دگرگونی زبان فارسی

  • دگرگونی های زبان فارسی: ملک الشعرای بهار

    دگرگونی های زبان فارسیملک الشعرای بهار دگرگونی یکم : اوستا دگرگونی دوم : ماد دگرگونی سوم : فارسی قدیم دگرگونی چهارم : پهلوی دگرگونی پنجم : پیدایش زبان دری دگرگونی ششم : آمیزش زبان دری با عربیما باید بدانیم که از نژاد یک ملت متمدنی بوده و هستیم، و یکی از آثار تمدن ما زبان ماست. متاسفم که هنوز واژه های فارسی که در کتاب ها و شعرها و در نزد صنعتگران و پیشه وران و برزگران ایران امانت مانده است، گرد نیامده و فرهنگ خوبی فراهم نیامده است. و همچنین در صرف و نحو و دیگر قاعده های این زبان شیرین و کهنسال و وسیع، کتابی که نتیجه ی کوشش های شماری از دانشمندان مسلم باشد تدوین نشده است. از این سبب می گویند که زبان فارسی از زبان های غیر مستغنی و درجه دوم حهان است، و من مدعی ام که اگر داد زبان فارسی را بدهند و همان زحمت هایی که در آرایش و گردآوری زبان عربی و فرانسه و غیره کشیده شده، درباره ی زبان فارسی کشیده شود، یکی از زبان های درجه ی یک حهان خواهد بود. این سخن بگذار تا وقت دگر. فعلن مراد آن است که قدری درباره ی تاریخ زبان فارسی، تا اندازه ای که برای خوانندگان سودمند تصور شود، گفت و گو کنیم.باید دانست که سلسله واژه هایی که به "زبان فارسی" معروف شده است، در حقیقت زبان فارسی نیست، بلکه یک شاخه از تنه ی زبان آریایی است که در نتیجه ی تبادلات و تغییرات سیاسی و اجتماعی که در کشور ایران روی داده است به تدریج ساخته شده و به شکل فعلی درآمده است. قدیمی ترین آثار ادبی که از زبان مردم ایران در دست است، ظاهرن گاتاهای زردشت است که با قدیمی ترین آثار سانسکریت که در کتاب ها اربعه ی ویدای هند دیده می شود نزدیکی بسیار  دارد و در واقع مانند دو لهجه ی نزدیک از یک زبان به شمار می آید.پس از گاتاها که کهنه ترین یادگار زبان ایرانی است، به زبان دوره ی بعد که زبان «فرس قدیم» باشد می رسیم. این زبان توسط شاهنشاهان هخامنشی از روی کتیبه های بیستون و پاسارگاد تخت جمشید و شوش و الوند و غیره به ما رسیده است. زبان فارسی، که ما آن را امروزه «فرس قدیم» نامیده ایم، بنا بر پژوهش ها در ضمنِ سومین دگرگونی زبان گاتاها پدید آمده و می توان فرض کرد که دومین دگرگونی آن مربوط به دوران دولت مادی باشد و نخستین دگرگونی، مربوط به زبان اوستایی است.از زبان مادی ها که به زمان قدیمی تری مربوط بوده است، نشانی باقی نمانده است که از چه گونگی آن ما را آگاه سازد، مگر بعدها کتیبه هایی از آن پادشاهان و قوم بزرگ به دست آید. تنها هرودوت به ما گفته است که نام دایه و شیرده کورش کبیر در مملکت مدی، «اسپاکو» بوده و سپس می گوید که اسپاکو به زبان مادی «سگ ماده» است. این گفته ی هرودوت را روایت ها و نظریه ...



