ترکیب شکلهای هندسی

  • تحویل پروژه (4) ....ترکیب احجام..... + موضوع چند وجهی ها

    تحویل پروژه (4) ....ترکیب احجام..... + موضوع چند وجهی ها

    دوستان خسته ی تحویل پروژه ها نباشید: اما قبل از اینکه راجع به پروژه ی هفته ی آینده صحبت کنیم موضوعی که این هفته راجه بهش صحبت شد رو یک مرور کلی میکنیم : احجام فضایی (سازه های فضارکار) : احجامی هستند که با تکرار یک یا چند نوع شکل هندسی در کنار یکدیگر با زاویه ای فضایی پوسته ای سه بعدی را پدید می آورند که هر چه اشکال هندسی بوجود آورنده ی این پوسته بیشتر و زاویه ی ین این اشکال در فضا باز تر و ملایم تر باشد حجم فضایی ما به کره نزدیک تر میشود..... بعبارتی کره نوعی حجم فضایی خنثی است ( میتوانیم روی پوسته ی کره بینهایت شکل هندسی منتظم و ریز در نظر بگیریم که با یکدیگر همپوشانی کرده اند و تقریبا زاویه ی بین اشکال به صفر میل میکند در نتیجه در هر نقطه بر صفحه ی دو بعد کاملا مماس است)....... اما در سایر احجام فضایی به فراخور نوع و تعداد  اشکال هندسیی که در ترکیب و همپوشانی با هم پوسته ی شکل فضایی را بوجود می آورند با صفحات مماس در هر نقطه زاویه ای را بوجود می آورند که این زاویه ی مماس صفحه طبق فرمول قابل اندازه گیری است اما مورد بحث ما نیست :...... شاید در صورت نیاز در درس هندسه به آن پرداخته شود شکل هندسی منتظم : به اشکال هندسی که در آنها تمام اضلاع و زوایا با یکدیگر کاملا برابرند شکل هندسی منتظم اطلاق میشود. همپوشانی : منظور کنار هم قرار گرفتن اشکال هندسی به گونه ای که اضلاع بر یکدیگر منطبق شده و در فضا مماس بر پوسته ای کروی حرکت نموده - سطحی کروی را پوشش داده و حجمی فضایی بوجود آورند.......   انواع احجام فضایی : (چند وجهی ها - POLYHEDRONS ) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  ۱- چند وجهی های منتظم : از همپوشانی و تکرار یک نوع شکل هندسی منتظم بوجود می آیند و پنج نمونه ی شناخته شده از آنها وجود دارد : ۱- چهار وجهی ( هرم با قاعده مثلث متساوی الاضلاع) ۲- شش وجهی یا مکعب ( با وجوه مربع)  ۳- هشت وجهی یا الماس ( با وجوه مثلث)  ۴- دوازده وجهی (با وجوه پنج ضلعی)  ۵ - بیست وجهی (با وجوه مثلث) لازم به توضیح بیشتر نیست که وقتی میگوئیم ۲۰ وجهی منتظم با وجوه مثلث یعنی ۲۰ مثلث متساوی الاضلاع در ساخت آن شرکت داشته اند و این ۲۰ وجهی را بوجود آورده اند....... و برای هر احجام دیگر نیز همین طور! تعداد وجوه نمایانگر تعداد اشکال هندسی بوجود آورنده است.....       ۲- چند وجهی های مرکب باقاعده : از همپوشانی و تکرار دو یا چند نوع شکل هندسی منتظم بوجود می آیند و انواع بسیار متنوعی دارند بطور مثال : مربع و مثلث -  پنج ضلعی و مربع و مثلث - مربع و شش ضلعی - پنج ضلعی و شش ضلعی (توپ فوتبال ۴۰ تکه) - پنج ضلعی و مثلث - هشت ضلعی و مربع - ده ضلعی و مربع و شش ضلعی - شش ضلعی و مثلث - ده ضلعی و ...



