندلا شركت كرد.

روابط سياسي و اقتصادي دو کشور كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي و مخالفت‌هاي ايران با سياست‌هاي نژادپرستانه دولت پرتوريا به طور کامل قطع شده بود، با روي کارآمدن دولت آقاي نلسون ماندلا و پايان سياست‌هاي نژادپرستي در اين کشور از سر گرفته شد و به سرعت رشد کرد‎. آقاي هاشمي رفسنجاني در سال 1375به عنوان نخستين رييس‌جمهوري‌اسلامي ايران از اين کشور ديدار کرد و آقاي نلسون ماندلا نيز بازديد طولاني مدتي از جمهوري اسلامي ايران داشت‌‎. اين تحركات توسعه همكاريهاي اقتصادي دو كشور را در پي داشت.
برقراري خطوط منظم حمل بار دريايي از بندرعباس به بندر دوربان توسط ناوگان کشتيراني جمهوري اسلامي ايران از دستاوردهاي مهم در عرصه همكاريهاي اقتصادي بود.(7) اگرچه ارتباطات هوايي دو کشور هنوز به ‌طور مستقيم برقرار نشده و عمده سفرهاي هوايي از طريق امارات متحده عربي صورت مي‌پذيرد. حجم مبادلات تجاري بين دو کشور از 11/3 ميليون دلار در سال 1374، به بيش از 106 ميليون دلار در سال 1379 افزايش يافت البته کماکان پتانسيل‌هاي بسياري براي تقويت مناسبات بازرگاني دوجانبه، به ويژه در بخش فعاليت‌هاي فني و مهندسي، راهسازي و انتقال تجربيات صنعتي وجود دارد.
ششمين اجلاس كميسيون مشترك دو كشور نيز در سال 1380 با حضور وزير امور خارجه آفريقاي جنوبي در تهران برگزار گرديد.
از اتفاقات مهم روابط دو كشور مي‌توان به سفر آقاي خاتمي رئيس جمهور به پرتوريا در سال 1377 جهت شركت در اجلاس سران غيرمتعهدها و سفرهاي جداگانه وزراي امورخارجه، معادن و فلزات، نفت، ارتباطات و فناوري اطلاعات و مسكن و شهرسازي ايران به آفريقاي جنوبي اشاره نمود. در جريان اين سفرها سيزده موافقتنامه سياسي، اقتصادي، تجاري و فرهنگي بين دو كشور امضا شده است.(8) به نظر مي‌رسد که آفريقاي جنوبي به لحاظ موقعيت خاص جغرافيايي و عضويتش در سازمان جهاني تجارت مي‌تواند دروازه خوبي براي ورود کالاهاي ايران به بازار جنوب آفريقا باشد. انتقال خطوط توليد برخي از مصنوعات ايران که در کشورهاي همسايه آفريقاي جنوبي خريدار مناسبي دارد، مسأله هزينه نقل و انتقال و زمان ارسال کالا به جنوب آفريقا را نيز حل مي‌کند. از ديگر سو، موقعيت ويژه جغرافيايي ايران در حاشيه خليج فارس و همسايگي با جمهوري‌هاي تازه استقلال يافته آسياي ميانه، زمينه عبور توليدات آفريقاي جنوبي از طريق ايران به بازارهاي مذکور را فراهم مي‌کند. در حال حاضر روابط دو كشور در سطح سفير برقرار بوده و سفارتخانه‌هاي طرفين در تهران و پرتوريا دائر مي‌باشند. 

زامبيا 
تحولات ارتباط قبل و بعد انقلاب 
قبل از پيروزي انقلاب اسلامي به دليل وجود روابط حسنه بين رژيم سلطنتي ايران و رژيم نژادپرست آفريقاي جنوبي كشورهاي خط مقدم جبهة مبارزه با آپارتايد به رهبري زامبيا از برقراري روابط سياسي با رژيم پهلوي خودداري مي‌كردند. لذا در اين دوران دو كشور فاقد روابط سياسي بودند. البته دولت زامبيا هيأت‌هايي را جهت متقاعد ساختن ايران براي توقف فروش نفت به افريقاي جنوبي به تهران اعزام مي‌نمود و تلاش داشت با قطع رابطة رژيم سلطنتي شاه با آفريقاي جنوبي طرح انزواي اين رژيم را عملي سازد اما همواره اين هيأت‌ها با سردي مقامات ايراني رو به رو مي‌شدند. حتي يك بار وقتي فرستاده آقاي كنت كائوندا در جده منتظر دريافت ويزاي ايران بود به وي پيغام داده شد كه اگر براي تفريح به تهران مي‌آييد. بلامانع است اما اگر براي مذاكره در مورد عدم فروش نفت به رژيم پرتوريا قصد سفر داريد بهتر است به زامبيا مراجعت نماييد؛ چرا كه جواب ايران منفي مي‌باشد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي دولت زامبيا از اولين كشورهائي بود كه انقلاب اسلامي ايران را به رسميت شناخت و از توقف فروش نفت ايران به آفريقاي جنوبي استقبال كرد.

با شروع جنگ تحميلي به دليل موضعگيري‌هاي يك جانبه و غير منصفانه زامبيا كه ناشي از روابط ديرينة اين كشور با عراق و دوستي كنت كائوندا با صدام حسن بود، ايجاد رابطة سياسي بين دو كشور ممكن نگرديد. ضرورت برقراري رابطه سياسي بين ايران و زامبيا در سال 1366 به هنگام سفر حضرت آيت‌الله خامنه‌اي رئيس جمهور وقت به زيمبابوه جهت شركت در اجلاس كشورهاي عدم تعهد و به دنبال ملاقات آقاي كائوندا با ايشان مورد تأكيد قرار گرفت.
به دنبال پي‌گيري نتايج اين سفر در نيمه اول سال 1367 روابط سياسي بين دو كشور برقرار گرديد و مؤلف به عنوان كاردار موقت جهت تأسيس نمايندگي عازم لوزاكا گرديد. نمايندگي جمهوري اسلامي ايران در زامبيا در تاريخ 67/2/15 رسماً فعاليت خود را در اين كشور آغاز نمود. ديري نگذشت كه به دنبال فعاليت‌هاي مستمر نمايندگي مواضع دولت زامبيا در قبال جنگ تحميلي تعديل گرديد و رئيس جمهور اين كشور در دو نوبت در اجلاس‌ سازمان وحدت افريقا و جنبش عدم تعهد از مواضع خود در قبال جنگ تحميلي ابراز تأسف كرد. با پذيرش قطعنامه 598 توسط جمهوري اسلامي ايران رژيم زامبيا پشتيباني خود را از مواضع صلح طلبانه ايران اعلام كرد و از دولت عراق خواست مفاد اين قطعنامه را به مورد اجرا گذارد.