  • گرته برداری و انواع آن

    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin-top:0in; mso-para-margin-right:0in; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0in; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;} گرته‌برداری از اصطلاح‌ها و ترکیب‌ها که ساده‌ترین گونهٔ گرته‌برداری است و در آن عبارت بیگانه با حفظ ترتیب اجزای خود وارد زبان وام‌گیرنده می‌شود و به صورت لفظ به لفظ (تحت الحفظی) ترجمه می‌شود. مانند واژه‌ای آسمان‌خراش و سیب‌زمینی در فارسی که از روی گرتهٔ زبان‌های فرانسوی یا انگلیسی ساخته شده است. گرته‌برداری معنایی در هر زبانی، برخی واژه‌ها چندین معنی دارند، که ممکن است در زبانی دیگر چندین واژه برای این معانی وجود داشته باشد. مثلاً در فارسی پا هم به قسمتی از بدن که از لگن تا نوک انگشتان امتداد دارد گفته می‌شود و هم به آن قسمت از بدن که کفش آن را می‌پوشاند. اما در انگلیسی به قسمت اولی «leg» و به قسمت دومی «foot» گفته می‌شود. هنگامی مترجم برای برگردان این دو کلمه متفاوت به فارسی، از یک واژه (پا) استفاده می‌کند، «گرته‌برداری معنایی» انجام داده است. در بسیاری از موارد برای انتقال مفاهیم از زبانی به زبان دیگر از گرته‌برداری معنایی چاره‌ای نیست. امّا گرته‌برداری معنایی غالباً به روح زبان مقصد آسیب می‌رساند، به‌ویژه در مواردی که واژه مناسب دیگری در زبان مقصد وجود داشته باشد. گرته‌برداری نحوی پایهٔ زبان بر نحو است. دو زبان را هنگامی می‌توان متفاوت دانست که نحو آنها متفاوت باشد، حتی اگر واژگانشان مانند یکدیگر باشد (مانند فارسی و اردو). بنابراین اگر در نحو زبان تغییراتی روی دهد، شالودهٔ آن زبان دگرگون می‌شود. امروزه تأثیر زبان‌های بیگانه را در نحو فارسی می‌توان دید. مانند این جمله که بر گرتهٔ زبان‌های کشورهای غربی ساخته شده است: «تو مرا درک نمی‌کنی»، به جای اینکه بگوید: تو حال یا حرف مرا درک نمی‌کنی.  دگرگونی زبان فارسی در عصر کنونی دگرگونی زبان، تنها بر اثر نفوذ زبان‌های دیگر نیست؛ خود زبان نیز تحرّکی ذاتی دارد که به اقتضای تغییر نیازهای ...

  • زبان فارسی، تاریخ، نوزایی و فراگیری آن

    شماره ی نوشته : ١ / ۰<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />   زبان فارسی، تاریخ، نوزایی و فراگیری آن   برپایه ی آزموده ها می توان گفت که فراگیری زبان فارسی برای بسیاری از ایرانیان، پس از بیرون آمدن از دامان مادر، در روند آموزش های نا بسامان ِ پس از آن،  به بیراهه می افتد و مگر برای برخی از آنان که به نسبت اندک هستند، برای بسیاری دیگر ( اگر چه حتی از آموزش ها و آگاهی های  ویژه ی دیگر برای کسب و کار خود برخوردار می گردند) به روی کاغذ آوردن  اندیشه چندان  دشوار می گردد که از حتی نوشتن پیرامون یک موضوع ساده به فارسی، که به آسانی دریافت شدنی باشد، باز می مانند. نمی توان ادعا کرد که این وضعیت ویژه ی ایران و ایرانیان است و در زبان دیگری نمونه ندارد، لیکن با پردلی می توان گفت که این دشواری اکنون در زبان فارسی و نزد ایرانیان  برجستگی ویژه ای یافته است. دلایل پدید آمدن این وضعیتِ ناخوشایند البته گوناگون می باشد و بستگی به زبان فارسی ندارد که زبانی بسیار پرمایه و توانا است. به گفته ی دکتر پرویز ناتل خانلری« ناتوانی زبان، ناتوانی کسانی است که به آن سخن می گویند». این وضعیت در واقع دستپخت آنانی است که در حق این زبان کوتاهی های فراوان می نمایند و حساسیتی نسبت به نابسامانی های تحمیل شده به آن از خود نشان نمی دهند. به بیان دقیق تر، مستول اصلی چنین وضعیتی،  نه همان قلم بدستانی هستند که غیر مسئولانه و به شیوه ی سنتی برای فضل فروشی، از بکارگیری آن واژه ها و عبارات بیگانه ای که برابرهای آن ها در زبان فارسی رایج و یا ساختنی است، پرهیز نمی کنند، بلکه آنانی نیز هستند که توانایی انجام اصلاحات لازم در پهنه ی آموزش زبان فارسی، تشویق برای بکارگیری و نیرومندسازی آن، و نیز ایجاد حساسیت در برابر کژروی های املایی و انشایی دراین زبان را دارند، اما بدلایلی که در نوشته های بعدی روشن می گردد از انجام آن سرباز می زنند. فراگیری درست و بسامان زبان فارسی روندی زمانگیر و دیرانجام دارد و  به دگرگون سازی بنیادی آموزش زبان از همان آعاز کودکی و نوجوانی و پشتیبانی و تشویق جدی مسئولان در سراسر رده های آموزشی و قلمرو های نگارشی، نیازمند است. افزون بر این ها،  هیچ فراگشت و رشد فرهنگی نیز پیش از فراهم شدن زمینه های لازم عینی و ذهنی آن رخ نخواهد داد. نگاهی به روند آخرین دوره ی نوزایی در زبان و ادبیات فارسی که از دست کم ١۰۰- ۹۰ سال پیش تا کنون،  بر پایه ی رشد ناگزیر مناسبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه ی ایران، بویژه پس از انقلاب مشروطه،  ادامه دارد، نمایانگر آن است که امروز کشور ایران در ادامه ی ناگزیر دگرگونی های عینی و فراگشت جامعه ی ...

