حسابرسي

حسابرسی: 

عبارت است از فرآیند منظم و سیستماتیک ، گردآوری و ارزیابی بی طرفانه شواهد درباره فعالیت های اقتصادی یک واحد تجاری به منظور تعیین میزان انطباق ادعاهای مندج در صورتهای مالی آن واحد تجاری با مجموعه ای از معیارهای از قبل تعیین شده و سپس گزارشگری نتایج حاصله به گروه های ذینفع،ذیربط و ذیعلاقه.

ادعاهای مندرج در صورتهای مالی :

1- جود یا رخداد : به این معنی است که هر آنچه که در ترازنامه به عنوان دارایی یا بدهی گزارش گردیده وجود دارد،وهرآنچه که وجود دارد در واقعیت رخداده است.وجود بیشتر به اقلام ترازنامه و رخداد یا وقوع به اقلام سود و زیان برمی گردد.

2- حقوق مالکانه یا تعهدات : به این معنی که کلیه دارایی های منعکس در ترازنامه جزءاموال قانونی و در کنترل شرکت بوده است وکلیه اقلام بدهی جزءتعهدات قانونی شرکت به اشخاص ثالث به شمار می رود.

3- ارزشیابی یا تخصیص : به این معنی که کلیه دارایی ها پس از احتساب هرگونه ذخیره کاهش ارزش و یا سوخت شدن در صورتهای مالی منعکس گردیده و یا طبق اصول پذیرفته شده حسابداری اندازه گیری گردیده است.تخصیص بیشتر برای هزینه های سربار (استهلاک) و ارزشیابی برای اقلام ترازنامه ای مانند داراییها و مطالبات می باشد.

4- کامل بودن: بدین معنی که کلیه اقلام مندرج در صورتهای مالی طبق اصول پذیرفته شده واستانداردهای حسابداری شناسایی و پس از اندازه گیری در دوره ی مالی خود به ثبت رسیده است.به عبارتی یعنی هیچ یک از اقلام صورتهای مالی به صورت کمتر یا بیشتر از واقع گزارش نگردیده است.

5- نحوه ارایه و افشاء: به این معنی که کلیه رویدادهای مالی مرتبط با واحد تجاری پس از تجزیه و تحلیل،شناسایی،ثبت،تلخیص و طبقه بندی همراه با اطلاعات مورد نیاز یا در متن اصلی صورتهای مالی و یا در صورت لزوم در یادداشتهای پیوست صورتهای مالی افشاء گردیده اند.

عوامل توجیه کننده تقاضا برای خدمات حسابرسی :

1- تضاد منافع بالقوه(تئوری نمایندگی):بین تهیه کنندگان و استفاده کنندگان اطلاعات.

2- پیامدهای اقتصادی با اهمیت:چنانچه اطلاعات مندرج در صورتهای مالی در تصمیم گیری تصمیم گیرندگان تاثیر بگذاردو تصمیم اتخاذ شده براساس این اطلاعات پیامدهای اقتصادی با اهمیت به دنبال داشته باشد.تصمیم گیرندگان می کوشند قبل از استفاده از اطلاعات در تصمیم گیری،از قابلیت اتکا و کیفیت آن اطلاعات اطمینان معقول حاصل نمایند.این اطمینان میسر نخواهد شد مگر اینکه شخص ثالث مشخصی خارج از واحد تجاری اطلاعات منرج در صورتهای مالی را بر اساس معیارهای از قبل تعیین شده مورد رسیدگی قرار دهد.

3- عدم دسترسی به اطلاعات:نظر به اینکه بنا به دلایل مختلفی از جمله موانع حقوقی،سازمانی ویا تجاری ،تصمیم گیرندگان یا استفاده کنندگان از اطلاعات به صورت مستقیم به اسناد و مدارک اولیه مبادلات نمی توانند دسترسی داشته باشند.لذا در تصمیم گیری خود نمی توانند به اطلاعات مندرج در صورتهای مالی اتکا نمایند مگر اینکه از پیشاپیش از آلودگی اطلاعات اطمینان نسبی حاصل نمایند.پک کردن آلودگی اطلاعات میسر نیست مگر با انجام حسابرسی صورتهای مالی توسط شخص ثالث مستقل.

4- پیچدگی مبادلات تجاری و سیستم های اطلاعاتی :از آنجایی که دامنه فعالیت واحدهای تجاری در اثر تعاملات اقتصادی گسترش بیش از حد پیدا کرده است پردازش این مبادلات خود نیازمند سیستم های اطلاعاتی اثر بخش می باشد.با افزایش یافتن دامنه مبادلات و توسعه یافتن سیستم های اطلاعاتی و حتی پیچیدگی رویدادهای مالی امکان وقوع اشتباه و یا تحریفات در صورتهای مالی حتی اعمال نظر مدیران در صورتهای مالی افزایش یافته در نتیجه پیچیدگی سیستم های اطلاعاتی زمینه را برای پنهان سازی اشتباهات،تقلبات و سوءجریان مدیران فراهم می نماید.لذا اطلاعات حاصل از سیستم های اطلاعاتی در تصمیم گیری استفاده کنندگان صورتهای مالی مشکوک تلقی می شود و پاک کردن این شک میسر نیست مگر شخص ثالث مستقلی که از عملکرد سیستم های اطلاعاتی به نحو شایسته مطلع باشد.

 

انواع حسابرسی:

1- حسابرسی صورتهای مالی:در حسابرسی صورتهای مالی حسابرس مستقل صرفا" به دنبال اثبات ادعاهای 5 گانه مدیریت طبق معیارهای از پیش تعیین شده که همان اصول پذیرفته شده حسابداری یا استانداردهای حسابداری می باشد.نتسجه رسیدگی های حسابرسی در گزارشی به نام گزارش حسابرسی به اطلاع استفاده کنندگان از صورتهای مالی رسیده می شود.

2- حسابرسی رعایت:در این نوع حسابرسی صرفا" به دنبال بررسی رعایت و یا عدم رعایت قوانین و. مقررات موضوع آیین نامه ها و بخش نامه ها و.... در صورتهای مالی یا گزارش واحد مورد رسیدگی می باشد.(بیشتر برای سازمان ها و ارگان های دولتی)در ایران حسابرسی دیوان محاسبات از نوع خدمات حسابرسی رعایت می باشد.

نکته:حسابرسی رعایت جزء لاینفک حسابرسی صورتهای مالی می باشد.اما خود حسابرسی رعایت می تواند در غالب یک خدمت حرفه ای مستقل نیز صورت پذیرد.

3- حسابرسی عملیاتی:عبارت است از فعالیت ارزیابی عملیات بخش یا مجموعه ای از سازمان از نقطه نظر کنترل های مدیریتی به منظور تعیین میزان اثربخشی،کارآیی و صرفه اقتصادی آن.

