چهارچوب مقاله و قواعد مقاله نویسی

عنوان مقاله
1) اولین بخش یک مقاله عنوان است که باید اشتراکاتی با موضوع اصلی تحقیق داشته باشد و به شکلی جذاب جمله‌بندی شده باشد. نکات زیر در انتخاب عنوان مقاله قابل توجه هستند:
2) عنوان مقاله حتی الامکان باید دقیق و رسا بوده و از به کار بردن اصطلاحات ناآ شنا یا اختصاری خودداری شود.
3) عنوان مقاله حتی الامکان باید جمله خاصی باشد که نکات اصلی و عمده موضوع را در بر داشته باشد.
4) به طور معمول (نه همیشه) و در نام‌گذاری اکثر تحقیق ها این نکات در نظر گرفته می شود: چه چیزی را میخواهیم بررسی کنیم، در چه جامعه ای، در کجا و در چه زمانی. مثلا عنوان یک مقاله میتواند این باشد: بررسی رابطه سطح سواد مادران و تغذیه کودکان در شهر تهران سال 1386
5) عنوان باید «فاقد پیش داوری» باشد. به عنوان مثال، انتخاب این عنوان برای یک مقاله، مناسب به نظر نمی رسد: بررسی علل بی علاقگی رانندگان نسبت به بستن کمربند ایمنی!
6) اگر کلماتی در توصیف ویژگی مطالعه شما نقش کلیدی دارند حتما در عنوان خود آن را بگنجانید. مثل مطالعه آینده نگر مطالعه دوسویه کور یا مطالعه تصادفی شده
7) هیچ گاه نباید در عنوان مقاله نتیجه پژوهش را به صورت ثابت شده ذکر نمود.

نویسندگان و آدرس ها
اسامی نویسندگان و همکارانی که در مطالعه شرکت داشته اند باید بطور کامل ذکر شود. همچنین نویسنده اصلی که مسئول ارتباط با خوانندگان است باید مشخص شده و آدرس کامل و شماره تلفن وی در اختیار خوانندگان قرار گیرد.

چکیده تحقیق
چکیده پس از عنوان بیشتر از سایر بخشهای یک مقاله خوانده میشود و در چکیده قسمت های مختلف مقاله شامل مقدمه، اهداف، روشها و نتایج تحقیقق بصورت خلاصه ذکر می شود. متن بسیاری از مقاله ها به طور کامل در دسترس ما نیست و گاهی فرصت برای خواندن تمام مقاله نداریم و از این رو چکیده مقاله اهمیت زیادی دارد. در اکثر مجلات تعداد کلمات چکیده 150 تا 250 کلمه محدود است.


واژگان کلیدی
چند واژه کلیدی که از اهمیت زیادی در مطالعه برخوردارند، در این قسمت ذکر می شود. ضمن این که با ذکر واژه های کلیدی در سایتهای علمی می توان به دنبال مقاله نیز گشت. به طور معمول تعداد این واژه ها حدود 6-5 کلمه در نظر گرفته می شود.


مقدمه
مقدمه یک مقاله پژوهشی ضمن بیان مسئله و تشریح موضوع به آن مسئله پاسخ میدهد که ارزش مطالعه حاضر برای انجام آن چه بوده است. در حقیقت با مطالعه مقدمه یک مقاله پژوهشی، خواننده با مسئله تحقیق آشنا شده و ضرورت انجام پژوهش را درک میکند. متن مقدمه باید روان باشد و حتی الامکان به صورت خلاصه و حداکثردر 2 صفحه تایپ شود.

مبانی نظری تحقیق
ادبیات تحقیق یا مبانی نظری، به تشریح مفاهیم، تعاریف و تاریخچه موضوع تحقیق می پردازد. نویسنده مقاله باید بر ادبیات تحقیق مسلط بوده و مبانی نظری موضوع تحقیق خود را به طور مختصر ولی کاربردی بیان نماید. مبانی نظری تحقیق باید با استناد و ارجاع علمی آورده شود. یک مقاله خوب باید بخش مبانی نظری قابل قبولی داشته باشد.

روش تحقیق
در این قسمت از مقاله چگونگی و روش انجام پژوهش توضیح داده می شود. همچنین نمونه های مورد بررسی، چگونگی نمونه گیری، جامعه هدف، مراحل اجرائی پژوهش و نحوه تجزیه و تحلیل داده ها ذکر می شود. در این قسمت در مورد تغییر بیشتر بحث شده و روش اندازه گیری و میزان دقت و چگونگی کنترل آنها بیان می شود.

یافته های تحقیق
در این قسمت نتایج بدست آمده از پژوهش ذکر می شود. نتایجی کلیدی مطالعه باید با کلمات روان و دقیق و بدون بزرگ نمایی ذکر شود. از روشهای مختلفی برای ارائه نتایج استفاده می شود. استفاده از اعداد، جداول و نمودارها کمک ارزنده ای به ارائه مطلب بطور ساده تر می نماید اما لازم است داده های جداول و نمودارها به طور کامل تشریح شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. در مواردی که از روش ها و آزمون های آماری برای بررسی نتایج و تحلیل داده ها استفاده شده باشد، باید نوع آن نیز ذکر شود.

بحث و نتیجه گیری
در این قسمت به تفسیر نتایج ارائه شده می پردازیم. همچنین می توان به مقایسه نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر با نتایج سایر مطالعه ها پرداخت و با توجه به مجموعه شواهد نتیجه گیری نمود. در صورت لزوم می توان پیشنهادهایی برای انجام مطالعات بهتر و کامل تر در آینده ارائه داد.

