" وحید باغبان" حراست ؟

دانشگاه‌ محل‌ باليدن‌ و تراوش‌ علم‌، دانش‌ و معرفت‌ است‌، معرفت‌ و دانايي‌،تواناسازي‌ است‌;رسيدن‌ به‌ كمال‌، سيادت‌، سروري‌ و دستيابي‌ به‌ جايگاه‌ واقعي‌ انسان‌ بعنوان‌ اشرف ‌مخلوقات‌ است‌.“دانستن‌”وجه‌ تمايز انسان‌ از حيوان‌ است‌.“معرفت”، رفاه‌، صلح‌، امنيت‌، عدالت‌، احترام‌و شكوفايي‌ را به ارمغان مي آورد.<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

“علم”‌، لباس‌ عمل‌ پوشاندن‌ به‌ شعار “استقلالي” است‌ كه‌ سالهاست‌ برايش‌ خون‌ داده‌ايم‌ و خون‌ مي‌دهيم‌.علم‌ يعني‌ حاكم‌ بودن‌ بر سرنوشت‌ خويش‌ و رهايي‌ ازبند “استثمار” .

ما باور داريم‌ كه‌ علم‌ نخواهد باليد مگر در زير چتر “آرامش‌” و “امنيت” .

باور داريم‌ اگر علم‌ در سرزميني‌ تكريم‌ نشود، هجرت‌ مي‌كند .

باور داريم ، خون‌ سياهي‌ كه‌ از قلم‌ عالم‌ مي‌تراود با خون‌ سرخي‌ كه‌ از رگ‌ شهيد مي‌جهد يكسان‌ است‌.چرا كه‌ خداوند به‌ “قلم‌” و “تراوش‌” آن‌ سوگند ياد مي‌كند “ن‌ والقلم‌ و ما يسطرون‌” (سوره‌ قلم‌ آيه‌1)

قلم‌ را نبايد به‌ صليب‌ كشيد بلكه‌ بايد به‌ پايش‌ قرباني‌ شد چرا كه‌ خداوند نوشتن‌ با قلم‌ را به‌ ما آموخته‌“الذي‌ علم‌ بالقلم‌” (سوره‌ علق‌، آيه‌ 4)

تاريخ‌ ثابت‌ كرده‌، هرگاه‌ علم‌ مورد بي‌مهري‌ واقع‌ شده‌، هجرت‌ كرده‌ و از هر سرزميني‌ كه‌ هجرت‌ كرده‌،آنجا به‌ ذلت‌ و زبوني‌ افتاده‌و تحقير و زيردست‌ شده‌ است‌.

هيچ‌ چيز به‌ اندازه‌ ناامني‌، سرمايه‌هاي‌ علمي‌ و مادي‌ را تهديد نمي‌كند.در “ناامني‌” ثروتهاي‌ مادي‌مهاجرت‌ مي‌كنند، انديشه‌ها يا “بايكوت‌” مي‌شوند يا هجرت‌ مي‌كنند وبه‌ قولی نه‌ تنها “منابع‌مادي” بلكه‌ “منابع‌ فرهنگي” هم‌ به‌ دست‌ بيگانگان‌ استخراج‌ مي‌شوند.بجاي‌ صدور“محصولات‌”، “موادخام”صادر مي‌شود بجاي‌ صدور تراوشات‌ مغزها(انديشه) مساله‌ “فرار مغزها” پيش‌ مي‌آيد.

بدليل‌ تراكم‌ وزنه‌ اصلي‌ علم‌ در “كشورهاي‌ مركز” ‏‏، پروسه‌ مبادله‌ بين‌ “مركز” و “پيرامون‌” يك‌ پروسه‌استثماري‌ شده‌ است‌ و اين‌ استراتژي‌ بعلت‌ “بازخوردهاي‌ تشديد شونده‌” بصورت‌ متوالي‌ تكرار و توليدمي‌شود. يعني‌ مسير جريان‌ “مغز”ها و “مواد خام‌” از پيرامون‌ به‌ مركز است‌ و مسير جريان‌ “انديشه‌ وفرهنگ‌” بعنوان‌ محصول‌ “مغز”ها و “كالاهاي‌ مادي‌ با ارزش‌ افزوده‌” بعنوان‌ محصولات‌ “مواد خام‌” از مركزبه‌ پيرامون‌ مي‌باشد

براي‌ تعالي‌ و توسعه‌ بايد “علم‌” را گرامي‌ و عزيز داشت‌، بايد عالم‌ را اكرام‌ كرد،بايد امنيت‌ و آرامش‌ رادر محيط علمي‌ ايجاد كرد و حراستها در برابر امنيت‌ دانشگاهها خود را مسوول‌ مي‌دانند.ما بايد ضامن‌سلامت‌ و امنيت‌ دانشگاه باشيم‌.ما فقط ضامن‌ حفاظت‌ از “سخت‌افزار”هاي‌ دانشگاه‌ نيستيم‌، حفاظت‌ وحراست‌ از “نرم‌ افزار”هاي‌ دانشگاه‌ حفاظت‌ از “انديشه‌”ها، “مغز”ها و “هنجارهاي‌ اخلاقي‌ علم‌” هدف‌والاي‌ ماست‌. بايد خلاقيت‌، نوآوري‌ و پويايي‌ علم‌ را در زير سايه‌ “شك‌ سازمان‌ يافته‌” پاس‌ بداريم‌ و بر هرآنچه‌ كه‌ قلم‌ را به‌ زنجير و زندان‌ مي‌كشد اعتراض‌ كنيم‌.