اثر بخشی:یعنی دست یابی به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت سازمان.

کارآیی:یعنی دست یابی به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت سازمان با حداقل هزینه.

صرفه اقتصادی:یعنی دست یابی به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت سازمان باحداقل هزینه وبا حفظ کیفیت.

نکته1:صرفه اقتصادی پوشش دهنده دو مورد بالا است.

نکته2:حسابرسی عملیاتی بر خلاف حسابرسی صورتهای مالی و حسابرسی رعایت معیارهای از از قبل تعیین شده و یا استانداردهای از پیش تعیین شده ندارد و در نتیجه معیارهای خسابرسی عملیاتی که اغلب از آن به عنوان شاخص یاد می شود توافقی است.

استاندارد های حسابرسی:

1- استانداردهای عمومی:1- آموزش فنی و صلاحیت حرفه ای 2- نگرش ذهنی بی طرفانه 3- دقت و مراقبت حرفه ای.

2- استانداردهای عملیاتی:1-برنامه ریزی و سرپرستی 2- کسب شناخت از سیستم کنترل داخلی 3- گردآوری شواهد.

3- استاندادرهای گزارشگری:1- رعایت یا عدم رعایت اصول پذیرفته شده حسابداری 2-اشاره به موارد عدم ثبات رویه 3- افشای موارد و موضوعاتی که افشای کافی رعایت نگردیده است.4- ارایه یک اظهار نظر.

استانداردهای عمومی:1- آموزش فنی و صلاحیت حرفه ای:به موجب این استاندارد حسابرسی باید توسط فرد یا افرادی انجام پذیرد که از آموزش فنی و صلاحیت حرفه ای به عنوان یک حسابرس در ارایه خدمات حسابرسی برخوردار باشد.در تفسیر این استاندارد چنین ذکر گردیده است که منظور از عبارت آموزش فنی یعنی دارا بودن حداقل مدرک کارشناسی در رشته حسابداری یا حسابرسی و منظور از عبارت صلاحیت حرفه ای یعنی بر خورداری حسابرس از تجربه کاری حرفه ای مناسب در ارایه خدمات.

2- نگرش ذهنی بی طرفانه:به موجب این استاندارد حسابرس در کلیه مراحل حسابرسی اعم از مرحله برنامه ریزی،گردآوری و گزارش حسابرسی می بایستی نگرش ذهنی بی طرفانه خود را حفظ نماید.در تفسیر این استاندارد چنین ذکر گردیده که منظور از نگرش ذهنی بی طرفانه یعنی برخورداری حسابرس از استقلال رای.استقلال یک مفهوم ذهنی و قابلیت اثبات ندارد.لذا استقلال به 2 بعد تفکیک می شود:1- استقلال ظاهری2- استقلال واقعی.چنانچه حسابرس با موارد نقض کننده استقلال ظاهری مواجه نگردد همواره فرض بر این است که به واسطه رعایت استقلال ظاهری استقلال واقعی وی نیز رعایت گردیده است.

موارد نقض کننده استقلال ظاهری:1- نداشتن منافع مالی مستقیم و غیر مستقیم با اهمیت 2- نداشتن روابط کارمندی،کارفرمایی(رابطه تجاری) با واحد مورد رسیدگی 3- نداشتن روابط خویشاوندی با مدیران وکارکنان مورد رسیدگی.

هدف از رعایت استقلال ظاهری توسط حسابرسان مالی جلب اعتماد عموم جامعه به خدمات حرفه حسابرسی مستقل است.

3- رعایت دقت و مراقبت حرفه ای: به موجب این استاندارد حسابرس مستقل می بایستی به منظور ارایه خدمات حسابرسی مالی طبق استانداردهای پذیرفته شده حسابرسی در کلیه مراحل رسیدگی اعم از برنامه ریزی،گردآوری شواهد و صدور گزارش حسابرسی می بایستی دقت و مراقبت حرفه ای کافی اعمال نماید.این بدین معنی است که حسابرس مستقل می بایستی در کلیه مراحل حسابرسی از هرگونه سهل انگاری و قصور حرفه ای اجتناب ورزد.

سهل انگاری:یعنی عدم رعایت دقت،احتیاط و مراقبت حرفه ای لازم جهت ارایه خدمات حرفه ای.از ویژگی های بارز سهل انگاری سهوی بودن یا غیر عمدی بودن آن است.

قصور حرفه ای:یعنی بی اعتنایی حسابرس به اصول و استانداردهای حسابرسی در مقطعی از رسیدگی.و مشخصه بارزآن عمدی بودن است.

تقلب:عبارت است از هرگونه اقدام عمدی توسط حسابرس یا مدیریت واحد مورد رسیدگی از طریق اعمال نظر در اسناد و مدارک اولیه و تحریف اقلام صورتهای مالی به منظور گمراه نمودن استفاده کنندگان از صورتهای مالی.

استاندارد اجرای عملیات:

1-برنامه ریزی و سرپرستی:به موجب این استاندارد،کار می بایستی به نحو مناسب برنامه ریزی گشته و بر کار هر یک از حسابرسان درصورت لزوم نظارت و سرپرستی کافی اعمال گردد.طبق این استاندارد برنامه ریزی حسابرسی فرآیند مستمر است که از مقطع تصمیم و قبول صاحبکار جدید آغاز و با تحویل گزارش حسابرسی کار خاتمه میابد.منظور از برنامه ریزی تدوین یک برنامه منظم و جامع رسیدگی است.تدوین برنامه حسابرسی در واقع حساب مورد رسیدگی،شخص رسیدگی کننده وزمان رسدگی را مشخص می نماید.

2- کسب شناخت از سیستم های داخلی صاحبکار:به موجب این استاندارد حسابرس مستقل مکلف است در کلیه حسابرسی های صورتهای مالی به منظور برنامه ریزی و تعیین ماهیت و نوع و زمانبندی و در حجم آزمون های مورد رسیدگی خود در مقطع آزمون های محتوا از ساختار سیستم کنترل داخلی واحد مورد رسیدگی شناخت کافی به عمل آورد واین شناخت را کاربرگهای حسابرسی به نحو شایسته مستند نماید.بنا به هدف اصلی حسابرس از کسب شناخت سیستم کنترل داخلی صاحبکار،شناسایی نقاط ضعف و قوت سیستم و در نهایت برآورد سطح ریسک کنترل می باشد.شناخت حسابرس از کنترل داخلی به طرق مختلفی امکان پذیر است که متداول ترین آنها عبارتند از:1-تهیه پرسشنامه کنترل های داخلی 2- تهیه شرح نوشته یا توزیع نوشتاری سیستم 3- پرس و جو 4- تهیه نمودار گردش عملیات 5- ترکیبی از کلیه موارد فوق

3- گردآوری وارزیابی شواهد حسابرسی:به موجب این استاندارد حسابرس مستقل به منظور ارایه یک اظهار نظر حرفه ای نسبت به مطابقت صورتهای مالی با استانداردهای حسابداری می بایستی اقدام به گردآوری شواهد پشتوانه ادعاهای مندرج در صورتهای مالی نموده و برای یک اظهار نظر حرفه ای نسبت به مطابقت یا عدم مطابقت صورتهای مالی بااستانداردهای حسابرسی اقدام به ارزیابی بی طرفانه شواهد نماید.

