نگاهی به آثار و افکار و زندگی نامه معمار معاصر لازار مارکوویچ لیسیتزکی El Lissitzky

 

El lissitzky self portrait 1914.jpg 

سالهای اولیه

.  دوران کودکی اش را در شهرستان ویتبسک سپری کرد و همانجا درس میخواند که در حال حاضر بخشی از بلاروس میباشد. بعد، 10 سال در اسمولنسک با پدربزرگ و مادربزرگ خود زندگی کرد و در طول این مدت در مدرسه دستور زبان اسمولنسک حضور می یافت و تعطیلات تابستانی خود را در ویتبسک سپری میکرد. از کودکی شور و شوق فراوانی به نقاشی داشت و از ١٣ سالگی نزد یک هنرمند یهودی محلی، به نام یهودا پن، تعلیم دید. دو سال بعد، یعنی در ١۵ سالگی این لیزیتسکی بود که خود به شاگردانی تعلیم می‌داد. در ١٩٠٩ کوشید برای ادامه تحصیل به یک آکادمی هنری در سن پطرزبورگ برود اما علارغم قبولی در آزمون ورودی موفق به انجام این کار نشد، چرا که حکومت تزاری تنها به تعداد محدودی از یهودیان اجازه ادامه تحصیل در سطوح عالی آموزشی را می‌داد. مانند بسیاری دیگر از یهودیانی که آن زمان در امپراطوری روسیه زندگی می‌کردند لیزیتسکی روسیه را برای تحصیل مهندسی و معماری به مقصد آلمان ترک کرد. در طول بهار ١٩١٢ او به گفته خودش «پریشان اروپا بود». مدتی را در پاریس به سر برد و بعد ١٢٠٠ کیلومتر را با پای پیاده در ایتالیا پیمود و با طراحی از مناظر و بناهایی که می‌پسندید هنرهای تزیینی را تجربه می‌کرد. علاقه او به فرهنگ کهن یهودی در ارتباط با گروه یهودیان روسیه مستقر در پاریس به رهبری مجسمه ساز ازیپ زادکین،  اغاز شد. ازیپ زادکین دوست دوران کودکی لیسیترکی بود که او را  درگیری بین گروه های مختلف یهودی کرد. در همان 1912 برای اولین بار بعضی از آثارش در نمایش‌گاهی توسط اتحادیه هنرمندان سن پطرزبورگ به نمایش در آمد، امری که قدمی اول برای لیزیتسکی محسوب می‌شد.  او تا آغاز جنگ جهانی اول در آلمان ماند، تا زمانی که مجبور به بازگشت به خانه از طریق سوئیس و بالکان شد. که به همراه بسیاری از هموطنان خود، از جمله دیگر هنرمندان مقیم خارج از کشور متولد شده در امپراتوری سابق روسیه بود، مانند واسیلی کاندینسکی و مارک شاگال .

در بازگشت به مسکو، با حضور در موسسه پلی تکنیک ریگا ، که به دلیل جنگ به مسکو انتقال یافته بود، مشغول شد ،  و برای شرکت های معماری بوریس و روم کلاین کار کرد. در طول این مدت ، او علافه ای فعال و پرشور در فرهنگ یهود نشان داد، که پس از سقوط رژیم تزاری یهودستیزانه ، تجربه یک رنسانس بود.  دولت موقت جدید فرمان ممنوعیت چاپ حروف عبری و ممنوعیت حقوق شهروندی برای یهودیان را لغو کرد.  بنابراین لیسیتزکی خود را وقف هنر یهودی و برگزاری نمایشگاه آثار هنرمندان محلی یهودی کرد به ماهیلیو رفت تا به مطالعه در مورد معماری و تزیینات کنیسه‌های قدیمی بپردازد و هم چنین تصویرسازی چندین کتاب کودک را به عهده گرفت. این کتاب‌ها اولین تجربه لیزیتسکی در زمینه طراحی کتاب بود، عرصه‌ای که او به نوآور‌های بسیاری در آن دست یافت.

وی خط مشی تصویر سازی خود را با تصویر گری کتاب دینی درباره اموزه های دینی یهودیان برای کودکان اغاز کرد .هدف او اموزش تعالیم یهود به وسیله هنر طراحی و نقاشی در بستر فرهنگ روسیه بود . اولین طرح های او در کتاب  1917 Sihas hulin  (مکالمات روزمره ) ظاهر شدکه در آن او حروف عبری را با استعداد هنر نو و مجزا گنجانیده بود. کتاب بعدی اوبازگویی تصویری ازHad gadya  ( یک بز )، آهنگ سنتی عید فصح یهودیان بود  که در ان لیزیتسکی یک روش چاپی به نمایش گذاشت که اغلب در طرح های بعد ی از ان استفاده میکرد. در این کتاب، لیسیتزکی با رجوع به داستانهای قوم یهود ، شخصیتهای داستانی را به وسیله چینش هنرمندانه رنگها در کنار هم به تصویر میکشد . در یکی از این اثار ، وی به صورت تمثیل وار « دستان خدا » را در زمان به کیفر رساندن فرشته مرگ ( که تاج تزار را بر سر دارد) به تصویر میکشد . این تصویر به ازادی یهودیان ، پس از پیروزی بلشویکی ها به رهبری لنین در انقلاب اکتبر روسیه اشاره دارد .  دیدگاه دیگری ادعا میکند که هنرمند محطاط از بین المللی شدن بلشویک بود، که منجر به نابودی فرهنگ سنتی یهودی میشود .  بازنمود  بصری از دست خدا در موارد متعددی در کارهای بعدی او تکرار میشود ، به ویژه در ویرایش عکس نقاشی از چهره خود« سازنده »، که اشکارا نمایان میشود .