  • ترکيب بندي باتمرکز فرم ها

      ترکيب بندي باتمرکز فرم ها هنرمندان هنرهاي تجسمي,به منظور انتقال ايده ها وآرمان فکري خودبه ديگران,روش هاي گوناگوني رادرساختمان وترکيب بندي آثار هنري خويش, برمي گزينند, يکي از موثرترين جنبه هاي ترکيب عناصر بصري ,روش «تمرکز» است. تمرکزيعني جمع شدن واحدهائي ازيک شکل وفرم معين درفضاي سطح تصوير تمرکز شکل ها معمولاً ايجاد حرکت هاي ريتميک مي کندواغلب يک مرکزجلب توجه براي چشم درصفحه به وجود مي آورد.ايجاد تمرکز,ممکن است به وسيله نقطه ها انجام پذيرد.دراين حالت,تجمع نقطه ها به عنوان يک مرکزديد,چشم رابه طرف خود جلب مي کند وکم کم باپراکنده شدن نقطه هاازمرکزتجمع به طرف فضاهاي خالي صفحه,چشم متوجه تمام سطح تصوير شده وتعادل بصري برقرارمي گردد.تمرکزبه وسيله نقطه ها ممکن است داراي دوياچند مرکزديده باشد.ايجادتمرکز,ممکن است به وسيله باندهاي مجتمع طولي, انجام مي گيرد, گاهي واحد هائي از شکل از باندخارج شده وبه طرف فضاهاي خالي صفحه حرکت مي کنند, وگاهي تمام واحدهاي شکل به صورت مجتمع درطول باند, تمرکزيافته اند. ايجاد تمرکز, گاهي ازتجمع واحدهائي ازسطوح تقريباًمتراکم به وجود مي آيد. ترکيب بندي( کمپوزيسيون ) آفرينش کليه آثار هنرهاي تجسمي,نيازمند طراحي وسازمان دهي دقيق عناصربصري است که آن راکمپوزيسيون ياترکيب بندي مي ناميم. هنرمنددرسازماندهي وترکيب بندي يک اثرهنري, عناصري چون, خط, شکل, بافت, نور و سايه ورنگ را درقالب يک مجموعه ساختماني منظم دوبعدي ياسه بعدي, ترکيب مي کند و بدين وسيله ,ايده ها ومفاهيم ذهني خويش رابيان کرده وبه ديگران انتقال مي دهد. عناصر بصري, درجريان ترکيب بايکديگر, دريک مجموعه تصويري, کيفيتهاي ويژه وباارزشي راازلحاظ بصري به وجودمي آورند, که درالقا مفاهيم موردنظر هنرمندبه ديگران,نقش بااهميتي داشته ودرحقيقت وسيله موثري درانتقال محتواي اثربه بيندگان مي باشند.تعداداين کيفيت هاي بنيادي که يک کمپوزيسيون خوب رامي سازند فراوانند,اما مهمترين آن ها عبارتند از: ريتم ,تعادل ,تناسب وشکل وزمينه «فضاي مثبت ومنفي» , که هرکدام جداگانه موردبحث قرارخواهندگرفت.   اصول ترکيب در طراحی حجم جاي دادن منطقي عناصرتجسمي درفضاي موردنظر, درسطح دوبعدي ويادرفضاي سه بعدي, ترکيب بندي ياکمپوزيسيون گفته مي شود. ترکيب بندي تحت قوائدواصول معين ومحاسبات دقيق انجام مي گيردوبين عناصر تصويري ارتباط پيوند وروابط منطقي ايجاد مي کند. نظم وترتيب دادن, برنامه ريزي کردن بين عناصرتصويري, منسجم نمودن قسمت ها باهم, ترکيب کردن وکنارهم قراردادن آنها, ساختاروسازماندهي عناصر تجسمي وبالاخره هماهنگ کردن همه اجزاء باهم, مفهوم ترکيب رامشخص ...

