بیابان

چکیده:

هدف این مقاله تحلیلی از علل بیابان وبیابان زایی وتعریف بیابان از دیدگاه اکولوژی بود.  ضرورت مسئله این است که  اگر ما رابطه علت ومعلولی یا منشاء واقعی هر پدیده وتعریف آنرا را بدانیم ، بهتر میتوانیم ، در اصلاح وبهره برداری آن تلاش سازنده ای داشته باشیم.  در این غیر این صورت هر چه جلوتر برویم از هدف دورتر و باعث به هدر دادن سرمایه ها ی اقتصادی وانسانی فراوان  در طول زمان خواهیم شد.روش ما بررسی نظری بر مبنای تجزیه تحلیل عمیق موضوعی از اسناد ومدارک تحقیق بود. نتایج بررسی  های اکولوژکی نشان می دهد که  به یکی از بیوم های  طبیعی  خشکی جهان ،که اصلی ترین ویژگی آن اقلیم خشک است، بیابان گفته می شود. این بیوم از دو بخش اساسی  زنده وغیر زنده تشکیل گردیده است . انسان  ها در خلق یااز بین بردن آن به علت قدرت محدود خود نقشی ندارند .تنها می توانند با بهره برداری (اصولی یا غیر اصولی ) شرایط زیست را به نفع یا ضرر نوع انسان تغییر دهد. بنا براین بیابان زایی وبیابان زدایی زمانی مفهوم پیدا می نماید که خالق آن حداقل بتواند به طور مثال در سطح وسیع جریان پر فشار جنب حاره ای که یکی از عناصر اصلی بخش اقلیم  بیابان است را خلق نماید . پس به کار بردن بیابان زایی وبیابان زدایی مصنوعی یا از طریق انسان مصداقی ندارد.

 

 مقدمه و هدف

قبل از تعریف بیابان لازم است که بدانیم که مو ضوع آن در قالب کد ام یک  از علوم قرار می گیرد .چونکه بیابان از مجمو عه ای  هدفمند ( اکوسیستم ) از موجودات جاندار وبی جان  که رابطه ای وابسته وپیوسته با هم دارند تشکیل شده است.  ویژگی این سیستم به گونه ای است که اگر در یک بخش از آن اختلال ایجاد شود اثر این ناهنجاری به سایر قسمت ها منتقل می گردد. توازن نسبی  بخش های این مجموعه لازمه یک زندگی مطلوب وپایدار است . بررسی ومدیریت  روابط این موجودات  هم در محدوده علم اکولوژی است. بنا براین  موضوع آن مربوط به رشته اکولوژی می شود. از طرف دیگر ارائه تعریف هم مانند سایر پدیده ها نیاز به فرمول وقوانین مربوط به خودش می باشد، که بدون رعایت آن ما نمی توانیم به یک تعریف جامع ومانع برسیم .برای این کار ما از نظرساختاری  ،از علم منطق واز نظر محتوا از علم اکولوژی استفاده نموده ایم.

از ديدگاه‌  اکولوژی كاربردي‌ برای زیستن مطلوب در بیوم بیابان یا هر بیوم دیگر نیاز به آشنایی کافی از آن بیوم وکارکرد آن می باشد . در غیر این صورت ما در زمان بهره برداری از آن  با برخورد غیر اصولی باعث ناهنجاری شده  و اثر منفی آن به انسان برمی گردد .که گاهی جبران آن به سال ها زمان لازم می باشد . برای تعریف بیابان لازم است که تعریف ، شکل ،اجزا و حد ومرز آن را بشناسیم تا بهتر بتوان آن را مدیریت نماییم . برای  اجراي‌ طرحهاي‌ مديريت‌ بيابان‌ و همزيستي‌ با شرايط‌ بياباني‌ شناخت و توصيف‌ يكي‌از فاكتورها ی ‌ بیوم بيابان‌ و بحث‌ در باره‌ تعيين‌ محدوده‌ آن كافي‌ نمي‌باشد  بلکه ابتدا باید کل آن سیستم شناخت وبعد منشاء و مسایل ‌ را از ديدگاه‌ علت‌ و معلولي‌ بررسي‌ كرده‌تا  علت‌ اصلي‌ را پيدا گردد. ازآنجايي‌ كه‌ اين‌ مبحث‌ پيرامون‌ تعاريف‌ بيابان‌است‌، در اينجا نظرات‌ تعدادي‌ از كارشناسان‌ داخلي‌ وخارجي‌  در مور د اجزا ومنشا بیابان آورده‌ شده‌ است‌.

درويش‌ و رهبر بيابان‌ را عارضه‌اي‌ طبيعي‌ در شرايط‌ فقر اقليمي‌ كه‌ چهره‌ زمين‌ را متاثر ازقوانين‌ خويش‌ مي‌سازد و تقريبا معادل‌ فراخشك‌ جهان‌ است‌ و بنابراين‌ اقدام‌ در جهت‌ محو بيابان‌(بيابان‌زدايي‌) مبناي‌ علمي‌ ندارد.

