پیش‌گفتار کتاب سبک شناسی

هدف اصلی از تألیف این کتاب، احیای نقش سبک­‌شناسی به مثابهِ میانجیِ دانش­های زبانی و ادبی و پشتوانه‌­ی اصلی نقد روش­مند است. غفلت از امکانات این دانش، مطالعات ادبی را در لغزش­گاه تفسیرهای ذوقی و قضاوت­های شخصی در می­‌غلتاند. نظریه­‌های ادبی در دو دهه­‌ی اخیر، متن­های ادبی فارسی را دست­مایه­‌ی خوانش­ها و تفسیرهای خویش کرده­‌اند. در این خوانش­ها متن بهانه‌­ای است برای بازتولید ایده­‌ها و بازآزمایی مبانی آن نظریه­‌ها. متأسفانه در این‌گونه خوانش­ها نه سرشت متن و تبار آن بازشناخته می­شود و نه پیوندش با تاریخ و سنت و بافت اجتماعی آن.

نقد ادبی فارسی در خوانش­های ذوقی و تفسیرهای آزادانه و تأویلات شخصی شاید کامیاب بوده، ولی در ایفای نقش بنیادین خویش که شناخت ابداع، اصالت سبک و فردیت هنری مؤلف است سخت ناکام مانده چه رسد به قضاوت و ارزیابی. این ناکامی را بیش از همه مورخ ادبی درمی­‌یابد آن­گاه که در انبوه نقد و نظر­ها حکم قابل اعتمادی درباره­ی فردیت خلاق و نوآوری­های مؤلف، تبارشناسی متن، تأثیر و تأثرها و روابط بینامتنی نمی­یابد. پژوهش­ها و نقدهای موجود، معیار و قاعده­ای به دست نمی­دهد تا بر پایه­‌ی آن بتوان سبک­های شخصی و عمومی، ، گونه­‌های متن، انواع ادبی و دوره­‌های ادبی را شناخت.

روش کتاب

سبک­‌شناسی در این کتاب پایه­‌ی زبان­‌شناختی دارد. پیوسته از مبانی زبان‌شناسی سخن می­رود و مبانی سبک‌ساز را در پنج لایه‌­ی زبان (آواشناسی، ساخت­واژی، نحو، معنی‌شناسی و کاربردشناسی) وامی­‌کاود. بنیاد بخش عملی این کتاب بر همین لایه‌های زبان نهاده شده است اما از آن‌جا که کتاب را برای مقاصد سبک‌شناسیِ ادبی تألیف کرده‌ام، ناگزیر در عنوان فصل‌های یازدهم و دوازدهم به جای دو لایه‌ی معنی‌شناسی و کاربردی، لایه‌های بلاغی و ایدئولوژیک را پیشنهاد کرده‌ام.

لایه‌ی‌ بلاغی در واقع نوعی تحلیل معنی‌شناسیکِ زبان ادبی است، اما معانی تخییلی را تحلیل می‌کند. ساخت‌های معنایی برآمده از صورِ خیال با معیارهای معنی‌شناسی چندان مطابقت ندارد. زبان‌شناسان صورت‌های مجازی و استعاری زبان را بخش مبهم و تیره‌ی زبان می‌دانند و چندان روی خوشی به گزاره‌های ادبی نشان نمی‌دهند؛ ولی سبک‌شناس ادبی اگر معانی تخیلی و صور استعاری را به کنار نهد ادبیت متن را نادیده گرفته و چیزی برای تحلیل در دست ندارد. لایه­‌ی‌‌ بلاغی ناظر بر زیبایی­‌شناسیِ ادبی و صورت­های مجازیِ زبان است و سبک­‌شناسی ادبی بدون واکاوی عناصر بلاغی و زبان مجازی از متن تهی­‌دست بیرون می­‌آ‌‌ید. بررسی سطح بلاغی متن هم کلید شناختِ زیبایی­ها را در دست ما می­گذارد و هم دریچه­‌های تفسیر و تأویل را به روی ما می­گشاید.

لایه‌ی ایدئولوژیک را در فصل دوازدهم جای‌گزین لایه‌ی کاربردشناسی کردم؛ چرا که متن ادبی مخاطبان بسیار دارد و پیوسته بازتفسیر می‌شود. اشاره‌گرهای مکان، زمان و مخاطب در هر خوانشی فرق می­کند. مؤلف، من فردی و باورهای خود را پیوسته در  بازی‌های زبانی و صناعات ادبی پنهان می‌کند؛ بنابراین بازسازی موقعیت ارتباطی (مکانِ زمان‌مند مکالمه بین گوینده و شنونده) برای متن ادبی اگر نگوییم مُحال، دست کم، دشوار است. از این رو به اقتضای سبک‌شناسی ادبی، بحث از لایه‌ی کاربردشناختی را معطوف به بررسی تأثیرات ایدئولوژیک در زبان نویسنده کرده‌ام. این روش را از آن رو که سبک را در پنج لایه­‌ی آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدئولوژیک بررسی می­کند «سبک‌شناسی لایه‌ای» نامیده­‌ام.

مزیتِ روشِ لایه­‌ای در آن است که بهره­‌گیری از روش­های متنوع را در هر لایه امکان­پذیر می­سازد، وانگهی سهم هر لایه را در برجسته­‌سازی متن جداگانه مشخص می­کند. در سراسر کتاب کوشیده­‌ام در بحث از تمام مسائل سبک به پیوندِ ارگانیک و اندام­وارِ صورت و محتوا وفادار بمانم. اختلاف نظرها در تعریف سبک و سبک­‌شناسی، ناشي از تأکیدِ سبک‌شناسان بر یکی از دو عنصر محتوا یا صورت است. مسلم است که سبك نه به ويژگي‌هاي شكل محدود مي‌شود و نه صرفاً برآمده از محتواست؛ بلكه برآیندی است از درهم­‌پیوستگی شكل و محتوا و حاصل کیفیت تركيب آن دو که متأثر از شرايطِ اجتماعي-تاريخي و خصایل دروني مؤلف نیز هست. سبك کیفیتی است در سخن که از اتحاد شكل و محتوا حاصل می­شود. از این رو جداسازی آن دو، کارِ شناخت سبک را به بی‌راهه می­کشاند.

