پوشاک مردم سرزمین ایلام

پوشاك زنان

 زن افريده پروردگار بلند مرتبه براي تكميل زندگي ومايه ي آرامش وخيال مرد است ويكي از مظاهر زيبايي  خلقت ، آنطوركه در ادبيات عرفان از تعابير وتشبيه هاي عارفانه وعاشقانه وخط وخال زنان بيان گرديده است. لباس زن علاوه براينكه ستروپوشش بدن از ديد نامحرمان ومحفوظ ماندن از سرما و گرما ست يكي از عناصر مكمل زيبايي زن نيز بوده و به مراتب از نظر پيچيدگي برلباس مردان تقدم دارد وحائز جنبه هاي زيبايي شناسانه ، آراستگي ، سليقه ها وعلايق نيز هست .

رنگهاي متنوع ، جنس هاي مرغوب ، زيور آلات در عصر حاضر وآويزها ، منجوق كاريها ، مهره ها وساير تزئينات لبا زنان (بيشتر در گذشته ي نه چندان دور ) كه آذين بند پوشاك زنان ايلامي ست در واقع معرف شخصيت ، منزلت وجايگاه زن وحتي نشانگر سن و تا حدودي هويت قومي او نيز مي باشد. در گذشته ي نه چندان دور (در حال  حاضر در برخي نقاط عشايري وروستايي دور افتاده )جنس مخمل لباس و آويزهاي قروشي بصورت برروي بالاپوش هاي زنان معمولاً نشانهي ثروتمندي وهمينطور تعلق به خانواده ي طبقه  بالاي جامعه ( بويژه از نظر اقتصادي ) بود .

حداقل تمايزات ومشخصات ويژه اي كه از لباس زنان در استان ايلام در حال حاضر جلوه گر مي باشد تفاوتهايي است كه در جنس ، رنگ وشكل لباس بين گروههاي سني (كهنسال ، ميان سال وجوان ) وتقريباً در سراسر استان ديده مي شود كه در ذيل فهرست واربه پوشاك زنان ايلامي وبا چشم پوشي از اندك تمايزات اشاره مي گردد :

      سرپوش يا «سَروَن ) (Sarwan ) : در گذشته زنان بيشتر نقاط استان ايلام مقداري از موسي طرفين سرخويش را پس از بافتن در دوطرف صورت آويزان مي كردند وبه آن «چَتر » (Čatr) مي گفتند واين عمل صرفاً براي زيبايي بوده وبقيه موي سر كاملاً پوشانيده مي شد و هيچگاه براي مردان تحريك اميز نبود «سرون »نوعي پوشش سربراي زنان است كه در برخي نقاط مانند شيروان چرداول ، ايوان و معدود نقاط ديگر استان متشكل از كلُاه يا عرقچن ، يك يا دو عدد «گُل وني » (گُل بندي = آذين يافته با گُل ) و گاهي «هَبَر» ويا نوحي چفيه سياه رنگ رگه دار مي باشد كه به دور عرقچن بسته شده وحجم برزگي را تشكيل ومقداري از اضافه آنها براي زيبايي به پشت آويزان مي گردد .

عرقچن يا «كِلاو »(Kelāw) : نوعي كلاه زنانه مي باشد كه در نقاط مختلف استان رايج است. جنس آن معمولاص از پارچه نخي سفيد رنگ وگاه به رنگهاي ديگر مي باشد كه مقدار كمي از سر را مي پوشاند وهيچگاه به تنهايي به كار نمي رود وساير سرپوشها روي آن بسته مي شود وهرگاه كه عرقچن يا كَلاو منجوق دوزي شده باشد سرپوش هايي كه بر روي آن بسته مي شود به حداقل ممكن مي رسد تا زيبايي آن بيرون بماند .

