خارج مکاسب

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله رب العالمين والصلوة والسلام علي خاتم النبيّين محمد وآله الطاهرين واللعن علي اعدائهم اجمعين

 

موضوع كتاب البيع :

دراینکه موضوع كتاب البيع وبه تعبیردیگرمراد ازبيع دركتاب البيع چیست؟احتمالاتی وجود دارد.

1 - بیع به معناي عقد بيع یعنی بيع به معناي ايجاب وقبول(چه لفظي باشدوچه معاطاتی).

2- بيع مقابل شراء .

3 - ماهيت اعتباريه اي (= بيعي) كه نسبت واضافه ا‌ی به ثمن ومثمن واضافه ای به بايع ومشتري دارد.

احتمال اول ضعیف است زیرا؛

اولاً: بيع به این معنا مجازاً بیع می باشد.(زیرا بيع به این معنا ازاسباب بيع است نه خود بيع) وبه بیان دیگر؛

 اطلاق بيع برايجاب و قبول اطلاق اسم مسبّب برسبب است.

اطلاق اسم مسبّب برسبب يك اطلاق مجازي است.

اطلاق بيع برايجاب وقبول يك اطلاق مجازي است.

ثانیاً: برخی ازاحكام ومباحث مطروحه دركتاب البيع(مانند شرائط العوضين،احكام الخيارات واقسام بيع) به اوملحق نمي شود. ([1])

واحتمال دوم نیزضعیف است.زیرا که احكام بيع، به بيع به معنای مقابل شراء ملحق نمی شود.

واحتمال سوم،احتمال قابل قبولی است. زیراآنچه كه موضوع احكام ومباحث مطروحه دركتاب البيع (= مثل شرايط عوضين، شرايط متعاقدين، احكام خيارات واقسام بيع مانند صرف و سلم و...) قرار گرفته است بيع به همين معناست.   

مباحث كتاب البيع :

مباحثی که دركتاب البيع مطرح می شوند به قرار زیراست :

اول: ماهيت بيع و ما يتحقق به البيع.

 

 

دوم: شرائط بيع. (شرائط صيغه وعقد وشرائط عوضين وشرائط متعاقدين).

سوم: اقسام بيع. مثل نقد ونسيه ومثل بيع ربوي، بيع صرف وسلم وسلف...  ([2])

چهارم: احكام بيع. (احكامي كه من حيث هوهوعارض بر بيع است مثل بحث خيارات واحكامی که عارض بر بيع است به اعتبار شرطي كه در ضمنش شده مثل بحث شرائط در متن بيع و ... ).

مقدمات :

قبل از ورود در بحث اموری را كه درمعرفت بعضی ازمباحث تاثیر دارد ذکر می کنیم.

 

امر اول:  ( عدم لزوم بحث از تعريف اصطلاحی بيع )

موارد استعمال بيع و مشتقات آن در كتاب و سنت فراوان است.([3]) ومراد ازآنها هم ( يا بواسطه اصالت حقيقت ويا بواسطه قرائن) معلوم است.

دربعضي موارد، بيع به معناي داد وستد وماهيت اعتباريه منتسب به بايع ومشتري است.    

دربعضي موارد، بيع بمعني بيع (فروش و داد) است دربرابرشراء (خرید و ستد).

دربعضي موارد بيع بمعني شراء است درمقابل بيع.(بلكه گفته شده كه لفظ بيع، وضع شده است وحقيقت است درمضادين.يعني دربيع به معناي مقابل شراء،ودرشراء به معناي مقابل بیع)

واگرغرض ازتعريف بیع اين است كه مقصود ومراد ازموارد استعمال معلوم شود واگرفرض اين است که دراين موارد، معنا ومفهوم روشن است، بنابراین بحث ازتعریف، یک بحث بی فائده وبی موردی خواهد بود.  

امر دوم : ( تعريف بیع )

علی رغم مطلب بالا برای بيع تعاريفی وجود دارد ؛

1- بيع عبارت است ازمبادلة مال به مال (تعريف مصباح اللغة)

2- بيع عبارت است ازتمليك عينٍ بعوضٍ.

 



[1] ) - البته اگرعقد را به معناي عقد لفظي بگيريم، بحث شرائط واحكام صيغه به عقد بیع ملحق مي شود. ولي بقيه‌ی احكامی که در بالا ذکر شد، قطعاً ملحق نمي شود.

 

[2] ) -  بعید نیست که بتوان گفت اينها هم باید دربحث شرائط عوضين مطرح بشود ولذا ازملحقات شرائط عوضين است .  

[3] ) – مثل آیه شريفه «احل الله البيع و حرّم الربا»

وشريفه  «رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيعٌ عن ذكر الله و اقام الصلاة»

ونبوي «البيّعان بالخيار ما لم يفترقا و اذا افترقا وجب البيع»

ونبوی «لا تبع ما ليس عندك»

 

 


مطالب مشابه :


بيع زماني

پورتال حقوقی متین فر - بيع زماني - تارنمای رسمی محمدرضا متین فر : کارشناس ارشد حقوق خصوصی




قرارداد تشكيل بيع

حقوقی - قرارداد تشكيل بيع - وبلاگی برای همه - حقوقی




تعيين ثمن در عقد بيع از منظر مقررات بين‌المللي و حقوق ايران

متن کامل قانون جدید عقد بيع از ديرباز يكي از شاخص‌ترين اعمال تجاري به حساب مي‌آمده است




خارج مکاسب

که عارض بر بيع است به اعتبار شرطي كه در ضمنش شده مثل بحث شرائط در متن بيع اصطلاحی بيع )




قراردادهاي بيع تنظيمي بنگاه‌هاي معاملا‌تي و ايرادهاي آن

پورتال حقوقی متین فر - قراردادهاي بيع تنظيمي بنگاه‌هاي معاملا‌تي و ايرادهاي آن - تارنمای




برچسب :