پروانه وشمع

یکی به پروانه گفت، ای کوچک جثه، دون پایه، برآن باش تا محبوبی همتای خویش بدست آری و در طریقی که امیدوار هستی به منزل مقصود برسی، گام برداری. تو را با شمع کدام نسبت و الفت ؟

بین تو و شمع تفاوت از زمین تا آسمانست. چون سمندر نیستی، پیرامون آتش طواف مکن. چرا که نخست باید مرد پیکار بود، آنگاه جنگ آوری کرد. خفاش با آفتاب روبرو نمی شود، زیرا زورآزمائی با پولاد بازوان، حد اعلای نادانیست و شایسته نیست آن را که دشمن جان خودشناسی، به دوستی گزینی. رای صاحب نظران بر این است که سزاوار نیست جان خود را در سودای با او از دست بدهی. اگر فقیری بی خانمان، دختر پادشاهی را به همسری خود طلب و خواستگاری کند، از این آرزوی خام، جز سیلی و کتک خوردن، بهره دیگری نیابد. معشوق تو که امیران و شهریاران به او توجه و نظر دارند، کی فرد ضعیفی مثل تو را دوست خواهد داشت؟ تصور نکن که دختر پادشاه در محفل بزرگان و اغنیاء به فردی تهیدست و بی مقداری مثل تو مهر بورزد و اگر با همه مدارا و نرمی پیشه سازد، با بیچاره ناتوانی مانند تو، خشونت و تندخوئی پیش گیرد و خرمن هستی تو را بسوزاند.
پروانه سوخته درون گفت: از نصیحت تو شگفت زده شدم چون که مرا از سوختن بیمی نیست، و مانند ابراهیم خلیل، آتشی در درون من فروزان است که گوئی، شعله سوزان شمع، به چشم من باغ گل و ریحان است. این دل من نیست که دست به دامان دلدار زده است. بلکه محبت اوست که گریبان خاطرم رها نمی کند و مرا به سوی او می کشاند. من از روی اختیار برخود آتش نمی افروزم، بلکه سلسله عشق مرا بسته است و بسوی محبوب میراند. شعله شمع هم، هنگام جدائی از وی مرا بسوخت، نه این هنگام که در خرمن وجودم آتش افروخت. زیبائی و دلربائی معشوق آن چنان است که دل از مهرش نمی توان گرفت و با او نمی توان بیهوده لاف بیزاری از عشق زد. کیست که مرا از هواخواهی محبوب سرزنش کند و مرا از خطر بترساند؟
من خود می خواهم در قدم جانان سر بر افشانم و جان سپارم. از تو تمنا دارم، مرا به تکرار نگو که در جستجوی یار موافق و همتای خویش باش که او نیز با تو مهربان باشد. چرا که محبت آتش سوزان

و نصیحت بادوزان است. از نصایح تو دریافتم که به من ستم روا می داری که مرا به دل بستن به چون خودی می خوانی یابد مهلت کوتاه زندگی و حیات را غنیمت دانست و در پی از خود برتری بود تا اوقات عمر تضییع نگردد. آنانکه فریفته حب نفس و جاه و مقام باشند، جویای صحبت و مجالست با امثال خویشند. در حالیکه سرمستان شراب عشق، در عرصه خطر و پایمردی گام نهند. چون به ناگاه اجل آدمی به حکم تقدیر و سرنوشت از نهان گاه برآید و دفتر عمر ببندد، پس آن خوشتر و شایسته تر که این کالا و متاع عاریه ای و  فانی را در قدوم جانان و به محبوب تسلیم کنیم.

تلخیص و اقتباس از بوستان سعدی


مطالب مشابه :


آدرس ستادهاي اسكان فرهنگيان كشور(استانها)

و رفاه کارکنان و بازنشستگان محترم آموزش و پرورش ناحیه 2 رشت شهداء ـ آموزش و پرورش ناحيه 2:




پروانه وشمع

آموزش وپرورش ناحيه 2 رشت. سازمان




واحد 6 اموزش حرفه وفن سوم– ساختمان سازي و راه

مديريت آموزش وپرورش ناحيه 2. (حرفه وفن ) رشت مي باشد . كد نويسي و گرافيك قالب توسط :




بازدیدآقای نامجو مدیر محترم اداره آموزش وپرورش ناحیه 2 زاهدان از طرح سودای بندگی

بازدیدآقای نامجو مدیر محترم اداره آموزش وپرورش ناحیه 2 ناحيه 2 ; سازمان آموزش رشت




مراحل مصاحبه و گزينش چند برابر ظرفيت‌ دانشگاه فرهنگيان و دانشگاه تربيت دبير شهيد رجايي در سال 91

موردنياز آموزش وپرورش در دانشگاه پور- جنب ناحيه رشت. 4220444-4220734. 0131 رشت




تاريخ، نحوه پرينت كارت و محل رفع نقص كارت شركت در آزمون

شهركرد ـ خيابان خليف آباد- اداره آموزش وپرورش ناحيه 2 . حوزه برادران: رشت ـ خيابان




ارزشیابی املا و انشا

به ادارات کل آموزش و پرورش ادبيات ناحيه 2 رشت (www اموزش وپرورش ناحیه 2 رشت




بازدید سرگروههای سازمان از باغچه بان

سازمان آموزش وپرورش آموزش و پرورش استثنایی ; زاهدان ناحيه 2 ; سازمان آموزش




برچسب :