     گُل وَني (Golwany) : نوعي سرپوش از جنس حرير ، ابريشم ويا نخي مي باشد كه در اندازه هاي مختلف كوچك وبزرگ توليد مي گردد و جنس آن نازك بوده وزمينه ي مشكي داشته وبا گل وبوته ونقش هاي ساده اسليمي در رنگهاي سفيد وقرمز يا سبز وگاهي نارنجي وآبي وزرد تزئين گرديده است. در بيشتر نقاط استان بغيراز نقاط جنوبي با شيوه هاي تقريباً مشابه اي از «گُل وَني » براي پوش سر استفاده مي شود وگاهي به مانند روسري ويا برروي عرقچن و يا با بستن دو عد يا بيشتر آنها به همديگر يك سرپوش بزرگتر تشكيل مي دهند ودر مناطق مانند شيروان چرداول ، ملكشاهي وقسمتي از ايوان آنرا به صورت سه گوش رو سر انداخته وسرپوش « هَبَر » را روي آن بر دور سر مي بندند.

                       

گاهي به گُل وني هاي بزرگ «سَرونَ » ويا «علي خاني » نيز مي گويند  .

     تا كاري (Tākāri) : نوعي سرپوش زنانه كه از جنس حرير ويا نخي مربع شكل وبزرگ و از گُل وني ضخيم تر است . زمينه ي آن سياه وداراي خطوط باريك به صورت رگه هاي نازك قرمز تيره ويا سبز مي باشد و داراي ريسه در حايشه مي باشد ووقتي به دورسر بسته مي شود حجم بزرگي را دايره وار حول سر ايجاد مي كند ومقداري از اضافه ي هر دو سر آن به پُشت سرآويزان مي گردد ومعمولاً زير آن وبراي پوشاننده طرفين صورت و موي سر از گل وني كه زير آن قرار دارد استفاده مي شود اين نوع سرپوش عموماً در منطقه ي آسمان اباد وهليلان در شهرستان شيروان چرداول وشهرستان ايوان استفاده مي شود .

     هَبر (Habar) : يك نوسرپوش مشكي واز جنس مخمل مي باشد كه سه گوش بوده ودوگوشه ي آن بلند ومقداري باريك مي باشد حاشيه ي هَبَر داراي منگوله سياه رنگ مي باشد و هنگام بستن به دور سر ، منگوله ها در چند رديف ، طرفين وجلوي سر را زينت مي بخشند. پيش از بستن هَبَر ار گل ون استفاده مي شود، بدينصورت كه گلي وني را بصورت مثلثي در آورده وروي سَر مي اندازند وسپس هَبَر را برروي آن به دور سر مي بندند استفاده از هبر در شهرستانهاي شيروان چرداول ، ايوان ، مهران ، ايلام وبرخي نقاط ديگر استان به صورت محدود مرسوم مي باشد .

-       مَقنا يا مَقنَه (Maqnā) :پارچه اي تقريباً نازك ومشكي ( وگاه رنگهاي ديگر ي مانند قهوه اي ، سبزتيره ، خاكستري و..) كه عرض آن حدود 70 سانتيمتر مي باشد وبيش از 5/1 متر طول دارد وبصورت دو قطعه مي باشد كه از كناره ودر جهت طول به هم بافته شده اند مقنا سرپوش ويژه زنان عرب زبان بوده واز اين مناطق وارد ديگر نواحي استان شده است وبه علت راحتي  وپوشاندن  تمام سروگردن وقسمتي از سينه ومشكي بودن رنگ مورد قبول و پسند زنان ميان سال ومسن بيشتر نقاط ديگر استان قرار گرفته ومي رود تابه تدريج جايگرين ساير پوشهاي زنانه گردد .

زنان يك سرمقنا را روي سر گذاشته ومابقي آن را به دور سروگردن تا سينه مي پيچند ودر نهايت براي آنكه باز نگردد به آن سنجاقي مي زنند. زنان  ميان سال ومسن بيشتر رنگهاي مشكي استفاده مي كنند ورنگهاي دگر ويژه دختران وزنان جوان مي باشد .

بيشترين استقبال از مقنا در شهرستانهاي مهران ، دهلران ، دره شهر وآبدانان مي باشد.

