اجناس دست دوم ني ني سايت

  • عروسی خاله سوسکه و آقا موشه- شماره 2

    عروسی خاله سوسکه و آقا موشه- شماره 2

    بزاز باشی توی دکان نشسته بود آنها رو دید فریاد کشید:                                         چوچونچه و چوقا دارم                   جناب بزار باشی ام پارچه فروش ناشی ام              چه پارچه ها که من دارم     دکه ی بزازی دارم                                                  پارچه خوب کرباسی نرخ قدیم دو عباسی اجناس خرازی دارم                                                 حراجیه حراجیه از روی لاعلاجیه شب کلاه ترمه دارم                                                بزارم و پارچه فروش بخر و ببر بدوز و بپوش گلابتون و سرمه دارم                                                    پارچه های اعلا دارم       مادر خاله سوسکه گفت: چی بدوزیم چی ندوزیم؟ دامن چین چین بدوزیم  شلوار و پاچین بدوزیم؟ شال بدوزیم یل بدوزیم؟ ژاکت مخمل بدوزیم؟ ژاکت مخمل نمی خواد پیرهن ململ بدوزیم خواهر آقا موشه گفت: چی بدوزیم چی ندوزیم؟ پیرهن چلوار بدوزیم؟ قبای خزدار بدوزیم؟ قباش باید سه چاک باشه. شیک و تمیز و پاک باشه طرح شکار داشته باشه اسب و سوار داشته باشه پیراهنش قدک باشه آرخالقش برک باشه دور یقه اش ترمه دوزی سرآستینش سرمه دوزی مبارکه مبارکه آینه بخر چراغ بخر خوانچه بیار جهاز ببر توی طبق تلو تلو پشت سرش نون بیات شاخه نبات رخت و لباس فرش و اثاث پشت سرش بقچه داره صندوق و صندوقچه داره طبق کشای نازنین خوش آمدین خوش آمدین مبارکه مبارکه    



  • چگونه با فرزند يک تا دو ساله خود بازي کنيم؟

    کودک وقتي مي‌بيند که مي‌تواند جسمي‌را جابه جا کند، احساس قدرت و توانايي مي‌کند چگونه با فرزند يک تا دو ساله خود بازي کنيم؟ 17 بازي مادر و کودک بهتر است خستگي و بي‌حوصلگي را کنار بگذاريد چون اين مساله که شما تازه از سر کار برگشته‌ايد ويا خسته از کارهاي خانه هستيد براي کودک‌تان به هيچ وجه قابل درک نيست. او از شما توقع دارد که با او بازي کنيد و واقعيت اين است که اين حق طبيعي اوست. کودکي که به دليل شرايط زندگي ما مجبور است بيشتر ساعات روز را در آپارتماني کوچک زنداني باشد، کمترين توقعي که مي‌تواند داشته باشد، اين است که با او بازي کنيم. ما به شما مي‌گوييم که چگونه مي‌توانيد کودک دلبندتان را با بازي‌هايي شاد و مناسب سنش، راضي و خوشحال کنيد. به شما قول مي‌دهم که با ديدن خنده و شادي او هيچ اثري از خستگي و بي‌حوصلگي در وجودتان باقي نماند. کودک 12 تا 15 ماهه 1 ترانه دلخواه‌تان را براي کودک نوپاي خود بخوانيد و هماهنگ با ريتم آن ضربه‌هاي ملايمي ‌به شکمش بزنيد. حالا آهنگ را با ريتم تندتري بخوانيد و ضربه‌هايتان را هماهنگ با آن تندتر کنيد. اين بازي به کودک کمک مي‌کند که معناي ريتم را درک کند و اين کار به تکامل مهارت‌هاي شنيداري او کمک مي‌کند. 2 چندتا از عروسک‌ها و يا حيوانات عروسکي او را برداريد و کنار او روي زمين بنشينيد. يکي از عروسک‌ها را برداريد و صدايتان را تغيير دهيد و به جاي عروسک صحبت کنيد. سپس عروسک ديگري را برداريد و با صدايي که با صداي قبلي تفاوت دارد، صحبت کنيد. حالا عروسک را برداريد و بگوييد: «بيا عزيزم، بيا غذا بخوريم. » يا «بيا بغلت کنم تا بخوابي» و هنگام اداي اين جملات، اين کارها را با عروسک انجام دهيد. يکي از عروسک‌ها را به او بدهيد و از او بخواهيد آن را بغل کند و ببوسد. کودک ابتدا ممکن است فقط نگاه‌تان کند اما به زودي ياد مي‌گيرد که خودش به تنهايي با عروسک‌هايش بازي کند. 3 بازي مفيد ديگري که مي‌توانيد با کودک 12تا 15 ماهه تان انجام دهيد، کتاب خواندن است. کتابي را که داراي تصاوير رنگي و يا برجسته است، برداريد و به عکس‌ها و اشکال آن اشاره کنيد و نام آنها را بگوييد. شعرهاي کودکانه کتاب را برايش بخوانيد و موقع خواندن، آهنگ و بلندي صدايتان را تغيير دهيد. اين کار کمک مي‌کند که بتوانيد عشق و علاقه به کتاب خواندن را در کودکتان ايجاد کنيد. 4 اسباب‌بازي‌هاي سبک و چرخ‌داري را که کودک قادر به هل دادن آن است در اختيارش قرار دهيد. کودک وقتي مي‌بيند که مي‌تواند جسمي‌را جابه جا کند، احساس قدرت و توانايي مي‌کند. اين بازي روش فوق العاده اي براي ايجاد اعتماد به نفس است. کودک 15 تا 18 ماهه 5 چند ...

