گنج ها و دفینه های ایران

 حقیقت تاریخ .. پیکره مقدس میترایی
      که به دروغ می گوند مجسمه هرکول است،  و آنرا نشانی و سندی از حمله اسکندر مقدونی به ایران می نامند.  این پیکره در سال 1327 خ،  در محل کنونی کشف شد.  زمان ساخت آن حدود 150 ق.م،  تعیین کرده اند،  که برابر با اواسط سلطنت مهرداد اول اشکانی معروف به اشک نهم است،  البته این زمان جای باز نگری علمی جدید دارد.  کتیبه ای در پشت این پیکره به زبان آشوری است،  این زبان بسیار قدیمی تر از زمان پیدایش خط یونانی می باشد.  نمونه این مجسمه که مانند ایزد مهر است،  در چندین معبد میترایی اروپایی وجود دارد،  که بسیار شبیه هم هستند.

   عکس پیکره مقدس میترایی ایرانی که به اشتباه یا دروغ می گویند مجسمه هرکول یونانی است،  عکس شماره 1410.
حلقه و صلیب میترا
      میترا یا روشنایی همیشگی،  در فرهنگ و ادبیات حضور چشمگیری داشت،  به مرور زمان با:  خورشید و ایزد مهر، مهربانی و دوستی،  پیوند عمیق یافت.  ستاره قطبی خاستگاه باور های مربوط به میترا بود،  بی ‌تردید برای پیشینیان شیفته کیهان، وجود ستاره‌ ای دائمی،  که هیچگاه طلوع یا غروب نمی ‌کرد،  خیلی مهم بود.  سرچشمه باور به میترا و گردونه میترا در میان ملت های آریایی،  عبارت بود از ستاره قطبی و دو صورت فلکی پیرا قطبی به نام ‌های خرس بزرگ و خرس کوچک،  یا دب اکبر و دب اصغر.
      می ستاییم مهر دارنده دشت های پهناور را،  آن بلندای برومندی که در فراز آسمان ایستاده،  و نیرومند و بخواب نرونده است،  میترا همه مردمان را با چشمانی که هیچگاه بسته نمی شوند می نگرد
در برخی نگاره های کهن نقش صورت فلکی خرس بزرگ را،  آشکارا بمانند گردونه چهار اسبه که نماد میترا بوده است رسم کرده اند.  همچنین نگاره میترا را بگونه مردی که پرتو های نورانی بر گرد سرش دیده می شده نشان می دادند.  اما از 5000 سال پیش و هنگامی که این ستاره از قطب آسمانی فاصله می گیرد،  این فاصله منجر به گردش این ستاره بدور نقطه قطب آسمانی،  و ترسیم دایره یا حلقه کوچکی می شود،  که سرچشمه پیدایش باوری بنام حلقه مهر یا حلقه پیمانه می گردد.  در مهر گشت اوستا عبارات هایی چون در فراز نای آسمان ایستاده و یا بخواب نرونده،  اشاره آشکار به ستاره قطبی است.  نام مهر در ادبیات فارسی برای قبه ‌ای گفته می شده،  که بر فراز خیمه و خرگاه، علم و چتر،  نصب می ‌کرده‌ اند،  شباهت ستاره قطبی با این قبه ها نیز توجه برانگیز است.
      بدلیل اینکه میترا نقطه ثقل آسمان و ستارگان بوده است،  و از دید ناظر زمینی همه ستارگان و صورت های فلکی بر گرد او می چرخیدند،  میترا را سامان دهنده هستی،  و برقرار کننده و پاسبان قانون،  و هنجار کیهانی و نظام حاکم بر جهان،  و بعدها او را ایزد روشنایی و راستی و پیمان و حتی محبت می دانستند.

   عکس صلیب و صلیب شکسته با نقوش زیبا،  در تمام آثار تاریخی ایرانی دیده می شود،  عکس شماره 2958.
بعدها از باور های منسوب به ستاره میترا،  دینی موسوم به میترا پرستی یا مهر پرستی بوجود آمد،  و در غرب  میترائیسم گفته شد.  در سده یکم ق.م،  در حکومت اشکانیان،  به غرب آناتولی و روم راه یافت.  و توسط رومیها که در واقع ایرانی بودند،  در سرتاسر سرزمین‌ های غربی و اروپا منتشر شد،  و بعدها آیین‌ها و مراسم و به ویژه تقویم آن،  در دین تازه مسیحیت نفوذ کرد.  واژه میلادی برای تقویمی به همین نام است،  افزودن میلاد مسیح به آن تقویم درست نیست،  زیرا منسوب کردن میلاد به میلاد مسیح،  در اواخر سده چهارم میلادی،  از سوی دستگاه روحانیت مسیحی روم روی داد.  در آثار ایرانی مانند آثار‌الباقیه ابوریحان بیرونی،  میلاد را میلاد خورشید دانسته  است،  و این نام را با شب چله و جشن زایش خورشید در پیوند دانسته.  همچنین نام نخستین ماه سال در تقویم کهن سیستانی،  که از ابتدای زمستان آغاز می‌شده،  کریست  بوده است،  که گمان می‌رود واژه کریسمس نیز از آن گرفته شده باشد.


   عکس های آثار تاریخی بجای مانده،  که همه مربوط به بیش از 2 تا 5 هزار سال پیش هستند،  نشان دهنده این است که ایرانیان آغاز کننده علوم نجوم و ریاضی، انسانی و دینی بوده اند،  نه یونانیان و غیره،  در هیچ کجای جهان چنین آثار باستانی و کهن یافت نمی شود.  علائم صلیب و صلیب شکسته، و آغاز دیگر علوم،  در تمام موزه های ایران بفراوانی یافت می شود،  عکس های شماره
منبع:سایت انوش راویدبرچسب‌ها: حقیقت تایخ میترا و مهر پرستی, نجوم و ستاره شناسی انوش راوید حقیقت تاریخ فروش ویژه بسته محصولات
***فرصتی استثنایی برای شما***
 
 برچسب‌ها: فروش ویژه ردیاب و شاقول گنج یاب کتاب علائم و اسرار, دفینه علائم زیر خاکی و گنج نسخه گنج تله ها و طلسما, گنج باستان ایران سرزمین گنج قبر تومولوس تخفیف ویژ, گنج یاب فلزیاب دفینه یاب شاقول تایگر مشکلات دفینه و گنج یابی..
مباحث دفینه یابی ومشکلات آن:

