اولین روز در 01

اولین روز در 01:<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

 

ما حدوداً 9 شب بود که وارد پادگان 01 شدیم ، اول دژبان ها حدوداً نیم ساعت ما رو کنار درب جنوبی روی زمین نشوندن،بعد از نیم ساعت معطلی یه چند تا دژبان اومدن و کل وسایل داخل ساک ما رو گشتن و بعد ما رو به طرف یه سالن راهنمایی کردن که یگان هامون رو مشخص کنن.اما باز نذاشتن وارد سالن بشیم و ما رو بیرون سالن یه نیم ساعت معطل کردن و از بس رو زمین سرد نشستیم نصف بچه ها دل درد گرفته بودن و از گرسنگی به خودشون می پیچیدن.بعد از کلی حال گیری ما رو فرستادن داخل سالن و بعد از کلی به هم زدن صف ها و بر زدن نفرات( واسه اینکه کسایی که با هم دوستن پیش هم نیفتن) هر چند نفر رو به یه یگان فرستادن.

باز هم نذاشتن ما داخل ساختمون یگان بشیم و دم در ما رو روی زمین نشوندن، بعد ما رو به نوبت فرستادن داخل تا از انبار وسایل رو تحویل بگیریم. به هر نفر یه زیر پوش،یه شورت، یه دست لباس نظامی خاکی( که بیشتر به گونی شباهت داشت تا لباس )، یه کمر بند سبز، یه ساک مشکی سیاه، یک جفت جوراب مشکی،یک جفت پوتین که چند شماره کوچیک بود رو به عنوان استحقاقی سری اول به ما دادن.

بعد حدودای ساعت یازده و نیم به ما گفتن خوش اومدین و برین پنج روز دیگه برگردین.

این بود اولین روز در پادگان 01 نزاجا.

 

 

 


مطالب مشابه :


مسیرهای رسیدن به پادگان های پرندک

یگان 734 پادگان 01 - مسیرهای رسیدن به پادگان های پرندک - روزنوشته های یگان 734 پادگان 01




عکس هایی از پادگان 01 به تلاش علیرضای عزیز

یگان 721 پادگان 01 نزاجا - عکس هایی از پادگان 01 به تلاش علیرضای عزیز - دوران آموزشی در پادگان 01




اولین روز در 01

اولین روز در 01: ما حدوداً 9 شب بود که وارد پادگان 01 شدیم ، اول دژبان ها حدوداً نیم ساعت ما رو




در مورد 01

این وبلاگ پل ارتباطی بین بچه های آموزشی یگان 721 پادگان 01 نزاجاس که می خوان ارتباطشون با هم




رفت و آمد به پادگان (در تهران)

مركز آموزش 01 شهداي وظيفه نزاجا - رفت و آمد به پادگان (در تهران) - مرکز آموزش 01 تهران مرکز آموزش




برچسب :