سوادآموزی و چالش های پیش رو

 

2- آموزش سالمندان

در سال 1322 کلاسهای سواد آموزی بزرگسال تحت عنوان آموزش سالمندان کار خود را آغاز نمود . این کلاسها وابسته به وزارت آموزش و پرورش بود.

در فاصله سالهای 1320-1335 برداشت تازه ای از آموزش بزر گسالان تحت عنوان تعلیمات اساسی در جهان مورد توجه قرار گرفت . سازمان علمی ،فرهنگی ، تربیتی ملل متحد یعنی یونسکو بنیانگذار این تفکر بود و برای اولین برنامه ای آزمایشی را در کشورهای مصر ، هندوستان ، فیلیپین و مکزیک به اجرا در آورد .

دولت ایران در سال 1323 تصمیم گرفت این برنامه را مستقلا اجرا کند . از این رو هیاتی به هندوستان اعزام شد . پس از مراجعت این هیات و با استفاده از تجارب آنها برنامه ای به طور آزمایشی در چند استان کشور به مرحله اجرا گذاشته شد . برای اجرای این برنامه از هر استان چهار شهرستان و از هر شهرستان یک روستا در نظر گرفته شد . پس از انتخاب روستاهای مورد نظر افرادی با نام مربی تعلیمات اساسی از میان معلمان محلی هر استان انتخاب شدند تا پس از کار آموزی به روستاهای محل ماموریت خود بروند.

برنامه تعلیمات اساسی با توجه به هزینه سنگینی که در بر داشت ، در سال 1330 متوقف شد و اداره ان به بنگاه عمران وزارت کشور محول شد. در این ضمن بنیاد خاور نزدیک با استفاده از این فلسفه ، از سال 1328 فعالیتهای خود  را در منطقه ورامین آغاز کرد . این بنیاد آموزش خود را بر پایه آگاهیهای شغلی و اجتماعی بنا نهاد و هدفش این بود که از حدود خواندن و نوشتن فراتر رود و به رشد آگاهی مردم در زمینه بهداشت و تندرستی ، کشاورزی ، خانه داری ، تربیت کودک و صنایع دستی بپردازد. اگر چه این اهداف به نتیجه نرسید و در عمل ، این برنامه نیز تنها به سواد آموزی بیسوادن پرداخت ، ولی حداقل برای اولین بار آموزش بزرگسالان به مفهوم واقعی خود نزدیک شد . اجرای این برنا مه هزینه سنگینی داشت و گسترش آن در همه مناطق امکان پذیر نبود.

3- آموزش بزر گسالان

 آموزش بزرگسالان سومین سازمان رسمی وابسته به دولت بود که مسئولیت سواد آموزی بزرگسالان را در ایران به عهده گرفت . فعالیت کلاسهای آموزش بزر گسالان در سال 1335 با استفاده از تجارب گذشته از سر گرفته شد. در این دوره علاوه بر وزارت فرهنگ که اجرای برنامه های آموزش بزرگسالان را به عهده داشت ، وزارت خانه های دیگری مثل کشاورزی ، کار ، جنگ و سازمانهایی از قبیل بنیاد خاور نزدیک ، اداره کل امور اجتماعی و عمران روستایی ، ارتش ، بانک عمران و سازمان پیشاهنگی نیز در امر سواد آموزی بزرگسالان مشارکت داشتند. تا این زمان غیر از کلاسهای شبانه که در دبستانها تشکیل شده بود ، در کارخانه های دولتی، آسایشگاهها و بیمارستانها ، واحدهای ارتش و شهربانی نیز کلاسهای سواد آموزی بزر گسالان، با اعتبار سازمانهای مذکور و نظارت وزارت فرهنگ تشکیل شد. بر اساس سرشماری سال 1335 کل جمعیت ایران 19 میلیون نفر بود. و جمعیت ده ساله به بالا 031/ 784/12 نفر تعیین شد که حدود 2 میلیون نفر از آنها خود را با سواد معرفی کرده بودند . با توجه به این ارقام میزان با سوادی در کل جمعیت ده ساله و بالاتر 9/14 درصد بود 3/33 درصد از مردم شهری و 6 درصد از افراد روستایی و عشایری کشور با سواد بودند. با همین آمار غیر دقیق و ظاهری نشان می دهد که با وجود تمامی سازمانهایی که تاسیس یافته و کلاسهایی که تا آن زمان تشکیل شده بود ، هنوز حدود یازده میلیون نفر از افراد گروه سنی ده سال به بالا نتوانسته بودند از امکانات آموزشی رسمی بهره مند شوند.

