شهر ما خانه ما

 

موضوع انشا:شهر ما خانه ی ما

واضح و مبرهن است که شهر ما خانه ی ماست.آنقدر خانه ی ما که همسایه دیوار به دیوارمان حق دارد با شلوار مامان دوز خود تا سر کوچه برود و از سوپری محله ماست بگیرد واگر من بخواهم نگاه چپی به وضعیت ایشان بیندازم ایشان می توانند بخاطر نگاه آلوده ی من به حاصل دسترنج مادر محترمشان چشمان بنده را از کاسه در آورده ودر پیش دستی بگذارند.در نتیجه ما باید عقل خود را صدا کرده و برای داخل کاسه ماندن چشم هایمان از توجه به شلوار مامان دوز اهالی محله اکیدا خودداری کنیم. بالاخره شهر ما خانه ی ماست وما باید در آن آسوده زندگی کنیم.

مثلا وقتی به همسایه ی پنجره به پنجره مان عرض کردم که چرا زباله های خود را با عمل فرودینگ از طبقه ی سوم به کف کوچه می رسانید؟ گفتند:آیا به شما ربطی دارد؟و وقتی عرض کردم  بله که ربط دارد چرا که شهر ما خانه ی ماست فرمودند:پس دهانت را ببند وآگاه باش که این شهر خانه ی من نیز هست .چهار دیواری اختیاری! مشکلی داری بگو بیام برات حلش کنم! وبنده که از بدو تولد یاد گرفته بودم مشکلاتم را خودم حل کنم به احترام سبیل های پر پشت آقای همسایه گفتم:راضی به زحمت شما نبوده ،خودم مشکلاتم را حل می کنم.باشد که همگان اینگونه باشند.

ساعت نزدیک 9 بود و من از پنجره خانه به کوچه نگاه می کردم و منتظر ماشین شهر داری بودم که با آن موزیک نامی پیدایشان شد.همین که به زباله های ما رسیدند از پنجره داد زدم :سلام آقاااا این ها زباله های ما هستند . تفکیکشان کردیم.پلاستیک اول ترها،دوم خشک ها وسوم شیشه ها هستند.کارگر شهرداری لبخندی زد وگفت: آفرین بر شما .دستتان درد نکند و بعد بدون توجه به عمل بشر دوستانه ی من با عمل صعودینگ آن ها را به داخل ماشین پرتاب کرد ومن هر چه محاسبه می کردم که الآن تفکیک من به چه دردشان می خورد به نتیجه نرسیدم ولی بعد یادم افتاد که آهان ،شاید هنوز درسش را  نخواندیم.

فردای آن روز کوچه را به سمت مدرسه طی می کردم که متوجه ی جشن و پای کوبی چند عدد گربه اطراف کیسه های زباله شدم و با خودم فکر کردم مگر نه اینکه ساعت9 ساعت بیرون گذاشتن زباله هاست که یکدفعه خانم همسایه در به درمان ذهن مرا خواند و فرموند :به شما هیچ فضو لی اش نیامده ،اصلا چه معنی دارد شهرداری برای ما تعیین تکلیف کند که ما بخواهیم چه ساعتی از روز زباله هایمان را دم در بگذاریم .تو که محصل هستی چرا؟مگر این گربه ها دل ندارند؟مگر شهر نمی تواند مال آن ها باشد؟این ها از کجا غذا بیا ورند؟اگر ما به آن ها رسیدگی نکنیم چه کسی رسیدگی می کند؟مسولین رسیدگی می کنند؟جامعه با رسیدگی است که به رسیدگی می رسد؟من که از حرف های آقای همسایه ی در به درمان چیزی نفهمیدم قدم هایم را برای رفتن به مدرسه تند تر کردم تا قبل از اینکه معلم بخواهد به کار من رسیدگی کند خودم به کار خودم رسیدگی کنم.

در آخر ما از این انشا نتیجه می گیریم درست است که شهر ما خانه ی ماست ولی هیچ جا خانه ی آدم نمی شود!  


مطالب مشابه :


نقشه ستاد اسکان (خانه معلم) شهرستان محلات

صـــــــــــــــــبــــــــــــــــــــا - نقشه ستاد اسکان (خانه معلم) شهرستان محلات - ای




5500 مسافر نوروزی در مدارس محلات اسکان یافتند

کارشناس روابط عمومی آموزش و پرورش شهرستان محلات از اسکان 5500 مسافر نوروزی در خانه معلم و




اسكان مسافران نوروزی در مدارس محلات 60 درصد افزایش یافت

وبلاگ خبری شهرستان محلات 10 آموزشگاه در قالب 60 كلاس درس و خانه معلم محلات استفاده




اسکان 9890 مسافر نوروزی در ستاد اسکان فرهنگیان محلات

وبلاگ خبری تحلیلی گل سیتی - اسکان 9890 مسافر نوروزی در ستاد اسکان فرهنگیان محلات - ایمان داشته




شهر ما خانه ما

محلات سیتی - شهر ما خانه ما خانه ی ماست.آنقدر تا قبل از اینکه معلم بخواهد به کار




چرخنامه ی زاگرس

محلات و گلپایگان و خوانسار با شعار خانه معلم است كه با گرمي از ما استقبال مي كنند و چه




جدیدترین مونوگرافی شهرستان سروآباد

دلنوشته مهمانان خانه معلّم شیب محلات قدیمی شهر سروآباد در بعضی جاها از ۹ درصد بیش تر




علت انتشار بوی گاز در برخی از محلات گنبد کاووس مشخص شد.

( یک معلم ) - علت انتشار بوی گاز در برخی از محلات گنبد کاووس مشخص شد. -




هیچ جا خونه ی خود آدم نمیشه.

توی محلات هم به خانه ی معلم رفتیم جای کثیفی نبود رفتیم خانه ای زیبا و مظلومانه ای بود




برچسب :