از نظر اختصاصي‌ در فرهنگ‌ ايران‌ لغت‌ بيابان‌ كلمه‌ آشنايي‌ است‌ و به‌ مناطق‌ خشك‌ و كم‌آب‌ و علف‌ اطلاق‌ مي‌شود و از تركيب‌ سه‌ كلمه‌ بي‌، آب‌، آن‌ (آنجا) شكل‌ گرفته‌ است‌. لغت‌ بيابان‌ درپارسي‌ كهن‌ به‌ نام‌ وياپان‌ (Vyapan)، در فرهنگ‌ عرب‌ صحرا (Sahra)، در فرهنگ‌ انگليسي‌ به‌ نام‌دزرت‌ (Desert) و در زبان‌ اردو بيابان‌ به‌ منطقه‌ بدون‌ جنگل‌ تعريف‌ شده‌ است‌.

نامبرده‌ همچنين‌ به‌ طبقه‌بندي‌ بيابانها اشاره‌ نموده‌ در يكي‌ از اين‌ روشها بيابانها به‌ دو دسته‌ كلي‌،بيابانهاي‌ تاريخي‌ يا طبيعي‌ با منشاء محيطي‌ (EnvironmentDesert) و بيابانهاي‌ جديد با منشاءانساني‌ (AnteropogenicDesert) تقسيم‌ شده‌ است‌ .

 

دفتر فني‌ بيابان‌زدايي‌ بيابان‌ را سرزميني‌ مي‌داند كه‌ در مناطق‌ خشك‌، نيمه‌خشك‌ و خشك‌نيمه‌مرطوب‌ مي‌داند كه‌ فاقد پوشش‌ گياهي‌ پايا بوده‌ و يا ميزان‌ آن‌ در حدي‌ است‌ كه‌ بهره‌برداري‌ ازآن‌ در شرايط‌ طبيعي‌ به‌ صرفه‌ و صلاح‌ نيست‌ .

تریکاردت نواحي‌ خشك‌ (بيابان‌) سرزمينهايي‌ می داند ‌ كه‌ در آنجا به‌ علت‌ عدم‌ كفايت‌ منابع‌ آب‌، پوشش‌گياهي‌ و خاك‌ كمتر از حدي‌ است‌ كه‌ بتواند سنگها را به‌ طور موثر از عمل‌ هوازدگي‌ حفاظت‌ نمايد .

بيابان‌ جايي‌ است‌ كه‌ ميزان‌ بارش‌ تكافوي‌ رشد پوشش‌ گياهي‌ را ندارد و فقط‌ گياهان‌خشكي‌پسند مي‌توانند به‌ رشد خود ادامه‌ دهند (1980-Huschke).

بيابان‌ يك‌ اصطلاح‌ جغرافيايي‌ است‌ و مكاني‌ را مي‌رساند كه‌ برترين‌ ويژگي‌ آن‌ كم‌آبي‌ است‌ واين‌ كم‌آبي‌ در قلب‌ آن‌ به‌ حد بي‌آبي‌ مي‌رسد كه‌ هر نوع‌ فعاليت‌ زيستي‌ را متوقف‌ مي‌كند ..

 

بيابان‌ به‌ محيطي‌ اطلاق‌ مي‌شود كه‌ فعاليتهاي‌ بيولوژيك‌ آن‌ كم‌ باشد ..

بر اساس‌ تعريف‌ رانكير (Rankiaer) دانشمند گياه شناس‌ اطريشي‌ اقاليم‌ جهان‌ را از نظرفرم‌هاي‌ مختلف‌ رويشي‌ گياهان‌ به‌ چهار دسته‌ تقسيم‌ نمود و آن‌ را اقليم‌ گياهي‌ نامگذاري‌ نمود. دراين‌ طبقه‌بندي‌ اقليم‌ گياهي‌ خشك‌، شامل‌ اراضي‌ طبيعي‌ هستند كه‌ تروفيتها نسبت‌ به‌ ساير فرمهاي‌رويشي‌ غلبه‌ بيشتري‌ داشته‌ باشند .

  آمبروژه‌  بيابان‌ را مناطقي‌ مي‌داند كه‌ داراي‌ 12 ماه‌ متوالي‌ بدون‌ بارش‌ (خشك‌) باشد.

 گوسن‌  بيابان‌ را مناطقي‌ مي‌داند كه‌ متوسط‌ بارندگي‌ ماهانه‌ آنجا كمتر از دو برابر متوسط‌ درجه‌حرارت‌ ماهانه‌ در تمام‌ ايام‌ سال‌ باشد.

