بررسی لایحه الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت

آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: مجله حقوق اساسی » زمستان 1384 - شماره 5 (از صفحه 369 تا 386) URL : http://www.noormags.com

سید احمد کاشانی*

چکیده:لایحهء«الحاق موادی به قانون تنظیم‏بخشی از مقررات مالی دولت»شامل 66 ماده با موضوعات متفاوت بوده است و می‏بایست برای هریک از این مواد لایحهء مستقلی با مشخصات‏ مذکور در مادهء 134 آیین‏نامه داخلی مجلس تهیه و تقدیم می‏گردید.در تصویب این لایحه«موازین‏ و مقررات قانونگذاری»یا همان«آیین‏نامهء داخلی مجلس»به عنوان تشریفاتی زائد و به شکل‏ وسیعی زیر پا گذارده شده‏اند.علاوه بر این،قانون«تنظیم بخشی از...»آزمایشی است و اکنون اجل آن‏ فرا رسیده است.مجلس با تصویب لایحهء 66 ماده‏ای تقدیمی دولت،مهر دائمی بر آن زده است.

آنچه در این مقاله آمده است،نقض بیش از 15 مورد از امّهات«آیین قانونگذاری»یعنی تقریبا همهء مراحل کلیدی و اصلی«آیین‏نامهء داخلی»در جریان تصویب لایحهء«الحاق موادی به قانون‏ تنظیم‏بخشی از مقررات مالی دولت»می‏باشد.

کلید واژه:لایحهء الحاق موادی به قانون تنظیم‏بخشی از مقررات مالی دولت،آیین‏نامهء داخلی‏ مجلس،تشریفات قانونگذاری.

لایحهء«الحاق موادی به قانون تنظیم‏بخشی از مقررات مالی دولت»مصوب 23/10/80 کمیسیون‏ برنامه و بودجه مجلس ششم شامل 65 ماده با موضوعات گوناگون در تاریخ 28/11/1383 تقدیم و بنا به درخواست عده‏ای از نمایندگان،برخلاف قاعده و حکم الزام‏آور اصل 85 قانون اساسی،تقاضای‏ رسیدگی و تصویب آن طبق استثنا و ضرورت ذیل اصل 85 قانون اساسی شده بود که ظاهرا پس از دو بار مطرح شدن و با وجود حمایت اعاضی هیات رییسه،ولی به دلیل مخالف مجلس،لایحه به گونه‏ عادی جهت رسیدگی و ارایه گزارش به کمیسیون برنامه و بودجه به عنوان کمیسیون اصلی ارجاع شد.

(*)-نماینده دوره اول و دوم مجلس شورای اسلامی.

حقوق اساسی » شماره 5 (صفحه 372)ArmLeft.gif

در پی آن و در تاریخ 10/3/1384 مادهء 66 نیز به عنوان مادهء جدید جهت اضافه شدن به لایحه‏دار سوی معاون حقوقی و امور مجلس ریاست جمهوری تقدیم مجلس شد.از تاریخ 9 مرداد گزارش‏ کمیسیون«برنامه و بودجه»مبنی بر تصویب لایحه،همراه با حذف 10 ماده از لایحه و الحاق 27 مادهء جدید به شمارهء چاپ 944 مورخ 1/5/1384 در دستور جلسه علنی مجلس جهت نهایی شدن قرار گرفت.عناوین موادی که در کمیسیون«برنامه و بودجه»تصویب شده‏اند در«نگاهی اجمالی»عبارتند از:

(1)مسایل مربوط به تعهدات ارزی دولت(2)اجازهء افتتاح اعتبار اسنادی به دستگاه‏های دولتی‏ (3)دریافت هزینهء داوری(4)اجازهء استفاده از کمک‏های بین المللی(5)نقش بانک مرکزی در عملیات‏ ارزی و قراردادها(6)افزایش بندهایی به قانون تشویق سرمایه‏گذاری خارجی سال 80 شامل:تضمین‏ تعهدات شرکت‏های دولتی ایرانی،بازپرداخت مابه التفاوت قیمت محصول از سوی خزانه،فروش‏ شرکت‏های دولتی و تداوم تضمین‏های دولت،تضمین تعهدات از منابع شرکت‏ها.(7)تنظیم اعتبارات و تسهیلات ریالی سیستم بانکی و موسسات اعتباری از سوی بان مرکزی،به منظور نیل به اهداف برنامه‏ چهارم(8)تکلیف اعطای تسهیلات به منظور بهینه‏سازی مصرف انرژی(9)اجازه بهره‏برداری از رودخانه‏های مرزی(10)تغییر نام شرکت شهرکها در استان خراسان(11)اصلاح مواد 123 و124 قانون‏ ثبت و الحاق بندهائی به مادهء 11 قانون(12)تصویب تعرفه‏های حمل و نقل ریلی از سوی شورای اقتصاد (14)انتقال مصالح و تجهیزات طرح‏های خاتمه‏یافته به طرح‏های دیگر(16)وضع مقرراتی در زمینه‏ مسائل گمرکی و بازرگانی(19)مادهء 33 قانون برنامه چهارم و وضع مقرراتی در زمینه بازرگانی خارجی‏ (20)واردات گندم(21)قانون برنامه چهارم و اصلاح بودجه شرکت‏های دولتی و موسسات انتفاعی‏ (22 و 23)ماده 92 قانون تنظیم...و تبدیل«درآمد عمومی»به اختصاصی(24)وزارتخانه‏ها و سازمان‏ میراث فرهنگی و پرداخت از اعتبارات مصوب جهت آموزش پرسنل بخش‏های تعاونی و خصوصی‏ (25)صدور مجوز دریافت وجه و پذیرش دانشجویان خارج از کشور(26)اجازه هزینه به شرکت‏های‏ دولتی در زمینه فن‏آوری اطلاعات و اتصال مراکز آموزشی به شبکه اینترنت(27)وزارت مخابرات و الزام به توسعه شبکهء اطلاع‏رسانی و اینترنت جهت استفاده مراکز آموزش و فرهنگی و نیز بخش‏های‏ صنعتی(28)استفاده دولت از نافع مالی سازمان‏های فرهنگی خارجی(29)سازمان میراث فرهنگی و واگذاری زمین و تغییر کابری در کمیسیون مادهء 5 و فروش تراکم ما زاد(30)بند«ب»ماده 114 و مادهء 160 قانون برنامه و تشکیل موزه‏های تخصصی و پژوهشی(31)سازمان میراث فرهنگی و اعطاء تسهیلات بانکی به سرمایه‏گذاران و تعهد سود تسهیلات و پیش‏بینی در بودجه‏های سالانه(32)توسعه

حقوق اساسی » شماره 5 (صفحه 373)ArmLeft.gif

گردشگری و سفر کارکنان دولت(33)جایگاه‏های عرضه CNG و سامان‏دهی حمل و نقل درون شهری‏ و خودروهای دوسوخته(34)تأسیس شرکت‏های دولتی جدید برای هریک از نیروگاه‏ها و واگذاری‏ حد اقل 65%از سهام در بورس(36)بهینه‏سازی پالایشگاه‏ها(37 و 38)اصلاح ماده 83 تنفیذی قانون‏ برنامه چهارم و تغییراتی در زمینه جابجائی اعتبارات(39)کمک تلقی نمودن پاره‏ای از یارانه‏ها(40)انتقال‏ مطالبات سازمان حمایت بابت مابه التفاوت به وزارت دارائی(42 و 43 و 44)پرداخت یارانه‏های جدید (45)پرداخت حق پرستاری از معلولین به خانواده‏ها(46)و مصرف اعتبارات مربوط به بیمه‏های تکمیلی‏ توسط دستگاه‏های اجرائی(47)تعرفه‏های آب و برق و حق انشعاب در موارد خاص(48)انتقال‏ اعتبارات به استناد مادهء 1 قانون برنامه سوم و تنفیذی در ماده 154 برنامه چهارم(49)حقوق و مزایای‏ متخدمان جانباز ازکارافتاده(50)اجازه هزینه به دستگاه‏های اجرایی موضوع مادهء 88 قانون«تنظیم...» (53)واگذاری 25%از پروژه‏های نیمه‏تمام تملک دارائی دستگاه‏های مذکور در ماده 88 به بخش‏های غیر دولتی و ارئاه تسهیلات بانکی ازهمان محل(55)پرداخت اعتبارات خدمات رفاهی کارکنان به صورت‏ نقدی(56)بکارگیری افراد بازنشسته با تصویب هیات وزیران(57)تخصیص 20%از نیروهای قابل‏ جذب به ایثارگران و 3%به معلولین(58)پرداخت حق الزحمه خدمات طرح‏های آمارگیری به کارکنان‏ دولت(59)خودگردان کردن مراکز آموزشی،رفاهی،تفریحی دستگاه‏های مذکور در مادهء 160 قانون‏ برنامه چهارم(60)پرداخت 2%تشویقی از اعتبارات هزینه‏ای مصوب جهت اصلاح ساختار نیروی‏ انسانی(61)اجازه خرید خدمات به دستگاه‏های اجرائی مذکور در مادهء 160 قانون برنامه چهارم‏ (62)اجازه مصرف 5/1%از اعتبارات برای خرید خدمات در اجرای بند«ب»مادهء 145 قانون برنامه‏ چهارم(63)تکلیف دستگاه‏های اجرائی به استخدام یکی از فرزندان کارکنان شهید و جانباز خود (64)مستثنی کردن اعتبارات دستگاه‏های اجرایی از مواد 5،4،3،2 قانون محاسبات عمومی(65)جابجائی‏ اعتبارات ردیف‏های متفرقه دستگاه‏ها(66)ایجاد تکالیفی در رابطه با بیمه همگانی و...جانبازان.