ديدار نخست وزير زامبيا از ايران
متعاقب اين تحولات در سال 1368 آقاي ماليجاماشا كه نخست وزير زامبيا در رأس يك هيأت عالي‌رتبه به ايران سفر نمود و مورد استقبال آقاي حبيبي معاون اول رئيس جمهور قرار گرفت. در اين سفر يك يادداشت تفاهم امضا شد كه پايه همكاري‌هاي بعدي قرار گرفت. در اين سال آقاي دكتر ولايتي وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران و آقاي شيخ الاسلام معاون وزارت امور خارجه نيز به طور جداگانه زامبيا را مورد بازديد قرار دادند.

ديدار رئيس مجلس ملي زامبيا از ايران
در اوائل سال 1369 آقاي موليكيتا رئيس مجلس ملي زامبيا در راس يك هيآت پارلماني عازم تهران شد. رئيس وقت مجلس شوراي اسلامي ميزبان آقاي موليكيتا بود. در اين سفر مجلسين با تشكيل يك گروه دوستي پارلماني موافقت كردند. بعد از اين سفر يك هيأت پارلماني به سرپرستي آقاي روحاني‌نيا رئيس وقت كميسيون نهادهاي انقلابي مجلس شوراي اسلامي از زامبيا ديدن نمود. در اين سال آقاي محلوجي وزير معادن و فلزات جمهوري اسلامي ايران در رأس هيأتي به زامبيا سفر كرد. اين هيأت طي سه روز اقامت و ملاقات با رئيس جمهور، نخست وزير و معاون رئيس جمهور زامبيا، موفق شد از معادن مس در منطقه كاپربلت بازديد نمايد. در پايان سفر يادداشت تفاهم كميسيون مشترك و همكاري‌هاي معدني بطور جداگانه به امضا رسيد. پس از اين سفر ده نفر از كارشناسان وزارت معادن و فلزات جهت آشنايي با صنايع مس و آموزش فني به زامبيا سفر كردند.
به دنبال اشغال كويت به وسيله عراق، زامبيا كه مشتري نفت كويت بود با مشكل جدي مواجه گرديد لذا در اوائل سال 69 آقاي هائيمبه وزير نيروي زامبيا عازم ايران شد. در اين سفر اولين قرارداد فروش نفت به زامبيا بين دو كشور منعقد گرديد و يك محموله نفت نقداً از ايران خريداري شد. متعاقب اين سفر يك هيأت كارشناسي ايراني جهت بررسي وضعيت پالايشگاه نفت زامبيا عازم آن كشور شد و گزارش كارشناسي خود را تسليم وزارت نيروي زامبيا نمود. در اين سال وزير دفاع زامبيا در رأس يك هيأت نظامي وارد ايران شد و پس از مذاكره با مقامات ايراني و بازديد از صنايع دفاعي زمينه همكاري‌هاي في‌مابين فراهم آمد.

دستاوردهاي سفر وزير صنايع زامبيا به ايران در سال 1369
سفر آقاي چونگو وزير صنايع و بازرگاني زامبيا به ايران در سال 1369 منجر به تشكيل اولين كميسيون مشترك همكاري‌هاي اقتصادي دو كشور گرديد. وزارت صنايع ايران نيز به عنوان رئيس ايراني كميسيون مشترك تعيين شد. در اين سال هيأت‌هاي متعدد ديگري نيز مبادله شدند كه از آن ميان سفر آقاي شيري رئيس فدراسيون ورزشي نيروهاي مسلح ايران و اهداي دويست هزار كواچا به فدراسيون نيروهاي مسلح زامبيا قابل ذكر است.
در اين دوران پيامهاي متعددي بين رؤساي جمهوري دو كشور به مناسبت‌هاي مختلف مبادله شد. آقاي كائوندا به هنگام ارتحال حضرت امام خميني(ره) به همراه نخست وزير و ديگر مقامات بلندپايه كشور جهت امضاي دفتر يادبود در نمايندگي جمهوري اسلامي ايران حضور يافت. وي همچنين به مناسبت حادثه مصيبت بار زلزله استان‌هاي زنجان و گيلان ضمن ارسال پيام جهت همتاي ايراني خود، شخصاً جهت امضاي دفتر يادبود در نمايندگي حاضر شد.
در سال 1368 روابط دو كشور به سطح سفير ارتقا يافت و مؤلف به عنوان اولين سفير جمهوري اسلامي ايران در زامبيا منصوب شد و سفير زامبيا در مصر نيز در ايران اكرديته گرديد. جنگ خليج فارس موجب نزديكتر گرديدن دو كشور شد. طي اين دوران علاوه بر ملاقات‌هاي آقاي دكتر ولايتي وزير امور خارجه با وزير امور خارجه زامبيا در نيويورك، آقاي كائوندا نيز چندين پيام كتبي و شفاهي جهت آقاي هاشمي رفسنجاني رئيس جمهوري ايران ارسال نمود. پس از فروپاشي اتحاد جماهيرشوروي و شروع فعاليت‌هاي سياسي جهت استقرار نظام چند حزبي در زامبيا روابط دو كشور دچار ركود گرديد.
كائوندا يكي از با سابقه‌ترين مبارزان ضد استعمار و نژادپرستي و سياستمداري خوش‌نام، باتجربه و اصول‌گرا به شمار مي‌رفت. چند سالي نيز زامبيا رئيس كشورهاي خط مقدم و از رؤساي دوره‌اي سازمان وحدت آفريقا بود. زامبيا در اين دوره با اسرائيل و افريقاي جنوبي رابطه نداشت و سياست مستقلي را در قبال ابرقدرت‌ها اعمال مي‌كرد. ولي زامبياي امروز اعتبار جهاني و موقعيت منطقه‌اي سابق را فاقد است و از ثبات سياسي، اقتصادي لازم برخوردار نيست با اين وجود زامبيا به عنوان يك كشور افريقايي با موقعيتي استراتژيك بايد مورد توجه قرار داشته باشد و با شرايطي كه منافع جمهوري اسلامي ايران را تأمين كند تجديد رابطه با آن كشور مي‌تواند مد نظر باشد.

