رفتن دوست

  • جملات درباره از دست رفتن عشق...

    اي كاش اگه كسي به دلمون پا گذاشت، ديگه دلمونو تنها نميذاشت. اي كاش اگه يه روزي دلمونو تنها گذاشت، رد پاشو رو دلمون جا نميذاشت. ***ياد گرفتم كه عشق با تمام عظمتش 3-2 ماه بيشتر زنده نيست. ياد گرفتم كه عشق يعني فاصله و فاصله يعني 2 خط موازي كه هيچگاه به هم نمي رسند. ياد گرفتم در عشق هيچكس به اندازه خودت وفادار نيست و ياد گرفتم هر چه عاشق تري، تنهاتري.***آنكس كه مي گفت دوستم دارد، عاشقي نبود كه به شوق من آمده باشد. رهگذري بود كه روي برگهاي خشك پاييزي راه مي رفت. صداي خش خش برگها همان آوازي بود كه من گمان مي كردم ميگويد: دوستت دارم.***ومن تورا به كسي هديه مي دهم كه از من عاشق تر باشد و از من براي تو مهربان تر.***كاش قبل از خداحافظي بهت مي گفتم كه چشمات فقط يه بهونه بود واسه آروم كردن خودم. اصل كار خودت بودي وگرنه چشماي همرنگ چشماي تورو بازم ميشد پيدا كرد.***در شيريني بوسه غرق بوديم كه ناگهان شوري اشك را بر لبانم احساس كردم و فهميدم كه اين بوسه جدايست.***اي دوست دلت هميشه زندان من است، آتشكده عشق تو از آن من است. آن روز كه لحظه وداع من و توست، آن شوم ترين لحظه عمر من است.***گفتمش بي تو چه ميبايد كرد؟ عكس رخساره ي ماهش را داد. گفتمش همدم شبهايم كو؟ تاري اززلف سياهش راداد. وقت رفتن همه روميبوسيد، به من ازدور نگاهش راداد. يادگاري به همه داد و به من، انتظار سرراهش را داد.****گفتمش دل ميخري گفتا به چند، گفتمش دل مال تو تنها بخند. خنده اي مستانه كرد و دل ربود، تا به خود باز آمدم او رفته بود. دل ز دستش روي خاك افتاده بود، جاي پايش روي دل جا مانده بود.***مرد تنها بودم اما بي تو تنها تر شدم، آتشي افسرده بودم ليك خاكستر شدم. باغ جانم از بهار مهر تو گلخيز بود، فصل پاييز جدايي آمد و پر پر شدم.***دوست خوب و مهربون خيلي زود از دست مي ره، ولي يه دوست بد و نامهربون تا ابد واست مي مونه. دلم مي خواست اوني كه دوستش داشتم بد بود!***زباغ خاطراتم هرگز نخواهي رفت. ومن هرگز نخواهم برد از ياد، نگاه مهربانت را...***زندگي به من آموخت چگونه اشك بريزم، ولي اشك نياموخت چگونه زندگي كنم. تو به من آموختي چگونه دوستت بدارم، ولي نياموختي چگونه فراموشت كنم.****به من ميگفت: آنقدر دوستت دارم كه اگر بگويي بمير مي ميرم. باورم نمي شد. فقط براي يك امتحان ساده به او گفتم بمير. سالهاست كه در تنهايي پژمرده ام. كاش امتحانش نمي كردم.***يافتن دوستان خوب سخت است. سخت تر از آن ترك آنهاست. فراموش كردنشان غير ممكن است.***آنگاه ندانسته عاشق شدم. دانسته گريه كردم و دانسته درون خود شكستم. نگاهم سراسر اشتياق بود، نگاهم حاكي از تپيدن قلبم بود، نگاهم لبا لب نياز بود، نگاهم شِكوه از تنهايي بود. ...



  • رفتن

    ﻣﻦ ﺁﺩﻡِ ﻧﺮﻓﺘﻦ ﺍﻡ ﺁﺩﻡِ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻮﻧﺪﻥﯾﺎ ﺍﺻﻠﻦ ﺁﺩﻡِ ﺩﯾﺮ ﺭﻓﺘﻦ ﺍﻡﺧﯿﻠﯽ ﺩﯾﺮ ..ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﻡﺩﯾﮕﻪ ﺁﺩﻡِ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ ﻧﯿﺴﺘﻢ .ﺁﺩﻡِ ﻣﺜﻞ ﻗﺒﻞ ﺷﺪﻥ ﻧﯿﺴﺘﻢ .ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ !- ﺁﻧﺎ ﮔﺎﻭﺍﻟﺪﺍ

  • ثابت كردن دوست داشتن=رفتن.