                            

     روسري يا «بان سري » (Bāsary) : روسري همان پارچه رنگي وگلدار ودر رنگها وطرحهاي مختلف است كه در اكثر نقاط كشور رايج بوده وامروزه تقريباً تمامي دختران وبسياري از زنان جوان وخصوصاً در نقاط شهري وپر جمعيت استان از آن و به تنهايي استفاده مي كنند .

     قَترهَ (Qatra ) : نوعي چادر زنانه است كه برخلاف چادرهاي مرسوم ديگر نقاط كشور اولاً بسيار بزرگتر بوده وثانياً داراي مقداري استين گشادمي باشد كه با عبور دادن دستها از آنها ديگر نياز چنداني به كنترل آن در بيشتر مواقع نيست . جنس قتره مختلف بوده تماماً به رنگ مشكي واز پارچه هاي ساده وبدون نقش مي باشد وبرخي مواقع به حاشيه جلوو كناره آستينها نوعي بافت مثلي وتا حدودي ريسه مانند دوخته مي شود. قتره مختص زنان عرب زبان بوده واز اين ناحيه وارد ديگر نقاط استان گرديده است و در حال حاضر بالا پوش تقريباً تمامي زنان عشايري وروستايي وبرخي زنان ميان سال وكهنسال شهري ايلام مي باشد. ومابقي زنان واكثريت مطلق دختران از چادر به جاي قتره كه فاقد ويژگيهاي فوق است استفاده مي نمايند. رنگ چادر نيز مشكي بوده واستفاده از چادرهاي رنگي وگل دار بيشتر توسط دختران نوجوان ويا بصورت محدود در برخي نقاط ويا چادرشب استفاده مي شود .

     كَمَر چين (Kamarčin) : تا چند دهه پيش بالاپوش عمده ي بيشتر زنان ايلامي خصوصاً در نواحي شمالي ومركزي نوعي پالتوزنانه به اسم «كَمَرچين » بود كه به علت استفاده فراوان از نوارهاي زربافت در تزئين آن از زيبايي خاص برخوردار و احتمالاً نام آن نيز به همين خاطر باشد. جنس كمرچين از مخمل در رنگهاي قرمز ، جگري ، سبز ، سرمه اي ومشكي بوده وداراي آستين بلند ، جلوباز ، (عيناً شبيه پالتو مردانه) وجيب بادهانه كج در طرفين وكمربندي از جنس خود مي باشد وبسته به سن وموقعيت مالي زن ممكن بود از تزئينات بيشتري برخوردار وچنانچه زن در سنين ميان سالي ويا كهنسالي بوده از رنگهاي سنگين ( مشكي ، سرمه اي ) استفاده مي كرد. امروزه استفاده از كمر چين نزد زنان ايلامي تقريباً منسوخ گرديده وفقط در معدود نقاط دور افتاده اي مانند ملكشاهي زردلان وجاهاي ديگر توسط پير زنان در فصل سرما پوشيده مي شوند وآخرين رمقهاي خود را مي گذارند و قَتَره وبلوزهاي جديد جاي آنرا پر كرده است .

     يَل (‎Yal) : نوعي كُت زنانه واز جنس مخمل بوده وتزئنات اندكي مثل كمرچين دارد وموارد استفاده از آن نيز به مانند كمرچين نزد زنان اين نواحي مي باشد. يل داراي جيب در طرفين بوده وآستين دار مي باشد ودگمه هايي براي بستن جلو آن تعبيه شده است.

 

كُلَنجَه (Kolanja) : كُلنجه نوعي ديگر از بالا پوشهاي زنان مي باشد كه از نظر رنگ ،جنس ، دوخت وتزئينات وكاربرد عيناً مانند كمرچين مي باشد با اين تفاوت كه فقط اندازه ي آن كمتر بوده وتا حدود زانو مي رسد ودر مناطقي كه كمرچين كاربرداشته مورد استفاده بوده است.

