استاد :شاهي - سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران

بسم الله  الرحمن الرحيم

استاد: شاهي                   سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران         محمدپور زمستان 88

‏شنبه‏، 1431‏/01‏/10

1- سياست خارجي:

خط مشي وجهتگيري اتخاذ شده. هردولت ،درنظام بين الملل، جهت دست يابي به اهداف ومنافع ملي خود.

 

2- عوامل موثر در تاثيرپذيري دولت ها در نظام بين الملل:

1)- قدرت ديپلماتيك دولتها               2)- موقعيت هر بازيگر سياسي درجامعه بين الملل.

 

3- نگرش متفاوت در سياست خارجي كشورها :

1)- نگرش هنجاري،ايدئولوژي:دراين نوع نگرش مبناي ثابتي وجود نداشته .لذا احتمال تغييردرخط ومشي ها وجود دارد.

2)- نگرش عوامل متعدد: مانند سنت هاي تاريخي ،موقعيتهاي جغرافيايي (منافع ،هدفهاونيازهاي امنيتي) دولتها تاكيد ميشود.

3)- نگرش سوم :تلفيقي از نگرش اول ودوم.

 

4- اهداف ملي :مجموعه نيازه ها و خواسته هاي كه يك دولت در نظام بين الملل به دنبال آن است.

5- انواع اهداف ملي: امنيتي – استراتژيكي- اقتصادي- فرهنگي- سياسي – نظامي

6- ترتيب الويت اهداف ملي:  1)-ساختارنظام سياسي 2)- موقعيت ژئو پولتيك .

 

7- سلسله مراتب الويت بندي اهداف ملي:

1)- امنيت ملي       2)- مسائل استراتژيكي       3)- توسعه اقتصادي ورفاهي       4)- مسائل ايدئولوژيك

 

8- مهمترين عوامل ،تغيير الويتها در سلسله مراتب اهداف ملي:

1)- كشمكش هاي داخلي ميان نخبگان سياسي ودولت.

2)- سياست افزايش قدرت مانوردولتها در عرصه بين الملل.

3)- رفع نيازهاي داخلي.

4)- تغيير رفتارديگربازيگران سياسي.

 

9- بحران در تعيين اهداف ملي:

يكي از مهمترين بحرانها و چالشهاي پيش رو يك نظام سياسي ميباشد.اين بحران بين نخبگان خارج از قدرت (دولت) مانند دانشگاهيان و روشنفكران و دولت روي ميدهد.

 

10- تعيين سياست :

هرواحد سياسي در بدو امر بايد در دو حوزه، داخلي و خارجي تعيين سياست نمايد.

سياست داخلي: نحوه وچگونگي اداره امورعمومي(خواستهاي عمومي)درون مرزهاي سياسي درابعاد سياست،اقتصاد وفرهنگ

سياست خارجي: اعلام استراتژي ،خواستهاي عمومي ونيازهاي داخلي يك كشور.

 

 

 

 

 

‏شنبه‏، 1431‏/01‏/10

 

11- استراتژي اتخاذ شده در روابط بين الملل:  اصولادرزمينه سياست بين الملل، چهار استراتژي وجود دارد.

1)-استراتژي انزوا گرايي يا موازنه گريزي منفعلانه . (مانندكره شمالي)

2)-استراتژي عدم تعهديا ايجاد موازنه منفي فعالانه .( دولت دكتر مصدق).

3)- استراتژي ايجاد ائتلاف و اتحاد. (دولت قوي و دولت ضعيف).

4)- استراتژي موازنه مثبت .( موازنه مثبت منفعلانه و فعالانه ).

 

12- علل اتخاذچهاراستراتژي رايج توسط دولتها در نظام بين الملل:  {مهم}

1)- ساختار نظام بين الملل  .

2)- استراتژي كلي نظام سياسي(ارزشها ،ايستارهاي حاكمان و شهروندان، نيازهاي اقتصادي و خواستهاي عمومي) .

3)- ميزان درك سياست گذران از يك خطر خارجي تهديدكننده ارزشها و منافع.

4)- وضعيت جغرافيايي يك واحد سياسي ،برخوردار از منابع طبيعي .به طور كلي منابع قدرت ملي يك ‏كشور.

 

13- استراتژي انزوا گرايي:

در اين نوع از استراتژي مراودات ،ديپلماتيك ،اقتصادي،فرهنگي،سياسي، نظامي به حداقل ميرسد.كه به دوصورت روي ميدهد .

1)- اين استراتژي جهت تنبيه يك كشور اتخاذ ،و يا آرام به سمت آن سوق داده ميشود.{تحميل از خارج}

 2)- اين استراتژي توسط يك كشور انتخاب ميشود. {انتخاب از داخل} مانند نيمه اول دولت قاجاريه،كه به منظور جلوگيري از رخنه افكار جديد اروپا به داخل ايران اين استراتژي اتخاذ گرديد.