ایده های فکری وی

چارچوب فکری لیسیتزکی در باره هنر این بود : هنرمند بایستی با عمل و اثر خود در جهت « تغییر » گام بردارد . لیسیتزکی معتقد بود که هنر و زندگی باید به هم تنیده شوند و هنر عمیقا بر زندگی تاثیر میگذارد . او هنر گرافیکی را هویت یابی میکند به خصوص پوستر و کتابها و معماری به عنوان عضو موئثر باید در اختیار عموم قرار میدهد . طراحی های او چه طراحی های گرافیکی و چه ساختمانی پیامهای سیاسی را فیلتر نمیکند . با این وجود پوستر طراحی شده توسط لیسیتزکی ، شامل اشکال ساده و رنگها میتواند بیانگر یک تغییر سیاسی باشد . و همچنین یک ساختمانی میتواند بیانگر ایده همگانی و مکتب مساوات بشری باشد

 وی خط مشی تصویر سازی خود را با تصویر گری کتاب دینی درباره اموزه های دینی یهودیان برای کودکان اغاز کرد .هدف او اموزش تعالیم یهود به وسیله هنر طراحی و نقاشی در بستر فرهنگ روسیه بود .

فرم اولین آثار تجربی وی که اصالت یهودی اش را بازگو می نمود، از کتیبه های مصور مذهبی گرفته شده بودند که با نوعی آزادی و استفاده از شیوه های فیگوراتیو در نقاشی همراه بود. پس از انقلاب 1917م." لیسیتزکی" به همراه دیگر هنرمندان و طراحان کانسترکتیویست ، در صدد برآمدند زبانی هنری ابداع نمایند که از کوبیسم و فوتوریسم روسیه ریشه گرفته باشد. "لیسیتزکی" با هدف وارد کردن هنر به زندگی ، از فرم های انتزاعی معلق در فضا در طراحی پوستر و کتاب بهره برد که پیشتر با عنوان "اِلِمانتاریسم" شناخته شده بود. ویژگی های این شیوه ، استفاده از رنگ های خالص و هندسه ناب بود. وی عقیده داشت که این کار می تواند زبان بصری عمومی قابل درکی را ایجاد کند.

لیسیتزکی در طول زندگی به این معتقد بود که هنرمند می تواند یک عامل برای تغییر باشد ، و این تغییر بعد از آن با حکم او انجام شود ، ( افرینش هدف گرا ) . نقاشی، که ترکیبی از اشکال اساسی میباشد، دارای محور تغییر است ، با هم گروه بندی می شوند و اقدام به ارائه دیدگاه های مختلف از        آمالگام فضایی می کنند با وجود اینکه انها دارای ماهیت دو بعدی میباشند . لیسیتزکی استدلال کرد که در  اینده  هنر ، توانایی های خود را اندوخته خواهد کرد تا به صورت یک مجتمع در اید . به عنوان مثال تلفیقی از نقاشی، نقاشی، مجسمه سازی، معماری، در مجموعه پرواون او تحقق می یابد . به یک معنا، مجموعه پراون لیسیتزکی از طرفی میتواند به عنوان پیشرو در تصاویر انتزاعی مدرن در نظر گرفته شود و از سوی دیگر، معماری مدرن حاد صنعتی . تاثیر لیسیتزکی بر دنیای طراحی گرافیکی دور از اغراق نیست . او از یک پالت رنگی شامل رنگهای اصلی ، سیاه و سفید و متن و فرمهای هندسی اصلی که هر دو طبیعی بودند و همچنین از  هندسه های ساختاری برای بیان گزارش خود استفاده کرد که شامل داستانهای سنتی یهودیان بود همچنین برای ایجاد پیامهای سیاسی قوی از انها استفاده میکرد .  معماری یکی از جنبه های مورد علاقه لیسیتزکی در هنر میباشد با این حال او موفقیت کمتری در تحقق بخشیدن به طراحی های خود دارد به خاطر اینکه اغلب ، تخیلی و غیر ممکن میباشند . رویای یک معماری بدون سلسله مراتب ، بر خلاف فرهنگ نو ظهور اسمان خراش در نظام سرمایه داری غرب طراحی های لیسیتزکی برای اسمانخراشهای افقی برای همیشه تحقق نیافت . به نظر لیسیتزکی ، ایده ال گرا و برابری خواه کمونیسم به همچین سازه هایی نیاز دارند . انها میتوانند به عنوان متریالهایی برای تحقق چنین ارمانهایی  کمک کنند . پس از این لیزیتسکی به خلق آثار سوپره ماتیستی متفاوتی به شیوه خود پرداخت، مجموعه‌‌ی از نقاشی‌های انتزاعی که خودش آن‌ها را پرواون می‌نامیداو اظهار داشت : " هنر مند با قلم موی خود یک نماد جدید خلق میکند .این نماد یک فرم قابل تشخیص از یک چیزی نیست که قبلا وجود داشته یا ایجاد شده یا قبلا تمام شده است ان نمادی از جهان تازه است که در حال ساخته شدن است و مردم ان را به وجود می اورند . هنر لیسیتزکی ، پیشرفت او را در زمینه تجرید بیان می‌کند ، اما بالاترین اهمیت در طرح‌هایش ،استفاده خاص او از عناصر بصری و نسبت‌های فرمی است . وی با موهولی ناگی ،تئو وان دوزبرگ و هانس آرپ ، شروع به همکاری نمود که متعاقب آن طرح‌هایش در مجله د.استیل به چاپ می‌رسید . مجله د.استیل در آن زمان با خطوط مستقیم ، فرم‌های چهارگوش ، صفحه آرایی نامتقارن و حروف چاپی بدون سریف ، گامی نو در عینیت بخشیدن به انتزاع ، اتکا به رنگ‌های اصلی ، سیاه و سفید و خاکستری بود.لیسیتزکی در قسمت کلیدی یکی از اثارش اشاره میکند : « ما گمان میکنیم پیروزی روشهای ابداعی و سازنده برای دوران ما ضروری و جدایی ناپذیر است . متوجه شده ایم که این امر نتنها در اقتصاد نوین و توسعه صنعت ، بلکه اغلب در روانکاوی هنر  مدرن هم دیده میشود . »

هنر اوانگارد؛سوپر ماتیسم

سوپرماتیسم سبکی است که حدود سال 1913 پدید آمد که عناصرآن سطوح هندسی هم خانواده (مربع - مستطیل - دایره - مثلث وخطوط متقاطع) می باشند ورنگ های اصلی ان سیاه وسفید است که هنرمندان این سبک درصدد بیان احساسات محض ویا مفاهیمی چون عمق میباشند.سوپرماتیسم سبکی متشکل از ترکیب بندی های نظام یافته انتزاعی است که توسط مالویچ که پیشوای نهضت کوبیسم درشوروی بود واواین سبک را درروسیه پایه گذاری کرد .

