آسیب شناسی مجالس ترحیم

اصلاح آداب زندگی

برخی از سنت ها در عزای عزیزان


بسم الله الرحمن الرحیم

اصلاح آداب زندگی

برخی از سنت ها در عزای عزیزان

 

تعریف:

مجالس ختم و عزاداری به مجالسی گفته می شود که در آن برای شخصی که از دنیا رفته، سوگواری و عزاداری می نمایند و مردم با شرکت در آن به صاحبان عزا تسلیت گفته، و با آنان اظهار هم دردی می نمایند. در این مجالس، شرکت کنندگان با خواندن سوره فاتحه و تلاوت آیاتی از قرآن مجید و گریه بر مصائب اهل بیت(ع)، از درگاه الهی برای روح متوفّی، طلب رحمت و مغفرت می نمایند.

هدف از مراسم ختم

هدف از برگزاری مجالس عزا در سومین روز درگذشت یک مسلمان، یا هفتم و …، تجلیل از کسانی است که روزی در میان ما بوده و اکنون از جمع ما به سرای باقی شتافتند. این گونه مجالس از آن رو برگزار می شود، تا مردم ضمن ابراز همدردی و تسلیت گفتن به صاحبان عزا، با قرائت قرآن، بیان مصائب اهل بیت و معارف و مسائل دینی از سوی سخنرانان و مداحان، هم ثوابی برای روح مردگان نثار شود و هم عبرت و درس آموزی برای دیگران باشد که روزی برای آنان نیز چنین سرنوشتی خواهد بود. یکی دیگر از اهداف و محسنات مجلس ختم، دیدار آشنایان و خویشاوندان و تسلای خاطر صاحب عزاست.

سابقه این مراسم

عزاداری در اقوام و ملل گوناگون سابقه طولانی دارد.[1] در دره زرافشان در حوالی سمرقند، نقش‌برجسته‌ای مربوط به دهه‌های پیش از میلاد وجود دارد که مجلس عزاداری‌ سیاوش را نمایش می‌دهد.[2] مراسم عزاداری در سراسر جهان دارای ریشه‌های مشترک بوده ولی رسوم و آیین‌ها بسته به زمان، مکان و فرهنگ متفاوت است.[3] عزاداری طولانی بدون خیرات و مبرات واقعی، چشم و هم چشمی، سیاه پوشیدن، پوشیدن لباس متفاوت،[4] خوردن غذای عزادار،[5] فخرفروشی درباره تعداد تشییع کنندگان، اشعار و سخنان کفرآمیز، چاک کردن لباس و خراشیدن صورت از سنت های دوران جاهلیت عربستان بوده است.[6]

پیامبر اکرم(ص) برای وابستگی انسان ها در حال حیات و وفات ارزش قائل بودند و توصیه های فراوان راجع ارتباط انسانی در زندگی مطرح می کردند، و شاهد راهنمایی های ارزنده ایشان برای خیرات و نیکی در حق درگذشتگان هستیم. ایشان در وفات مادرشان حضرت آمنه تا سال ها بر مزارشان رفته و می گریستند[7] و یا در وفات پسرشان ابراهیم بسیار گریستند تا جایی که باعث تعجب یاران می شد.[8] حضرت تاکید داشتند، ارتباط عاطفی با نزدیکان در زمان حیات و پس از مرگ عیب و عار نیست، بلکه به کار بردن سنت های جاهلی و گفتن سخنان کفرآمیز است که زشت و ناپسند است.

بر اساس آنچه ما بررسی کردیم برگزاری مجلس سوم و هفتم و چهلم در تاریخ اهل بیت(ع) بی سابقه است و فقط یک مورد سابقه داشته و آن اربعین امام حسین(ع) بوده است. شاید دلیل آن برگشت دوباره اسرا به سرزمین کربلا، دفن شهدا و یادآوری خاطره غم بار شهدای کربلا باشد تا جایی که زیارت اربعین از علامت های مومن قلمداد می گردد.[9]

ائمه معصومین(ع) توصیه های بسیار مهمی برای خیرات، آرامش بخشی و تسکین آلام خانواده عزادار داشتند ولی در عین حال تاکید می فرمودند: به جز همسر مرد متوفا که احکام خاصی در عده وفات شوهر دارد، درباره بقیه؛ عزاداری تا سه روز است[10] و این سنت به معنای بی احترامی و بی وفایی نیست، زیرا توصیه های ارزشمندی برای تداوم نیکی به آن ها مطرح شده است.[11]

متاسفانه امروزه سنت های نادرستی در حاشیۀ مراسم عزاداری و ختم شکل گرفته است که افراد با ایمان موظفند برای برطرف کردن آنها بکوشند. مثلا صاحبان عزا حتماً باید مراسم سوم و هفتم برگزار نموده و غذا تهیه کنند و از مهمانان پذیرایی نمایند و… .

یکی از حکمت های شرکت در مراسم عزاداری آن است که انسان را به یاد خدا و قیامت انداخته و او را از دلبستگی به دنیا بازدارد، حال اگر مراسم ختم، مانند مهمانی باشکوهی برگزار شود که در آن غذاهای رنگارنگ تهیه شده و در اختیار مهمانان قرار گیرد که خود را آن چنان آراسته اند، آیا می تواند یادآور آخرت باشد؟ آیا پذیرایی که شامل بدعت در سنت رسول خدا(ص) است و باعث تحمیل فشار و دغدغه مضاعف و ظلم بر صاحب عزا است، می تواند استحباب شرعی پیدا کند؟

با عنایت به سابقه ذکر شده برخی از سنت های پیشوایان گران قدر(ع) را مطالعه می کنیم. امیدوارم خداوند توفیق راه معصومان(ع) را به ما عنایت فرماید. نکات مفیدی درباره آداب دفن درگذشتگان و مستحبات و سنت ها در مفاتیح الجنان[12] و مفاتیح نوین[13] ذکر شده است و از بازگویی آن ها خودداری می نماییم. لطفا به چند محور دیگر توجه فرمایید، کتاب نامه استنادات در صفحه آخر می باشد.

