گردشگری در شهرستان خواف

گردشگری در شهرستان خواف

در اين قسمت ضمن معرفي آثار تاريخي مهم منطقه  نقش توريستي آن به بررسي و شناخت كلي نقاط تفريحي و ديدني شهرستان خواهيم پرداخت :
1- يكي از آثار عمده تاريخي و ديدني شهرستان خواف قصر بلقيس (كوشك سلامي )مي با شد كه در دهستان سلامي در 25 كيلومتريشمال شهرستان خواف و90كيلومتري شهرتربت حيدريه واقع شده است .اين اثر يكي از آثار و بناهاي باستاني است كه حكايت از اهميت و اقتدار سياسي ،اجتماعي ديار خواف در گذشته داشته كه امروزه ما را به سوي تاريخ كهن منطقه فرا خوانده و ياد روزگاران گذشته را در دل هر جوينده اي زنده و پويا مينمايد
در باره تاريخ دقيق ساخت اين بنا اطلاع مستندي در دست نيست ليكن تا آنجا كه مشخص است حدود 800 سال پيش ملك زوزن آنرا در سال 607 ه-ش تعمير كرده است كه اگرفرض كنيم قبل از تعمير حداقل 100 سال براين بنا گذشته باشد . بتابر اين مي توان ساخت آنرا به ابنيه قرن ششم نسبت داد .
اين بناي عظيم در طول عمرش فراز و نشيبهاي متعددي را بخود ديده و آخرين سندي كه از رونق آن خبر مي دهد حمله ازبكان به خواف و مقاومت گنج علي خان حاكم سلامي در اين قلعه به سال 998 ه- ق است ( مراحعه شود به وقايع تاريخي ) و پس ارآن هيچ اطلاعي در اين باره وجود ندارد . جز تلي خاك كه كشاورزان از خاكشوره آن جهت تقويت مزارع استفاده مي كردند تا سرانجام در سال 1326 ه.ق مرحوم محمد قريشي مالك ده سلامي پس از تفحص در سوراخهاي غار مانندي كه در دل تپه خاك ايجاد شده بود كمدر همت به حفاري آن گرفته و بعد از 4 سال تلاش تمام آخر الامر در سال 1330 شكل و هويت ظاهري كوشك سلامي را به شكل كنوني درآورد و بازسازي مي نمايد . اين بنا دو طبقه مي باشد كه يك طبقه كم وسعت كوچك نيز كه محل خان نشين بوده و بر روي طبقه قرار دارد . كه اين طبقه از بين رفته بود و توسط مرحوم قريشي از نو ساخته شده است.
ساختمان بنا در ابعاد 35×30 متر و ارتفاع حدود 12 متر از سطح زمين ساخته شده است ديواره هاي قطور و حجيم اين بنا 8/3 تا 4 متر پهنا داشته و از درون آن پله هايي جهت رسيدن به طبقات بالاتر به گونه اي طراحي شده كه براحتي مي توان سواره بر اسب پشت بام رفت .
2- بند سلامي
ازديگر بنا هاي قديمي خواف و بخصوص دهستان سلامي بند قديمي و تاريخي آن بوده كه از سنگ و ساروج در دهانه اي به عرض بيش از 20 متر پرشده است به استناد اصطخري و حمدا… مستوفي ملك محمود سيستاني در زمان حكومت خود آنرا بازسازي نموده است و در زمان خواجه نظام الملك خوافي در قرن نهم بازسازي شده كه در بخش منابع شهرستان در اين رابطه توضيحات كاملي داده شده است .
بند سلامي در شش كيلومتري شمال شرقي سلامي و 31 كيلومتري شهر خواف از بناهاي عظيم و باشكوه گذشته اين ديار بوده كه در سال 1316 ه-ش توسط مرحوم قريشي براي بار سوم تعمير و بازسازي گرديده و از آن به بعد با درختكاري پايين دست سد و ايجاد فضاي سبز و تفريحي ، يكي از مراكز عمده تفريحي به حساب مي آيد و در فصل بهار و تابستان ، روزانه پذيراي چندين خانواده هز سراسر شهرستان و ساير نقاط كشور مي باشد اين محل با توجه به موقعيت گرم و خشك اقليمي منطقه و دسترسي مناسب يكي از مراكز بااستعداد و بالقوه و فعال شهرستان بوده كه زمينه هاي زيادي از نظر توسعه صنعت توريست ، پرورش ماهي ، تأمين آب، تعدادي از روستاها را داشته و بنابراين لازم است در تمامي ابعاد سرمايه گذاري مناسب گرديده تا استفاده بهينه ازآن به عمل آيد .
مسجد زوزن : يكي از بناهاي رفيع و تاريخي خواف كه در بستر وسيع دشت زوزن با قامتي استوار قد برافراشته و سپر باد و باران قرار گرفته است مسجد زوزن مي باشد . اين مسجد در زمان ملك زوزن و دهه اول قرن هفتم هجري احداث گرديده و قامت استوار اين بنا در دو ايوان رو در رو و با فاصله 45 متر از يكدگر واقع شده سقف اين ايوانها دستخوش حوادث طبيعي گرديده و ديواره هاي بجا مانده از آن حدود 20 متر ارتفاع دارد عظمت و شكوه مسجد زوزن نه در اين دشت خشك ، بلكه در سطح استان خراسان بي نظير بوده و مانند خويش سراغ ندارد . از هر سوي دشت كه بدين نقطه نظر كني ، عظمت ديوارهاي مخروبه مسجد زوزن را مشاهده مي نمايي كه براثر تيغ حوادث طبيعي ، داغ بي اعتنايي بينندگان بر از دست رفتن آثار تاريخي و فرهنگي و اسلامي اين سرزمين دارد.
داخل راه رو از دو راه رو عمود بر هم به شكل +بعلاوه تشكيل گرديده كه به داخل هر قسمت دو اتاق بزرگ باز ميشود . اين اتاقها هركدام داراي يك پنجره به بيرون ساختمان بطور مايل بوده كه راه را بر نور مستقيم آفتاب و گلوله و ديد به داخل اتاق از بيرون سد كرده واز داخل مسلط بر اوضاع بيرون ميباشد .اين سبك معماري علي رغم رعايت مسائل امنيتي و نظامي مساعدت كامل با شرايط اقليمي منطقه داشته ونه در تابستان نيازي به وسايل خنك كننده دارد ونه در زمستان محتاج وسايل گرمازا ميباشد همينطور سقف بنا نيز داراي دو پوشش بوده كه فضاي بين آنها خالي و جريان هوا برقرار است .
بعد از خاك برداري اطراف اين بنا توسط مرحوم قريشي ،باغ وسيع بر گرد آن ساخته شد كه در درون وي ،جوي هاي متعددي از آب روان است ،و كاجها و درختان ميوه در اطراف آن سر به فلك كشيده و كوشك را همچون مادري مهربان در آغوش گرفته است ،بر جلوي اين باغ بزرگ نيز جوي آبي از بند سلامه جاري است و درب اين مجموعه بر روي عموم باز است .
قصر سلامه به همت والاي قريشي از گذشته تا كنون ،روزانه پذيراي چندين تن از سياحان ،مسافران ،محققان ،توريستها و بازديد كنندگان متعددي است كه از اين بنا و منطقه بازديد به عمل مي آورند ودر اينجا مورد پذيرايي ومهمان نوازي قرار مي گيرند .در هر حال يكي از آثار تاريخي ارز شمند منطقه خواف كوشك سلامي است كه با منظره زيباي خويش سالانه چندين هزار نفر را به خود جلب نموده واز نقاط ديدني عمده شهرستان خواف به شمار ميآيد .
بطوري كه اولين محل جلب توجه هر تازه واردي محسوب ميگردد به حق هم در عظمت و قدمت اين بنا و نوع معماري آن جذبه اي است كه هر بيننده و اهل پژوهش و تحقيقي را به خود فرا خوانده ، تا بر پيكره پير حوادث ديده اش نظاره كنند و بر هبر و ذوق و سليقه سازندگانشآفرين گويند .


