اجزاء و عناصر شهرهای ایران بعد از اسلام .:اختصاصی وبلاگ:.

شکل و فرم شهرهای ایران بعد از اسلام در نخستین مراحل، وابسته به گذشته خود بوده است. مهم ترین شهرهای ایران قبل از اسلام در دوره های هخامنشیان مانند پرسه پلیس، شوش، در دوره ساسانیان فیروزآباد، بیشاپور، تیسفون بوده اند. با آنکه اساس زندگی شهری در دوره اسلامی از شهرنشینی دوره ساسانی مایه میگرفت، با این همه شهرهای دوره اسلامی ایران ویژگی هایی داشتند که آنها را از شهرهای پیش از اسلام ایران جدا می سازد.

شهرهای باستانی ایران از سه قسمت کهندژ، شارستان و ربض تشکیل می شده اند.

1.کهندژ: کهندژ هسته ی مرکزی شهر بوده که به شکل قلعه مستحکمی ساخته می شده و استحکاماتی که به شکل دیوار و برج و بارو و خندق بوده، آن را محصور می نموده است. کهندژها باقلاع و دژهای نظامی همسان بوده اند و مرکز سکونت حاکمان و امیران بوده است. ایرانیان سکونتگاههای خود را برای قابله با دشمنان و مشکلات اقلیمی بصورت قلعه می ساخته اند.

 

2.شارستان: شارستان سکونت گاه مردم عادی بوده است که در اطراف کهندژ یا قلعه ساخته می شده است. محل کار صنوف مختلف، صنعت گران و بازرگانان، در محوطه شارستان و یا در نزدیک دروازه اصلی قرار داشته است؛ و افراد هر حرفه یا صنعت در یک محله یا راسته می زیسته اند. در دوره های سکون و امنیت، تجارت و بازرگانی رونق پیدا می کرده است و بیشتر معاملات دم دروازه اصلی صورت می گرفته است. و بازارهای قدیمی در همین جا تشکیل می شده و بهمین دلیل، بازار «کار در نزدیکی در» معنی شده است. در هر حال قسمت اصلی شهر همراه بازارها و غیره درون شارستان قرار می گرفته است.

 

3.ربض: قسمت سوم، محوطه اطراف قلعه و شارستان، بیرون شهر نامیده می شده است که در دوره بعدی اعراب آن را «ربض» ترجمه کرده اند. مزارع و آبادیهای اطراف شهر در این قسمت قرار داشته است. روستاهایی که اعراب آن را رستاق می نامیدند، در خارج از دیوارهای ربض قرار داشتند که در مواقع جنگ ساکنان آن به داخل قلعه شهر پناه می بردند.

به علت وسعت حکومت اسلامی و گسترش بازار و مبادلات بازرگانی و تجاری طی قرنهای سوم و چهارم شهرنشینی در ایران رونق فراوان یافت و سیمای شهرها دگرگون شد.

در دوران اسلامی سازمان های دینی نیز در شالوده زندگی شهرها اهمیت فراوان یافتند. مسجد جمعه یا مسجد جامع از اجزای اصلی نظام اجتماعی شهر شدند.

در دوره رونق شهرنشینی در ایران اسلامی (از قرن سوم تا ششم هجری)، سه نوع شهر را می توان تمیز داد: 1.مصر 2.قصبه 3.مدینه.

مصر به شهرهایی در حدود متروپل (مادرشهر) امروزی، قصبه به مرکز شهرستان و مدینه به شهرهای معمولی امروز اطلاق می شده است.