 

برخی از سنت های معصومان(ع) در وفات مسلمانان:

1- ارزش فراوان صبر دادن و کمک به مصیبت دیده برای تحمل آسان تر رنج، آرامش دادن و تسکین آلام صاحب عزا:

ائمه معصوم(ع) قبل از دفن و پس از آن به صاحبان عزا تسلا و آرامش می دادند[14] و برای تشویق مسلمین خلعت های بهشتی را پاداش تسکین دردهای عزادار معرفی می فرمودند. به این ترتیب یکی از رفتارهای اجتماعی که از طرف اسلام، تأکید فراوانی بر آن شده و به نوعی در زمرۀ عبادات قرار گرفته است، تسلیت گفتن به صاحبان عزا است. از پیامبر اسلام(ص) نقل است: «هر که اندوهناکی را تسلیت گوید، خداوند در روز قیامت به او احترام کرده، لباس زیبایی را بر او خواهد پوشاند.»[15]

امام صادق(ع) می فرمود: «تسلیت دادن به خانوادۀ مردگان واجبی دینی است.»[16] و در واقع آن را مستحب موکد می دانستند. بر این اساس، نشان دادن خود به صاحبان عزا به منظور تسلابخشی، خودنمایی منفی نیست.

2- پرهیز از ایجاد دغدغه و مراعات حال عزادار:

امام صادق(ع) به مجلس گروهی عزادار وارد شد و به آنان فرمود: «پروردگار، مصیبت وارد شده بر شما را جبران فرموده، به جبران صبر و تحمل تان پاداش خوبی به شما داده و شخص متوفی را نیز در سایۀ رحمت خویش قرار دهد. سپس از مجلس خارج شدند[17] این روایت و موارد مشابه[18] نشانگر آن است که باید مراسم را به سادگی برگزار کرده و آشنایان و دوستان به ابراز همدردی بسنده کرده و زحمت ایجاد نکنند.

3- غذا بردن برای عزادار و نهی صریح معصومان(ع) از تناول غذای عزادار

اگر برای برگرداندن آرامش روحی عزادار، تصمیم به حضور بیشتر در کنار آنان دارند، نباید به خانوادۀ مصیبت دیده اجازه بدهند که برای پذیرایی از آنها در سالن و منزل دچار تکلف و دردسر شوند. باید سعی کنند خانواده عزادار حتی دغدغۀ خورد و خوراک خویش را نیز نداشته باشند! پیامبر خدا(ص) به حضرت زهرا(س) و اسماء امر نمودند برای شکستن سنت های جاهلی و فرهنگ سازی، به همراه بانوان دیگر غذا بپزند و به منزل خانواده عزادار ببرند، تا آن ها حتی دغدغه غذا پختن نداشته باشند.[19]

امام صادق(ع) می فرماید: «غذا خوردن نزد مصیبت دیدگان از رفتارهای زمان جاهلیت است و سنت اسلامی این است که غذای عزادار از سوی دیگران فراهم شود، همان گونه که پیامبر(ص) در مورد جعفر بن ابی طالب، چنین رفتاری را در پیش گرفت.»[20]

اکنون باید قضاوت کنیم که رفتار امروز جامعۀ ما منطبق با سنت های اسلامی است و یا سنت های جاهلیت؟! متأسفانه ما در بیشتر موارد به این سنت اسلامی عمل نکرده و به جای آن که باری از دوش مصیبت دیدگان برداریم، سربار آنها شده و هزینه های سرسام آوری را بر دوششان تحمیل می کنیم و حتی اگر آنان مشکلی از لحاظ مالی نداشته باشند، دغدغۀ فکری چگونگی پذیرایی از مهمانان خوانده و ناخوانده، آنان را رنج خواهد داد.

در مقابل، خود نیز متحمل هزینه هایی چون خریدن تاج گل های گران قیمت، اعلام تسلیت در قالب تابلوها، اوراق تبلیغاتی و …. می شویم که نه سودی به متوفی خواهد رساند و نه به خانوادۀ آن ها، بلکه موجب آزار و شرمندگی افرادی خواهد شد که توانایی مالی انجام چنین هزینه هایی را نداشته و با این وجود، قصد اعلام همدردی با مصیبت دیدگان را دارند!

در این رفتارها بیش از آن که به تسلای خاطر صاحبان مصیبت اندیشیده شود، گویا موقعیتی به دست آمده که برخی افراد، ثروت، هنر، مقام و … خویش را در معرض تماشای دیگران گذاشته و از آن لذت ببرند. طبیعی است که چنین رفتاری مورد تأیید دین اسلام نیست.

شرکت ما در مراسم ختم، باید دست کم سه نتیجۀ مثبت به دنبال داشته باشد که یکی از آنها آرامش دادن به مصیبت دیدگان و دیگری عبرت گرفتن خویش و دل نبستن به دنیای فانی و سوم مغفرت و رحمت متوفی است و هر چه که در این راستا نباشد، نمی تواند رفتار مثبت باشد.

برخی از مومنین می گویند: ما دوست داریم به سنت پیامبر گرامی عمل کنیم، ولی اگر غذا نخوریم به صاحب مجلس بی احترامی می شود! در پاسخ باید گفت: برای برطرف کردن هر بدعتی مشکلاتی وجود دارد. بی شک بهبود آداب و سنت ها مستلزم تلاش و مراعات یکایک ماست و البته می توان با مشورت و صمیمیت برای تبعات منفی آن به فراخور روحیه صاحب عزا راهکار پیدا کنیم.

