طرز تهیه قویماق

  • قویماق و قایقاناق(غذای سنتی هشجین)

        قویماق و قایقاناق از جمله غذاهای سنتی هشجین به حساب می آیند که البته در بسیاری دیگراز مناطق ایران نیزپخت می شوند. این دو غذا به خاطر قرار گیری در زمره غذاهای شیرین در وعده صبحانه نیز صرف می شوند. وجود شیرینی و آرد در این غذا بر تبرک و خوش یمنی آن در اعتقادات مردم این دیار افزوده و موجب قرارگیری آن در جایگاه ممتازی از سنتها و رسوم آنان گشته است : - در فولکلور آذری می توان انعکاسی از آن را یافت:مثلا :عزیزیم بیزه گه ل قوناق سنه پیشیریم قایقاناق)- در اکثر نقاط آذربایجان قویماق غذایی است که بعد از روز اول زندگی زناشویی از طرف خانواده عروس به خانه زوج جوان برای میل در وعده صبحانه برده می شود- در اکثر نقاط این خطه قویماق به عنوان اولین غذا بعد از زایمان محسوب می شود.- نذر قویماق و سپس سفره قویماق که تنها زنان حق استفاده از قویماق آن سفره را دارند از دیگر رسم های در ارتباط با این غذا است - قایقاناق در مراسم نوبارلیق به خانه نوعروس برده می شد منور ننه میگفت اگر قندی را که از این ساییدن (از ساییدن بر سر عروس و داماد در هنگام مراسم عقد)حاصل می شود مکایه شیرینی کاچی (قویماق) و قیقناق هدیه مادر زن در روز پاتختی کنند و داماد و عروس از آن بخورند ،عشق زن و شوهر به یکدیگر زیاد خواهد شد.این رسم امروز هم در عقد کنان برقرا است گو اینکه لامحاله کاچی و قیقناق در عروسی جوانهای متجدد منسوخ شده است از غذاهای سنتی اردبیل می‌توان به آش اوماج، آش دوغ، آش شیر، آَش یارما، بزباش، پیچاق قیمه، تاس‌کباب، ترحلوا، ترشی‌قرمه، چیغیرتما، حلوای زرد، حلوای زنجبیل، خشیل، خورشت قاتق، ساج‌ایچی، سوغان‌سو، قرمه‌سبزی، قویماق، قیساوا، قیقاناق، کوفته، لونگی و هرا اشاره کرد. آش دوغ( آیران آشی ) مهم‌ترین غذای سنتی هشجین است و به‌عنوان غذای سنتی جهانی شناخته شده‌است پیچاخ قیمه ( قیمه کاردی!) مواد لازم: گوشت کوسفندی ۳۰۰ گرم پیاز متوسط ۲ عدد تخم مرغ ۴ تا خلال بادام نصف استکان کمترک! ادویه خورشتی زعفران و نمک و فلفل طرز تهیه: گوشت ها رو باید مثل قیمه خودمون به قطعات کوچک..بلکه هم کوچکتر خرد کنیم ابتدا پیاز رو خلال می کنیم و با کمی روغن تفت می دهمیم وقتی پیاز زنگ گرفت یا به اصطلاح اشپز ها شیرین شد گوشت رو یه اون اضافه می کنیم بهتر کمی حرارت رو بالا ببریم تا گوشت به اب نی افته بعد از این که گوشت ها کمی سرخ شدند نیمی از ادویه ها رو اضافه می کنیم و کمی تفت می دهیم حدود ۲ تا ۳ لیوان اب به اون اضافه می کنیم یا در زود پز یا در دیگ معمولی اونه رو میپزیم بادام ها رو با ۱ استکان اب در یک قابلمه کوچک روی حرارت می گذاریم تا کمی نرم بشوند در انتهای پخت کمی کره ...



