مدل مانتو برای آدمهای چاق

  • مدل کت شلوار زنانه مجلسی



  • پوست من تیره است، چه رنگهایی برای من مناسب تر است؟

     پوست من تیره است، چه رنگهایی برای من مناسب تر است؟

    کسانی که رنگ پوستشان تیره است وقتی موهایشان طبیعی است خیلی زیباتر به نظر می رسند. موهای مشکی ، قهوه ای پر رنگ و یا کم رنگ برای پوستهای تیره خیلی مناسب هستند .باور داشته باشید یا نداشته باشید ، حتی اگر بهترین و جذابترین لباس دنبا را هم بپوشید اگر رنگش برای شما مناسب نباشد خوب به نظر نمی رسد. رنگ مو و رنگ آرایش شما هم به همین اندازه در ظاهر شما تاثیر دارد. اگر پوست تیره ای دارید خیلی خوش شانس هستید چون رنگهای مختلف بسیار زیادی برای پوست شما مناسب است.رنگ لباسکسانی که پوستهای تیره ای دارند می توانند از رنگهای روشن و شاد استفاده کنند. رنگهای صورتی ، زرد و بنفش کم رنگ تضاد بسیار زیبایی با پوست شما دارند و رنگ چهره شما را روشن تر می کنند.رنگهایی مثل قرمز و سیاه نیز برای شما مناسب هستند زیرا باعث می شوند رنگ چهره شما کاملا" مشخص و نمایان شود. علاوه بر این ، رنگ بادمجانی هم مکمل خیلی خوبی محسوب می شود .رنگ آرایشاول از همه کرم پودری پیدا کنید که با رنگ پوست شما هماهنگی داشته باشد. یک سایه چشم شکلاتی رنگ انتخاب کنید و خط چشم قهوه ای بکشید تا چهره شما زیبا و طبیعی به نظر برسد.موهاکسانی که رنگ پوستشان تیره است وقتی موهایشان طبیعی است خیلی زیباتر به نظر می رسند. موهای مشکی ، قهوه ای پر رنگ و یا کم رنگ برای پوستهای تیره خیلی مناسب هستند . موهای بلوند و یا قرمز براق باعث می شوند صورت شما غیر طبیعی به نظر برسد و مکمل خوبی برای رنگ پوست شما نیستند.چطور متوجه شوید که رنگ درست را انتخاب کرده اید؟وقتی لباستان را پوشیدید ، موهایتان را درست کردید و آرایش کردید با دقت در آینه نگاه کنید و ببینید پوستتان چطور به نظر می رسد . اگر پوستتان سالم و درخشان به نظر می رسد مطمئن باشید که از رنگهای مناسب و درست استفاده کرده اید. اگر مثل آدمهای مریض ، خسته و بی رنگ و رو به نظر می رسید باید از رنگهای دیگری استفاده کنید. اگر رنگهای مناسب پوستتان را پیدا کنید بهتر از همیشه به نظر خواهید رسید.

  • فلسفه رنـج

    دنیا سرزمین رنج است .هیچ کس را از رنج گریزی نیست ولی چرابعضی ها در اوج رنجها خوشند؟ آیا واقعا"می توان رنج را هم دوست داشت ؟یا باید همواره از آن گریخت؟آیا آنکه رنج میکشد بدبخت است ؟وآنکه ازآن میگریزد خوشبخت؟اینها سوالاتی بود که ابتدای جوانی بمبارانم کرده بود.با خود پیمان بستم تا درگلشن سرسبز پاسخها قدم ننهاده ام از پای ننشینم .وعده وفا شد.پاسخ همه را یافتم وعاشق رنج شدم.بدبخت آن نیست که درزندگی رنج دارد بلکه آن است که که فلسفه ای برای رنج خود ندارد.رنج بیهوده خوردن آهسته مردن است .به آدمهای گوناگون نگاه کردم ..تنبل ،نادان ،کلاه بردار،لاغر ناتوان،چاق ضعیف النفس ،دزد،خسیس،خودخواه،نا امیدو.....عارف، دانشمند، هنرمند،انتقاد پذیر،پر تلاش، خدمتگذار، شجاع، بخشنده..تفاوتشان در سه حقیقت بود...رنج وفهم وعشقاما کدام رنج ..سازنده یاسوزنده ؟  تفاوت نادان وخردمند درانتخاب نوع رنج است .دسته اول رنج گریزان بی تدبیرو بی دل.   دسته دوم  رنج پذیران مدبر وعاشقتنبل از رنج کار می گریزد نادان از رنج یاد گیری ،ناتوان وضعیف از ورزش،چاق از رنج پرهیز،دزد از رنج زحمت ، خسیس ازرنج بخشش،خودخواه وقد از رنج انتقاد ،ناامید ازرنج سعی دوباره و...رنج گریزی ریشه تمام بدبختی هاست . آنکه از رنج سازنده بگریزد قطعا" گرفتار رنج سوزنده خواهد شد.فلسلفه رنج، قدرت است. مکتب من قدرت است. علت خوشبختی قدرت است.ضعیف همیشه مریض وغمگین وترسو است .عاشق رنجم ،از ضعیف بی همت بیزارم چرا که خدا هم دوستش ندارد .ضعیف جنازه ای است که عزراییل  یادش رفته است همه جانش رابگیرد.شیفته کسی هستم که با  مفهوم "نمیتوانم"بیگانه است."قوی ها جلوهء خدایند.ستودنی وتماشایی