از آنجایی که یکی از عمده مشکلات حفاران و دفینه یابان نرسیدن به دفینه بوده و می باشد در تصویر بالا نمونه ای از عملیات آهک سازی را مشاهده می کنید.حفاران عزیز در اکثر موارد بجای دفینه به محل های پخت و پز آجرها-سفال ها وکوره خانه ها می رسند که علامت آن هم ضخامت لایه های به طول یک متر و بیشتر و رنگ آن نیز شبیه به خاکستری و یا سفید کدر می زند لایه ای که مربوط به خاکستر نیز می باشد که این نشانگر کوره خانه بودن آن محل در زمانهای قدیم می باشد که در ان قسمت قبلا عمیات پخت و پز مصالح و یا مواردی دیگر برای کاربرد در زندگی روزمره ان زمانمورد استفاده بوده مشاهده می شود.
کوره خانه های خشت و آجر و سفال که بر اثر عوامل غیر مترقبه مانند سیل یا زلزله ناگهانی بهم خورده و متلاشی شده و بر اثر گذشت زمان روی آن لایه های مختلفی جمع شده است واکثر دستگاه های فلزیاب ذرات آن را بعنوان گنج می شناسند که در این حالت باید دستگاه دارای حالت تفکیک و حذف ذرات باشد تا دچار مشکل های عدیده نشوید.
در همچنین مواردی در طی لایه های مختلف آجر یا سفال شکسته یا تعدادی سفال یا خمره سالم - آجرهایی با طول نیم متر در نیم متر - کوزه های بدون لعاب و در موارد نادری لعاب دار و...دیده می شود که برخی به اشتباه آن را از علائم دفینه می دانند که این مورد هم با استفاده از شناخت لایه ها و کانتکس های قبل و بعد از این لایه مشخص می شود و همچنین مواردی جزو مکانهای باستانی و تاریخی بوده و جزو مکانهای دفینه بشمار نمی رود.برچسب‌ها: لایه شناسی گنج آهک و سیلیس مکانهای باستانی و تاریخ, دفینه یابی مشکلات حفاران گنج گن و دفینه یابی ایران, کارشناسی گنج و زیر خاکی علائم و آثار کوره خانه مجسمه های تقلی و جعلی
راه های تقلبی و قلابی مجسمه ها:

دوستان از آنجایی که مجسمه های تقلبی در بازار ایران بسیار زیاد شده اند و این امر به نوبه خود کلاهبرداری مردمی که پول خود را باهزارارن قرض و قوله و مصیبت جمع می کنند شده و هموطنان عزیز ایرانی را به کام سقوط مالی می کشاند بر آن شدیم تا دراین قسمت گوشه ای از کلاهبرداری مجسمه های تقلبی ر ابگوییم.
مجسمه های تقلبی که اکثرا در قسمت جنوبی کشور بویژه ازنا -الیگودرز و ... ساخته می شود یا از سلیمانیه عراق درست شده و وارد می شوند بقدری ماهرانه و زیبا از روی جنس اصلی تقلبی می سازند که کارشناسان نیز دچار تحیر و سرگرانی می شود.روش کار آنها این است که مجسمه های برنجی یا مخصوصی که از چند آلیاژ ترکیب شده است را حاضر کرده و آنها را فرز کاری کرده و طراحی کرده و باتحبر و مهارت بالایی می سازند و سپس روی ان را با روکشی از طلای ۱۸ عیار یآ عیار پایین می پوشانند و بعد به مدت معینی داخل خاک رس که بعضی عناصر شیمیایی نیز به انها افزوده می شود می خوابانند که باعث ایجاد لایه نازک سیاه رنگ که اصطلاحا به آن پاتین می گوییم میشه که  الببته معلومه که مصنوعیه بوجود میاره.
از راه کشف کلاهبرداری آنها دقت کردن جای فرز و جوش های دستگاهی است که با آن ساخته اند اگر بسیار با مهارت ساخته شده باشد آخرین و نهایی ترین راه استفاده از مته و سوراخ کردن مجسمه می باشد.برچسب‌ها: کارشناسی عتیقه زیر خاکی گنج ایران سرزمین گنج, دفینه خزانه مجسمه قلابی و تقلبی خرید و فروش مجسمه, سایت گنج مجسمه های جعلی تندیس نسخه گنج نظر بدهید خاطراتی از جویندگان گنج
این  داستانها واقعی و بر مبنای خاطرات افراد و یا خانواده ها و دوستان افرادیست که به جستجوی گنج رفته اند
 1- طمع عمو و برادرزاده:
این اتفاق در سال 81  در اطراف احمد آباد یاسوکند و در نزدیکی شهر بیجار به وقوع پیوسته....
در منطقهُ فوق,روستایی به نام احمدآباد است که بر سر یک تپه و در حاشیه یک رودخانه بنا شده, روزی شخصی به نام رحیم در یک میهمانی فامیلی در حالی که با برادرزاده اش اسماعیل در حال صحبت بوده, , عنوان میکند که در جایی به نام  قزل خاتون... محلی را سراغ دارد که مطمئن است در آن گنجی نهفته است....
اسماعیل سئوال میکند که از کجا فهمیده..؟  او میگوید که : "یکی از دوستانش آن آدرس را به او داده و  پس از مراجعه به منطقه و رویت علائمی که دوستش گفته... و اطمینان تقریبی از صحت گفته ها به دنبال فردی مطمئن میگردد تا اورا همراهی نماید..." .
اسماعیل که در آن زمان یکسال از خدمتش میگذشته و بیکار بوده , با خوشحالی قبول میکند و دوروز بعد قرار میگذارند که به آنجا بروند...
اسماعیل, خوشحال و سرمست از اینکه قرار است پولدار شود و خانواده را از فقر نجات میدهد....

به همراه عمویش در شب موعود, رهسپار آن منطقه میشوند.
او در بین راه به عمویش میگوید : که به مادرش قول داده که اگر موفق شوند,برایش یک خانه با امکانات راهی در زنجان بخرد و....
خلاصه بعد از نیم ساعت با موتور به محل مورد نظر میرسند و بلافاصله مشغول کار میشوند...
آنها به صورت نوبتی کار میکردند, و پس از چند ساعت کار...در حالی که گودالی به عمق حدود 2/5متر حفر کرده بودند... اسماعیل با خوشحالی فریاد میزند....موفق شدیم....پیدا کردم...پیدا..
عمویش به او میگوید که آرام باش, و سریع اجناس را بده بالا... با دقت... چیزی نشکنه...
اسماعیل هم طی 3مرحله دلو(سطل) را پر میکند و عمویش بالا میکشد... سپس به عمویش میگوید: تمام شد.. دیگر چیزی نیست..
عمو از او میپرسد باز هم بگرد شاید چیزی پیدا کنی.....
در همان زمان که اسماعیل در حال جستجو بود,,,عمو سنگ بزرگی را که از قبل آماده کرده بود را به داخل چاه و روی سر اسماعیل میاندازد........
بعد از آن هم چند سنگ دیگر هم به داخل میاندازد تا مطمئن شود,, سپس گودال را با خاک تقریباُ پر میکند و بر میگردد, بقصد اینکه ابتدا به خانه رود تا لباس و وسایلش را بردارد و قبل از طلوع خورشید منطقه را ترک نماید.
او با موتور به ده برمیگردد و به خانه میرود تا وسایلش را بردارد...غافل از اینکه مادر اسماعیل که نگران پسرش بوده, پشت پنجرهُ خانه شان چشم به راه بوده تا پسرش برگردد... و متوجه میشود که رحیم تنها برگشته و خبری از پسرش نیست......
ابتدا چند دقیقه صبر میکند تا شاید او هم بیاید...ولی بعد از چند دقیقه به سراغ همسرش میرود و پس از بیدار نمودن ,جریان را به او میگوید
همسرش که فکر نمیکرده چنین کاری از برادرش سر بزند به او میگوید کهک حتماُ رحیم آمده چیزی بردارد و برگردد..
ولی با اصرار  و ابراز نگرانی خانم,, بالاخره بر در خانه برادرش که چند خانه آنطرفتر بوده میرود.
ابتدا هرچه در میزند ,کسی در را باز نمیکند...در این حین مادر اسماعیل هم میاید و پس از صحبت کردن با او از دیوار بالا میکشد و آرام در را باز و سپس وارد خانه برادرش میشوند...
در بدو ورود مشاهده میکنند که رحیم مشغول جمع کردن وسایلش است,همچنین در گوشهُ اتاق تکه هایی از کوزه شکسته وجود دارد. وقتی  که از رحیم توضیح میخواهد... او با عصبانیت میگوید که چرا وارد خانهُ او شده اند..!
پدر اسماعیل میگوید که ما نگران هستیم...پسرمان کجاست..؟
اوجواب میدهد که یک مشکلی پیش آمد و او مجبور به برگشت شده ,اسماعیل هم همانجا منتظر است تا او برگردد
وقتی پدر اسماعیل به محل گفته شده میرود...و در آن موقع رحیم به سرش میزند که زودتر فرار کند, که با واکنش مادر اسماعیل مواجه میشود....بعد از برگشت پدر و........ ,کار به پلیس میکشد وادامه ماجرا...
این است طمع در این کار باعث بدبختی حداقل دو خانواده شد.......
رحیم ,در اعترافات خود بیان داشت که:از ابتدا قصد انجام چنین کاری را نداشته,ولی در لحظه آخر وقتی که چشمش به اشیاء قیمتی افتاده,ناگهان دچار یک سردرگمی و حالت جنون شده و بلا فاصله بعد از انجام این عمل هم پشیمان شده... ولی دیگر کار از کا گذشته بود.....برچسب‌ها: جویندگان گنج, طمع گنج یابی, گنج های ایران زمین گنج باستانی گنج ایران زمین و که نظر بدهید چهارشنبه بیست و هشتم فروردین 1392   20:32   ولی   باستان شناسی
خصوصیات باستان شناس حقیقی:

۱- زمین شناس خوبی باشد
۲-اطلاعات زمینه ای تاریخی داشته باشد
۳-نسبت به علم آثار و علائم شناسی شناخت داشته باشد
۴-نسبت به تله ها و طلسمات و جغرافیای منطقه و غارها و عوارض زمین آشنا باشد
۵-با قلم ها و الفباهای باستان آشنایی داشته باشد
۶-دید و شمه باستان شناسی داشته باشد
۷-تجربه کافی داشته باشد یا از اساتید مجرب تجربه های لازم را کسب کند
۸-به تپه ها و آثار نسخه ها آشناییت داشته  و آنهارا رمزگشایی کند
۹-از علم مدیریت و علم باستان برخوردار بوده تا در مراحل حساس خود مدیریت و کنترل را برعهده گیرد.
۱۰- اشیاأ عتیقه قدیمی را از جدید تشخیص داده و کارشناسی نماید
۱۱- را ههای شکستن تله ها و طلسمات را آموزش دیده باشد
۱۲-با مکانیسم غارها - تپه ها تومولوس ها و علائم ها آشنا باشد
و...
 
و...برچسب‌ها: باستان شناس, گنج یاب کارشناسی عتیقه و زیرخاکی علوم عریبه نظر بدهید اوفاق و طلسم ها
خواص اسم تعالی( الباسط) :
در این مبحث راجع به شرایط تاثیر دار کردن طلسمات که با شرایط بخصوصی کتابت می شود را ملاحظه می کنید که البته این نوع طلسم اسلامی یا بهتر است بگوییم ادعیه اسلامی می باشد.
 پس کسی به آن مداومت نمی کند مگر اینکه خدا برای او وسعت رزق و سعه را بسط می دهد و
خدا برایش برکت را نازل می کند و همش را به فرج و حزنش را به سرور مبدل می کند ، و اسم او در بلاد انبساط می یابد.
هرکسی او را مکسری موفقی در مربع وضع کند بر فص خاتمی از نقره و تحنتم به، خداوند خواطر و وسواس ردینه را میبرد ، و هرکسی بین او و بین آن دو اسم جلیل در ذکر جمع کند ، نزد مردم و جن مهابی از بین نمی رود و احدی نمی بیند.مگر محبّش ، و به قضای حاجت دوست مبادرت می کند.
و صفت جمع بین توفیق و تکسیر ذکر شده در علم الهدی و اسرار الاهتدا مذکور است.
اما برای آن مثالی قرار می گیرد مثالی که از مراجعه به این رساله مستغنی است و آن اینکه اعداد نازل می شود سپس تکسیرحروف اسم براین شکل می باشد:

 برچسب‌ها: طلسم های گنج ها تله ها دفینه ها زیرخاکی اوفاق ادعی, کیمیا سیمیا لیمیا هیمیا کیمیا, رمزگشایی طلسمات و ادعیه ها سایت گنج یابی دفینه ن Scan Eagle
ردیاب پیشرفته Scan Eagle (فروش ویژه)

سیستم اسکن ایگل یک  سیستم ردیاب جیوه ای بوده و با استفاده از پیشرفته ترین و مدرن ترین امکانات ساخته شده است.استفاده شده از بهترین جیوه مارک آلمان با درص خلوص ۹۹.۹۹ درصد در شرایط فیزیکی و محیطی بوده و از جنس برنج بوده و برنج و دسته ها و تمامی وسایل ساخت آلمان می باشد.
همانطور که می دانید ردیاب برای بو کردن بارها و دفینه ها می باشد.دستگاهی که امروز برای شمامعرفی می کنیم دستگاه های ردیاب جیوه ای ۲ دسته می باشد که با سیستم حذف ذرات ذرات موجود در زمین مانند سیلیس - آهک و نمک و... را حذف کرده و مکانهایی که دارای بار و خلا هستند مانند قبر های گبری یا... که در آن خمره و هر نوع دفینه باشد را بو می کند .
محدوده شعاع زنی این ردیاب ۵۰۰ متر و ۵ متر متراژ می باشد.این ردیاب توانایی جستجوی دفینه های زیر زمینی و همچنین مکانهای خالی و خلایابی را دارد و بسیار سبک و زیبا و جادار بوده و قابلیت حمل آسان و قابیلت حذف ذرات را تا درصد بالایی نیز دارا می باشد.