 

    سُخمَه (Soxma) : نوعي بالاپوش ديگر است كه از مخمل ويا گاهي پارچه هاي رنگ ديگر ودر رنگهاي شاد وروشن (قرمز ، جگري ، سبز و... ) دوخته مي شود وفاقد آستين بوده وكاملاً شبيه جليسقه مي باشد. در سُخمه حداكثر تزئينات بكار رفته وبيشتر اين تزئينات كه شامل انواع آويزها نقره اي وسكه قلا بدارند كه جلو وحتي پشت آنرا فرا مي گيرد وبدين لحاظ در گذشته توسط دختران وزنان جوان پوشيده مي شد وبيشتر جنبه تزئيني براي مراسمات داشته است وزنان مسن وكهنسال هرگز از آن وخصوصاً با تزئينات استفاده نمي كردند ، سخمه در بيشتر نقاط استان بغير از قستمهاي جنوب دهلران وقستمتهايي از مهران رواج داشته ولي امروزه بندرت در نقاط دور افتاده روستايي وعشايري كاربرد دارد .

  بعلت وارد شدن انواع واقسام بالا پوشهاي زنانه ورواج يافتن آنها امروزه اكثر قريب به اتفاق زنان ودختران ايلامي خصوصاً درنواحي شهري وپر جمعيت از بلوزها وبالا پوشهاي مختلف موجود در بازار استفاده مي كنند .

      كِراس يا شَوو( Kerās , ŠaÜ) : همان پيراهن بلند وآستين دار زنانه است كه اكثريت زنان روستايي وعشايريي وقسمتي از زنان شهري نيز به عنوان تن پوش از آن استفاده مي كنند اين پيراهن بلند بوده وتا نزديك روي پاها مي رسد وگاهي در ناحيه كمر مقدار تنگ گشته ولي پائين آن كاملاً گشاد مي باشد وبسته به سن زن يا دختر رنگ وجنس آن تفاوت پيدا مي كند به شكلي كه تقريباً تمامي زنان كهنسال وحتي برخي ميان سالان تمايل شديدي به پوشيدن پيراهنهاي با رنگ سنگين وخصوصاً سرامه اي وتيره دارند وآنرا نشانه سنگيني

بزرگسالي مي دانند در برخي تقاط استان مانند جنوب دهلران وهليلان برروي سينه ي پيراهن مهره هاي به عنوان تزئين نصب مي كنند.

شِوال (Šewāl) : بطور كلي شلوار محلي زنان ايلام به دو فرم عمده مي باشد يك شلوار كُردي كه معمولاً از جنس تي ترون ونخي به رنگ تيره يا سرامه اي وامثالهم مي باشد كه در قسمت بالا و ران ها گشاد بوده وبه طرف ساق پا باريك مي گردد و درقسمت كمر بوسيله كِش محكم مي گردد وفاقد هر گونه تزئين بوده وگاهي در طرفين جيب دروني دارد. اين نوعي شلوار عمدتاً در مناطق عشايري وروستايي استان خصوصاًُنواحي شمالي ، مركزي ، قسمتهاي از دره شهر ، آبدانان وشمال دهلران وبرخي نقاط مهران استفاده مي شود وتنها تفاوتي كه با شلوار مردان دارد اين است كه محل دوخت جاي كِش آن به بيرون مي باشد. واين نشانه براي مشخص شدن شلوار زن از شلوار مرد است 

نوع دوم كه بيشتر به «بي جامه » معروف است از جنس هاي مختلف وگل دار بوده وفاقد جيب مي باشد وبا كِش در قسمت كمر محكم مي گردد ودر برخي نقاط مثل مهران ، دره شهر ، جنوب دهلران قسمت پائين وساق پاراتنگ نموده وبرخ تزئينات مثل نوارزري وغيره به آن مي افزايند .

      قي‌وَن ( Qaywan ) : پارچه اي بلند ويك رنگ كه از آن به عنوان شال كمر استفاده مي شود و امروزه در نقاط عشايري و روستايي برخي نقاط استان بصورت محدود خصوصاً در فصل كار كشاورزي موردذ استفاده قرار مي گيرد .