مصرف غذای خانواده عزادار در سالن، منزل و مسجد ...  مصداق بدعت در سنت رسول خدا(ص) و مایه ظلم به افرادی است که حال خوشی ندارند.

 

4- پرهیز از کفر و ناشکیبایی

پیشوایان ما در غم عزیزان می گریستند. برای آن ها خیرات و مبرات برپا نموده و مسلمین را به ذکرهای قرآنی و پرهیز از کفر و ناشکیبایی سفارش می فرمودند.[21]

امام صادق(ع) در توضیح آیات «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ * الَّذینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ * أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ »[22] به حدیث قدسی زیر اشاره کردند:

خداوند عزّ و جلّ فرموده است: «من دنیا را به بندگانم قرض داده‏ام. کسى که قرضى از آن به من دهد (یعنى در راه من به اختیار خود انفاق کند) در مقابل هر واحد، بین ده تا هفتصد برابر به او هدیه مى‏دهم و کسى که به من قرض ندهد و اجبارا چیزى از او به وسیله مصیبت‏ها و حوادث گوناگون بگیرم، در مقابل آن سه پاداش به او مى‏دهم که اگر یکى از آنها را به فرشتگانم بدهم، از من راضى خواهند شد.»  امام فرمود: «یکى از سه خصلت صلوات الهی است دومى‏اش رحمت و سومى آن هدایت بنده است که در آیه ذکر شده است.»

 

مردى از پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله سؤال کرد: «چه چیز اجر و پاداش مصیبت را از بین مى‏برد؟» فرمود: دست راست را بر پشت دست چپ زدن (که به هنگام مصیبت بعضى این عمل را انجام مى‏دهند) اجر را از بین مى‏برد و نابود مى‏سازد و صبر حقیقى در صدمه نخستین (یا اول صدمه‏) است. پس هر که راضى شود، خدا از او راضى است و هر که ناراضى شود، خدا از او ناراضى است.»[23]

 

ام سلمه، همسر پیامبر(ص): من از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله شنیدم که مى‏فرمود: هر کس گرفتار مصیبتى شود و بگوید: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ ، اللَّهُمَّ أْجُرْنِی عَلَى مُصِیبَتِی وَ أَخْلِفْ لی خَیرا مِنْهَا » خداوند متعال اجر او را مى‏دهد و آنچه از او گرفته بهترش را به او عطا مى‏فرماید.[24]

 

5- دقت خیلی زیاد برای تصرف در مال و دارایی متوفا:

گاهی در فوت اقوام ملاحظه می کنیم؛ بزرگ خانواده یا ولی بچه های صغیر با عنوان آبروداری هزینه های زیادی را از مال متوفی صرف مراسم سوم و هفتم و نظایر آن می کنند.

در صورتی که متوفا وصیتی نداشته باشد، فقط بدهی ها و هزینه های واجب غسل و کفن و دفن را می توان از مال او برداشت و درباره بقیه تصرفات اجازه وارثان شرط است. درباره وارثان صغیر موضوع به مراتب سخت تر است. چرا مادر یا برادر شوهر، دارایی پدر متوفا را خرج مراسم نماید و چند سال بعد، آن جوان یتیم به خاطر عدم امکان ازدواج یا اشتغال به مخاطره بیفتد؟ به نظر شما در قرآن عزیز چند آیه درباره مراعات یتیمان داریم؟ آیا می دانید، تمام تصرفات در مال و ملک غصبی حرام و نماز با آن باطل است. امام خمینی(ره) برخی از مصداق های غصب را به ما یاد می دهند:

«یکى از شرایط مکان نمازگزار مباح بودن آن است، پس در این مکان ها نماز باطل است:

  • نماز در ملک دیگران بدون اجازه صاحبش
  • نماز در ملکى که منفعت آن از دیگرى است، مثلاً نماز خواندن در خانه اى که اجاره داده شده بدون اجازه مستأجر
  • نماز خواندن در ملکى که شریک دارد و سهم او جدا نیست (ملک مُشاع ) بدون اجازه شریک .
  • اگر با عین پولى که خمس و زکات آن را نداده، ملکى بخرد و در آن نماز بخواند.
  • نماز خواندن در ملک میّتى که خمس یا زکات بدهکار است .
  • نماز خواندن در ملک میّتى که به مردم بدهکار است .
  • نماز خواندن در ملک میّتى که قرض ندارد ولى بعضى از ورثه او صغیر یا دیوانه باشند، یا غایب باشند بدون اجازهء قیّم .
  • نماز خواندن بر تخت و فرش غصبى »[25]

در صورتی که قیم یا ولی بچه ها بدون رعایت مصلحت فرزندان صغیر، اموال آن ها را هزینه کرده باشد. به همان میزان مدیون است.

 


6- زیارت مزار والدین، قرائت قرآن و باقیات الصالحات برای درگذشتگان

روایت ها را در سه دسته مطرح می کنیم. دسته اول: توصیه به زیارت مزار والدین

* امام علی(ع) به شیعیان سفارش می فرمود: «به زیارت اموات خود بروید، آنان از دیدن شما خوشحال می شوند، شما بعد از دعا در حق آنان، حاجت های خود را نیز در کنار قبرآنان از خداوند متعال بخواهید.»[26]

* پیامبر اکرم(ص): «کسی که قبر پدر و مادر و یا یکی از آن ها را با قصد قربت زیارت کند، معادل یک حج مقبول ثواب می برد و هرکس پیوسته به زیارت مزار والدین برود ملائکه خداوند، مزار او را (درآینده) زیارت خواهند کرد.»[27]

* پیامبر گران قدر اسلام نیز روزهای پنجشنبه و جمعه به زیارت قبرستان بقیع می رفت و به اهل قبور سلام و رحمت می فرستاد.[28]