اکثر گنج پژوهان با مشکل املاح و ذرات معدنی مشکل دارند که ما امروز این مشکل را برایتان حل کرده ایم و از آنجایی که عملکرد سیستم های جیوه ای ممارست و تمرین و تکرار می باشد وبه کمی تمرکز  نیاز دارید (یعنی باید تمامی شرایط لازم را برای تمرکز بکار ببرید یعنی فکرتون را در موقع دستگاه زنی جمع کنید-با کسی حرف نزنید-به خودتان هیچ تلقینی نکنید و مابقی شرایط برای ایجاد تمرکز را حفظ کنید) شما با اندکی تلاش و تمرین و تکرار و پشتکار بعد از مدتی به یک اپراتور قوی مبدل خواهید شد که هر کجا باری باشد شما به وجود آن پی خواهید برد.
برچسب‌ها: ردیاب طلا یاب گنج یاب فلزیاب, فلزیاب ماهواره ای قوی جیوه ای با قیمت پایین نقطه ز, تست زیر خاک دستگاه ماهواره ای gpr gps پالسی وی ال, ایران دفینه علائم گنج ها 2 نظر      کاوشگران... برچسب‌ها: گنج دفینه گنج یاب سایت گنج یابی جوفان سنگ دیبک, کتاب علوم باستانی دفینه دفاین رمزگشایی شیرهای سنگی
رمزگشایی شیرهای سنگی (قوچ های سنگی )
 
این سنگ ها که در اکثر مناطق ایران دیده می شوند وبعنوان یک ابهام در آمده است بر آن شدیم که تمامی تجاربی و باورهایی که در مناطق مختلف دیدیم را برایتان عنوان کرده و موضوع رمز الود را روشن سازی کنیم.
در ابتدای امر عقاید و باورهایی که بین مردم رایج شده است را عنوان کرده سپاس به بیان حقایق و رمزگشایی آن خواهیم رسید.
 
قسمت اول :عقاید و باورهای عامیانه
داستانهای عاميانه آمده که در طول استلای مغولها آنها برای نگهداری از اموالی که به غارت و جنگ از مردمان مختلف ساير کشورهای جهان بدست می آوردند امنايی را تعيين ميکردند و به آنها خوب رسيدگی ميکردند تا احتمال دزدی را در آنها از بين ببرند و سپس گنجینه ها وخزاين را باحضور آنها در جای امنی دفن کرده وآنها را به نظارت ونگهبانی پنهانی دفاين خود می گماشتند و اين مناسب از پدر به فرزند می رسيد و ايشان و خانواده هايشان مادام العمر در کنف حمايت مغولان بودند .نسل اندر نسل) وزمانی که يکی از آنها می مرد مسئوليتش به فرزندانش می رسيدکه البته با درايت خواجه نصيرالدين طوسی و متفکران ديگر مديريت می شدند تا اموال به هدر نرود.
 
واما قوچهای سنگی نمادی برای برکت بوده اند و به قولی درون آنها جواهرات بسيار پر بها جاسازی ميشده ودر سر هر کوی وبرزن قرارداشتند ولی مردم به تبع اعتقاداتی که داشتند: فکر ميکردند کسانی قادر به استفاده از آن هستند که کليد اينها را داشته باشند نا گفته نماند که در روی سينه اينها جايی برای داخل کردن کليد بوده ولی کليد آنها نزد اولياء الله بوده وبس وکسی غير از آنها ويا کسی بدون اجازه آنها اقدام به گشودن ويا انهدام آنها می کرد دچار نوعی بيماری اعلاج می شد ودرعرض چندروز ميمرد و آبرويش می رفت لذا مردم به فکر شکار آن هم نبودند حتی حمايت هم ميکردند تا کسی به آنها تعدی نکند واگرهم کسی ادعا ميکرد که اذن از معصوم دارد مطمئنا دچار گرفتاريهايی ميشد که رسوا می شد وجان خودرا ميباخت.
بعضيها هم گفته اند اين قوچها توسط کاهنان برجسته قوم مغول ( شمنها ) نفرين می شدند تا از تعرض ديگران درامان بمانند وفقط کسانی که به رموز جادويی که در آنها بکار رفته بود آگاهی داشتند نمی توانستند آنها را باز کرده از اموال و جواهرات آن استفاده نمايند به هر حال سالها با اين حرفها مردم از نزديک شدن به آنها خوداری کرده بودند ولی معلوم شد که اين تلسمات در مردم قرن بيستم اثر نکرده و تعدادی از آنها به غارت رفتند وفقط چند تا (شاید چهار یا پنج عدد) باقی مانده است.

 
 
لازم ميدانم به اطلاع برسانم که از اين مجسمه های قوچ بر سر مزار بزرگان هم بعنوان سنگ قبر استفاده می شده ولی آنها محتوايی نداشته است ومردم از اين موضوع هم باخبر بودند.
 
قسمت دوم:آشکار و شفاف سازی حقایق و رمز گشایی
 
حاصل مطالعات و مصاحبه های میدانی را می توان در چند موضوع خلاصه کرد که عبارتند از؛
 ۱)قدمت قوچ های سنگی به دوران اساطیری ارتباط پیدا می کند و ربطی به آق قویونلوها یا قارا قویونلوها ندارد.
 ۲)با توجه به اینکه از دوران قدیم قوچ ها توتم و نماد قدرت شمرده می شدند ،وجود آن ها در هر نقطه ای نشان از اهمیت آن محل دارد که نیاز به نیروی مرموزحفاظتی آن ها داشته است
.۳)قرار دادن قوچ ها در گورستان ها برای راندن ارواح خبیثه و شیاطین از آن محل ها و حفاظت از ارواح پاک مردگان بوده است
.۴) قوچ ها عمدتا روی به شرق و محل طلوع خورشید داشتند که محتملا با کیش مهر پرستی بی ازتباط نمی باشد.
۵)در آخرین چهارشنبه ی هر سال مراسمی آیینی در اکثر گورستان ها برگزار می شد که عمدتا برای باروری و در امان ماندن از هر نوع بیماری تا سال بعد سه بار از زیر شکم قوچ رد می شدند و لازم به ذکر است که در این مراسم نیز رد پای احترام به بزرگ ترها را می توان مشاهده کرد.
۶)قوچ نماد قدرت و باروری شمرده می شد که این امر در داستان ها و فولکلور اقوام ترک زبان به وضوح مشهود است به عنوان مثال؛ قوچاق نبی،قوش کور اوغلو یا قوچ ایگید و احتمالا قرار دادن تندیس آن بر روی مزاری،نشان از قدرت بازو و پهلوان بودن شخص صاحب گور می توانست باشد...
۷)قدمت قوچ ها را در سر ستون های تخت جمشید به وضوح می توان دید به این معنی که می باید قدرت مرموز قوچ برای هخامنشیان شناخته شده و قابل باور بوده باشد تا در سر ستون ها از آنها استفاده شده باشد.
۸) قوچ های سنگی یکی از بی شمار آثار هنری و پیکر تراشی نیاکان ما به حساب تواند آمد که در روزگاران بسیار دور و دراز با دقت و ذوق بسیار تراشیده شده اند و نشان از رشد هنر حجاری در سرزمین باستانی ایران دارد و ...به امید حق تکمله ی مبحث در آینده به اطلاع علاقمندان خواهد رسید.۹
)در ورودی های گورستان و برروی مزارها نیز گذاشته می شده است.
 
نماد قوچ در هنر شرق و غرب

قوچ(Ram): معاني سمبليك: آرامي، باروري، تحمل، تواضع، خورشيد، دانايي، رام كردن، صلح، محافظت، مولّد حرارت، نيرومندي و وقار مي باشد.