اقدامات انجام شده در زمان فعاليت سفارت جمهوري اسلامي ايران در لوزاكا
طي دوران كوتاه فعاليت سفارت جمهوري اسلامي ايران در لوزاكا، تلاشهاي زيادي براي ايجاد روابط اقتصادي صورت پذيرفت كه نتيجه آن امضاي چندين يادداشت تفاهم اقتصادي، تشكيل كميسيون مشترك همكاري‌هاي اقتصادي و برپايي اولين و دومين اجلاس اين كميسيون در تهران و لوزاكا، اعزام ده تن از كارشناسان وزارت معادن و فلزات به زامبيا جهت آموزش، فروش يك محموله نفتي به زامبيا، اعزام كارشناسان وزارت نفت به زامبيا جهت بررسي وضعيت پالايشگاه اين كشور، شركت زامبيا در نمايشگاه بين المللي تهران در سال 1367 و شركت جمهوري اسلامي ايران در نمايشگاه بين المللي زامبيا در سال 1371، تأسيس نمايندگي شركت داروئي داروپخش در لوزاكا و بازديد هيأت‌هايي از بخش خصوصي ايران از زامبيا بود. اين فعاليت‌ها به دليل قطع رابطه دو كشور نيمه تمام ماند. اگر چه دولت زامبيا مانعي براي ادامه همكاري اقتصادي بخش‌هاي اقتصادي دو كشور فراهم نياورد.
جمهوري اسلامي ايران در مقاطع مختلف با اهداي قرص‌هاي ضد مالاريا، داروهاي ضد وبا و ديگر محموله‌هاي درماني رسالت انساني خود را در قبال مردم زامبيا به انجام رسانيد. اعزام پزشكان ايراني در دو نوبت به زامبيا جهت آموزش كارشناسان بهداشت اين كشور و اعطاي دويست پمپ سمپاش براي مبارزه با پشه مالاريا نيز در راستاي اجراي سياست نوع دوستانه ايران بود.

اقدامات فرهنگي في مابين
تأسيس نمايندگي سازمان تبليغات اسلامي تحت عنوان مركز اسلامي زامبيا كه وظيفه تعليم و ترويج اسلام و نزديك ساختن فرهنگ‌هاي مردم دو كشور را داشت نيز از جمله اقدامات فرهنگي محسوب مي‌گردد. سفارت جمهوري اسلامي ايران با ارسال نشريات و كتب فارسي جهت ايرانيان علاقه‌مند، وظيفه خود را در قبال هموطنان خود ادا مي‌نمود.
برگزاري نمايشگاه‌هاي فرهنگي به مناسبت‌هاي مختلف، برپايي مراسم اعياد و عزاداري‌هاي مذهبي، برگزاري مراسم دعاي كميل براي شيعيان، ارتباط با انجمن‌هاي اسلامي و دانشجويي، شركت مستمر در نماز جمعه از فعاليت‌هاي فرهنگي بود كه به طور مستمر صورت مي‌پذيرفت.
سفارت جمهوري اسلامي ايران همچنين با همكاري سازمان تبليغات اسلامي و دانشگاه علوم اسلامي رضوي مشهد تعدادي از دانشجويان اين دانشگاه را براي تكميل زبان انگليسي در زامبيا پذيرفت و امكانات لازم براي آموزش سه ماهه تا يك سالة آنان را فراهم نمود. دردوران فعاليت سفارت تعداد هفت نفر از اين دانشجويان به زامبيا اعزام شدند و در كنار فعاليت‌هاي فرهنگي زبان انگليسي خود را تقويت نمودند. اين سفارت در مقاطع مختلف با اهداي كتب علمي به دانشگاه‌هاي زامبيا و كتابخانه‌هاي عمومي، اين مراكز را جهت ارتقاي دانش اعضاي خود مساعدت نمود.
به رغم شمار اندك مسلمانان، زمينه‌هاي فعاليت فرهنگي در جامعه زامبيايي و تعليمات اسلامي وجود دارد. مشتركات زيادي بين مذاهب بومي قبيله‌هاي زامبيايي و تعليمات اسلامي وجود دارد.
مردم زامبيا به طور سنتي خداي ازلي و ابدي را مي‌پرستيدند و از پذيرش تثليث مسيحيان روي گردان هستند. نفوذ مسيحيت در اين كشور نه به لحاظ تعاليم انجيل بلكه بخاطر فعاليت‌هاي عمراني و رفاهي كليسا بوده است.لازم است پس از انجام مطالعات دقيق و شناخت لازم از جامعة فرهنگي زامبيا فعاليت‌هاي فرهنگي را در مقاطع مختلف به منصة اجرا رسانيد.(9)