ویژگی های سوپرماتیسم :

۱) هنر بدون شیئی خاص

۲) رهایی هنر از نشان دادن جهان (مناظر و اشیا)

۳) اشکال هندسی که روی بوم نقاشی می شد.

۴) مطالعه فرم ها و هنریکه مربوط به اشکال هندسی و رنگ می شود.

۵) تأثیر زیاد در گسترش هنر مدرن در اروپا، معماری و طراحی صنعتی.

سوپرماتیسم را می توان مرحلۀ نهایی زنجیرۀ امپرسیونیسم، پریمیتیویسم و کوبیسم و ابتکارلیسیتزکی در خروج از صفحه ازطریق "القاء" بعد سوم را " فازتکاملی"این مرحله ارزیابی کرد. در ماه مه سال 1919، پس از دریافت دعوت نامه از همکار هنرمند یهودی خود، مارک شاگال، به ویتبسک بازگشت و به آموزش هنر گرافیک ، چاپ، و معماری در مدرسه تازه تاسیس هنر مردمی - مدرسه ای که شاگال پس از انتصاب کمیسر هنری برای ویتبسک تاسیس کرده بود. لیسیتزکی در طراحی و چاپ پوستر تبلیغاتی مشغول بود ، اما پس از مدتی در باره این دوره سکوت پیشه کرد شاید دلیل اصلی این این امر حضور شخصیت لئون تروتسکی در اثار ان دوره اش باشد .دوره ای که تروتسکی هنوز طرد نشده بود و عنوان مرتد را دریافت نکرده بود . شاگال دیگر هنرمندان روسیه ، به ویژه نقاش و نظریه پرداز هنری کازمیر مالویچ  و معلم سابق لیسیتزکی ، یهودا پن را نیز دعوت کرد . در اکتبر همان سال لیسییتزکی به سبب ماموریت مجبور به ترک انجمن و بازگشت به مسکو شد . بازگشت او همزمان با افتتاح اولین نمایشگاه هنری در ویتبسک به کارگردانی شاگال بود. ماله‌ویچ گنجینه‌ای از ایده‌های نو با خود داشت ، که اکثر آنها مشوق لیسیتزکی بود ، اما با هنر مردمی و حرفه ای که هنر فیگوراتیو مورد علاقه های محلی و شاگال بود درگیر شده بود؛ پس از امپرسیونیسم، پریمیتیویسم و کوبیسم، ماله‌ویچ ترویج جسورانه ایده‌های خود درباره سوپره‌ماتیسم را آغاز کرده بود. در طول سال 1915 ، سوپر ماتیسم  تقلید از شکل طبیعی را رد کرده بود و بیشتر در ایجاد اشکال هندسی مجزا متمرکز شده بود.  مالویچ برنامه آموزش کلاسیک را تغییر داد و نظریه سوپرماتیسم خود و تکنیک های و تئوری های نوین خود را در مدرسه هنری منتشر کرد .  شاگال از ایده ال های  کلاسیک دفاع میکرد و لیسیتزکی، هنوز هم به شاگال وفادار بود، لیسیتزکی بین دو مسیر هنری مخالفت قرار داشت  در نهایت به سوپر ماتیسم ماله ویچ علاقه مند شد و نقاشی سنتی یهودی را کنار گذاشت. اندکی بعد شاگال پس از تغییر موضع لیسیتزکی و عدم همراهی وی با او  مدرسه هنری را ترک کرد .پس از آن لیزیتسکی کاملا به سوپره ماتیست‌ها پیوست و با هدایت ماله‌ویچ به گسترش آن کمک کرد. زندگی لیسیتزکی همراه با جریان‌های اجتماعی و آشوب‌های سیاسی قرن بیستم ، عمیقا پیوند خورده است . آشنایی با " کازیمیر ماله‌ویچ " مبتکر سوپره‌ماتیسم ، انگیزه هنر تجریدی را در او به وجود آورد . در واقع آغاز گسترش فلسفه ساختگرایی بود که به حوزه طراحی گرافیک و معماری رخنه می‌کرد . لیسیتزکی همراه الکساندر رودچنکو و ولادیمیر تاتلین ، هدف‌شان ، به وجود آوردن هنر قابل دسترسی برای طبقه کارگر بودند . پیوسته طرح‌های قوی را که از لحاظ پیام‌رسانی ، قدرتمند بودند ارائه می‌کرد که به عقایدش نزدیک بود . لیسیتزکی جوان ، با مطالعه در مورد معماری و تزئینات بناهای مذهبی ، کتابهای مذهبی را تصویرگری می‌کرد . اوج خلاقیت لیسیتزکی در حروف‌چینی نامتقارن ، تغییر اندازه‌ها و استفاده از فضای سفید به عنوان عنصر مهم ترکیب‌بندی است. شاید معروف ترین کار های لیسیتزکی  در این دوره. پوستر تبلیغاتی " سفید ها را با گوی سرخ بزن " . 1919 بود. در آن هنگام روسیه درگیر جنگی داخلی بین سرخ‌ها یعنی کمونیست‌ها و انقلابیون و سفیدها یعنی سلطنت‌طلبان، محافظه‌کاران و لیبرال‌ها بود . تصویر تیغه سرخ، شکل سفید را در هم کوبیده و خرد کرده بود و به ساده‌ترین شکل ممکن پیامی نیرومند را منتقل می‌کرد که مخاطب در درک آن نمی‌توانست تردیدی به خود راه دهد.  این اثر هم‌چنین به اشکال ساده‌ای که برای نماد های جنگی استفاده می‌شدند اشاره داشت و با نمادگرایی سیاسی‌اش برای لیزیتسکی گامی فراتر از سوپره ماتیسم بی‌طرفانه ماله ویچ بود. پس از این لیزیتسکی به خلق آثار سوپره ماتیستی متفاوتی به شیوه خود پرداخت، مجموعه‌‌ی از نقاشی‌های انتزاعی که خودش آن‌ها را پرواون می‌نامیداو اظهار داشت : " هنر مند با قلم موی خود یک نماد جدید خلق میکند .این نماد یک فرم قابل تشخیص از یک چیزی نیست که قبلا وجود داشته یا ایجاد شده یا قبلا تمام شده است ان نمادی از جهان تازه است که در حال ساخته شدن است و مردم ان را به وجود می اورند .  