  • برنامه آموزش هنر

    -نقاشی با موضوع آزاد نقاشی دلخوا 4- نقاشی برای قصه نقاشی برای قصه های مناسب پایه اول 5-  قصه های بومی و محلی هر منطقه ،قصه های کتاب های کانون فکری کودکان و نو جوانان گروه سنی ب کتاب های انتشارات مدرسه ،داستان های کتاب درسی قصه ی پیر زن و کدوی قلقله زن 6- کامل کردن نقاشی های نیمه تمام دانش اموزان بصورت گروه دو نفره برای انتخاب موضوع و کشیدن نیمی از آن  و تکمیل آن توسط دیگری 7- چاپ استفاده از چاپ انگشتی برای ایجاد نقش تک نقاشی یا چاپ انگشتی 8- تلفیق نقاشی با تربیت شنوایی پخش نواری از صداهای موجود در طبیعت و موضوعات زندگی تا بین موضوع نقاشی و صدای موجود ارتباط بر قرار کند. 9- تلفیق نقاشی با قصه و نمایش :برای اجرای قصه و نمایش های کوتاه می توان از کودکان خواست که علاوه بر تقلید حرکات یا صدای حیوانات ،در گروه های کوچک متناسب با موضوع پس زمینه ی ساده ای را روی تخته ی کلاس نقاشی کنند تا همکلاسی ها در جلوی آن به اجرای قصه و نمایش بپردازند . کاردستی ها 1-    شکل سازی با کاغذ و مقوا : نقش آفرینی با شکلها ی غیر هندسی (پاره کردن کاغذ )شکلهایی که نظم هندسی ندارند مثل شکل برگ ،رود ابر های آسمان یا لکه های آب روی زمین این شکل ها را آلی می نامند ،معلم از مدتی قبل توجه دانش آموزان را به شکلها ی نا منظم مثل ابر ها آب جاری کوه ها پخش شدن جوهر در آب و .....جلب می کند سپس از آنها می خواهد شکل سازی را با استفاده از هر نوع کاغذ سفید یا رنگی در دسترس انجام دهند .شکل سازی با تکه های کاغذ را می توان به صورت آزاد غیر ثابت و یا با چسباندن روی زمینه ای بطور ثابت انجام داد . زمان یک جلسه ی 45 دقیقه ای و بصورت انفرادی انجام می شود . مراحل اجرا:1- از دانش آموزان بخواهید که یک تکه از کاغذ را به دلخواه پاره کنند 2- تکه یا تکه های پاره شده راروی زمینه ی  مقابل خود قرار دهند . 3-یک یا چند تکه کاغذ پاره شده را روی زمینه آنقدر جابه جا کنند که شکل درون آن را کشف کنند . 4- شکل کشف شده را در جای مورد نظر بچسبانند .  5- شکل را با اضافه کردن خط هایی کامل کنند 6- در صورت تمایل شکل ساخته شده را روی زمینه بچسبانند . 7- شکل ساخته شده را به نمایش بگذارند .   8- در مورد شکل های ساخته شده گفتگو کنند . نقش آفرینی با شکلهای هندسی از ترکیب اشکال مثلث مربع و دایره که شکلهای اصلی هستند دانش اموزان می توانند از ترکیب این شکلها با هم موضوعات مختلفی را روی زمینه ای مناسب ایجاد کنند . معلم از مدتی قبل از دانش آموزان بخواهد که به همه ی اشیا و پدیده های اطراف خود دقت کنند شکلهای هندسی را در آنها پیدا کنند و برای موضوع کار خود ایده ای نو بیاورند دانش آموزان شکلهایی از دایره مثلث و مربع را در رنگها و ...