  • زبان فارسی باستان

    زبان فارسی باستان

    زبان فارسی باستان زبان فارسی باستان زبان رسمی هخامنشیان و قوم پارس بود که در شاخه زبان‌های ایرانی از گروه زبان‌های هندوایرانی خانواده زبان‌های هندواروپایی قرار می‌گیرد. این زبان به زبان فارسی میانه تحول یافت که زبان ادبی و رسمی دوران ساسانیان بود و بعدها به زبان فارسی دری یا فارسی نو تبدیل شد. این زبان از زبان ایرانی باستان سرچشمه گرفته‌است.فارسی باستان در کنار زبان اوستایی تنها زبان‌های ایرانی دوران کهن هستند که متن یا کتیبه‌هایی از آن‌ها به جا مانده است. زبان فارسی باستان در جنوب غربی ایران صحبت می‌شده‌است و قدیمی‌ترین متنی که از آن به جای مانده به قرن ششم پیش از میلاد مربوط می‌شود. ریشه و پیشینه زبان پارسی باستان که در روزگار پیش از حمله اسکندر به ایران زبان دربار هخامنشی بوده از زبان‌های ایرانی جنوب غربی می‌باشد. این زبان با زبان مادی فاصله‌ای بسیار نزدیک داشته که احتمالا دو گویش از یک زبان بوده‌اند. زبان فارسی باستان که از زبان‌های ایرانی واروپایی محسوب می‌شود که احتمالا در پدیده مهاجرت آریاییان به‌همراه زبان‌های مادی و اوستایی وارد فلات ایران شده‌است. این زبان پیش از ورود به سرزمین پارس در جنوب غربی ایران، بر اساس آنچه از کتیبه شلمانسر سوم، پادشاه آشوری بدست آمده در حوالی دریاچه ارومیه رایج بوده‌است. در این کتیبه که به سده نهم پیش از میلاد باز می‌گردد برای نخستین بار نام پارس در زبان آشوری بصورت پارسوا ذکر شده‌است. واژه پارسوا(pārćwa) شکل قدیمی‌تر واژه پارس(pārsa) دانسته شده‌است. نخستین سند رسمی زبان پارسی باستان کتیبه بیستون در حوالی کرمانشاه است که به فرمان داریوش یکم نوشته شده‌است. داریوش که این کتیبه از زبان او نقل شده، زبان بکار رفته در آن را زبان آریایی معرفی می‌کند. به‌همین جهت احتمال این وجود دارد که زبان مادی و پارسی باستان و نیز زبان‌های شرقی ایرانی همگی تحت نام آریایی بوده و گویش‌ها و لهجه‌هایی جداگانه در هر منطقه داشته‌اند. دوره آغاز تکلم به زبان پارسی باستان در میان پارسیان مشخص نیست اما از شواهد و قرائن زبان‌شناختی و مقایسه با زبان‌های اوستایی و سنسکریت که هم‌دوره زبان پارسی باستان هستند چنین به‌نظر می‌رسد که زبان پارسی باستان مدت‌ها پیش از دوره هخامنشیان نیز تکلم می‌شد و اشتباه‎های نگارشی و دستوری در کتیبه‌های متاخر دوره هخامنشی این حقیقت را القا می‌کند که پارسی باستان در دهه‌های پایانی حکومت مزبور احتمالا زبانی خاموش بوده‌است. زبان پارسی باستان یکی از معدود زبان‌های هندواروپایی دوره باستان است که در زمان رواجش مکتوب شده و اسناد مطالعه ...