1.مصر: مصر به شهرهایی میگفته اند که سلطان بزرگی در آن مستقر باشد، دیوان ها در آن متمرکز باشد، ناحیه هایی به آن وابسته باشند که هر کدام شهرهایی قابل توجه داشته باشند و سلطان بزرگ، امیران نواحی و شهرها را از آن جا بگمارد. مانند دمشق، شیروان و شیراز. به این ترتیب مصر شهر بزرگی در نظر می آید که در تقسیمات کشوری جایگاه بالاترین مقامات سیاسی بوده است. در آن زمان شهرهای بزرگ را مادرشهر نیز می نامیده اند که چیزی برابر متروپلیس امروزین بوده است.(مادر شهر = ام القری)

عربستان : مکه – عراق : بصره، بغداد – ایران : اصفهان ، شهر ری – خراسان : مرو – ماوراءالنهر : سمرقند

 

2.قصبه: قصبه پایتخت ایالتی و مرکز اداری تقسیمات کشوری بوده است مانند شیراز که قصبه ولایت فارس بوده، یزد قصبه ولایت یزد به شمار می رفته، تبریز قصبه آذربایجان بوده است.

 

3.مدینه: میدنه مقر دولت یا نمایندگان حکومت بوده است و گذشته از موقعیت اداری، دارای نقش مذهبی پراهمیتی نیز بوده است.

یکی از رسوم مذهبی پایدار مسلمانان خواندن نماز جماعت در روز جمعه است. «مسجد جمه» یکی از ارکان اصلی زندگی شهری و یکی از نشانه های مشخص کننده شهر بوده تا بدانجا که در اوائل دوره اسلامی سکونتگاهی مقام شهر را پیدا می کرد که مسجد جمعه داشته باشد. مقامات مذهبی در شهرهایی ساکن می شدند که دارای جمعیت قابل توجهی باشند. در این حال مسجد جمعه در آن برپا می شد و سکونتگاه منزلت «شهر» می یافت.

به صورت کلی بعدها در این زمینه، تغییراتی به وجود آمد. مام بهرحال شهر جایی بود که ناگزیر مسجد جمعه داشته باشد اما هرکجا که مسجد جامع داشت، مقام و موقع شهری پیدا نمی کرد. به این ترتیب شهر جایی بوده که هم مرکز اداری یکی از اجزاء تقسیمات شکوری بوده و م مسجد جامع داشته است.

یکی دیگر ز ارکا شهرهای ایران بازار بوده است که فعالیتهای بازرگانی و صنعتی در سراها و راسته ها و کاروانسراهای آن صورت میگرفته است. شهرنشینی در دوره اسلامی از قرن سوم گسترش یافت و تابه قرن بعد یعنی تا قرن ششم به کمال رسید. مهم ترین عاملی که در این دوران مایه رشد شهرنشینی شد، گسترش سریع بازارهای داخلی و داد و ستد خارجی بود.

در قرن چهارم اکثر شهرهای پرجمعیت ایران که صدها هزار جمعیت داشتند در سر راههای کاروانرو قرار داشتند و دارای بازارهای پررونقی بودند. نیشابور، ری ، اصفهان، شیراز از جمله پرجمعیت ترین شهرهای ایران و از نظر اقتصادی، مهم ترین شهرهای ایران بودند. طی قرن هفتم حمله مغول، شهرنشینی را در ایران از هم پاشید. مغولان اکثر شهرهای ایران را به کلی از بین بردند، کیه منابع کار و درآمد مردم را غارت و نابود کردند و برای کشاورزانی که از قتل و غارت آنها جان سالمی بدر برده بودند، مالیاتهای سنگینی بستند. علاوه بر این، کسبه و پیشه وران شهرها نیز زیربار سنگین مالیاتها و بیگاریها، کمر خم کردند و به این ترتیب فعالیتهای صنعتی و بازرگانی و کشاورزی برای مدتهای مدیدی، تعطیل شد و رشد شهرنشینی به همراه فعالیتهای صنعتی و بازرگانی دچار رکود شدید شد.

از زمان غازان خان رشد شهرنشینی دوباره شروع شد. تبریز پایتخت غازان خان رشد و رونق خاصی یافت. هنوز هم آثار فعالیتهای عمرانی وزیران ایرانی غازان خان در تبریز باقی است. محله شنب غازان تبریز، یادگار بزرگترین محله شهری زمان غازان خان است که به همت وزیر باتدبیر وی خواجه رشید الدین فضل الله بنا شده بود، و دارای تأسیسات شهری بسیار قابل توجهیی بوده است.

