کنار رودخانه ‏ی وحشی

سلام دوستان گرامي اين نقدي ازمن است بر شعر رودخانه ي وحشي ازشاعر جوان و توانمند كشورمان تهماسبي خراساني كه چندي پيش درهفته نامه ادبي وهنري سيمرغ به چاپ رسيده بود كه حالا در خدمت شما قرار مي گيرد اين هم شما واين هم نقد :

دریکی ازروزهای پاییز سال۱۳۹۰دوست عزیزوارجمندم  تهماسبی خراسانی برایم زنگ زد ازطرز حرف زدنش حدس زدم که حتما دسته گلی را به آب داده. بعد ازچند دقیقه صحبت متوجه شدم که حدسم اشتباه نبوده.  او شعری را برایم خواند که عنوان “رودخانه ‏ی وحشی” به خود گرفته بود. به راستی این شعر به قدری وحشی بود که به محض شنیدنش جا خوردم  وسکوتی مرموز تمام وجودم را فرا گرفت. حتا با او حرف زده نتواستم وگوشی را قطع کردم. اوچند روز بعدش این شعر را برایم فرستاد.من هم با ولع تمام ازاول تا آخرش خواندم. هرچه می ‏خواندم عطشم  افزود می ‏گردید. به وادی ‏های نامکشوف سیر می ‏کردم و دریافت ‏های بکر ومتفاوت این شعر به حیرتم می ‏افزود. لذا تصمیم گرفتم که چیزی ‏های درمورد این شعر بنویسم که حالا فرصتش مساعد شده است.

دراین نوشتار سعی می ‏کنم که به زیبایی ‏ها وظرافت ‏های خاصی که دراین شعربه نمود رسیده است اشاره ‏ای داشته باشم.

غزل مثنویی رودخانه ‏ی وحشی یکی ازدرخشان ‏ترین شعر ‏هایی است که دراین اوخردر بلخ سروده شده است. خواندن از این دست شعر ‏ها بخصوص در این زمان که وضعیت ادبی بلخ دچار آشفتگی و بحران است روزنه ‏ی نوید بخشی است که انسان را امیدوار می ‏کند که ادبیات بلخ با وجود رکود ‏های تلخ ادبی مراحل پویایی وکمال را طی می ‏کند.

غزل مثنوی رودخانه ‏ی وحشی یک شعر سیاسی- اجتماعی است که مظلومیت ‏ها ودرد ‏های ملت مظلوم افغانستان را به دوش کشیده می ‏کشد. البته با مهارت ‏های منحصر به فردی که شاعر دراین شعرازخود به مرحله ‏ی اجرا می ‏گذارد. شعر حال وهوای عاشقانه هم دارد و با رویکرد عاشقانه آغاز می ‏شود. این خصوصیت زیبایی شعر را چند برابر می ‏کند. حالا برای نمونه به چند بیت ازاین شعر توجه نمایید :

شبیه چشم تو گفتم، دو چشم آهو را

وچشم توست، شبیه هری و کابورا

قسم به بلخ شریف و ری و بخارا که

نمی ‏دهم به ‏یکی باغ؛ دخت خالو را

او یک سبد، گل انجیر و سیب و انگورست

او خود درخت انارست؛ ناز و شب بو را

به روی پیکر وی، پیچ داده کوه و دشت

درون سینه ‏ی وی، راست کرده آمو را

دوشنبه هست، قرار دلش؛ نمی ‏دانی!

خدا به چند دوشنبه کشیده است او را

قرار بعدی معشوق، مرو بود اما

نمود کج، سوی قن …قندهار ابرو را

وقتی انسان این بیت ‏ها را می ‏خواند اصلاً فکر نمی ‏کند که این شعر یک شعرسیاسی-اجتماعی باشد. احساس، عاطفه، عشق، شوریدگی باظرافت ‏ها و زیبایی ‏های خاص ادبی به طوری دراین شعر بهم گره خورده که من عاجزم ازبیان آن حسّی هستم.  وقتی درکلیت به این شعر نگاه کنیم می ‏بینیم که چند چیز است که به زیبایی این شعر افزوده است:

 

1-استفاده ازطبیعت:

اولین چیزی که درزیبایی شعر نقش ایفا کرده استفاده ‏ی درست وآگاهانه ‏ی شاعر از طبیعت است. شاعر با استفاده ازواژه ‏های طبیعی چون باغ، عسل، انگور، انار، سیب، انجیر، زیتون، کوه، دریا، درخت، ماه، ماهی و بهشت -که تمامشان نماد پاکی و زیبایی اند- شعرش را به اندازه ‏ای حسی ساخته که هرشاعری نمی ‏تواند ازاین واژه ‏ها چنین استفاده ‏یی داشته باشد. به همین دلیل مبهوت می ‏ماند. به قول خود این عزیز:

به زیر شاخ پر ازمیوه می ‏شود جاری

وقدسیان همه مبهوت پارسی داری

به عنوان نمونه به این چند بیت توجه نمایید:

درود ! شیره ‏ی انجیر؛ تاک خواب آلود

وماه پاره ‏ی دریا، ترنم شهرود

درود شعر مجسم، شراب ماهی ‏ها

ورود خانه ‏ی وحشی طبیعت زیبا !