کیفیت و قابل اتکا بودن شواهد حسابرسی به منشاء ایجاد آن شواهد بستگی دارد. به عنوان مثال اگر منشاء شواهد خارج از واحد مورد رسیدگی باشد،نسبت به شواهد دیگر قابلیت اتکا بیشتری دارد.درمقابل شواهدی که منبع درون سازمانی داشته باشند نسبت به شواهد برون سازمانی کمتر قابل اتکا هستند.همچنسن شواهدی که در خارج واحد مورد رسیدگی ایجاد گردیده اما جهت پردازش بیشتر به داخل واحد مورد رسدگی راه پیدا کرده در بینابین این دو گروه قرار دارد.

نکته1:شواهدی که خود حسابرس به طور مستقسم از اشخاص ثالث(برون سازمانی)بدست می آورد بیشترین قابلیت اتکا را دارد.

نکته2:شواهدی که از سیستم کنترل داخلی اثر بخش به وجود می آید قابل اتکا تر از شواهدی هستند که از یک سیستم کنترل داخلی غیر اثربخش بوجود می آید.

استانداردهای گزارشگری:1- اشاره صریح حسابرس به رعایت یا عدم رعایت اصول پذیرفته شده حسابداری در تهیه صورتهای مالی 2- اشاره صریح حسابرس به موارد و موضوعات (اصول حسابداری)که در مقایسه با موضوعات سال قبل به صورت یکنواخت رعایت نگردیده است بنابراین به مکوجب این استاندارد همواره فرض بر این است که واحد مورد رسیدگی در تهیه صورتهای مالی سال مورد رسیدگی ثبات رویه را رعایت نموده است مگر اینکه حسابرس در گزارش حسابرسی عکس این موضوع را تصریح نماید.در چنین مواردی حسابرس مکلف است در یک توضیحی جداگانه مورد نقض ثبات رویه را همراه با اثر ریالی انباشته(در صورت وجود)درج نموده و نظر استفادهکنندگان از گزارش حسابرسی را به یادداشت پیوست صورتهای مالی که تغییر روش اصول مورد نظر در آن افشا گردیده را جلب نماید.

3- اشاره صریح حسابرس به موارد و موضوعاتی که افشای کافی در مورد آنها صورت نگرفته است.به موجب این استاندارد همواره فرض بر این است که واحد مورد رسیدگی در تهیه صورتهای مالی طبق استانداردهای حسابداری اصل افشا را رعایت نموده است مگر آنکه حسابرس در گزارش خود خلاف این امر را تصریح نماید.

نکته:عدم رعایت افشای کافی توسط واحد مورد رسیدگی چه در متن اصلی صورتهای مالی چه در یادداشتهای همراه صورتهای مالی حکم عدم رعایت یکی از اصول پذیرفته شده حسابداری را دارد که حسابرس مکلف است بر حسب اهمیت موضوع گزارش خود را متناسب با آن تعدیل نماید.

4- ارایه یک اظهار نظر حرفه ای:ارایه یک اظهار نظر حرفه ای حسابرس نسبت به مطلوبیت کلی صورتهای مالی به عنوان یک مجموعه واحد در قالب گزارش حسابرسی منظور می شود.طبق این استاندارد حسابرس می بایستی پس از کشف شواهد کافی و ارزیابی بی طرفانه آنها نظر حرفه ای خود را نسبت به میزان مطابقت صورتهای مالی مورد رسیدگی با اصول و استاندارد های حسابداری بیان نماید.این اظهار نظر می بایستی یک اظهار نظر واحد باشد.به این معنی که برای کلیه صورتهای مالی فقط یک اظهار نظر حرفه ای بیان می شود.   

گزارش حسابرسان:

محصول نهایی یک حسابرسی گزارشی است که در آن نظر حسابرسان نسبت به مجموعه صورتهای مالی واحد مورد رسیدگی اظهار می شود. گزارش حسابرسی استاندارد از سه بند(بخش)تهیه می شود.

1- بند مقدمه:در این بند مسولیت های مدیریت و حسابرسان مشخص می گردد.در بند مقدمه به دو نتکته اساسی اشاره می شود.الف- شرکت صاحبکار مسول اصلی صورتهای مالی است و مسولیت حسابرسان محدو به اظهار نظری است که ارایه می دهند.ب-حسابرسان نسبت به صورتهای مالی گزارش می دهند و نه درباره اطلاعات حسابداری.هدف اصلی از یک حسابرسی اطمینان بخشیدن به استفاده کنندگان،در مورد قابل اتکا بودن صورتهای مالی می باشد.

2- بند حدود(دامنه)رسیدگی:در این بند نوع و ماهیت رسیدگی ها مشخص می شود.این بند بیان می کند که رسیدگی ها بر اساس استاندارد های حسابرسی اجارا شده است و متذکر می شود که اگر هدف حسابرسی تامین اطمینان منطقی از مبرا بودن صورتهای مالی از تحریف با اهمیت است اما با توجه به نمونه ای بودن روش های حسابرسی اطمینان مطلق در مورد صورتهای مالی تامین نمی شود.

ج- بند اظهار نظر:بیان مختصر نظر حسابرسان بر مبنای رسیدگی انجام شده در این بند ارایه می شود.

در صورتی که ایرادات و اشکالاتی در صورتهای مالی وجود داشته باشد که اهمیت آن گزارش آن اقلام را ایجاب نماید بین بند حدود رسیدگی و اظهار نظر به عنوان بند میانی قید می شود.

تذکر:تاریخ گزارش حسابرسی تاریخی است که ختم کار حسابرسی را اعلام می نماییم و تاریخی است که حسابرسان محل واحد مورد رسیدگی را ترک می نمایند.این تاریخ معمولا با تاریخ تاییدیه مدیران یکسان است.

انواع حسابرسی:

انواع حسابرسی از سه بعد مورد بررسی قرار می گیرد:

1- انواع حسابرسی از نظر دلیل ارجاع کار: الف- حسابرسی الزامی ب- حسابرسی اختیاری.