  • یافتن مساحت شکل های غیر هندسی و غیر منتظم

    یافتن مساحت شکل های غیر هندسی و غیر منتظم

      دانش آموزان می توانند علاوه بر کنار هم چیدن شکل های کاغذی، از  فعالیت کامپیوتری "جورچین" برای ساختن طرح های خود استفاده کنند و یک نسخه از آن را برای اندازه گیری و محاسبه مساحت شکل چاپ کنند. (همچنین دانش آموزان می توانند مساحت یک مثلث را به عنوان واحد در نظر بگیرند و مساحت بقیه اشکال را با آن بسنجند. به عنوان مثال یک متوازی الاضلاع از دو مثلث درست شده، پس مساحت آن 2 واحد است.) فعالیت کامپیوتری "جورچین"در کلاس در مورد مراحل تعیین مساحت هر شکل و به دست آوردن مجموع مساحت ها بحث کنید. دانش آموزان باید مساحت هر شکل را حساب کرده و مقدار آن را روی شکل یادداشت کنند و بعد باید مجموع مساحت شکل ها را حساب کنند تا مساحت شکل اصلی به دست آید.   برای دانش آموزان توضیح دهید که ترکیب،همان طور که انجام دادند، فرایند کنار هم گذاشتن شکل ها برای ساختن یک شکل تازه است. در مقابل تجزیه، عمل خرد کردن شکل به قطعات کوچکتر است، که آن ها برای پیدا کردن مساحت کل شکل انجام دادند. به آن ها بگویید که از عمل تجزیه برای تعیین مساحت فضاهای بزرگتر استفاده خواهند کرد.   یک اتاق با شکل هندسی غیر منتظم را در مدرسه خود تعیین کنید. (به این معنی که این اتاق باید کاملاً به شکل مستطیل نباشد. و اگر ممکن است جایی را پیدا کنید که تعدادی زاویه غیر 90 درجه داشته باشد.) حالا این اتاق را به عنوان مبنا در نظر بگیرید و پرسشی مانند پرسش زیر یا شبیه آن را برای دانش آموزان مطرح کنید:   مدیر مدرسه ما می خواهد بداند چه اندازه موکت (یا کاشی) برای پوشاندن تمام کف این اتاق نیاز دارد؟ او می خواهد مساحت دقیق اتاق را  بداند، زیرا نمی خواهد بیش از میزان لازم موکت بخرد که پولش را هدر دهد. همچنین نمی خواهد که کم تر از نیاز سفارش دهد که نتوان با آن تمام زمین را فرش کرد. کار شما اندازه گیری ابعاد این اتاق و محاسبه مساحت آن است. سپس باید نامه ای به مدیر بنویسید و به او اطلاع دهید چه مقدار موکت باید بخرد و توضیح دهید که چگونه به پاسخ خود رسیدید.   در صورت امکان دانش آموزان را به اتاق مورد نظر ببرید تا ابعاد آن را اندازه بگیرند، و اگر این امکان را ندارید، پلان آن اتاق را در اختیار آن ها قرار دهید. همچنین می توانید به جای کار بر روی اتاقی در مدرسه خودتان، نقشه اتاق های خاصی را با شکل هندسی غیر منتظم به آن ها بدهید، مثل نقشه رصدخانه سلطنتی در گرینویچ انگلستان. یک مثال متفاوت در تصویر زیر نشان داده شده است: دانش آموزان باید در گروه های دو نفره مساحت کف این اتاق را با استفاده از روش هایی که تا این جا یاد گرفته اند محاسبه کنند. برخی گروه ها ممکن است اتاق را به چندضلعی های ساده تر تجزیه کنند ...