مزار و مسجد كبودان :
در چهار كيلومتري شمال شهر خواف و در سمت راست جاده ، آنجا كه جنگلهاي طاق فضاي جنگل گونه اي به كوير داده است مزاري ومسجدي و حوض انباري در كنار هم قرار دارند كه به مزار كبودان مشهور است . در اين محل كه در حال حاضر جز اين سه اثر ديواري بر پا نيست در سابق قصبه آبادي وجود داشته است كه حافظ ابرو ان را به همين نام كبودان از قراء مشهور ولايت خواف به شمرده است. مزار ظاهراً متعلق به سلطان محمود كبوداني از عرفاي ولايت خواف است . بنا يكپارچه برآورده از آجر است. گنبدي بلند بر روي قبر بنا شده وچهار صفه با ضربه آجري فضاي زير گنبد را شكل داده است. صورت قبر به اندازه 5/1 متر ارتفاع گرفته و پهناي آن نيز 5/1 متر و طول قبر نزديك به 6 متر ا ست . ايوان ورودي مقبره به ارتفاع 10 متر و عرض جبهه ورودي نير به همين اندزه است. بعالوه بيوتات متعددي در پيرامون مقبره وجود دارد كه حاكي از آن است كه در زمانهاي پيش زايران و مسافران مي توانسته اند در همين حجره ها اقامت كنند. در جبهه شرقي مقبره و چسبيده به بناي مقبره آثار ساختمان فروريخته اي هنوز وجود دارد كه نشان مي دهد اين جا مسجدي بوده است بسيار زيبا كه با راهروي باريك و ته پوش به داخل مقبره راه داشته است. نگارهاي فوق العاده زيبايي از گچ و نوعي رنگ اخرايي قرمز تمامي محراب و طاق نماهاي اطراف مسجد را زينت داده است .دو گلواره بسيار ظريف و رنگي به گونه گل 8 پر در بدنه ضلع شمالي مسجد ديده مي شود كه نام علي و محمد به صورت تزئيني در مركز دايره اين گلبرگها نوشته شده است . اين گلها هنوز به رنگ و جلوه گلهاي تازه دميده نظر را جلب مي كنند گويي گنجي در ويرانه مسجدو گلي در ناباوري كوير ، مسجد سقف ندارد اما چهار زاويه اش سالم و گچ كاريهاي آن پابرجاست. علت اينكه مقبره هنوز بر سرپا مي باشد و مسجد از هم پاشيده است اين است كه ديوارهاي اصلي مسجد از گل ساخته شده و فقط حواشي ونماها قائم به ستونهايي ازآجر است. در كنار مقبره و مسجد و با فاصله كمي در جنوب مقبره ساختمان آن انباري قديمي به چشم مي خورد كه تبعيت آن از نوع معماري سرطاقها گواه وحدت معمارو همزماني ساختمان آن با بقيه ساختمانهاي اين مجتمع است ساختمان مسجد ومزار سلطان محمود كبوداني به اعتبار زيبايي و ظرافت و ويژگيهايي كه در معماري آن مخلوط بوده است و حداقل به اعتبار اين كه اين دو ساختمان يادگار دياري بر باد رفته است بايد بيشتر از اينها مراقبت مي شد و حالا كه نشده است به گمانم اين چند سطر به نوبه خود تنها چيزي باشد كه از آن همه، به يادگار خواهد ماند و نكته اي كه لازم به ذكر است اينكه در حال حاضر اداره ميراث فرهنگي كار مرمت و بازسازي مزار و مسجد را شروع كرده است و قسمتهايي از آن بازسازس شده است.
مدرسه غياثيه :
مدرسه غياثيه در حاشيه جنوبي روستاي خرگرد و در كنار جاده قرار دارد. زيبايي و استحكام بنا به گونه اي ا ست كه قرنهاي متمادي مركز پرجنب و جوش تعليم و تعلم بوده و باني مدرسه غياث الدين پير احمد خوافي وزير شاهرخ خان تيموري است اين مرد در طولي 40 سالي كه شاهرخ خان از سرحه ختا تانوامي روم به استقلال سلطنت داشت به طور كلي صاحب اختيار بود. معماران مدرسه غياثيه شيرازي هستند. غياث الدين شيرازي و قوام الدين شيرازي هنرمندان چيره دستي بودند كه آثار زيبايي ديگري هم به گنجينه هنر معماري به ايران پيشكش كرده است و از آن جمله مساجد معروف به گوهر شاد در هرات و مشهد ساختمان مدرسه چهار ضلعي و داراي ايوان بزرگ با ارتفاع 11 متري مي باشد مدرسه به صورت دو طبقه ساخته شده و در هر طبقه 16 حجره براي زندگي طلاب بنا شده است اهميت هنري مدرسه به حدي است كه محققان معروف غربي چون ساكليس –هرتسلفد-گراباي و برنارداوكين در مورد آن به تحقيق پرداخته و از كتيبه هاي آن نسخه برداري كرده اند. نماي داخلي ايوانها مقرنسهاي گچي و با كاشيهاي معرق و مقرنس گچي تزيين يافته است. دو اطاق زاويه شمال شرقي و شمال غربي بزرگتر از ساير حجره ها و با سقفهاي شبكه بندي سده بسيار زيبا به احتمال زياد بعنوان مسجدمدرسه و مجالس وعظ و بحث استفاده مي شده است. دو برج تزئيني در ضلع شمال احداث شده است كه تزئينات سنگ مرمر وكاشي آن از بين رفته است. مدرسه غياثيه را شايد بتوان نماينده كامل معماري دوره تيموري به شمار آورد كه شايد به همين علت باشد كه هر ساله از شهرهاي مختلف جهان براي ديدن چنين نماي معماري كهن به اين ديار مي آيند و تاريخ ديرين علم وهنر خواف را بررسي مي نمايند.
خواجه يار:
چنانكه در بين مردم خواف معروف است درصدر اسلام يعني در سال 18 هجري كه احنف اين قياس مامور فتح هرات شد در مسير راه لشكر اسلام منطقه خواف بدون جنگ و پيكار تسليم شده و بيعت خويش را به اسلام اعلام مي دارند و سپس راهي هرات مي شوند و در هرات پيكار سختي بوجود آمده و با عده اي مجروح در مراجعت به خواف مي آيند ولي اين بار مجوسان اين منطقه عهدشكني كرده و سر از اطاعت اسلام بر تافته و با مسلمين به جنگ و پيكار مي پردازند كه در نتيجه عده اي از سپاه اسلام شهيدو مجروح بجا گذاشته كه از آن جمله خواجه يار و پير حسبه و عده اي كه قبور آنان در بين راه خرگرد و خواف (رود) وجود دارد و بنام شهداء گمنام معروفندمي باشد.
چون اين جنگ بين زردشتيان مقيم خرگرد و لشكر اسلام پيش آمده و محل رزدشتيان كه روي تپه مرتفع وجود داشته از آن تاريخ اين تپه (محل دژ سابق ) به نام كافر قلعه موسوم گرديده است.
درباره خواجه يار مي گويند كه چون مزار آن مورد احترام و زيارت مردم خواف بوده در قرن 13 هجري قمري به هنگام سلطنت ناصرالدين شاه قاجار حاكم خواف بنام سيدمحسن خان كلالي خوافي به او شك و بي اعتقادي مي كند و مردم به اعتراض نموده كه چرا به زيارت او مي روند لذا پس از مذاكرات با معتقدين او براي اثبات موضوع قبر اورا مي شكافند و ميگويند : “ پس از شكافتن مشاهده مي شود كه جواني سبزپوش و دستمالي سبزرنگ به پيشاني بسته در قبر آرام دارد (والله اعلم )
بلافاصله به حاكم اطلاع مي دهند و حاكم خود نيز مشاهده مي كند دستورمي دهد براي تيمن و تبرك دستمال را باز كنند ولي به محض باز كردن دستمال خون از پيشاني وي فوران مي كند و دستمال ديگري مي بندند باز هم خون جريان داشته است تا اينكه همان دستمال سبز خودش را مي بندند و خون مي ايبستد. آنگاه سر قبر را بسته و به دستور محسن خان كلالي ساختماني بر آرامگاه او مي سازند و هم اكنون آن ساختمان آجري ومستحكم در دامنه كوه خواجه يار 500 متري مغرب شهر رود خواف وجود دارد.
مزار خواجه يار :