الف- حسابرسی الزامی:در شرایطی که واحد اقتصادی به موجب قانون و یا به وسله یکی از مراجع رسمی ملزم به انتخاب حسابرس باشد،آن را حسابرسی الزامی گویند.مانند ممیزان وزارت دارایی،بازرسین تامین اجتماعی و یا رسیدگی های دیوان محاسبات به حسابهای دستگاههای دولتی.

ب- حسابرسی اختیاری:درصورتی که مدیران و صاحبان اقتصادی مایل باشند،می توانند اقدام به انتخاب حسابرس نمایند.این حسابرسی معمولا درطی وضمن سال صورت می پذیرد که مخاطب آن هیات مدیره است.

2- انواع حسابرسی از نظر ماهیت رسیدگی:الف- بررسی سیستم ب- کنترل های اثباتی ج- رسیدگی های ویژه.

الف- بررسی سیستم:کنترل های داخلی واحد اقتصادی به منظور کشف مواردعدم کنترل و کشف موارد عدم اجرای صحیح کنترل و ارایه نقاط ضعف و قوت سیستم کنترل های داخلی بررسی می شود.

ب- رسیدگی های اثباتی:تک تک اقلام مندرج در صورتهای مالی رسیدگی می شود و صحت و سقم آن بررسی می شود.بر این اساس اظهار نظر حرفه ای اریه می گردد.

ج- رسیدگی های ویژه:در مواردی که رسیدگی و اظهار نظر حسابرس در یک مورد خاص می باشد.مثلا رسیدگی به صورتهای مالی صرفا به منظور رسیدگی به ارزش ویژه است.

3- انواع حسابرسی از نظر زمان انجام کار:الف- حسابرسی ضمنی ب- حسابرسی نهایی.

الف- حسابرسی ضمنی:هدف از این حسابرسی در حقیقت تعیین میزان قابلیت اتکا سیستم کنترل داخلی است.این هدف از طریق اجرای آزمون های رعایت روش ها تحقق می یابد و در نتیجه امکان محدود ساختن میزان آزمون های محتوا در مورد برخی اقلام در حسابرسی نهایی فراهم می شود.در حسابرسی ضمنی سیستم کنترل های داخلی ارزیابی می شود تا دامنه وحدود رسیدگی های نهایی تعیین شود.از طرفی به دلیل محدودیت زمانی برای ارایه گزارش حسابرسی بعد از پایان سال حسابرسان ترجیح می دهند بخشی از کار را قبل از پایان سال مالی انجام دهند که این همان حسابرسی ضمنی یا پیش هنگام است.

ب- حسابرسی نهایی:عبارت است از رسیدگی به صورتهای مالی نهایی پس از تکمیل آنها،معمولا چنین رسیدگی هایی بعد از پایان سال مالی صورت می گیرد و محدود به انجام رسیدگی های اثباتی(آزمون های محتوا)در مورد اقلام مندرج در صورتهای مالی است.

تذکر:حسابرسی ضمنی سیستم کنترل های داخلی را طی سال بررسی می نماید ونقاط ضعف آن را در گزارش ضمنی  که تحت عنوان نامه مدیریت استبیان می نماید.اما حسابرسی نهایی باید پس از پایان سال مالی و تهیه صورتهای مالی اجرا می شود و پس از حسابرسی اقلام صورتهای مالی(نه اسناد حسابداری)گزارش نسبت به صورتهای مالی تهیه می گردد.

کنترل داخلی:کنترل های داخلی فرآیندی است که توسط هیات مدیره و مدیران ارشد برای کسب اطمینان از اهداف زیر مستقر می شود:

1-اثر بخشی و کارآیی عملیات 2- رعایت قوانین و مقررات لازم الاجرا 3- قابل اعتماد بودن صورتهای مالی واطلاعات حسابداری.

اجزای کنترل های داخلی:

1- محیط کنترلی:مانند چتری است که چهار جز دیگر را در بر می گیرد.محیط  در حقیقت سیاست ها و روش هایی است که مدیریت سازمان اتخاذ می کند و شامل بخش های ذیل است:  

الف- تعهد و ارزش اخلاقی:هر چه پایبندی به ارزش های اخلاقی در سازمان بیشتر باشد تفکر سو استفاده وتحریف اطلاعات کم رنگ تر می شود.

ب- شایستگی مورد لزوم:در سازمان به منظور برقراری کنترل هر کسی باید در سر جای خود قرار گیرد و تقسیم وظایف بر اساس شایستگی های فردی صورت پذیرد.

ج- تفویض اختیار و مسیولیت:قدرت فساد می آورد و محیط کنترلی را تضعیف می کند لذا باید مسولیت ها را با دقت واگذار نمود.

چ- تفکروفلسفه مدیریت: سنتی بودن یا نوین بودن تفکر مدیریت می تواند به طور قابل ملاحظه ای بر محیط کنترلی اثر بگذارد.

ح- ساختار سازمانی:نمودار سازطمانی مشخص می کند که چه کسی باید به چه کسی حسابدهی نماید.واین موجب شفافیت حساب دهی و تقویت کنترل ها می شود.

خ- مشارکت هیات مدیره در کنترل:مشارکت اعضای هیات مدیره در اجرای کنترل ها موجب تقویت محیط کنترلی می گردد.

د- خط مشی مدیریت منابع انسانی:طبیعی است که توجه به آموزش پرسنل و خط مشی های موجود جهت ترفیع،بر تقویت کنترل ها موثر است.

2- ارزیابی و برآورد ریسک:به مجموعه اقدامات یا فعالیت هایی اطلاق می شود که منجر به شناسایی عوامل و شرایطی می گردد که بالقوه می وتواند بر عملکرد واحد تجاری یا سازمان اثر نامطلوب بگذارد.

مهمترین حوزهای آسیب پذیری یک واحد تجاری می تواند موارد ذیل باشد:

الف- تغییرا شدید کارکنان ب- رشد سریع صنعت اما عدم رشد این واحد تجاری ج- تغییرات عمده سازمانی و عملیاتی د- صدوراستانداردهای جدید حسابداری یا گزارشگری مالی.

3- روشهای کنترلی:به مجموعه اقدامات و روش هایی گفته می شود که به مدیریت واحد مورد رسیدگی در تحقق رسالت سازمانی و اهداف کلان سازمان کمک می کند،شامل روش هایی به شرح ذیل است:

الف- شماره گذاری مسلسل و پیاپی اسناد و مدارک ب- تفکیک مناسب وظایفی که با هم ناسازگارند(هیچ فردی نباید به تنهایی عهده دارانجام دادن تمامی مراحل یک معامله از ابتدا تا انتها باشد ج- صدور مجوز معاملات و فعالیت به نحوصحیح د- ارزشیابی صحیح و مناسب اقلام ثبت شده ح- وجود مستندات کافی برای معاملات.