 بوديكو  بيابان‌ را مناطقي‌ مي‌داند كه‌ شاخص‌ تابش‌ هواي‌ خشك‌ در آن‌ ناحيه‌ بيشتر از 3 باشد.اين‌ شاخص‌ عبارت‌ است‌ از ميزان‌ تابش‌ موجود براي‌ تبخير يك‌ سطح‌ مرطوب‌ نسبت‌ به‌ ميزان‌ تابش‌لازم‌ براي‌ تبخير ميانگين‌ سالانه‌ بارش‌.تورانت وايت‌ بیابان را جایی میداند که تبخير و تعرق‌ بالقوه‌ ماهانه‌ و سالانه‌ كمتر از بارندگي‌ ماهانه‌ و سالانه‌ باشد.دو مارتين‌ (6) مناطق‌ با ضريب‌ خشكي‌ كمتر از 5 را جزو مناطق‌ بياباني‌ مي‌داند.فائو  بيابان‌ را نواحي‌ مي‌داند كه‌ متوسط‌ بارندگي‌ سالانه‌ آن‌ كمتر از 200 ميليمتر باشد.ترانسو  نسبت‌ موجود بين‌ باران‌ و تبخير را ارائه‌ نمود كه‌ براي‌ تعيين‌ شدت‌ رطوبت‌ ياخشكي‌ بيابانها مورد استفاده‌ قرار مي‌گرفت‌ ولي‌ عيب‌ آن‌ نداشتن‌ آمار از مناطق‌ بياباني‌ است‌.

اما اکولوژیست ها از جمله ویتاکر 1381 در کتاب بوم شناسی خود بیابان را یک بیوم مانند سایر بیوم ها ( جنگل ، علفزار ، تندرا ، تاایگاه ... )ذکر نموده است .مصالح وابزار تشکیل دهنده آن هم را عوامل زنده وغیر زنده مانند  اقلیم ، خاک ، توپوگرافی ، بیولوژی ( انسان – حیوان –گیاه )  می داند . ایشان به بیومی که اقلیم آن خشک و میانگین بارندگی آن کمتراز 25 سانتی متر باشد بیابان گفته است.

علل مادی تشکیل بیابان را ،علیجانی ،کاویانی 1371 ،نیشابوری 1374 فشارکی 1373 ،خالدی 1374  عامری 1371 جوانشیر ،معتمد :موانع فیزیکی ،دوری ونزدیکی به منابع رطوبتی ،مراکز پر فشار جنب حاره ای ،عدم وجود سیستم های باران زا ، زاویه تابش خورشید و.. ذکر نموده اند. 

بيابان‌زايي‌ (Desertification)

بيابان‌زايي‌ به‌ مفهومي‌ كه‌ ابرويل‌ (A.Aubreville) جنگلبان‌ فرانسوي‌، براي‌ نخستين‌ بار در سال‌1949 مورد استفاده‌ قرار داد (1997-UNEP) به‌ نظر مي‌رسد با برداشتي‌ كه‌ امروز مورد وفاق‌سازمانهاي‌ جهاني‌ ذيربط‌ است‌، متفاوت‌ باشد. در آن‌ سال‌ وي‌ گزارش‌ داد كه‌ جنگلهاي‌ منطقه‌ ساحل‌در آفريقا به‌ علت‌ قطع‌ درختان‌ و ايجاد حريق‌ دچار پس‌روي‌ شده‌ و به‌ تدريج‌ مناظر شبه‌بياباني‌جايگزين‌ مي‌شوند.

در تعريف‌ جديد كه‌ در سال‌ 1996 به‌ تائيد اعضاي‌ كميته‌ بين‌الدول‌ كنوانسيون‌ بيابان‌زدايي‌وابسته‌ به‌ سازمان‌ ملل‌ قرار گرفت‌، آمده‌ است‌ كه‌ بيابان‌زايي‌ عبارت‌ است‌ از تخريب‌ سرزمين‌ درمناطق‌ خشك‌، نيمه‌خشك‌ و نيمه‌ مرطوب‌ خشك‌ تحت‌ اثر تغييرات‌ اقليمي‌ و فعاليتهاي‌ انساني‌. درتعريف‌ فوق‌ اصطلاحاتي‌ وجود دارد كه‌ خود به‌ تعريف‌ نياز دارد:

1-   سرزمين‌ (Land) شامل‌ منابع‌ آب‌ و خاك‌، شكل‌ سطحي‌ زمين‌ و پوشش‌ گياهي‌ آن‌ (شامل‌محصولات‌ زراعي‌) است‌.

2- تخريب‌ (Degradation) عبارت‌ است‌ از كاهش‌ استعداد منابع‌ به‌ وسيله‌ يك‌ يا مجموعه‌اي‌ ازجريانهاي‌ فعال‌ بر روي‌ سرزمين‌. بنابراين‌ تخريب‌ سرزمين‌ دامنه‌ وسيعي‌ از تخريب‌، شامل‌ تخريب‌منابع‌ آب‌ و خاك‌، شكل‌ زمين‌، پوشش‌ گياهي‌ و محصولات‌ زراعي‌ را در بر مي‌گيرد و در نتيجه‌پيامدهاي‌ اقتصادي‌ و اجتماعي‌ نيز پيدا مي‌كند .