روند روابط بين دو كشور پس از به قدرت رسيدن چيلوبا
روابط ديپلماتيك ايران و زامبيا كه در دوران حكومت غير متعهد «كنت كائوندا» گسترش روز افزوني داشت پس از به قدرت رسيدن رژيم غربگراي «چيلوبا» دچار بحران شد. سرانجام رژيم زامبيا تحت فشار قدرت‌هاي خارجي به ويژه آمريكا و اسرائيل روابط خود را با جمهوري اسلامي ايران در اسفند 1371 بطور يك‌جانبه قطع كرد. دليل ارائه شده از سوي دولت زامبيا كمك مالي ايران به «يونيپ»، حزب مخالف دولت زامبيا – براي سرنگوني  بود. حدود يك ماه پس از قطع رابطة دو كشور «ورنون موانگا» وزير امور خارجة زامبيا در يك مصاحبة مطبوعاتي به چاپ رسيده در روزنامة «تايمز» اعلام كرد نتيجة تحقيقات نشان داده است كه ايران در حمايت از حزب «يونيپ» نقشي نداشته است.
همزمان با اعلام قطع رابطة زامبيا با ايران، يكي از نمايندگان مجلس ملي زامبيا به نام «بادات» در جلسة علني مجلس از وزير امور خارجه سؤال كرد كه اين تصميم از سوي اسرائيل اتخاذ شده است يا دولت زامبيا؟ خبر اين مطلب كه از شبكة سراسري راديو و تلويزيون زامبيا پخش شد مؤيد دست‌هاي پنهان در پشت ماجرا بود. اين سؤال بارها در مقاطع مختلف از سوي خبرنگاران مطرح شد.
مجلة ماهانة «افريكن ايونتس» در مارة آوريل 1993 خود طي مقاله‌ا‌ي تحت عنوان: SHADOWY GAME  قطع رابطة زامبيا با ايران و عراق را بررسي كرد و در بخشي از آن نوشت: يك ديپلمات ارشد اسرائيل مقيم نايروبي در كنيا، دولت زامبيا را تهديد كرده بود كه اگر روابط محكم اين كشور با ايران و عراق قطع نشود پرداخت وام ده ميليون دلاري به زامبيا به حالت تعليق درخواهد آمد.
مي‌توان علت اصلي قطع رابطه زامبيا با ايران را مشكلات اقتصادي اين كشور و نياز مبرم به دريافت وام از كشورهايي نظير آمريكا و همچنين خصومت آمريكا و اسرائيل با جمهوري اسلامي ايران و سياست منزوي ساختن ايران در جامعة بين الملل دانست.

مصر
سير تاريخي تحولات از زمان ظهور اسلام تا زمان انقلاب 
پس از ظهور اسلام، رابطه بين دو ملت وارد مرحله جديدي شد و دولت‌هاي وقت ايران، مصر را از منظر «دروازه ورود اسلام به آفريقا و غرب» نگاه كرده‌اند. سال‌هاي اواسط نيمه اول قرن هفتم ميلادي (برابر با اولين سال‌هاي تاريخ هجري) دوره رشد نفوذ و بسط سرزمين‌هاي قلمرو اسلامي بود. بدين ترتيب مصر در زمان خلافت عمر به دست عمر وعاص از دست ايرانيان و يونانيان خارج شد و به تصرف اعراب مسلمان درآمد.(10) در دوره  قاجاريه (سال 1848 ميلادي)، دولت وقت ايران تصميم گرفت در هر يك از شهرهاي ممالك عثماني كه داراي منافع تجارتي است، كنسولگري ايجاد نمايد و 8 سال پس از اين تصميم، يعني در سال 1855 ميلادي، براي اولين بار مبادرت به اعزام يك مأمور موقت به عنوان «مصلحت گذار» از استانبول به قاهره نمود. درسال 1921، سركنسولگري ايران در قاهره تبديل به سفارت گرديد. عليرغم مناسبات خانوادگي كه در اين زمان ميان پادشاهان دو كشور وجود داشت، روابط سياسي ميان دو كشور در سال 1960 و به دنبال برقراري رابطه سياسي بين ايران و رژيم اشغالگر قدس، قطع شد.(11) اما در پي درگذشت جمال عبدالناصر درسال 1970، پروتكل برقراري روابط ميان ايران  و مصر امضا شد.

به دنبال مرگ جمال عبدالناصر، انور سادات جانشين وي گرديد. انورسادات به تدريج از سياست‌هاي ناسيوناليستي عبدالناصر عدول كرد و بالاخره در سال 1979 (سال پيروزي انقلاب اسلامي ايران) با بزرگترين خطر جهان اسلام يعني رژيم صهيونيستي قرارداد كمپ ديويد را امضا نمود.

تحولات دو كشور پس از انقلاب و علل قطع ارتباط دو كشور
پس از پيروزي انقلاب اسلامي مناسبات سياسي دو كشور به دليل امضاي قرارداد كمپ ديويد در سال 1979 و به دنبال صدور فرمان حضرت امام خميني (ره) به وزير خارجه وقت ايران، قطع گرديد. عوامل ديگري نيز در تيرگي مناسبات في‌مابين دو كشور نقش داشتند كه عبارتند از:
1- پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، دولت مصر به شاه معدوم پناه داد و پس از مرگش اجازه دفن وي را در داخل كشور مصر داد.
2-به دنبال تجاوز عراق به خاك جمهوري اسلامي ايران، مصر با تمام توان در كنار عراق ايستاد.
3- پس از آنكه انورسادات با امضاي قرارداد كمپ ديويد، به دست خالد اسلامبولي ترور شد، جمهوري اسلامي ايران يكي از خيابان‌هاي شهر تهران را به نام خالد اسلامبولي نامگذاري كرد.
4-حمايت مصر از ادعاهاي امارات بر سر جزاير سه‌گانه ايراني.
5- تلاش مصر براي حضور و گسترش نفوذ امنيتي خود در منطقه خليج فارس كه با مخالفت جدي جمهوري اسلامي ايران روبه رو گشت.
6- خوف مصر از همكاري ايران با جنبش اسلامي مصر و … در پي پايان يافتن جنگ تحميلي عراق عليه ايران، مصر در مرحله اول در جهان عرب با مشكل افزون طلبي‌هاي عراق مواجه شد و در مرحله بعدي كه با اشغال كويت آغاز شد، با مرزبندي‌هاي جديد سياسي مواجه گرديد، اين موضوع قاهره را وا مي‌داشت در جهت تغيير هم‌پيمان‌هاي منطقه‌اي خود گام بردارد. از اين رو با توجه به جايگاه جمهوري اسلامي ايران در منطقه و نقش آن در تحولات جهاني و منطقه‌اي، مصر را بر آن داشت كه در جهت بهبود روابط با ايران گام بردارد. ايران نيز در مقام تنش‌زدايي با مصر گام برداشت.
ليكن پس از افتتاح دفاتر حفاظت منافع دو كشور اين روند با كندي نسبي مواجه گرديد. با وجود قطع روابط سياسي ايران و مصر پس از انقلاب اسلامي، روابط اقتصادي - تجاري دو كشور در حدي آرام، روند عادي خود را طي كرده است. اما از آغاز دهه 1990، دو طرف تحت عنوان فرهنگي نيز سعي در برقراري روابط في‌مابين داشته‌اند.