    سلام،سلام زيباي دوست داشتني و با معرفت من.خوبي؟آره ميدونم ديگه به من ربطي نداره ولي...،ببخشيد،نميدونم چرا پرسيدم كه خوبي شايد هنوز... .!بگذريم،چه خبر،چه خبر از روزهاي امروزت،خيلي خوش ميگذره،آره؟ راستش بمن يكي خيلي خوش ميگذره،اگه بدوني تو اين روزهايي كه ازم خداحافظي كردي چطور از خودم پذيرايي ميكنم،بهترين غذاهاي عاشقاي دلسوخته رو تو ليست غذاهام دارم،خورشت گريه،دسر آه و حسرت و...،همين دو تا روبدوني بسته. ميدونم خيلي بد كردم،بايد واقعيت رو زودتر بهت ميگفتم،بخدا چند بار خواستم بگم،ولي از روزي مثل امروز مي ترسيدم،از اينكه اينطوري بشه مي ترسيدم،ولي گفتم،گفتمو تو هم...راستي،تو همه كسايي روكه خطايي ميكنن اينجوري تنبيه ميكني؟... . ولي ميتونستي يكم بهم تخفيف بدي،يعني من برات با بقيه فرق نداشتم؟ پس اون همه دوست دارم هات....؟؟؟؟؟؟؟ چي ميشد مي بخشيدي؟چي ميشد ميزاشتي جبران كنم؟چرا خواستي بدي رو با بدي جواب بدي؟چرا ازم خواستي كه اگه واقعا دوست دارم برم؟فكر نميكردي كه برم،آره؟؟فقط يه راه گذاشتي كه بهت ثابت كنم تمام حرفهاي گذشته ام دروغ نبوده و واقعا دوست داشتم،ولي چه راه بدي رو پيش روم گذاشتي،(ثابت كردن دوست داشتن =رفتن و خداحافظي كردن.) خب! ديدي! رفتم! حالا ديگه دونستن اينكه دوست داشتم چه فايده اي داره؟ گفتي برو چون واسه هر دومون بهتره،اينطوري ديگه بهم وابسته نميشي.فكر كردي راحت فراموشت ميكنم و به كنكور و زندگيم ميرسم،آره؟؟چرا صدامو نشنيدي،گريه هامو نديدي؟بعد اين همه مدت حالا تازه ميگي كه بروتا بهم وابسته نشي!حالا كه ديوونه وار دوست دارم!،حالا كه عشقت مث خون شده تو رگهام!،حالا به فكر وابسته نشدنم افتادي؟؟؟؟؟؟؟ فكر نكردي كه بعد رفتن داغون ميشم؟دلت نسوخت؟؟؟ بدجور داغون شدم،بدجور انتقام گرفتي،حسابي شكستم و خورد شدم.همينو ميخواستي ديگه،مگه نه؟ يقين دارم كه يك روز پشيمون ميشي،روزي كه ديگه خيلي ديره،خيلي.از اين دوستي نتيجه گرفتم كهتا عمر داري عاشق نشو،اگه شدي... ،هيچي،بازم نشو.اگه يكبار ديگه متولد شم ديگه از اين اشتباها نميكنم. الآنم فكر نكن كه همه چيزو فراموش كردم،باز مث قبل دوست دارم،باز مث قبل شبها با يادت ميخوابم و روزها با اميد اينكه يك روز ديگهبا هميم روزم رو به شب ميرسونم ،البته تو خيالم.ميدونم كه بهم سر ميزني،ولي اگه بهم سر زدي و مطالب رو خوندي نميخوام گريه كني،حتي يه قطره.                                       شبيه برگ پاييزي پس از تو قسمت بادم                                                                                خداحافظ ولي هرگز نخواهي رفت از يادم                                      ...