 

در تعاريف‌ فوق‌ سوالاتي‌ وجود دارد. آيا بيابان‌ با مناطق‌ خشك‌ تفاوت‌ دارد يا خير؟

 اگر تفاوت‌دارد، بيابان‌ چگونه‌ اكوسيستمي‌ است‌؟ و اگر ندارد، اگر مناطق‌ خشك‌ تخريب‌ شود چه‌ خواهد شد؟كه‌ پاسخي‌ داده‌ نشده‌ است‌. به‌ نظر مي‌رسد براي‌ رفع‌ اين‌ ابهام‌ بدون‌ به‌ كار بردن‌ واژه‌ بيابان‌زائي‌ ازهمان‌ واژه‌ تخريب‌ سرزمين‌ استفاده‌ شود بهتر است‌. و ديگر اين‌ كه‌ در مورد تخريب‌ در اثر تغييرات‌اقليمي‌ در عمر انسان‌ كمتر اتفاق‌ مي‌افتد. بهتر است‌ اين‌ تغييرات‌ صرف‌ نظر گردد و به‌ جاي‌ آن‌ بيشترتحث‌ شناخت‌ علت‌ اصلي‌ ايجاد مناطق‌ خشك‌ و چگونگي‌ مديريت‌ آن‌ گردد.

 

 

 

 

بيابان‌زدايي‌ (De-Desertification)

همانند «بيابان‌زايي‌» براي‌ بيابان‌زدايي‌ نيز تعاريف‌ و مفاهيم‌ متفاوتي‌ ارائه‌ شده‌ است‌. تنوع‌،تفاوت‌ و حتي‌ گاهي‌ تضاد ميان‌ اين‌ مفاهيم‌ و تعاريف‌ عموما ناشي‌ از ديدگاههاي‌ متفاوتي‌ است‌.

از جمله‌ تعاريفي‌ كه‌ در مورد بيابان‌زدايي‌ بيشتر مورد استفاده‌ قرار گرفته‌ است‌، مضاميني‌ است‌ كه‌عموما به‌ ايجاد شرايط‌ مناسب‌ در جهت‌ احياي‌ پوشش‌ گياهي‌ اشاره‌ دارد:

در اين‌ تعريف‌ بيابان‌زدايي‌ عبارت‌ است‌ از مجموعه‌ اقداماتي‌ كه‌ در چهارچوب‌ طرحهاي‌ جامع‌توسعه‌ در مناطق‌ خشك‌ و نيمه‌خشك‌ تا خشك‌ نيمه‌ مرطوب‌ صورت‌ مي‌گيرد كه‌ مبتني‌ بر اصول‌توسعه‌ پايدار بوده‌ و شامل‌ سه‌ گروه‌ فعاليت‌ است‌.

 

كنترل بيابان زايي

در اين زمينه روش هايي براي كنترل بيابان اعم از نهالكاري، بذرپاشي، قرق و امثال آن تا كنون بسيار گفته شده و نوشته شده است، ولي آيا با استفاده از اين روش ها توانسته ايم بر مشكلات بيابانزايي غلبه كنيم؟ مي بينيم بازخورد آنها آنچنانكه شايسته است نتيجه زضايت بخشي نداشته است. البته اين مسئله را نبايد كتمان كرد كه كار در مناطق بياباني بسيار سخت و طاقت فرساست چرا كه سالها در اينگونه مناطق بياباني كار كرده ام و سختي و مرارت كار را از نزديك با گوشت و پوست و استخوان لمس كرده ام اما از برآيند كار راضي نيستم هر چند كه موفقيت هاي خوبي هم داشته ايم. شايد يكي از دلايل موفقيت كمتر كارهاي بيابان زدايي توجه بيشتر به امور فني و توجه نكردن يا به عبارتي توجه كمتر به مسايل اجتماعي و اقتصادي و بافت جامعه حاكم در مناطق كاري بوده است و حتي فراتر از آن شايد بتوان گفت ما تك بعدي كار كرده ايم چه بسا منابع طبيعي كار خودش را و كشاورزي نيز كار خودش را بدون توجه به اشتراكات بسيار نزديك اين دو بخش از بدنه يك وزارتخانه براي رفع مشكلات بيابان زايي انجام داده اند. در اين مورد اگر به توضيحات قبلي رجوع كنيم آثار مديريت درست امور كشاورزي و آبياري در كاهش اثرات بيابان زايي كاملا قابل درك است يعني مي توان گفت در امور كشاورزي هر طرح و برنامه اي كه در جهت ارتقا و بهبود كيفيت و كميت آبياري براي جلوگيري از اسراف و اتلاف آب انجام شود بطور غير مستقيم راهكاري در جهت مهار بيابان زايي محسوب مي شود. بنا بر اين با اجراي برنامه هايي براي افزايش راندمان آبياري در بخش كشاورزي با استفاده از روشهاي علمي و مدرن آبياري (كوزه اي ، قطره اي، تحت فشار و امثال آن) به منظور صرفه جويي در مصرف آب، كنترل و استفاده بهينه از منابع آبهاي سطحي موجود، مطالعه و اجراي طرح هاي آبخوانداري و پخش سيلاب و تغذيه مصنوعي و همچنين برخي اقداماتي كه مستقيما در اختيار وزارت نيرو مي باشد از جمله جلوگيري از بهره برداري و انسداد چاههاي غير مجاز، كنترل بهره برداري چاههاي داراي پروانه و امثال آن راهكارهايي براي تقويت و تعادل آبخوانها و مآلا جلوگيري از پديده بيابان زايي محسوب مي شوند.