  • مبانی سواد بصری و ترکیب بندی

    مبانی سواد بصری و ترکیب بندی در دنیای امروز که مقادیر روز افزون و قابل توجهی خبر و پیام درسطح جهان از راههایی به غیر از زبان و گفتار به صورت تصویر ( عکس، فیلم و علایم گرافیکی) نقل و پراکنده می شود، دانستن نکاتی در مورد فهم بیشتر و بهتری از اخبار و پیامهای بصری ایجاب می کند.ما برای بهتر دیدن نیازمند چیزی فراتر از مهارت در یادگیری زبان داریم، . دیدن تصویر و شرکت در فرآیند سازماندهی آن، عملیخلاقاست.باید در زبان تصویری از حد موهبت طبیعی توانایی دیدنِ تشخیص بصری خود فراتر رویم. امروزه آموختن اصول و عناصر اولیه ی بصری امری واجب است.به این ترتیب، درست دیدن و درست استفاده کردن از تصویر و پیامهای بصری به طور کلی، فنی است که باید قدم به قدم فراگرفته شود – البته به ضرورت این فراگیری منجر به تبدیل انسان به یک هنرمند نمی شود ولی با این وصف، لزوم آن در زمان حاضر روز به روز برای عده ی بیشتری مطرح می شود. نکات مهمی که می توان آنها را نکات برجسته ی دستور زبان بصری نامید عبارتند از: ▪ عناصر اولیه بصری( نقطه، خط، شکل، رنگ، جهت و..)▪ ترکیب بندی یا کمپوزیسیون▪ شیوه های ایجاد پیام بصری( شبیه سازی، رمز، انتزاع و...  )▪ و در آخر، فنون یا تکنیکهای بصری و شناخت سبک های گوناگون.امروز، نیروی فرهنگی و جهانی سینما، عکاسی و تلویزیون که همگی متشکل از تصویر هستند، ضرورت آموزش سواد بصری را شدت بخشیده است. این آموزش، هم برای سازندگان ارتباط بصری لازم است و هم برای بینندگان آنها.موهولی ناگی ( مولی نی) (Moholy- Nagy ) استاد عالی قدر باهاوس(Bau-Haus ) در سال ۱۹۳۵ در این باره چنین اظهار نظر کرده است: " در آینده، بی سواد فقط کسی نیست که قلم را نمی شناسد، بلکه کسی که دستگاه عکاسی را نمی شناسد نیز بی سواد محسوب می گردد" ! این مطالب گام بسیار کوچکی در شناخت این راه عظیم است. ● سرآغاز:هر نقش یا طرح یا تصویری به هر صورت، متشکل از یک سلسله عناصر تصویری اولیه است. منظور عناصری مانند کاغذ، رنگ، فیلم و ... نیست. عناصر اولیه ی بصری محدود و معین هستند: نقطه، خط، شکل، جهت، سایه – روشن یا رنگمایه، رنگ، بافت، بُعد، مقایس و حرکت. این عناصر ماده ی خام تمام اخبار بصری هستند و به شکلهای مختلف با هم ترکیب و تلفیق می شوند. انتخاب این عناصر و نوع بکارگیری آنها و طرز تلفیق با یکدیگر است که کلیت کادر را می سازد.برای آنکه به فهم و تحلیلی از کل بیان بصری برسیم، بهتر است اول عناصر بصری را جداگانه بررسی کنیم تا به کیفیات آنها بهتر پی ببریم. ● نقطه:ساده ترین و تجزیه ناپذیر ترین عنصر در ارتباط بصری است. نقطه مبدا پیدایش فرم می باشد. وجود یک نقطه، مبین مکانی در فضاست. معمول ترین شکلی که می ...

  • سطح،فرم،حجم،بافت

    سطح در طبیعت نکته قابل توجهی که باید به آن اشاره کنیم این است که بین نقطه و خط و سطح رابطهای مستقیم وجود دارد، به عبارت دیگر نقطه و خط و سطحقابل تبدیل به یکدیگر بوده و نسبت به فضای اطراف خود متغیرند. مثلا جزیره ای در دریا از فاصله دور یک نقطه به نظر می آید، ولی اگر به آن نزدیک شویم و روی آن به ایستیم دیگر نقطه نیست و سطح خوانده میشود.به همین ترتیب یک پاره خط می تواند در شرایطی سطح و در شکل دیگری خط بنظر آید. بنا بر این سه مفهوم ( نقطه، خط و سطح) کاملا نسبی است و بستگی به زاویه دید، فاصله و نسبت آن در کادر تصویر دارد، که کدام یک از مفاهیم فوق را بیان نماید. انواع سطح : سطح را می توان از نظر شکل بطور کلی به دو دسته تقسیم کرد : سطوح هندسی و سطوح غیر هندسی سطوح هندسی عبارتند از دایره، مربع، مثلث، مستطیل، لوزی، ذوذنقه، بیضی وسایر اشکال هندسی. سطوح غیر هندسی، به کلیه سطوحی می گویند که شکل منظم نداشته و از نظم و ترتیب خاصی پیروی نمی کند. مانند کلیه اشیاء در طبیعت. چند نمونه از اشکال سطوح : سطوح صاف و مسطح ( مستوی) مثل سطح روی میز، کاغذ، کف خیابان و غیره. سطوح پست و بلند و دارای انحناء ( غیرمستوی) مثل سطح تپه ماهور ها. سطوح پیچیده مثل سطح روی مته ها یا سطح بعضی مجسمه های هنری فرم مفهوم شکل یا فرم شکل یک عنصر ، چه در سطح و چه در حجم ، عبارت است از سرحدات و خطوط پیرامون آن عنصر انواع شکل و فرم دایره، مربع و مثلث اصلی ترین شکلهایی هستند که کلیه اشکال و فرمهای موجود در طبیعت قابل تبدیل به این سه شکل هستند و نیز خود این اشکال هر کدام قابل تبدیل به فرمها و شکلها و حرکتهای گوناگونی هستند که از لحاظ بصری ارزشهای متفاوتی دارند. هر یک از این سه شکل دارای ویژگیهای مخصوص به خود هستند، مثلا به مربع حالت بی حرکتی، صداقت، صراحت و استحکام نسبت داده شده و به مثلث فعالیت، تحرک و جنبش و به دایره بی انتهایی، آرامش، نرمی و محفوظ بودن را نسبت داده اند حالات مختلف یک شکل شکل یک خط ، ممکن است راست و یا منحنی ویا ترکیبی از خطوط مستقیم و منحنی باشد. شکل یک سطح و یاحجم ممکن است از ترکیب یک سری خطوط راست و یا سطوح به وجود آوده باشد. در حقیقت اشکال طبیعت ما را احاطه کرده اند و بر ما اثر می گذارند و ما نیز متقابلا بر شکلهای طبیعت اثر گذاشته و آنها را دگرگون می کنیم. شکلها بهترین وسیله بیان تصورات انسانی هستند و از دور ترین ایام ، یعنی دوران غار نشینی تا امروز وسیله ای بسیار با ارزش برای تفهیم و بیان اندیشه و تفکر انسانها بوده است و بهمین دلیل یکی از با ارزش ترین عناصر بصری است که در عالم هنرهای تجسمی نقش بسیار سازنده و موثری دارد تجزیه و تحلیل ...

