طرح گلابتون

  • افشان گلابتون دار

    قالی افشان شاه عباسی گلابتون داربدون شک عصر صفويه دوران شكوفايي هنر قالي بافي ايران به شمار مي‌آيد. کیفیت عالی در تکنیک های بافت، تكامل چشمگير طراحي و تبديل طرحهاي شكسته هندسي به طرح‌هاي تكامل يافته اسليمي، گل وگياه ، درخت، پرندگان، انسان ، جانوران و جزآن از تحولات مهم قالی بافی این دوره به شمار می رود. راه يافتن قالي هاي ايراني به ويژه قالي هاي بافته شده در كارگاه هاي سلطنتي که از کیفیت بالایی برخوردار بودند به دربارهاي اروپايي سبب شهرت جهاني قالي ايراني شد. درکلیه منابعی که مورد هنر اسلامي به نگارش در آمده بدون استثناء همه آنها اوج هنر قالي بافي ايران را دوران صفويه مي دانند. ارنست كونل در كتاب « هنر اسلامی» می گوید: «قرن شانزدهم ميلادي عصر كلاسيك صنايع فرش بافي ايران است چه در آن زمان در كارگاه هاي دولتي با استعداد ترين هنرمندان از لحاظ ظرافت طرح و فضاي رنگ و دقت در بافت، به آنچنان تكاملي دست يافتند كه نظيرش را در اين صنعت هرگز در هيچ كجاي ديگر نمي توان يافت».بنا به گفته سياحان فرانسوي، شاردن و تاورنيه، همچنين رابرت شرلي انگليسي، شاه عباس مبادرت به بر پايي كارگاه هاي بافت فرش در شهرهاي مهم ايران از جمله اصفهان، كاشان، تبريز، مشهد وجزآن كرده بود. قالی افشان شاه عباسی گلابتون دار از جمله قالی های این دوره می باشد که در موزة آستان قدس رضوي نگهداري مي شود.سيسل ادواردز در مورد اين قالي چنين آورده است: «...يك تخته قالي نفيس قرن شانزدهم متعلق به آستان قدس رضوي كه گفته مي شود در شهر مشهد بافته شده است پس از تحقيق از خزانه دار آستانه دربارة صحت اين مطلب و اين كه آيا مدارك مستندي كه مؤيد اين فرضيه باشد وجود دارد و يا نه؟ وي اظهار داشت فهرستي در اختيار آستان قدس رضوي است كه در حدود بيست و پنج سال قبل تهيه گرديده و در آن ذكر شده است كه قالي مزبور به دستور شاه عباس در شهر مشهد براي آستانه تهيه گرديده است. وي افزود اين اظهارات متكي به روايات و احاديث است و كارشناسان نيز آن را تأييد كرده اند». شاه عباس صفوی در هر شهري كه كارگاه قالي بافي داير مي كرد دستور مي داد بنا بر خصوصيات بومى قالي بافته شود. اين قالي نيز تمام خصوصيات فرش مشهد از جمله رنگ بندي(زمينه قرمز و حاشيه سورمه اي)، استفاده از حاشيه هراتي با طرح افشان وجزآن را داراست. تصویر یک- نمای کلی از قالی افشان شاه عباسی گلابتون دارطرح: افشانمحل بافت: مشهددوره/ تاریخ بافت: صفویه/ اواخر قرن 10 شمسیتولید کننده: کارگاه شاه عباس صفویاهدا کننده: احتمالاً شاه عباس صفوینوع گره: نا متقارن(فارسی)رجشمار: 48 گره در 6.5 سانتی متر ابعاد: 555×355جنس تار: ابریشمجنس پود: پنبه، گلابتون ...