فهرست منابع
در پایان لازم است کلیه منابعی که در تحقیق مورد استفاده قرار گرفته‌ اند، به شیوه ای مطلوب ذکر شوند. شیوه نگارش منابع در نشریات مختلف متفاوت است و بهتر است از راهنمایی این نشریات و شرایط نگارش مقالات کمک بگیریم.

چند نکته اساسی در ارسال مقالات به نشریات علمی
به یاد داشته باشید که قبل از ارسال چکیده مقاله خود به یک مجله، ابتدا فرم نحوه نگارش مقاله را از آن مجله دریافت نموده و چکیده خود را در قالب آن فرم تهیه و تایپ نمایید (به عنوان مثال تعداد کلمات، فونت، تعداد خطوط، فاصله خطوط از کناره های صفحه و…)

دلایل عدم پذیرش چکیده یک مقاله در نشریات علمی
1) ابهام در موضوع مقاله و وجود تعداد زیاد مقالات مشابه پیشین
2) عدم تبیین زمینه اصلی تحقیق
3) نمونه گیری نامناسب
4) عدم رعایت اصول مقاله نویسی مورد نظر نشریه
5) عدم ذکر صحیح ارقام آماری
6) فقدان بحث و پرداختن به نتایج
7) چکیده های خیلی کوتاه و خیلی زیاد
8) بی دقتی در تهیه متن (غلط تایپی ، اشتباهات متن)
9) عدم ارتباط موضوع مقاله با رویکرد نشریه

در دنياي رسانه و ارتباطات و در عصر تغيير ذائقه­ي اهل دانش به سمت مطالب کوتاه، علمي و موشکافانه، نگارش مقاله، راهي است براي رشد علمي نويسنده و جامعه که به بازتاب سئوالات علمي و نقد و بررسي معضلات جامعه مي­پردازد. نويسنده­ي آگاه با انتخاب موضوعات روز و معضلات علمي، توجه مخاطب را به مسأله­اي خاص جلب کرده و به روشنفکري مي­پردازد. مسلماً پرداختن به اينگونه موضوعات در قالب مقاله، احتياج به مهارتي خاصي در زمينه مقاله نويسي داشته و توانايي نويسنده را در اين عرصه طلب مي­کند. شيوه نامه حاضر راهي است براي آموزش روش مقاله­نويسي که به سبک، زبان و فنون مقاله نويسي توجه کرده و آگاهي از آن براي نويسنده­ي مقاله اجتناب ناپذير است.

الف) انواع مقاله

نوشتن مقاله از لحاظ نثر نوشتاري داراي حد و مرزي کامل نيست و مسلماً تعريف آن در گرو شناخت انواع مقاله است؛ چرا که هر نوع از مقاله تعريفي جداگانه مي­طلبد. بنابراين شيوه­ي بيان و انتخاب کلمه­ها و اصطلاح­ها و شيوه ترکيب جمله­ها در مقاله­هاي مختلف، فرق مي­کند. چنان که نثر مقاله­هاي ادبي، تحقيقي، روزنامه­اي و علمي - پژوهشي يکسان نيست. انواع مقاله­ها و شيوه­ي نگارش هر يک از آنها در زير به اختصار توضيح داده مي­شود.

1.     مقاله­ي ادبي و توصيفي

در اين نوع نوشته­ها، نويسنده به شرح و توصيف صحنه­ها پرداخته و با استفاده از صنايع ادبي و خيال­پردازي و با توسل به آرايه­هاي ادبي صحنه را آنچنان توصيف کرده و به تصوير مي­­کشد که خواننده يا شنونده مي­تواند آن صحنه­ها را به روشني در ذهن خود ترسيم کند.

موضوع نوشته­هاي ادبي و توصيفي، ممکن است منظره­اي از طبيعت، صحنه­ي يک عمليات يا تشريح روحيات، افکار و تخيلات يک شخص باشد.

2.     مقاله­ي طنز

در نوشته­ي طنز، هدف اصلي انتقاد است، ولي اين انتقاد آميخته به شوخي و ريشخند است و لحن گفتار، صورت فکاهي و خوشايندي دارد و گاهي مسائل به صورت عکس بيان مي­شود. مثلاً رذايل اخلاقي، ستايش شده و فضائل اخلاقي مذموم قلمداد مي­شود.

طنز نويس از نارسايي­ها و ناروايي­هاي جامعه رنج مي­برد و به جاي آنکه رنج خود را به زبان شکوه يا پند و اندرز ظاهر سازد، در قالب مزاح و تمسخر مي­ريزد. بنابراين طنز، گيراترين و کوبنده ترين اثر انتقادي است و خصيصه وارونه نمايي و بزرگ نمايي از ارکان طنز است. از قدما، در آثار عبيد زاکاني و از متأخران در قطعات علامه دهخدا و آثار کيومرث صابري معروف به «گل آقا» نمونه­هاي دل انگيزي از نظم و نثر طنز را مي­توان خواند.

3.     علمي – استدلالي

در اين گونه آثار، اساس کار بر پايه­ي منطق و برهان استوار است، نه تخيّل و عاطفه. در مقالات علمي، نويسنده با توجه به براهين علمي و پژوهش عميق در منابع دست اول و اصلي به نظريه­اي دست مي­يابد و در کل مقاله در پي اثبات آن است. به طور کلي مقاله علمي – استدلالي داراي مؤلفه­هاي ذيل است:

1)    نويسنده بر موضوع مقاله احاطه­ي کامل دارد.

2)         اساس کار بر دقت در پژوهش و تفحص در نظريات مهم مربوط به موضوع استوار است.

3)    در نقل گزارش و گزارش دهي از منبع اصلي، امانت رعايت مي­شود.

4)    مطالب به قلم نويسنده­ي مقاله تدوين مي­شود و تنها در حد ارجاعات مهم و کوتاه به نقل قول مستقيم پرداخته مي­شود.