اگرچه دوباره سازی شهرها از زمان غازان خان در سطح پاره ای از شهرهای ایران آغاز گردید، اما این فعالیتها به نتیجه چشمگیری نرسید، مگر در دوره ی صفویه، رشد کامل شهرنشینی را در دوره شاه عباس، در اوج خود می بینیم. عالم اصلی رشد شهرنشینی در دوره شاه عباس، رونق اقتصادی کشور، افزایش تولیدات کشاورزی و صنعتی و داد و ستد داخلی و خارجی بوده است. در زمان او شهرهای اصفهان، تبریز، کاشان از نظر رشد و توسعه در سطح بالایی قرار داشتند. شهر بزرگ تبریز در این زمان بیش از 500 هزار جمعیت، 15 هزار خانه، 15 هزار مغازه، 150 مسجد و 300 کاروانسرا داشته است. اصفهان که در زمان شاه عباس صفوی پایتخت بوده، بزرگترین شهر صنعتی ایران بوده و دارای جمعیتی معادل 600 هزار نفر بوده است.

در اواخر دوره صفویه به دنبال ضعف شدید دستگاه حکومتی، شهرنشینی از رونق افتاد. در دوره قاجار تنها در دوره ناصرالدین شاه، شهرنشینی تا حدی رونق گرفت اما زندگی اقتصادی شهرها به تدریج به فعالیتهای سرمایه داران خارجی وابسته شد. آن چنانکه فعالیتهای صنعتی در شهرهای اصفهان، تبریز، کاشان، کرمان، مشهد به تدریج روبه زوال رفت. در اوایل سده کنونی، شهرهای ایرانی تا حدی تحت تأثیر روندهای شهرنشینی در جهان امروز قرار گرفتند، و رفته رفته ویژگیهای قدیمی خود را از دست دادند.

 

منبع :

-مجتهد زاده ، غلامحسین (1388) اصول و روشهای برنامه ریزی شهری ، دانشگاه پیام نور    


مطالب مشابه :


فصل چهارم :شهر و شهرنشینی در دوره معاصر

فصل چهارم :شهر و شهرنشینی در دوره معاصر. مجموعه نا به سامانیها و هرج و مرج ها در دوران قاجار




خلاصه مباحث کتاب از شار تا شهر

با توجه به عوامل فوق روند شهرنشینی و شهرگرائی در در دوره قاجار که دوره در سال




فصل چهارم :شهر و شهرنشینی در دوره معاصر ((جغرافیای شهری ایران منبع ارشد))

فصل چهارم :شهر و شهرنشینی در دوره معاصر . مجموعه نا به سامانیها و هرج و مرج ها در دوران قاجار




تغییر فونکسیونالیستی مدارس دوره قاجاریه تهران ومردم شناسی نهادهای.آموزشی آن - پژوهش ، دکتر محمد خا

اما مدارس جدید تهران ، در دوره متنفذ دوره ی قاجار رشد شهرنشینی در تهران




شهرنشینی در ایران اسلامی

شهرنشینی در وحدت سیاسی در دوره صفویه امکان قاجار و خاصه عصر




اجزاء و عناصر شهرهای ایران بعد از اسلام .:اختصاصی وبلاگ:.

عالم اصلی رشد شهرنشینی در دوره شاه عباس، رونق در دوره قاجار تنها در دوره




نظام آموزشی در دوره ی قاجار و پهلوی

نظام آموزشی در دوره ی قاجار و در دوره‌‌ای كه توقيف رواج شهرنشینی و مهاجرت یک




زندگی شهرنشینی و موقعیت استان کهگیلویه وبویراحمد

در دوره قاجار ترکیب ایلی منطقه سابقه شهر نشینی در استان : شهرنشینی در استان از سابقه




برچسب :