مزار خواجه يار در جنوب غربي به فاصله يك كيلومتري از سهر خواف بر دامنه كوه خواجه يار واقع شده و مجموعه اي از دو آب انبار و يك مقبره مي باشد به اين مجموعه آثار “ مزار خواجه يار “ مي گويند.
مشخصات مزار :
الف : مزار خواجه يار در بلندترين نقطه دامنه كوه كه مجموعه آثار خواجه يار در آن واقع شده قرار دارد و عبارتست از يك بناي كوشك ماننددو طبقه كه اخيراً ساخته شده و 10/14 متر طول و 70/6 متر عرض دارد ، اين بنا مشرف به محوطه اي محصور در ديوار خشكه چين سنگي است و سكوئي بلند به طول 8 و عرض 1 متر بروري پايه هاي آجري در ميان محوطه واقع شده كه در واقع محوطه خواجه يار مي باشد ، بر اطراف مقبره خواجه يار از زمانهاي دور اشخاصي را دفن كرده اند كه اينك تبديل به قبرستان شده.
ب: آب انبارهاي خواجه يار ، در اين محل دو آب انبار به فاصله كمي از يكديگر و در فاصله حدود 100 متري مزار خواجه يار قرار دا رد. يكي از آب انبارها كه مخزن آن داراي پلان دايره و هشت متر قطر داشته است اينك ويران شده و بقاياي ديوار آن بر جاي مانده است ، ديوار آب انبار ها تماماً از سنگ لاشه با ملاط گل آهك و بر روي آن با چهار لايه ساروج اندود گرديده است سقف آن گنبدي و آجري بوده است. ابعاد اجراهائي كه سقف آب انبار با آن پوشش شده اند 5/0 ×24 ×24 سانتيمتر مي باشد. آب انبار ديگري با پلان مستطيل و مجاور آب انبار مخروبه مدور ايجاد گرديده است كه 40/13 متر طول و 10/7 متر عرض دارد ، در جلوي آن ايواني به اطاق جناقي و دو در گاهي در طرفين احداث گرديده و از انتهاي ايوان راهي با 6 پله عريض يه سطح آب مي رسد چنين به نظر مي رسد كه مخزن و ايوان آب انبار دردو زمان ساخته شده باشد و مخزن بر ايوان تقدم دارد.
قدمت :
درمزار خواجه يار شواهدي از گذشته مشاهده نمي شود اما وسعت قبرستان و قطعات سنگ قبرهائي كه بعضاُ متعلق به زمان صفوي مي باشند نشان دهنده اين واقعيت است كه از ديرباز اين محل مورد عنايت و توجه مردم بوده است . آب انبارهاي خواجه يار نيز كه قديمي هستند از نظر سبك معماري قابل مقايسه با آثار معماري متعلق به زمان تيموريان و صفويه مي باشند. برجستگيها و بقاياي ديوارهائي در محل نيز حكايت از وجود تاسيساتي ديگر در گذشته داشته اند. واز سال 1380 توسط دفتر فني استانداري خراسان و شهرداري خواف مقدمات مطالعه طرح جنگلي خواجه يار انجام گرفته كه در سال 1381 توسط شهرداري خواف اين مكان آبرساني گرديده و تا حدودي امكانات رفاهي ديگر مستقر گرديده كه زمينه را جهت گذراندن اوفات فراغت شهروندان محترم خوافي در فصول مختلف سال فراهم مي آورد و اميد ميرود كه اين مكان سياحتي و زيارتي در آبنده نه چندان دور يكي از مراكز سياحتي و زيارتي استان خراسان تبديل شد كه پذيراي گردشگران خراسان پهناوري و ايران سرسبز باشند.
منبع – تاريخ رجال شرق خراسان –ابراهيم زنگنه
گرد اورنده م عبدالحميد عطوفتي
حافظ ابرو مورخ شهير هروي (خوافي ) و آثار او
بنده كمترين دولتخواه كاتب العبد عبد لطف اله
آنكه شهرت به حافظ ابرو يافته پيش مير شاه و سپاه
افصح الفصحا مورخ بزرگ شهاب الدين عبدالله بن لطف الله المشتهر به حافظ ابرو الهروي ، مردي مورخ پيشه كه در هرات بزاد و مقداري از حيات تيمور و اوقات بيشتري را در همراهي شاهرخ گذارنده است ، اين مرد از تاريخ نگاران پركار عهد خود است كه در صفحات بعد آثار او معرفي مي شود نام اين مورخ هروي عبدالله بن لطف الله بن عبدالرشيد ، از پدر او اطلاعي نداريم كه در روزگار خود چه كارستاني كرده است و نه نقش پائي از آن در تاريخ نمودار است. كنيت او به گفته فصيح خوافي ، شهاب الدين است و به نظر خواند ميرنورالدين آمده غالباً از قرائن نمودار است كه شهاب اصح باشد زيرا فصيحي خوافي معاصر حافظ ابرو بوده و هر دو در دربار تيموري راهي دانشته اند. اسم او را مولف حبيب السير لطف الله مي گويد در حاليكه نام پدر را بر پسر آورده است .در پيرامون لقب حافظ ابرو سطور چندي را نثار ابروي پيوسته اش كرده است.
كزين نامور نام گردد تمام زمن روي گيتي شود پركلام
از اين پس دگر دل ندارم به رنج اگر بگذرم زين سراي سپنج
آثار حافظ ابرو :
1-زبده التواريخ بايسنقري
2-ذيل جامعه التواريخ رشيدي
3-ذيل كتاب ظفرنا نظام الدين
4-تاريخ آل مظفر
5-تاريخ ملوك كرت
6-پادشاهي ظغا تيمور بن سوداي
7-سربداريه و حقيقت كار ايشان
8-تاريخ شاهرخ ميرزا
9-جغرافياي حافظ ابرو مختلط با تاريخ
وجه تسميه حافظ ابرو :
وجه تسميه حافظ ابرو به سه طريق مشهور است :
1-سيد علي اكبر برقعي در كتاب راهنماي دانشوران ج 1 ص 197 چنين نوشته است :
«كه چون او را حافظ ابرو نوشته اند به نظر چنين مي رسد كه آن سخني از دو روي درست نيست»
يكي اينكه وي به هيچيك از دو معني اصطلاحي مقرئان و محدثان حافظ نبود و ديگر اينكهحافظ ابرو معني ندارد. بلكه چنين به نظر درست رسد كه حافظ ابرو (نگهدارنده ابرو) بوده است و گويا از آن روي كه در تاريخ نويسي آبروي اشخاص را نگهداشته و پرده دري نكرده است و او را حافظ ابرو لقب داده اند و يا آنكه در دربار تيموري با چنان خوي زيسته و آبروي اشخاص را حفظ كرده است واو را چنان گفتند.
2-در اغلب كتب تواريخ آمده است كه چون داراي ابروان پيوسته و زيبا بوده است او را حافظ ابرو گفته اند.
3-در بين همشهريان خوافي وي چنين مشهور است كه چون مولانا شهاب الدين عبدالله در زمان طفوليت و نوجواني كه در شهر روي خواف زندگي مي كرده است براي حفظ قرآن در محلي كه به سر «آب روي» معروف است و گوشه خلوتي نيز بوده است مي رفته و به حفظ قرآن مشغول بوده است و از اين جهت او را حافظ ابرو خوانده اند و هنوز هم اين محل وجود دارد و بنام سرآب روي معروف است و (روي) همان رود شهر فعلي خواف مي باشد.
مزار خواف :
مدفن خواجه شهاب الدين عبدالله معروف به حافظ ابرو آقاي عبدالله مشهوري كه شخصي فاضل و با اطلاع و آگاه به امور تاريخي ، اجتماعي و سياسي خواف مي باشد ومدت 24 سال شهردار خواف بوده است در مورد پيدايش مزار خواف چنين مي گو يد :
خواجه نظام الدين مير احمد خوافي برادر خواجه غياث ا لدين پير احمد خوافي وزير لايق و دانشمند و با تدبيرشاهرخ ميرزا ماً مور سر كوبي و حمله به هندوستان مي گردد ودر پيكار عظيمي كه بين لشكر وي و لشكريان هند بوجود مي آيد ،پس از رشادت و دلاوريهاي بي نظيري كه بروز مي دهد به قتل مي رسدو مرگ اين سردار جوان و رشيد موجب حزن و اندوه دربار تيموري و با لاخص مردم خطه خواف مي گردد و مقبره اورا زيارتگاه قرار مي دهند و خواجه پير احمد براي اينكه اين محل از قداست بيشتري برخوردار باشد دستور مي دهد كه جنازه مرشد و مراد او و مردم خواف را بوده است از زنجان به خواف حمل نمايند


