4- اطلاعات و ارتباطات(گزارشگری):اطلاعات برای استفاده کنندگان تهیه می شود.هر چه شفافیت اطلاعات بیشتر باشد حسابدهی و وضوح اطلاعات افزایش می یابد و موجب افزایش کنترل ها و کارآیی بهتر آنان می شود.

5- نظارت در سازمان:نظارت در سازمان به وسیله کمیته حسابرسی و حسابرسان داخلی از طریق حسابرسی عملیاتی یعنی پیگیری و گزارش کارآیی و اثر بخشی و صرفه اقتصادی عملیات مدیریت و نیز حسابرسی رعایت که بررسی انطباق فعالیت ها با دستور العمل خاص است صورت می گیرد.

کنترل های حاکم:کنترل های حاکم بر واحد اقتصادی بر انواع مختلفی به شرح زیر می باشد

1- کنترل از خارج :در مواردی مانند پلمپ دفتر کل و روزنامه کنترل هایی از خارج از واحد اقتصادی اعمال می شود که مورد نظر سازمان نبوده.

2- کنترل داخلی:تحت کنترل مدیریت واحد اقتصادی است.شامل:

الف- کنترل های داخلی عملیاتی:آن بخش از کنترل های داخلی که اثر مالی مستقیم ندارد.

ب- کنترل های داخلی مالی:آن بخش از کنترل های داخلی مالی که اثر مالی مستقیم دارد.

1- کنترل های داخلی مالی پایه:کنترل هایی است که در هر واحد اقتصادی صرف نظر از نوع ابعاد و ماهیت فعالیت استقرار می یابد.به عبارت دیگر کنترل های مالی پایه حداقل کنترل می باشد.نمونه ای از این کنترل داشتن فرم سریال چاپی،تهیه صورت مغایرت بانکی و.....

2- کنترل های داخلی مالی انظباطی:کنترل هایی است که با گسترش فعالیت های هر واحد اقتصادی ضرورت پیدا می کند.این کنترل ها برقرار کننده انظباط در فعالیت ها است.و کنترل کننده ی اجرای صحیح کنترل های پایه می باشد.

کنترل های انظباطی زمانی مفهوم پیدا می کند که شرکت فعالیت های خود را توسعه داده باشد.این نوع کنترل از سه طریق اعمال می شود:

الف- کنترل های سرپرستی:با وسعت پیدا کردن فعالیت کارها تقسیم می شود و کنترل های جدید نیز حاکم می شود که سرپرستی این موارد یک ضرورت است.

ب- کنترل های تقسیم وظایف:اولا هیچ یک از فعالیت های شرکت نباید از ابتدا تا انتها توسط یک نفر یا یک واحد سازمانی صورت بگیرد.ثانیا تقسم کارها ضمن جلوگیری از بروز اشتباهات و سواستفاده موجب می گردد تا وظیفه و مسولیت هر فرد توسط فرد دیگر کنترل شود.

ج- کنترل های حفاظتی:این نوع کنترل ها برای حفاظت از دارایی ها اعمال می شود مانند پوشش بیمه ایب برای ماشین آلات تولیدی.

عطف به موارد قبل:حسابرسان مستقل در طی سال (در حسابرسی ضمنی)این کنترل ها را ارزیابی می نمایند تا بر اساس قوت و ضعف آن،دامنه رسیدگی های اثباتس را تعیین نمایند.کنرل های داخلی وقتی مطلوب می باشد که اهداف استقرار یک کنترل داخلی را تامین نماید.این اهداف عبارتند از:

1- حفظت از دارایی ها در برابر ضایع شدن و تقلب و سو استفاده 2- افزایش دقت و قابلیت اتکا اسناد و مدارک حسابداری 3- تشویق کارکنان به رعایت رویه های واحد اقتصادی و نیز سنجش میزان رعایت رویه ها 4- افزایش کارآیی عملیات و ارزیابی عملکرد کلیه قسمتهای یک واحد اقتصادی.

اما به طور کلی ساختار کلی کنترل داخلی برای تامین اطمینان نسبی از دستیبابی به اهداف سازمان بوجود می آید.اطمینان نسبی به این معنا است که هیچ ساختار کنترل داخلی ایده آل نیست و تحت محدودیت(مخارج کنترل) قرار دارد.ضمن آنکه مخارج کنترل عمومی تعیین کننده حدود و دامنه کنترل است.البته منافع کنترل باید حداقل مخارج آن را پوشش دهد.

مراحل ارزیابی ساختار کنترل داخلی:

1- درک و ثبت سیستم:به منظور کسب شناخت کافی از سیستم کنترل های داخلی باید آن را بر روی کاغذ از طریق رسم نمودگر ها ثبت نمود.

2- آزمایش صحت ثبت:منظور این است که ببینیم آنچه که ثبت شده است واقعا در عمل نیز اجرا می شود یا خیر؟.این امر از طریق پرسش شفاهی انجام می شود.

3- ارزیابی سیستم:یعنی اینکه آیا سیستم کنترل های داخلی مستقر،دربرگیرنده کلیه کنترل های مفید و موثر برای شرکت می باشد یا خیر؟.ابزار بررسی و ارزیابی سیستم پرسشنامه کنترل های داخلی است- از طریق ارزیابی سیستم موارد وجود یا عدم وجود کنترل مشخص می شود.  

4- بررسی نحوه اجرای کنترل های موجود:این امر از طریق اعمال آزمون های کنترل (آزمون رعایت روش ها)در حسابرسی ضمنی صورت می گیرد.در این مرحله موارد اجرا و عدم اجرای صحیح کنترل ها مشخص می گردد.

موارد عدم اجرای صحیح کنترل ها همواره با موارد عدم وجود کنترل به نامه مدیریت که حاوی نقاط ضعف کنترل های داخلی است منتقل می شود.

5- جمع بندی نتایج حاصله و برآورد احتمال خطر کنترل و طراحی آزمون های اضافی کنترل:بعد از اجرای مراحل 1الی4 حسابرسان باید به این سوال پاسخ دهند که آیا سیستم کنترل داخلی به قدری قوی و مناسب طراحی شده است که از رخداد تحریف های با اهمیت پیشگیری سا آنها را کشف و اصلاح نماید.بر اساس مدل مبتنی بر ریسک،حسابرسان باید احتمال خطر را برآورد نمایند.دوحالت ممکن است پیش آید:1- کنترل های داخلی ضعیف می باشد،لذا احتمال خطر کنترل بالا است و حسابرسان برای کاهش آن بر آزمون های محتوا اتکا خواهند نمود2- کنترل های داخلی بعدی می باشد و در این حالت حسابرسان آزمون های اضافی کنترل را طراحی و در مورد این کنترل ها اجرا می کند.