کلاسهای آموزش بزرگسالان تا سال 1345 به کار خود ادامه داد اما به دلیل رشد سریع جمعیت و افزایش درصد بیسوادان جامعه نتوانست توفیق چندانی بدست اورد. طرح مساله بیسوادی ایران در سطح بین المللی ، و آشکار شدن عدم موفقیت برنامه های قبلی، لزوم اقدامات به ظاهر ابتکاری را مطرح ساخت .

4- سپاه دانش

تاریخچه سواد اموزی ایران نشان می دهد که با وجود تمام تلاشهای ظاهری و وضع قوانین و مفررات مختلف در زمینه سواد آموزی بزرگسالان در سال 1341 هنوز درصد زیادی از افراد که بالقوه می توانستند با سواد باشند از نعمت خواندن و نوشتن و کسب اگاهی محروم بودند. علی رغم کوششهای بسیاری که وزارت آموزش و پرورش برای تحت پوشش قرار دادن کودکان لازم التعلیم مبذول می داشت همه ساله بیش از دو میلیون کودک در سراسر کشور، به دلیل عدم وجود امکانات آموزشی و همچنین مسائل و مشکلات اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی نمیتوانستند به مدارس راه یافته و از آموزش و پرورش رسمی بهره مند شوند. از این رو در سال 1341 طرح سپاه دانش به اجرا در آمد . در آن زمان حدود 68 در صد جمعیت ایران روستا نشین بودند و نسبت بیسوادی در میان بزرگسالان ، بخصوص در مناطق دور افتاده ، گاه از 95 درصد نیز تجاوز می کرد . به این ترتیب مقرر شد بخشی از جوانان دیپلمه در دوره سربازی خود به با سواد کردن بیسوادان در روستاها بپردازند . برای تکمیل این طرح در سال1347 طرح مشابهی به نام قانون خدمات اجتماعی زنان به تصویب رسید . بر طبق این قانون زنان تحصیلکرده موظف بودند در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی کشور رسما مشارکت کنند و بخشی از برنامه های سواد آموزی به عهده آنان واگذار شد.

5- کمیته ملی پیکار جهانی با بیسوادی

دو سال پس از تشکیل سپاه دانش یعنی در سال 1343، کمیته ملی پیکار جهانی با بیسوادی تشکیل شد تا به امر سواد آموز ی بزرگسالان بپردازد. در این زمان، هنوز تعداد بیسوادان جامعه در میان طبقات محروم به طور اعم و در میان روستائیان به طور اخص زیاد بود. از این رو این سازمان تاسیس شد تا مسولیت از بین بردن بیسوادی را در میان اقشار مختلف جامعه به عهده داشته باشد .

6- جهاد ملی سواد آموزی

در سال 1354 با توجه به کمبودها و نارساییها و عدم توفیق برنامه های سواد آموزی و اهمیت مساله بار دیگر موضوع سواد آموزی در جامعه مطرح شد. این بار فعالیتهای سواد اموزی در قالب کلماتی فریبنده تر مطرح شد . سازمان جهاد ملی سواد اموزی با برنامه ها و طرح جدیدی تشکیل شد. این طرح در واقع به دنبال بازتاب نارسائیهای سواد آموزی ایران در نشریات بین المللی و همچنین تعهداتی که ایران برای ریشه کن ساختن بیسوادی در چارچوب طرحهای آزمایشی یونسکو به عهده گرفته بود ارائه شد.