در  17ژانویه 1920، ماله ویچ و لیسیتزکی شرکت کوتاه مدت Molposnovis  ( پیروان جوان یک هنر جدید ) را تاسیس کردند  ، یک انجمن پروتو سوپر ماتیسم از دانش آموزان ، استادان و هنرمندان دیگر . پس از منازعه بین نسل "قدیمی" و "جوان" ، سوپر ماتیستها به دو خط جدا شدند خط مالویچ ، که نشانه و خط اصلی کارهایش را از طراحی صحنه و لباس نمایش « پیروزی بر خورشید » اغاز کرد و با الهام از شعر شاعران فوتوریست روسی به کار خود ادامه داد. و خط لیسیتزکی که به همراه همراهانش از« مربع سیاه » به عنوان نماد اغلب اثارش به مثابه پذیرش ایدئولوژی کمونیسم استفاده کرد .  بعد از دو دوره تغییر نام ، گروهی به عنوان( UNOVIS  شارحان هنر جدید) در فوریه  ظاهر شد.  این گروه ، که در سال 1922 از هم پاشید ، در انتشار ایدئولوژی سوپر ماتیسم  در روسیه و خارج از کشور تاثیر گذاشت و لیسیتزکی را به عنوان یکی از چهره های پیشرو در آوانگارد تبدیل کرد . به طوری که امضای وی یکی از نمادهای جنبش در این کشور شناخته شد . در ضمن ، اولین ظهور اثر لیسیتزکی در مجموعه UNOVIS پدید آمد که در دو نسخه در مارس 1920 صادر کرد، و شامل بیانیه خود در کتاب هنر میباشد : " کتاب از طریق چشم و نه گوش، وارد جمجمه میشود بنابراین مسیر امواج با سرعت بسیار بیشتر و با شدت بیشتری حرکت می کند. "در سال 1921 ، تقریبا همزمان با مرگ UNOVIS ، سوپر ماتیسم  به دو نیمه ایدئولوژیک مغایر گسیخته شد، یکی طرفدار تخیلی ، هنر معنوی و دیگری هنر سودمند گراتر که به جامعه خدمت میکند . لیسیتزکی برای جدا کردن راه خود در سال 1921 ویتبسک را به مقصد برلین ترک کرد . در برلین او به عنوان فعال فرهنگی ، کار خود را به منظور ایجاد ارتباط میان هنرمندان روسی و المانی و شناساندن فرهنگ روسیه به المانی ها اغاز کرد .   بنابر این او به عنوان یک نویسنده و طراح برای مجلات و ژورنال های بین المللی شروع به کار کرد و همزمان به ترویج آوانگارد از طریق نمایش گالری های مختلف کمک میکرد . با سفر او  به برلین ، شوق خلق‌ انگیزه‌های آرمانی‌اش باعث شد تا وی مبادرت به تحقیق در مورد زبان تصویری نماید که تصمیم به جهانی شدن آن داشت . او در کنفرانس ساختگرایان در سال 1922 بیانیه‌ای را اعلام نمود که خط مشی اصلی خود را درباره رسیدن به اهداف خود را نشان می‌دهد .

پراون ؛ طرحی جهت دهنده در راه سوپر ماتیسم

 