6- اجرای آزمون های اضافی کنترل:اجرای آزمون های اضافی کنترل موثر بودن یا نبودن یک روش کنترل به خصوص را اندازه گیری می کند اما به مبلغ ریالی یک مانده حساب توجهی نمی کند(اثبات نمی کند)این آزمون ها تعیین می کند که در محیط هایی که کنترل ها مستقر است به واسطه وجود کنترل تا چه حد می توان دامنه رسیدگی های اثباتی را کاهش داد.

7- برآورد مجدد احتمال خطر کنترل و طراحی آزمون های محتوا:بر اساس نتایج بدست آمده در نتیجه اجرای آزمون های کنترل حسابرسان به یک نتیجه گیری کلی از میزان کارآیی و قوت کنترل های داخلی دست می یابند لذا می تواند نوع و زمانبندی وحدود آزمون های محتوای لازم برای تکمیل رسیدگی ها را کنترل کند.در قسمت هایی که کنترل های داخلی ضعیف است احتمال خطر کنترل،بالا و باید رسیدگی های زیاد به عمل آید،اما در قسمت هایی که کنترل قوی است ریسک کنترل کم است و می توان رسیدگی ها را محدودتر به عمل آورد.

تذکر:نامه مدیریت گزارشی است به مدیریت صاحبکار که حاوی پیشنهادات لازم برای اصلاح هر گونه نابسامانی در سیستم کنترل داخلی است که در اثر ارزیابی حسابرسان از سیستم کنترل داخلس کشف شده است.

ریسک حسابرسیAR:عبارت است از درصد احتمال اینکه حسابرس مستقل نسبت به صورتهای مالی واحد مورد رسیدگی اظهار نظر غیر منطبق با واقعیت اعمال نماید.

انواع ریسک:

1- ریسک ذاتی IR:عبارت است از درصد احتمال آسیب پذیری هر یک از اقلام مندج در صورتهای مالی در قبال تحریفات،اشتباهات،تقلبات و سو جریانات با فرض اینکه روش کنترلی برای آن حساب وجود نداشته باشد.علاوه بر وجه نقد،اقلامی از ریسک ذاتی بالاتری برخوردارند که برآوردهای مدیریت در شکل گیری مبلغ آنها سهیم باشند.مانند ذخیره مطالبات مشکوک یا هزینه استهلاک.

2- ریسک کنترلCR:درصد احتمال اینکه روش های کنترلی نتوانند از وقوع تحریفات و اشتباهات و تقلبات جلوگیری نموده و یا به موقع آن را کشف نماید.

نکته:الف- ریسک کنترل در واقع بیانگر نقطه ضعف سیستم کنترل داخلی می باشد.ب- ریسک کنترلی می بایستی برای هریک از اقلام مندرج در صورتهای مالی(ادعاهای مدیریت)به صورت مستقل برآرود می شود.

3- ریسک عدم کشفDR:درصد احتمال اینکه روش های رسیدگی حسابرس نتواند اشتباهات یا تحریفات نهفته در حسابهای مورد رسیدگی را شناسایی وکشف نماید.

نکته:ریسک های ذاتی و کنترل غیر قابل کنترل هستند و ریسک عدم کشف ریسک قابل کنترل است.

AR= IR*CR*DR

آزمون جزییات وتحلیلی درعدم کشف تاثیرمی گذارد:

AR=IR*CR*APR*TDR

ریسک روش های تحلیلیAPR:درصد احتمال اینکه روش های تحلیلی مورد استفاده حسابرس نتواند تحریفات یا اشتباهات موجود در مانده حساب را کشف نماید.مقدار این ریسک بستگی به روش تحلیلی دارد به عنوان مثال اگر حسابرس از تجزیه و تحلیل نسبت ها به عنوان یک روش تحلیلی کمک بگیرد ریسک آن در مقایسه با روش تجزیه و تحلیل رگرسیون خطی بسیار بالا است.

ریسک آزمون جزییاتTDR:درصد احتمال اینکه حسابرس در رسیدگی به یک حساب خاص با استفاده از روش های انتخابی خود و تعداد نمونه مورد بررسی موفق به کشف تحریفات یا اشتباهات موجود درآن حساب نگردد.                

TDR=AR/IR*CR*APR

روش های کسب شواهد حسابرسی: روش های رسیدگی که معمولا از آن به عنوان دستورالعمل های حسابرسی نیز یاد می شود عبارت است از مجموعه ای از روش ها وتکنیک ها که با اجرای آنها حسابرس شواهد پشتوانه هر یک از ادعاهای مندرج در صورتهای مالی را گردآوری می نماید و سپس بر مبنای ارزیابی کلیه شواهد گردآوری شده حسابرس نسبت به مطلوبیت آن حساب و در مجموع صورتهای مالی به عنوان یک مجموعه واحد اظهار نظر می نماید.بنابراین روش های رسیدگی همان روش های کسب شواهد حسابرسی به شمار می رود.

متداولترین روش های حسابرسی در حسابرسی صورتهای مالی عبارتند از:1- سند رسی2- ردیابی 3-دریافت تاییدیه4-آزمون انقطاع زمانی5- پرس و جو6-محاسبه مجدد7- مشاهده عینی 8- روش های تحلیلی 9- تاییدیه مدیران 10- تکنیک های حسابرسی به کمک کامپیوتر.

1- سندرسی:عبارت است از اینکه حسابرس از وجود و صحت اسناد و مدارک مثبته برای معاملات واحد مورد رسیدگی اطمینان حاصل نماید.منبع دست یابی و اجرای این تکنیک مدارک اولیه رویداد می باشد.در سند رسی نکته ذیل مورد توجه قرار می گیرد که عبارتند از:1- آیا آنچه که در دفاتر ثبت شده دارای مدارک اثبات کننده می باشد.

2- ردیابی:یعنی اطمینان از صحت ثبت اطلاعات در دفاتر و سوابق حسابداری به عبارت دیگر ردیابی به این مفهوم است که یک رویداد را از مرحله پردازش اطلاعات مورد بررسی قرار دهیم که در دفاتر و محل های مورد نظر ثبت شده است یا خیر؟

3- درخواست یا دریاقت تاییدیه:تاییدیه فرمی است که حسابرس مستقل به موجب آن از طرف حسابهای واحد مورد رسیدگی درخواست می نماید نظر خود را نسبت به مانده بدهی و یا طلب خود در تاریخ مشخصی (معمولا تاریخ ترازنامه)به صورت کتبی ارایه نماید.فرم تاییدیه به سه شکل می باشد:الف- تاییدیه منفی ب- تاییدیه مثبت ج- تاییدیه سفید.