هدف این طرح که از سال 1355 به اجرا در آمد ریشه کن ساختن بیسوادی طی 11 سال یعنی تا سال 1366 در ایران بود. در طرح پیشنهادی بر تشکیل کلاسهای سواد آموزی با مشارکت همه اقشار مردم مخصوصا جوامع محلی و افراد بیسواد با در نظر گرفتن نیازهای مختلف آنان، برقراری نظام غیر متمرکز ، استفاده از باسوادان داوطلب خدمت و پیگیری و ارزشیابی دقیق فعالیتها تاکید بسیاری شد.

با اینکه در طرح جهاد ملی سواد آموزی کوشش فراوان شد تا مدیریت و سازماندهی سواد آموزی ، برنامه ها و شیوه کار بسیار سودمند و موثر باشد تا شکستها و ناکامیهای متعدد گذشته جبران شود، ولی اینکه در عمل نتوانست تعداد قابل ملاحظه ای از افراد بیسواد را تحت پوشش قرار دهد ، دلیل بارزی بر عدم موفقیت این طرح بود. طرح مذبور تا سقوط سلطنت شاهنشاهی در ایران ادامه یافت. در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران با همه کوششی که به ظاهر در امر سوآد اموزی بزرگسالان انجام شده بود هنوز 70 درصد از افرادی که با لقوه می توانستند باسواد باشند از توانایی خواندن و نوشتن محروم بودند.

7- نهضت سواد آموزی

پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در بهمن ماه 57 فصل جدیدی در تاریخ سواد آموزی ایران گشوده شد. بعد از گذشت تقریبی یک سال از تاسیس جمهوری اسلامی در ایران و با توجه به شکستها و ضعفهای سازمانهای سواد آموزی گذشته و برنامه هایی که توسط آنها به اجرا در آمده بود و از توفیق ناچیزی برخوردار بود و همچنین با توجه به نیازی که بر اثر تغیرات سیاسی اجتماعی و فرهنگی جامعه برای کسب آگاهی و افزایش سطح سواد و فرهنگ مردم احساس می شد در 7 دیماه 1358 به فرمان امام خمینی(ره) و بر اساس مصوبه شورای انقلاب اسلامی سازمان جدیدی تحت عنوان نهضت سواد اموز تشکیل شد.

 گرچه بعد از انقلاب فعالیت نهضت سواد آموزی در کنار آموزش و پرورش موجب با سوادی حدود ده میلیون نفر شده است. ولی هنوز 14 درصد بی سواد در کشور داریم (این می تواند برای یک کشور مدعی چون ایران یک فاجعه باشد.)

 

وموجب شده است که وضعیت کشور ما هم   از نظر سواد در منطقه زیاد مناسب نباشد. برخی از کشورها مثل ترکیه، کویت، بحرین، قطر وضعیت بهتری نسبت به ما دارند. بنا بر اطلاعات نهادهای داخلی، سطح سواد در کشور حدود 82%(زنان 78% مردان 86%) است در این صورت کشور ما از نظر سواد در رتبه 140 تا 150 در جهان قرار خواهد گرفت(که برای ما ایرانی ها شایسته نیست).

 

 مبارزه با بیسوادی در جامعه ای که میراث گذشته را به یدک می کشد سخت و دشوار است و عده ای زیادی از بیسوادان بالای 50 سال سن دارند و آموزش آنها بعضا غیر ممکن است. همچنین آموزش افراد کم توان ذهنی و افرادی که از نظر بینایی و شنوایی مشکل دارند نیازمند به توجه و همت و برنامه ریزی مسئولان است .