  • خياطي آسان و كاربردي م(مقنعه طرح روسری)

    خياطي آسان و كاربردي  مقنعه مدل روسری 1- برای دوخت این نوع مقنعه باید پارچه حتما حالت مربع(روسری) داشته باشد وهرچه این مربع بزرگتر باشد مقنعه نیز بزرگترمیشود پارچه را از گوشه طوری تا میزنیم که یک لبه کوچکتر باشد (فاصله لبه های کوچک وبزرگ در دو طرف باید یکــسان باشدمجددا پارچه را از محل خط تا مشخص شده(خط چین) تا میزنیم      2- پس از تا زدن در مثلث به دست آمده روی قسمتی که از2 دولای بسته تشکیل شده اندازه صورت را مشخص میکنیم  سپس قسمت کراوات که یا زیر گلو یا پشت گردن گره  می خورد را اینگونه طراحی میکنیم  5 سانتیمترازپایین جدا کرده وتا محل قد صورت که علامت زده بودیم قیچی می کنیم این کراوات را از محل  تای کوچکتر اندازه هم میکنیم تا بتوان سر آنرا دوخت.    3- سپس پارچه برش خورده را باز نموده ودسته های آنرا از پشت  می دوزیم و دسته ها را به رو بر میگردانیم و مقنعه را به حالت سابق بر میگردانیم و جلوی مقنعه را تا جای قد صورت میدوزیم  4- پایین مقنعه را کمی هلال میکنیم در صورت تمایل میتوان به صورت تیز گذاشت میتوان مپلث بالایی را در محل لبه کمی برید تا در هنگام  دوخت پایین آن مجبور به دوخت دولای بسته نشویم سپس مقنعه را به رو برمیگردانیم وآماده سر کردن است موفق باشيد.    

  • لباس بندری-پوشش زنان جنوب(بندر و قشم)

    لباس بندری-پوشش زنان جنوب(بندر و قشم)

    پوشش محلی جزیره قشمنگاهی دقیق به پیراهن ،چادر و شلوار بندری انواع پیراهن های زنان قشمی: کَندوره،گَوَن،اُشکُم،نُشت َه،آستین فراخ،کِلوش،عجمی،چینی،گشاد عربی و ساده شلالی. پیراهن کندوره یکی از پیزاهن های مشهور زنان قشمی است پیراهن کندوره همان پیراهن گاندورا اسپانیاییو اروپایی است که اعراب مسلمان قرن هشتم میلادی به جنوب ایتالیا و اسپانیا بردند و با استقبال خوب مردم اروپا مواجه شدند. این لباس بیشتر در نواحی مرکزی و قسمتی از شمال غربی استان هرمزگان به ویژه بندرعباس بندرخمیر، کنگ و بندرلنگه و قشم مورد استفاده قرار میگیرد. این لباس دارای حاشیه نوار دوزی پهن در ناحیه دور کمر است و اندامی بودن آن و انتخاب قد تا حد زانو به مدل و دوخت ان تنوع میدهد و از طرف دیگر باعث نمایان شدن زیبایی شلوارهای بندری می شود شاید به همین علت است که کندوره رایج ترین پیراهن در بین زنان و دختران جوان بندری است. در گذشته پیراهن کندوره را از پارچه های بمبایچی،چیناوی،ابریشمی،اط لسی رنگارنگ و چالوس می دوختند به پیراهن کندوره "چهار درزی" هم می گفتند که در اصل دارای شش درز بود. دامن « شش تکه پارچه دوخته می شد و بر روی هر یک از درزها یک قطعه زری مارپیچ می دوختند. پیراهن کندوره با یقه ای گرد که در جلو بسته می شود دو برش عمودی از سرشانه تا خط سینه و پایین دامن دارد که از پهلوی یقه تا درز وسط از پارچه رنگی متفاوت و برای لبه آستین نیز به صورت دو تکه از پارچه های دیگر استفاده می شود این پیراهن بر روی یقه تا زیر سینه و همجنینی لبه استین تا بالای مچ درزهای بالا و پایین آستین ها و تکه های مثلثی زیر بغل (سنبوسه های زیر بغل)حاشیه پایین دامن و در مدل کندوره که در نواحی مرکزی و به ویژه بندرعباس و حومه آن دوخته می شود خط زیر سینه تا کمر به صورت پهن نوار دوزی می شود و دامن آن دارای چین های ریز می باشد اغلب نوارها و زری های تزینی با دست توسط زنان بافته می شود و یا از زری های طلایی وارداتی از کشورهای پاکستان و حوزه خلیج فارس استفاده می شود. در بندرعباس و نواحی مرکزی مانند کنگ ،بندرلنگه و بندرخمیر که به بندرعباس نزدیکترند این لباس را تنگتر و کوتاهتر و در شهر هایی مانند هرمز و قشم ان را با اندکی تغییرات که متاثر از پیراهن های عربی کشورهای حاشیه نشین خلیج فارس است با حذف برش دور کمر و گشادتر می دوزند. اغلب رنگ های مورد استفاده برای این پیراهن رنگ های گرم و شادی مانند قرمز بنفش سبز سرخابی صورتی نارنجی زرد و به ندرت آبی فیروزه ای است.علاوه بر کندوره زنان از یک زیر پیراهن سفید فاقد استین که از جنس پارچه های نازک و نخی و اغلب وال سفید دوخته می شود ...