در ارتباط با مسايل اجتماعي و اقتصادي بيابان زايي نيز اين واقعيت را بايد قبول كرد كه مسايل و مشكلات فعلي بيابان و بيابان زايي در ايران صرفا مشكلات فني و تكنيكي نيست بلكه مسايل ساختاري و اجتماعي و چه بسا سياسي است. در حوزه وسيع و گسترده بيابان سر و كار ما بيشتر با جامعه روستائي است بنابراين شناخت ساختار اجتماعی و اقتصادی جامعه روستایی از جمله توفيقات كاري محسوب مي شود. وضع جوامع روستائي در زمينه هاي اجتماعي و اقتصادي ويژگيهاي خاص خود را دارد ارتباط اين جامعه با محيط اطراف خود در طول زمان باعث بوجود آمدن روابط و عرف خاصي در سطح روستا گرديده كه بسته به شرايط محيط در مناطق مختلف متفاوت است. بنابراين در هر برنامه اي كه در ارتباط با جامعة روستايي باشد، شناخت ساختار اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي روستا و عملكرد آن ضرورت دارد و بدون توجه به آن هر گونه طرحي نه تنها با موفقيت همراه نخواهد بود بلكه باعث بروز ناهماهنگي و بر هم زدن ساختار سنتی اجتماعی و اقتصادی روستا نیز خواهد شد، فعاليتهاي چند دهه اخير بيابان زدايي تا حدودي گوياي اين واقعيت است زيرا در اغلب طرحهايي كه تاكنون به مرحله اجرا در آمده به وضعيت اجتماعي و اقتصادي مردم كمتر توجه شده است به طوري كه مردم در مقام معارضه با منابع طبيعي بوده اند. در این زمینه بايستي خلاء ناشي از ضعف فرهنگی بویژه فرهنگ منابع طبیعی به طریقی پر شود ضمن آنكه اقدامات قانوني در برابر متجاوزين به منابع طبيعي براي هر قشري از جامعه با قاطعيت اجرا شود.

- اصلاح روش تامین انرژی در مناطق مستعد بیابان زایی: در ايران با زمينه مناسب اقليمي و تابش آفتاب در بيشتر مناطق و در اكثر فصول سال همچنين وجود مناطق واجد پتانسيل بالاي باد و قابليت هاي توليد انرژي زمين گرمايي زمينه لازم و مناسبي براي استفاده و گسترش انرژيهاي نو و پاك فراهم است. انرژی خورشیدی و باد ، از جمله منابعی هستند که در كشور ما بویژه در مناطق بیابانی به فراواني یافت می شوند، با شناخت مكانهاي مناسب اين منابع و بكارگيري ابزار مناسب براي تبديل آنها به انرژی هاي ديگر مي توان از اين منابع غني به عنوان يك نيروي تكميل كننده و ياري رسان برای تامین انرژی گرمایی و سرمایی استفاده کرد. در صورت توسعه بیشتر و بهتر این انرژی ها می توان قسمت اعظم نیازمندیهای شهری و روستايي را در مناطق مناسب از این طریق تامین کرد. می توان گفت حل مشکل انرژی در نواحی روستایی مواجه با پدیده بیابان زایی از طریق کنترل مصرف منابع انرژی موجود و توسعه منابع جدید انرژی ، در خاتمه بخشیدن به قطع درختان و تخریب پوشش گیاهی موثر بوده و انجام این دو ، تضمینی برای اصلاح تعادل اکولوژیک و کنترل گسترش بیابان زایی می باشد

- بهبود وضعیت معیشت اقتصادی ساکنان بیابان: اكنون در مجامع ذيربط بين المللي فقر بعنوان يك عامل بيابان زايي شناخته شده است بنا براين براي مبارزه با بيابانزايي، اهميت عوامل اقتصادي را نيز بايد مد نظر داشت. كشاورزي و دامداراي در اراضي خشك يا وجود ندارد و يا اينكه مانند كشاورزي و دامداري در اراضي حاصلخيز، پر منفعت نيست. در اين مناطق دولت بايد به مردمي كه در كوير و بيابان زندگي مي كنند كمك كند و از لحاظ اقتصادي زندگي اين مردم را در سطح معقولي تامين كند. اين كمك هاي اقتصادي شامل وام بلاعوض، ‌معاضدت در تهيه علوفه ارزان براي دامهاي آنان و رساندن تجهيزات و لوازمات لازمه مي باشد. امروزه از پتانسيل هاي موجود در بيابان و ايجاد درآمد براي ساكنين اين مناطق در بسياري از كشورها برنامه ريزي هاي خوبي انجام گرفته است كه يك نمونه آن بحث اكوتوريسم يا طبيعت گردي است