 //www.bargozideha.com/static/portal/54/542202-543128.jpg

درفضای ملتهب بحث های نظری پیرامون مفهوم ورسالت هنرو هنرمند درروسیۀ اوایل دهۀ 20میلادی ، لیسیتزکی سعی کرد از طریق خلق "پرواوُون" ها که ایدئوگرام هایی با محتوای اوتوپیایی (منسوب به مدینۀ فاضله) بودند، دیدگاه های ایدئالیستی ملهم از میراث زیبایی شناسی بورژوازی قبل ازانقلاب 1917 ورویکرد پراگماتیک (عملگرا) جریان ایدئولوژیک حاکم را به یکدیگر پیوند زند.علاوه براین، پرواون ها به زعم وی زبان پایه ای فرمی را شکل میدادند که درمجسمه سازی، مبلمان، تیپوگرافی وحتی ساختمان کاربرد داشت.وی برای گسترش نوعی خاص از سوپر ماتیسم خود اصطلاح پراون را خلق کرد که شامل مجموعه های انتزاعی و فرم های هندسی وی بود . معنای دقیق پرون هرگز اشکار نشد عده ای بر این عقیده بودند که معنای ان از اختصار کلمه proekt unovisa ، ترین بودن ( در زبان روسی ) گرفته شده است . بعدها لیسیتزکی به صورت مبهم اشاره کرد ، معنای پراون « ایستگاهی برای تغییر از نقاشی به معماری » بوده است . پراون زبان عینیت یافته ای بود که به دنبال جستجوی لیسیتزکی ، به همراه به کار گیری عناصر فضایی و هندسی و پرسپکتیو چند وجهی شکل گرفته بود . تا ان زمان سوپر ماتیسم تنها بر پایه دو وجهی بودن قرار داشت اما لیسیتزکی با ذوق معماری خود ، بعد سوم را به ان اضافه کرد . و سوپر ماتیسم را با « سه وجهی بودن » نوین ان تحت انقیاد ایده خود دراورد . لیسیتزکی  اظهار داشت ، "ما نقاشی را به محافل می اوریم ... در حالی که ما به نوبه خود،  خودمان را به فضایی بالا میبریم" . در طی این مدت لیسیتزکی اقدام به ایجاد یک سبک سوپر ماتیسم از خود کرد، مجموعه ای از انتزاعات، نقاشی های هندسی که او ان را پراون (تلفظ " طرفدار اون " ) نامید .  پراون در اصل اکتشاف لیسیتزکی از زبان تصویری سوپر ماتیسم با عناصر فضایی میباشد که در ان از تغییر محور و پرسپکتیو چند گانه استفاده میکرد، هر دو ایده های غیر معمول در سوپر ماتیسم بود. طراحی های سوپر ماتیسم تقریبا به طور انحصاری بر روی فرمهای مسطح و اشکال دو بعدی انجام  می شد  و لیسیتزکی با کار بر روی معماری و سایر مفاهیم سه بعدی، تلاش میکرد سوپر ماتیسم را فراتر از این کسترش دهد. کارهای پراون او  بیش از نیم دهه توسعه یافت و عرصه هنری را تحت تاثیر قرار داد .  و از نقاشی های ساده و چاپ دستی به طور کامل به عناصر سه بعدی روی اورد. اینها همچنین پایه واساس کارهای بعدی وی در معماری و طراحی نمایشگاه را به وجود اوردند . در حالی که نقاشی در حق خود مقام هنری بود ، آنها به عنوان زمینه محکمی برای ایده های معماری اولیه خود استفاده میکردند. در این آثار، عناصر اصلی معماری - حجم، جرم ، رنگ، فضا و ریتم - به یک فرمول تازه در رابطه با ایده آل های جدید سوپرماتیسم تبدیل شدند . لیسیتزکی با اثار خود ، بخصوص با مجموعه « پراون » عناصر رنگ ، حجم و ریتم در معماری را به نقاشی وارد کرد و فرمول تازه ای را از امیختن معماری و نقاشی پیش پای ادامه دهندگام سوپر ماتیسم قرار داد . از طریق پراون خود ، مدل های آرمانی برای دنیای جدید و بهتر توسعه یافت. این رویکرد ، که در آن هنرمند هنر را با هدف اجتماعی تعریف شده ایجاد میکند، به درستی می تواند با قانون خود اینچنین خلاصه شود " ساخت وظیفه گرا " 

 

نمایشگاههای دهه 1920

پس از دو سال کار پیاپی در اکتبر 1923 لیسیتزکی دچار سل ریوی شد . چند هفته بعد پس از تشخیص و پیشروی بیماری ، در فوریه سال 1924 او را به یک آسایشگاه در سوئیس در نزدیکی لوکارنو منتقل کردند. در سویس او به شدت مشغول بود، طرح‌هایی تبلیغی برای صنایع پلیکان  اجرا کرد. چرا که برای درمان بیماری اش به پولش نیازمند بود و هم‌چنین متونی از ماله‌ویچ را از روسی به آلمانی  ترجمه کرد و به سختی بر روی خط نگاری و عکاسی متمرکز شد . در سال ١٩٢۵ که دولت سویس با تمدید ویزای او موافقت نکرد، لیزیتسکی ناگزیر به مسکو بازگشت و تا سال ١٩٣٠ به تدریس طراحی داخلی، فلزکاری و معماری پرداخت. در این دوره برای انجام کارهایش پروژه پراون را متوقف کرده بود و به صورت جدی در زمینه معماری و طراحی تبلیغاتی برای حکومت شوروی پرداخت . در سال 1925 کتاب " ایسم‌های هنری " هانس آرپ را ویراستاری و طراحی نمود که یکی از مهم‌ترین دستاوردهای تاثیرگذار در عرصه طراحی حروف بود . او در طراحی این کتاب از ساختار گرید " مدولار " و اندازه‌های ریاضی برای ایجاد نظم در عناصر پیچیده بصری استفاده نمود و دلیل وی از به کاربردن حروف بدون سریف ، بهترین نحو بیان عقلانیت دوران علمی و فناوری نوین بود .

تداوم بصری ، شناسایی سریع  ، ارتباط بین صفحات و ترکیب‌بندی پویا و غیرمتمرکز از مشخصات کار وی می‌باشد . لیسیتزکی با راه راه کردن زمینه‌ها ، برای سایه‌دار کردن بسیاری از عکس‌ها ، به آنها عینیت می‌بخشید .

 وی از نخستین کسانی بود که از جلوه بیرون زدگی  (Bleed off) در طراحی استفاده نمود . او با بزرگ نمودن شماره تصاویر سعی بر پیوند دادن فرمها داشت .او کارهای پرواون خود را متوقف کرد و در معماری و طرح های تبلیغاتی فعالیت خود را از سر گرفت . لیسیتزکی با طراحی کتاب " موضوع‌ها و صداها" بیننده را درگیر عناصر پیچیده و کشف پویایی آن می‌کند .