گردشگري ازنيمه دوم قرن حاضربه عنوان يك صنعت مستقل مطرح گرديد توانست جايگاهي مهم را در ميانگين رشد اقتصادي جهان به خود اختصاص دهد بطوريكه رقم كل گردشگران جهان در سال 1950 ميلادي از 25ميليون نفر به 550 ميليون نفردر سال 1999 ميلادي افزايش يافت صنعت گردشگري يكي ازمنابع اصلي درآمد ملي وارز خارجي براي بسياري از كشورهاي جهان است بطوريكه ميتوان گفت اين صنعت باديگر صنايع صادراتي برابري ميكند ونقش مهمي درتراز هزينه ها بازي مي نمايد .درآمد توريسم درجهان درسال 1999 ميلادي بالغ بر 423 ميليارد دلار بوده واين درآمد چيزي بيشتر از درآمد هريك از توليدات ،صنايع نفت ،گاز ،اتومبيل وديگر صنايع توليدي ميباشد .روزانه 15 ميايون نفر جهانگرد از نقاط ديدني جهان بازديد و حدود 900 ميليون دلار براي امور مسكن ،غذا و بازديد از مراكز مختلف هزينه ميكنند صنعت گردشگري نقش اصلي را در ايجاد فرصتهاي شغلي دارا ميباشد بطوري كه ورود جهانگردان به هر كشوري ،حداقل ده فرصت شغلي گوناگون مهيا مينمايد كه در حال حاضر حدود 100 ميليون نفر در اين بخش اشتغال دارند وحدود 7 درصد نيروي كار در جهان صرف گردش چرخه اين صنعت ميشود .انظار ميرود تا سال 2010 ميلادي بيش از 328 ميليون نفر فرصت شغلي در كل جهان ايجاد شود كه سهم كل خا ور ميانه 5 ميليون نفر خواهد بود .كه در اين ميان كشوري مانند ايران مانند ايران كه از آثار تاريخي زيادي بر خوردار است و شهرت جهاني دارد .جاده ابريشم كه از قديميترين پلهاي ارتباطي دنياي قديم بوده از ايران مي گذشته است .شاد روان عبدالحسين زرين كوب درباره اهميت جاده ابريشم براي ايران اشكاني چنين مينويسد (دركشور پارت رونق تجارت ،ركود كشاورزي را كه غالباً به علل سوانح طبيعي وياشركت نيروهاي مولد در جنگهاي پايان ناپذير پديد مي آورد )جاده ابريشم تنها نمادي است از مراودات اقتصادي وبازرگاني بين ايران و چين وروم نبوده است ،بلكه بستري براي تبادلات مذهبي ، فرهنگي وهنري نيز به شمار مي رفته است كه اين جاده از خواف مي گذشته است كه اين دليل گويا و واضحي است بر سابقه اين جاده در تبادلات تجاري وفرهنگي دنياي قديم .بنا به روايت شفاهي آقاي مهندس رجبعلي لباف خانيكي نام خواف به معناي ناله شتر است چرا كه خواف بر سر راه ابريشم بوده وبخاطر گرماي زياد اشتران طاقت از كف بداده وناله سر ميداده اند خواف بدليل جاذبه هاي خاص خود از قديم ايام مورد توجه بوده است خصوصاًزماني كه رونقي در كار خود داشته است وازنظر قدمت وابنيه تاريخي وگروه هاي مختلف دانشمندان از جمله فقها ،رياضي دانان ،عرفا ،مورخين ،اطباءوغيره مورد توجه خاص وعام بوده كه در جاي خود به ويژگي هر كدام خواهيم پرداخت وخواهيم گفت كه خواف شهري كوچك وفراموش شده در جنوب خراسان نيست بلكه نگيني است دردل كوير كه در اين انگشتر كوير ابنيه هاي بجاي مانده از روزگاران علم ودانش. ابنيه هاي عظيمي چون مسجد و مجموعه بزرگ زوزن ،مدرسه چهار ايواني بزرگ غياثيه در خرگرد ،مسجد جامع دوره خوارزمشاهي در شهر سنگان ،مسجد نمونه گنبد در سنگان ،كوشك بلقيس در سلامه ،رديف شانزده عددي آس باد هاي نشتيفان ،بند سلامي ودرياچه و جنگلهايش ،مزار سلطان محمود كبوداني در شهر خواف وخلاصه هيچ روستايي در خواف نيست كه اثري تاريخي از نياكان ما در آن وجود نداشته باشد كه متاسفانه كمترين توجه به آن شده است ودر صورت توجه ميتواند قطب گردشگري شود وزمينه جذب گردشگران زيادي را فراهم نمايد كه خواه نا خواه تعداد زيادي را جذب بازار كار خواهد نمود و اقتصاد اين منطقه را شكوفا خواهد نمود .
يارب بدور دار بلا وقحط ونياز
از خطه خرآسان خاصه زخاك خواف
از نظر طبيعي حوزه خواف شامل زمينهاي پست وهمواري است كه از آبرفت رودها و كالها ي پراكنده حوضه شرقي نمكزار واقع در مرز ايران و افغانستان به وجود آمده است واز نظر ارتفاع بلند ترين نقطه در كوه تورانه واقع شده است واز سطح دريا 2638متر ارتفاع دارد و پايين ترين نقطه در حواشي بخش سنگان واقع واز سطح دريا 850متر بلند تر است آبو هواي منطقه گرم وخشك است ودر مسير بادهاي صد و بيست روزه قرار دارد حد اكثر و حد مطلق حرارت هوا به ترتيب 42و11 درجه سانتي گراد گزارش شده است متوسط درجه حرارت هوا 18 درجه سانتيگراد است ومتوسط بارندگي در اين شهرستان رقم 186 ميلي متررا نشان ميدهد .قديميترين سازنده هاي زمين شناسي اين حوضه از سنگهاي متا مورفيك ميباشد كه مربوط به پركامبرين است .خواف در شكل فعلي آن صورت عربي شده خواف است . واژه اصيل وباستاني محل بايد به همين شكل خاف نوشته شود اما چون در فرهنگهاي جغرافيايي وكتابهاي تاريخي ودر عرف اداري خواف را با واو و مثل طواف مينويسند مانيز چنين مي كنيم به هر صورت سرزميني كه هم اكنون خواف خوانده ميشود وگوشه فراموش شده اي است در بيا بانهاي خراسان در دوران پيش از اسلام وحمله اعراب يكي بعد از ديگري را تسخير ميكردند .ستيزبا اعراب اعراب را بر نتافتند وكاشانه خود را به هواي دياري امن تري ترك كردند وپس از سالها آوارگي سرانجام از سواحل هند به سرزمين گجرات رسيدند ودر آنجا شهري را بنياد نمودند كه به يادگار سنگان خواف آن را سنجان ناميدند .خواف قديم از نظر فرهنگي داراي دانشمنداني همچون فصيح خوافي –نظام الملك خوافي –شيخ زين الدين خوافي –قاضي شمس الدين زوزني وحافظ ابرو است كه حافظ ابرو از بزرگترين جغرافي دانان ايران است كه در قرن نهم زندگي ميكرده . اگر چه خواف در زمانهاي بسيار دور داراي رونقي بوده است ولي بعد از آن تبديل به بي رونق ترين مناطق ايران ميشود تا جايي كه رضا خان شهيد مدرس را به عنوان تبعيد به خواف مي فرستد ولي در حال حاظر به بركت وجود انقلاب اسلامي منطقه اي كه تا همين چند سال پيش عنوان تبعيد گاه را داشت اينك در پرتو آبهاي فراوان وسرماي گذاريهاي دولت به شهري تبديل شده است كه مي تواند زندگي دلنشيني را براي ساكنانش تدارك ببيند شهر خواف هنوز بافتي قديمي دارد وجز خياباني بلند و شمالي جنوبي كه چندين گذر كم عرض و كوتاه از شرق و غرب بر آن عمود شده اند ومظاهري از نو گرايي شهري را به نمايش مي گذارند بقيه محلات و كوچه هاي خواف از خشت وگل به هم رسيده اند و جلايي ندارند و اين در حالي است كه بيشترين ساختمان هايي كه فرم جديد دارند متعلق به ادارات دولتي است و در حال حاضر شهرستان خواف داراي هفت دهستان ، سه بخش ودو نقطه شهري است كه بر اساس نتايج سرشماري سال 1375،92324 نفر جمعيت داشته كه 23862 نفرآن (8/25%) در نقاط شهري و 68462 نفر (2/74%) درنقاط روستايي استقرار دارند. سهم جمعيت شهرستان از كل جمعيت استان حدود 5/1 درصد است .تراكم جمعيت دراين شهرستان 10 نفر در كيلومتر مربع كه در مقايسه با تراكم جمعيت استان (3/9نفر) تقريبا نصف مي باشد.
موقعيت جغرافيايي شهرستان خواف
شهرستان خواف يكي از شهرستان هاي مرزي استان خراسان است كه با كشور افغانستان 91 كيلومتر مرز مشترك دارد. اين شهرستان درز بين 59 درجه و 28 دقيقه تا60 درجهو56 دقيقه طول و 33درجه و 58دقيقه تا35دقيقهعرض جقرافيايي مي باشد. شهرستان خواف از شمال با شهرستان هاي تربت حيدريه و تايباد و از شرق به كشور افغانستان ،از جنوب به شهرستان قاينات و از مغرب به شهرستان گناباد و تربت حيدريه محدود مي شود.وسعت اين شهرستان 9128 كيلومتر مربع و مركزآن شهر خواف مي باشدكه 970 متر بالاتر از سطح دريا قرار گرفته است. فاصله اين شهر تا مشهد 262كيلومتر و تا تربت حيدريه 120 كيلومتر مي باشد. شهرستان خواف داراي 3 بخش كه شامل 2 شهر ،7 دهستان و 98 آبادي داراي سكنه است و 92158 نفر جمعيت داردكه 23914نفر يا 95/25 درصد در نقاط شهري و68244 نفر يا 05/74 درصد در نقاط روستايي ساكن هستند و از كل جمعيت شهرستان خواف 45914 نفر مرد و46244 نفر زن بوده اند و در مقابل هر 100 نفر زن 99 نفر مرد زندگي مي كنند.
(( خواف بزرگ در قبل از اسلام و نيز تا قرن هشتم هجري كه اسناد تاريخي در دست است بطور متناوب و يا در بعضي از سنوات شامل شهرستان فعلي تربت حيدريه و شهرستان كنوني خواف و قسمتي از نفاط مرزي كه فعلا جزو خاك افغانستان است حدود آن را از مشرق به بادغيسات هرات و از جنوب به بيابان متصل و فراه و از شمال به نيشابور واز مغرب به گناباد و قهستان نوشته اند.))
((ذكريا عماد الدين محمد بن قزويني صاحب آثار البلاد و اخبار البلاد ))