  • رودوزي در اصفهان

    مقدمه هنر زمینه آشکار برای پروش قدرت ابتکار و نوآوری می باشد ،هنر آرام بخش روح انسان است . هنر زمینه های مختلفی دارد که یکی از آنها تاریخ لباس و انواع رودوزیها و تزئینات لباس می باشد که موضوعاتی کاملا مرتبط با هم هستند به این معنا که بطور مستقیم بر یکدیگر اثر می گذارد و از همدیگر تاثیر می پذیرند ، هرگاه در جامعه ای سنت و عادت استفاده از لباس های متنوع رواج داشته باشد که پشتوانه آن صنعت نساجی رونق می گیرد . رودوزیهای روی لباس هنر آراستن سطح روئین پارچه های ساده با بهره گیری از نخ های الوان با کمک اسباب و وسایل مخصوص می باشد و دست اندرکاران آن به مدد بخیه های ظریفی که بر منسوجات ساده می نشانند معمولا تلفیق زیبائی از صبر ، شکیبایی و هنر را به نمایش می گذارند.مواد رودوزیهای ایرانی مواد اولیه مورد مصرف به چهار رشته تقسیم می شود که عبارتند از پارچه ، نخ ، سوزن و سایر مواد کمکی هر یکاز رودوزیها بر روی پارچه خاصی انجام می شد . این پارچه ها که دوزندگان بر اثر تکرار و تجربه نوع آن را برای انواع مختلف رودوزی مناسب تشخیص می دادند .نخ نخ های مصرفی سوزندوزان ایرانی شامل انواع زیر بوده است : نخ های دمسه (DMC)  که به صورت کلاف های کوچک در بازار در دسترس سوزندوزان قرار می گیرد . از یک رشته نخ شش لا تشکیل شده اند و این نخ ها از لحاظ رنگ بسیار متنوع بوده و کار کردن با آنها بسیار ساده است .نخ ملیله  یکی از انواع نخ های فلزی نخ ( ملیله ) می باشد که نخی است طلائی و نقره ای و بدون مغزی که نحوه تابیدن آن به صورت فنری بوده و کاملاً حالت ارتجاعی دارد از این نخ علاوه بر ملیله دوزی در زغره دوزی نیز استفاده می نمایندنحوه تولید این نخ ها مثل نخ نقده بود و فقط تابیدن فنری آن است که این نخ را از نقده متمایز می سازد .الان نمونه هائی از شیشه الوان بصورت لوله ای صاف و کوچک تولید و بنام نخ ملیله در بازار عرضه می شود که این نوع جنس کلاً با نوع ملیله اصلی و قدیمی تفاوت دارد .نخ سرمه  نمونه دیگری از نخ های فلز‍ی ، سرمه است . سرمه نخ طلائی یا نقره ای بی مغزی است که بدین صورت تابیده می شود :-1سرمه لوله ای ساده  که به صورت لوله و خیلی فشرده بهم تابیده می شود .    -2سرمه الماسی  که تابیدن آن به شکل مربعی و مکعبی انجام می گیرد و تنها فرق آن با سرمه نوع تابیدن آن می باشد . -3سرمه بلورسنت که بصورت لوله ای بسیار ظریف تابیده می شود که جنس فلزی این نوع سرمه نسبت به دو نوع بالا کلفت تر و در نتیجه حالت ارتجاعی آن کمتر می باشد .انواع سوزن ها -سوزن بیتوین (Between)  این سوزن دارای طول متوسط است و برای دوخت پارچه هایی با ضخامت زیاد و همچنین ضخامت متوسط بکار می رود ، ...