سرگيري ارتباطات دو كشور  پس از نا آرامي هاي گذشته 
درسال 1991 ميلادي روابط ايران و مصر شاهد پيشرفت آرامي بود. چراكه در اين تاريخ دو طرف درباره ايجاد دفاتر حفاظت منافع در پايتخت‌هاي يكديگر توافق كردند و سپس در پي چند تحول ديگر، در سطح مشورت‌هاي سياسي، از جمله در حاشيه برخي كنفرانس‌هاي بين‌المللي، منطقه‌اي و… سطح مشاوره‌اي دوجانبه ارتقاء يافت. همچنين دو كشور طي اقدامي ديگر، انجمن غيردولتي دوستي ايران و مصر را ايجاد كردند. حجم مبادلات تجاري دو طرف درسال 1997 ميلادي برابر 75 ميليون دلار بوده است. ايران به دنبال تحكيم روابط تجاري خود با مصر، حدود 8 ماه پيش با برپائي نمايشگاه كالاهاي ايراني در قاهره گامي ديگر در اين خصوص برداشت. قابل ذكر است، اين اولين نمايشگاه ايران در مصر پس از قطع روابط كامل بوده است. 
حسني مبارك در تاريخ 79/3/30، در يك تماس تلفني، عضويت ايران در گروه 15 را به جناب آقاي خاتمي رئيس جمهوري كشورمان تبريك گفت. عمر موسي وزير خارجه مصر طي يك مصاحبه مطبوعاتي، گفتگوي تلفني حسني مبارك با خاتمي را نشانه بهبود روابط ميان دو كشور دانست.

ديدار آقاي خاتمي با حسني مبارك و اثرات اين ديدار
مهمترين تحول پس از قطع روابط ايران و مصر، ديدار سيد محمد خاتمي رئيس جمهوري اسلامي و حسني مبارک رئيس جمهوري مصر در حاشيه اجلاس سران جامعه اطلاعاتي جهان بود. طرفين در اين ديدار بر اين نكته هم‌نظر بودند كه برقراري روابط بين ايران و مصر اگر منجر به بهبود مناسبات منطقه‌اي و بين‌المللي و همچنين فشار بيشتر بر رژيم صهيونيستي شود، به طور يقين اثرات مبارکي را براي هر دو کشور و جهان اسلام خواهد داشت.
به دنبال اين حادثه، در تاريخ 14/10/82 خيابان «خالد اسلامبولي» در تهران به خيابان «انتفاضه» تغيير نام پيدا كرد و خيابان پهلوي در قاهره، خيابان مصدق نامگذاري شد. در اين تاريخ بر اساس نظر اعضاي شوراي شهر تهران، نام خيابان خالداسلامبولي به خيابان انتفاضه تغيير پيدا كرد، تغيير نام اين خيابان در جلسه 197 دوره اول شوراي اسلامي شهر تهران به تصويب رسيده بود ولي اجرايي شدن امر، منوط به درخواست وزارت امور خارجه شده بود.
درخواست تغيير نام اين خيابان از سوي وزارت امور خارجه به شوراي شهر دوم ارسال شد و  تغيير نام صورت پذيرفت. به گزارش خبرنگار سرويس اجتماعي ايلنا، حميدرضا آصفي، سخنگوي وزارت امور خارجه با اشاره به اينكه قطع رابطه با مصر بعد از انقلاب به دليل بحث‌هاي آرماني در خصوص فلسطين بوده گفت: ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران تنش‌زدايي و اعتمادسازي است و اين كار را بر اساس سه اصل عزت،‌‏ مصلحت و حكمت انجام مي‌دهد. وي با اشاره به گسترش همكاري ايران با مصر تصريح كرد: ايران همه‌گونه رابطه اقتصادي و تجاري با مصر داشته است و فقط با اين كشور، روابط ديپلماتيك نداشته است. آصفي با تأكيد بر سخنان اخير ماهر، وزير امور خارجه مصر، يادآور شد: فضاي جديدي بر روابط دو كشور حاكم شده است و مصري‌ها از مدتي قبل ملاحظات مورد توجه ايران براي رابطه با مصر را مورد توجه قرار داده‌اند. 
وي افزود: تغيير نام خيابان خالداسلامبولي به عنوان پيش‌شرط رابطه ايران و مصر مطرح نشده است، ولي از آنجايي كه هر اسمي نمادي است، لازم است كه به ملزومات نشست و برخاست روابط ديپلماتيك پايبند باشيم. به گفته آصفي، به لحاظ اخلاقي نمي‌توان رابطه‌اي را با ناراحتي برقرار كرد. وي گفت مصري‌ها معاهده كمپ ديويد را متعلق به گذشته مي‌دانند و مي‌گويند، اين معاهده به تاريخ پيوسته است، بنابراين در مورد چيزي كه وجود ندارد نمي‌توان صحبت كرد. متعاقب اين تحول، در ديدار آقاي كروبي و همتاي مصري وي در حاشيه نشست رييسان مجالس کشورهاى همسايه عراق، رئيس مجلس شوراي اسلامي ابراز اميدوارى کرد که موانع موجود بر سر راه گسترش روابط «تهران و قاهره» برطرف شود و در آينده نزديک شاهد همکارى مناسب دو کشور باشيم. با در نظر گرفتن مجموعه شرايط و اقدامات فوق، مي‌توان گفت مناسبات جمهوري اسلامي ايران و مصر پس از يك دوره تنش درحال حاضر مراحل مثبت خود را طي مي‌نمايد.((12