     كفش : امروزه همه ي زنان ودختران از كفشهاي چرمي ويا لاستيكي موجود در بازاراستفاده م كنند در حاليكه در گذشته از نوعي كفش به نام «كِلاش » كه در محل بافته مي شد استفاده مي كردند

  

                                                پوشاك مردان

 نگرش مردان ايلام به لباس خود به شيوه اي است كه بايستي نشانگر مردانگي ، بزرگ منشي وموقعيت اقتصادي وحتي اجتماعي وي در جامعه باشد. اين روند در  نقاط شهري وپر جمعيت گرايشي به سوي البسه گران قيمت ووارداتي مي باشد. در حاليكه در نقاط عشايري وروستايي كه هنوز پاي بندي به سُنتهاي تا حدودي زيادي برقرار است ،توجه به لباس محلي ولي از نوع مرغوب وآراسته ي آن هنوز از دلگرميهاي مردان است .

بكار بردن هر گونه تزئنيات در لباس مردان مطرود بوده وآنرا ويژه ي زنان مي دانند قلمرو تقريباً كوچك فعلي استان ايلام با جمعيت آن شرايطي را فراهم آورده كه معمولاً بيشتر عناصر لباس از گروههاي همسايه اقتباس گشته وبا معدود تغييراتي در پاره اي مواقع در اين ديار ماندگار گردد . تفاوتهاي اساسي در لباس مردان تنها بين عرب زبانان جنوب استان كه خود به استان خوزستان متصل مي باشد ديده مي شود وساير نقاط استان اين تمايزات آنقدر اندك است كه در پاره اي از موارد به چشم نمي آيد. و اين تفاوتها نيز به مرورزمان در حال تغيير به سوي همساني مي باشد. بطور كلي لباس جمعيت شمالي ومركزي استان تا حدود زيادي متاثر از استان كرمانشاه   كه خود نيز ار كُردان مي باشند بوده و قلمروشرقي وجنوبشرقي استان نيز به مقدار زيادي از پوشاك لُرها طي ايام استفاده نموده اند با اين توصيف عمده ترين پوشاك مردان ايلامي از اين قرارند :

-       كِلاو = كُلاه ( Kelāw) : بغير از كلاههاي وارداتي گوناگوني كه عموماً براي محافظت از سرما ويا گرما در فصول مختلف بعضاً بكار گرفته مي شود بسياري از مردان ايلامي از نواحي كلاه يا عرقچن  كوچك استفاده مي كنند كه از جنس پارچه نخي سفيد ، يا راه راه و بعضاً مشكي راه راه بوده وبرروي آن چفيه مي بندند. اين نوع عرقچن در نقاط مركزي ، شمال وشرقي استان وآنهم بيشتر در نقاط عشايري وروستايي بكار برده مي شود .والبته تنها مردان بزرگسال وكهنسال بيشتر از آن استفاده كرده وساير مردان تنها گاهي چفيه به تنهايي به سر مي بندند.

-       لَچِگ يا چفيه (Laceg) :چفيه يكي ديگر از سر پوشهاي مردان است كه عموماً وارداتي بوده ودر اشكال مختلف مانند سفيد ، سفيد راه راه ، مشكي راه راه وگاهي زمنه سفيد ورگه هاي قرمز يا سبز وبعضاً داراي ريسه دار  كناره مي باشند كه بيشتر به تنها به دور سر بسته مي شوند نوعي چفيه بازمينه مشكي وخطوط بسيار نازك قرمز تيره ، سبر با كناره رسه دار وجود دارد كه بيشتر در شهرستان ايوان ودهستان آسمان آباد شهرستان توسط مردان براي پوشش سر بكار مي رود وهمراه عرقچن مي باشد. اين چفيه بيشتر در شهرستان اسلام آباد كه با آنان هم مرز است استفاده دارد بشتركسانيكه به حج مي روند از نوع چفيه بازمينه كرم وگلهاي بوته وبرگ اسليمي زرد طلايي كه مخصوص كشور عربستان است، استفاده مي كنند كه نشانه ي حج رفتن آنان بوده ونوعي موقعيت اجتماعي فرد رانيز نشان مي دهد .