باورهاي قومي و اساطيري: اولين علامت منطقه البروج (ماه فروردين)، از اين رو، سمبل افكار نو و طلوع دوره جديد است. در نشان هاي نجابت خانوادگي، علامت درك يا رهبر مي باشد. در اساطير، ايزدان قوچ برابر با خدايان گاو نر بوده اند

در ايران، نشان امپراطوري ايران، سمبل مردانگي و يكي از ده حيوان در بهشت مسلمانان است. شاخ قوچ نيز نماد آفرينش، شعاع نور، جنگ و خشونت مي باشد.10 قوچ يكي از شكل‌هاي جانوري عمده كه در آنها، خدايان وابسته به زايش و باروري در خاورميانه، يونان، مصر باستان مورد پرستش بود.

تصاوير قوچ از3500ـ3000 پيش از ميلاد، در پرستشگاه مادر، الهة سومري و همچنين ساخته از فلزات گرانبها، در گورهاي سلطنتي در اور ur، حدود2500 پيش از ميلاد، يافت شده است. عصايي سلطنتي با دسته اي به شكل سر قوچ، صفت ويژة انكي Enki (ــــ اِ آ EA)، خداي آب تازه در نزد سومري هاي بود.

مردم بابل اين حيوان را به عنوان كفاره ی گناهان ملت در جشن هاي سال نو نثار مي كردند؛ در مصر باستان، تجسمي از روح. گاهي خدايان چهار عنصر آب (osiris)، آتش (Amen-Ra)، زمين (Qeb)، و هوا (shu) به شكل قوچ ظاهر مي‌شدند. اصل و نصب، رامسس (Rameses)، »بلوس« بود.12 مصر، چندين قوچ ـ خدا داشت، و در هر كدام از آنان داراي پرستشگاه ويژة خود بود. احتمالاً قديمي ترين آنها هاخنوم (khnum) نام داشت. آفريننده اي كه او را با سر قوچ تصوير مي‌كردند و تنديس انسان را بر چرخ كوزه گران مي ساخت. مراسم پرستش او در الفانتين مصر، جايي كه قوچ‌هاي موميايي شده است، شايد اصل و منشايي پيش ـ سلسله اي داشته باشد. هريشاف (Heryshaf) خداي باروري و حاصلخيزي، كه در مصر ميانه مورد پرستش بود يك خداي كهن ديگر با سر قوچ است. شايد نيز اين خدا تاج اوزيرس را بر سر داشته باشد. هر دو شاخ‌هاي او از هر دو سو كشيده بود. رع، خورشيد ـ خدا، به همين صورت نشان داده است. آمون، بالاترين خداي مصري، كاملاً به شكل قوچ بود و به وسيلة شاخ‌هاي متمايل به پايين مشخص مي شد (پس از دوازدهمين سلسله).13 در اساطير يونان، منجي »اوديسه« (odysseus) و »فريكوس« (phtixus) است. حيواني كه در پيشگاه »آتنا« (Athena)، »پوسيدون« (poseidon)، »زئوس« (zeus) قرباني مي شد. در اساطير minoan (مربوط به تمدن باستاني جزيره كرت) قوچ خداي فزوني سال و بز خداي افول سال محسوب مي شد.

كوبله مادر ـ الهه ، در مراسم كريوبوليوم (Criobolium) قرباني مي شود خونش نيروي حياتي و جاوداني مي بخشيد. در آيين هندو مركب »آگني« (Agni) در زبان سانسكريت واژه قوچ به معني شوهر و مرد مي‌باشد.

در هنر شرقي، تصوير قوچ نسبتاً نادر است. يكي از قديمي ترين تنديس هاي شناخته شدة شيوا (سده اول ميلادي)، او را در حال ايستاده با اينكام نشان مي دهد، كه قوچي را به دست گرفته است. گاهي از آن، در ريگ ـ ودا به عنوان مركب آگني ياد مي شود. همراه با بز نر، به عنوان يكي از دوازده شاخه زميني تقويم چيني به كار مي رود و نماد بازنشستگي سعادت آميز است. در منطقه البروج غربي ها، قوچ به صورت برج حمل است كه به صورت قوچي تصوير مي شود.برچسب‌ها: شیرهای سنگی علائم و نشانه ها شیر سایت گنج یاب معان, سنگ قوچ تمدن اق قویون قره قویونلوها نامه پیامبر اکرم.. در اینجا نامه پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) که به منذر بن ساوی نوشته بود را ملاحظه می کنید که با مهر حضرت ممهور گردیده است.

  برچسب‌ها: نامه خضرت مخمد, علوم باستانی, تاریخ و گنج ها آرشیو نظرات جمعه بیست و سوم فروردین 1392   21:2   ولی   راز گنجینه های کهن
((راز گنجینه های مخفی))
ثروت هاي بزرگ پادشاهان و راز ناپديد شدن اين گنجينه ها هميشه يکي از موضوعات جذاب تاريخ بوده اند. محققان، باستان شناسانطز و حتي ماجراجوهاي زيادي به خاطر کشف اين گنج هاي افسانه اي به مکان هاي ناشناخته قدم گذاشته اند اما با وجود جست و جوهاي زياد، هيچ اثري از آنها ديده نشده است؛ طوري که انگار داستان وجود اين گنج ها فقط يک افسانه بوده که در گذر زمان به فراموشي سپرده شده اما واقعيت اين است که در فهرست بزرگ ترين گنج هاي گمشده دنيا، اسم چهار گنجينه بزرگ به چشم مي خورند که اسناد زيادي مبني بر وجود آنها در دست است و مشکل تنها مکان هاي ناشناخته اي هستند که در آن پنهان شده اند؛ مکان هايي که هنوز کشف نشده اند