مناطق بياباني ايران سرشار از جاذبه هاي توريستي و گردشگري هستند. شايد بتوان گفت اكثر شهرها و يا حتي برخي از مناطق روستايي واقع در نواحي بياباني داراي آثار فرهنگي و يا جاذبه هاي تاريخي و طبيعي منحصر به فرد هستند. از يزد و كاشان و اصفهان گرفته تا كرمان و خراسان و سمنان و... كه همگي در محدوده مناطق بياباني ايران قرار گرفته اند و هريك از شهرهاي اين استانها ويژگيهاي خاص تاريخي-فرهنگي و طبيعي خود را دارند كه مي توانند در جذب گردشگران داخلي و خارجي بخوبي نقش ايفا كنند. از كويرهاي نمك بيابانهاي مركزي تا شهر افسانه اي كالوت هاي لوت و تپه هاي شني اطراف هر يك از شهرها و روستاهاي مناطق فوق با برنامه ريزي و مديريت درست مي توان درآمد قابل توجهي براي عمران و آباداني مردم همان سرزمين كسب كرد كه خود راهي در جهت مهار بيابان زايي محسوب مي شود.

- کنترل جمعیت و تولید اشتغال: از آن جائي كه رشد جمعيت در روستاها بيشتر است و از طرفي سطح اراضي زير كشت نيز محدود مي باشد با افزايش جمعيت دو مسئله پيش ميايد یا فشار روي زمين زياد مي شود و ممكن است همين امر موجب فرسايش خاك و بياباني شدن اراضی شود يا اینکه عده اي به شهرها هجوم بياورند و مشکلات حاد اجتماعی یا سیاسی دیگری را سبب شوند. براي رفع اين مشكل دولت مي تواند با آوردن صنايع سبك و ديگر صنايع مربوطه در مناطق روستايي اقدامات مناسبی انجام دهد به اين ترتيب نه تنها شغل و كار و حرفه براي مردم مناطق خشك و بياباني ايجاد مي شود بلكه از فشار آنها به مراتع نیز كاسته می شود مسلما تشويق مردم در جهت كنترل جمعيت براي زندگي بهتر نيز بايد همواره در سرلوحه برنامه هاي دولت قرار داشته باشد.

 

جانوران و سازگاری آنها به خشکی

موجودات زنده بیابانی سازگاری زیادی نسبت به کمبود آب ، نشان می‌دهند. مثلا بسیاری از جانوران تنها در شبها به جستجوی غذا می‌روند و روزها را در سوراخهای زیرزمینی دور از نور مستقیم خورشید به استراحت می‌پردازند. روده و کلیه بسیاری حیوانات بیابانی مقدار زیادی آب را دوباره جذب می‌کند و در نتیجه مدفوع آنها کاملا بدون آب دفع می‌شود. جانوری مانند موش ، کانگورو که جونده‌ای در بیابانهای غربی ایالات متحده است. می‌تواند بطور نامعین بدون عرضه آشکار آب ، زندگی کند. توان جذب و نگهداری آب این جانور به حدی بالاست که می‌توانند آب مورد نیاز خود را از دانه‌هایی که غذای اصلیش را تشکیل می‌دهند، دریافت کند. گربه وحشی ، جانداری است که ویژه بسیاری از بیابانهاست.

 

گیاهان و سازگاری آنها به خشکی

سازگاری به خشکی در بین گیاهان بیابانی هم دیده می‌شود. بسیاری از گیاهان مانند کاکتوس مقدار زیادی آب را در هنگام بارندگی پراکنده می‌گیرند و در خود ذخیره می‌کنند. دیگر گیاهان ریشه‌هایی دارند که آب را از اعماق زیرزمین می‌گیرند. بعضی از آنها برگهای کوچک دارند، یا بوسیله کوتیکول مومی از هدر رفتن آب جلوگیری می‌کنند. برخی دیگر از گیاهان نیز بعد از بارندگی رشد و نمو سریع حاصل می‌کنند و دوره زندگیشان در چند روز کامل می‌شود. اگر چه چنین گیاهانی پس از پایان دوره باران به سرعت می‌میرند، اما دانه‌هایشان در حالت زندگی نهفته می‌مانند و همین که شرایط دوباره برای رشد سریع مناسب شد، جوانه می‌زنند.