خواف را از شهرهاي بزرگ خراسان و نزديك به شهر نساء كه اكنون در خاك روسيه است آورده و مي گويد : خواف شهريست بسيار پر جمعيت و روستاهاي اطرافش بسيار خرم و امام ابوالمظفر كه او را خوافي گويند از اين شهرست . البته تاريخ نويساني همچون ياقوت حموي، حمدلله مستوفي، مقدسي، مؤلف حدود العالم.صفي الدين بغدادي. حافظ ابرو و… همگي درباره اوضاع و احوال خواف در كتابهايشان بطور كامل پرداخته اند.
وجه تسميه خواف: نام خواف از قرنها پيش به صورت (خواف) نوشته مي شده و كليه جغرافيدانان به همين سبك مي نوشتند و تنها كسي كه درباره نام خواف اظهار نظر كرده عبد الكريم شهرستاني است و مدعي است كه خواف نام به آفريد است كه اين شخص مدعي پيغمبري است و اززوزن خواف برخاسته است.
امّا بنا بر روايت شفاهي آقاي لباف خانيكي نام خاف به معناي ناله شتر است چرا كه خاف بر سر راه ابريشم بوده و بخاطر گرماي زياد اشتران طاقت از كف بداده و ناله سر ميدادندو املاي درست اين كلمه (( خاف )) مي باشد…
قدمت تاريخي: بايد اين قدمت را به دو دوره تقسيم كرد قبل از اسلام و بعد از اسلام.
و امّا قبل از اسلام در دوره اشكانيان و ساسانيان خاف از ابر شهرهاي مهم خراسان بوده وترديدي نيست كه وجود آتشكده هايي كه ياقت حموي بدانها اشاره كرده وهمچنين عبور يك شاخه از جاده ابريشم كه از طريق هرات وارد ايران ميشده ونيز با توجه به تحقيقات اعتماد السلطنه مورخ ناصر الدين شاه زوزن زاد گاه اصلي اشكانيان بوده است.
و اما بعد از اسلام وجود اماكن تاريخي و مردان علم وادب همه حاكي از قدمت درخشنده خواف دارد بدون شك وجود نظا ميه و غياثيه خرد گرد كه سالها مهد تبلور انديشه اسلامي بوده گواه اين مدعا است وفزوني سياستمداران و فقها و رياضي دانان سبب شده كه خاف را بصره كوچك بنامند …
گروه فقها:خواجه وقوف الدين سجاوندي ،ابوالمظقر خوافي ،مولانا نظام الدين ما بيژن آبادي و علي بن قاسم سنجاني…….
گروه رياضيدانان: محمد سجاوندي،عبد الله سعيد خوافي،رستم بن شاهوردي،محمد بن علي خوافي…….
گروه مورخين: فصيح خوافي صاحب مجمل فصيحي وحافظ ابرو نويسنده مجمع التواريخ سلطانيه…….
گروه سياستمداران:بونصر مشكان زوزني دبير و وزير سلطان محمود غزنوي و مسعود غزنوي ، بوسهل زوزني،غياث الدين پير احمد خوافي وزير شاهرخ تيموري،خواجه نظام الملك وزير سلطان حسين بايقرا.كه روزگاري بار سنگين وزارت بر بازوان اينان استوار بوده است علاوه بر اين سلسله آل مظفر و اشكانيان هر دو بر خاسته از اين ديارند…….
گروه اطباء : نجم الدين محمود رياست بيمارستان اتابكي شيراز . جلال طبيب خوافي. يوسف طبيب هروي پزشك درباربابر وهمايون در هند .
ابنيه هاي تاريخي : مدرسه غياثيه خر گرد ،مسجد زوزن،ارگ زوزن ، كوشك سلامي، بند سلامي، آسياهاي بادي و…….
خواف همواره مهد علم و ادب بوده تا ظهور دولت صفوي كه از اين دوره به بعد شاهد افول رونق همه جانبه در خواف هستيم . همچنين در زلزله اي كه در سال 737 ه.ق بوقوع پيوست ،خرابي زيادي را در پي داشت . خواف در گذر سياسي حكومتها همواره متاثر از حكومتهاي صفاريان،طاهريان،خوارزمشاهيان،مغولان،اسماعيليان و صفويان بوده است.
بررسي فعاليتهاي اقتصادي شهر خواف
در ميان روستاهاي موجود در حوزه نفوذ شهر خواف فعاليت هاي كشاورزي اعم از زراعت ،باغداري، دامداري در اين نقاط انجام مي گيرد . محصولات عمده توليدي شامل گندم،جو(آبي،ديم)،يونجه، جاليز،زعفران مي باشد.
وسعت زراعتهاي آبي و ديم در سال 1378 درحوزه نفوذ برابر 5/10137 هكتار بوده است از نظر كشت محصولات گندم با 3025 هكتار (8/29 درصد ) بيشترين سطح را به خود اختصاص داده است وكمترين سطح زير سير 4 هكتار (4 درصد)ازوسعت اراضي را به خود اختصاص داده است .
كشت زعفران در سالهاي اخير توسعه يافته است واز جمله دلايل رشد كمي آن درامد زا بودن آن براي بهره برداران كشاورز وفعاليت كمي كه مي با يست روي زمين انجام شود ميتوان دانست علاوه بر آن نياز كم اين گياه به آب وافزايش سريع محصول در سالهاي بعد باعث رونق كشا ورزي و تثبيت جمعيت شده است .ازكل ارزش افزوده نا خالص توليدات كشاورزي در سال 1378 در محدوده حوزه نفوذ بترتيب روستاي فايندر 3/28،روستاي چهار ده 5/23 درصد بيشترين وروستاي چاه بيدك 8./.كمترين ارزش ناخالص توليد را داشته است از جمله مشكلات موجود در بخش كشاورزي كمبود آب در سالهاي اخير ، كمبود ماشينهاي كشاورزي و نهاد هاي كشاورزي مثل كود ،بذر و غيره كمبود اعتبارات يارانه دار وحمايتي به كشاورزان در زمان مورد نياز ،كمبود امكانت فني و آموزشي مي باشد .
باد توجه به ويژگيهاي طبيعي منطقه وگسترش زراعت ،دامداري نيز در سالهاي اخير توسعه يافته است .دامداري در بخش مركزي وحوزه نفوذ به شكل سنتي و غير صنعتي ميباشد ودر سالهاي اخير حالت نيمه مكانيزه پيدا نموده است در شهر خواف و پيرامون آن تعدادي دامداري نيمه صنعتي و3 واحد مرغداري فعالميباشد . نسبت تعداد گوسفند و بره به ساير دامها 8/76 درصد ميباشد .بز وبزغاله 9/19 ،گاو وگوساله 7/2 درصد ميباشد .نژاد گوسفندان از نژاد بومي ،بلوچي وافغاني است كه اين نژادها اغلب داراي پشم مناسب و خوب ميباشند .نژاد بز منطقه عموما”بومي بوده ونژاد پاكستاني تعداد كمي را تشكيل ميدهند .
در رابطه با صنايع و معادن موجود در حوزه نفوذ مستقيم شهر خواف تعدادي كار خانه و كار گاه هاي سبك وجود دارد .از جمله كارگاه شن شويي ،كارگاه شن شويي شهر داري سرد خانه كشاورزي ،كارگاه آجر پزي ،كارخانه پودر سير ،پنبه پاك كني وجود دارد . همچنين در ناحيه صنعتي خر گرد (كار خانه صابون سازي ،كفش پلاستيكي ،ريسندگي پشم كيك و كلوچه وغيره وجود دارد صنايع دستي و توليد قاليچه با ابعاد متنوع با طرح هاي كشميري و گل بلوچي و غيره نيز در منطقه رايج است و با توجه به بيكاريهاي فصلي كشالورزي نقش دارد . معادن موجود در محدوده غبارتند از :معدن گچ و آهك و شن وماسه كه در نقاط مختلف و معدن مر مريت با ما لكيت شخصي در پايان كوه خواجه يار مراحل اكتشاف را به پايان رسانده .مهم ترين معدن موجود در منطقه معدن سنگ آهن سنگان در 40 كيلو متري شرق شهر خواف ودر حوزه نفوذ غير مستقيم واقع شده است ودر حال حاضر مراحل تجهيز اين معدن در حال انجام مي باشد واين معدن قابل مقايسه با كيفيت وكميت گندله سنگ آهن هاي معادن بزرگ ميباشد وبا احداث بخشهاي اصلي معدن آينده علاوه بر رفع محروميت در منطقه وايجاد اشتغال باعث ايجاد تا سيسات زير بنايي مانند راه آهن ،برق وغيره وجلو گيري از خروج سرمايه از كشور خواهد شد ،در حال حاصر تعداد 102نفر در مجموعه سنگآهن شاغل مي باشند ودر افق طرح 1204نفر در گروه هاي مختلف متخصص ،اداري ، تكنسين وكارگر فني ماهر معدن شاغل خواهند شد ،ميزان اعتبار پيش بيني شده جهت بهره برداري طرح 600 ميليارد ريال (150ميليون دلار )ميباشد بادتا مين اعتبار لازم در چهار سال آينده (1382 )مجموعه به بهره برداري خواهد رسيد
طرح مسأله : در جهان امروز صنعت جهانگردي به مشابه يكي از وجوه توسعه همه جانبه اقتصادي و اجتماعي كشورها پذيرفته شده و ضرورت برنامه ريزي آن در مقياس كسترده درك و مورد توجه قرار گرفته است .تاثيرات مثبت اين صنعت بر درآمد ملي به شرح ذيل است :
1- افزايش درآمد ملي وجذب ارز خارجي
2- درآمد حاصل از جهانگردي در بيشتر بخش هاي جامعه توزيع مي شود و به يك گروه به خصوص تعلق نمي گيرد . بدين لحاظ جهانگردي را صنعت مادر نيز ناميده اند .
3- جهانگردي در مقايسه با صنايع ديگر به سرمايه گذاري ارزي بسيار كمتري نياز دارد و بيشتر مصالح لازم جهت ايجاد مراكز جهانگردي از قبيل هتل ها وتأسيسات پذيراييرا ميتوان در داخل كشور توليد كرد
4- تسريع روند عمران منطقه اي و متعادل كردن توذيغ درآمدها
5- تنوع بخشيدن به فعا ليتهاي اقتصادي كشور
6- ايجاد اشتغال
7- فعال كردن صنايع كشور
با توجه به آنچه گفته شد شهرستان خواف به لحاظ مو قعيت خاص و استراتژيك وداشتن جاذبه هاي توريستي فراوان طبيعي ،تاريخي ،فرهنگي ،وآثار باستاني بسيار غني داراي توان هاي بالقوه مناسبي در زمينه اشاعه صنعت گردشگري ميباشد .از سوي ديگر با توجه به نرخ بالاي بيكاري در صورت برنامه ريزي در خصوص افزايش كمي وكيفي تاسيسات و تجهيزات توريستي از قبيل هتلها ،مسافر خانه ها ،رستورانها ،شبكه راه ها ،و خطوط مواصلاتي ،بهداشت و درمان و…
وبالاخره كليه زير ساختهاييي كه به نوعي صنعت گردشگري از آنها متأثر مي گردد مي توان از صنعت گردشگري به عنوان محوري براي توسعه پايدار اجتماعي و اقتصادي شهرستان بهره گيري مفيد تري را به عمل آورد