  • رودوزی‌های سنتی

    شمسه دوزی: شمسه دوزی ، نقش و نگاری که با گلابتون بر جامه دوزند … شمسه به نقش و نگاری که با گلابتون روی لباس می دوزند و آنچه که از فلز به شکل خورشید درست کنندو بالایقبه یا جای دیگر نصب نمایند و به معنی بت و صنم نیز گفته شده است.شمسه دوزی به دوختی گفته می شود که طرح و نمایی از خورشید را با قمرهای اطراف آن یا نمای ترنجی را بصورت تنها یا همراه با سر ترنج ها و نیم ترنج ها تجسم بخشیده باشند.شمسه بصورت قرص خورشیدی یا ترنجی بشیوه مذهب یا مرصع بصورت ساده یا کاسه و نیم خودنمایی نموده و در داخل آن بصورت رنگین نویسی، نام کتاب و صاحب کتاب و گاهی نام خطاط و مذهب در آن درج می گردید .در صفحات بدرقه قرآنی نیز، داخل شمسه دعای قبل و بعد از تلاوت قرآنی بشیوه رنگین نویسی اجرا می گردید. علت نامگذاری این هنر، همانا شکل خاص شمسه و تلالو های اطراف ان می باشد که در اصطلاح بدان شرفه گویند . شمسه از نقوش بسیار دیرینه ایرانی است که ریشه عمیی در تاریخ نقش و طرح ایرانی دارد در هزاره های چهارم و سوم قبل از می لاد، این نقش را بنحوی در روی سفالها، فلزات و سایر فرآورده های هنری می بینیم که مظهر روشنایی، برکت و وفور نعمت محسوب می گردیده است . در آن دروان نقش شمسه درست بصورت قرص خورشیدی و شرفه های اطراف آن خلاصه تر بوده است.در دوره هخامنشی و اشکانی این نقش از رواج کامل برخوردار گردید . در دوره ساسانی اجرای شرفه به شکل خاصی در هنرهای ایرانی مطرح گردید بدین صورت که وسعت دایره مرکزی بیشتر شده و در اطراف آن خطوط موزای یا منحنی یا نقوش مختلف دیگر بکار می رفت. قسمت مرکزی شمسه با توجه به محتوای داخل آن به دو قسمت تقسیم می گردید:شمسه‌خطیشمسه نقشی  در نوع اول معمولا در داخل شمسه با استفاده از نخ گلابتون یا نخ ابریشم الوان نام صاحب اثر یا دوزنده یا بافنده آن را دوخته و نقوش اطراف آن را نیز با استفاده از نخ گلابتون،ده یک دوزی با دور دوزی و گاهی کنگره دوزی یا شرفه دوزی می نمودند . و در تذهیب، درون شمسه با مرکب یا رنگهای الوان یا طلا و نقره نوشته می شد و وسط سطور بیشتر بصورت مذهب و گاهی مذهب مرصع و اطراف و کناره ها با تزئینات مختلفی آرایش داده می شد و دور شمسه، شرفه اجرا می گردید.در نوع دوم، قسمت میانی شمسه ها معمولا با نقوش و طر حهای اصیل مثل انواع اسلیمی ها و ختایی ها و ستارگان و یا خطوط متقاطع، اشکال هندسی، گلهای اناری و شاه عباسی و ابرچینی و گل و بته وغیره تزئین می یافت. در دوره اسلامی بمثابه دوران قبلی، کلا شمسه دوزی برای تزئین البسه رسمی سران کشور و صاحب منصبان و نظامیان بکار گرفته می شد که در حد پیگیری نمود. در اوایل دوره صفوی، شمسه ها بیشتر بصورت مزدوج ...