دسته دوم: توصیه به تلاوت قرآن و مصداق های آن

* براساس روایتی از پیامبر(ص) قرائت «آیهّ الکرسی» از دور و نزدیک و قرار دادن ثواب آن برای اهل قبور موجب می شود برای هر حرف آن، یک فرشته خداوند تا قیامت برآن بنده مومن قرائت کننده تسبیح بفرستد.[29]

* در کنار مزار، رو به قبله  نشستن و هفت مرتبه خواندن «انا انزلناه» باعث امان و آرامش متوفی از وحشت قیامت وآمرزش او و آمرزش تلاوت کننده خواهد بود.[30]

* «قرائت قرآن از روی مصحف شریف، از عذاب پدر و مادر می کاهد، گرچه آن دو کافر باشند.»[31]

* «تلاوت سوره "قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد" مایه آمرزش و خیر دنیا و آخرت است.»[32]

دسته سوم: توصیه به انواع دیگر باقیات الصالحات

* پیامبرگرامی(ص): «سرور ابرار و نیکان در روز قیامت کسی است که پس از مرگ پدر و مادر نیز به آن ها نیکی کرده باشد.»

* امام صادق(ع): «چه مانعی دارد یک شخص مسلمان به پدر و مادرش نیکی کند؟ والدین زنده یا متوفی! به این ترتیب که از جانب آنان نماز بخواند، صدقه بدهد و حج  بگذارد، تا آنچه کرده ثوابش هم چنان که برای والدین است، برای خود او هم باشد، افزون بر این، خداوند متعال به سبب این احسان و نیکی خیر بسیاری را برایش عطا می کند.»[33]

 

7- پرداخت بدهی والدین متوفی

براساس متن روایتی از امام محمد باقر(ع) برخی فرزندان هنگام حیات والدین به آنان احسان و نیکی نمی کننـد، اما پس از وفات شان بدهی آنان را می پردازند و از خداوند متعال برایشان طلب آمرزش می کنند. چنین فرزندانی درباره والدین خود نیکوکار شمرده می شوند، اما برخی دیگر در زمان حیات پدر و مادرشان نیکوکاراند. اما پس از مرگ آنان بدهی شان را نمی پردازند و برای والدین خود طلب آمرزش نمی کنند. خدای متعال چنین فرزندانی را عاق والدین و گنهکار می نویسد.[34]

 

8- طلب مغفرت برای درگذشتگان با جملات ساده و برکات آن:

* بنده گناهکاری در زندگی می گوید: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ» «خداوندا! مردان و زنان با ایمان را بیامرز» خداوند در روز قیامت امر می فرماید که با توجه به گناهان، او را به آتش دوزخ ببرند و او را به جانب آتش می کشانند. در این احوال، مردان و زنان مومن می گویند: «پروردگارا این همان بنده ای است که درباره ما طلب آمرزش کرد، پس شفاعت ما را نسبت به او قبول فرما!» و خداوند شفاعت ایشان را درباره او قبول می فرماید و آن بنده از آتش نجات می یابد.»[35]

* فرض کنید یک نفر فوت کرده و مردم آزار هم نبوده است. اگر مردم در مراسم ترحیم او، خدا بیامرز بگویند، در حدیث قدسی داریم؛ خدای متعال می فرماید: «من گواهی خیر بندگان برای فرد فوت شده را جایز می‌شمارم، و او را مورد رحمت خود قرار می‌دهم و به شما هم که گواهی خیر دادید (به متوفی و لطف خدا حسن ظن داشتید) پاداش خیر می دهم.»[36] 

* «مرد عابدى در میان بنى اسرائیل بود، خداوند متعال برای حضرت داود(ع) وحى فرستاد که آن مرد ریاکار است، پس از گذشت مدتى، آن مرد از دنیا رفت. حضرت داود(ع) بر جنازه‏اش حاضر نشد، اما چهل نفر از بنى اسرائیل بر جسدش ایستاده و گفتند: خدایا! ما از او جز خیر چیز دیگرى نمى‏دانیم، اما تو از ما داناترى و بهتر مى‏دانى، او را بیامرز! بعد از غسل متوفی، چهل نفر دیگر ایستادند و گفتند:  خدایا! ما از او جز خیر چیز دیگر نمى‏دانیم اما تو از ما داناترى و بهتر مى‏دانى، او را بیامرز و پس از آنکه در قبر گذاشته شد نیز، چهل نفر دیگر آمدند و گفتند: خدایا! ما از او جز خیر چیز دیگر نمى‏دانیم، اما تو از ما داناترى و بهتر مى‏دانى، او را بیامرز. در این مرحله خداوند متعال بر داود(ع) وحى فرستاد: که چرا بر او نماز نگزاردى! داود(ع) جواب داد: بار الها خودت فرمودی او ریاکار است! وحى آمد که: چون عده‏اى به نیکوکارى او شهادت دادند، من شهادت شان را جایز شمردم و آنچه را که من مى‏دانم و آنان نمى‏دانند، برایش آمرزیدم» [37]

 

کتاب نامه:

* قرآن کریم، با ترجمه فارسی آیت ا... مکارم شیرازی، مدرسه امام علی بن ابیطالب، قم،1385 هجری شمسی

* ثقة الاسلام کلینى: الکافی، 8 جلد، دار الکتب الإسلامیة تهران، 1365 هجرى شمسى‏

* شیخ صدوق: من لا یحضره الفقیه، 4 جلد، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1413 هجرى قمرى‏

* ابن فهد حلى: عدة الداعى، یک جلد، دارالکتاب الاسلامى، 1407 هجرى قمری

* امین الاسلام ابوجعفر محمد(فضل)، بن الحسن طبرسى: إعلام الورى، یک جلد، دار الکتب الإسلامیة تهران‏، بی تا