در سال 1926در مدرسه " وخوتماس " مسکو که نسخه روسی مدرسه " باوهاوس" بود به تدریس پرداخت . آثار فتومونتاژ وی همراه با طراحی حروف ساختارگرا پیشرو ، اصول دقیق ، جسارت در صفحه‌آرایی و طراحی ، ارتباط بصری در خدمت نیازهای جامعه را به وجود آورد .در ژوئن 1926 لیسیتزکی دوباره کشور خود را ترک و به المان سفر کرد . و به برگزاری نمایشگاههای متعدد از اثارش پرداخت . در بخشی از نوشته های خود که مربوط به همان سال است ، گفته : « مهمترین کار من به عنوان یک هنرمند خلق نمایشگاههای متعدد بود است .» در انجا او یک اتاق نمایشگاهی طراحی کرد که این اتاق برای نمایش اثار هنری ساختار گرایان بود . یکی از نمایشگاههای مهم او نمایشگاه چاپ در مسکو بود . کار اوبه عنوانبنیادی تازهبه شمار می آمد،به خصوص زمانی که او باطرح های  سنتی  ولادیمیر فاورسکی ( رئیس بخش کتاب هنرهماننمایشگاه) و طرح های نمایشگاه هایخارجیمواجه شد . پس از بازگشت مجدد به روسیه در سال 1928 با ساخت فیلمهای تبلیغاتی و ساخت انیمیشن تحسین همگان را بر انگیخت . دولت نظارت بر برنامه های اتحاد جماهیر شوروی را به لیسیتزکی واگذار کرد . به جای ساخت غرفه خود ، شوروی ها غرفه مرکزی موجود را که بزرگترین ساختمان در محل دائمی نمایشگاه را اجاره کردند . برای نهایت استفاده از این نمایشگاه ، برنامه اتحاد جماهیر شوروی حول موضوع نمایش فیلم توسط لیسیتزکی طراحی شد با ارائه مداوم فیلم های جدید، فیلم های خبری ، تبلیغات و انیمیشن اولیه، در صفحه نمایش های متعدد در داخل غرفه و همچنین بر روی صفحه نمایش در فضای باز این کار صورت گرفت . این کار او به خاطر عدم وجود نمایشگاه کاغذی مورد تقدیر قرار گرفت به طوری که یکی از نشریات روسی در باره نمایش هایش نوشت ؛ همه چیز حرکت میکند ، همه چیز میچرخید ، همه چیز با انرژی است . لیسیتزکی همچنین نمایشگاه بهداشت را نیز طراحی کرد . همراه با طراحی غرفه ،  لیسیتزکی دوباره در رسانه های چاپی شروع به کار کرد . کار او با کتاب و طراحی دوره ای شاید بیشترین فعالیتهای او باشد که تاثیر بیشتری داشته است .

او نوآوری های افراطی را در فن چاپ و فتومونتاژ ایجاد کرد ، دو رشته که در آن ماهر بخصوصی بود . او حتی اعلامیه فتو مونتاژ تولد برای پسر تازه متولد شده خود طراحی کرد . تصویر او به عنوان یکی دیگر از حامیان شخصی اتحادیه جماهیر شوروی دیده میشود . در این تصویر عکس نوزاد او جن ، سوار بر دودکش یک کارخانه است که نشان دهنده ارتباط اینده جن با پیشرفت صنعتی کشور خودش میباشد . در این دوره علاقه لیسیتزکی به طراحی کتاب افزایش یافت . در سالهای باقی مانده خود بعضی از کارهای چالش بر انگیز و نو اورانه خود را در این رشته توسعه داد . در بحث پیرامون دیدگاه خود درباره کتاب او نوشته است : بر خلاف هنرهای به یاد ماندنی قدیم ، کتاب خودش به سوی مردم میرود و مثل یک کلیسای جامع در یک مکان ثابت در انتظار نزدیکی کسی به او نیست ؛ کتاب اثر تاریخی از اینده است .

او کتاب را به عنوان اشیائی پایدار در نظر میگیرد که با قدرت سرمایه گذاری میشوند . این قدرت منحصر به فرد میباشد به این خاطر که میتواند ایده های مختلف را به مردم در زمانها و فرهنگهای مختلف انتقال میدهد و  این کار از راه هنری دیگری نمیتواند انجام گیرد . این جاه طلبی در همه کارهای خود به ویژه در سالهای بعدی دیده میشود لیسیتزکی وقت خود را برای ایده ی ایجاد هنر با قدرت و هدف اختصاص داد هنری که تغییر را طلب میکند .

فعالیتهای لیسیتسکی در سالهای پایانی

در سال 1932 استالین اتحادیه هنرمندان مستقل را تعطیل کرد . بدین ترتیب هنرمندان سابق اوانگارد مجبور به انتخاب دو راه بودند :یا باید با شرایط جدید خود را سازگار میکردند و یا نامشان به لیست سیاه اضافه میشد . لیسیتزکی با برگزاری نمایشگاههای هنری در اواخر دهه 1930 اعتبار خود را به عنوان هنرمندی پیش تاز حفظ کرد . اما پیشروی گام به گام بیماری در وجودش هر روز از توانایی فیزیکی وی می کاست و در کارهایش بیش از بیش به همسرش متکی شد .

لیسیتزکی در سال 1937 به عنوان دکوراتور برتر نمایشگاه کشاورزی بین المللی خدمت میکرد ، با گزارش طراح اصلی ، ویاچسلاو اما تا حد زیادی مستقل از او بود . پروژه از تاخیر و مداخلات سیاسی به ستوه امده بود . در پایان سال 1937 سادگی اشکار طرح های لیسیتزکی نگرانی ناظران سیاسی را بر انگیخت و لیسیتزکی پاسخ داد :

"سادگی اشکال و دقت ظریفی و کیفیت اجرا لازم است . تا به حال خدمه کار توسط سرکارگرهای خود دستور میگیرند و نه نویسندگان " . در این سال لیسیتزکی با ایجاد مشکل از سوی ماموران حکومتی در اجرای نمایشگاه بین المللی کشاورزی شوروی و با انتقاد از هنرمندان معتقد به رئالیسم سوسیالیستی ، راه خود را از سایر هنرمندان مدرنیست دهه 1920 جدا کرد . با این حال همواره از استالین حمایت کرد ؛ چنانچه در جایی در توصیف شخص استالین نوشته است : « سر و صورت استالین به ما تصویر مربع میدهد » ( همان مربعی که در اثارش ان را نماد غلبه ادمی بر طبیعت و اراده ادمی قرار داده بود . همان چارچوبی که از ان به عنوان چارچوب ایدئولوژیک یاد میکرد ، اکنون به شخصیت استالین تقلیل یافته بود .)