تو رودخانه ‏ی وحشی ! تو ماه وماهی نه

دلت بهشت ابد، اشک ‏هات آیینه

۲- بومی ‏گرایی :

دومین چیزی که شاعر توانسته ازآن خوب بهره ببرد بومی ‏گرایی شاعر است. شاعر به اندازه ‏ا ‏ی بومی ‏گراست که انسان فکر می ‏کند این واژه ‏ها با همدیگر پیوند ازلی دارند. با این ‏که کارهای بعضی از شاعران بومی ‏گرای ما اصلاً مطابقت با جامعه وفرهنگ بومی ‏ندارند اما شاعر رودخانه ‏ی وحشی ازاین مرحله نیز موفق به در آمده است به عنوان نمونه این بیت را ببینید:

قسم به بلخ شریف وری وبخارا که

نمی ‏دهم به ‏یکی باغ، دخت خالو را

« دخت خالو» یک واژه ‏ی بومی ‏است که در این بیت مورد استفاده ‏ی شاعر قرار گرفته و به طوری جا افتاده که استحکام بیت را چند برابر می ‏سازد و درعین حال یک حس بسیار قدرت ‏مند را به مخاطب انتقال می ‏دهد. به گونه ‏ای که یک مخاطب عام هم با شنیدن این بیت احساس لذت می ‏کند؛ چون این واژه ریشه ‏ی عمیق در فرهنگ بومی ‏ ما دارد.

 

3- باستان گرایی:

سومین خصوصیتی که به این شعر جلوه ‏ی زیبایی بخشیده باستان ‏گرایی و ارتباط بر قرار کردن و پیوند خوردن با تاریخ و فرهنگ وتمدن چندین هزار ساله ‏ی ما واستفاده از واژه ‏های قدیمی ‏است. شاعر با شگرد خاصی توانسته واژه ‏های کلاسیک را در کنار واژه ‏های امروزی بچیند. این  برخورد، بیانگر دانش، آگاهی و سروکار داشتن شاعر با شاعران بزرگ قلمرو فارسی است و همچنین آگاهی از فرهنگ و تمدن پربار افغانستان و استعداد شاعر در استفاده ‏ی درست واژگان گذشته می ‏دهد. ببینید:

پس از زدودن مهر وپس ازخزیدن ماه

امید رفتن آن، آخرین تهاجم هست

ومرد با همه قهرش، به ریشه می ‏کوبد

که ناگهان دم آن تیشه، « تق» چه بود شکست!

دو دسته، خاک برون می ‏زند که تا… به به!

کشید پیکر یک سنگ نیمه را بیرون

دو نمیه را به هم افزود و« پووووف » پاکش کرد

وخواند، دست نوشتی؛ شبیه این مضمون

که این مزار فلانی (سخنورساحر)

وشاه دختی که درقند پارسی شاعر

شهید وشاهد اردی بهشت ماه

به قندهار

به جرم این که مسلمان وپارسی گوست

به دست قوم شرور وتبار بی بنیاد

کنار مسجد جامع

 

4- محورعمودی وافقی:

چهارمین خصوصیتی که این شعر را زیبا ساخته ارتباط محکم  بیت ‏ها بهم دیگر است که به زیبایی شعر افزوده است. با این ‏که این شعر دارای چهل وهفت بیت است اما شاعر مثل اکثر شاعران دیگر دچار سر درگمی ‏نشده است. شکل عمودی وافقی شعر به اندازه ‏ای بهم گره خورده است  که بیت ‏ها اصلا از همدیگر قابل انفکاک نمی ‏باشند. با این هم هر بیت حامل یک تصویر بکر وزنده است که کاملاً از تصاویر دیگر مجزا می ‏باشد. برای نمونه به این دوبیت توجه کنید:

اویک سبد، گل انجیر و سیب و انگور است

او خود درخت انارست؛ ناز و شب ‏بو را

به روی پیکر وی، پیچ داده کوه ودشت

به روی سینه ‏ی وی، راست کرده آمو را

اگر به این دو بیت توجه کنید می ‏بینید که این دو بیت پیوند عمیق ومحکمی ‏ باهم دارند اما هر یک حامل تصویر جداگانه است. به همین خاطر هرچه به شعر نگاه کنیم به همان اندازه عمقش زیاد می ‏باشد.

۵- بار معنایی:

یکی از برجستگی ‏های دیگر این شعر بار معنایی و سرشار بودن از اندیشه ‏های عالی است. با این ‏که در این شعر تکنیک ‏های زیاد ادبی به کار رفته است و شاعر نوآوری ‏ها و کشف ‏های زیبایی در این شعر دارد -مثلا در بعضی از قسمت ‏های شعر تکه ‏های ازشعر نیمایی دیده می ‏شود و شاعر چنان با ظرافت این کار را انجام داده که خیلی ‏ها متوجه این مسئله نمی ‏شوند- روی هم رفته شعر مفهوم قدرتمندی را به مخاطب القا می ‏کند و بار معنایی سنگینی را به دوش می ‏کشد. امید که ما شاهد شکل گرفتن کارهای قدرت ‏مندتری از شاعر باشیم.


مطالب مشابه :


رودخانه ی ماه(اینم واسه ایساجوووون)

جزیره ی کوچک - رودخانه ی ماه(اینم واسه ایساجوووون) - عشق هوس محبوب شدن نزد معشوق است .




سریال رودخانه ماه

سریال رودخانه ماه. کاش باران بگیرد و شیشه بخار کند و من همه ی دلتنگیهایم را رویش "ها" کنم و




خلاصه‌ سریال رودخانه‌ ماه

سریال های كره ای - خلاصه‌ سریال رودخانهماه - عكس و كلیپ از سریال های كره ای (دخترها نيان تو )




رودخانه

از جاده‌ی آسفالته‌ی سومار و رودخانهی با وجودی که نیمه‌ی اول مهر ماه را می




کنار رودخانه ‏ی وحشی

جنگل های سرگردان - کنار رودخانهی وحشی - جنگل های تو رودخانهی وحشی ! تو ماه وماهی




برچسب :