  • چند مثال کاربرد ریاضی و هندسه در دوره اسلامی

    در تزیینات نقوش هندسی خاتم کاری با مرمر نقاشی با گچ و کاشی ها لعابی به کار می رفت و تقریبا هر مسجد مناره هایی استوانه ای شکل و یا منشور چند ضلعی داشت ازاین تزیینات در"قبه الصخره "که بنای آن در سال 691 میلادی 714 هجری در بیت المقدس به اتمام رسید از نخستین آثار باقی مانده ی اسلامی است و به احتمال زیاد نخستین دستاورد عمده هنری امویان است . قبه الصخره یا بیت المقدس پلان هشت ضلعی متحد مرکز است. مهمترین ویژگی هنری قبه الصخره در قلمرو و تحولات هنری آینده، بر قراری رابطه ی نوین معماری و تزیین است ودر زمان عباسیان سال 141 هجری 762 میلادی در بغداد که دار السلام نامیده می شد ،پلان آن کاملا مدور بود . دوره ی سلجوقی در قونیه، حالت اصلی نقطه ی انتقال سه گوش ترکی بود که اشاره به گونه ای منطقی و عقلانی به، قوالب هندسی ساده تبدیل می کرد. گاهی هم ترکیب چندین مثلث دراز ،حرکت شدید ولی زاویه داری به انتقال مربع به گنبد می بخشید. البته اعراب به تزیینات با نقوش هندسی اکتفا کردند ودر این مسیر تکامل یافتند .درباره ی معماری تزیینی بایدبه دو نکته ی اساسی اشاره شود، اولا معماری تزیینی در سده ی پنجم هجری و یازدهم میلادی بسیار پیچیده تر از حالت اولیه اش در شمال افریقا شد .ثانیا قاب های گچی" الجفریه "در سارگوسا با درهم شکنی شدید مضامین قرطبی و طرح های دقیق هندسی و معماری است که او دیوار محراب مسجد "تینمل" را مرز بندی کرده است بیشتر تاریخ تزیین را فعل و انفعال این دو گرایش پوشانده است ثالثا گچ از مصالح بسیار رایج بود . بناهای غرب اسلامی دو جنبه ی مهم می توان شمرد توسعه و تحول مقرنس و تنوع و کاربرد نقش مایه های تزیینی بعضی از مقرنس ها ی فاس یا تلمسان بسیار پیچیده است که به سرعت تبدیل به یک برنامه آرایه جدید و علمی شده است . کتیبه نگاری ترکیب ها ی هندسی و اسلیمی ها ی گیاهی از مضامین رایج تزیینی بود که پشت بغلی های قوس ها یا جوانب محراب را تقویت می کرد یا بعدی تازه به مقرنس می داد . گنبد مقرنسی که نخستین بار در شرق اسلامی توسعه یافت ،مقرنس جزو ساختمان نبود بلکه جداره ی گچی بود که طاقکان واقعی را پنهان می کردبه طور آرایه ی گچی ایران در بیشتر موارد، رابطه ی نزدیکی به سبک سامرا دارد ولی گاهی هم نشان از شادابی و سر زندگی دارد که در تضاد با سبک عباسی است، در حالی که چند نمونه ازآن بناهای کاملا هندسی یا نقوش تمام عیاری ،پدید آورده اند که قبلا ناشناخته بودند. نظیر تقسیم سطح دیوار به قطعات هندسی مشخص، نقش پردازی کل زمینه، تبدیل تزیین گیاهی به کلافهای هندسی، پوشش برگها و گل ها با نقطه و شکافها است. در ایران اصل غالب تزیین هندسی بود. قالب هندسی در مناسب ترین ...

