سفرنامه چشمه باداب سورت

سفرنامه چشمه  باداب سورت

عرض سلام و ادب و احترام وتشکر خدمت خداوند زیبا دوست زیبایی ساز!

باز هم رفتیم جایی که وقتی آدم!! از نزدیک میبینه به یاد اون بالایی میافته و میفهمه که چقدر قدرت داره و چقدر زیبایی رو دوست داره و چقدر بنده هاش رو دوست داره که به خاطرش چیزای قشنگ رو می آفرینه......!!

طبق معمول مقصد و مسیر حرکتمون 5-4  ساعت قبل از حرکتمون مشخص شد ،  روز جمعه ساعت 6 صبح  13 آذر 88 به همراه آقای پدر و محمد پیران و شهرام و یکی از آشنایان عزم سفر کردیم به  سمت استان سمنان ! شهرام و محمد رو از سر کیانشهر سوار کردیم و رفتیم که بریم.

مسیرمون تهران - گرمسار– سمنان – مهدیشهر – شهمیرزاد – دامغان بود .

بعد از طی حدود 230 کیلومتر و 3 ساعت رانندگی و گذر از شهرهای گرمسار و سمنان و مهدیشهر رسیدیم به شهمیرزاد( البته چنتا جاذبه توی مسیر بود که زمان نداشتیم برای دیدنشون مثل کاروانسرای ایوانکی که کنار جاده تهران گرمسار و حدود 1 کیلومتری جنوب شهر گرمسار بود و جاذبه های گرمسار و غیره ( البته توی مسیر از شهر آرادان گذشتیم که یه تابلو گنده زده بودند و عکس رئیس جمهور فعلی رو انداخته بودند و افتخار میکردند!!! که زادگاه ایشون اونجاست!!!) ، شهر شهمیرزاد در فاصله 10 کیلومتری شمال مهدیشهر قرار داره و نزدیکترین روستا به اون روستای ده صوفیان هست ، شهمیرزاد  به خاطر ییلاقی بودنش و باغاتی که داره معروفه و ظاهرا باغ گردوش حدود 70 هکتار وسعت داره و بزرگترین باغ جهان هست و در فائو(سازمان خوار و بار و کشاورزی سازمان ملل) به ثبت رسیده! البته این باغات خارج از شهر و توی مسیر روستای ده صوفیان قرار داره ، در شهر شهمیرزاد جاذبه ای به نام سرچشمه هست که مثل مسیر دربند و درکه خودمونه! که میز و نیمکت چیدند و میشه یه صبحونه یا چای و این چیزا کنارش میل کرد و بالای این چشمه(البته ما زمانی که اونجا بودیم توی این فصل تماشایی نبود) مسیر جالبی برای عبور آب درست کرده بودند که قشنگ بود.

بعد از خوردن صبحونه  با نون محلی که 400 تومن پولش بود! و تماشای شهر شهمیرزاد حرکت کردیم به سمت ده صوفیان و دامغان برای دیدن هدف اصلیمون در این سفر . یه نکته حاشیه ای اینکه  توی این سفر واقعا دلم برای شهرام سوخت ! چرا؟! چونکه بر خلاف همه سفرها فضا برای حرکات موزون و بالا پایین پریدن نداشت( چون قاعدتا توی یه پرشیا 5 نفر آدم گنده از جاشون نمیتونن تکون بخورن!!)

طبق نقشه و اطلاعاتی که از اینترنت جمع کرده بودم رفتیم به سمت دامغان تا از یه جاده آسفالت بریم سمت چشمه باداب سورت ، توی مسیر از مجموعه و محوطه های تاریخی چشمه علی دامغان که در 35 کیلومتری شمال دامغان و بین روستاهای آستانه و کلاته رودبار قرار داره  دیدن کردیم ، یه زمونی همین چشمه روستاهای اطراف رو سیراب میکرد ولی در حال حاضر جون نداشت!! و یه امارت تاریخی  که برای عهد قاجار بود و هموطن های باحالمون سرتاسرش با زغال و وسایلی که دستشون بود از خودشون برای آیندگانشون یادگاری نوشته بودند!!

داخل محوطه آلاچیق ها و مکانهایی برای استراحت ایجاد کرده بودند که جالب بود ، یه مسجد قدیمی هم داخل محوطه هست که  میشه ازش بازدید کرد. بعد از بازدید از چشمه علی  از روی نقشه حرکت کردیم به سمت روستای مالخواست ولی ظاهرا اون جاده آسفالت که از سمت چشمه علی میره سمت مالخواست منهدم شده!! از محلی های اونجا سوال کردیم که چه جوری میشه رفت به سمت باداب سورت و روستای اروست که وقتی هدفمون رو فهمیدند گفتند که نمیتونید الان اونجا برید چون 25 سانت برف نشسته  ولی از اونجایی که من چند بار به خاطر اطلاعات غلط بعضی ها از رسیدن به مقصد موندم  ازشون اطلاعات مسیر رو گرفتیم و حرکت کردیم .