توصيه هاي سياست گذاري براي جذب توريسم :
1- ضرورتوجود موزه ونقش فرهنگي آن در منطقه احساس ميشود مثلاموزه مردم شناسي ميتواند ازكارهاي جالب جذاب وديدني در اين شهرستان باشد كه اين حركت سبب شناسايي بيشتر فرهنگ منطقه و همچنين راهي جهت ايجاد امكانات تفريحي بيشتر ميباشد . همچنين تأسيس موزه حيات وحش ،تاريخ طبيعي با توجه به توانهاي قابل توجه توريستي شهرستان ضروري است .
2- اشاعه تورهاي گردشگري در فصول توريست پذير با توجه به شرايط خاص آب و هوايي شهرستان
3- حفاظت و حراست ونگهداري از آثار و بناهاي تاريخي
4- توجه به مسائل اكو توريسم و زيست محيطي
5- توسعه شبكه راه ها و زير ساختهاي مربوط به آنها
6- افزايش كمي وكيفي تاسيسات و تجهيزات توريستي
7- شناساندن ومعرفي جاذبه هاي گردشگري شهرستان در راستاي جلب توريسم
8- افزايش اعتبارات و سرمايه گذاري ها در بخش گردشگري و تخصيص بهينه اعتبارات
نقش و اهميت توريسم در اقتصاد شهرستان خواف
جهانگردي به عنوان يك عامل اقتصادي عمده بسيار مؤثر ،در دهه هاي اخير ، مورد توجه قرار گرفته است و به همين دليل است كه سعي مي شودحتي الامكان از عوامل مؤثز در كاهش جريان جهانگردي جلو گيري به عمل آورده و امكانات لازم جهت رشد وتوسعي جها نگردي فراهم گردد .گردشگري موجب افزايش درآمد ارزي و و افزايش توليد ناخالص ملي ،منبع درآمد براي دولت (ماليات وعوارض گمركي )ايجاد اشتغال ،بهبود خدمات و… مي گردد
عوامل طبيعي و جغرافيايي :
جاذبه هاي آب در ماني آبهاي معدني ،غار نوردي ،كوه نوردي ،ديدار از مراتع وبوستانها و همجواري با كشورهاي قابل سياحت ،و ساير مواهب طبيعي ديگر جزءعوامل مهم طبيعي و جغرافيايي بشمار مي آيند .
عوامل تاريخي :
آ ثار باقي مانده از تمدنهاي كهن و باستاني ، سنگ نبشته هاو… كه ميراث گرانبهاي زندگي بشري هستند از عوامل عمده جاذبه گردشگران مي باشد
عوامل فرهنگي واجتماعي :
جاذبه هاي استثنايي اقوام وقبايل ،ايلات ،وعشاير ، مراسم عقد و عروسي ،عزا داري ، مسابقات محلي ورزشي ، رقص و سماعهاي صوفيانه ، سير وسلوكهاي عارفانه ،تنوع غذاهاي محلي وخريد اين قبيل سوغاتي ها و… ميتواند براي غير بوميان گردش گر بسيار جذاب باشد .
آسياهاي بادي :
چشمگيرترين تاًسيس سنتي در منطقه خواف آسياي بادي است .در شهر خواف ،در روستاهاي :نشتيفان ،سنگان ،خر گرد ،تيزآب و در هر گوشه دشت خواف اين آسياهاي بادي انسان را به ياد تلاش نياكان ما مي اندازدكه با ابهت تمام سينه سپر باد دارد در خواف بدليل وجود آب و هواي خاص بستري مناسب براي وجود آسياهاي بادي بوده است از آنجا كه باد به عنوان عامل اصلي گرداننده آ‎سياها است واز طرفي ديگر عمده ترين دليل روي آوردن به آسياها ي بادي در خواف و در سرزميني كه به قول (سون هدين :در تمام طول سال بادهاي شمال حاكميت دارند )استمرار باد است وما ميدانيم كه تقريباًدر همه جاي ايران ،پاييز خود در قلمرو باد است ،در زمستان هم كه قاعد تاً باد ازباد نمي افتد مي ماند بهار وتابستان كه اگر در هيچ جا بادي نوزد در شرق ايران واز سيستان تا منتهي عليه قهستان بادهاي 120روزه از حركت نمي ايستند ,سپس باد در مناطقي مانند خواف ،تايباد تعطيلي بر نميدارد.با وجود اين دليل ديگري هم براي رواج آسيا هاي بادي در خواف وجود دارد و آن نبودن آب در اين منطقه بوده است در منطقه پايين خواف ودر دشت زوزن آسياهاي بادي باشكوه دارند و ارزشهاي فاخر دوران گذشته را به نمايش مي گذارند بي نظمي در كار باد البته خللي در كار آسيا بوجود نمي آورد كارها به قرار پيش ميرود يعني وقتي يك جوال گندم 30الي 40 من در پرخو ريخته شود ‎آسيا بان مي تواند ساعتها محل كار خود را ترك كند كه نيازي به كنترل مستمر در آسياي بادي احساس نمي شوداگرباد بيايد وسنگ حركت كند گندم هم در ميان سنگها ريخته ميشود وگرنه همه تشكيلات آسيا بي حضور باد معطل ميماند.
گر باد باشد گردشي در آسياب است
بي باد زحمتها همه نقش بر آب است
با اين كه طوفان در كفش شلاق دارد
در دست ديگر قدرتي خلاق دارد