  • کتیبه دوزی

    از بررسي كتيبه‌هاي تخت جمشيد و شواهد و مدارك به دست آمده از دوره هخامنشيان، مي‌توان دريافت كه اين هنر از سابقه ديرينه‌اي برخوردار بوده و از اين دوخت به منظور تزئين البسه، درفش‌ها و ساير پارچه‌هاي اين دوران استفاده شده است.در دوران پادشاهان هخامنشي و همچنين در دوران‌هاي قبل از آن نيز الصاق قطعات طلا براي زينت لباس مرسوم و متداول بوده است. تئوفيلاكت در وصف لباس هرمز چهارم (از پادشاهان ايراني) مي‌نويسد: تاج زرين مرصع به جواهر بر سر داشت پرتو زبرجدهاي آن كه از مرواريد غلطان محصور بود چشم را خيره مي‌كرد و گهرهايي كه برروي آن قرار داشت. شاهنشاه شلواري زربفت پوشيده بود كه آن را با دست گلابتون دوزي كرده بودند و بهايي گزاف داشت به طور كلي جامه او تا حدي كه شكوه سلطنت و ميل خودنمايي، اقتضا مي‌كرد داراي بهاي كلان بود. بعد از اسلام گلابتون دوزي در نقاط بيشتري از ايران رواج پيدا كرد به ويژه از قرن دوم در خدمت آرايش و تزئين پرده خانه خدا قرار گرفت. هنرمندان شوش و شوشتر موظف به تهيه  12  تخته روپوش حجرالاسود در طول سال بودند جنس اين پرده‌ها از مخمل مشكي بوده و از چند هنر رودوزي سنتي به عنوان تزئين روي آنها استفاده مي‌شد كه عبارتند از: كتيبه دوزي، شمسه دوزي، كمند دوزي، گلابتون دوزي، ده يك دوزي و معمولا در اين پرده‌ها از نخ‌هاي گلابتون با طلاي عياردار استفاده مي‌شد و هنرمندان همه ساله سعي بر به كاربردن نفاست بيشتري بوده اند. تا سده دهم هجري كار تزئين روي پرده خانه خدا به عهده هنرمندان ايراني بوده ولي از آن دوره به بعد تهيه اين پرده‌ها به عهده كشورهاي ديگر چون عثماني، مصر و ساير كشورهاي اسلامي‌گذاشته شد.» اين هنر در دوران صفويه از رونق خوبي برخوردار بوده و از اين هنر به منظور دوخت و تزئين به روي البسه، پرده‌ها، تابلوهاي تزئين و ... استفاده مي‌شد. «در اين دوره موادي كه به كار مي‌برند ابريشم رنگي و نخ فلزي بود كه روي پارچه‌هاي رنگين ابريشمي‌كار مي‌كردند. بيشتر آنها را روي ديوان‌ها و تخت‌ها مي‌انداختند. اين روتختي‌ها از بافت پهن بود كه حاشيه آن را گلابتون دوزي كرده بودند. در جنوب ايران، چون يزد، كاشان، اصفهان، شيراز بيشتر گلابتون دوزي براي رو تختي، سوزني حمام، جانمازي (سجاده) مورد استفاده بوده است كه به صورت زنجيري بافته مي‌شده». همچنين اين هنر در دورانهاي افشاريه، زنديه و قاجاريه با كاربردهاي مختلف مورد استفاده قرار مي‌گرفت. مناطق و مراكز توليد گلابتون دوزي كه زردوزي نيز گفته مي‌شود در نقاط مختلف ايران به «كم دوزي»، «گلدوزي»، «برودري دوزي» و «كمان دوزي» شهرت داشته و همانطور كه گفته شد در گذشته ...