* علامه مجلسى: بحار الأنوار، 110 جلد، مؤسسة الوفاء بیروت، لبنان، 1404 هجرى قمرى‏

* شیخ حر عاملى: وسائل الشیعة، 29 جلد، مؤسسه آل البیت علیهم‏السلام قم، 1409 هجرى قمرى‏

* شهید ثانى‏: مسکن الفؤاد عند فقد الأحبة و الأولاد، تاریخ وفات مؤلف: 965 ق‏، یک جلدی، نشر بصیرتی، قم، بی تا، چاپ اول

* محدث نورى: مستدرک الوسائل، 18 جلد، مؤسسه آل البیت علیهم السلام قم، 1408 هجرى قمرى‏

* شیخ عباس قمی: مفاتیح الجنان، انتشارات افق فردا، قم، بی تا

* آیت الله مکارم شیرازی: مفاتیح نوین، مدرسه امام علی بن ابیطالب، قم،1385 هجری شمسی

* شیخ حسین بحرانی: سلوک عرفانی در سیره اهل بیت(ع)، ترجمه دکتر علی شیروانی، انتشارات وثوق، چاپ چهارم، 1385 هجری شمسی

 

 

به امید توفیقات الهی برای زندگی بهتر

پایان مطالب

علی هوشیار  [email protected]

 



[1] -«عزاداری». سایت تبیان. بازبینی‌شده در ۱۹ خرداد ۱۳۸۹

[2] -«تاریخ». سایت روزنامه اعتماد. بازبینی‌شده در ۲۰ خرداد ۱۳۸۹

[3] - Wikipedia, the free encyclopedia →Mourning

[4] - من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص174، باب التعزیة و الجزع عند المصیبة و زیارة القبور و النوح و المأتم، عَنِ الصَّادِقِ(ع) أَنَّهُ قَالَ: «یَنْبَغِی لِصَاحِبِ الْجِنَازَةِ أَنْ لَا یَلْبَسَ رِدَاءً وَ أَنْ یَکُونَ فِی قَمِیصٍ حَتَّى یُعْرَفَ وَ یَنْبَغِی لِجِیرَانِهِ أَنْ یُطْعِمُوا عَنْهُ ثَلَاثَةَ أَیَّام‏» / ابو بصیر از امام صادق علیه السّلام روایت کرده که آن حضرت فرمود: «شایسته است که صاحب عزا ردا بر تن نکند (میان اعراب مرسوم بوده که عزادار ردای خاصی می پوشیده‏ و از سایرین متمایز و بدین وسیله شناخته می شده است) و (عزادار) تنها با پیراهن باشد تا شناخته شود، و همسایگان او را سزاوار و شایسته است که تا سه روز خانواده مصیبت زده و صاحبان عزا و واردین برایشان را اطعام کنند.

[5] - وسائل‏الشیعة، ج3، ص237، حدیث3504،  مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ(ع): «الْأَکْلُ عِنْدَ أَهْلِ الْمُصِیبَةِ مِنْ عَمَلِ أَهْلِ الْجَاهِلِیَّةِ وَ السُّنَّةُ الْبَعْثُ إِلَیْهِمْ بِالطَّعَامِ کَمَا أَمَرَ بِهِ النَّبِیُّ(ص) فِی آلِ جَعْفَرِ بْنِ أَبِی طَالِبٍ لَمَّا جَاءَ نَعْیُهُ»

[6] - الکافی، ج5، ص526، «الْمَعْرُوفُ أَنْ لَا یَشْقُقْنَ جَیْباً وَ لَا یَلْطِمْنَ خَدّاً وَ لَا یَدْعُونَ وَیْلًا وَ لَا یَتَخَلَّفْنَ عِنْدَ قَبْرٍ وَ لَا یُسَوِّدْنَ ثَوْباً وَ لَا یَنْشُرْنَ شَعْراً» / حضرت رسول(ص) در پیمان عقبه دوم، از مسلمانان عهد گرفت که این رفتارهای جاهلی را کنار بگذارند./ آیتی: تاریخ پیامبر اسلام،ص182 / ترجمه المیزان، ج19، ص417 / تاریخ طبری، ج3، ص151

محمد(ص) پیامبری برای همیشه، ص ۵۰

[7] -إعلام‏الورى، ص9، الفصل الثالث فی ذکر مدة حیاته، «انتهى النبی(ص) إلى رسم قبر فجلس و جلس الناس حوله فجعل یحرک رأسه کالمخاطب ثم بکى فقیل ما یبکیک یا رسول الله(ص) قال هذا قبر آمنة بنت وهب استأذنت ربی فی أن أزور قبرها فأذن لی فأدرکتنی رقتها فبکیت فما رأیت ساعة أکثر باکیا من تلک الساعة و فی خبر آخر استأذنت فی زیارة قبر أمی فأذن لی فزوروا القبور تذکرکم الموت‏»

[8] -من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص177، باب التعزیة و الجزع عند المصیبة و زیارة القبور و النوح و المأتم، حدیث526، قَالَ الصَّادِقُ(ع): «لَمَّا مَاتَ إِبْرَاهِیمُ بْنُ رَسُولِ اللَّهِ(ص) قَالَ النَّبِیُّ (ص) حَزِنَّا عَلَیْکَ یَا إِبْرَاهِیمُ وَ إِنَّا لَصَابِرُونَ یَحْزَنُ الْقَلْبُ وَ تَدْمَعُ الْعَیْنُ وَ لَا نَقُولُ مَا یُسْخِطُ الرَّب‏»