کتاب بر مبنای آن پیوند ارگانیک می­کوشد نسبت هر لایه را با محتوا و بافت­های بیرون متن بکاود و پیوندگاه­های فرم و معنی را بازشناسد. بخش دوم کتاب به این نگاه ارگانیک پای­بندتر است و پیوسته جانب درهم­‌تنیدگی صورت و محتوا را پیش چشم دارد. به این امید که از کاستی­های سبک­شناسی صورت­گرا بکاهد. در هر لایه الگوهایی پیشنهاد شده است تا تحلیل­گر بر اساس آن‌ها عناصر سبک­‌ساز آن لایه را شناسایی کند. پرسش­هایی نیز در پایان برخی فصل­ها طرح شده تا سبک­‌شناس را به جانب کشف بسامدهای معنادار و عناصر مسلط سوق دهد و مواضع پیوند صورت و محتوا را بکاود.

ساختار کتاب

چهارده فصل کتاب در دو بخش کلان سامان یافته است: سبک­‌شناسی نظری و سبک­‌شناسی عملی. پنج فصل نخست به بحث­های نظری پیرامون زبان و چیستی سبک، ماهیتِ سبک ادبی و مسائل آن، ماهیت دانش­ سبک­‌شناسی، نسبت سبک­‌شناسی با دانش‌های ادبی و زبانی و رویکردهای سبک­‌شناسی، اختصاص یافته است. نُه فصل بخش دوم، با این هدف طراحی شده که شیوه‌­ی بررسی عملی و تحلیل عینی سبک را در پنج لایه­‌ی معرفی شده نشان دهد. از فصل هشتم بحث­ها کاربردی‌تر می­شود. در پیشانی هر فصل اشاره­ای کوتاه به قصد ورود خواننده به بحث آورده­‌ایم و در پایان هر فصل نیز فشرده­‌ی بحث­ها بازگو شده است. در پایان کتاب دو فصل «سبک‌­شناسی طنز» و «سبکِ زنانه» در واقع طرحی است برای کاربستِ روش لایه­‌ا‌‌ی در دو قلمرو بافت و ایدئولوژی. طنز بر بافت متکی است و سبک زنانه بر لایه‌ی ایدئولوژیک.

سپاس‌گزاری

دانشجویان کلاس­های سبک­‌شناسی در دانشگاه‌های تربیت معلم تهران و فردوسی مشهد سهم ویژه‌­ای در تکوین این کتاب دارند؛ آن‌ها که از پانزده سال پیش نگاه­های نیوشای‌شان به ­کلاس­های سبک­‌شناسی جان بخشید و در بازآزمایی یکایک روش­ها و دیدگاه­ها هم‌راهی­‌ام کردند. آن چشم­های شنوا را بر گردن این کتاب حق­‌های بسیار است؛ این ابیاتِ مولوی ارزانی هم­دلی­های بی‌دریغ آن خوش­‌نیوشان باد:

ای سرافیل قیامت­گاه عشق           ای تو عشق عشق و ای دلخواه عشق

اولین خلعت که خواهی دادنم          گوش خواهم که نهی بر روزنم

صد هزاران بار ای صدر فرید             ز آرزوی گوش تو هوشم پرید

آن سمیعیِّ تو و آن إصغای تو          و آن تبسم‌های جان‌افزای تو

قلب‌های من که آن معلوم توست    بس پذیرفتی تو چون نقدِ درست


   نیز سپاس­‌گزارم از همکار ارجمندم دکتر مریم صالحی­‌نیا و آقایان هاشم صادقی محسن‌آباد و امین حق‌­پرست دانشجویان دکتری دانشگاه فردوسی که متن را خواندند و دقایق ارزنده‌­ای را یادآور شدند. خانم سارا کُرد، کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی در ویرایش و اصلاح آشفتگی­‌های نوشته‌ها از هیچ کوششی دریغ نکرد. هم‌چون همیشه قدردان مدیر محترم نشر سخن هستم که اگر حمایت­ها و ترغیب­های مستمرشان نبود این نوشتار در این روزگار انجام نمی‌یافت. شادمانی و خرمی همگی را آرزو دارم.


مطالب مشابه :


متن های ادبی برای تبریک سال نو

با تو هستم بي تو نيستم . - متن های ادبی برای تبریک سال نو - سپاس و بوسه و لبخند و شادباش و




سپاس ..

ناز و نیاز - سپاس - شعر ، ترانه ، متن های ادبی ، نقل قول و شعروگرافی - ناز و نیاز




متن ادبی درباره امام زمان(عج)

باسلام و سپاس فراوان از این که به عشق آقا امام زمان به ستاره سهیل متن ادبی درباره امام




جمعه حضور (متن ادبی زیبا درباره حضرت مهدی (عج)

ستاره ی سهیل - جمعه حضور (متن ادبی زیبا درباره حضرت مهدی (عج) - امام زمان ؛ آقای مهربانی ها و




پیش‌گفتار کتاب سبک شناسی

نظریه­‌های ادبی در دو دهه­‌ی اخیر، متن­های ادبی فارسی نیز سپاس ­‌گزارم از




برچسب :