ايلات و طوايف شهرستان خواف (قوم شناسي )::
همه كساني كه در يك منطقه وسيع زندگي ميكنند از يك طايفه وايل بخصوص وتنهايي نمي باشند
بلكه از ايلات و طوايف مختلفي مي باشند و بر اثر مهاجرت به علل مختلف در يك منطقه ساكن شده اند كه شهرستان خواف هم از اين موضوع جدا نيست حال به شرح طوايف و تيره هاي
شهرستان خواف مي پردازيم :
1- ايل تيموري :اين ايل در شهرستان خواف عبارتند از (كلالي ،امير كلالي ) يعقوب خاني ،بربر ،كريمدادي ،بهادري ده خانه ،شاهي خانه ،علي ميرزايي ،سر بوزي ،فاضلي ،شيخي ،سالاري ،سلجوقي ،كلانتري ،زلفي ،سنگچولي ،علي خواجه ،ميرزادوستي ،اين اكنون علاوه بر شهرستان خواف كه پراكنده شده اند در شهرستان مشهد ،باخرز ،تربت جام ،جنت آباد،و حتي در تهران هم زندگي مي كنند.
2- طوايف عرب: در سال 150 ه.ق در ايام خلافت منصور عباسي جزء سپاهيان حازم بن حزيمه براي سركوبي مردم خراسان و سيستان به سركردگي استاديس و حويش سيستاني به خراسان آمدند ودر خراسان جنوبي باقي ماندند .
طوايف عرب عبارتند از : خزيمه ،علم، شيباني ،خزائي ،نخعي ،عامري و غيره،كه اكنون هم درشهرستان خواف با همين نام ها زندگي ميكنند. ميش مست يا جمالي كه از طايفه هاي عرب هستند .وجه تمسيه ميش مست در كتاب (شرح حال رجال ايران) چنين وصف شده است
(… در اثر نزاع بر سر ميشي با هم قبيله اي خود به اين نام معروف شدند قبلا ميشت مستها از قبيله جمالي محسوب ميشدند.)
بهلولي : طوايف عشاير بلوچ ، بهلولي يا بلوري در خراسان ،مشهد ، خواف ،باخرز ، بيرجند و غيره زندگي مي كنند كه به دامداري و كشاورزي ، قاليچه بافي اشتغال دارند كه قاليجه هاي بهلولي از لحاظ نقشه و بافت در خراسان معروفند .
زنگنه : در كتاب (ايلات و طوايف درگز ) مير نيا آورده شده است كه از ايل هاي كردان ايران است كه از كردستان به خواف در زمان شاه عباس اول آورده شده اند كه اكنون مردمي علم دوست مي باشند ، اما زنگنه از كردان ايل بزرگ كرمانشاه است كه در خراسان: در روستاهاي نياز آباد ، قاسم آباد ، اسد آباد ،ابراهيمي، شهرك از توابع شهرستان خواف ساكنند و جمعيت آنها اكنون به بيش از يك هزار خانوار مي رسد كه به كار دامداري و كشاورزي اشتغال دارند علل انتقال زنكنه ها از كرمانشاه اين است كه نادر در جنگ با احمد پاشا عثماني در سال 1374 ه.ق در ذهاب كرمانشاه او را شكست داد و عده اي از طوايف لرد و كرد همدان و كرمانشاه را از قبيل ،( قرابيات و زنگنه را به خراسان انتقال دادند ) كه زنگنه ها در درگز ، نوخندان ،حصار ، خواف اسكان داده شدند .
سيستانيها :در دوره نادر شاه كه جزء سپاهيان او بودند در خراسان باقي ماندندوبعدا هم در دوره قاجاريه از سيستان كار كشاورزي و دامداري به خراسان مهاجرت كردند عمده
سيستاني ها در خراسان سكونت كردند .
طوايف سيستاني خراسان عبارتند از : سر گلزايي، افشار ، ابراهيم نژاد ، شور ديده دل سراواني ، سالاري ، مير ، سرگزي ، سيا هكله ، خمر ، جهان تيغ ، جوانشير ، امام جمعه ، پرواز ، دهباني ، عمراني ، نجفي ، كفاشي ، جرّ ،دل آرامي ،قوچي ،اردني ،سيستاني ،سند گل ،سر حدي ،سالار زايي ،عرب شاهي ،مرادي ،مراد قلي ،مدد خاني ،مددكاري ،تفضلي ، شهبازي ،فيروز كوهي ،كه اكنون اكثريت اين طايفه ها با همين نامها در شهرستان خواف سكونت دارند و زندگي مي كنند .
فيوچ(فيوج)يا غربتها : معروف است طايفه فيوج در زمان سلطنت بهرام گور ساساني ،از هندوستان به ايران آوردند تا در بزمها به خوانندگي و رقص بپردازند .كه در خراسان به آنها غرشمال مي گويند كه در اطراف بير جند ،قائن ،گناباد ،تربت حيدريه ،كاشمر و خواف و غيره
به صورت سيار يا دوره گرد زير چادر يا خانه زندگي مردان اين طايفه به كار ساخت