گنجينه اتاق آمبر
گنجينه اتاق آمبر منحصر به فردترين گنج گمشده تاريخ است که در قلعه کولينگزبرگ روسيه قرار داشت و در جنگ جهاني دوم به دست آلماني ها افتاد. هرکدام از ضلع هاي اين اتاق بزرگ که به شکل مربع ساخته شده بود حدود 35 متر طول داشت. نکته شگفت انگيز درباره اتاق آمبر اينجاست که خيلي ها مي گويند اگر فهرست عجايب هفت گانه قديمي، هشت تايي مي شد حتماً اسم اتاق آمبر به عنوان مورد هشتم در آن ثبت مي شد چرا که تمام ديوارهاي داخلي اين اتاق از طلا ساخته شده بود و هر وسيله اي هم که در درون اين اتاق قرار داشت يا از طلا بود و يا طلاکاري شده بود؛ حتي موزائيک هاي کف اين اتاق کاملاً از طلا بودند. در درون اتاق سه درخت نمادين وجود داشت که آنها هم از طلا ساخته شده بودند و ديوارهاي داخلي آن هم با جواهراتي که هرکدام به تنهايي يک شاهکار به حساب مي آمدند، تزئين شده بود.اتاق آمبر يکي از با ارزش ترين کارهاي هنري پروسي- روسي بود که در ابتدا براي شاه فردريش اول، پادشاه پروس ساخته شد و بعدها در سال 1716 به سزار معروف روس يعني پترکبير، رسيد. اين اتاق شگفت انگيز در کاخ کاترين در نزديکي سن پترزبورگ امروزي قرار داشت و ارزشي که براي اين اتاق تعيين کرده بودند، مبلغي در حدود 142 ميليون دلار بود. وقتي در جنگ جهاني دوم، هيتلر تصميم گرفت ماشين هاي جنگي نازي ها را به سمت روسيه بچرخاند، محافظان و نگهدارندگان اتاق آمبر نگران و دستپاچه شدند چون با توجه به پيشروي سريع نازي ها در خاک روسيه و جبهه شرق، محافظان گنجينه اتاق آمبر وقت بسيار محدودي براي جا به جايي آن داشتند. آنها در مرحله اول سعي کردند کل اين اتاق را جا به جا کرده و به قسمت هايي از کشور روسيه ببرند که احتمال رسيدن هيتلر به آن مناطق کمتر بود تا گنجينه از دستبرد نازي ها در امان بماند اما اين ايده درست از آب درنيامد چرا که ديوارهاي اتاق آمبر شروع به ريزش کردند و انتقال غيرممکن شد. بعد از اينکه آنها از جا به جايي اتاق آمبر به مکاني امن تر نااميد شدند، سعي کردند نماي ظاهري اتاق را تغيير بدهند. درنتيجه تصميم گرفتند ديوارهاي اتاق و کاشي هاي کف آن و قسمت هاي طلاکاري شده را با کاغذ ديواري بپوشانند تا اين اتاق هم مثل بقيه اتاق هاي معمولي قلعه به نظر برسد. بالاخره نازي ها در اکتبر 1941 به سن پترزبورگ رسيدند و با جست و جوي زياد به اتاق آمبر دست پيدا کردند . نازي ها بعد از دست يافتن به اتاق آمبر در قلعه کولينگزبرگ، در سال هاي باقيمانده از جنگ آن را به نمايش گذاشتند. هر چند در آوريل سال 1945، کنترل شهر و در نتيجه قلعه کولينگزبرگ دوباره به دست روس ها افتاد اما گنجينه افسانه اي اتاق آمبر در هيچ جايي پيدا نشد. در حقيقت اتاق آمبر از اين تاريخ به بعد هرگز ديده نشد. بعد از مفقود شدن اين گنج افسانه اي، سؤال هاي زيادي درباره سرنوشت آن مطرح شد که جواب هيچ کدام از آنها تا به امروز روشن نشده است. براساس يکي از فرضيه ها درباره اين گنجينه گمشده، خود ارتش روسيه عامل ناپديد شدن آن عنوان شده است. به عبارتي ارتش روس در دوران محاصره اين شهر و زماني که از زمين و آسمان روي سر آلماني ها بمب مي ريخت به طور سهوي گنجينه را از بين برده است.اما يکي از فرضيه هاي ديگر اين است که با توجه به اينکه نازي ها وقت زيادي براي جا به جايي گنجينه داشتند، شروع کردند به حفر تونل هاي زيرزميني تا گنجينه را به آلمان ببرند. البته حفر تونل و انتقال ارتش و ادوات جنگي از استراتژي هاي مهم جنگي در زمان جنگ جهاني دوم بوده و اين فرضيه هم براساس همين موضوع بيان شده است. احتمالي هم که براي سرنوشت گنجينه آمبر در اين فرضيه متصور مي شود اين است که با بمباران ارتش روسيه، قسمت هايي از تونل فرو ريخته و گنجينه در اين تونل هاي زيرزميني مدفون شده است. فرضيه ديگري هم وجود دارد که براساس آن افسران نازي در زمان محاصره شهر به دست روس ها به تعداد محدودي از سربازان خود دستور داده اند يک پناهگاه زيرزميني حفر کرده و گنجينه را در آنجا پنهان کنند اما چون اميدي به حفظ شهر و شکستن محاصره نداشته اند، به احتمال زياد گنجينه را نابود کرده اند تا به دست ارتش روسيه هم نرسد و آنها از اين ثروت عظيم عليه نازي ها در جنگ استفاده نکنند. در هر حال با وجود کاوش هاي زيادي که براي يافتن گنج و حتي سرنوشت آن پس از جنگ انجام شد، نتيجه اي به دست نيامده و هنوز کسي نمي داند که آيا گنج توسط نازي ها به آلمان برده شده يا اينکه زير خروارها خاک مدفون شده است. البته براي افرادي که علاقه مند بودند گنجينه اتاق آمبر و عظمت آن را از نزديک ببينند اين اتاق مجدداً در کاخ کاترين به طور نمادين بازسازي شده است.

 
گنجينه ريش سياه
ريش سياه يکي از دزدان دريايي معروف اوايل قرن 18 ميلادي بود که در درياهاي بزرگ و اقيانوس ها دست به چپاول و غارت کشتي ها مي زد. اين دزد دريايي موفق شد در مدت کوتاهي ثروت زيادي براي خود و گروهش به دست بياورد که فقط افسانه آن تا به امروز باقي مانده و خبري از خود اين گنج ها نيست. البته روش اين دزد دريايي آن قدر حساب شده بود که اسم او در ميان موفق ترين دزدان دريايي قرار داد. در آن دوران که ثروت هر کشور با ميزان طلاهايي که داشت سنجيده مي شد، کشور اسپانيا دست به استخراج طلا و نقره از معدن هاي مکزيک و آمريکاي جنوبي مي زد و اين طلاها را با کشتي به کشورش منتقل مي کرد اما کشتي هاي اسپانيايي در راه بازگشت به اسپانيا با مشکل بزرگي به اسم ريش سياه مواجه مي شدند. ريش سياه و خدمه اش با خونسردي کامل خود را در مکان هاي مناسب بر سر راه کشتي هاي اسپانيايي مخفي مي کردند و در يک حمله غافلگيرانه طلاهاي آنها را مي دزديدند.حرف هاي زيادي درباره ريش سياه شنيده مي شد مثل اينکه او بسيار خشمگين، بي رحم و فرصت طلب است و براي رسيدن به هدفش به هيچ موجود زنده اي رحم نمي کند. اسم اين دزد دريايي در درياي آتلانتيک، سواحل آمريکاي جنوبي و شمالي، باهاما و کاروليناي شمالي وحشت بر اندام همه مي انداخت اما سرانجام در نوامبر سال 1718 رابرت ماينرد، کاپيتان يکي از کشتي هاي جنگي بريتانيا توانست او را به دام بيندازد. رابرت ماينرد بعد از دستگير کردن ريش سياه، سر اين دزد دريايي را از تنش جدا کرد و براي اعلام پيروزي و همچنين عبرت سايرين، سر او را روي دکل کشتي اش آويزان کرد. اما سرنوشت طلاهاي بي شمار و گنجينه عظيمي که او براي خود در طي سال ها دزدي از کشتي ها ديگر جمع کرده بود چه شد؟ تا به امروز فقط همين قدر مشخص شده که محل و يا محل هايي که ريش سياه گنج هاي خود را مخفي مي کرد با مرگش براي هميشه از بين رفته است؛ با اين حال جويندگان طلا هيچ وقت از تلاش براي يافتن گنجينه هاي او دست برنداشتند زيرا گنجينه هاي او جزو بزرگ ترين گنجينه هاي طلا در طول تاريخ به شمار مي آيند. البته جزاير کارابين و غارهاي جزاير سايمون جزو محل هايي هستند که خيلي ها احتمال مي دهند گنج افسانه اي ريش سياه در آنها مخفي شده باشد؛ با اين حال جست و جو در اين مکان ها هم بي نتيجه بوده است.
 