ولی امروزه شاهد 2700000نفر بی سواددر نیروی مولد و کار آمد کشور ( سنین 10 تا 49)هستیم و علی رغم حساسیت نظام جمهوری اسلامی ، تاکیدات مقام معظم رهبری ،بسیج امکانات وزارت آموزش و پرورش ، دستگاه ها و تلاش های سازمان نهضت سوادآموزی جامعه بی سواد رغبتی به با سوادی ازخود نشان نمی دهند  وجذب محیط های آموزشی نمی شوند .سوال اساسی این است

 

 

 

سوادآموزی از نگاه اسلام

اسلام، دینی است که با امر به خواندن اعلام وجود کرد و در نخستین گوهرهای آسمانی‌اش پس از توحید، از تعلیم و قلم سخن به میان آورد. آخرین هدیه مانای پروردگار برای زمینیان نیز یک کتاب است. اسلام، پرچم‌دار مبارزه با بی‌سوادی است و از بزرگ‌ترین حامیان دانش‌اندوزی؛ تا آنجا که پیامبر اسلام(ص) در نخستین اقدامات خود پس از اولین پیکار نظامی با مشرکان، آموزش خواندن و نوشتن به ده کودک مسلمان را بهای آزادی اسیران باسواد اعلام می‌کند و با این دستور، در عمل، پرچم‌دار مبارزه با بی‌سوادی می‌شود. آموزه‌های اسلام، سراسر دعوت به تحصیل علم و دانش‌پژوهی است و پاداش‌های معنوی در نظر گرفته شده برای پویندگان علم، بسیار والاست. از نگاه قرآن، دانش مایه سروری و یکی از شرایط رهبری و پیشوایی دیگران است.[ قرآن از مأمور و مکلف شدن عده‌ای برای تحصیل علم و دانش سخن می‌گوید و آن را مقدمه‌ای برای هدایت‌یابی دیگران می‌داند. از نگاه قرآن، دانایی زمینه همراهی با حقیقت را فراهم می‌کند و دانایان مخاطبان حقیقی قرآنند که در پرتو دانش، بیدارند و در اندیشه بیدارسازی غافلان و خفتگان در وادی تاریک جهالت.

دو نکته قرآنی درباره سوادآموزی 
1. سرزنش جاهل

مسعدة بن زیاد می‌گوید از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: 
«خدای تعالی روز قیامت به یک یک بندگان خود می‌فرماید: بنده من! بگو ببینم در دنیا عالم بودی یا جاهل؟ اگر بگوید عالم بودم، می‌پرسد پس چرا به علم خود عمل نکردی، و اگر بگوید جاهل بودم می‌فرماید، چرا علم نیاموختی تا بدان عمل کنی؟ با همین حجت او را مجاب می‌کند و حجت بالغه خداوند بر بندگان این است».

2. دانشگاه اسلام فارغ‌التحصیل ندارد!