مسیر دسترسی دقیق به چشمه های باداب سورت از تهران اینه : تهران – سمنان – مهدیشهر – شهمیرزاد – فولادمحله  بعد به یک سه راهی رسیدیم که سمت راستی میره به سمت کیاسر و ساری ، حدود 25 کیلومتر مانده به کیاسر و 15 دقیقه رانندگی از اون سه راهی به تلمادره(تلیادره) رسیدیم که پاسگاه نیروی انتظامی و قهوه خانه و چنتا مغازه هست از جمله سوپر مارکت ابن عباس ( دم صاحب مغازه گرم که آدرس دقیق چشمه رو به ما داد) روبروی پاسگاه یه جاده آسفالت قرار داره که سمت راست جاده بود و یه تابلو داره که روش اسم چنتا روستا رو نوشته ، مسیر جاده رو  در پیش گرفتیم و از روستا های پژک ، کوات، قلعه سر گذشتیم بعد از گذر از 2 تا پل کوچیک به یه دو راهی رسیدیم که سمت چپی میرفت به روستای اروست و سمت راستی میرفت به روستای مالخواست ، تا اینجای جاده آسفالت معمولی بود و از اینجا به بعد جاده خاکی بود و البته چون بارندگی و برف اومده بود جاده گلی بود ولی میشد حرکت کرد توی این 3 راهی یه تابلو هست که روش نوشته : به سمت چشمه سورت ( البته مردم محلی چشمه باداب سورت رو به چشمه شور یا چشمه سورت میشناسن) به سمت راست پیچیدیم یعنی به سمت مالخواست ، بعد از 100 متر به یه 2 راهی رسیدیم که سمت چپی رو رفتیم ( روی یه سنگ کوچیک نوشته بود به سمت چشمه سورت)  بعد از حدود 3 کیلومتر به منطقه رسیدیم که در سمت راست جاده چنتا درخت و یک آغل گوسفند بود که مشخص بود ، ما ماشین رو همون کنار پارک کردیم و از کوه روبروی آغل به همراه محمد و شهرام بالا رفتیم حدود 30-20 دقیقه پیاده روی بود که چون برف اومده بود یه مقدار بالا رفتن رو سخت و کند میکرد (البته یه مسیر دیگه هست که بعضی ها میرن و اونم اینه که همون مسیر خاکی رو ادامه میدن و بعد از 1 کیلومتر میرسن به یه کوهپایه با شیب کمتر که از این مسیر دومی حدود 1 ساعت طول میکشه که به چشمه برسن! )

بعد از کوهپیمایی رسیدیم به جایی که آدم رو دیونه میکنه! واقعا محشر بود ! نمونه این چشمه رو هیچ جای دنیا نمیشه پیدا کرد البته فقط یه نمونه توی ترکیه هست و بس ! چشمه های پله ای که آب ولرمی داشت و به خاطر گوگردی بودنش شور بود ، فقط باید بشینی کنارش و بهش خیره بشی و بعد 1000 تا ازش عکس بگیری ، کنار چشمه های پلکانی یه چشمه بود که مردم محلی توی تابستون توش شنا میکنن و 3-2 تا هم چشمه کوچیک کنارش هست ( به خاطر اینکه آب چشمه شورهست آبش یخ نمیزنه) .

بهترین فصل برای دیدن چشمه باداب سورت بهار و تابستون و اول پاییزه ، ما فکر میکردیم فقط ما دیونه ایم که این وقت سال  اونجا اومدیم ولی ظاهرا اشتباه میکردیم! 2 تا ماشین بعد از ما برای دیدن اونجا اومده بودن که 8-7 تا جوون توش بودند، اونها هم از دیدن چشمه کف کرده بودند ( البته بعضی هاشون ترکیدند و بعضی هاشون منهدم شدند و بعضی هاشون انگار نه انگار...!!)