  • غذاهای سنتی هشجین

    غذاهای سنتی و سوغاتی های هشجین غذاهای سنتی و سوغاتی های بسیار خوشمزه شهر هشجین             قویماق و قایقاناق از جمله غذاهای سنتی هشجین به حساب می آیند که البته در بسیاری دیگراز مناطق ایران نیزپخت می شوند. این دو غذا به خاطر قرار گیری در زمره غذاهای شیرین در وعده صبحانه نیز صرف می شوند. وجود شیرینی و آرد در این غذا بر تبرک و خوش یمنی آن در اعتقادات مردم این دیار افزوده و موجب قرارگیری آن در جایگاه ممتازی از سنتها و رسوم آنان گشته است : - در فولکلور آذری می توان انعکاسی از آن را یافت:مثلا : عزیزیم بیزه گه ل قوناق سنه پیشیریم قایقاناق) - در اکثر نقاط آذربایجان قویماق غذایی است که بعد از روز اول زندگی زناشویی از طرف خانواده عروس به خانه زوج جوان برای میل در وعده صبحانه برده می شود - در اکثر نقاط این خطه قویماق به عنوان اولین غذا بعد از زایمان محسوب می شود. - نذر قویماق و سپس سفره قویماق که تنها زنان حق استفاده از قویماق آن سفره را دارند از دیگر رسم های در ارتباط با این غذا است - قایقاناق در مراسم نوبارلیق به خانه نوعروس برده می شد منور ننه میگفت اگر قندی را که از این ساییدن (از ساییدن بر سر عروس و داماد در هنگام مراسم عقد)حاصل می شود مکایه شیرینی کاچی (قویماق) و قیقناق هدیه مادر زن در روز پاتختی کنند و داماد و عروس از آن بخورند ،عشق زن و شوهر به یکدیگر زیاد خواهد شد.این رسم امروز هم در عقد کنان برقرا است گو اینکه لامحاله کاچی و قیقناق در عروسی جوانهای متجدد منسوخ شده است از غذاهای سنتی اردبیل می‌توان به آش اوماج، آش دوغ، آش شیر، آَش یارما، بزباش، پیچاق قیمه، تاس‌کباب، ترحلوا، ترشی‌قرمه، چیغیرتما، حلوای زرد، حلوای زنجبیل، خشیل، خورشت قاتق، ساج‌ایچی، سوغان‌سو، قرمه‌سبزی، قویماق، قیساوا، قیقاناق، کوفته، لونگی و هرا اشاره کرد. آش دوغ( آیران آشی ) مهم‌ترین غذای سنتی هشجین است و به‌عنوان غذای سنتی جهانی شناخته شده‌است پیچاخ قیمه ( قیمه کاردی!) مواد لازم: گوشت کوسفندی ۳۰۰ گرم پیاز متوسط ۲ عدد تخم مرغ ۴ تا خلال بادام نصف استکان کمترک! ادویه خورشتی زعفران و نمک و فلفل طرز تهیه: گوشت ها رو باید مثل قیمه خودمون به قطعات کوچک..بلکه هم کوچکتر خرد کنیم ابتدا پیاز رو خلال می کنیم و با کمی روغن تفت می دهمیم وقتی پیاز زنگ گرفت یا به اصطلاح اشپز ها شیرین شد گوشت رو یه اون اضافه می کنیم بهتر کمی حرارت رو بالا ببریم تا گوشت به اب نی افته بعد از این که گوشت ها کمی سرخ شدند نیمی از ادویه ها رو اضافه می کنیم و کمی تفت می دهیم حدود ۲ تا ۳ لیوان اب به اون اضافه می کنیم یا در زود پز یا در دیگ معمولی اونه رو میپزیم بادام ها رو با ۱ استکان ...