ما خود را موظف‌ به‌ حراست‌ نه‌ از “خود” بلكه‌ از “معرفت‌ و دانش‌” مي‌دانيم‌ ما هموار كننده راه علم و معرفت ‌هستيم‌، حافظ “پويايي‌ انديشه‌”ها در برابر“ايستايي‌ ذهن‌” هستيم‌. ما رفتن‌ و جاري‌ شدن‌ را ترجيح‌ مي‌دهيم‌نه‌ ماندن‌ و گنديدن‌، “دانستن‌” و “ندانستن” دل‌ مشغولي‌ اصلي‌ ماست‌ نه‌ “بودن” يا “نبودن” كه‌ بقول‌ حضرت‌امير “هر آمدني‌ را رفتني‌ است‌ و هر انتصابي‌ را عزلي‌”

لذا به‌ تأسي‌ از آن‌ حضرت‌ “در طاعت‌ خالق‌ و درخدمت‌مخلوق‌” بودن‌ را چراغ‌ راه‌ خود قرار داده‌ايم‌. نه‌ با “نفرت‌” و نه‌ با“شيدا”يي‌ بلكه‌ با منطق‌ و خردورزي‌ پيش‌مي‌رويم‌ .

با اجتهاد، آگاهي‌ و جهل‌زدايي‌ راه‌ خود را مي‌گشاييم‌ و خود را پيشقراولان‌ علم‌، معرفت‌ و دانايي‌مي‌دانيم‌ .

بسياري به اين فكر مي كنند كه نهاد حراست چيست و چه وظايفي برعهده دارد ؟ شايد بتوان در يك عبارت اين چيستي و آن چگونگي را تشريح كرد :

"حراست يعني تامين امنيت رواني و فيزيكي محيط هايي كه شما در آن مشغول به فعاليت هستيد كه اين تامين امنيت نياز به همكاري دو سويه دارد . يك طرف آن شما هستيد و طرف ديگر ما."

مايلیم اين واقعيت را خاطر نشان سازیم كه امنيت و آرامش هيچ محيطي بدون مشاركت پويا و مؤثر كاربران آن حاصل نمي شود.

ما نهاد حراست را بخشي درون زا مي دانيم كه كاركرد و اهدافش چيزي جدا از اهداف اصلي محيطهاي دانشگاهي و پژوهشي نمي باشد. در واقع ، هدف ما در راستا و طول هدفهاي ارزشمند نظام آموزشي و علمي قرار دارد ، نه در عرض يا نقطه مقابل آن . تمام اجزا و ابعاد وظايف سه گانه نهاد حراست - حفاظت پرسنل، حفاظت اسناد و حفاظت فيزيكي - به سمت و سويي سوق مي يابند كه موجب تقويت و حمايت از دستيابي به اهداف والاي نظام آموزش عالي كشور گردد. اين تقويت و حمايت چيزي نيست ، جز فراهم آوردن شرايط و اقتضائاتي كه منجر به ايجاد آرامش خاطر رواني و امنيت فيزيكي شهروندان كلان شهرهاي آموزش و پژوهش مي شود.

آيا اين سئوال به ذهن شما خطور كرده است كه چگونه مي توان موضوعات امنيتي را با پژوهش ، فرهنگ و علم پيوند زد ؟ اگر چه سئوال خوب و هوشمندانه اي است ، اما پاسخ به آن چندان دشوار نمي باشد. " امنيت و آرامش لازمه هر محيطي است كه بخواهد به پرورش علم و معرفت بپردازد. " شما اگر در منزل خود احساس آسايش و آرامش نكنيد ، نمي توانيد به آينده اي درخشان فكر كنيد.

ما و تمام همكارانمان در سطح كشور با بهره جويي از كارشناسانه ترين روشها و ابزارهاي نوين علمي براي تحقق امنيت رواني و فيزيكي در گستره محيطهاي نظام آموزش عالي كشور ، سعي در سوق نگرش و زمينه هاي شغلي خود به سوي حرفه اي ترين و علمي ترين نظريه ها و دستاوردهاي بشري داريم كه به مقوله امنيت از دريچه انساني مي نگرند.

ضمن احترام به كرامت انساني و حفظ حرمت و شان انسانهايي كه در عرصه فرهنگ ، پژوهش و معرفت تلاش مي كنند ، سعي خواهيم كرد تا از هرگونه فعاليت و يا كوششهاي نابخردانه اي كه موجب به مخاطره افتادن زمينه آرامش و امنيت دانشگاهيان عزيز مي شوند ، جلوگيري به عمل آوريم. ما با جرم ، جنايت ، قانون شكني ، تخلف و حريم شكني به شدت مخالفيم و طرفدار دوستي ، مهرباني و همكاري هستيم.

مرحبا اي پيك مشتاقان بده پيغام دوست

تا كنم جان از سر رغبت فداي نام دوست

زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من

بر اميد دانه اي افتاده ام در دام دوست

وآخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین

کمترین : وحید باغبان حدیقه

" وحید باغبان" حراست ؟

مطالب مشابه :

شيوه هاي حفاظت فيزيكي

تعریف حفاظت فیزیکی

" وحید باغبان" حراست ؟

اولين همايش نيروهاي حفاظت فيزيكي دانشگاه پيام نور استان فارس

اولين همايش نيروهاي حفاظت فيزيكي دانشگاه پيام نور استان فارس

آسیب شناسی حراست ها و راههای پیشگیری (قسمت اول)

در مورد حراست دانشگاه تبریز

اهميت حفاظت و مراقبت از ميراث فرهنگي

یک نصروانی مشاوراستاندار و مدیر کل حراست هرمزگان شد