گنج هاي ليما
در سال 1820، منطقه ليما در کشور پرو در معرض يک شورش داخلي قرار گرفت. به همين دليل، نايب السلطنه ليما تصميم گرفت گنج ها و دارايي هاي اين شهر را براي در امان نگه داشتن از دست شورشيان داخلي، به مکزيک منتقل کند. اين گنجينه که شامل وسايلي تزئين شده از جواهرات، شمعدان هاي طلا، دو مجسمه بزرگ طلا از مريم مقدس و مسيح، به همراه تعداد زيادي سکه هاي طلا بود در 11 کشتي بارگيري شد. قيمتي که براي آن تخمين مي زنند نزديک به 60 ميليون دلار است. کاپيتان ويليام تامپسون، فرماندهي کشتي هاي حامل اين گنجينه را که به سمت مکزيک در حرکت بود، بر عهده داشت اما نايب السلطنه بايد تحقيق بيشتري درباره ويليام تامپسون انجام مي داد و بعد گنجينه را به او مي سپرد چرا که تامپسون خودش يک دزد دريايي بود. وقتي که کشتي ها به مقصد مکزيک حرکت کردند، ويليام تامپسون به همراه دزدان دريايي ديگر گلوي نگهبانان پرويي را بريدند و جسد آنها را درون دريا انداختند. تامپسون بعد از تسلط کامل بر تمام کشتي ها به سمت جزاير کوکو در اقيانوس هند که در آن زمان تحت حکمراني استراليا بود حرکت کرد. اين جزيره همان مکاني است که به نظر مي رسد او و مردانش گنج هاي افسانه اي ليما را در آنجا مخفي کرده اند. بعد از مخفي کردن گنج، تامپسون و يارانش تصميم گرفتند از يکديگر جدا شوند و گنجينه را به حال خود رها کنند تا اوضاع آرام شود و بعد از آرام شدن شرايط دوباره به جزيره برگردند و گنج را بين خودشان تقسيم کنند اما کشتي تامپسون در مسير بازگشت محاصره شد و همه خدمه کشتي به همراه تامپسون دستگير و در دادگاه به جرم دزدي هاي دريايي محاکمه شدند. در جريان اين محاکمه، تامپسون و ناخداي دوم کشتي به اعدام محکوم شدند اما براي رهايي از اعدام تصميم گرفتند جاي گنج را فاش کنند؛ به همين خاطر تامپسون و ناخداي دوم کشتي همراه يک کشتي اسپانيايي مجدداً به جزاير کوکو بر گشتند. آنها در اين جزاير موفق شدند از دست مأموران فرار کنند و در اعماق جنگل هاي انبوه اين ناحيه مخفي شوند. از آن روز به بعد هيچ کس ديگر از محل گنج، ناخدا تامپسون و دوستش خبري ندارد. تا به امروز نزديک به 300 سفر به اين جزاير انجام شده که همه اين تلاش ها براي يافتن گنجينه ليما شکست خورده است. آخرين فرضيه اي که درباره محل اين گنجينه اعلام شده، اين است که اين گنج ها در جزاير کوکو مخفي نشده اند بلکه به جزيره نامعلومي در سواحل آمريکاي مرکزي برده و در آنجا مخفي شده اند و بعد براي گمراه کردن ديگران ناخدا و همراهانش مدعي شدند که آنها را در جزاير کوکو مخفي کرده اند.
گنجينه گمشده فرعون
 
وقتي که هاوارد کارتر در سال 1922 توانست مقبره توت آنخ آمون را در «دره پادشاهان» پيدا کند، از ديدن زرق و برق جواهراتي که اين پادشاه جوان با خود به دنياي ديگر برده بود( در حقيقت جواهراتي که با اين پادشاه دفن شده بود) زبانش به لکنت افتاد. در کنار اتاقي که اين فرعون جوان در آن به خاک سپرده شده بود؛ خزانه اي وجود داشت که از جواهرات زيادي انباشته شده بود. جست و جو در اين اتاق حدود 10 سال وقت کارتر را گرفت تا بتواند فهرستي از تمام جواهرات و وسايل درون آن تهيه کند. اين در حالي است که وقتي مقبره هاي فرعون هاي ديگر در اواخر قرن 19 کشف مي شد، تمامي خزانه ها خالي بودند. اين موضوع نشان دهنده اين قضيه است که دزدان مقبره در طي قرن هاي گذشته تمامي گنجينه هاي اين مقبره ها را خالي کرده اند اما مسأله اي که ذهن تمام کاوشگران مقبره فرعون ها را به خود مشغول کرده، اين است که خارج کردن تمام گنج هاي مقبره هاي فراعنه نياز به وسايل و مهارت خاصي دارد که ممکن است از عهده دزدان مقبره ها خارج باشد؛ پس چه اتفاقي براي ساير گنجينه هاي مدفون در کنار فرعون هاي مصر افتاده است؟!