-       فَرَجِي (Faraji) ياكَرَك (Karak) يا كَپنَك ( Kapnak ) : نوعي بالاپوش مردانه واز جنس كرك مي‌باشد كه عمدتاً در نواحي عشايري براي فصل ر ما مورد اتفاده قرار مي گيرد ومانند پالتوبلند بوده وداراي آستين غير كاربردي مي‌باشد وزير آستينها سوراخي براي عبور دستها تعيبه شده است.

-       سُخمه (Soxma) : عنياً مانند « فَرَجي » بوده ليكن مقداري اندكي آستين داشته بسياري كوتاهتر از آن مي باشد. رنگ فرجي وسُمخه به نوع كُرك بستگي دارد.

      عَبا (Abā) : پارچه اي نازك وتوري مانند ودر رنگهاي تيره وسنگين وبلند مي باشد كه ويژه سادات وعرب زبانان جنوب استان مي باشدونوع ديگر آن كه به «قَترَه » نيز معروف است از نخ پشم گوسفند و يا پشم شتر ( بشتر ) توسط زنان محلي بافته مي شود ودر شهرستان مهران بشتر مورد استفاده قرار مي گيرد .

      خُفتان (Xwftān) : نوعي پالتو مردانه واز جنس مخمل مشكي يا سرمه اي است كه معمولاً فاقد هر گونه تزئينات بوده وجيب در طرفين دارد ودر گذشته مورد استفاده مردان به عنوان بالاپوش بوده است وعيناً شبيه «كَمَر چين ) زنانه مي باشد با اين تفاوت كه فاقد هر گونه تزئينات مي باشد .

     در حال حاضر اكثر مردان استان از كُت وساير بالا پوشهاي وارداتي در فصول سرما افتاده مي كند .

-       شِوال (Ševāl): شلوار مردان (بويژه در نقاط عشايري وروستايي) از جنس تي‌ترون وامثالهم وهمواره تك رنگ مي باشد ودر قسمت باسن ورانها كاملاً گشاده ودر پائين هم باريك م شود. به شكلي كه  براي هر شلوار چند برابر نياز واقعي پارچه بكار برده مي شود ودر گويش محلي به آن «شِوال جافي » يا «شِوال كُردي » مي گويند. در نقاط شهري وپرجمعيت درصد مردان استفاده كننده از اين شلوار بسيار كم مي باشد

-       كِلاش (Kwlās ): كلاش نوعي كفش (امروزه مردانه ودر گذشته هم مردانه وهم زنانه ) است كه توسط مردان با نخ پنبه وجوال دوز به شيوه اي خاصي  روي يك قطعه لاستيك پهن به اندازه كمي بزرگتر از كف پاها بافته مي شود. اين لاستيك از روه داخلي چرخهاي كهنه ي اتومبيل تهيه مي‌گردد. وامروزه در برخي نقاط عشايري وروستايي مورد استفاده قرار مي گيرد.ساير پوشش هاي بدني مردان وزنان ايلامي تقريباً همانهايي هستند كه در سراسر كشور به صورت پوشاك در بازار عرضه ومورد استفاده قرار مي گيرند .

-       دشداشه (DeŠdāŠe) : نوعي پيراهن بسيار بلند وآستين دار مي باشد كه معمولاً در قسمت گردن چند دكمه داشته وگشاد وتا روي پاها مي رسد وازجنسهاي مختلف ولي عموماً تك رنگ ونازك مي‌باشد كه صرفاً توسط عرب زبانان جنوب استان ويامهاجران از عراق مورد استفاده ي مردان مي‌باشد.

 

                                                زيورآلات

 

استفاده از مواد موجود و در دسترس براي تزئينات بدن از گذشته هاي بسيار كهن در ميان گروههاي انساني وجود داشته است .كاوش هاي باستان شناختي برروي تپه ها ومحوطه هاي پيش از تاريخ  نتايج جالب توجهي را در اين راستا به دست داده است.