  • رنگ‌آميزي مناسب خانه را بزرگتر مي‌كند

    رنگ‌آميزي مناسب خانه را بزرگتر مي‌كند هنگامي كه نوبت به دكوراسيون خانه مي‌رسد، همه افراد زمان يا توانايي مالي انجام يك تغيير اساسي را ندارند. اما احتياجي نيست براي تغييري دلپذير وقت و پول زيادي صرف كنيد. استفاده از رنگ گامي است در راه تزئين منزلتان. انتخاب رنگ مناسب بسيار مهم است و در واقع نقشي كليدي دارد. عوامل زيادي در انتخاب رنگ براي خانه نقش دارند، عقايد شخصي، تاثيرات زمان كودكي، محل زندگي، علايق و... . البته در نظر داشته باشيد كه رنگ ابزاري ساده و در عين حال قدرتمند در تزئين هر شيء است. با استفاده از رنگ مي‌توان محيطي را بزرگتر يا كوچكتر جلوه داد. رنگ‌ها بر وضعيت رواني ما اثر مي‌گذارند و بيانگر احساسات دروني‌مان هستند.سعي كنيد از رنگ‌هايي استفاده كنيد كه با سليقه و حس هنرشناسي همخواني داشته باشند. به هنگام انتخاب رنگ‌هايي كه قرار است مدتي طولاني ثابت بمانند، از رنگ‌هاي خنثي استفاده كنيد. رنگ‌هاي پرحرارت‌تر و مد روز را براي اشيايي كه تعويضشان ارزانتر و ساده‌تر است، همچون فرش يا موكت، بالشتك و اشياي تزئيني و هنري به كار ببريد. اگر نمي‌توانيد بر روي رنگ خاصي تصميم بگيريد آسانترين راه اين است كه رنگي را كه با اثاثيه و پرده‌هايتان همخواني دارد انتخاب كنيد. در واقع بايد تصميم بگيريد كه مي‌خواهيد چگونه اتاقي داشته باشيد. روشن، آرام، گرم يا خنثي؟ به كفپوش اتاق، فرش و اثاثيه اصلي دقت كنيد و با الهام از آنها رنگي را از يكي از اين عناصر انتخاب كنيد. اين انتخاب رنگ، پايه خواهد بود. سپس از يكي دو رنگ ديگر به عنوان مزه كار استفاده كنيد. به هنگام استفاده از رنگ در خاطر داشته باشيد كه رنگ‌ها چگونه مي‌توانند بر اتاق و نهايتا روحيه شما تاثير بگذارند.در زير چند رنگ همراه با خصوصياتشان به شما معرفي مي‌شوند.قرمز: بيانگر هيجان، انرژي وافر، گرما و جنب و جوش است.قرمز در زمره قوي‌ترين رنگ‌هاست، رنگي بسيار فعال و محرك است. انتخابي بسيار زيبا براي ورودي يا سرسراي منزل. استفاده از قرمزهاي گرم در اتاق غذاخوري حس صميميت و خوش آمدگويي را القاء مي‌كند. اين رنگ براي اتاق‌هايي كه از سمت شمال نور مي‌گيرند بسيار مناسب است. اگر آدمي عصبي و تندخو هستيد بهتر است كه اين رنگ را فراموش كنيد!سبز: معرف طبيعت، رشد و تمدد اعصاب است. سبز رنگي آرامش بخش است و براي بسياري از افراد يادآور تولدي دوباره. سبز تقريبا در كنار تمامي رنگ‌ها زيبا است و مي‌توان از سبزهاي تيره‌تر و خنثي‌تر به عنوان رنگي خنثي استفاده كرد و تركيب سبز ملايم با رنگ‌هاي خنثي ديگر، اتاقي آرام و مناسب استراحت را ايجاد مي‌كند. آشپزخانه‌اي با تركيبات ...