 

14- خصايص استراتژي انزوا گرايي:

1)- سطح نازل درگيري در بيشتر موضوعات مطرحه در نظام.

2)- گاهش مراودات ديپلماتيك با ديگر واحدهاي سياسي.

3)- تلاش جهت بستن دروازه هاي كشور بر روي اشكال نفوذ.

 

15- استراتژي عدم تعهد :

اين استراتژي زماني مطرح شدكه جهان به بلوك شرق وغرب متعارض تقسيم گرديده بود.دراين حالت بعضي ازكشورها {يوگسلاوي .مصر. اندونزي. هند .مصرو بعدا ايران} كه تمايل به صف بندي درهيچ يك ازدو بلوك نداشته .تحت تاثير اقكاردكتر مصدق اقدام به تاسيس جنبشي به نام عدم تعهد نمودند .

 

16- وجوه تمايز{اختلاف ها} استراتژي عدم تعهد با استراتژي بيطرفي :

1)- استراتژي عدم تعهد براساس منافع وصلاح ديد دولتها اتخاذ و هيچگونه تظميني درآن وجود ندارد. استراتژي بيطرفي معمولا با دخالت دولتهاي بزرگ اتفاق ميافتد.دولتهاي بيطرف نميتوانند سياستي اتخاذ نمايندكه با سياست كشورهاي بزرگ منافات داشته باشد.

 

2)- كشورهاي عدم تعهد، منافع كشورخود در نظرميگيرند.امادركشورهاي بيطرف منافع كشورهاي بزرگ مد نظر است.

3)- دولتهاي عدم تعهد در تصميم گيرهاي بين المللي نقش فعالي داشته و.اماكشورهاي بيطرف نقش منفعلي دراين خصوص دارند.

4)- كشورهاي عدم تعهد بر اساس الگوي سياست خارجي خود اقدام به شناسايي دولت جديد ميكنند. كشورهاي بيطرف بعد از شناسايي وبه رسميت شناختن دولت جديد توسط كشورهاي بزرگ، اقدام به شناسايي دولت جديد ميكنند.

 

5)-دولت عدم تعهد با عضويت وشركت در سازمانهاي بين المللي  نقش فعالي بعهده ميگيرد. دولت بيطرف يا اصولا عضويت ندارد .و يا در صورت عضويت حالت ميانه روي ،تعادل و ممتنع را درتصميمات بعهده دارد.

 

شنبه‏، 1431‏/01‏/10

 

 

6)- دولتهاي عدم تعهد متمايل به سياست هاي تجديد نظر طلبانه در ساختار بين الملل، وخواهان دگرگوني در وضع موجود ميباشند.

اما دولت بيطرف خواهان حفظ وضع موجود ميباشد.

 

7)-استراتژي عدم تعهد در جهت گيري در جهت موازنه منفي عمل ميكند.و در سدد برهم زدن توازن دلخواه قدرت هاي بزرگ است. اما استراتژي بيطرفي باعث بوجود آمدن موازنه قدرت در منطقه خواهد شد.

 

8)- اتخاذ استراتژي عدم تعهد از سوي كشورهاي است .كه به عنوان منطقه نفوذ محسوب شده .امااتخاذ استراتژي بيطرفي از سوي كشورهاي است ،كه فاقد منزلت استراتژيك ميباشند

منزلت استراتژيگ به مولفه هاي قدرت ملي مثل{ جمعيت زياد ، سرزمين وسيع ، منابع وذخايرو موقعيت ژئو پولوتيك}اطلاق ميشود.

 

17- شرايط موفقيت استراتژي عدم تعهد:

1)- وجود ساختار قدرت ونفوذ مطلوب در نظام بين الملل.

2)- تواناي ملي جهت دفاع از استقلال وتماميت ارض در برابر دولتهاي كه به وضعيت عدم تعهد احترام نمي گذارند.

3)- بي علاقگي و بي تفاوتي قدرتهاي بزرگ ودوري از مراكز اصلي برخورد بين المللي .  {مهم}

4)- وجود ثبات سياسي در حد معقول.

 

18- استراتژي اتحاد وائتلاف (موازنه مثبت منفعلانه يا فعالانه):

نوعي از استراتژي است كه دولت يا گروهي از دولتها ،از طريق اتحاد وائتلاف ،تعهداتي رادر قبال يكديگر مي پذيرند. درنهايت مجموعه نيازهاو توانايي ها يك كشوردرتمام سطوح ،وعدم تطابق نيازها با توانايي ها موجب اتخاذ استراتژي اتحاد وائتلاف ميشود.

 

19- متغيرهاي موثر در اتخاذ استراتژي اتحاد وائتلاف :

1)- نيازهاي داخلي.             2)- ميزان برخورداري از قدرت ملي.            3)- شرايط جغرافيايي وژئو پلوتيك. 