اسلام، دین دانش‌آموزی و یادگیری است؛ از بدو تولد تا آخرین فرصت باقی‌مانده. دانشگاه اسلام، فارغ‌التحصیل ندارد، بلکه دانشجویان آن همیشه و همه‌جا در حال ادامه تحصیل‌اند. آموزه قرآنی برای همگان این است: «پروردگارا! علم مرا زیاد کن». (طه: 114) 
جایی که پیامبر با آن علم سرشار و روح مملو از آگاهی مأمور باشد که تا پایان عمر از خدا افزایش علم بطلبد، وظیفه دیگران روشن است. 
در حقیقت، علم از نظر اسلام هیچ حد و مرزی نمی‌شناسد. افزون‌طلبی در بسیاری از امور مذموم است ولی در علم پسندیده است. افراط بد است، ولی افراط در علم معنی ندارد. علم، مرزِ مکانی ندارد؛ تا چین و ثریا نیز باید در طلبش دوید. مرزِ زمانی ندارد؛ از گاهواره تا گور ادامه دارد. از نظر معلم، مرز نمی‌شناسد. چرا که حکمت، گمشده مؤمن است. نزد هر کس بیابد آن را می‌گیرد و اگر گوهری از دهان ناپاکی بیفتد آن را برمی‌دارد. مرز از نظر میزان تلاش و کوشش نیز ندارد، به اعماق دریاها فرو می‌رود و کسب دانش می‌کند و حتی در راه کسب آن جان عزیزش را می‌دهد. یک مسلمان راستین هرگز تحصیل علمش پایان نمی‌پذیرد. همواره دانشجو است و طالب علم حتی اگر برترین استاد شود. در روایات متعددی با عبارات گوناگون آمده که پیامبر و امامان تا پایان جهان بر علم و دانش‌شان افزوده می‌شود. در روایات دیگری از پیامبر گرامی اسلام می‌خوانیم که فرمود: «آن روز که فرا رسد و علم و دانشی که مرا به خدا نزدیک کند بر علم من افزوده نشود، طلوع آفتاب آن روز بر من مبارک مباد!» باز در حدیث دیگری از پیامبر اکرم(ص) می‌خوانیم: «داناترینِ مردم کسی است که دانش مردم را بر دانش خود بیفزاید. گران‌بهاترینِ مردم کسی است که از همه داناتر باشد و کم بهاترین مردم کسی است که دانشش از همه کم‌تر باشد».

گفتار مجری

ملامهدی نراقی، نویسنده کتاب ارزشمند جامع‌السعادات در علم اخلاق اسلامی، درباره فضیلت دانش‌پژوهی و تحصیل علم می‌نویسد: «شک نیست که علم، برترین فضایل و کمالات و شریف‌ترین صفات جمال است؛ بلکه بالاترین صفات ربوبی و جمیل‌ترین نشانه‌های الوهیت است. علم است که انسان را به جوار آفریدگار و پروردگار جهان می‌رساند و به افق فرشتگان مقرب وارد می‌کند، و به سرای جاوید و فناناپذیر و به جایگاه کرامت پایدار و همیشگی نائل می‌سازد. و بر این مطلب عقل و برهان و همه صاحبان ادیان متفقند که: سعادت ابدی و قرب به خدای سبحان بدون آن میسّر نیست، و چه چیز برتر از وسیله دست یافتن انسان به آنهاست. 
دیگر از فواید علم در دنیا عزت و اعتبار نزد نیکان و بدان، و نیز نفوذ و تأثیر حکم بر صاحبان اقتدار در جامعه است؛ زیرا طبیعت مردم از خاص و عام بر بزرگ‌داشت اهل علم و نگاه‌داشت حرمت آنان و واجب شمردن اطاعت ایشان است. بلکه حیوانات هم، از چهارپایان و درندگان، مطیع و مسخر انسانند؛ زیرا که قوه ادراک و عقل و تمییز به او اختصاص دارد. و اگر یکایک مردم را مورد بررسی قرار دهی هیچ کسی را دارای برتری و فزونی در جاه یا مال یا غیر اینها نخواهی یافت مگر اینکه این برتری و فزونی به قوه تمییز و ادراک به دست آمده است اگر چه از راه مکر و حیله باشد. آیات و اخبار زیادی هم دلالت بر شرافت علم دارند».

 

نواع سواد (سبد سواد)

طی دهه های اخیر، پژوهشگران موفق به کشف و معرفی بیش از 34 نوع سواد مفید و مدرن شده اند که سواد علمی به معنای مصطلح در نظام آموزشی ما تنها یکی از آنها محسوب می شود. از جمله سوادهای مفید و مدرن می توان به سواد فرهنگی، سواد سیاسی، سواد اجتماعی، سواد اقتصادی، سواد رسانه ای، سواد نقادی، سواد اطلاعاتی، سواد کامپیوتری، سواد اینترنتی، سواد محیط کار، سواد خانوادگی، سواد نظامی، سواد بهداشتی، سواد محیطی (اکولوژیک)، سواد فیلم شناسی، سواد قانونی، سواد هنری، سواد شبکه ای، سواد خانه داری اشاره کرد (www.sharifthinktank.com).