  • زبان فارسی از جاودانگی تا تحول

    <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />  عنوان مقاله:زبان فارسی از جاودانگی تا تحول نویسنده : حسن انصاری – کارشناس زبان و ادبیات فارسی نشانی: استان بوشهر – شهرستان دشتستان  چکیده : فارسی زبانی است که معرف فرهنگ و هویت ملی ما ایرانیان است . این زبان در گذر زمان ، فراز و نشیب های زیادی را طی کرده ، اما همچنان جاویدان و پا برجا مانده است. راز جاودانگی زبان فارسی را می توان در داشتن یک پشتوانه ی فرهنگی غنی دانست ؛ فرهنگی که شاعران و نویسندگان بزرگی را پرورش داده تا زنجیره های استوار و ناگسستنی زبان فارسی را تشکیل دهند.     در دوره ی معاصر ، به دلیل گسترش ارتباطات و وسایل ارتباط جمعی ، زبان فارسی بیش از همه دوره ها در معرض خطر قرار گرفته است ؛ وجود یک فرهنگستان قوی ، برنامه ریزی مناسب برای آموزش زبان و ادبیات فارسی در مدارس و همفکری دانشگاهیان و صاحب نظران نگارش و ویرایش و اتفاق نظر آنان در این زمینه، می تواند جاودانگی این زبان را استمرار بخشد.   واژه های کلیدی: زبان فارسی . خط فارسی . تحول . جاودانگی . فرهنگ ، هویت ملی. فرهنگستان . آموزش و پرورش . دانشگاه ها . صدا و سیما . وندها . واژگان دخیل . پویایی . ترجمه . روان خوانی . درست نویسی. واژه سازی مقدمه فارسی زبانی است که مردم این سرزمین قرن ها بدان سخن گفته اند؛ هجوم اقوام گوناگون (مقدونی ، ترک ، عرب و ...) در طول تاریخ هرگز نتوانسته است این زبان را از پای در آورد . از سوی دیگر، فارسی، زبانی است که در گذر زمان، دگرگونی های زیادی را برخود پذیرفته است اما این دگرگونی ها نه تنها سبب نابودی این زبان دیر پا نشده بلکه پویایی آن را بیشتر نموده است.     هنگامی که به این نکته می اندیشیم که چرا چیرگی اعراب و خلافت های اسلامی بر دستگاه اداری مردم این سرزمین هرگز موجب نشد تا زبان فارسی در ایران (مانند زبان رومی در سوریه و لبنان و قبطی در مصر) به فراموشی سپرده شود، به آینده ی این زبان و جاودانگی آن بیشتر امیدوار می شویم نگارنده ی این مقاله بر آن است تادر ادامه نگرانی های موجود نسبت به آینده ی این زبان را در سه مرحله ی جاودانگی زبان فارسی ، چگونگی حمایت از آن و علل تحول در زبان و خط فارسی امروز مورد بررسی قرار دهد: آ) جاودانگی زبان فارسی: ژیلببر لازار هنگام بررسی شکل گیری زبان فارسی می گوید : «شکل گیری زبان های ملی همواره روندی  پیچیده دارد. به ویژه هنگامی که با زبان معتبر یک تمدن و فرهنگ مواجه باشیم» یکی از نقاط قوت زبان فارسی ، این است که این زبان معرّف یک فرهنگ شناخته شده است. بدیهی است ، زبانی که چنین پشتوانه ی فرهنگی استواری داشته باشد، از بین نخواهد رفت . در این نوشته ، مجال ...