  • رفتن

    رفتن

    اگر تو نباشی: بی تعارف و مبالغه بگم همه چیز طعم زهر را خواهد داشت حتی  عسلی كه از همه به گل سرخ شبیه تر است.  اگر تو نباشی: از اینجا میروم و آسمان را هر چند شیرین و شفاف با خود نمی برم آنقدر دور میشوم كه نسیمی از كنارم عبور نكند و چشمم به چشم ستاره ای نیفتد.    اگر تو نباشی: نه شعر می گویم نه با ماهی ها حرف میزنم نه شبها به آغوش  ستاره ها پناه میبرم فقط صبح تا شب خاطرات صدفهای شكسته را مرور میكنم تمام  این باغ ها . شقایق ها. سنجابهای بازیگوش . رودهای پر جنب و جوش . اقیانوس  های آرام و دیوارهای بی بام با توست كه زیباست   اگر تو نباشی: چه خواب باشم چه بیدار حتم دارم روزگار تكه كاغذی هست افتاده در  گوشه خیابانی دراز خیابانی كه پای هیچ عاشق به آن باز نشده است   اگر تو نباشی : چه در كنار پنجره بایستم چه در شبستانی نمورو بی نور بنشینم اشتیاقی برای دیدن آفتاب ندارم و دوری تو را حتی به اندازه ی یك نفس كشیدن تاب  ندارم   پس چرا رفتی و منو با كوله باری لز غم تنها گذاشتی چرا جوانه عشق را در دلم خشكاندی چرا چرا چرا ؟؟؟

  • دانلود اهنگ دوست دارم از گروه سون

    امید وارم خوشتان بیایدمتن آهنگ:دارم از تو دور می شم داره تنها می شه قلبم می دونم نبودن تو جونمو می گیره کم کم چیزی از تنم نمونده بعد دل شکستن تو یه اتاق ساکت و سرد منو فکر رفتن تو منو فکر رفتن تو دوست دارم دوست دارم هنوز عشق منی می دونم منو از یاد می بری بهونه ی نفس کشیدنم تویی دوست دارم تو قلب من فقط تویی دوست دارم دوست دارم هنوز عشق منی می دونم منو از یاد می بری بهونه ی نفس کشیدنم تویی دوست دارم تو قلب من فقط تویی دارم از یاد تو می رم بی تو هر لحظه می میرم ته زندگیم همین جاست بدون اینو که می میرم میگم عاشق تو هستم بی تو آروم نمی کیرم دوست دارم دوست دارم هنوز عشق منی می دونم منو از یاد می بری بهونه ی نفس کشیدنم تویی دوست دارم تو قلب من فقط تویی دوست دارم دوست دارم هنوز عشق منی می دونم منو از یاد می بری بهونه ی نفس کشیدنم تویی دوست دارم تو قلب من فقط تویی دارم از تو دور می شم داره تنها می شه قلبم می دونم نبودن تو جونمو می گیره کم کم چیزی از تنم نمونده بعد دل شکستن تو یه اتاق ساکت و سرد منو فکر رفتن تو منو فکر رفتن تو دوست دارم دوست دارم هنوز عشق منی می دونم منو از یاد می بری بهونه ی نفس کشیدنم تویی دوست دارم تو قلب من فقط تویی دوست دارم دوست دارم هنوز عشق منی می دونم منو از یاد می بری بهونه ی نفس کشیدنم تویی دوست دارم تو قلب من فقط توییلینک دانلود

  • من ای صبا رفتن به کوی دوست ندانم !

    من  ای صبا  رفتن به کوی دوست ندانم !

    ای عشق من کو عهد و پیمانت؟آواره شد مرغ غزل خوانتنه کسی دمسازم شدنه دلی همرازم شد، چه کنم؟شاهد غمهایم همه شب سایه لرزانمخاطره ها دارم به تو ای عشق گریزانمتا کی باید به نیمه شبها، بشمارم من ستاره ها را؟، بس کن دوری تو بیاعشق و بی تابی ها، رنج و بی خوابی ها، تو بیا خوابم کن؛ آتشم، آبم کنبشنو قصه تالخ شبهایم را، بشنو نغمه قلب تنهایم رامن  ای صبا  رفتن به کوی دوست ندانمتو می روی به سلامت سلام ما برسانیصدای من در ظلمت شب، در آسمانها پرگیردبیا که با تو این دل من، سرود عشق از سرگیردبه خدا از کلبه من، نور و شادی رفته دگرهر شب من منتظرم، با چشم ترشاهد غمهایم، همه شب، سایه لرزانمخاطره ها دارم به تو ای عشق گریزانم