تونس
تونس از جمله كشورهاي افريقايي داراي روابط سياسي ديرينه با دولت ايران است. به اعتقاد مورخين، ايران در آسيا و تونس در شمال آفريقا، كانون‌هاي عمده شكوفائي تمدن اسلامي بوده اند. دانشگاه زيتونة تونس، قديمي‌ترين دانشگاه در تاريخ اسلام، كتاب‌هاي انديشمنداني چون بيضاوي، زمخشري، رازي، جرجاني و طبري را مرجع قرار داده و برگزاري هزارة فردوسي در تونس نشانگر ارتباطات فرهنگي بين ملت‌هاي ايران و تونس بوده است. محمود قدالله نويسنده معروف تونسي نيز كتابي در رابطه با محبت اهل بيت (س) در تونس نوشته كه حاكي از احساسات مردم اين كشور نسبت به اهل بيت رسوالله (س) مي‌باشد.(13)

روابط دو كشور قبل انقلاب 
روابط رسمي دو كشور از سال 1336 آغاز و در پانزدهم آبان همين سال سفارت ايران در تونس گشايش يافت. در سال 1343 «حبيب بورقيبه» رئيس جمهور تونس به ايران آمد و محمدرضا پهلوي متقابلاً در سال 1347 از تونس ديدار كرد. سفارت تونس در تهران در سال 1351 گشوده شد.(14) به دليل وابستگي رژيم پهلوي به آمريكا و رژيم تونس به فرانسه هر دو كشور در اردوگاه غرب جاي داشتند و به همين منظور تا پيروزي انقلاب اسلامي داراي روابط خوبي بودند.

روابط بعد انقلاب 
پس از استقرار جمهوري اسلامي در سال 1982 دولت تونس به بهانه مشكلات مالي و در يك همسويي با رژيم عراق سفارت خود را در تهران تعطيل كرد. نمايندگي جمهوري اسلامي ايران در تونس نيز به سطح كاردار تنزل پيدا كرد. به دنبال پذيرش قطعنامه 598 توسط دولتين ايران و عراق و خاتمة جنگ تحميلي و به دنبال موضع‌گيري دبيركل سازمان ملل متحد مبني بر شناسايي عراق به عنوان آغازگر جنگ، دولت تونس تمايل خود را نسبت به توسعة روابط با جمهوري اسلامي ايران اعلام كرد و در نتيجه پس از سال‌ها سفارت تونس در تهران با حضور سفير اين كشور بازگشايي شد و سفير جمهوري اسلامي ايران به پايتخت آن كشور اعزام شد.
سفر نخست وزير تونس به ايران در سال 1379 و ملاقات وي با مقام معظم رهبري، سفر فرستاده ويژه نخست وزير تونس به ايران براي شركت در كنفرانس گفتگوي تمدن‌ها، برگزاري سه اجلاس كميسيون مشترك اقتصادي در تهران و تونس و امضاي سندهاي متعدد همكاري، از جمله تحولات روابط في‌مابين در سال‌هاي اخير بوده است. در حال حاضر نمايندگي‌هاي دو كشور در سطح سفير در تهران و تونس دائر مي‌باشند.

الجزاير
ايران و الجزاير قبل انقلاب
ايران و الجزاير در دوران معاصر داراي روابطي پرفراز و نشيب بوده‌اند. در سال 1341 پس از استقلال الجزاير دولت ايران اين كشور را به رسميت شناخت و در تاريخ اول مهرماه 1343 سفارت ايران در الجزيره افتتاح شد. سفارت الجزاير در تهران نيز در سال 1353 افتتاح گرديد. همچنين يك كرسي زبان و ادبيات فارسي در دانشگاه الجزاير ايجاد گرديد. از اواخر سال 1350 بدنبال اعمال حاكميت مجدد قواي ايران بر جزاير ايراني خليج فارس و مخالفت الجزاير با اين عمل، روابط دو كشور رو به سردي نهاد به طوري كه در سال 1352 به دنبال حملات الجزاير در كنفرانس اسلامي و اجلاس غير متعهدها عليه ايران، كارمندان ارشد سفارت ايران در الجزاير به تهران فرا خوانده شدند.
در سال 1353 با ميانجي‌گري «هواري بومدين» رئيس جمهور وقت الجزاير در رابطه با اختلاف ايران و عراق بر سر مسأله اروند رود، نقطه عطفي در روابط دو كشور به وجود آمد و دوباره روابط ايران و الجزاير به حالت عادي خود بازگشت. البته به دليل ديدگاه‌هاي كاملاً متفاوتي كه طرفين در مورد مسائل بين‌المللي داشتند و اقامت گروهي از مخالفان رژيم پهلوي در الجزاير و حمايت آن كشور از نهضت‌هاي آزادي‌بخش، روابط دو كشور حرارت و تحرك قابل توجهي نداشت.

ايران و الجزاير پس از انقلاب
پس از پيروزي انقلاب اسلامي زمينه‌هاي گسترش روابط دو كشور در زمينه‌هاي گوناگون فراهم شد. در فروردين 1358«مولود قاسم» فرستادة ويژه رئيس جمهور الجزاير به تهران آمد و با حضرت امام خميني «ره» رهبر جمهوري اسلامي ديدار و حمايت خود را از نهضت مردم ايران اعلام كرد.
به دنبال اختلاف بنيادين نظام جمهوري اسلامي ايران با ايالات متحدة آمريكا و در پي قطع روابط ديپلماتيك دو كشور و تعطيلي نمايندگي سياسي ايران در واشنگتن، سفارت الجزاير در آن كشور حفاظت منافع ايران در ايالات متحدة آمريكا را برعهده گرفت. الجزاير در جهت تلاش براي حل و فصل اختلافات بين ايران و آمريكا به ويژه مسائل مربوط به گروگان‌هاي آمريكايي نقش ميانجي را بر عهده داشت كه اين امر منجر به انتشار اعلاميه الجزاير و آزادي گروگان‌هاي مذكور در اول بهمن ماه 1357 شد.(15) در تاريخ هفتم ارديبهشت 1359 دولت الجزاير طي اعلاميه‌اي از اقدامات نظامي آمريكا بر عليه ايران (حادثه طبس) ابراز تنفر كرده و اين عمل را محكوم نمود .پس از آغاز جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي مسوولان الجزاير مخالفت خود را با سياست تجاوزگرانه عراق اعلام کردند .به همين دليل مرحوم بن يحيي وزير امور خارجه وقت الجزاير نقش فعالي براي پايان دادن به اين جنگ ايفا کرد، اما در اوايل دهه 80 ميلادي، هواپيماي وي در مرز مشترک ايران و ترکيه هدف جنگنده‌هاي ارتش رژيم بعث صدام قرار گرفت و سرنگون شد. در جريان اين حادثه «بن يحيي» و هيأت همراه وي جان باختند، اما عراق در قبال سرنگوني اين هواپيما سکوت اختيار کرد.

