پايه چهارم ابتدايي - انشاء

پايه چهارم ابتدايي - انشاء
« ‌موضوع با انتخاب دانش‎آموز »

دانش‎آموزان عزير امروز مي‎خواهيم با كمك هم انشاء بنويسيم . ابتدا راجع به موضوعاتي كه شما پيشنهاد مي‎كنيد بحث مي‎كنيم و در نهايت از نتيجه بحث يك موضوع را انتخاب كرده و انشاء را مي‎نويسيم .
حالا هر كسي موضوعي را در گروه پيشنهاد كند.



  مفسر :

دانش آموزاني كه در اين فعاليت شركت نمودند هيچگونه فعاليت مقدماتي انجام ندادند .
معلم : موضوعاتي كه به نظرتان مي‎آيد بگوئيد تا من بنويسيم .
طبيعت ، مدرسه ، كتاب ، درس ، كلاس ، آسمان ، باران ، مهربان ، مادر
معلم : آيا تا به حال كلمه راي¬گيري را شنيده¬ايد ؟ يعني چه؟
معلم : چند نفر نظر خود را درباره يك موضوع بگوييد .
حالا براي انتخاب موضوع مي‎خواهيم راي‎گيري كنيم . با كمك همديگر يك موضوع را انتخاب مي‎كنيم .
معلم : چه كسي موضوع طبيعت را انتخاب كرد ؟ چرا طبيعت را انتخاب كرديد ؟
داتش‎آموز : چون طبيعت زيباست . پس براي طبيعت دونفر راي دادند .
معلم : چه كسي موضوع مدرسه را انتخاب كرد ؟
دانش‎آموز : ما وقت خودمان را در مدرسه مي‎گذرانيم و مدرسه را دوست داريم . پس هفت نفر موضوع مدرسه را انتخاب كردند .
 



  1ـ مدرسه زندان كوچك ولي دشت بزرگ است .
2ـ مدرسه مكاني است كه در آنجا درس مي‎خوانيم و خاطرات تلخ و شيرين را در آن تجربه مي¬كنيم .
3ـ مدرسه جاندار ولي بيجان است . يعني همه فكر مي كنند جان ندارد ولي جان دارد . چون جان آن در احساس اوست .
4ـ مدرسه خانه دوم ما و جامعه كوچكي است .
5- مدرسه جاي مقدسي است .

معلم : اگر بخواهيم مدرسه را به جايي تشبيه كنيم ،مانند چيست ؟
دانش‎آموز 1 : ظرف سالاد است .
دانش‎آموز 2 : دشت بزرگ است .
دانش‎آموز 3 :مانند باغ است .
دانش‎آموز 4 : مانند ظرف آش است .
دانش‎آموز 5 :مثل درياست .

معلم : چند لحظه بعد از صحبتهاي من چشمهايتان را ببنديد و فكر كنيد مدرسه جان‎دار و انسان است . احساس خود را از زبان مدرسه بنويسيد . يعني اگر بجاي مدرسه بوديد از بچه‎ها چه مي‎خواستيد .
معلم : فرصت تمام شد . جمله هايتان را بخوانيد من يادداشت كنم .

دانش‎آموز 1 :دوست دارم بچه‎ها با آرامش برپيكرم قدم بزنند .
دانش‎آموز 2 :من مثل يك آلبوم ، حوادث و خاطرات بچه‎ها را در دل خود جاي مي‎دهم.
دانش‎آموز 3 : از دانش‎آموزان خوا هش ميكنم كه درحياط من آشغال نريزند و مرا كثيف نكنند .
دانش‎آموز 4 : دوست دارم هميشه بچه‎ها در من جشن بگيرند و شاد باشند .
دانش‎آموز 5 : اگر وسيله‎اي از بچه‎ها گم شود من شبانه روز نمي‎خوابم و از آنها نگهداري مي‎كنم.
دانش‎آموز 6 : بعضي از بچه‎ها من را زندان فرض مي‎كنند ولي من آنان را دوست دارم.
دانش‎آموز 7 : دوست دارم بچه‎ها در من با آرامش بازي كنند .
 



  معلم : بچه‎ها كافيست. جملات قشنگي گفتيد . حالا در گروه بنشينيد . از تمام جملاتي كه خودتان گفتيد . انشاء بنويسيد .