  • غذا ها و دستر های سنتی اردبیل شام اسبی

  • غذاها وخوراکیهای سنتی مردم استان اذربایجانشرقی

    دويماج ( خوراكي سنتي از آذربايجان شرقی در  تبريز ) ------------------------------------------ نان خشک تبريزی 4 عدد آب يا دوغ 1 ليوان يا به ميزان دلخواه ( براي مخلوط كردن - تر كردن و فرم دادن نان خشك ) پنير تبريز 200 گرم کره 100 گرم گردوی خرد شده به ميزان لازم دويماج از غذاهای سنتی آدربايجان به شمار می روزد. اين غذا برای صبحانه و عصرانه سريع آماده می شود و همراه با سبزی خوردن و ميوه های تابستانی ( انگور و هندوانه ) بسيار طعم لذيذ و دلچسبی دارد. طرز تهيه --------------- نان ها را درون کاسه ای بزرگ به اندازه كورن فلكس ( يا ريز تر ) کاملا" خرد کنيد و كم كم آب ( يا دوغ ) را کم کم به آن اضافه کرده و هم بزنيد . خرده هاي نان نبايد مثل تريد آبگوشت له شوند . همين قدر كه تر باشند تا بتوان آنها را گلوله كرد كافيست . پنير را نيز ريز رنده کرده و يا خرد كرده و به آن اضافه کنيد. اكنون کره را آب کنيد و همراه گردو به آن اضافه کنيد و کاملا" با دست مخلوط نماييد. مواد را درون دست ها به شکل گرد يا بيضی کاملا" فشرده کنيد تا کاملا" به هم بچسبد و متلاشی نشود . چنانچه از هم باز شد کمی آب و کره آبکرده اضافه کنيد . نکته : لواش خشک تبريزی در سوپر مارکت ها به صورت بسته بندی موجود است . 1 - در گذشته هاي نه چندان دور در همدان همين دويماج را براي سحري ماه رمضان سر سفره مي گذاشتند و داخل آن كمي هم « تخم رازيانه » هم مي ريختند و بجاي كره از روغن حيواني استفاده ميكردند . 2 - حالا شما هم ميتوانيد از سبزيجات خشك معطر يا دانه هاي خوشمزه و معطر مانند زيره سبز يا سياه و يا پودر تخم گشنيز داخل آن استفاده كنيد . من خودم نعناي خشك رو بيشتر دوست دارم . 3 - ضمنا تغذيه مقوي براي نيمروز كودكان مدرسه اي بشمار ميرود . برنج كاسه اي آذري مواد لازم:برنج3 پيمانه ذرت 1 پيمانه نخودفرنگي 1پيمانه هويج خردشده 2 عدد گوشت مرغ 250 گرم زرشك 2 قاشق غذاخوري خلال بادام(يا پسته شامي) 2 قاشق غذاخوري پياز خرد شده 2 عدد نمك وفلفل واوديه و روغن به مقدار لازم طرز تهيه: پياز را سرخ مي كنيم.كمي زعفران مي زنيم وبرنج خام خيس خورده را (بدون اب) به ان اضافه مي كنيم..تخم گشنيز، زرچوبه ودارچين وپودر كاري را اضافه مي كنيم وكمي نمك اضافه كرده و3 دقيقه تفت مي دهيم.كمي روغن اضافه كرده سپس هويج آب پز،نخودفرنگي وذرت را اضافه مي كنيم(درصورت دلخواه قارچ وفلفل سبز نيز مي توان اضافه كرد).سپس كمي از خلال بادام (يا پسته شامي) وزرشك را افزوده ،3 ليوان آب مي ريزيم ومي گذاريم نسبتا بپزد.بعد در يك كاسه بزرگ چرب شده كمي زرشك وبادام ريخته وسپس لايه لايه برنج و مرغ را اضافه مي كنيم مي توانيم رويش پادام ريخته يا با سيب زميني رنده شده رويش را بپوشانيم.سپس بدون فويل (ودر ...