الف- تاییدیه منفی:فرمی است که حسابرس مستقل با ارسال آن از طرف حسابهای واحد مورد رسیدگی درخواست می نماید مانده حساب گزارش شود در فرم تاییدیه با مانده طرف حساب واحد مورد رسیدگی نسبت به ذکر مبلغ صحیح بدهی یا طلب در تاریخ مشخص شده همراه با توضیحات این،مغایرت را به صورت کتبی برای حسابرس ارسال نماید.

نکته:اگر جواب درست باشد دیگر جواب تاییدیه ارسال نمی شود و اسن بزرگترین مشکل آن است.

2- تاییدیه مثبت:در این شکل از تاییده حسابرس مستقل با ارسال فرمی حسابهای واحد مورد رسیدگی درخواست مینماید در تاریخ مشخص شده در فرم تاییدیه مانده بدهی یا طلب خود را چه در صورت مطابقت و در چه صورت مغایرت آن با مانده منعکس در فرم تاییدیه کتبا برای حسابرس ارسال می نماید.

3- تاییدیه سفید(خالی):فرم یا شکلی از تاییدیه است که حسابرس بدون درج مانده از آنها می خواهد که مبلغ یا طلب آنها را در تاریخ مشخص (ذکر شده در فرم تاییدیه)کتبا برای حسابرس ارسال نماید.

4- آزمون انقطاع زمانی(CUT OFF):انتخاب مقطی مشخص از سال(دو یا سه هفته قبل از پایان سال مالی و دو یا سه هفته بعد از پایان سال مالی)جهت رسیدگی به کلیه مبادلات رخ داده در این مقطع زمانی به منظور حصول اطمینان از ثبت صحیح مبادلات در دوره ی خود.(اصل تطابق)

هدف از اجرای آزمون انقطاع زمانی توسط حسابرس،حصول اطمینان از رعایت کامل اصل تطابق توسط واحد مورد رسیدگی است.غمده ترین حسابهایی که می توان آزمون انقطاع زمانی را در مورد آن اجرا نمود عبارتند از:1- فروش یا درآمدها2-خرید 3- موجودی کالا.

کلیه حسابهای الحاقی یا وابسته یا همراه سه حساب فوق الذکر نیز از طریق آزمون انقطاع زمانی قابل رسیدگی می باشد.

5- پرس وجو:در این روش از رسیدگی حسابرس مستقل جهت حصول اطمینان ازوجود و همچنین رعایت و عدم رعایت روش های کنترلی خاص شخصا مبادرت به مراجعه و پرس و جو از مسولین واحد مورد رسیدگی و یا مشاهده برخی از فعالیت های کنترلی می نماید.بنابراین می توان گفت که این روش نوعی آزمون کنترلی است.اگر چه در برخی موارد نادر می توان از آن به عنوان یک روش آزمون محتوا نیز بهره گرفت به همین دلیل به آن آزمون دو منظوره می گویند.

6- محاسبه مجدد:در این روش رسیدگی حسابرس مستقل به محاسبات برخی از مانده حسابها توسط واحد مورد رسیدگی اعتماد ننموده و شخصا مبادرت به محاسبه مبلغ این مانده حساب می پردازد از جمله مانده حسابهایی را که می توان نام برد شامل موارد ذیل می باشد:1- هزینه حقوق و دستمزد همراه با کسورات متعلقه 2- ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنا 3- ذخیره مطالبات مشکوک 4- هزینه استهلاک دارایی های ثابت و نامشهود 5- هزینه یا ذخیره مالیات بر درآمد.

نکته:از بین ادعاهای 5 گانه مدیریت،روش محاسبه مجدد ارزشیابی و تخصیص را اثبات می کند.

7- مشاهده عینی:در این روش رسیدگی حسابرس مستقل برای اثبات وجود دارایی ها ویا حصول اطمینان از تملک دارایی مورد نظر از جانب واحد مورد رسیدگی اقدام به مشاهده عینی اسناد مالکیت،خرید،اسناد پرداخت و وجود فیزیکی دارایی می نماید.بدیهی است که این روش رسیدگی از بین ادعاهای مدیریت،ادعای وجود یا رخداد و حقوق مالکانه و تعهدات را اثبات می کند.روش مشاهده عینی نیز به عنوان یک آزمون دو منظوره می تواند مورد استفاده قرار گیرد.به عنوان مثال مشاهده عملیات ناسازگار از یکدیگر از جمله آزمون های کنترل اسناد مالکیت یا خرید دارایی ها از جمله آزمنهای محتوا به شمار می رود.

8- روش های تحلیلی:نوعی از آزمون محتوا محسوب می شود که با مطالعه روابط بین دادهها و مقایسه آن با شاخص های بودجه و روندها،حسابرس را از صحت و درستی مانده حساب آگاه می کند. ویژگی بارز روش تحلیلی این است که از بین دو. متغیر مورد مطالعه غالبا یکی از آنها مالی و متغیر دیگر غیر مالی است.به عنوان مثال حسابرس مستقل با مقایسه تعداد کارکنان واحد مورد رسیدگی،در سال مورد رسیدگی با متوسط نرخ حقوق و دستمزد هر یک از کارکنان و صحت نسبی کل هزینه حقوق و دستمزد در صورت سود و زیان اطمینان معقول پیدا می کند.

روش های تحلیلی با توجه به نوع روش مورد استفاده توسط حسابرس و شواهدی که برای حسابرسی فراهم می آورد از درجه قابلیت اتکای متفاوتی برخوردارند.اما در مجموع شواهدی که از روش های تحلیلی بدست می آیند از پایین ترین سطح کیفیت برخوردارند.لذا طبق استانداردها استفاده از روش های تحلیلی در کلیه حسابرسی ها ی صورتهای مالی الزامی است.همچنین استفاده از روش های تحلیلی در دو مقطع از رسیدگی ها الزامی و در یک مقطع اختیاری است.

حسابرس مکلف است در کلیه حسابرسی ها صورتهای مالی در مقطع برنامه ریزی اولیه حسابرسی از روش های تحلیلی استفاده نماید.هدف از اجرای روش های تحلیلی در این مقطع شناسایی اقلام و مانده حسابهایی است که غیر عادی به نظر می رسد.لذا حسابرس با اجرای روش های تحلیلی نسبت به این مانده حساب مضنون شده و رسیدگی یا حسابرسی آن مانده حساب را در مقطع آزمون های محتوا با تاکید بیشتری انجام می دهد.

استفاده از روش های تحلیلی در مقطع گردآوری شواهد به عنوان آزمون های محتوا،اختیاری می باشد.نظر به این که روش های تحلیلی ماهیتا با مقایسه دو متغیر سعی در اثبات مانده حسابها می کنند لذا از پایین ترین سطح کیفیت برخوردار است.بنابراین حسابرس نمی تواند بر اساس این مقایسه از درست بودن نسبی این مانده حساب اطمینان معقول کسب نماید.از این رو استفاده از روش های تحلیلی در مرحله آزمون های محتوا جهت گردآوری شواهد و اثبات مانده حسابها اختیاری دانسته شده نه الزامی.