اثار هنری او همچنان که در طرح های سال 1937 شرح داده شد به طور کامل از هنر مدرن به نفع رئالیسم سوسیالیستی کناره گیری کرد . تندیس نمادین استالین در مقابل غرفه مرکزی توسط شخص لیسیتزکی مطرح شد . " این مجسمه به میدان چهره و سر خواهد داد " . در ماه ژوئن سال 1938، او فقط یکی از هفده حرفه ای و مدیران مسئول غرفه مرکزی بود . در اکتبر سال 1938، او مسئولیت دکوراسیون سالن اصلی را با ولادیمیر اخمتیو  به اشتراک گذاشت .  او همزمان در دکوراسیون غرفه اتحاد جماهیر شوروی برای نمایشگاه جهانی1939 نیویورک کار میکرد . کمیسیون ژوئن 1938 کار لیسیتزکی را به همراه نوزده طرح های دیگر در نظر گرفته بود که در نهایت آن را رد کرد . کار لیسیتزکی در مجله ایم بایو ، تجربه و نوآوری و همچنین حرفه او در طراحی کتاب را تا حد افراطی پیش برد . لیسیتزکی تا سالهای پایانی حیاتش به تبلیغات پروپاگاندا ( طراحی پوستر ) در حمایت از استالین و طرح های مورد علاقه او همچون نمایش پیشرفت ارتش سرخ شوروی در مجلات ان زمان پرداخت و در اخرین کار خود که مربوط به پیروزی پس از جنگ جهانی دوم بود ، با عنوان « تشکر ما » ، به ادای دین خود به حکومت شوروی برای مبارزه با نازی ها پرداخت . با اوج گرفتن بیماری او ، وی در سال 1941 در مسکو در گذشت . فارغ از موافق یا مخالف بودن با ایدئولوژی سیاسی وی ، نام لیسیتزکی همواره به عنوان هنرمندی پیشرو و تاثیر گذار در زمینه مکتب سوپر ماتیسم باقی خواهد ماند .

آثار لیسیتزکی ، پیوند بین طراحی گرافیک با ریشه‌های آن در مدرنیسم را فراهم ساخت . رویکرد وی در زمینه طراحی نوین و استفاده از عناصر معماری و فرم‌های هندسی انعطاف‌پذیری بیشتری به هنر ساختارگرا داد و کیفیت بیانی طراحی حروف ساختارگرا ، با اتکا به حروف بدون سریف تحولی در زمینه هویت متمایز بخشیدن به عناصر بصری بود . ترکیب‌بندی‌ها و آرایش‌های شهودی وی با عناصر طراحی حروف با ارجحیت دادن به رنگ‌های اصلی ، از مشخصات طراحی‌های اوست .

"یان شیکولد "به نقش مهم وی در زمینه طراحی گرافیک قرن بیستم اشاره می‌کند که : "نسل جدیدی ظهوریافته‌اند که هرگز او را نشناخته‌اند اما با این وجود بر شانه‌های او ایستاده‌اند ".

نقل و قولهای ال لیسیتسکی

« هنر مند با قلم موی خود یک نماد جدید خلق میکند .این نماد یک فرم قابل تشخیص از یک چیزی نیست که قبلا وجود داشته یا ایجاد شده یا قبلا تمام شده است ان نمادی از جهان تازه است که در حال ساخته شدن است و مردم ان را به وجود می اورند . »

« در فضای اختصاص داده شده به من ، من چهار دیواری را نه به عنوان محافظ یا دیوار نگه دارنده ، بلکه به عنوان پشت پرده نورانی برای کارهای هنری تصور میکنم . به همین دلیل من از دیوار ها چنین استفاده کردم . »

« تصویر  یک نقاشی نیست ، بلکه ساختاری پیرامون ان چیزی است که ما باید ان را احاطه کنیم ، باید از همه جهات به ان نگاه کنیم ، باید ان را از زیر بررسی کنیم . »

« فضا باید نوعی ویترین باشد که در ان تصاویر همچون بازیگزان فیلمی خود را ظاهر کنند و فضا فقط برای زندگی نباشد .

 

 معرفی اثار مشهور وی در زمینه طراحی  و نقاشی

" اسمان خراش های افقی "

ال لیسیتزکی 

 در 1923-1925 ، لیسیتزکی ایده آسمان خراش افقی را پیشنهاد و توسعه داد . (ابر اهنی)

 

لیسیتزکی پیشنهاد کرد در میدان واقع در امتداد خیابان کمربندی ، "بلوارنویه کالتسو" باصطلاح "آسمانخراش های افقی" ساخته شود. وی میگفت : « من میبینم که طرح من پاسخی برای مشکل هایی است که اکنون در مسکو وجود دارد. اگر ان را اجرا کنم تاثیر بزرگی  ایجاد خواهد کرد . من باید مدلی ایجاد کنم که وقایع امروزی را نشان دهد . » این طرح از اسمان خراشهای افقی یکسان  شامل یک کنسول مخاطره امیز  تشکیل شده بود . مجموعه ای از هشت سازه مشابه قررا بود در میدانهای اصلی مسکو ساخته شوند . هر کدام از این سازه ها سه  طبقه بود ،که 180 متر مربع به شکل دال مسطح و 50 متر از سطح خیابان ارتفاع داشت . این سازه ها هر کدام بر روی سه برج ( 10 × 16 × 50 متر ) ، قرار داده می شد  که هر کدام از این برج ها در گوشه های مختلف خیابان قرار میگرفت یکی از این برج ها تا زیر زمین امتداد یافته بود که در ان دو راه پله برای ورود به ایستگاه مترو پیشنهاد شده بود ، دو برج دیگر به عنوان سرپناهی برای  ایستگاه تراموا (قطار ) در نظر گرفته شده بود.