5)     سراسر استدلال و تحليل است.

6)    تعاريف و اصطلاحات مخصوص دارد که در قالب کليد واژه در ابتداي مقاله قرار مي­گيرد.

7)    داراي چکيده، کليد واژه، مقدمه و نتيجه است.

8)    از منابع ادبي بسيار کم و به ندرت استفاده مي­شود.

9)         منابع مورد استفاده دست اول و اصلي هستند. مسلماً منابع دست اول در هر علمي با منابع اصلي علوم ديگر متفاوت است. اگر مقاله علمي حجمي گسترده پيدا کند با پايان نامه يا رساله علمي همطراز مي­شود. به عنوان نمونه مقاله­ي «تطور مديحه سرايي در ادبيات فارسي» از مرحوم دکتر شهيدي و برخي مقالاتي که در نشريات علمي – ترويجي، علمي – تخصصي يا علمي – پژوهشي به چاپ مي­رسد.

4.     مقاله انتقادي

در اين گونه نوشته­ها، نويسنده براي ترويج علم، معنويت، اخلاق و ارشاد جامعه به سوي ترقي و تکامل و تنوير افکار عمومي، از نيروي قلم خود استفاده کرده، دردهاي جامعه را آسيب­شناسي مي­کند و راه­هاي درمان را پيش پا مي­گذارد. مقاله انتقادي گاه خطاب به جامعه و گاه خطاب به يک ارگان، يک تفکر و يا شخص خاص است و موضوعي را نشانه­ مي­گيرد که بر اساس روش نادرست ارائه شده يا از راه صحيح بازمانده است.

اساس يک مقاله انتقادي، عدل و انصاف و اطلاعات دقيق در مورد موضوع است. اگر استناد از کتاب يا يک اثر علمي يا ادبي است، بايد با بي طرفي کامل،  و بررسي وجوه مثبت و منفي اثر انجام شود. در مقالات انتقادي بايد اثر مورد بازبيني قرار گيرد نه صاحب اثر. به عنوان نمونه، نقدي که استاد علي ابوالحسني در کتاب خود به نام «بوسه بر خاک پاي حيدر» به آثار شاهنامه پژوهان معاصر دارد، از اين قبيل است. براي انتقاد درست و سازنده توجه به برخي نکات لازم است از جمله:

1.     استقلال رأي:

هيچ گاه پيش از خواندن يک کتاب يا نوشته نبايد پيش داوري کرد يا تحت تأثير کسي قرار گرفت. بلکه پس از مطالعه کامل مطلب و احراز نکات مثبت و منفي آن مي­توان به بررسي و داوري پرداخت.

2. توجه به معيارهاي خاص در هر موضوع:

اظهارنظر درباره­ي هر موضوعي بايد با معيارهاي خاص همان موضوع صورت گيرد. بنابراين براي انتقاد در هر موضوع علمي، منتقد بايد به قوانين آن علم يا فن و اصطلاحات مخصوص آن آشنا باشد. اگر منتقد درباره­ي موضوعي، آگاهي کامل ندارد، نبايد در آن خصوص اظهار نظر کند.

3. رعايت امانت در نقل قول:

يک نوشته انتقادي هر گاه بخواهد به نکته­اي خاص از يک کتاب اشاره کند، بايد عين آن مطالب بدون کوچکترين تغييري چون حذف ابتدا يا انتهاي مطلب يا تحريف متن با شماره صفحه.

4. توجه به محتوا و لفظ

براي بررسي محتوا بايد انگيزه و دامنه­ي اطلاعات مؤلف را از نحوه­ي بيان او بدست آورد و مقدار ابتکارنظر و خلاقيت وي در نقد و نظريه پردازي احراز شود. همچنين منتقد بايد بداند که آيا نويسنده مأخذ مطالب خود را مشخص کرده و تا چه حد از مسائل اجتماعي و سياسي زمان خود تأثير پذيرفته است.

ب) زبان مقاله

زبان به عنوان يک فرايند پيچيده به سه سطح زبان مکالمه، زبان دانش و زبان تخيل تقسيم مي­شود. زبان گفتار و مکالمه در روابط شخصي و فردي به کار مي­رود و وابسته به موقعيت زماني و مکاني است. در اين نوع زبان، تقيد دستوري وجود ندارد و حذف بعضي عناصر در مکالمه مشکلي ايجاد نمي­کند. زبان تخيل نيز در هنر ادبيات و مقولاتي به کار مي­رود که با تخيل سر و کار دارند. اين زبان نيز مثل زبان مکالمه، شخصي است. اما آنچه ساختار لفظي مقالات علمي را تشکيل مي­دهد زبان دانش است. زبان علم به هيچ عنوان شخصي و فردي نيست و به زمان و مکان منحصر نمي­شود. مثلا هر مقاله يا مکتوبي که امروز در روان­شناسي يا هر علم ديگر نگاشته مي­شود، بايد بتوان همه جا و همه وقت آن را خواند و فهميد. زبان علم با اطلاعات سر و کار دارد و در پي انتقال معناست. شفافيت، رسايي و گريز از ابهام و ايهام از ديگر ويژگي­هاي زبان علم است.

زبان فارسي معيار، شکل ساده و درست زبان است که مجموعه­ي تحصيل کردگان، ارباب فرهنگ و رسانه­هاي گروهي با آن سخن گفته و متون درسي به آن زبان نوشته مي­شوند. ويژگي­هاي زبان معيار از اين قرار است:

1.     ساده گرايي:

ساده گرايي نبايد با سطحي گرايي يکسان شمرده شود. روشن نوشتن و بار دشوار فهمي را از دوش خواننده برداشتن از جمله مهم ترين مؤلفه­هاي مقاله علمي است. زبان معيار امروز بيشتر از جملات ساده بهره برده و جملات پيچيده در آن به حداقل مي­رسد.