استفاده از روش های تحلیلی در مقطع بررسی نهایی صورتهای مالی و گزارش حسابرسی الزامی است.در این مقطع حسابرس مکلف است برای حصول اطمینان معقول از مطابقت گزارش حسابرسی نوع اظهار نظر حسابرس با ادعاهای مطرح شده در صورتهای مالی و جلوگیری از هر گونه اقامه دعوای آتی در آینده یک بار دیگر از روشهی تحلیلی استفاده نماید.تا محرض نگردد که کل شواهد بدست آمده با نوع اظهار نظر اظهار شده در گزارش حسابرسی مطابقت دارد.

انواع روش های تحلیلی:

1- تجزیه و تحلیل نسبت های مالی 2- تجزیه و تحلیل رگرسیون و استفاده از کامپیوتر 3- تجزیه و تحلیل های سری های زمانی و استفاده از کامپیوتر.4- مقایسه اقلام جاری با بودجه5- مقایسه با شاخص های صنعت 6- تجزیه و تحلیل روندها 7- تجزیه و تحلیل صورتهای هم مقیاس یا همگن شده.

9- تاییدیه مدیریت:فرمی است که در آن کلیه اقلام عمده صورتهای مالی،همراه با اطلاعات مهم افشا شده در یادداشتهای پیوست صورتهای مالی و همچنین کلیه رویدادهایی که بعد از تاریخ ترازنامه اتفاق افتاده اند و مدیریت صاحبکار می توانسته از آن مطلع باشد و همچنین کلیه رویدادهای احتمالی از جمله دعوای حقوقی در شرف طرح که از قبل در جریان بوده و یا در سال مورد رسیدگی به وجود آمده اندهمراه با نتایج هر یک از دعاوی تا کنون و همچنین کلیه بدهی ها و زیانهای ناشی از این دعاوی حقوق و در نهایت کلیه مبادلات انجام گرفته با اشخاص وابسته موضوع معاملات ماده 129 قانون تجارت ایران در این فرم منعکس و یکبار دیگر توسط مدیریت صاحبکار(اعضای هیات مدیره)امضا می شود.هدف از دریافت تاییدیه مدیران یادآوری مجدد مسولیت مدیریت در قبال تهیه و ارایه مطلوب صورتهای مالی و جلوگیری از سو تفسیر از مسولیت های خویش توسط مدیریت صاحبکار می باشد.

نکته:تاییدیه مدیران معمولا در آخرین روز اجرای عملیات رسیدگی توسط حسابرس از مدیریت ارشد صاحبکار دریافت می گردد.همچنین ذکر این نکته ضروری است که گزارش حسابرسی نیز از آنجایی که می بایستی به تاریخ آخرین روز اجرای عملیات رسیدگی ها،تاریخ گذاری شود.به تاریخ دریافت تاییدیه مدیران تاریخ گذاری می شود.به عبارت ساده تر تاریخ گزارش حسابرسی با تاریخ دریافت تاییدیه مدیران یکی است.

کاربرگ حسابرسی:کابرگ ها در حقیقت حلقه ارتباطی بین مدارک حسابرسی و گزارش حسابرسی است.کاربرگ ها کلیه شواهد جمع آوری شده توسط حسابرس را مستند می سازد و گزارش حسابرسان را توجیح می کند.در حقیقیت کاربرگ ها تمام شواد و مدارک پشتوانه ای است که حسابرس جمع آوری می کند و به اتکا آن گزارش می دهد.واژه کاربرگ حسابرسی یک اصطلاح کاملا جامع است.شکل گیری نظر حسابرس اثاثا با مطالعه کاربرگ ها صورت می گیرد لذا این کاربرگ ها باید حاوی کلیه اطلاعات مربوط به اظهار نظر درباره ی مطلوبیت ارایه صورتهای مالی صاحبکار باشد.از طرفی باید توجه داشت دسترسی نامحدود به کلیه اطلاعات مربوط به صاحبکار لازمه انجام یافتن یک حسابرسی رضایت بخش است.اما اکثر این اطلاعات محرمانه تلقی می شود و مدیران مایل به افشای همگانی آن نیستند.اکثر این اطلاعات به دلیل اطمینان به حسابرس در اختیار وی قرار می گیرد لذا در کاربرگ ها ثبت می گردد.به طور خلاصه می توان این گونه نتیجه گیری نمود که ماهیت کاربرگ ها محرمانه است.

مالکیت کاربرگ های حسابرسی متعلق به حسابرسان است نه صاحبکار،صاحبکار هرگز نمی تواند حسابرسان را موظف کند تا پس از خاتمه رسیدگی کاربرگ ها را در اختیار وی قرار دهد.توجه به این نکته ضروری است که کاربرگ های حسابرسی هیچ گونه فرم استاندارد نداردبلکه به اقتضای شرایط تهیه می گردد.

انواع کاربرگ های حسابرسی: الف:کاربرگ عمومی : این کابرگ ویژه استفاده در برنامه ریزی و اداره ی امور حسابداری می باشند و شامل طرحهای کلی و برنامه های حسابرسی نمودگرها و پرسشنامه های کنترل داخلی و موافقتنامه حسابرسی است.

ب: کاربرگ های نهایی : این کاربرگ به عنوان ستون فقرات مجمومه کاربرگ های حسابرسی تلقی می شود این کاربرگ جدول اصلی کنترل و تلخیص تمام کاربرگ های پرونده ا


مطالب مشابه :


خلاصه فصل گزارش حسابرسی کتاب سازمان حسابرسی

حسابداری - خلاصه فصل گزارش حسابرسی کتاب سازمان حسابرسی - آموزش حسابداری




حسابرسی چیست؟

گزارش حسابرسی محصول نهایی حسابرسی یک واحئ تجاری ، گزارشی است که o اصول و ضوابط




نکات اصول حسابرسی 1

حسابرس - نکات اصول حسابرسی 1 - خدمات بر اساس استانداردهای گزارشگری، گزارش حسابرسی




مهمترين نكات اصول حسابرسي

ـ مبنای گزارش حسابرسی را رسیدگی های حسابرس مستقل فراهم می آورد. ـ بیان حدود رسیدگی، برای




دانشگاه ازاد زاهد شهر

گزارش حسابرسی باید بیانگر این نکته گزارش حسابرسی باید براساس اصول پذیرفته شده




حسابرسي

استانداردهای گزارشگری:1- اشاره صریح حسابرس به رعایت یا عدم رعایت اصول گزارش حسابرسی




برچسب :