[9] - بنا بر قول مشهور: روز20 صفر، یعنی اربعین شهادت امام حسین(ع)؛ خانواده امام (کاروان‌اسرا)، از شام به مدینه مراجعت کردند. در این روز زیارت امام حسین(ع‌) مستحب است و این زیارت‌، همانا خواندن زیارت اربعین است / وسائل‏الشیعة، ج6، ص76، باب21/ تهذیب‏الأحکام، ج6، ص52، باب16، فضل زیارته(ع)، رُوِیَ عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ(ع) أَنَّهُ قَالَ: «عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْخَمْسِینَ وَ زِیَارَةُ الْأَرْبَعِینَ وَ التَّخَتُّمُ فِی الْیَمِینِ وَ تَعْفِیرُ الْجَبِینِ وَ الْجَهْرُ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»

[10] - وسائل‏الشیعة، ج3، ص271، حدیث3624،عن مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ، قَالَ الصَّادِقُ(ع): «لَیْسَ لِأَحَدٍ أَنْ یُحِدَّ أَکْثَرَ مِنْ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ إِلَّا الْمَرْأَةِ عَلَى زَوْجِهَا حَتَّى تَقْضِیَ عِدَّتَهَا » / وسائل‏الشیعة، ج3، ص236، حدیث3502، رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا إِلَّا أَنَّهُ قَالَ یُصْنَعُ لِلْمَیِّتِ مَأْتَمٌ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ مِنْ یَوْمَ مَاتَ »

[11] -برای نمونه به کتاب مفاتیح نوین مراجعه فرمایید و بسیاری از این آداب را ملاحظه نمایید.

[12] -مفاتیح الجنان: قسمت آخر، کتاب باقیات الصالحات، باب دوم درباره خیرات برای اموات و باب ششم درباره آداب اموات

[13] -مفاتیح نوین: بخش دهم، احکام و آداب مربوط به مردگان، ص1177 به بعد

[14] -من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص174، رُوِیَ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ أَنَّهُ قَالَ: «رَأَیْتُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ(ع) یُعَزِّی قَبْلَ الدَّفْنِ وَ بَعْدَه»‏

[15] - وسائل‏الشیعة، ج3، ص213، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «مَنْ عَزَّى حَزِیناً کُسِیَ فِی الْمَوْقِفِ حُلَّةً یُحَبَّرُ بِهَا»

[16] - الکافی، ج3، ص204، باب التعزیة و ما یجب على صاحب المصیبه، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: «التَّعْزِیَةُ الْوَاجِبَةُ بَعْدَ الدَّفْنِ»

[17] - وسائل‏الشیعة، ج3، ص218، حدیث3451، مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ أَتَى أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع): «قَوْماً قَدْ أُصِیبُوا بِمُصِیبَةٍ فَقَالَ جَبَرَ اللَّهُ وَهْنَکُمْ وَ أَحْسَنَ عَزَاکُمْ وَ رَحِمَ مُتَوَفَّاکُمْ ثُمَّ انْصَرَفَ»

[18] - وسائل‏الشیعة، ج3، ص216، باب48، باب تأکد استحباب التعزیة، قَالَ الصَّادِقُ(ع): «التَّعْزِیَةُ الْوَاجِبَةُ بَعْدَ الدَّفْنِ وَ قَالَ کَفَاکَ مِنَ التَّعْزِیَةِ أَنْ یَرَاکَ صَاحِبُ الْمُصِیبَةِ»

[19] - وسائل‏الشیعة، ج3، ص237، حدیث3505، دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) عَلَى أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَیْسٍ إِلَى أَنْ قَالَ فَقَالَ اجْعَلُوا لِأَهْلِ جَعْفَرٍ طَعَاماً فَجَرَتِ السُّنَّةُ إِلَى الْیَوْمِ» / وسائل‏الشیعة، ج2، ص534، باب24/ من‏لایحضره‏الفقیه، ج1، ص182، باب التعزیة و الجزع عند المصیبة، حدیث549، قَالَ(ع): «لَمَّا قُتِلَ جَعْفَرُ بْنُ أَبِی طَالِبٍ (ع) أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) فَاطِمَةَ (ع) أَنْ تَأْتِیَ أَسْمَاءَ بِنْتَ عُمَیْسٍ وَ نِسَاءَهَا وَ أَنْ تَصْنَعَ لَهُمْ طَعَاماً ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ فَجَرَتْ بِذَلِکَ السُّنَّةُ »

[20] -وسائل‏الشیعة، ج3، ص237، حدیث3503، عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: «یَنْبَغِی لِجِیرَانِ صَاحِبِ الْمُصِیبَةِ أَنْ یُطْعِمُوا الطَّعَامَ عَنْهُ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ» وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ نَحْوَهُ وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدَانَ مِثْلَهُ / وسائل‏الشیعة، ج3، ص237، حدیث3504، مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ(ع) الْأَکْلُ عِنْدَ أَهْلِ الْمُصِیبَةِ مِنْ عَمَلِ أَهْلِ الْجَاهِلِیَّةِ وَ السُّنَّةُ الْبَعْثُ إِلَیْهِمْ بِالطَّعَامِ کَمَا أَمَرَ بِهِ النَّبِیُّ(ص) فِی آلِ جَعْفَرِ بْنِ أَبِی طَالِبٍ لَمَّا جَاءَ نَعْیُهُ»

[21] - وسائل‏الشیعة، ج3، ص272، عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ(ع) قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا الْجَزَعُ قَال(ع): «‏أَشَدُّ الْجَزَعِ الصُّرَاخُ بِالْوَیْلِ وَ الْعَوِیلِ وَ لَطْمُ الْوَجْهِ وَ الصَّدْرِ وَ جَزُّ الشَّعْرِ مِنَ النَّوَاصِی وَ مَنْ أَقَامَ النُّوَاحَةَ فَقَدْ تَرَکَ الصَّبْرَ وَ أَخَذَ فِی غَیْرِ طَرِیقِهِ الْحَدِیثَ»