2.     محتواگرايي:

امروزه در زبان، گرايش به محتوا و ارائه مضمون به رساترين شکل ممکن، امري هنجار شده است. مسلماً بيان محتوا و اصل مطلب بايد رسا و درعين حال علمي و متکي بر اصطلاحات و زبان هر علم باشد. مسلماً يک مقاله روان­شناسي همان گونه نوشته نمي­شود که مقاله­اي فلسفي؛ بلکه هر کدام زبان و اصطلاحات خاص خود را مي­طلبد، به طور مثال هيچگاه نمي­توان بحثي فلسفي را با آرايه­هاي ادبي که مخصوص ادبيات است بيان نمود چرا که زبان آرايه مند در خور فلسفه يا هر علم ديگر نيست.

3.     محاوره گريزي:

در تمامي زبان­ها دو گونه­ي زباني وجود دارد: زبان گفتار و زبان نوشتار. هيچ زباني يافت نمي­شود که در آن ساخت و شکل زبان گفتار و نوشتار يکي باشد. فارسي معيار از زبان شکسته­ي گفتاري مي­پرهيزد و خلاصه گويي و شکسته­گويي را در خود نمي­پسندد. به همين ميزان زبان بومي نيز در نوشتار بکار نمي­رود و نويسنده از گويش­هاي قومي در لابه­لاي مطلب خود استفاده نمي­کند. آنچه گفته شد مؤلفه­هاي مهم زبان معيار به شمار مي­رفت. اما بايد توجه داشت که زبان به طور کل داراي مراتبي است همچون طنز، دعا، خودماني، ادبي، صنفي، کهن، ديني، رسمي، مرکزي، روستايي، شهري، کودکانه و مؤدبانه، اما آنچه در مقالات علمي مدنظر است زبان رسمي است که به عنوان زبان علمي يا  زبان دانش مشهور است.

زبان رسمي يا علمي

زبان رسمي، زبان عموم فرهيختگان و دانش آموختگان است. در اين زبان همان طور که اشاره شد از زبان گفتاري و محاوره پرهيز شده و بيان­هاي شاعرانه، مطالب خيال انگيز و آرايه مند در آن وجود ندارد.

در زبان علمي همه آنچه بيان مي­شود بر برهان و استدلال تکيه داشته و ادعاهاي مؤلف، مستند و مستدل است.

در اين مقالات از زبان قصه، شعر، خطابه، توصيه، واژگان تعارف و تمجيد اغراق آميز يا توهين آميز و تعبيرات احساسي پرهيز مي­شود.

زبان علمي و رسمي مبتني بر مفاهيم  و اصطلاحات علمي است و يافته­هاي محقق با واژگان فني و متعارف همان علم بيان مي­شود. در هر جامعه زبان علمي برگرفته از زبان معيار همان جامعه است.

ج) مراحل نگارش مقاله علمي

1)يافتن موضوع

2)يادداشت برداري از منابع

3)تنظيم و اصلاح يادداشت­ها

4)تهيه متن نهايي مقاله

5)تعيين عنوان

5.     يافتن موضوع

پژوهشگر بايد راجع به موضوعي که انتخاب مي­کند آگاهي کامل داشته و از موضوعات وابسته به موضوع اصلي نيز اطلاع لازم را داشته باشد. همچنين شيوه­ي بيان هر موضوع بايد متناسب با ادبيات و اصطلاحات آن علم باشد. نويسنده قبل از پرداختن به بحث بايد ادبيات خود را با موضوع مورد بحث تنظيم کرده؛ از اصطلاحات علمي آن، اطلاع کامل يابد. مسلما توان نوآوري در بيان موضوع و نقاد بودن از مسلمات يک مقاله نويس است چرا که تبعيت بي چون و چرا از متن و نظر يک نويسنده، ذهن خلاق را سرکوب کرده و امکان نظريه­پردازي را سلب مي­کند.

يافتن موضوع، اولين قدم براي تدوين مقاله به شمار رفته و جهت گيري کل مقاله بسته به انتخاب موضوع آن است؛ چه اگر موضوع مقاله کلي باشد، تمام محتواي آن به کلي گويي، حاشيه پردازي و عدم انسجام محتوا مبتلا مي­شود و اگر موضوع، تکراري باشد از ابتدا مخاطب را با خود همراه نکرده و کار مفيدي در عرصه­ي توليد علم از پيش نمي­برد. بلکه موضوع مقاله بايد متناسب با سطح علمي پژوهشگر و جهت پاسخگويي به يک سوال مهم علمي بوده و جنبه­ي کليت و تکراري بودن نداشته باشد.

6.     تفکر درباره­ي موضوع و تنظيم طرح

نگارش طرح، مهم­ترين مرحله جهت آغاز مقاله است . طرح مقاله همچون نردباني است که پژوهشگر پله پله از آن بالا رفته و انسجام قدم­هاي خويش را تا رسيدن به قله حفظ مي­کند. پس از انتخاب موضوع، مطالعات مقدماتي پژوهشگر در کتب منبع تحقيق آغاز شده و بخش­هاي مختلف مقاله از همديگر تفکيک مي­شوند. البته طرح مقاله با طرح رساله و تحقيق متفاوت است. نوشتن يک رساله­ي علمي بطور کامل، بسته به طرح تحقيق و فصل بندي محقق است؛ اما طرح مقاله ممکن است کاملاً ذهني بوده و تنها شاخه­ها و چارچوب­هاي مهم آن مشخص باشد. بنابراين با ذکر نام طرح براي مقاله، نبايد در انتظار فصل بندي منظم مقاله نويس بود بلکه تنها مشخص کردن تيترها و درو نمايه­ها يا چارچوب­هاي  اصلي مقاله کفايت مي­کند.