فراز و نشيب ارتباط دو كشور
روابط الجزاير و ايران تا سال 1993 يعني زماني که جبهه نجات اسلامي الجزاير به رهبري «عباس مدني» در انتخابات شوراهاي شهر و شهرداري‌هاي اين کشور به پيروزي رسيد، در سطح وسيعي قرار داشت .پس از پيروزي جبهه نجات اسلامي و انحلال آن از سوي دولت و آغاز درگيري‌هاي داخلي به تحريک برخي کشورهاي عرب، الجزاير به اين بهانه که ايران از جبهه نجات اسلامي به طور مخفيانه حمايت مي‌کند، روابط خود را با تهران قطع کرد. سفراي دو كشور نيز از تهران و الجزيره فراخوانده شدند.
در سال 2000 ميلادي با پيروزي عبدالعزيز بوتفليقه در انتخابات رياست جمهوري، تهران و  الجزيره تمايل خود را براي از سرگيري روابط سياسي ابراز داشتند. اين تمايل در جريان ديدار رؤساي جمهوري اسلامي ايران و الجزاير در سال 2000 در حاشيه اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل بيش از بيش آشکار شد و از آن سال روابط دو کشور رو به بهبودي نهاد. آقاي عبدالعزيز بوتفليقه رييس جمهوري الجزاير در مهرماه 1382براي ديداري سه روزه از ايران وارد تهران شد. اين نخستين سفر عبدالعزيز بوتفليقه در مقام رييس جمهوري الجزاير به ايران بود. قبلاً در سال 1983 شاذلي بن جديد رييس جمهوري اسبق الجزاير از ايران ديدن کرده بود .در حال حاضر نمايندگي‌هاي دو كشور در الجزيره و تهران دائر و در سطح سفير اداره مي‌گردد.
جمهوري اسلامي ايران و الجزاير عضو سازمان کنفرانس اسلامي و  جنبش غيرمتعهدها و سازمان اوپک مي‌باشند و با توجه به اهميت و جايگاه دو کشور در اوپک، جنبش عدم تعهد و سازمان کنفرانس اسلامي تقويت روابط تهران، الجزيره مي‌تواند در جهت خدمت به جهان اسلام و منطقه نقش‌آفريني نمايد.

نيجريه
روابط ايران با كشور مسلمان نشين نيجريه در سال 1352 در سطح سفارت برقرار شد.(16)  پس از پيروزي انقلاب اسلامي به دليل علاقه‌هاي فرهنگي و عضويت دو كشور در كنفرانس اسلامي، جنبش عدم تعهد و اوپك اين مناسبات روند رو به تزايدي داشته است. پس از پيروزي انقلاب اسلامي و در سال‌هاي اخير  تحولات مهمي روي داده است كه ديدار آقاي خاتمي و گفت‌وگوي او با اباسانجو در تهران، نقطه عطف اين روابط مي باشد. همچنين در تاريخ 83/1/15 آقاي خاتمي كه براي شركت در اجلاس دائوس به سوئيس سفر كرده بود، در حاشيه اجلاس، با اباسانجو رييس جمهورى نيجريه ديدار و گفت‌وگو کرد. در اين ديدار رؤساى جمهور دو کشور در خصوص آخرين تحولات جهاني و راه‌هاى توسعه و گسترش مناسبات دو جانبه بحث و تبادل نظر کردند. خاتمي، در اين ديدار از همتاى نيجريه‌اى خود براى شرکت در اجلاس سران گروه هشت که قرار بود در تهران برگزار شود دعوت به عمل آورد. «اباسانجو» نيز با استقبال از دعوت خاتمي آمادگي خود را براى شرکت در اين نشست اعلام كرد. كمال خرازي وزير امور خارجه ايران نيز بنا به دعوت همتاي نيجريه‌اي خود از تاريخ 83/1/12 لغايت 83/1/14 از نيجريه ديدار به عمل آورد تا كميسيون مشترك ايران - نيجريه را برگزار نمايد. در اين سفر وزراي امور خارجه دو كشور اسناد ذيل را امضاء كردند:
- صورت توافقات كميسيون مشترك.
- موافقتنامه تأسيس كميسيون مشترك.
- يادداشت تفاهم كمك‌هاي توسعه‌اي جمهوري اسلامي ايران به نيجريه.
همچنين طرفين توافق كردند كه دومين اجلاس كميسيون مشترك در سال 2005 ميلادي در تهران برگزار شود. در حال حاضر نمايندگي‌هاي هر دو كشور در سطح سفير فعال مي‌باشند.