در ذیل به پاره ای از مهمترین آنها به طور خیلی مختصر اشاره می گردد.

سواد اطلاعاتی[1][1]فرد با سواد کسی است که بتواند از میان حجم زیاد اطلاعات موجود، نیازهای اطلاعاتی خود را شناسایی، تجزیه و ترکیب کند. موارد ناخواسته را کنار بگذارد و نهایتاً به آنچه نیازمند است دست یابد(طالبی، همان، ص41 ).

سواد فناوری[2][2]: هدف از سواد فناوری آماده کردن افراد برای مشارکت هوشمندانه و اندیشمندانه در فعالیتهای محیطی است. به طور کلی سواد فن وری دارای سه بعد مرتبط با یکدیگر ،شامل دانش ،روش فکر، توانمندی و عمل کردن است. (امام جمعه، 1382، ص 25).

سواد رسانه ای[3][3]: عبارت است از مهارت در تفکر انتقادی در باره منبعی که از آن اطلاعات دریافت می کنیم.(ارجمندی،1384 ،ص5).

سواد علمی[4][4]: در سواد علمی، منظور از علم، هر گونه اطلاع و آگاهی نیست. بلکه مفهوم آکادمیک علم مد نظر است یعنی مجموعه­ی آگاهیهای نظام دار و سیستماتیک که دانشمندان از طریق تجربه، مشاهده و برهان کسب کرده اند (سرخابی،1370، ص90).

سواد رایانه ای[5][5]: ورود رایانه به عرصه کار و زندگی شخصی افراد سبب شده است به وضوح قد کشیدن فناوری را جلوی چشمان مان، روی میز کار یا توی اتاقمان شاهد باشیم حالا همانطور که قبلاً گفته شد سواد معنای پیچیده تری پیداکرده، حالا اگر ندانید فایل چیست؟ یادداشت بدون کاغذ یعنی چه؟ اگر ایمیل نداشته باشید، اگر ندانید وب سایت یعنی چه؟ اگر به دنبال یافتن یک حرف روی کیبورد بیش از 6-7 ثانیه معطل کنید... شما یک بیسواد رایانه ای محسوب می شوید( جام جم، 1384، ص10 ضمیمه).

به نظر می رسد در حال حاضر فرد دارای سواد رایانه ای، باید تسلط کامل بر کامپیوتر، شناخت اجزای آن، مهارتهایICDL و استفاده از آن در جهت مقاصد شخصی و تحقیقاتی داشته باشد.

برگرفته از رساله ی کارشناسی ارشد نویسنده ی وبلاگ تحت عنوان تاثثیر سواد در توسعه ی روستایی صص ۲۲-۲۴

 

فواید سواد در دوره سالمندی

سوادآموزی و ارتقای سطح سواد، یکی از شاخص‌های توسعه‌یافتگی و رفاه به حساب می‌آید. در حالی که این شاخص در میان سالمندان پایین‌تر از سطح...

 
 