7.     يادداشت برداري از منابع

منابع مورد نظر مقاله بايد متناسب با موضوع آن باشد. بدين معنا که بايد در منابعي به جستجو پرداخت که بطور مستقيم به موضوع پرداخته و نويسنده کتاب راجع به آن موضوع نظريه­پرداز باشد. نويسنده موظف است قبل از پرداختن به موضوع، منابع دست اول را شناسايي کرده و در حد شاهد مثال از منابع دست دوم بهره گيرد. مقاله نويس پس از مشخص کردن طرح خود به يادداشت برداري از منابع اصلي موضوع پرداخته و در معرفي­اش تمام خصوصيات منبع را اعم از نام نويسنده، کتاب، شماره صفحه و خصوصيات نشر يادداشت مي­کند تا در جمع بندي مقاله از حيث استناد و پانويس­ها دچار مشکل نشود.

8.     تنظيم و اصلاح يادداشت­ها و تهيه­ي متن نهايي

در اين مرحله فيش­ها به ترتيب عناوين مقاله تنظيم شده و مطالب فيش­ها به قلم نويسنده بازنويسي مي­شود. بايد توجه شود که نقل قول مستقيم از کتب، بايد به قلم محقق درآمده و به ندرت به صورت مستقيم مورد استفاده قرار گيرد؛ چرا که مقاله بايد حاصل قلم و سيلان ذهني محقق باشد. نقل قول مستقيم بايد کوتاه بوده و به مواردي منحصر شود که نظريه­اي مهم نقل مي­شود. همچنين مقاله نبايد جنبه تلخيص کتب را داشته باشد بلکه بايد آيينه­اي از فهم و درک نويسنده از موضوع بوده و توسط مؤلف مقاله و با قلم وي به نگارش درآيد. پس متن نهايي مقاله با آنچه در فيش­ها آمده کاملاً متفاوت بوده و تماماً حاصل فکر و استدلال نويسنده با استفاده از کتب مرجع است.

9.     تعيين عنوان

عنوان، محتواي مقاله و يافته­هاي اصلي را مشخص مي­کند و بايد داراي مشخصه­هاي زير باشد:

1)     جامع و مانع باشد. يعني دقيقاً موضوع را مشخص کند، حد و مرز داشته باشد و نويسنده در طول مقاله از حد و مرز عنوان خارج نشده و  از حاشيه روي پرهيز نمايد.

2)     مختصر و گويا بوده و کلمات اضافي و غير مبهم در آن نباشد.

3)     عبارات ترکيبي و چند کلمه­اي، جايگزين عبارات کوتاه­تر و يک کلمه­اي شود.

4)     در موضوعات علمي، عنوان بايد علمي باشد و از صنايع ادبي و ابهام آميز در تعيين عنوان پرهيز شود.

5)     از به کارگيري عناوين کليشه­اي اجتناب شده و از عناوين نو و جذاب براي جذب مخاطب استفاده شود.

د) ارکان مقاله نويسي

1. وحدت موضوع؛ مقاله بايد حول يک موضوع مشخص نوشته شود. نبايد مرتب از اين شاخه به آن شاخه پريد و مخاطب را در ميان داده­هاي متفاوت و حاشيه­اي سرگردان کرد.

2) وحدت زمان؛ نويسنده بايد زمان مقاله را از ابتدا تا انتها ثابت نگاه دارد؛ اگر قرار است رويدادي در دوران حاضر بررسي شود، نبايد در ميان مقاله به بررسي جوانب همان موضوع در عصر قاجار پرداخت. البته اين امر منافاتي با آوردن شاهد مثال­ها و مقايسه­هاي تاريخي ندارد.

3. وحدت مکان: مکان مقاله بايد ثابت نگاه داشته شود. اگر مقاله­اي درباره­ي يک پديده­ در ايران نوشته مي­شود، نبايد در پايان از تحليل همان موضوع در شيلي سر در آورد.

4. شيوايي و رسايي: شيوايي مقاله در گرو ساده­نويسي است. بايد تلاش کرد از جملات رسا، گويا و در حد امکان کوتاه استفاده شود. البته سطح نگارش مقاله و انتخاب نوع قلم بايد دقيقاً با نياز و فهم مخاطب هماهنگ باشد مثلاً در نگارش مقالات علمي در هر حيطه­اي بايد مباحث فني مورد استفاده قرار گيرد. اما نوشتن براي سطح عامه جامعه، قلمي پيراسته از هر گونه تعبير خاص و علمي را مي­طلبد.

5. انسجام: اين ويژگي به تمام بخش­هاي يک نوشتار مربوط مي­شود. کلمات و جملات در يک مقاله، مانند حلقه­هاي زنجير به هم بسته­اند. نويسنده بايد با هنر نويسندگي و قدرت استدلال خود موضوع را بپروراند و خواننده را به نتيجه­ي دلخواه برساند. هر گونه آشفتگي و پراکندگي در ساختار مقاله، نويسنده­ را در بيان هدف خويش ناکام خواهد گذاشت.

هـ) ساختار مقاله

1. عنوان

2. نام پژوهشگر

3. چکيده

4. کليد واژه

5. مقدمه

6. متن اصلي

7. جمع بندي و نتيجه گيري و ضمائم

8. فهرست منابع

1. عنوان: عنوان مقاله بيانگر درو نمايه­ي مقاله است که در اولين صفحه ذکر مي­شود (رجوع شود به توضيحات ص دوم)

2. نام پژوهشگر: پس از عنوان، نويسنده­ي مقاله، نام و مشخصات خود و نام استاد راهنما، دانشگاه يا حوزه و سنوات علمي را در صفحه­اي جدا ذکر مي­کند.