استفاده از استخوان حيوانات ، صدفها، صدف حلزون ها ، سنگهاي مرمريت ، آهكي وغيره به عنوان مهره وآويزها مختلف زبينتي وآئيني از جمله مواردي هستند كه در مكانهاي باستاني به وفور كشف شده اند. (مللك شهميرزادي ، 1378ص 173)

زنان به مقتضاي طبيعت روحي خويش به زينت خود توجه بسيار نشان مي دهند وبه احتمال زياد جزو اولين كساني بوده اند كه برخي زيورآلات ساده وطبيعي را به عنوان بخشي از زيبايي برخويش آراسته‌اند.

تا گذشته ي نه چندان دور عمده ي زيورآلات زنان ودختران ايلامي مهره هاي ريزو درشتي بود كه از جنس هاي عقيق ، فيروزه ، لعل ، زمرد ، كهر با ، شيشه وپلاستيك ، سنگ يشم ، عاج و امثالهم ساخته شده وگاهي با تزئينات نقره اي بكار مي رفتند. اين مهره ها بصورت گردن بندهاي كوچك وبزرگ زينت بخش زنان بود ودر كنار آنها نوعي آويز نقره اي برگ ( بيضي ) شكل توخالي وقلاب دار وسكه هاي قلاب دار براي تزئين لباس و دست وگردن بكار برده مي شد كه عمده اين زيور آلات از استانهاي همجوار ودورتر وارد مي گرديد وامروزه به صورت محدود در برخي نقاط روستايي خصوصاً شهرستان مهران (ملكشاهي ) ، ايوان ، شيروان چرداول ونقاط محدود ديگري مورد استفاده قرار مي گيرند وعناصر جديد نقره وطلاجاي آنها را گرفته است .

نوعي حلقه نگين دار از جنس نقره ويا طلا در برخ نقاط استان (در گذشته ) بوسيله زنان در كنار بيني وبا سوراخ كردن آن (سمت چپ بين ) بكار مي رفت كه به آن «لِيتوانهَ» (Litwāna) ودر قمت جنوب استان (خَسَمَه »(Xasma) مي گويند كه در اين ناحيه امروزه تا حدودي مرسوم است .

مردان از انگشتر نقره با نگين عقيق استفاده كرده وبكار بردن طلا وموارد ديگر را مختص زنان مي دانند .

برخي منجوق كاريها برروي لباس ويا سرپوش وعرقچين توسط زنان در برخي نقاط استان از گذشته رواج داشته وبا افت وخيزهايي در برخي نقاط روستايي مانند دره شهر هنوز هم اين منجوق كاريها برروي لباس بويژه نزد دختران وزنان جوانان ديده مي شود. وهمچنين با منجوق برخي تزئينات ديگر مانند حلقه ، دستبند نيز تهيه مي‌نمايند .

 برگرفته از سایت سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان ایلام

                      


مطالب مشابه :


صنایع دستی در صومعه سرا

ها در جنوب كناره درياي خزر اقامت داشته و با مهارت مبادرت به بافتن كلاه و كفش ، كيف كج




پوشاک سنتی مردم ایلام

زنان بیشتر نقاط استان ایلام مقداری از موی طرفین سرخویش را پس از بافتن كلاه زنانه می




فرشهاي تاريخي ايران

وبلاگ خبری سمیرم - فرشهاي تاريخي ايران | سیاسی،اجتماعی،تحلیلی،خبری،انتقادی،فرهنگی،آبشار




پوشاك زنان و مردان ایلام

زنان بیشتر نقاط استان ایلام مقداری از موی طرفین سرخویش را پس از بافتن نوعی كلاه كج در




صنایع دستی لرستان(بخش سوم)

از كلاه نمدي را پس از بافتن از پهلو به يا افقي يا كج تا 45 درجه تشكيل




پوشاک لباس ایلام

زنان بیشتر نقاط استان ایلام مقداری از موی طرفین سرخویش را پس از بافتن كج در طرفین و




پوشاک مردم سرزمین ایلام

زنان بيشتر نقاط استان ايلام مقداري از موسي طرفين سرخويش را پس از بافتن كلُاه يا عرقچن




برچسب :