  • زبان و ادبیات فارسی (آریا ادیب)

      خوانندگان ارجمند من برای آشنایی با مجموعه ی مقاله های نوشته شده در این تارنما و خواندن مستقیم آن ها می توانند به این جا نگاه کنند. با سپاس،  آریا ادیب توجه : بخش جدید "جامعه شناسی ادبیات" (موضوع شماره ی ۲۲) در تارنمای "زبان و ادبیات فارسی" محل بررسی علت های اجتماعی پیدایش آثار ادبی و فرهنگی و تاثیر متقابل این آثار بر فراروندهای اجتماعی و فرهنگی در تاریخ ایران است. ما در این بخش تازه در کنار ارایه ی آگاهی های گوناگون درباره ی زمینه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای خلق آثار ادبی و توضیح نقش و تاثیر این اوضاع در پیدایش میرات ادب فارسی در ایران، به بررسی علت های اجتماعی مسایل و مشکلات زبان و ادبیات فارسی در جامعه ی امروز ایران نیز خواهیم پرداخت و من همچون همیشه از خوانندگان ارجمندم درخواست می کنم تا ما را در انجام این کار سودمند و نو یاری رسانده و با فرستادن نوشتارها و نظرهای خود پشتیبانی کنند. امید من این است که این بخش به سهم خود به یافتن دیدی علمی و سامانمند برای بررسی مسایل و مشکلات ادبی و فرهنگی ما در جامعه ی امروز ایران یاری برساند. ایدون باد، آریا ادیب مبادا که ترک بردارد (بی شرمی بی مرز و کران) با همه‌ی  ارزشی که مردم ِ دوست دار فرهنگ و ادب برای سهراب سپهری می‌شناسند، گویا کسانی هم هستند که فهم هنر او را ندارند و نام ِ او خاری‌ست در چشمان‌شان! آنان حتّا سنگ ِ آرامگاه ِ او را – که پاره ای از یکی از سروده های ِ زیبایش بر آن نگاشته شده- بود، برنتافتند و در آستانه ی  آغاز ِ سال ِ کنونی، شبیخون‌وار به آرامگاهش تاختند و سر ِِ خود و بی روادید ِ خانواده‌ی او و دوست دارانش، سنگ را برکندند و سنگی سیاه و زشت و بدون ِ شعر ِ او بر جای ِ آن چسباندند!شرح این دُژکرداری را از زبان ِ فرشید ابراهیمی – که خود، شاهد ِ آن کردار ِ گستاخانه و زشت بوده‌است – در این جا بخوانید (دکتر جلیل دوستخواه) پژوهشی در ادبیات‌ شفاهی‌ ادبیات‌ شفاهی‌ بخش‌ مهمی‌ از فولكلور است‌ و برای‌ آن‌ كه‌ درك‌ دقیقی‌ از آن‌ داشته‌ باشیم‌، ضروری‌ است‌ كه‌ توضیحاتی‌ درباره ی‌ فولكلور ارایه ‌شود.فولكلور (Folklore) كه‌ در زبان‌ فارسی‌ به‌ فرهنگ‌ مردم‌، فرهنگ‌ عامه‌، دانش‌ عوام‌، فرهنگ‌ توده‌ و... ترجمه‌ شده است‌، نخستین بار توسط‌ ویلیام‌ جان‌ تامز انگلیسی‌ (در سال‌ ۱۸۴٦میلادی‌) عنوان‌ شد. از نظر وی‌، این‌ واژه‌ ناظر بر پژوهش‌هایی‌ بود كه‌ بایست در زمینه ی‌ عادات‌، آداب‌ و مشاهدات‌، خرافات‌ و ترانه‌هایی‌ كه‌ ازدوره های قدیم‌ باقی‌ مانده‌اند، صورت‌ می‌گرفت‌. پذیرش‌ این‌ اصطلاح‌، با مقاومت‌هایی‌ ...