  • من سفر را دوست دارم مقصد من رفتن است

    مر او را سيه روز بايد شمرد **** كه يكجا بزاد و بماند و بمردتحرك و تكاپو و يا به تعبير ساده‌تر "سفر" تنها خصلت انسان نيست، بلكه خصیصه مشترکی است بین انسانها و بسیاری موجودات. با این تفاوت که  آنچه سایر موجودات را وادار به سفر مي كند غرائزي همچون سير كردن شكم‌ و بقاي نسل است که بسا اوقات براي تحصل آن مسافت‌هاي چند هزار كيلومتري را طي مي‌نمايندشايد همين انگيزه بعضي انسان‌ها را وادار به سفر كند، اما نمي‌توان آن را به عنوان انگيزه‌ي نهايي بر شمرد.سفر يكي از خواسته‌هاي فطری بشر هست كه دوست دارد در حد توان خود ـ كم يا زياد ـ  به سياحت پردازد و از محيط پيرامون خود بهره و لذت ببرد.سفر، مي‌تواند نقطه‌ي عطفي در زندگي انسان باشد و تحولات بزرگي در او بوجود آورد و اين يك حقيقت‌ست كه آب اگر در مكاني بدون تحرك و جريان باقي بماند از خاصيت طبيعي آن كاسته مي‌شود. در مورد انسان نيز همين قانون صدق مي‌كند كه اگر از لحاظ فكري و جسمي در تحرك و جنب و جوش نباشد نمي‌تواند نقش خود را به عنوان يك عضو مفيد جامعه ايفا كند.دقيقي همين عبارت را چنين در بند كشيده است:من اين جا دير ماندم خوار گشتم  ***** عزيز از ماندن دايم شود خوارچو آب اندر شمر بسيار ماند *****  شود طعمش بد از آرام بسياردر مورد ضرورت سفر براي انسان، فقط به يك همه‌پرسي كه از افراد مسن در برنامه «چاپ شصتم» صورت گرفت اشاره مي‌كنم كه از آنها پرسيده بودند كه حسرت چه چيزي از عمرتان را مي‌خوريد؟ و دوست داشتيد چه كاري بيشتر انجام مي‌داديد؟ جواب اكثر آنها اين بود: « كاش بيشتر سفر مي‌رفتيماز اين رو برآن شدم تا اشاره ای هر چند كوتاه به  فوايد سفر داشته باشم. 1- تجربهاولين فايده‌اي كه سفر براي انسان در بر دارد، كسب تجربه است. شايد انسان بتواند در عرصه داد و ستد و لابه‌لاي صفحات زندگي تجربياتي براي خودش كسب كند، اما يقينا سفر، بخاطر مشكلات و سختي‌هايي كه دربر دارد تجربيات كم نظيري را در اختيار انسان قرار مي دهد. گرچه امروزه به بركت تكنولوژي و پيشرفت، انسان در سفر با مشكلات عديده‌اي دست و پنجه نرم نمي‌كند اما باز هم سفر،  نگراني‌ها و اضطرابات خودش را دارد. تحمل گرسنگي، تشنگي، دوري از دوستان و.... انسان در سفر مجال مبارزه با بسياري از خطرها و ريسك‌ها را مي‌يابد و مي‌تواند در مواجهه با هريك، توشه‌اي از تجربه براي خود بيندوزد. حميدالدين مي‌سرايد:سفر ار چند پر خطر باشد ****‌   خطر مرد در سفر باشدقيمت و رونق و بها نارد  *****  آن گهرها كه در مقر باشد 2- كشف استعدادها و اخلاقانسان در سفر به بسياري از استعدادهاي دروني و ذاتي خود پي مي‌برد و مي‌تواند آنها را كشف نموده بروز دهد و اصلا ...

  • قربون صدقه رفتن نجومیه من و علی!

    قربون صدقه رفتن نجومیه من و علی!

    شبا وقتی دراز میکشیم که بخوابیم بسته به حال علی آقا سر صحبت باز میشه  اگه خیلی خوابش نیاد و یه مدتی نیاز داره تا خوابش ببره:.....مامانی یه قصه بگو ولی اگه دیگه از این حرفها گذشته باشه و خیلی خوابش بیاد:.......مامانی خیلی دوست دارم مامانی: منم خیلی دوست دارم علی: اندازه ستاره ها دوست دارم مامانی: اندازه همه ستاره های آسمون دوست دارم علی:اندازه ستاره های دنباله دار دوست دارم!!!! مامانی اندازه خورشیدخانم دوست دارم علی: اندازه منظومه شمسی دوست دارم!!!!! مامانی :اندازه کهکشان دوست دارم علی:اندازه کهکشان راه شیری دوست دارم!!!!  خوشم میاد وقتی از خواب داره غش میکنه هم تو کل انداختن کم نمیاره!!! پی نوشت: یکی از آموزشهاشون تو موسسه نجومه.....و این مبحث برای علی خیلی جذاب و جالبه....و هر روزی که نجوم دارن....علی با شوق و ذوق آموخته هاشو تعریف میکنه احتمالا دیروز صبح هم درس آسمون شناسی داشتن! علی گلم امیدوارم همیشه آسمونی باشی و دنبال شناخت نورهای حقیقت!