  • نحوه ى گرفتن فال با قرآن

    شمر از سطر هفت از هفتمين انعقيدترا بران اي صاحب فالز «ب» از منعمانت ، فتح بابستز «ث» دنيا و دين بر دست مي آرز «ح» از اقربا ، جام خوشي نوشز « د » اصحاب دولت را خبرگويز« ر » نيكي بود ، شادان نشينيز «س» بيني سعادتهاي بي حدز «ص» اي خواجه ، صبر و مكث بايدز «ط» زاهد شوي ، تقوي برانيز «ع» امر محبتها عيان استز «ف» شادي تو را باشد به هر حالز «ك» ايمن نبايد بود از هولز «م» آيد ملامتهاي مشهودز «واو » ت هست نعمت توي در تويز « لا» تشويش باشد ني نه چندانكه خشنود اني از نعم المابي    گشا مصحف،ورق زان هفت گردانز هفتم سطر،حرفِ اولست قالچو فال آيد « الف » خير و صواب استچو «ت» آيد ، ببايد توبه زان كارچو «ج» آيد ، بكن جهدي و مي كوشچو «خ» آيد، امان از خوف ميجويچو « ذ » آيد، تو خود آن خوار بينيچو « ز » آيد، بيابي مالِ بي عدّچو «ش» آيد، خصومت پيشت آيدچو «ض» آيد،در آن كار است گرانيچو « ظ » آيد، ظفر بر دشمنان استچو «غ » آيد، خطر باشد،بده مالچو «ق» آيد، شوي مقبول در قولچو «ل» آيد ، برآيد حاجتت زودچو «ن» آيد، بود آن كار نيكويچو «ه»‌آيد ، خدا خشنود و خصمانچو «ي» آيد ، زغايب مژده يابي نحوه گرفتن فال :با وضو قرآن را بدست بگير، آن را زيارت كرده و با توجه به نيتي كه در دل داري ،صفحه اي از كتاب خدا را باز كن. از آن صفحه ، هفت ورق جلو برو. بعد از آن ، از ابتداي صفحه، هفت سطر بشمر و پايين بيا. بعد در ميان سطرهاي بعدي ، هفت بار كلمه« ان » را پيدا كن. بعد از يافتن هفتمين بار از كلمه « ان » ، دوباره هفت سطر بشمر و جلوتر برو. ابتداي سطر هفتم از هفتمين كلمه « ان » كه پيدا كرده اي، اولين حرفي كه سطر با آن شروع شده، معني فال توست. آن را با فال بالا معني كن!موفق باشي و فالت نيك انشاءال                                                      توجهتوجه  حيفم اومد يه داستانى رو واستون تعريف نكنم خواهش ميكنم گوش بديد   توجه