 

 

خاک بیابان

خاکهای بیابان غالبا دارای مقدار زیادی مواد معدنی و نمک است، اما مواد آلی آن ناچیز است. بنابراین اگر برای تبدیل بیابان به زمینهای کشاورزی فقط آب به خاک اضافه شود، تلاشها با شکست روبرو می‌شود. مثلا در دهه 1950 میلیونها دلار برای افزایش محصولات غذایی، در آبیاری بیابانهای افغانستان ، خرج شد. بیابان برای یک دوره 2 ساله شکوفا شد. اما مواد غذایی اندک خاک را گیاهان رو به پایان رساندند و به سبب شوره گرفتن سطح خاک گیاهان از بین رفتند و دیگر هم گیاهی سبز نشد.

همچنان که در غرب ایالات متحده به اثبات رسیده می‌توان در آنجا که اتکا یکسره بر روشهای تخصصی نگهداری خاک و انتقال آب با لوله از چاهها و رودهای دور دست است، بیابانها را بارور ساخت. با این همه ، هزینه تغییر اکوسیستمها زیاد است، این کار خطرهای بالقوه‌ای دارد و نیازمند بررسی دقیق علمی است.

 

 

 

اقلیمهای بیابانی

اقلیمهای بیابانی که دارای بارندگی نامنظم و احتمالا گاهی بدون باران سالیانه هستند، شامل تقسیمات زیر است:

·         اقلیم بیابانی استوایی: بطور کلی گرم و فاقد فصول حرارتی متمایز که در آن روزها و شبها در تمام ایام منظم و به توالی یکدیگر هستند.

·         اقلیم بیابانی حاره: عموما گرم و دارای فصول حرارتی مشخص ، دارای فتوپریودیسم نامنظم تر از اقلیم بیابانی استوایی می‌باشد.

·         اقلیم بیابانی معتدل: دارای فصول حرارتی متمایز و فتوپریودیسم روزانه نامساوی و کاملا متمایز است.

علل ایجاد بیابانها

بطور کلی عوامل مختلفی موجب پیدایش مناطق خشک و بیابانی می‌شود. سه عامل مهم در ایجاد بیابانها عبارتند از:

گرم شدن زیاد منطقه بر اثر تابش خورشید

در منطقه بین المدارین (مدار راس السرطان و راس الجدی) به علت تابش عمود آفتاب بیشترین گرما دریافت می‌شود و بیشتر بیابانها نیز در این عرضهای جغرافیایی قرار دارند.

فشار زیاد جنب حاره‌ای

فشار هوا در همه عرضهای جغرافیایی یکسان نیست. وقتی در جایی فشار هوا کم باشد، هوا به علت سبکی بالا رفته و پس از سرد شدن در صورت وجود رطوبت کافی و سایر شرایط لازم موجب بارندگی می‌شود. هوای گرم و مرطوب استوایی پس از ایجاد بارش به اطراف مدار راس السرطان و راس الجدی ، حرکت می‌کند. اما به علت سنگین شدن و تراکم در عرضهای جغرافیایی مذکور فرو می‌نشیند و یک منطقه پر فشار بوجود می‌آورد. این توده هوا با از دست دادن رطوبت خود فرو می‌نشیند (نشست هوا) ، نتیجه این امر ، خشکی و گرمی هوا و صاف بودن آسمان در این مناطق می‌باشد.

 

جریانهای آب سرد ساحلی اقیانوسها

جریانهای سرد اقیانوسی که از قطب جنوب به سمت استوا حرکت می‌کنند. در برخی نقاط ساحلی به علت ایجاد هوای سرد و نشست هوا ، مانع ایجاد بارش در این نواحی می‌شوند. مانند بیابان "آرتاکاما" و "اریکا" در آمریکای جنوبی و بیابان "نامیب" در آفریقا.

 

انسان چگونه موجب گسترش بیابانها می‌شود؟

هر سرزمین توازن و ظرفیت معینی دارد. حال اگر میزان بهره وری بیشتر از توازن آن سرزمین باشد تعادل طبیعی به هم می‌خورد و زندگی گیاهی ، جانوری و انسانی در معرض خطر قرار می‌گیرد. نواحی خشک و نیمه خشک از نظر توان طبیعی بسیار ضعیف و حساس هستند. فعالیتهای انسانی نابخردانه توان این نواحی را به سرعت کاهش می‌دهد و موجب گسترش بیابانها می‌شود. بنابراین بیابان زایی فرایند تخریب زمین با تغییر منابع گیاهی ، خاک و ... است که فعالیت‌های انسان عامل مهم این تخریب محسوب می‌شود.

تحلیل نتایج :

بررسی های نتایج نشان می دهد که در اکثر منابع وقتی خواسته اند که بیابان را تعریف نمایند یک یا چند ویژگی آن را ذکر نموده اند ولیکن به ساختار تشکیل دهنده آن یا علل چهار گانه فاعلی ،مادی ، صوری و غایی آن نپرداخته اند .به طور مثال فردی که (ابرويل ) اولین با در جهان در مورد بوجود آمدن بیابان تعریفی ارائه داد ،واژه بدل بیابن یا شبه بیابان را ذکر نمود که این نظر از زمین تا آسمان با واژه واقعی بیابان فاصله دارد .چونکه آن انسان با قطع جنگل باعث ناهنجاری در سیستم شده بود نه خلق بیابان چونکه اگر  دست دخالت بی جای انسان از روی بیوم برداشته شود .مجدد این بیوم شکل وشمایل جنگلی به خود می گیرد . بنابراین اگر بیابانی بوجود آمده بود دیگر نباید جنگلی بوجود می آمد .