همان‏گونه‏که ملاحظه می‏شود این لایحه مرکب از 66 موضوع متفاوت است و بدیهی است که‏ باید رای هریک لایحهء مستقلی با مشخصات مذکور در مادهء 134 آیین‏نامه داخلی مجلس تهیه و تقدیم‏ می‏گردید.

1-نقض مادهء 134 آیین‏نامهء داخلی

برطبق ماده 134 آیین‏نامه داخلی،لوایح قانونی که از سوی دولت به مجلس پیشنهاد می‏شوند باید: -دارای موضوع و عنوان مشخص باشد.

حقوق اساسی » شماره 5 (صفحه 374)ArmLeft.gif

-دلایل لزوم تهیه و پیشنهاد آن در مقدمه لایحه به وضوح درج شود.

-دارای موادی متناسب با اصل موضوع و عنوان لایحه باشد.

این ماده که از اساسی‏ترین موازین قانونگذاری است و عینا برطبق مادهء 130 آیین‏نامه داخلی‏ شامل حال طرح‏های قانونی نیز می‏شود،در آیین‏نامه‏های دوران مشروطیت و در مادهء 101(چاپ‏ 1343)نیز عینا تصریح و الزام‏آور بوده است.ولی لایحهء مورد بحث به اسم«الحاق موادی به قانون‏ تنظیم...»هیچ یک از ویژگی‏های مذکور در ماده 134 را به دلایل زیر دارا نمی‏باشد.

الف-لایحهء مربوطه دارای 66 ماده با موضوعات کملا متفاوت است و قهرا نمی‏تواند دارای«موضوع و عنوان»مشخص باشد.«تنظیم‏بخشی از مقررات مالی دولت»یا«الحاق موادی به قانون تنظیم‏بخشی از مقررات مالی دولت»یک نام‏گذاری پوچ و بی‏معنی است که از تنگی قافیه به آن متوسل شده‏اند.جالب‏ است که حتی این نام‏گذاری به دلیل تناقضی که در درون دارد،مردود می‏باشد.زیرا قرار است که لایحهء مورد بحث بصورت دایمی تصویب شود،حال آنکه قانون«تنظیم‏بخشی از...»آزمایشی است و دی 84 اجل‏ آن فرا می‏رسد.حتی اگر تنفیذ غیر قانونی مذکور در«برنامه چهارم»را هم بپذیریم باز هم قانون«تنظیم...» 5 ساله و موقت است،ولی مجلس می‏خواهد بر لایحهء 66 ماده‏ای تقدیمی دولت مهر دایمی بزند.