  • توصیه هایی برای زائرین بیت الله الحرام +مکه و مدینه+تذکراتی برای حجاج+یادداشت های مکه و مدینه(بخش او

    توصیه هایی برای زائرین بیت الله الحرام اين مجموعه در چهارده بخش تنظيم شده است: 1. مقدّمات سفر 2. فرودگاه  3. مدينه و مسجدالنّبى(ص) 4. بهداشت 5. هتل 6. بازار  7.احكام  8. مناسك  9. عرفات  10. مشعر  11. منا   12. فرم ها و نقشه ها 13. زيارات 14. بعد از سفر   بخش اول :  درمقدمات سفر   1. پس از اعلان نوبت تشرّف شما زائر محترم، توسّط سازمان حجّ و زيارت، با در دست داشتن فيش بانكى، به دفاتر زيارتى مراجعه نمائيد تا با ارائه‏ى مدارك لازم از قبيل چند قطعه عكس و اصل و فتوکپي شناسنامه، براى گرفتن گذرنامه و ويزا و امور مربوطه شما اقدام شود.   پس از طى مراحل قانونى، گذرنامه ها صادر مى‏شود و براى گرفتن ويزا، (جواز ورود به خاك عربستان) به سفارت اين كشور مى‏رود و طى مراحلى، در يك صفحه ويزا صادر مى‏گردد. آن‏گاه گذرنامه‏ها به مدير كاروان بازگردانده مى‏شوند. ايشان براى گرفتن بليت به فرودگاه يا سازمان مراجعه مى‏نمايند. در بليط علاوه بر شماره صندلى، تاريخ، شماره و ساعت پرواز نيز نوشته شده است. پس از صدور بليت بهتر است تمام مدارك نزد مدير كاروان باشد تا هنگامى كه قصد سفر داريد، توسط ايشان در وقت و مكان مناسب به شماتحويل داده شود.  2. در تمام جلسات كاروان، (10 جلسه)  كه قبل از سفر برگزار مى‏شوند شركت نماييد و به تذكّرات مدير و روحانى محترم كاروان‏ و مسئولان ديگر با دقّت و توجّه ‏كامل، عمل‏نماييد.  3. به منظور حفظ سلامت خود لازم است به پزشک کاروان مراجعه نمائيد . ايشان پس از معاينات کامل، کارت سلامتي شما را صادر مي کند؛ که بايد اين کارت را تا آخر سفر به همراه داشته باشيد . 4. واكسن‏هاى مننژيت و آنفلوانزا را در يکي از مراكز بهداشتى، كه مشخّصات آن‏ها توسط پزشک كاروان اعلام مى‏شود، تزريق كرده و كارت واكسيناسيون  را  دريافت و به پزشک کاروان  نشان دهيد. 5. مقدار واجب لباس احرام براى آقايان دو عدد حوله مى‏باشد، ولى اگر به سرما حسّاس هستيد و يا مى‏خواهيد براى حمّام استفاده كنيد، حداكثر سه يا چهار قطعه حوله همراه خود ببريد. دو جفت دمپايي احرامي و يک کمربند (که احتياطاً دوخته نباشد، يعني نخ و سوزن در آن به کار نرفته باشد) نيز به همراه داشته باشيد . امّا براى شما خواهران محترم يك‏دست لباس سفيد ‏احرام كافى‏است. البته بايستى دقّت نمائيد لباس‏ها نازك و از جنس تورى نباشد، زيرا مواضع بدن در هنگام خيس شدن لباس يا عرق كردن، نمايان  مي شود و اين کار موجب اخلال در اعمال مي گردد علاوه اثرات بسيار سوئي در پي دارد. ضمناً يکي از پارچه نوشته هاي مخصوص کاروان را در پشت چادر احرامي و ديگري را نيز پشت چادرهاي (بيروني) خود نصب کنيد، تا در مواقع ازدحام کاملاً ...