سوادآموزی و ارتقای سطح سواد، یکی از شاخص‌های توسعه‌یافتگی و رفاه به حساب می‌آید. در حالی که این شاخص در میان سالمندان پایین‌تر از سطح عمومی جامعه است. متاسفانه باید گفت سواد با سلامت سالمندان نیز پیوندی تنگاتنگ دارد. 
سواد علیه مسمومیت: اگر سالمند به ابزار سواد مجهز باشد، نیاز نیست به دنبال کسی باشد تا در کهنسالی داروهایش را به او بخوراند. کافی است سالمند جعبه‌ای چندخانه‌ای مهیا کند و در هر خانه، یکی از داروهایی که در طول روز یا هفته مصرف می‌کند، قرار دهد و نحوه مصرفش را روی آن بنویسد و این جعبه را هفته‌ای یک بار با قرص‌های جیره آن هفته پر کند. او می‌تواند تاریخ مصرف اجناس را نیز بخواند و از مصرف قرص‌ها، دارو‌ها و اجناس مصرفی که تاریخ مصرف آن گذشته اجتناب کند و جلوی خیلی از مسمومیت‌ها را بگیرد. 
سواد علیه کمبود حافظه: سواد داشتن باعث می‌شود سالمند از مطالعه مستمر بهره‌مند شود و هر چقدر که مطالعه شخص ادامه یابد، احتمال کم شدن حافظه کاهش پیدا می‌کند. 
سواد علیه زوال عقل: بیماری آلزایمر که یکی از بیماری‌های شایع سالمندی است، با مهارت‌هایی مثل حل جدول، دیرتر به سراغ سالمندان می‌آید و اگر دچار این بیماری شوند، براحتی می‌توانند در مراحل اولیه با استفاده از یک دفتر یادداشت، تمام پیام‌های خود را از جمله داروهایی که باید در طول روز استفاده کنند، در آن یادداشت کنند تا از این طریق از افت حافظه رنج نبرند. 
سواد و پیوندهای اجتماعی: از طریق سواد، سالمند می‌تواند در همان خانه خود از ارتباط با سایرین لذت ببرد. برای استفاده از اینترنت و خدمات پست اینترنتی و حتی ارسال پیام‌های متنی تلفن همراه، سالمند نیاز دارد که باسواد باشد. 
سالمند باسواد با آموزش اندکی می‌تواند با گروه‌هایی دوست شود، وبلاگی برای خود داشته باشد و خاطراتش را در آن بنویسد. می‌تواند سفارش کالاهای مورد نیازش را بدهد و آنها را در منزل خود تحویل بگیرد. او می‌تواند با مطالعه در جریان تحولات قرار بگیرد و خیلی بیش از یک سالمند بیسواد با دنیای خارج تعامل داشته باشد. نوه‌هایش را در اینترنت ببیند و برای بچه‌هایش نامه بدهد، حتی اگر در یک شهر یا کشور دیگر به سر ببرند. 
سواد و آفرینش‌های ادبی: با سواد هیچ وقت تنها و بی‌حوصله نمی‌شوید. سالمندی را می‌شناختم که مرتب جدیدترین کتاب‌های پرخواننده را می‌گرفت و تنها زندگی می‌کرد و هیچ وقت از تنهایی شکایتی نداشت. در حالی که بیش از 5 کلاس سواد نداشت، رمان‌هایی را می‌خواند که کمتر جوانی حوصله خواندن آن را دارد. او عضو یک کتابخانه بود و گنجینه‌ای از داستان و ماجرا در ذهن داشت. 
مجهز بودن به سواد، باعث می‌شود انسان دامنه واژگانش را گسترش بدهد و بتواند خاطرات خود را بنویسد. کسی چه می‌داند، شاید خاطرات شما اثری ادبی و ماندگار شود که بیش از تمام میراثتان عمر کند. 
سواد و اعتماد به نفس: سواد می‌تواند به سالمند احساس اعتماد به نفس و کنترل ببخشد. یک سالمند باسواد می‌تواند در مورد وضعیتی که دارد، مطالعه کند. درمورد کسانی که توسط کانون‌های غیرانتفاعی و غیردولتی یا مراکز دولتی از سالمندان حمایت می‌کنند، اطلاعات کسب کند و اطلاعات خود را در مورد آنچه نیاز دارد، بالا ببرد و به این ترتیب افزایش اعتماد به نفس او را به احساس کنترل بیشتری می‌رساند. 
سواد و امکان اشتغال: بسیاری از سالمندان پس از بازنشستگی نیاز به کار کردن پیدا می‌کنند. در این عرصه، سالمندانی که باسواد باشند گوی رقابت را از سایرین می‌ربایند و وضع اقتصادی بهتری پیدا می‌کنند. 
با توجه به نقش مهم و ارزنده‌ای که سواد می‌تواند در زندگی یک سالمند داشته باشد، به نظر می‌رسد برنامه‌ریزی برای گسترش سوادآموزی سالمندان و توجیه کسانی که در میانسالی قرار دارند، برای آموختن سواد، خواندن و نوشتن و کاربردی کردن این مهارت می‌تواند سالمندان را بدون صرف سرمایه‌ای هنگفت در سطح رفاهی بالاتری قرار دهد و زندگی را برایشان ساده‌تر و شیرین‌تر نماید.