بعضي از محققان و کاوشگران اعتقاد دارند که اين گنجينه ها توسط کاهنان معبد برداشته شده اند؛ چرا که در سال هاي 425 تا 343 قبل از ميلاد، اين کاهنان مأمور خاکسپاري مجدد فراعنه سلسله هاي پيش شده بودند و به احتمال زياد اين گنج ها را هم آنها براي معبدهايشان برداشته اند. يکي از دلايل ديگر که احتمال برداشتن اين گنجينه ها توسط کاهنان را نشان مي دهد، اين موضوع است که فراعنه مصر استفاده از گنجينه هاي فراعنه پيشين را براي خود شوم مي دانستند؛ به همين دليل در طول تاريخ مدرکي دال بر برداشته شدن طلاهاي يک فرعون توسط فرعون بعدي به چشم نمي خورد اما کاهنان خود را از فرمانرواها مجزا مي دانستند و حتي گاهي قدرت آنها از قدرت فرمانروا هم بيشتر بود و در نتيجه حق انجام هر کاري را به خودشان مي دادند. يکي از متهمان اصلي اين ماجرا جريهور نام دارد؛ او يکي از افسران ارتش مصر و همچنين از کاهنان عالي رتبه معبد آمون در سال هاي 1080 تا 1074 قبل از ميلاد در زمان فرمانروايي رامسس ششم بر مصر بود. بعد از مرگ رامسس ششم، جريهور با وجود آنکه اصليتش معلوم نبود توانست تخت پادشاهي را به دست آورد و قدرت پادشاهي را ميان خود، پسرخوانده و همدستانش که او را در انجام اين توطئه ياري کرده بودند تقسيم کند. او خودش را مسؤول خاکسپاري مجدد فراعنه سلسله هاي پيشين هم قرار داد. اما مکان مقبره او بعد از مرگش و در گذر تاريخ به فراموشي سپرده شد و تا به امروز هم پيدا نشده است. براي همين کاوشگران اعتقاد دارند که تمام گنجينه هاي فراعنه مهم در مقبره او قرار دارد. اما اين مقبره هنوز کشف نشده است. او تمام گنجينه هاي فراعنه سابق را از محل مقبره هاي آنها خارج کرد و بعد از مرگش دستور داد تا آنها را همراهش دفن کنند و احتمالاً به خاطر وجود همين ثروت عظيم، از مقبره او به خوبي محافظت مي شده و مقبره اش به گونه اي ساخته شده که کشف مجدد آن بدون نقشه امکان پذير نباشد. به همين خاطر با وجود پيشرفت هاي قرن حاضر هنوز مقبره او کشف نشده و در نتيجه گنج هايش هم پيدا نشده اند. برچسب‌ها: گنجینه ها, دفینه و اسرار, علوم باستانی, مصر و فرعون, رامسس پاسخ به نامه حقیقت
پاسخ به یک نامه:
درود بر همه هموطنان عزیز و گرامی و تمامی کاوشگران
طی کدورت هایی چند ماهه که بین بنده و جناب فرید باقری ایجاد شده بوده و حال با جوانب عمل کاری نداریم.....بنده به نوبه خود از ایشان در همینجا بخاطر مطالبی که موجبات کدورت را ایجاد کرده بود هر چند  پیش پا افتاده بود معذرت خواهی می کنم .
بنده همیجا ازشکایت خود مبنی بر ادامه دادم مراحل قانونی و قضایی  نسبت به جناب آقای فرید باقری انصراف داده و  تمامی تاپیک و مطالب مربوط به جناب باقری رو حذف کرده ام از جناب باقری نیز خواهشمندیم از شکایت خود منصرف شوند وتمامی تاپیک های مربوط به بنده رو از وبلاگشون پاک کنند و خداوند است که ستار العیوب بوده و عیب بندگانش رو می پوشاند و ظاهز کردن عیب دیگران یا گذاشتن اسم های بیهوده یا توهین و مسخره کردن وگذاشتن القاب مختلف   چه بنده چه آقای ایکس یا ایگرگ نیز کاری درست نبوده و نیست و خداوند اجازه ی همچین عملی را به ادم ابوالبشر روا نداشته است.حال اینکه بیام رموزات فلان بنده خدا رو برملا کنم یا رکسی رموزات بنده رو برملا کنه کاری است ناشایست ...بنده هم کسی نیستم کاره ای نیستم که در کار هرفردی دخالت کنم و نظری در مورد فردخاصی بدم هرچند که هزاران تا نظر در مورد فلانی از بنده بخان بنده تا اونجایی که سعی می کنم پرده و عیب پوشی کنم نه صندوقچه دلمو باز کنم.ُفحش دادن هرکس هم نشانگر فرهنگ اون فرد می باشد
این علوم بینهایت بوده و بنده یا فلانی ادعای استادی نمی توانیم کنیم هر چند که اساتید بزرگ و بنامش این ادعا رو روا نمی دارند و این کاری است باطل.....ما هم از نسل آدم هستیم و انسان جایز الخطاست...توهین به هیچ نژادی چه فارس و کردو گیلک و لر و عرب و ترک و عجم روا نبوده و نیست و ما همه برادر و برابریم و در یک مرز و کشور مشترک بنام ایران زندگی می کنیم و لنده با هیچ انسانی سر عناد و کینه توزی نیز نداشته و ندارم و بدنبال جبهه گیری علیه هیچ قومی و مذاهبی و فردی نبوده و نیستم مگر اینکه شرایط مخصوصی پیش بیاید و یک قومی به قوم دیگر دشمنی داشته باشد یا فحش های رکیکی داده باشد . سر عناد و کینه توزی داشته باشد
از تمامی بازدیدکنند گان و جویندگان و کاوشگران عزیز  خواهشمندم بنده  رابه عنوان برادر کوچکتون حساب کنید که از تمامی کوشش ها و تلاشهای اینجانب نسبت به شما دریغ ننموده و نخواهم کرد.
جا دارد اینجا از دوست بسیار فهیم و باشعور بنده جناب مازیار و از اساتید گرامی بنده آقایان عرب باغی - حمیدی - روشنی و... نهایت تقدیر و تشکر را نموده و اینجا جا دارد که برای روح مرحوم عرب باغی فاتحه ای به رسم هدیه تقدیم روح پرفتوح ایشون کنیم و  برایش از خداوند طلب مغفرت و متعال شدن روح پرفتوحش از خداوند منان خواستاریم همان مردی که چندین سال بابرکت خود را صرف آشکار شدن حقایق این علوم کرد و تا آخرین لحظات عمرش از تلاش و کوشش برنداشت وتمامی تجربیات خود را مدیون این انسانهای بلند مرتبه و آزاده هستم.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
  برچسب‌ها: علوم باستانی, سایت گنج یابی, اساتید علوم باستانی, عرب باغی زلزله تاسف آور بوشهر...
ضمن ابراز همدردی با هموطنان بوشهری و عرض تسلیت به جان باختگان زمین لرزه استان بوشهر شفای عاجل برای مجروحان و آسیب دیدگان و صبر وبردباری و شکیبایی برای بازماندگان و سرسلامتی برای همه هموطنان بوشهری را از خداوند منان مسئلت دارم.
همچنین از تمامی عزیزان و بازدیدکنندگان گرامی کمک فوری و هرچه زودتر را به نزدیکترین محل امداد رسانی هلال احمر را برای کمک به برادرانمان در بوشهر و شهرها و دهات تابعه از شما عزیزان خواستاریم.اجرکم عندا....
 
عکس هایی از زلزله بوشهر  برچسب‌ها: زلزله بوشهر, کمک رسانی, هموطنان گرامی زلزله دیده پندهای حکیمانه
نکته های ناب از حکیمان عالم گنج یابی
------------------------------------------------------------

دوستان در اینجا مطلبی در مورد آبا و اجداد خودمون میخام یه مطلبی بگم که همه ما اونا رو کامل ما رو بشناسیم که جد در جد تو کارهای گنج یابی و باستان شناسی بودند البته باستان شناس هدفش کشف مکانهای باستانیه چه از لحاظ بافت وقدمت


مطالب مشابه :


اخبار عنبران-کشف گنج در عنبران ملحه

4 نفر در حفاري يك تونل براي يافتن گنج در آستار دستگير شدند . خبرگزاري فارس:




جویندگان گنج چگونه با کاغذهای کاهی راهی سرزمین های قدیم می شوند

گنج یابی وکشف عتیقه ها تاكنون هيچ گزارشی مبني بر يافتن گنج طبق اين طومار انجام نشده‌است.




راز گنجینه های مخفی

گنج یابی وکشف عتیقه در هر حال با وجود کاوش هاي زيادي که براي يافتن گنج و حتي سرنوشت آن پس




معماي جزيره گنج

سرنخ - معماي جزيره گنج - جزیره اوک آیلند از 200 سال پیش ، به خاطر وجود یک افسانه مشهور شده است




گنج ها و دفینه های ایران

ایران جاوید - گنج ها و دفینه های ایران - ایران جاوید حق ماست و بس. درود بر بانیان پاکش




شایعه یا واقعیت/ کشف کوتوله ها در اسلام آباد غرب

براساس اين اخبار، چند قاچاقچي عتیقه به قصد يافتن گنج در محدوده اطلاع يافتن از اين




برچسب :