 نتیجه ای که از بررسی های سوابق گرفته می شود این است که  اولا بیابان یک بیومی است که اصلی ترین ویژگی آن اقلیم خشک آن می باشد .ثانیا دارای اجزای زنده وغیر زنده می باشد ثالثا خلق اجزای وپیوستگی ووابستگی آن در حد بیوم نیازند یک قدرت نامحدود است .رابعا  خلق این عوامل هیچ یک در قدرت انسان نمی باشد که او یکی از مخلوقات این پدیده  عجیب بوده ،ولی با قدرت محدودو اختیاری  که به اوداده شده است ،می تواند با نوع بهره برداری متفاوت، عرصه را به نفع یا ضرر نوع انسان تغییر دهد .خامساً انسان تنها می تواند در بیابان مدیریت نماید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع :

کردوانی بيابان‌ و بيابان‌زايي‌ در ايران‌». مجله‌ پيام‌ يونسكو، ش‌ 284، س‌ 1372- عليجاني‌، بهلول‌. «عامل عليجاني‌، بهلول‌. «عامل اصلي‌بيابان‌زايي‌». زيتون‌، ش‌ 59، 1365.

ناطقي‌، داود. «نگرشي‌ تازه‌ بر بيابان‌». برزگر، ش‌ 800-799، ص‌ 54.

درويش‌، محمد. رهبر، اسماعيل‌. «آموزه‌ پژوهشهاي‌ بيابان‌ و بيابان‌زايي‌». جنگل‌ و مرتع‌،ش‌42، 1378.

جوانشير، كريم‌. «اكوسيستم‌ مناطق‌ بياباني‌». زيتون‌، ش‌ 55، 1364

اختصاصي‌، محمدرضا، مهاجري‌، سعيد. «روش‌ طبقه‌بندي‌ و شدت‌ بيابان‌زايي‌ اراضي‌ در ايران‌».مجموعه‌ مقالات‌ دومين‌ همايش‌ ملي‌ بيابان‌ و روشهاي‌ مختلف‌ بيابان‌زدايي‌، معاونت‌ آموزش‌ وتحقيقات‌ جهاد، 1375.

عامري‌، حسين‌. «بررسي‌ اكوسيستمهاي‌ مناطق‌ خشك‌، اقاليم‌ خشك‌». گرگان‌، دانشگاه‌ علوم‌كشاورزي‌ و منابع‌ طبيعي‌، دانشكده‌ منابع‌ طبيعي‌، درس سمینار 1371

 


مطالب مشابه :


بیابان

بیابان - مقاله های مختلف در عرصه های مختلف برای بیابان زدایی, دانلود رایگان مقاله




مقاله درباره روشهایی برای بیابان زدایی

مقاله درباره روز جهانی بیابان زدایی هر سال در ۱۷ ژوئن یا به معماری و دانلود




دانلود رایگان مقاله

بیابان زدایی | پس از ارسال در خواست مقاله، به سرعت ميتوانيد مقاله علمي خود را دانلود




دانلود مقاله محیط زیست و امنیت جهانی - محیط زیست و اسلام

دانلود مقاله محیط زیست و بیابان زدایی و کمبود خاک چنگل زدایی و نابودی تنوع




منابع کارشناسی ارشد مهندسی منابع طبیعی- بیابان زدایی 93 جزوات تایپی دستنویس

منابع ارشد بیابان زدایی,جزوات ارشد 93 دانلود دفترچه های کنکور و آزمونها در مقاله محیط




ضرایب دروس منابع ارشد بیابان‌زدایی

ضرایب دروس منابع ارشد بیابانزدایی دانلود دفترچه های کنکور و آزمونها مقاله کشاورزی




دانلود سوالات و پاسخ تشریحی کنکور ارشد سال 87 رشته منابع طبیعی-بیابان زدایی

ترجمه مقاله دانلود سوالات و پاسخ تشریحی ارشد رشته منابع طبیعی-بیابان زدایی




لیست تمام مقالات

دانلود مقاله بیایان و بیابان زدایی دانلود مقاله لوکوموتیو ، تراموا ، مونوریل




منابع کارشناسی ارشد بیابان زدایی 93

منابع کارشناسی ارشد بیابان زدایی 93. مقاله تراریخته دانلود دفترچه های کنکور و آزمونها




لینک دانلود گزارشهای کارآموزی 11

دانلود مقاله وقف بر نفس از دیدگاه فقه و قانون مدنی دانلود مقاله و بیابان زدایی




برچسب :