  • دروغ های مادرم

    "فرزندم برنج بخور، من گرسنه نيستم." و اين اوّلين دروغي بود که به من گفت.زمان گذشت و قدري بزرگتر شدم. مادرم کارهاي منزل را تمام ميکرد و بعد براي صيد ماهي به نهر کوچکي که در کنار منزلمان بود ميرفت. مادرم دوست داشت من ماهي بخورم تا رشد و نموّ خوبي داشته باشم. يک دفعه توانست به فضل خداوند دو ماهي صيد کند. به سرعت به خانه بازگشت و غذا را آماده کرد و دو ماهي را جلوي من گذاشت. شروع به خوردن ماهي کردم و اوّلي را تدريجاً خوردم.مادرم ذرّات گوشتي را که به استخوان و تيغ ماهي چسبيده بود جدا ميکرد و ميخورد؛ دلم شاد بود که او هم مشغول خوردن است. ماهي دوم را جلوي او گذاشتم تا ميل کند. امّا آن را فوراً به من برگرداند و گفت:"بخور فرزندم؛ اين ماهي را هم بخور؛ مگر نميداني که من ماهي دوست ندارم؟" و اين دروغ دومي بود که مادرم به من گفت. قدري بزرگتر شدم و ناچار بايد به مدرسه ميرفتم و آه در بساط نداشتيم که وسايل درس و مدرسه بخريم. مادرم به بازار رفت و با لباسفروشي به توافق رسيد که قدري لباس بگيرد و به در منازل مراجعه کرده به خانمها بفروشد و در ازاء آن مبلغي دستمزد بگيرد.شبي از شبهاي زمستان، باران ميباريد. مادرم دير کرده بود و من در منزل منتظرش بودم. از منزل خارج شدم و در خيابانهاي مجاور به جستجو پرداختم و ديدم اجناس را روي دست دارد و به در منازل مراجعه ميکند. ندا در دادم که، "مادر بيا به منزل برگرديم؛ ديروقت است و هوا سرد. بقيه کارها را بگذار براي فردا صبح." لبخندي زد و گفت:"پسرم، خسته نيستم." و اين دفعه سومي بود که مادرم به من دروغ گفت. به روز آخر سال رسيديم و مدرسه به اتمام ميرسيد. اصرار کردم که مادرم با من بيايد. من وارد مدرسه شدم و او بيرون، زير آفتاب سوزان، منتظرم ايستاد. موقعي که زنگ خورد و امتحان به پايان رسيد، از مدرسه خارج شدم.مرا در آغوش گرفت و بشارت توفيق از سوي خداوند تعالي داد. در دستش ليواني شربت ديدم که خريده بود من موقع خروج بنوشم. از بس تشنه بودم لاجرعه سر کشيدم تا سيراب شدم. مادرم مرا در بغل گرفته بود و "نوش جان، گواراي وجود" ميگفت. نگاهم به صورتش افتاد ديدم سخت عرق کرده؛ فوراً ليوان شربت را به سويش گرفتم و گفتم، "مادر بنوش." گفت:"پسرم، تو بنوش، من تشنه نيستم." و اين چهارمين دروغي بود که مادرم به من گفت. بعد از درگذشت پدرم، تأمين معاش به عهده مادرم بود؛ بيوهزني که تمامي مسئوليت منزل بر شانهء او قرار گرفت. ميبايستي تمامي نيازها را برآورده کند. زندگي سخت دشوار شد و ما اکثراً گرسنه بوديم. عموي من مرد خوبي بود و منزلش نزديک منزل ما. غذاي بخور و نميري برايمان ميفرستاد. وقتي مشاهده کرد که وضعيت ما روز به روز بدتر ميشود، ...