لیسیتزکی میگفت که تا زمانی که انسان نمی تواند پرواز کند ، حرکت افقی طبیعی است و حرکت  عمودی غیر طبیعی است. بنابراین، در جایی که زمین کافی برای ساخت و ساز وجود ندارد، یک هواپیمای جدید ساخته شده در ارتفاع متوسط در هوا ، نسبت به یک اسمانخراش ارجح است . این ساختمان ها ، مطابق نظرلیسیتزکی عایق و تهویه مطبوعی برای ساکنان آنها فراهم میکند. لیسیتزکی از عدم تطابق شدید بین ایده های خود و چشم انداز شهری موجود آگاه بود، بنابراین با تنظیمات مختلف سطح افقی و نسبت ارتفاع به عرض به طور تجربی ساختار متعادل بصری ایجاد نمود . سطح بالا برده شده طوری شکل گرفته بود  که هر یک از چهار جنبه آن دید متفاوت داشت. هر یک از برج ها کرملین را با شکل مشابه شکل داده بودند که هر کدام ، یک  اشاره جهت دار برای عبور و مرور در خیابان بود  . تمام هشت ساختمان به طور یکسانی طراحی شده بود ، بنابراین لیسیتزکی برای تشخیص هر کدام از انها از کد گذاری رنگی استفاده کرد. مدتی پس از ایجاد پروژه مقاله معماری مثل ولکنبورگ او استخدام شد تا در مسکو طراحی واقعی انجام دهد .  همانند بسیاری از کارهای وی که در در رسانه های مختلف میباشد بنای ولکنبوگل (ابر اهنی ) بر باور وی در زیبایی تولید صنعتی و تمایل برای اثار خالص از پیشرفت تکنولوژی تاکید میکند . ابر اهنی به خاطر جسارت در سازه و زیبایی شناسی اینده گرا مشهور شده است . طرح لیسیتسکی گرچه اجرا نشد اما بسیاری از طرح های قرن بیستم از این طرح الهام گرفته اند . 

ساختمان چاپ مجله اگانیک 

File:EL-LISSITZKY-1.jpg

ساختمان چاپ مجله اگانیگ که توسط لیسیتسکی طراحی شده است تنها نمونه از معماری واقعی لیسیتزکی میباشد . این ساختمان در سال 1932 به عنوان یک فروشگاه چاپ مورد استفاده قرار گیرد. واقع در  ° N 37.610828 ° E 17 55.777277در خیابان یکم ساموتکنی لین میباشد . در ژوئن 2007، گروه اوانگارد روسکی مستقل ، یک درخواست مبنی بر ثبت این ساختمان در فهرست اثار میراثی دادند . در سپتامبر سال 2007 کمیسیون شهرستان (Moskomnasledie) این درخواست را تایید میکند و آن را برای تصویب نهایی، به دولت شهرستان منتقل می کند که نهایتا این اتفاق رخ نمیدهد و ان را ثبت نمی کنند . در اکتبر 2008، ساختمان که رها شده بود ، به شدت در  آتش سوزی آسیب میبیند . اما در همسایگی توسعه دهندگان "INTECO"  ، آماده سازی برای ساخت یک بلوک جدید از آپارتمان برای اتحادیه فیلم سازان را آغاز کرده است . 

 

" سفیدها را با گوی قرمز بزن "

ال لیسیتزکی: هنرمند پیشرو

این پوستر یکی از اولین کارهای وی در زمینه تبلیغات بود . او این کار سیاسی خود را در حمایت از ارتش سرخ  برای نابودی ارتش سفید یعنی سرمایه داران بود . گوی قرمز نماد انقلابیون و کمونیستها بود که به ارتش سفید یعنی ضد کمونیستها نفوذ کرده بود . در این پوستر وی از ترکیب رمزی رنگهای قرمز ، سیاه و سفید استفاده کرده است که پیام عنوان کار را تقویت میکند . رنگها و اشکال به خود اهمیت نمادین داده اند  . به عنوان مثال صافی و انحنای دایره با نوک مثلث قرمز رنگ سوراخ شده است : ارتش قرمز دفاع ارتش سفید را سوراخ کرده است . همچنین تضاد دراماتیک رنگها این ابهام را به وجود اورده اند که کدام مثبت است و کدام منفی . همچنین اشکال هندسی کوچک همچون پرتابه هایی همراه با متن هایی بر روی فضا طرح شناور هستند . در اینجا فرم های اصلی با متن ترکیب شده اند : نقاشی و حروف چینی با هم امیخته شده اند . این کار وی سرآغاز و مقدمه کارهای پرواون وی میباشد .

ussr "

ال لیسیتزکی- پوستری برای نمایشگاه هنر شوروی- زوریخ سال 1929

این پوستر برای نمایشگاه سال 1929 در موزه هنر های تزئینی در زوریخ طراحی شد . هنر ساخت گرای و عقاید سیاسی وی  در این مرحله از کارش عملا تغییر یافت در این پوستر دو مجسمه بزرگی از یک مرد و یک زن از پشت یک سازه افقی وسیع نمایان میشوند . این تصاویر ترکیب شده بودند تا به برابری دو جنس در نظام کمونیست تاکید کنند و انها ماهیت دولت هستند . لیسیتسکی پیش بینی کرده بود که هموطنان او از لحاظ جسمی و روحی بالاتر خواهند رفت .

 

"هاد گادیا " (یک بزغاله )

مطالب مشابه :

مقدمه ای بر یک ایدئوگرام معمارانه

مقدمه ای بر یک ایدئوگرام معمارانه* (بخش اول) :: همینطور که در معماری: آجر تیرآهن و ملات و




چگونگی شیت بندی طرح معماری

طرح دو معماری طراحی معماری دو ؛ در حقيقت دومين تمرين جامع فرآيند طراحي معماري است ،




برنامه فعاليت آتليه

طرح دو معماری - مدرسه هنر و معماری - برنامه فعاليت آتليه - طراحی معماری با هدف آشنایی با




معماری کلاسیک

معماری کلاسیک معماري كلاسيك موضوعي آشنا در زندگي روزمره ماست. سنت ساختمان سازي به شيوه




مدارک تحویل پروژه طراحی معماری 2

میــــــــــــــــــــــم معماری ایدئوگرام . در اين وبلاگ در كل




بلوک میار میار (نگین تبریز)

بلوک میار میار پروزه ای به وسعت 10 هکتار با ترکیبی از معماری در حد فاصل و ایدئوگرام




تحقیق هنر - آشنایی با هنرهای سنتی آشنایی با هنر نگارگری همراه با عکس

مختصری درباره ی خط و خوشنویسی در (ایدئوگرام ) شیوه معماری نوین; نکات مهم در طرح و




نگاهی به آثار و افکار و زندگی نامه معمار معاصر لازار مارکوویچ لیسیتزکی El Lissitzky

آشنایی با معماری معاصر - نگاهی به آثار و افکار و زندگی نامه معمار معاصر لازار مارکوویچ




برچسب :