هر چی بیشتر بمونی کنار اون چشمه ها بازم کمه ، ما حدود 3 ساعت اونجا بودیم و افسوس این رو میخوردیم که دوربین به درد بخور همراهمون نبود که بیشتر و بهتر عکس بگیریم ( جای حسین و مریم و لیلا عکاسهای محترم گروه و بقیه خالی بود) . بعد از بازدید برگشتیم کنار ماشین و حرکت کردیم به سمت تلمادره (تلیادره) ، دیگه میخواستیم برگردیم سمت تهران که نمیدونیم چی شد که همگی تصمیم گرفتیم که چون تا اینجا اومدیم شب عیدی بریم سمت مشهد ( البته به قول معروف طلبید که رفتیم چون من و محمد توی عمرم فقط یه بار رفته بودیم مشهد!) . به خاطر اینکه زمان رو از دست ندیم نهار و شام رو یه جا توی ماشین خوردیم و گازشو گرفتیم و رفتیم به سمت مشهد ، شهرام با همکاراش توی مشهد تماس گرفت و جا رو هماهنگ کرد تا خیالمون از جای خواب راحت بشه ! البته خداییش خیلی دور بود به مرکز شهر و حرم ولی باز دستش درد نکنه ).

بعد از رسیدن به مشهد اونقدر خسته بودیم (بهانه!) که یه راست رفتیم به محل اقامت و خوابیدیم ، صبح روز بعد فقط فرصت داشتیم که بریم یه زیارت کنیم و برگردیم تهران ، بعد از زیارت رفتیم که نهار بخوریم و دنبال یه دیزی سرای ردیف می گشتیم که کل شهر آدرس یه دیزی سرا رو بهمون دادند توی راسته گاراژدارها خیابون کوشش 13( که بعد از خوردن اون دیزی فهمیدیم که چرا کل مشهد آدرس اون دیزی سرا رو به ما دادند !) انصافا ما هیچ کدوممون توی هیچ کجای ایران یه همچین دیزی مشدی نخورده بودیم ( تبلیغ سینه به سینه ) که پیشنهاد میکنم هر کسی میره مشهد حتما یه سری به اون دیزی سرا بزنه ( قیمت دیزی با مخلفاتش حدودا 5-4 تومن بود)

حدود ساعت 1.30 ظهر  از جاده نیشابور و سبزوار حرکت کردیم به سمت تهران  و حدود 10.30 رسیدیم به شهر پر طراوت و با صلابت و پر تحرک و پر آدم حسابی که خیلی ها توش نا امیدند و خیلی ها امیدوار ، خیلی ها همش غر میزنند و از زمین و آسمون ایراد میگیرند و خیلی ها دنبال راهی برای برون رفت از بحران!! و خیلی ها به دنبال همراه میگردند و خیلی ها بیزارند از همراه  و هر کدومشون یه جوری دنبال کمالند و خدا رو یه جوری دوست دارند واونجوری  که دوست دارند میپرستند ، ولی همشون به عقاید و باورهای همدیگه احترام میزارند!!!!؟؟؟؟ که   بعضی ها به این شهر میگن طهران و بعضی میگن تهران.

برای اطلاعات بیشتر از چشمه های باداب سورت به سایت زیر سر بزنید

www.orost.ir

به امید دیدار همه همراهان همدل در برنامه های گروه.

 

 


مطالب مشابه :


چشمه علی دامغان

چشمه علی دامغان در زمان‌های گذشته به این چشمه ارسال رایگان نقشه های شهرستان دامغان




شهرستان دامغان

ایرانگردی-گردشگری-تور-سفر-توریسم،نقشه دامغان و چشمه به چشمه علی




بنای جشمه علی

موقعیت جغرافیایی چشمه علی: رودخانه های دیگر دامغان فصلی بوده و از شاخه و نقشه برداری




سفرنامه چشمه باداب سورت

تاریخی چشمه علی دامغان که در 35 چشمه علی از روی نقشه حرکت به چشمه های




نمای زیبا از روستاي کچب محله شهرستان نكا

روستای دولت آباد دامغان چشمه علی دامغان دلنوشته های یک مرد




دامغان

چشمه های آب نقشه ساختمان بر پایه خان و فتحعلی شاه در چشمه علی دامغان ساختمان




تکیه پهنه کلا- شهرستان ساری-استان مازندران

روستای دولت آباد دامغان چشمه علی دامغان دلنوشته های یک مرد




دامغان

نقشه های سیاسی شهر دامغان و چشمه آبسيچ های چشمه علی (که از شاخه های




پسته دامغان

چشمه سورت ( شور چشمه)-اعجاز طبیعت; جاده های چشمه علی دامغان - میراث




باغ گلها - اصفهان- نوروز87

روستای دولت آباد دامغان چشمه علی دامغان دلنوشته های یک مرد




برچسب :