 

.     راهکار های عملی ایجاد انگیزه و جذب بی سوادان گروه سنی 49-10 ساله

2.     راهکار های جلوگیری از بازگشت به بی سوادی افراد کم سواد که حداکثر دوره های سواد آموزی و سوم ابتدایی را گذرانده اند.

3.     نحوه انسداد مبادی ورودی بی سوادی و پوشش کامل کودکان لازم التعلیم و جذب افراد بازمانده از تحصیل

4.     راهکار های ایجاد مدیریت یکپارچه و استفاده بهینه از تمام ظرفیت های آموزش و پرورش بویژه مشارکت مدیران ، معلمان مدارس و مجتمع های آموزشی و پرورشی روستایی و شهری

5.     چگونگی اصلاح نگرش مسئولین و دست اندکاران نسبت به سواد آموزی

6.     راهکار ها و راه حل های به صفر رساندن بی سوادی با توجه به کاهش تعداد و پراکندگی بی سوادان

7.     روش های جلب مشارکت دستگاه های دولتی در امر سواد آموزی و ایجاد عزم ملی

8.     نحوه واگذاری و برون سپاری فعالیت های سواد آموزی و فعال سازی بخش های غیر دولتی و تشکل های مردم نهاد

9.     راهکار های افزایش کیفیت و جذابیت محتوای آموزشی و پیوند سواد و زندگی

10.راهکار های افزایش ضریب اطمینان پالایش اطلاعات اسمی بی سوادان

11.روش های توانمند سازی نیروی انسانی



 

 


مطالب مشابه :


روابط عمومی سازمان نهضت سواد آموزی

آموزشیاران 82 - روابط عمومی سازمان نهضت سواد آموزی - این وبلاگ قصد دارد آخرین اخبار در مورد




در صورت تصویب نهایی در صحن مجلس

آموزشیاران 82 - در صورت تصویب نهایی در صحن مجلس - این وبلاگ قصد دارد آخرین اخبار در مورد آموزش




سوادآموزی و چالش های پیش رو

آموزشیاران 82 - سوادآموزی و چالش های پیش رو - این وبلاگ قصد دارد آخرین اخبار در مورد آموزش و




شماره تماس نمایندگان محترم مجلس شواری اسلامی مجلس

آموزشیاران 82 - شماره تماس نمایندگان محترم مجلس شواری اسلامی مجلس - این وبلاگ قصد دارد آخرین




راهكارهاي جذب و نگهداري سوادآموزان در كلاس هاي نهضت سوادآموزي

آموزشیاران 82 - راهكارهاي جذب و نگهداري سوادآموزان در كلاس هاي نهضت سوادآموزي - این وبلاگ قصد




آخرین وضعیت آزمون استخدامی مربیان پیش دبستانی

آموزشیاران 82 - آخرین وضعیت آزمون استخدامی مربیان پیش دبستانی - این وبلاگ قصد دارد آخرین




مصاحبه با بیسوادان و سوادآموزان شرکت کننده در کلاس ها

آموزشیاران 82 - مصاحبه با بیسوادان و سوادآموزان شرکت کننده در کلاس ها - این وبلاگ قصد دارد




برچسب :