  • آشنایی با سبک ها(کوبیسم)

    آشنایی با سبک ها(کوبیسم)

    جنبش هنری که به سبب نوآوری در روش دیدن، انقلابی ترین و نافذ ترین جنبش هنری سده بیستم به حساب می آید. کوبیست ها با تدوین یک نظام عقلانی در هنر کوشیدند مفهوم نسبیت واقعیت، به هم بافتگی پدیده ها و تاثیر متقابل وجوه هستی را تحقق بخشند. جوهر فلسفی این کشف با کشفهای جدید دانشمندان- به خصوص در علم فیزیک- همانندی داشت.جنبش کوبیسم توسط "پیکاسو" و "براک" بنیان گذارده شد، مبانی زیبایی شناختی کوبیسم طی هفت سال شکل گرفت(1914-1907) با این حال برخی روشها و کشفهای کوبیست ها در مکتبهای مختلف هنری سده بیستم ادامه یافتند. نامگذاری کوبیسم(مکعب گرایی) را به لویی وُسِل، منتقد فرانسوی نسبت می دهند، او به استناد گفته ی ماتیس در باره ی « خرده مکعب های براک» این عنوان را با تمسخر به کار برد، ولی بعدا توسط خود هنرمندان پذیرفته شد.کوبیسم محصول نگرشی خردگرایانه بر جهان بود. به یک سخن، کوبیسم در برابر جریانی که رمانتیسم دلاکروا، گیرایی حسی در امپرسیونیسم را به هم مربوط می کرد، واکنش نشان داد و آگاهانه به سنت خردگرا و کلاسیک متمایل شد. پیشگامان کوبیسم مضمونهای تاریخی، روایی، احساسی و عاطفی را وانهادند و عمدتا طبیعت بیجان را موضوع کار قرار دادند. در این عرصه نیز با امتناع از برداشتهای عاطفی و شخصی درباره چیزها، صرفا به ترکیب صور هندسی و نمودارهای اشیا پرداختند. آنان بازنمایی جو و نور و جاذبه ی رنگ را – که دستاورد امپرسیونیستها بود – از نقاشی حذف کردند و حتی عملا به نوعی تکرنگی رسیدند. با کاربست شکلهای هندسی از خطهای موزون آهنگین چشم پوشیدند و انگیزشهای احساسی در موضوع یا تصویر را تابع هدف عقلانی خود کردند.شاید مهمترین دستاورد زیبایی شناختی کوبیستها آن بود که به مدد بر هم نهادن و درهم بافتن تراز ها(پلانها)ی پشتنما نوعی فضای تصویری جدید پدید آوردند. در این فضای کم عمق، بی آنکه شگردهای سه بعد نمایی به کار برده شود، حجم وجسمیت اشیا نشان داده شد.کوبیست ها – برخلاف هنرمندان پیشین – جهان مرئی را به طریقی بازنمایی نمی کردند که منظری از اشیا در زمان و مکانی خاص تجسم یابد. آنان به این نتیجه رسیده بودند که نه فقط باید چیزها را همه جانبه دید، بلکه باید پوسته ظاهر را شکافت و به درون نگریست. نمایش واقعیت چند وجهی یک شی مستلزم آن بود که از زوایای دید متعدد به طور همزمان به تصویر در آید، یعنی کل نمودهای ممکن شیء مجسم شود. ولی دستیابی به این کل عملا غیر ممکن بود. بنابراین بیشترین کاری که هنرمند کوبیست می توانست انجام دهد، القای بخشی از بی نهایت امکاناتی بود که در دید او آشکار می شد. روشی که او به کار می برد تجزیه صور اشیاء به سحطهای هندسی و ترکیب ...