  • تدريس نگاره 3

    تدريس نگاره 3

    به نام خدا تدریس نگاره ی 3 الف - گروهبندی   ب -  ارایه ی تصویر نگاره 3   ج – داستان سرایی د – سوالات بعد از گروه بندی دانش آموزان و ارایه ی تصویر ، از آنان می خواهیم داستان تصویر را بیان کنند. اگرکودک در خانه است و والدین به او آموزش می دهند ، از او بخواهند داستان تصویررا بیان کند . بگذارید او داستانش را برای شما تعریف کند . شما هم می توانید در این تخیلات ذهنی کمکش کنید . اکنون باید سوالاتی را بپرسیم که مفاهیم ذیل حاصل شود. - نام مدرسه         - نام وسايل نقليهٔ گوناگون از قبيل موتور، دوچرخه، اتوبوس، کاميون، ماشين، وانت - آموزش نشانی خانه                        - خطوط عابر پياده - نام مکان های گوناگون از قبيل مسجد، گنبد، مناره، کتاب فروشی ها  - نام درخت ها از قبيل چنار، تبريزی - نام اشيای داخل خيابان از قبيل چراغ راهنما، جدول ها، حوض آب، پرچم، سايه بان، تابلو،پياده رو - کوچه، خط کشی عابر پياده، خيابان، چهار راه،ميدان، دست شويی عمومی، آسفالت، موزاييک - نام مجسمه های ميان ميدان      - نام مغازه های اطراف - آموزش مسير خانه تا مدرسه       - آموزش مسير فروشگاه های ضروری تا خانه - آموزش مسير مکان هايی خاص از جمله مسجد تا خانه    - آموزش مقررات و قوانين پياده رو - آموزش مقررات و قوانين عبور از خيابان - آشنايی با چراغ راهنما و آموزش مفهوم رنگ های سبز، زرد و قرمز آن - آموزش نام پارک های اطراف خانه    - آموزش شغل افرادی که در خيابان مغازه دارند - آموزش کار هر يک از افرادی که در خيابان ديده می شوند؛ مثل ماهی فروش، ميوه فروش،پليس، مغازه دار و... - آشنايی با کتاب و کتاب فروشی   - آشنايی با انواع ماشين ها و صحبت کردن دربارهٔ رنگ آنها - آموزش مقررات عابر پياده    - آموزش لزوم خط کشی های خيابان - تقويت مهارت های زبان آموزی دانش آموزان    - آشنايی با چراغ راهنما، رنگ های آن و اصول آن - آشنايی با مأمور راهنمايی و وظايف و کار وی    - احترام گذاشتن به قوانين عبور و مرور نمونه ای از سوالات 1-  آزاده از کدام قسمت خیابان عبور می کند؟     از محل عبور عابر پیاده عبور می کند .  از محل خط کشی شده عبور می کند     .   از جلوی ماشین هایی که ایستاده اند. 2 - چرا باید از محل خط کشی عبور کرد؟ چون پلیس ها این جا را برای عبور پیاده ها خط کشی کردن . برای این که تصادف نکنیم .               زیرا راننده ها پشت محل خط کشی شده می ایستند . 3 - به چه جایی بازار می گویند؟ جایی که مغازه دارد.                 مکانی که عده ای اجناس خود را برای فروش به آن جا می آورند . جایی که ما وسایل خوراکی , لوازم خانگی , پوشاکی و... را از آن جا تهیه می کنیم . 4 – کنار آقای ...