3. چکيده نويسي:

چکيده نويسي يک مقاله مي­تواند به چند روش انجام گيرد.

چکيده توسط مولف : در اين نوع از چکيده نويسي ، مولف با توجه به تمام محتواي مقاله، تيترها و ميان تيترها ي آن ، شمايي علمي ازکل مقاله ترسيم مي کند که مشتمل بر محتواي اصلي مقاله ، نتايج مهم آن و همه  آن چيزي است که مولف به خاطر آن به نوشتن  مقاله پرداخته است . مخاطب با مطالعه چکيده­ي مولف، بايد از محتواي اصلي مقاله ، هدف و نتايج آن آگاه شود .

چکيده توسط ديگري : در اين شيوه، شخص ديگري با حذف مطالب زايد به ترتيبي که کلمات و عبارات اصلي متن و مفاهيم محوري نويسنده تا حد امکان حفظ شود، چکيده را تنظيم مي­کند. اين روش بيش تر در کوتاه کردن مقالات و سخنراني ها براي درج در روزنامه ها يا نشر در ساير وسايل ارتباط جمعي به کار مي رود.

يکي از شرايط خلاصه نويسي يا  تلخيص در هر نوشته اي ، رعايت امانت است  و اين مهم با به کار بردن روش نخست امکان پذير است. مشکلي که اغلب نويسندگان تازه کار با آن روبه رو مي شوند اين است که اغلب «خلاصه نويسي» را با «ساده نويسي» يکي مي دانند. اين گونه نويسندگان بايد بدانند که ساده نويسي : بيان ساده تر مطالب پيچيده است.  به عنوان مثال اگر نويسنده اي يک مقاله علمي را براي کساني که در زمينه مباحث آن علم آگاهي ندارند  بازنويسي کند، به گونه اي که براي خوانندگان قابل فهم باشد، در واقع ساده نويسي کرده است.  در اين صورت ممکن است نويسنده حتي از برخي نکته ها ي اصلي صرف نظر کرده و يافرمول­ها، معادله ها يا اصطلاح ها را ذکر نکند.

اما در چکيده نويسي حذف کردن نکته هاي اصلي در همه مطالب ، صحيح نيست و اين اصل را تنها در ساده کردن مطالب مي توان به کار برد نه در خلاصه نويسي مقاله اي که براي افراد آگاه يا مقام هاي بالاتر تنظيم مي شود . توصيه مي گردد  براي خلاصه کردن مطلب­هاي بلند، نکات زير رعايت شود:

1) ابتدا متن به دقت خوانده شده و زير مفاهيم اصلي آن خط کشيده شود.

2) در حين قرائت متن؛ کلمات مترادف ، متشابه و هم معني حذف شود زيرا يکي از اين کلمات  مي­تواند رساننده ي معني و پيام نويسنده به خواننده باشد و ارائه صف طويلي از اين کلمات ، آزار دهنده ذهن و روح خواننده خواهد بود.

3) مطالب فرعي که جنبه توصيفي يا تمثيلي دارند و براي تفهيم بيشتر خواننده آمده است و به موضوع اصلي مربوط نيست، حذف شود.

4) جمله هاي معترضه و تفسيري که عدم وجودشان آسيبي به درک مطالب وارد نمي کند ، حذف شود.

در برخي از  موارد مي­شود با رعايت همين چهار نکته ، متن مفصلي را تا ميزان يک دهم آن خلاصه کرد و به ياري خواننده شتافت تا در درک مفهوم بندها و جملات نوشتار آسودگي يابد  و از خواندن متن لذت برد.

نويسندگان حرفه اي ، با ابتکار و ذوق سرشاري که دارند، ممکن است برخي از اين نکات را هم ناديده گرفته و خلاصه نويسي را هم رعايت کنند.  آن چه در خلاصه نويسي اهميت دارد، حفظ اصالت متن و خودداري از دگرگوني مطلب است . فراموش نشود که بايد اصل و تنه ي متن محفوظ بماند تا به فکر و انديشه نويسنده اصلي متن تعرضي نشود.

کليد واژه: هر مقاله بايد داراي کليد واژه باشد که در ابتداي مقاله قرار مي­گيرد. واژگان کليدي شامل واژه­هايي است که خواننده قبل از مطالعه بايد با آنها آشنايي داشته باشد. واژگان کليدي يک مقاله حداکثر ده واژه بوده که بايد با مراجعه به اصطلاح نامه­ها در هر علم و متناسب با موضوع انتخاب شودو توسط منابع لغوي و اصطلاحي در حد کوتاه معنا شوند. مسلما تعاريف واژگاني در تحقيق و مقاله با يکديگر متفاوتند. در تحقيق همه ابعاد يک واژه معنا مي­شوند اما در مقاله به همان بعدي اشاره مي­شود که مستقيماً مربوط به محتواي مقاله است.

مقدمه: در مقدمه بايد از پيشينه و سابقه کار­هايي که در ارتباط با عنوان مقاله تاکنون انجام شده سخن گفت و سپس به توضيح موضوع مورد بحث پرداخت.

متن اصلي: متن مقاله که براساس طرح­ريزي مطالب، منظم مي­شود در ابتدا به معرفي موضوع و ابعاد آن پرداخته و نظرات موافق و مخالف راجع به موضوع را به بحث و بررسي مي­کشاند. مهم­ترين مشخصه متن اصلي مقاله، تحقيق و بررسي مؤلف پيرامون موضوع مورد بحث است که به قلم مقاله نويس درآمده و بازتاب انديشه­هاي او است.