[22] -آیات 155 تا 157 سوره بقره

[23] - مسکن الفؤاد عند فقد الأحبة و الأولاد، ص48؛ وَ عَنْهُ(ع): «الضَّرْبُ عَلَى الْفَخِذِ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ یُحْبِطُ الْأَجْرَ وَ الصَّبْرُ عِنْدَ الصَّدْمَةِ الْأُولَى أَعْظَمُ وَ عِظَمُ الْأَجْرِ عَلَى قَدْرِ الْمُصِیبَةِ وَ مَنِ اسْتَرْجَعَ بَعْدَ الْمُصِیبَةِ جَدَّدَ اللَّهُ لَهُ أَجْرَهَا کَیَوْمَ أُصِیبَ بِهَا» / «وَ سَأَلَ رَجُلٌ النَّبِیَّ ص مَا یُحْبِطُ الْأَجْرَ فِی الْمُصِیبَةِ فَقَالَ تَصْفِیقُ الرَّجُلِ بِیَمِینِهِ عَلَى شِمَالِهِ وَ الصَّبْرُ عِنْدَ الصَّدْمَةِ الْأُولَى فَمَنْ رَضِیَ فَلَهُ الرِّضَا وَ مَنْ سَخِطَ فَعَلَیْهِ السَّخَط»

[24] - مسکن الفؤاد عند فقد الأحبة و الأولاد، ص48، عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ زَوْجَةِ النَّبِیِّ قَالَتْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) یَقُولُ: «مَا مِنْ عَبْدٍ تُصِیبُهُ مُصِیبَةٌ فَیَقُولُ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ اللَّهُمَّ أْجُرْنِی عَلَى مُصِیبَتِی وَ اخْلُفْ لِی خَیْراً مِنْهَا إِلَّا آجَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى فِی مُصِیبَتِهِ وَ أَخْلَفَ لَهُ خَیْراً مِنْهَا قَالَتْ فَلَمَّا تُوُفِّیَ أَبُو سَلَمَةَ قُلْتُ کَمَا أَمَرَنِی رَسُولُ اللَّهِ ص فَأَخْلَفَ لِی خَیْراً مِنْهُ رَسُولَ اللَّهِ‏» / وسائل‏الشیعة، ج3، ص249، باب74، «اللَّهُمَّ أْجُرْنِی عَلَى مُصِیبَتِی وَ أَخْلِفْ عَلَیَّ أَفْضَلَ مِنْهَا کَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ مَا کَانَ عِنْدَ أَوَّلِ صَدْمَةٍ»

[25] - توضیح المسائل حضرت امام خمینی(ره)، م866 تا 879

[26] - وسائل الشیعه،ج 3، ص223؛ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع): « زُورُوا مَوْتَاکُمْ فَإِنَّهُمْ یَفْرَحُونَ بِزِیَارَتِکُمْ وَ لْیَطْلُبْ أَحَدُکُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِیهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا یَدْعُو لَهُمَا »

[27] -کنز العمال، ج 16، ص 479.

[28] - وسائل الشیعه،ج3، ص 224. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) یَقُولُ : «عَاشَتْ فَاطِمَةُ (ع) بَعْدَ أَبِیهَا خَمْسَةً وَ سَبْعِینَ یَوْماً لَمْ تُرَ کَاشِرَةً وَ لَا ضَاحِکَةً تَأْتِی قُبُورَ الشُّهَدَاءِ فِی کُلِّ جُمْعَةٍ مَرَّتَیْنِ الْإِثْنَیْنِ وَ الْخَمِیسَ فَتَقُولُ هَاهُنَا کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص هَاهُنَا کَانَ الْمُشْرِکُونَ »

[29] -وسائل الشیعه، ج 3 ،ص 200 / بحارالانوار، ج79 ،ص64؛ قالَ (ع): «إِذَا قَرَأَ الْمُؤْمِنُ آیَةَ الْکُرْسِیِّ وَ جَعَلَ ثَوَابَ قِرَاءَتِهِ لِأَهْلِ الْقُبُورِ جَعَلَ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ مِنْ کُلِّ حَرْفٍ مَلَکاً یُسَبِّحُ لَهُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ »

[30] - وسائل الشیعه، ج  3، ص 227 و228/ من‏لایحضره‏الفقیه، ج1، ص181، باب التعزیة و الجزع عند المصیبة؛ قَالَ الرِّضَا (ع): « مَا مِنْ عَبْدٍ زَارَ قَبْرَ مُؤْمِنٍ فَقَرَأَ عِنْدَهُ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ سَبْعَ مَرَّاتٍ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ لِصَاحِبِ الْقَبْرِ»

[31] - وسائل الشیعه، ج6، ص 204 / الکافی، ج2، ص613، باب قراءة القرآن فی المصحف، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: « قِرَاءَةُ الْقُرْآنِ فِی الْمُصْحَفِ تُخَفِّفُ الْعَذَابَ عَنِ الْوَالِدَیْنِ وَ لَوْ کَانَا کَافِرَیْنِ »

[32] - الکافی، ج2، ص606، باب فضل حامل القرآن؛ عَنْ حَفْصٍ قَالَ سَمِعْتُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ (ع) یَقُولُ لِرَجُلٍ: «أَ تُحِبُّ الْبَقَاءَ فِی الدُّنْیَا فَقَالَ نَعَمْ فَقَالَ وَ لِمَ قَالَ لِقِرَاءَةِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فَسَکَتَ عَنْهُ فَقَالَ لَهُ بَعْدَ سَاعَةٍ یَا حَفْصُ مَنْ مَاتَ مِنْ أَوْلِیَائِنَا وَ شِیعَتِنَا وَ لَمْ یُحْسِنِ الْقُرْآنَ عُلِّمَ فِی قَبْرِهِ لِیَرْفَعَ اللَّهُ بِهِ مِنْ دَرَجَتِهِ فَإِنَّ دَرَجَاتِ الْجَنَّةِ عَلَى قَدْرِ آیَاتِ الْقُرْآن»