  • چکدرمه - استان گلستان - غذای سنتی ترکمنی

    چکدرمه - استان گلستان - غذای سنتی ترکمنی

    مطالبي در مورد قوم تركمن و مروري كوتاه در تاريخ آن تركمن ، قومی ترک زبان عمدتاً در آسیای میانه . این قوم بازماندة ترکمانان غُز( اُغُز) هستند قوم ترکمن از اختلاط قبایل گوناگون ترکمان غُز در منقشلاغ و اُوسِت یورت (فلاتی در مشرق منقشلاق ) و رشته کوههای بَلْخان و خوارزم و بعضی قبایل بیگانه ، در قرن هشتم و نهم به وجود آمد . اکثر مردم جمهوری ترکمنستان ، اهالی دشت ترکمن (ترکمن صحرا) در شمال استان گلستان ، جماعاتی از ساکنان شمال استان خراسان و ساکنان بخشی از شمال افغانستان ترکمن اند. ترکمنها از فرهنگ بسیار غنی برخوردار بوده اند. ترکمنها عمدتاً حنفی مذهب اند اغلب ترکمنها هنوز لباس قومی خود را می پوشند. زیورآلات طلایی و نقره ای از قدیم مورد توجه زنان ترکمن بوده است و ساخت اینگونه زیورآلات هنوز در میان ترکمنها رواج دارد. آنان از گذشته های دور، ابریشم بافی و نمدمالی و قالی بافی می کردند و قالی و نمد از تولیدات معروف ترکمنهاست . این قوم در پرورش اسب مهارت فراوان داشتند و اسب ترکمن همچنان از نژادهای اصیل به شمار می آید . دامداری که در گذشته از مشاغل اصلی قوم ترکمن بود، امروزه جای خود را به زراعت و صنعت و تجارت داده و در بسیاری از مناطق ترکمن نشین به شغلی جانبی تبدیل شده است . تعلیم وتربیت کودکان آنها، بویژه ترکمنهای یکجانشین ، از گذشته برعهدة روحانیان بوده است . ترکمنها موسیقی مخصوصی دارند که با دوتار نواخته می شود. خوانندگان ترکمن را، که اغلب نقالان اشعار مخدوم قلی اند، «بخشی » می نامند. این واژه از مغولی وارد ترکی شده است . به رغم تحولاتِ سدة اخیر، یکی از ویژگیهای قوم ترکمن وفاداری به قبیله است . مقابر بزرگان قبایل ترکمن در جمهوری ترکمنستان همچنان زیارتگاه است . دختران ترکمن با سرودن ترانه هایی که اصطلاحا (لاله) گفته می شود به بیان افکار و احساسات خود می پرداخته اند در بین ترکمنها اسطوره ها نقش مهمی دارد. از مشهورترین اسطوره ترکان ارگنه گون داستان گم شدن قوم در کوههای ارگنه گون و بازگشت موفقیت آمیز به سرزمین پدری است. یکی دیگر از افسانه های قدیمی ترکمن داستان پیدایش اقوام یموت، تکه و گوگلان است. مطابق این داستان نیای بزرگ ترکمنها سه زن داشت که در ایام حاملگی هر کدام از زنها از شوهر شکارچی خود تقاضای گوشتی را می کنند. شوهر برای زن اول قوچ کوهی را شکار می کند و می آورد. برای زن دومش شکاری پیدا نکرده و در نتیجه گرگی را شکار کرده و جگر آن را برای زنش می آورد. برای زن سومش گوسفندی آبی رنگ و لنگان را شکار می کند. هنگام تولد پسران، زنان برای آنها از شوهر خود تقاضای اسم می کنند. شوهر برای پسر اول نام «تکه» (به ...

  • طبابت های سنتی در وایقان

    ب : طبابت های سنتی در وایقان: طبابت های عملیاتی ختنه کردن: در ایام سابق کودکان را دلاک ها در خانه ها ختنه می کردند. خانواده ها معمولاً تلاش می کردند که در همان روز های اول تولد و حد اکثر تا سه ماهگی پسر بچه را ختنه کنند ولی گاهی به دلایلی و حتی به ندرت تا حدود سن دهسالگی  به تأخیر می افتاد. برای ختنه کردن یک مهمانی در خانواده ترتیب داده می شد و نزدیکترین فامیلهای خانواده به این مهمانی دعوت می شدند دلاک هم با کیفی که وسایل ختنه در آن بود، می آمد. اگر کودک کم سن و سال بود کار تا حدی راحت بود ولی در مورد کودکان بزرگتر کار دشوار بود کودک اگر متوجه می شد فرار می کرد در این موارد با سعی و تلاش و گاهی با وعده های تشویق کننده کودک را می آوردند. دلاک مقداری پنبه را می سوزاند تا خاکستر حاصل شود بلافاصله پس از ختنه نمودن خاکستر مزبور را به محل ختنه می ریختند تا خونریزی قطع شود. بعد از ختنه کردن پذیرایی از مهمانان با ناهار انجام می شد و به دلاک علاوه بر حق الزحمه اش طبقی را که حاوی یک کله قند و یک پارچۀ پیراهنی یا جوراب بود به عنوان انعام می دادند به این طبق اصطلاحاً خلعت می گفتند. از دلاک هایی که در وایقان ختنه می کردند می توانم مرحوم استا حسن گوزلی و مرحوم استا حسن کوهنورد را نام ببرم. حَجَم آلماق (حجامت): یکی از راههای متداول طبابت در ایام سابق حجامت بود. به افرادی که به کار حجامت می پرداختند "حَجَمچی" می گفتند و از حجمچی های مشهور وایقان از حجمچی لیلان نام می برم. (این مورد را از زبان آقای مهندس ایوب غفوری نقل نمودم از دقت ایشان تشکر می کنم) در فصل بهار معمولاً در فامیلها یا همسایگان به صورت دسته جمعی و طی مراسمی افراد، حجامت می شدند. دلاک ها در حمام ها نیز متقاضیان را حجامت می کردند. عقیده داشتند که با حجامت خون کثیف از بدن خارج شده ومقاومت فرد را در مقابل بیماریها زیاد می کند. حجامت مدتی کم شده بود ولی در سالهای اخیر به علت تبلیغاتی که در مورد مؤثر بودن آن انجام شده، رواج مجدد یافته است. کوپه سالماق (بادکش انداختن): در این روش درمانی با یک وسیله ای که به آن "کوپ" یا بادکش می گویند در محل پیشانی یا پشت بادکش انداخته می شود. آنهایی که سردردهای مزمن یا کمردرد داشتند از این روش استفاده می کردند قورقوشوم توکماق ( سرب ریزی): عقیده داشتند کودکانی که زیاد بیمار می شوند به علت این می باشد که از یک چیزی ترسیده اند. برای رفع آثار آن از این شیوه استفاده می شد. سرب را ذوب می کردند و سرب مذاب را در آبی که در تماس کودک بیمار بود، می ریختند تکه های سرب به اشکالی در می آمد از آن اشکال حدس می زدند که کودک از چه حیوانی یا چیز دیگرترسیده است. باور ...