معلم : زمان تمام شد . هر چهار انشاء را در كنار هم بگذاريد و از تركيب آنها يك انشاء بنويسيد .
معلم : فرصت تمام شد . كدام گروه آمادگي دارد انشاء را بخواند .
دانش‎آموز : بنام خدا من جامعه دوم بچه‎ها هستم . بهترين ايام من مهر ماه است .
روزي كه شادي بچه‎ها را به جان خريدم . مدرسه جاي مقدسي است . مدرسه مثل آلبومي است كه خاطرات را در خود نگه مي‎دارد .
از بچه‎ها خواهش مي‎كنم من را تميز نگه دارند . من دوست دارم بچه‎ها در من جشن بگيرند .
معلم : بچه‎ها نظري نداريد .
دانش‎آموز : با اينكه خودمان انشاء نوشتيم ولي در برخي جملات ارتباطي وجود نداشت .
دانش‎آموز ديگر : سلام من مدرسه هستم . من خانه دوم بچه‎ها و جامعه كوچكي هستم . من بچه‎ها را دوست دارم . بچه‎ها در من خاطرات زيادي بوجود مي‎آورند . بعضي از بچه‎ها من را زندان فرض مي‎كنند ولي من دشت بسيار وسيع هستم دوست دارم بچه‎ها با آرامش در من قدم بزنند . اگر وسيله‎اي از بچه‎ها گم شود من شبانه روز نمي‎خوابم و از آن نگهداري مي‎كنم . خواهشي كه از بچه‎ها دارم اين است كه من را كثيف نكنند .
دانش‎آموز ديگر: مدرسه خانه دوم بچه‎هاست. بچه‎ها در آن آسايش و آرامش دارند. مدرسه جايي است كه در آن بچه‎ها درس مي‎خوانند و خاطرات تلخ و شيرين را در آن به جا مي‎گذارند. اگر وسيله‎اي از بچه‎ها گم شود من بيدار مي‎مانم. مدرسه مانند كاسه است، نخود و لوبياي آن را بچه‎ها و نمك آن را بچه‎هاي با‎مزه تشكيل ميدهند. معلم: نظرتان راجع به اين انشاء چه بود؟
دانش‎آموز: اين گروه كلمه بچه‎ها را زياد به كار برده بود.
معلم: گفتيد كه نخود و لوبيا مثل بچه‎هاي مدرسه‎اند، يعني چه؟
چيزهاي ديگري نيز داخل آش است. رشته‎هاي آن نيمكت، كاسه آن مثل كلاس و قاشق آن خانم معلم است.
معلم: يك نفر بيايد پاي تخته و توضيح بدهد كه از اول چه كارهايي انجام داديم. دانش‎آموز: بچه‎ها هر كلمه و جملاتي را كه به ذهنشان مي‎آمد گفتند و در گروه آن را توصيف و تشبيه كردند. يكسري خود را جاي مدرسه گذاشتند و مدرسه را با چيزهايي مختلف تشبيه كردند.
نتيجه آن انشاء ارشد كه بچه‎ها نوشتند.
 



  معلم: شايد در اين فرصت كوتاه مطالبي به ذهن شما رسيد ولي به علت زمان كم نتوانستيد بنويسيد بعداً مي‎توانيد مطالب خود را كامل كنيد.

منبع:http://www2.irib.ir/amouzesh/d/page_sh.asp?key=4&ov=320


مطالب مشابه :


تحقیق درباره بهار و طبیعت تحقیق اینترنتی آماده پرینت (یاهو)

yahoo - تحقیق درباره بهار و طبیعت تحقیق اینترنتی آماده پرینت (یاهو) -




انشا درباره ي كوير

انشا درباره ي اي كوير، اي طبيعت بكر و دست نخورده، اي طبيعت تنها و عريان، اي ابريشم سوخته




مقاله درباره روز طبیعت

•.•.•دنیـــــای ایـــن روزای مـــن•.•.• - مقاله درباره روز طبیعت - ای کسی که هنوزم باعث




بر امد باد صبح و بوی نوروز

انشا - بر امد توصيف طبيعت و حيات دوباره آن يك نمونه‌ از شگفتي‌هاي طبيعت در قرآن است




انشادرباره ي طبيعت

بندرمقام - انشادرباره ي طبيعت درباره وب. بندرمقام موضوع انشا:




حالا یه انشا درباره ی علم براتون آماده کردیم که ازاون استفاده کنید

انشا - حالا یه انشا درباره ی علم براتون آماده کردیم که ازاون استفاده کنید - انشا درباره ی همه چی




پايه چهارم ابتدايي - انشاء

معلم : چند نفر نظر خود را درباره يك موضوع بگوييد . معلم : چه كسي موضوع طبيعت را انتخاب كرد ؟




نمونه سوالات انشا دوم و سوم راهنمایی

انشا - نمونه درباره ي مفهوم اين بيت يك بند بنويسيد. 2- يكي از مناظر زيباي طبيعت را توصيف




انشایی در مورد انشاء

انشایی برای خواهرت بنویسی، رفتم دیدم خواهرم دوباره برگه‌هایی از انشا در درباره وبلاگ




انشا اول

ادبیات زیبای من - انشا اول درباره وب طبيعت: 1. 10.




برچسب :