مطالب مشابه :


6- مشاغل خانگي(قالي بافي)

زندگي - 6- مشاغل خانگي(قالي بافي) - 3- اداره كار جهت ارائه وام؛ 4- صدا و




هنر قالي‌بافي آذربايجان‌غربي بايد به همگان معرفي شود

چاردولي نیوز - هنر قاليبافي آذربايجان‌غربي بايد به همگان معرفي شود - اخبار منطقه چهاردولی




بهداشت قالیبافان

با توجه به اهميت قالي بافي وشناخت بهداشتي جهت اخذ وام به جهاد كشاورزي معرفي




گفتگو با يک زن کارآفرين / گره قالي، گره اعصاب را ميگشايد

ضمن‌ اينكه‌ او در قاليبافي‌ ابداعات براي‌ اعطاي‌ وام‌ به‌ دست‌ ما نرسيده




گزارش:قالی‌ زواره از دار افتاده است

و خياطي، قالي بافي و درآمد فرش‌هاي فروخته شده خرج امور خيريه مانند وام قرض الحسنه با




صندوق وام شرافتي دانش آموزان كاشان

صندوق وام شرافتی دانش آموزان به کارهای گوناگون درآمدزا از جمله قالي بافي و كارگري




شرایط گرفتن وام کشاورزی

نسيم اميد در جوشقان قالي - شرایط گرفتن وام کشاورزی واحدهاي گوني‌بافي و توربافي ;




دانلود نمونه سوالات قالی بافی درجه 2

مرکز آموزش فنی و حرفه ای شهید باهنر بابل - دانلود نمونه سوالات قالی بافی درجه 2 - فنی - آموزشی




7- مشاغل خانگي (تصوير بافي)

تصوير بافي يكي ، قلاب، شانه قالي، قيچي قاليبافي، نقشه هاي 3- اداره كار جهت ارائه وام؛




8- مشاغل خانگي (گبه بافي)

گبه بافي. گبه بافي ، شانه قالي، قيچي قاليبافي و نقشه. 4- اداره كار جهت ارائه وام؛ 5-




برچسب :