  • آداب ورسومات اردبيلي ها

    از غذاهای محلی این استان می توان به آش شیر،آش دوغ ، کوفته ، قیماق (سر شیر) ترشی قرمه ، سبزی قورمه ، مسما،چخرتما،آب پیاز، آ ش اوماج ، آش یارما ، خورش قاتق ، تاس کباب، حلوا زرد،تر حلوا ، حلوای زنجبل ، قیساوا،و قیقاناق(شیره شکر غلیظ جوشیده ،زغفران و تخم مرغ ) اشاره کرد.قسمتی از شیرینی ها و غذاهای این استان به سوغات این شهرستان شهرت دارد که از “آنها می توان به سر شیر ،کره ،آبنبات ، شیرینی های محلی و تخمه آفتابگردان ، گردو ،عسل خالص سبلان ، (برگرفته از عصاره بر شهد گلهای رنگارنگ و عطر آگین ) اشاره کرد . حلوای سیاه استان نیز به صورت معجونی از جوانه گندم و کره طبیعی از دیگر سوغات نشاط بخش و مقوی است .بازی هاگیزلین پاچمعادل فارسی این کلمه “قایم موشک بازی” است و ترتیب بازی نیز تقریبا به همانگونه می باشد . در این بازی دسته ای از کودکان یک نفر را از بین خود وادار به بستن چشم یا روی کردن بدیوار می نمودند. آنگاه خود بی سر و صدا و به نحوی که او در نیابد از کنار وی دور شده هر یک در جائی پنهان می گشتند دقایق بعد آنکه چشمش بسته بود با صدای بلند داد می زد “گیزلین پاچ و گلدیم قاچ” و بلافاصله در پی جستجوی آنها به اینطرف و آنطرف می رفت و در یک مدت متعارف اگر موفق یافته یکی از آنها را پیدا می کرد برنده می شد و الا بچه ها از مخفی گاه خود در آمده به محل اولیه باز می گشتند .گیرجنه بازیگیرجنه به معنی فرفره در زبان فارسی امروزی است و مراد از آن جسمی است که بدور خود می چرخد . این کلمه در اردبیل و در معنی خاص به تکه چوبی گفته می شد که خراطها آنرا به شکل استوانه و به قطر تقریبی سه تا چهار سانتی متر و ارتفاع هفت تا هشت سانتیمتر می تراشیدند و یک قاعده آنرا بشکل مخروط در می آوردند . وسیله بازی غیر از گیرجنه “قمچی” بود و آن عبارت از ترکه ای از چوب بود بطول تقریباً نیم متر که بر یک سر آن نواری از پارچه و قماش یا نخ کنفی و غیره می بستند و طول این نوار به درازای چوب قمچی انتخاب می کردند . گیرجنه را بر روی نوک تیز آن با دست و در روی زمین صاف می چرخانیدند و سپس برآن می زدند و بدین طریق آنرا به چرخش وا می داشتند و چه بسا که ساعتها خود را با آن سر گرم می ساختند .چلینگ آغاجنام فارسی آن “الک دولک” است ولی طرز بازی آن دو در اردبیل و تهران با هم فرق داشت . وسیله این بازی دو تکه چوب دستی یکی بطول تقریبی ۷۵ و دیگری ۲۰ سانتیمتر بود که اولی را “آغاج” بمعنی چوب و دومی را “چلینگ” می گفتند . این بازی در اردبیل دو مرحله داشت “توخماغی” و “یانی” در قسمت اول بازی که نوبت بازی با او بود آغاج را از یک سر در کف دست طوری می گرفت که دو سه سانتی متر آن در بالای دست و بقیه در زیر ...