متن اصلي از تيترها و ميان تيترهاي متعدد تشکيل شده و در ذيل هر تيتر مطالب به صورت منظم و در قالب­بندهاي (پاراگراف­هاي) متعدد بيان مي­شود که در زير توضيح بند  يا پاراگراف مي­آيد.

بند: اگر مقاله را يک پيام مرکب براي مخاطب در نظر بگيريم، بند قسمتي از يک پيام مرکب محسوب مي­شود که در ذهن نويسنده است. در هر بند قسمتي از اين پيام آورده مي­شود. بند چيني به اين معني است که پيام ما ابتدا در ذهن نويسنده تقطيع شده و سپس در کتاب، طبق چينش منطقي و پيوستگي معاني به همان تقطيع عمل شود. واضح است که نگارش متن­هاي پيوسته و طولاني براي مخاطب نيز خسته کننده است. متن بند چيني شده به خواننده نيز کمک مي­کند تا در دريافت پيام­هاي نويسنده به يک نظم ذهني مناسب دست يافته و از مطالعه اثر لذت ببرد. رعايت نظم و انضباط در انتقال پيام­ها در گرو بندچيني صحيح است.

نکاتي در مورد «بند»

1.  هر بند از يک جمله اصلي (هسته) آغاز مي­شود و بقيه بند به تأييد، رد، شفاف سازي، و شرح همان جمله­ي کليدي مي­پردازد. بقيه بند را بدنه يا وابسته به هسته مي­نامند. مثلاً اگر در اول بند بياوريد «شهيد چمران تمام عظمت روحي خود را مديون حس شهادت طلبانه­ي خويش بود» مخاطب مي­داند که بقيه­ي بند در شرح شهادت طلبي شهيد چمران خواهد بود.

2.  وجود هر بند بايد مطلبي مهم به مقاله بيافزايد طوري که با حذف آن،  بدنه­ي مقاله آسيب بيند.

3.  بند نبايد خيلي طولاني باشد.

4.  مطلبي که در يک بند بيان مي­شود نبايد در بند ديگر تکرار شود.

5.  ميان بندها بايد پيوستگي کامل باشد تا رشته­ي کار از دست نرفته و مقاله به حاشيه نويسي سقوط نکند.

6.  هر بند بايد جنبه­اي از مطلب اصلي (موضوع) را در خود گنجانده باشد.

7.  در ابتداي بند، «واو» يا «که» نمي­آيد و استفاده از اين حروف عطف نشان مي­دهد که بند مستقل نيست و بايد با بند قبل ادغام شود.

نتيجه گيري: هر مقاله بر اساس يک سوال علمي آغاز شده و فرضيه­هاي موجود راجع به موضوع را مي­کاود و به سرانجام مي­رساند.

ممکن است نتيجه گيري در پايان مقاله و پس از بهره گيري از دلايل مختلف آورده شودو حتي امکان دارد نويسنده با مهارت نظام منظور خود را در لابه­لاي بندهاي مطلب بگنجاند؛ اما به هر صورت مقاله بايد داراي نتيجه­گيري باشد. تفاوت مهم مقاله و يادداشت همين جاست؛ زيرا در يادداشت لزوماً نتيجه­گيري خاصي وجود ندارد بلکه بيشتر تذکر و يادآوري يک موضوع است. نتيجه مقاله بايد حاوي پيام حذف مقاله بوده و نتيجه تحقيقات مؤلف را به نمايش بگذارد بنابراين بيان خلاصه مقاله در اين قسمت جايگاهي نداشته و نتيجه را بيان نمي­کند.

فهرست منابع: پايان هر نوشتار بايد فهرست منابع آن ذکر شود. به اين منظور مشخصات تمام اسنادي که مورد ارجاع نويسنده بوده به ترتيب حروف الفباي نام خانوادگي مؤلف نوشته مي­شود. اگر نام نويسنده مشخص نباشد به جاي آن، اولين حرف عنوان کتاب و اگر نويسنده، انجمن يا سازمان است به جاي نام نويسنده نوشته مي­شود.

مثال: 1) منصوري، رضا، توسعه­ي علمي ايران، چاپ دوم، تهران، اطلاعات، 1382

مثال 2) کتابي که نام نويسنده ذکر نشده: تحولات ايران، تهران، سروش، 1374، ص 120.

مثال 3) کتابي که مؤلف آن انجمن يا سازمان است: دانشگاه تهران، توسعه­ي علم و آسيب­ها، تهران، سروش، ص 1383.

پانويس: اتقان علمي يک اثر به استنادهاي قوي و صحيح آن است. براي اشاره به منابعي که در متن مقاله ياتحقيق از آنها نقل قول شده است، پانويس يا پي نوشت ارائه­ي مي­شود. در تحقيقات درسي و رساله­هاي علمي هر صفحه و مطالبي که در آن صفحه مي­آيد داراي پانويس است. بدين صورت که در پايين صفحه خطي کشيده مي­شود و در ذيل آن ارجاعات متن به صورت شماره بندي ذکر مي­شود. اما در مقالات بهتر است پي نوشت مورد استفاده قرار گيرد. براي ارائه­ي پي­نوشت بايد تمام ارجاعات متن شماره­گذاري شده و در پايان مقاله به صورت شماره­بندي مستند شود.

پانويس يا پي­نوشت شامل اطلاعاتي است که از فيش کتابشناسي ارائه مي­گردد و البته براي شرح مطالب و توضيح اصطلاحات نيز از پانويس استفاده مي­شود.

نکاتي درباره پانويس

1.     پي­نوشت­ها در مقاله پشت سرهم شماره­گذاري مي­شود.

2.     براي ذکر منبع، ابتدا نام خانوادگي بعد نام نويسنده، به دنبال آن عنوان، نام ناشر، محل نشر، تاريخ انتشار و شماره صفحه­اي که مطلب از آن نقل شده است، به ترتيب ذکر مي­شود.