  • مبانی سواد بصری و ترکیب بندی

      مبانی سواد بصری و ترکیب بندی در دنیای امروز که مقادیر روز افزون و قابل توجهی خبر و پیام درسطح جهان از راههایی به غیر از زبان و گفتار به صورت تصویر ( عکس، فیلم و علایم گرافیکی) نقل و پراکنده می شود، دانستن نکاتی در مورد فهم بیشتر و بهتری از اخبار و پیامهای بصری ایجاب می کند. ما برای بهتر دیدن نیازمند چیزی فراتر از مهارت در یادگیری زبان داریم، . دیدن تصویر و شرکت در فرآیند سازماندهی آن، عملیخلاقاست. باید در زبان تصویری از حد موهبت طبیعی توانایی دیدنِ تشخیص بصری خود فراتر رویم. امروزه آموختن اصول و عناصر اولیه ی بصری امری واجب است. به این ترتیب، درست دیدن و درست استفاده کردن از تصویر و پیامهای بصری به طور کلی، فنی است که باید قدم به قدم فراگرفته شود – البته به ضرورت این فراگیری منجر به تبدیل انسان به یک هنرمند نمی شود ولی با این وصف، لزوم آن در زمان حاضر روز به روز برای عده ی بیشتری مطرح می شود. نکات مهمی که می توان آنها را نکات برجسته ی دستور زبان بصری نامید عبارتند از: ▪ عناصر اولیه بصری( نقطه، خط، شکل، رنگ، جهت و..) ▪ ترکیب بندی یا کمپوزیسیون ▪ شیوه های ایجاد پیام بصری( شبیه سازی، رمز، انتزاع و...  ) ▪ و در آخر، فنون یا تکنیکهای بصری و شناخت سبک های گوناگون. امروز، نیروی فرهنگی و جهانی سینما، عکاسی و تلویزیون که همگی متشکل از تصویر هستند، ضرورت آموزش سواد بصری را شدت بخشیده است. این آموزش، هم برای سازندگان ارتباط بصری لازم است و هم برای بینندگان آنها. موهولی ناگی ( مولی نی) (Moholy- Nagy ) استاد عالی قدر باهاوس(Bau-Haus ) در سال ۱۹۳۵ در این باره چنین اظهار نظر کرده است: " در آینده، بی سواد فقط کسی نیست که قلم را نمی شناسد، بلکه کسی که دستگاه عکاسی را نمی شناسد نیز بی سواد محسوب می گردد" ! این مطالب گام بسیار کوچکی در شناخت این راه عظیم است.     ● سرآغاز: هر نقش یا طرح یا تصویری به هر صورت، متشکل از یک سلسله عناصر تصویری اولیه است. منظور عناصری مانند کاغذ، رنگ، فیلم و ... نیست. عناصر اولیه ی بصری محدود و معین هستند: نقطه، خط، شکل، جهت، سایه – روشن یا رنگمایه، رنگ، بافت، بُعد، مقایس و حرکت. این عناصر ماده ی خام تمام اخبار بصری هستند و به شکلهای مختلف با هم ترکیب و تلفیق می شوند. انتخاب این عناصر و نوع بکارگیری آنها و طرز تلفیق با یکدیگر است که کلیت کادر را می سازد. برای آنکه به فهم و تحلیلی از کل بیان بصری برسیم، بهتر است اول عناصر بصری را جداگانه بررسی کنیم تا به کیفیات آنها بهتر پی ببریم.     ● نقطه: ساده ترین و تجزیه ناپذیر ترین عنصر در ارتباط بصری است. نقطه مبدا پیدایش فرم می باشد. وجود یک نقطه، مبین مکانی در فضاست. معمول ...