ساحل عاج
فراز و فرودهاي ارتباط دو كشور
 روابط ايران و ساحل عاج در 10 مهرماه 1354 با صدور اعلامية مشتركي آغاز شد و به دنبال آن يكي از اعضاي خانواده سلطنتي ايران جهت فراهم نمودن مقدمات سفر رئيس جمهور اين كشور به ايران، راهي ابيجان گرديد.(17) رئيس جمهور ساحل عاج در سوم خرداد 1356 به ايران سفر كرد و دو كشور نسبت به تأسيس سفارت در خاك يكديگر اعلام آمادگي كردند. متعاقب آن سفارت ساحل عاج در تهران در اوايل سال 1978 و سفارت ايران در ابيجان در مرداد 1357 افتتاح شد. چندي بعد جمهوري اسلامي ايران در اعتراض به برقراري روابط با ساحل عاج با رژيم صهيونيستي مناسبات خود را با اين كشور قطع كرد. اما به دنبال پاره‌اي تلاش‌هاي ديپلماتيك  روابط سياسي ميان دو كشور برقرار شد .پس از برقراري روابط، در بهمن ماه 1381كمال خرازي در رأس يك هيأت بزرگ نظامي - اقتصادي و سياسي به ساحل عاج سفر كرد. در اين سفر، پيرامون همكاري‌هاي گوناگون سياسي، اقتصادي و بين‌المللي بحث و تبادل ‌نظر صورت گرفت. دكتر خرازي در اين سفر، يك مجتمع بزرگ فرهنگي - آموزشي و درماني به نام «الزهرا» را در «ابيجان» پايتخت ساحل عاج افتتاح كرد.
جهت افزايش همكاري‌هاي اقتصادي بخش خصوصي نيز آقاي خاموشي رياست اتاق بازرگاني، صنايع و معادن جمهوري در اسلامي ايران در رأس هيأتي از اتاق بازرگاني و عاملين اقتصادي بخش خصوصي به دعوت اتاق بازرگاني ساحل عاج از 17 لغايت 19 تيرماه 81 از اين كشور ديدار و با مقامات عالي‌رتبه از جمله نخست وزير و رئيس مجلس ملي ساحل عاج  ملاقات نمود .در اين ملاقات رئيس مجلس ملي ساحل عاج گفت: استراتژي كشور ما همكاري با همه كشورها خصوصا آسيائي و علي‌الخصوص ايران مي‌باشد و در همين راستا سفارتمان را در تهران افتتاح نموديم. روابط سياسي دو كشور در سطح خوبي است ولي بايد روابط اقتصادي را نيز همپاي آن گسترش دهيم. انگسان نخست وزير ساحل عاج نيز ضمن استقبال از همكاري‌هاي بازرگاني گفت: ما سفارت خود در تهران را افتتاح نموديم تا همكاري‌هاي خود را با شما گسترش دهيم، زيرا فرصت‌هاي زيادي براي همكاري با هم داريم.
در بعد فرهنگي نيز سفر رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي به ساحل عاج در اواخر سال 1382 نشانگر تمايل طرفين به همكاري‌هاي همه‌جانبه تلقي گرديد امام ‎ادريس‎ قدوس‎‎ رئيس جمعيت‎ ملي‎‎ اسلامي كشور ساحل‎ عاج‎ در ديدار با محمدي‎ عراقي،‎ با تسليت و همدردي‎ دولـت‌مردان‎ و مردم‎ كشور ساحل‎ عاج‎ به‎‎ خاطر فاجعه زمين‎‎ لرزه‎‎ در شهرستان بم‎‎ به دولت‎ و مـردم ايران‎‎ گفت: اين حادثه‎ تأسف‌بار فقط بـراي‎ ملت‎‎ و مسئولان‎‎‎ ايران نيست بلكه‎‎ اين فاجعـه براي‎‎ كل‎ جهان‎ اسـلام‎ اسـت‎ و همـه‎ ملـت‌هـاي مسلمان، عزادار اين واقعه‎ اسفبار هستند. وي‎‎‎ با قدرداني‎ از كمـك‌هـاي جـمهـوري اسلامي‎ ايران‎‎ كه‎ تاكنون در ساخـت‎ مـسجـد و مراكز علمي‎‎ و فرهنگي در ساحل‎ عـاج‎ انجـام‎ شده‎ است، استمرار حركت‌هاي‎ ايـران‎‎ از ايـن دست‎ را خواستار شد. امام‎ ادريس‎ قدوسي‎ همچنين‎ بـر ارسـال‎ كتب‎ مرجع، تفسير اسلامي‎‎ و فرهنگي از ايران‎ به‎‎ ساحل‎ عاج‎ و اعطاي‎ بـورس‎ تـحصـيلـي‎ بـه جوانان‎‎ اين كشور براي‎ تحصيل‎ در دانشگاه‌ها و حوزه‎‎هاي‎ علميه ايران‎ تأكيد كرد.(18) در حال حاضر سفارت ايران در ابيجان در سطح سفير دائر مي‌باشد.

ولتاي عليا (بوركينافاسو)
ايران و ولتاي عليا در سال 1354 روابط سياسي برقرار كردند.(19) پس از پيروزي انقلاب اسلامي، روابط سياسى دو كشور در دوره رياست جمهورى حضرت آيت‌الله خامنه‌اى، با رويكرد جمهورى اسلامى ايران به توسعه مناسبات با قاره آفريقا، متحول شد. قرارداد برقرارى روابط ديپلماتيك ميان جمهوري اسلامي ايران و بوركينافاسو در دهم آبان ماه 1363 ميان دكتر رجايى خراسانى و لاندر ماسول سفراى دو كشور در سازمان ملل متحد به امضا رسيد و از آن زمان تاكنون بارها وزراى خارجه و مقامات سياسى دو طرف با يكديگر ديدار داشته‌اند. از جملة اين ملاقات‌ها، ديدار آقاي سيدمحمد خاتمى، رياست جمهورى اسلامى ايران با آقاى يوسف ويدرائوگو، وزيرامور خارجه بوركينافاسو در مهرماه 1378 است. در اين ديدار پيام آقاى كامپائوره، رييس جمهور بوركينافاسو مبنى بر استقبال از توسعه روابط با ايران تقديم رييس جمهور كشورمان شد .دكتر سيد كمال خرازي و يوسف ودرائوگو وزيران خارجه ايران و بوركينافاسو نيز در 82/1/24 در تهران راه‌هاي تحكيم روابط دو جانبه و مسايل افريقا را مورد بحث و تبادل نظر قرار دادند.
آقاي خرازي در اين ديدار با اشاره به مفهوم نام كشور بوركينافاسو كه در فرهنگ و افكارعمومي مردم آن


مطالب مشابه :


نگرش فرهنگي جامعه معاصر ايران به مذهب و تقسيم كار

و يا به فروش كتب ديني تواند نيازمنديهاي اوليه خود به همان همشهري و يا هم




تاريخچه روابط ايران و قاره افريقا

اطلاعات و مسكن و توجهى از نيازمندىهاى اين كشور را مقاله، همشهري




برچسب :