[33] - الکافی، ج2، ص159، باب البر بالوالدین ،ٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): « مَا یَمْنَعُ الرَّجُلَ مِنْکُمْ أَنْ یَبَرَّ وَالِدَیْهِ حَیَّیْنِ وَ مَیِّتَیْنِ یُصَلِّیَ عَنْهُمَا وَ یَتَصَدَّقَ عَنْهُمَا وَ یَحُجَّ عَنْهُمَا وَ یَصُومَ عَنْهُمَا فَیَکُونَ الَّذِی صَنَعَ لَهُمَا وَ لَهُ مِثْلُ ذَلِکَ فَیَزِیدَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِبِرِّهِ وَ صِلَتِهِ خَیْراً کَثِیراً »

[34] - الکافی، ج2، ص16/ بحارالانوار،ج 71، ص 84. ؛ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: « إِنَّ الْعَبْدَ لَیَکُونُ بَارّاً بِوَالِدَیْهِ فِی حَیَاتِهِمَا ثُمَّ یَمُوتَانِ فَلَا یَقْضِی عَنْهُمَا دُیُونَهُمَا وَ لَا یَسْتَغْفِرُ لَهُمَا فَیَکْتُبُهُ اللَّهُ عَاقّاً وَ إِنَّهُ لَیَکُونُ عَاقّاً لَهُمَا فِی حَیَاتِهِمَا غَیْرَ بَارٍّ بِهِمَا فَإِذَا مَاتَا قَضَى دَیْنَهُمَا وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمَا فَیَکْتُبُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَارّاً ...»

[35] - الکافی، ج2، ص507 ، باب الدعاء للإخوان بظهر الغیب ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): « مَا مِنْ مُؤْمِنٍ دَعَا لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ إِلَّا رَدَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ مِثْلَ الَّذِی دَعَا لَهُمْ بِهِ مِنْ کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ مَضَى مِنْ أَوَّلِ الدَّهْرِ أَوْ هُوَ آتٍ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِنَّ الْعَبْدَ لَیُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَیُسْحَبُ فَیَقُولُ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ یَا رَبُّ هَذَا الَّذِی کَانَ یَدْعُو لَنَا فَشَفِّعْنَا فِیهِ فَیُشَفِّعُهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ فَیَنْجُو»

[36] -  سلوک عرفانی در سیره اهل بیت،  ص36

[37] - عدة الداعی و نجاح الساعی، ص144 / مستدرک الوسائل،ج2، ص470: عَنِ الصَّادِقِ (ع) قَالَ: «کَانَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ عَابِدٌ فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى دَاوُدَ (ع) أَنَّهُ مُرَاءٍ قَالَ ثُمَّ إِنَّهُ مَاتَ فَلَمْ یَشْهَدْ جِنَازَتَهُ دَاوُدُ (ع) قَالَ فَقَامَ أَرْبَعُونَ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ فَقَالُوا اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْراً وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنَّا فَاغْفِرْ لَهُ قَالَ فَلَمَّا غُسِّلَ أَتَى أَرْبَعُونَ غَیْرُ الْأَرْبَعِینَ الْأَوَّلِ وَ قَالُوا اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْراً وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنَّا فَاغْفِرْ لَهُ فَلَمَّا وُضِعَ فِی قَبْرِهِ قَامَ أَرْبَعُونَ غَیْرُهُمْ فَقَالُوا اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْراً وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنَّا فَاغْفِرْ لَهُ قَالَ فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى دَاوُدَ (ع) مَا مَنَعَکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَیْهِ فَقَالَ دَاوُدُ بِالَّذِی أَخْبَرْتَنِی مِنْ أَنَّهُ مُرَاءٍ قَالَ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ أَنَّهُ شَهِدَ لَهُ قَوْمٌ فَأَجَزْتُ لَهُمْ شَهَادَتَهُمْ وَ غَفَرْتُ لَهُ مَا عَلِمْتُ مِمَّا لَا یَعْلَمُونَ »


مطالب مشابه :


آداب مراسم ختم و ترحیم

ديوان اشعار آداب مراسم ختم و ترحیم. این روایت نشانگر آن است که باید مراسم را به سادگی




مراسم ختم (واقعیت با زبان نسبتا طنز)

اشعار ناب - مراسم ختم (واقعیت با زبان نسبتا طنز) - به سراغ من اگر می آیی دگر آسوده بیا، چند




اجرای مراسم ترحیم با همراهی دف و نی

اجرای مراسم ترحیم و بادبود ، بزرگداشت ، مراسم های مذهبی با همراهی سازهای عرفانی نی و دف.




کتاب اشعار مجالس ترحیم

مداح اهلبیت کربلایی روح الله بیطرفان - کتاب اشعار مجالس ترحیم - مردم به چشم آب نگاهم کنند لیک




صاحب خبر (حافظ)

اجرای مراسم مداحی و حرفه ای های مداحی مجالس ترحیم را استفاده از اشعار با ذکر




آسیب شناسی مجالس ترحیم

دانلود مجالس ختم چهلم سالگرد سنگ قبر درگذشت تقدیر عكس اشعار مراسم ترحیم در شهر بدین




طلیعه

اجرای مراسم مداحی و مرثیه خوانی ویژه مجالس ترحیم در نظر است در این وبلاگ، اشعار مناسب




آسیب شناسی مجالس ترحیم

مجلس ترحيم - آسیب شناسی مجالس ترحیم - دانلود مجالس ختم چهلم سالگرد سنگ قبر درگذشت تقدیر عكس




برچسب :