4)- ميزان تهديدات وفشارهاي بين المللي .                          5)- ساختار وعملكرد نظام بين المللي.

 

20-زمينه اتخاذ استراتژي اتحاد وائتلاف :

1)- نظام بين المللي دو قطبي متعارض زمينه ساز اتخاذاين استراتژي است.

2)- وجود رقابت آشتي ناپذير ايدئولوژيكي ، ميان دو قطب.

 

21- اهداف استراتژيكي اتخاذ اتحاد وائتلاف :

1)- پشتيباني از يك رژيم ضعيف.  2)- افزايش نفوذ ديپلماتيك.   3)- ايجاد بازدارندگي ازخطر تصور شده.

 

22- چند موضوع مشترك در اتخاذ استراتژي اتحادو ائتلاف وجود دارد :

دو موضوع     1)- منافع مشترك .                     2)- تهديدات مشترك.

 

23- استراتژي وجهت گيري موازنه منفي :

اين نوع از استراتژي به معني تصورآرماني استقلال كشورازهرگونه دخالت خارجي است.براساس اين جهت گيري تلاش ميشود .در مقابل كشورهاي كه سعي برتسلط در زمينه هاي مختلف رادارند. جلوگيري بعمل آيد.{ سياست موازنه منفي دكترمصدق در دهه30}.

 

 

 

‏شنبه‏، 1431‏/01‏/10

 

24- دوره هاي مختلف سياست خارجي ،پهلوي دوم :

1)- از سال 1330 – 1320 كشورايران، سياست خارجي مستقل ،مدون وپايداري ندارد.

2)- از سال 1332- 1330 سياست موازنه منفي توسط دكتر محمد مصدق .

3)- از سال 1342- 1332سياست ناسيوناليسم مثبت ونزديكي بيشتر به آمريكا وغرب.

4)- ازسال 1357- 1342 سياست مستقلي ملي،ژاندارمي منطقه و عادي سازي روابط با بلوك شرق.

 

25- گفتمانهاي مسلط، درحوزه فكري وسياسي بعد از انقلاب 1357 ايران :

1)- گفتمان مصلحت محور يا واقعگرا         {1360- 1359} دولت دكتر مهدي بازرگان.

2)- گفتمان ارزش محوريا آرمانگرا             {1368- 1360}  دولت شهيد رجايي وآيت الله خامنه اي.

3)- گفتمان منفعت محور يا عملگرا             {1376- 1368}  دولت آقاي هاشمي رفسنجاني.

4)- گفتمان فرهنگ گراي، سياست محور  {1384- 1376}  دولت آقاي محمد خاتمي.

 

26- گفتمان مصلحت محور يا واقعگرا {1360- 1359} دولت 9 ماهه دكتر مهدي بازرگان:

 ميان آرمانگرايي انقلابيون و واقعگرايي دولت موقت تعارض ودوگانگي وجودداشت. چراكه دولت موقت معتقد به پايان انقلاب وخواهان اسقرارقانون بود. ودر مدت عمر9ماهه اين دولت، در زمينه داخلي{بازگشايي مدارس ،بانگها،صنعت ،نظام اداري وهمچنين تامين ثبات }. ودرزمينه خارجي پيوستن به جنبش عدم تعهد رادركارنامه خود دارد.

 

27- ماهيت فكري گفتمان مصلحت محوريا واقعگرا :

1)- تعهد به مذهب .                  2)- پايبندي به ارزشهاي ملي .                 3)- پايبندي به انديشه آزادي .

4)- تامين ثبات سياسي وحاكميت قانون .                                       5)- برپايي و تقويت جامعه مدني .

 

28- گفتمان ارزش محوريا آرمانگرا {1368- 1360} . دولت شهيد رجايي وآيت الله خامنه اي.

دراين گفتمان آموزه ها وموازين اسلامي تعيين تكليف ميكنند . نگرش حاكميت، به سياست خارجي نگاه ايدئولوژيك است. لذا منافع جهان وامت اسلامي بر منافع ملي ارجحيت دارد. در اين دوره روابط ايران با ديگر كشورها به دليل نگاه تجديد نظرطلبانه به ساختار نظام بين الملل تيره شد.و دو نوع گفتمان ارزش محور يا آرمانگرا وجود دارد.1)- آرمانگراي امت محور.2)- آرمانگراي مركز محور

لذا كشورهاي ديگراين نگرش را تهديدعليه امنيت خود دانسته.

 

29- گفتمان منفعت محور يا عملگرا{1376- 1368} دولت آقاي هاشمي رفسنجاني :

اين نگرش كه بعد از پايان جنگ جهت ساختن خرابيها و رفع مشكلات ناشي از آن يك ضرورت به نظر ميرسيد. بر الويت منافع ملي ،اصلاح اقتصادكشور،تلاش جهت بهبودرابطه با سايركشورها،عدم ايجادمشكلات جديد وهمچنين تكيه برتوانايها وامكانات اتخاذگرديد.

