خاطره یه بچه سمای کرج

اولین خاطره رو میخام واستون بگم این اینکه روزای اول دانشگاه بودو اول ثبت نام همه بچه ها تو کف دانشگاه مونده بودن یعنی میگفتن اینجا چیه نه دختری نه کلاسی نه دانشگاه درستی ای بابا این شانس ما داریم تو چهرشون میشه فهمید که کلی ناراحت و ... هستنبا هر کسی که حرف میزدم تو کف دانشگاه آزاد واحد اسلامی کرج کلاس شرو شود کم کم بچه ها با هم دوست رفیق شدن بازم تو کف دانشگاه ازاد واحدن راستی ترم اول که همه میگفتن ما یه بار دیگه دفترچه دانشگاه پست میکنم از اینجا میریم در کل هیچکسم این کارو نکرد همه موندگار شدن در کل یک سری از دوستان میگن نرکده باشه بهتر دانشگاه این طوری بهتره کلی حال میدم در کل استادا هم که همه باحال و لی به بچه ها رو نمیدن ؟

ما یه استاد ادبیات داشتیم به اسم مهسا کمارج حاجی در ندیده یکی میگفت یکی میگفت عجب ...

این پست به دلیل اعتارض دوستان این بخش مطالب پاک شد

۱۰۰۰ تیکه شماره عشق و.. از اسمون میباره تا روزی دیگر بدرود بحث زیاد بود ولی حوصله نداشتم فعلا

دانشکده جدید سما (کرج کنار مسجد بوعلی شرمنده من بی پرده حرف میزنم

در كل از استاد(مهسا كمارج حاجي) گرامي و خوش اخلاق وفهميد معزت ميخوام اگه حرفي زدم

من فقط ميخوام دست نوشت خاطراتم را بنويسم اگه مشكل داشت اين پست را پاك كنم در صورت اعتراض

خاطره یه بچه سمای کرج

مطالب مشابه :

سایت دانشگاه آزاد سما واحد کرج

انتخاب واحد دانشگاه سما کرج

آموزشکده عالی سما

خاطره یه بچه سمای کرج

اعلام نمرات دانشگاه سما کرج

www.karaj-samacollege.ir

دختر تهرانی

مطالب مفید در باره الماس کوه نور و دریای نور