3.     در پانويس اگر براي اولين بار به ماخذي اشاره ­شود، بايستي منبع به صورت کامل نوشته شود. مثلا کرماني، احمد، تاريخ انحطاط مجلس اصفهان، دانشگاه اصفهان، چاپ دوم، 1356، ص 60.

4.     پس از اولين استناد اگر بخواهيم دوباره به همان مرجع ارجاع داده شود، چنانچه:

الف‌.  بلافاصله به همان منبع استناد گردد، بدين صورت نوشته مي­شود: همان، ص 20

ب‌.    و اگر  با فاصله  استناد شود، دو شکل دارد:

1) همان اثر مؤلف مورد استفاده است، در اين صورت چنين نوشته مي­شود: احمد محمد الاسلام کرماني، صفحه­ي 60

2) کتاب ديگري از همان نويسنده مورد استناد است، در اين صورت  خلاصه عنواني که قبلاًٌ ذکر شده آورده مي­شود: جلال آل احمد، زن زيادي، ص 18

اگر استناد از يک نشريه يا روزنامه است: حسن احمديان، حقوق اقليت­ها در نظام علومي، کيهان، آذرماه 87، ص 14.

5.   اگر نقل مطلب غير مستقيم باشد يعني از مأخذي نقل شده که آن نيز از مأخذ ديگري استفاده کرده است: بدين صورت پي­نوشت مي­شود: يحيي دولت­آبادي، شرح مدرسه ادب، نقل شده توسط حسين محبوبي، تاريخ مؤسسات، نشر دانشگاه تهران، 1370، ص 13.

و) چند نکته­ي نگارشي

1.     توازن بخش­هاي مختلف نوشته حفظ شود. نبايد يک بخش مهم­تر از بخش­هاي ديگر به شمار رفته و ساير بخش­ها مورد غفلت و کم لطفي قرار گيرد.

2.     سبک نگارش تا آخر حفظ شود. سبک رسمي نبايد تبديل به غير رسمي و بالعکس شود.

3.     سطح مخاطب در نظر گرفته شود تحصيلات، سن، طبقه­ي اجتماعي، جهان بيني و ...

4.     ملاحظات دستوري در جملات و شماره­گذاري و علائم سجاوندي (ويرايش ادبي) رعايت شود.

5.     به ويرايش علمي (منطقي و علمي بودن مباحث و صحت مطالب) توجه شود.

6.     تناسب تيتر و متن، ارجاع دقيق، استفاده از منابع معتبر و ... فراموش نشود.

7.     قلم نگارش بايد يکدست و متناسب با طبقه­ي علمي مخاطب باشد.

چند نکته اخلاقي

1.     نويسنده بايد به آنچه مي­نويسد اعتقاد کامل داشته باشد و مطلب را با  صميميت و صداقت بنويسد تا بر دل بنشيند.

2.     نويسنده بايد در همه حال عفت کلام را حفظ کند و از داير­ه­ي اصول و موازين اخلاقي خارج نشود. از غرض ورزي و نسبت ناروا دادن به ديگران پرهيز کند و همواره انصاف و مروت را مدنظر داشته باشد.

3.     از تملق و چاپلوسي بپرهيزد. زيرا با اين کار نوشته را بي ارزش و خود را حقير مي­سازد. همچنين در طول مقاله نبايد از نويسنده­اي خاص تعريف و تمجيد کرد يا او را تقبيح نمود؛ بلکه بايد با نگاه علمي تنها مطلب او را مورد خطاب قرار داد.

 


مطالب مشابه :


رصد پدیده خسوف در پژوهشسرای فرهیختگان دزفول

پایگاه خبری هنرمندان دزفول - رصد پدیده خسوف در پژوهشسرای فرهیختگان دزفول - مجله خبری هنر دز




موفقیت دزفول در مسابقات کشوری نانو و رباتیک

پایگاه خبری هنرمندان دزفول - موفقیت دزفول در مسابقات کشوری نانو و رباتیک - مجله خبری هنر دز




فراخوان ششمین جشنواره موسیقی محلی کشور

پایگاه خبری هنرمندان دزفول - فراخوان ششمین جشنواره موسیقی محلی کشور فرهنگ سرای بروجن




سبک های معماری

"فرهنگ سرای دزفول" گواه این مدعا ست. ایشان با تغییراتی رو به شیوه ی مدرن اوردند و روح معماری




نتایج طرح های برتر استان در پانزدهمین جشنواره جوان خوارزمی

پژوهش سرای دانش آموزی فارابی داراب . پژوهش سرای فرهنگ پژوهش سرای دزفول.




جشنواره خوارزمی چیست؟

پژوهش سرای دانش آموزی پژوهش سرای دزفول. همزيستي مسالمت آميز ايراني و فرهنگ اسلام با




چهارچوب مقاله و قواعد مقاله نویسی

پژوهش سرای دانش پژوهش سرای دزفول. ي تحصيل کردگان، ارباب فرهنگ و رسانه­هاي گروهي با آن




«خَر» هم ، خرهای دزفول (نطنز)

من بین تمام خرهای دزفول ، خری به 2- فرهنگ «همه ی ایران سرای من است» و همه




فراخوان مقاله همایش استانی علوم و فناوری نانو

پژوهش سرای فرهنگ پژوهش سرای دزفول. پژوهش سرای دکتر حسابی ناحیه 4 با همکاری گروه نانو




فراخوان اولین همایش استانی انرژی هسته ای

پژوهش سرای دانش آموزی فارابی داراب پژوهش سرای فرهنگ پژوهش سرای دزفول.




برچسب :