 

30- اصول مد نظر درگفتمان منفعت محور يا عملگرا:

1)-پذيرش نظم حاكم برروابط بين الملل .

2)- احترام به قواعد واصول بين الملل .

3)- عضويت فعال در سازمانها منطقه اي وبين المللي .

4)- تلاش جهت بوجود آوردن فضاي همزيستي باكشورهاي همسايه واروپايي .

 

 

 

 

شنبه‏، 1431‏/01‏/10

 

31- مشكلات گفتمان منفعت محور يا عملگرا :

1)- عدم توسعه سياسي             2)- شكل گيري انحرافات اقتصادي.

 

31- گفتمان فرهنگ گراي، سياست محور  {1384- 1376}  دولت آقاي محمد خاتمي:

اين گفتمان بر اساس تقدم توسعه سياسي بر توسعه اقتصادي كه در حدود 16 سال ماقبل كنار گذاشته شده بود . اتخاذ گرديد.

از شرايط بوجود آمدن اين گفتمان 1)- تغييرات جمعيتي است. كه دوبرابر شده بود . وهمچنين متوسط سن افراد جامعه كه جوانان را تشكيل ميداد. 2)- پديده جهاني شدن و لزوم بسط آزاديهاي مدني مانند بيان ،قلم را ميتوان نام برد.

 

32- گفتمان فرهنگ گراي، سياست محوردر بعد سياست خارجي :

براي اولين باربا اتخاذ سياست واستراتژي تنش زدايي و همزيستي مسالمت آميز اعتبار كشور احياء گرديد. نظريه گفتگوي تمدنها آقاي خاتمي در مقابل نظريه جنگ تمدنها هانتيكتون ارائه شد. وهمچنين شعار صلح ، دوستي وهمزيستي در روابط خارجي مطرح گرديد.

 

33- اثرات گفتمان فرهنگ گراي، سياست محور:

1)- برسركارآمدن آقاي كلينتون در امريكا .

2)– اعلام{ مالدين آبرايت} مبني بر دخالت آمريكا در جريان كودتاي 28 مرداد.

3)- افزايش مبادلات اقتصادي ايران در اتحاديه اروپا مانند آلمان ، فرانسه و ايتاليا.

4)- گسترش روابط خارجي با كشورهاي منطقه.

 

34- سه پاردوكس {تضاد} در گفتمان دولت اصلاحات آقاي خاتمي:

1)- مراكز متعدد و تاثير گذارو خارج ازكنترل رئيس جمهور در سياست خارجي.

2)- نزاع ميان اعراب و اسرائيل وعدم وجود راهكار عملي در اين مورد.

3)- نگرش سياست خارجي ايران در مقابل كشور امريكا

 

      

 

 

 

 

 

                                     


مطالب مشابه :


توسعه شهرنشینی وشهرسازی درایران

جغرافیای شهری - دانشگاه واحداندیمشک - توسعه شهرنشینی وشهرسازی درایران - دکترحسین شکوهی




معرفی و بازار کار رشته جغرافیا کلیه گرایشها...

جغرافیای شهری - دانشگاه واحداندیمشک - معرفی و بازار کار رشته جغرافیا کلیه گرایشها




ویژگی های کلی جغرافیای اندیمشک

جغرافیای شهری - دانشگاه واحداندیمشک - ویژگی های کلی جغرافیای اندیمشک - دکترحسین شکوهی




مبلان شهری چیست:

جغرافیای شهری - دانشگاه واحداندیمشک - مبلان شهری چیست: - دکترحسین شکوهی:جغرافیا علم انسان




استاد :شاهي - سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران

گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد واحداندیمشک - استاد :شاهي - سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران




مبانی علم حقوق ( حقوق خانواده)

گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد واحداندیمشک - مبانی علم حقوق ( حقوق خانواده) - مقالات علوم سیاسی




دکتر عابدی: اندیشه های سیاسی غرب - الف- قسمت دوم

گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد واحداندیمشک - دکتر عابدی: اندیشه های سیاسی غرب - الف- قسمت دوم




استاد نویدی نیا -- مسئولیت بین المللی

گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد واحداندیمشک - استاد نویدی نیا -- مسئولیت بین المللی - مقالات




مبانی علم حقوق (تعاریف 2)

گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد واحداندیمشک - مبانی علم حقوق (تعاریف 2) - مقالات علوم سیاسی




استاد نویدی نیا - حقوق بين الملل عمومي ب

گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد واحداندیمشک - استاد نویدی نیا - حقوق بين الملل عمومي ب - مقالات




برچسب :