  • تاریخ فرش ایران ( دوره صفویه )

      دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضا عنوان پژوهش : تاریخ فرش ایران ( دوره صفویه ) نام دانشجو : علی اکبر شهیدانی عنوان مقطع : کارشناسی ارشد رشته تحصیلی :  تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی نام استاد : دکتر شهرام پناهی خیاوی اسفند ماه 1390 فهرست مطالب عنوان صفحه چکیده 1 واژه های کلیدی 1 مقدمه 2 دوره های فرشبافی عصر صفویه 3 صفویه که بود؟ از کجا آمد ؟ 4 چند نکته مهم درباره صفویه 5 معروفترین روایات دوران اسماعیل صفوی در امور فرش فرشبافی 5 مطرح ترین فرش های باقی مانده از زمان شاه اسماعیل صفویه 6 انواع طرح های دوره صفویه 7 دوره دوم فرش و فرشبافی در دوره شاه طهماسب صفوی 8 فرشهای دوره شاه طهماسب 8 معروف ترین شهرها های بافنده فرش دوره شاه طهماسب 10 قالی دوره شاه طهماسب صفوی 10 فرشهای سالتینگ 10 قالی ترنج دار آنهالت   11 قالی امپراطور   12 مراکز مهم فرشبافی در دوره شاه طهماسب   13 روایات فرشبافی دوره شاه عباس   14 قالی به نام موج دریا یا پرتغالی 16 نتیجه گیری 17 منابع و مأخذ 18           چکیده : ذوق و خلاقیت هنری هر جامعه ای از سنن زندگی و سوابق تاریخ و محیطی آن قوم ریشه و الهام می گیرد و غالباً این ذوق و استعداد در یک یا چند رشته خاص متبلور می شود از جمله هنر هایی که در این سرزمین به مرورر زمان به کمال رسیده است و ذوق هنرمند ایرانی در پهنه آن فرصت تجلی وافر یافته هنر قالیبافی است . دلیل این شکوفایی و تعالی را علاوه بر خصوصیات ذاتی ایرانیان مانند هنر دوستی و بردباری باید در وفور مواد مواد اولیه تولید فرش از قبیل پشمهای مرغوب و انواع گوناگون گیاهان رنگدار دانست . فرش به عنوان نمودی از تفکر و اندیشه بشری و متاثر از حس نوجوانی او در طول تاریخ خود با نشیب و فراز هایی روبرو بوده است با فراغت فکری هنرمندان و محیط مناسبی که برای رشد و شکوفایی هنر ایشان ایجاد گردیده  به حد اعلای خود رسیده است و گاه صدماتی که بر اثر مصائب طبیعی و غیر طبیعی بر پیکر جامعه وارد شده است آن را به دوره نهضتی و خمودی سوق داده است . فرش هایی که انسان اولیه برای زیر انداز ، رو ندارز ، حمل بار ، پوشش مقبره ها ، پوشش حیوانات و غیره از آن استفاده کرده از پوست برگ درختان و پوست حیوانات بوده . این طبع نقاد و دست هنرمندان امروز از هر حیث اعجاب بیننده را در بر می انگیزد و چشمها را خیره می کند . بدون شک قدمت استفاده از زیر انداز به زمانی می رسد که انسان به فکر ساختن سر پناهی جهت تامین آسایش خود افتاد . بافت انواع زیرانداز نیز همزمان با پرورش دام و استفاده از پشم آن بدین منظور بوده است و انسان پس از بهره وری از پوست حیوانات به اهمیت الیاف پشمی پی ...