عنوان هرقانونی بسیار مهم و معرئ‏ف موضوع و ماهیت آن قانون بوده و موضوعی واقعی و مستقل را به‏ ذهن متبادر می‏نماید.مراجعه به مجموعهء قوانین که از صدر مشروطیت تاکنون به تصویب مجلس‏ قانونگذاری رسیده،نشان می‏دهد که همگی دارای«عنوان و موضوع»مشخص می‏باشند1.قانو«مالک و مستأجر»،قانون«خدمت وظیفهء عمومی»قوانین مربوط به تشکیل وزارتخانه‏های مختلف و صدها مورد دیگر که«موضوع و عنوان»قانون،مخاطب را به شاکله و محتوی آن راهنمائی و هدایت می‏نماید.سهل‏انگاری در این ضرورت که بند یک ماده 134 آیین‏نامه داخلی مجلس شورای اسلامی نیز به آن تصریح کرده است، ناشی از عدم توجه به منشأ و نقطهء شروع شکل‏گیری قوانین است.در حقیقت موضوعات و مسایل واقعی‏ که به هیچ وجه انتزاعی و ساخته و پرداخته ذهن انسان نیستند،نقطهء شروع و منشأ شکل‏گیری قوانین هستند. این‏گونه قوانین،موضوعات مربوط به مردم و حقوق عمومی جامعه را که نیازمند قانونگذاری هستند،به نظم‏ درآورده و مدوّن می‏نماید.

درست است که«عنوان و موضوع»قوانین،خود قانون نبوده و باستناد آن برای کسی«حق یا تکلیفی»ایجاد نمی‏شود،ولی قانونا و به حکم ماده 134 آیین‏نامه باید هر«لایحه‏ای»دارای«عنوان‏ (1)-قوانین«بودجه‏های سالیانه»و«برنامه‏های 5 ساله»و امثال قانون«تنظیم‏بخشی از مقررات مالی دولت»مربوط به دولت‏های‏ بعد از انقلاب از این قاعدهء اصولی مستثنی هستند.

حقوق اساسی » شماره 5 (صفحه 375)ArmLeft.gif

و موضوع»مشخص باشد.فلسفهء این تأکید این است که از پراکنده‏نویسی در قانونگذاری که سرچشمهء نابسامانی است پرهیز گردد.

ب-لایحهء 66 ماده‏ای«الحاق موادی به قانون تنظیم...»فاقد مقدمهء مذکوردر بند 2 مادهء 134 آیین‏ نامهء داخلی مجلس شورای اسلامی است.یکی از دلایل تخلف دولت از انجام این تکلیف قانونی‏ نیز تناقضی بوده که در آن گرفتار آمده است.آوردن 66 موضوع گوناگون،بی‏آنکه این موضوعات‏ کمترین ارتباطی از نظر اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی و غیره با یکدیگر داشته باشند،به گونهء آشکار امکان تدوین و آوردن هرگونه مقدمه توجیهی و شرح دلایل لزوم تهیّه و تقدیم یک لایحهء را از دولتمردان سلب کرده است.طرح یا لایحه‏ای که قرار است به قانون تبدیل شود،آن قدر اهمیت دارد که تهیه‏کنندگان آن باید به خود زحمت تهیه مقدمهء جامع و توجیهی مذکور در بند 2 مادهء 134 را بدهند.

ج-بند 3 ماده 134 آیین‏نامهء داخلی نیز در لایحهء تقدیمی دولت به گونه کامل نقض شده است.برطبق‏ این بند«لوایح قانونی باید دارای موادی متناسب با اصل موضوع و عنوان لایحه باشد».مفهوم این بند این‏ است که حتی اگر لایحه‏ای با«عنوان و موضوع»مشخص و مقدمه کافی و موادی کاملا مرتبط با اصل‏ موضوع تقدیم شده باشد،ولی بخش‏ها و مواد آن متناسب با موضوع لایحه و کامل نباشد،مجلس‏ نمی تواند نسبت به تکمیل و تغییر اساسی و سپس تصویب آن اقدام نماید،بلکه باید در اجرای این بند، لایحه را جهت تکمیل به دولت باز گرداند.

آیا قانونگذار با منظور نمودن الزام راجع به«تناسب مواد لایحه با اصل موضوع»که از دوران‏ مشروطیت تاکنون در آیین‏نامه‏های مجالس وجود داشته است،پرگویی و بیهوده‏گویی کرده و جلوی‏ پیشرفت کار را گرفته و سنگ‏اندازی در راه دولت و مجلس نموده یا واقعا هدف مهمی را با پیش‏بینی‏ این الزام دنبال کرده است؟

این الزام به اصل 74 قانون اساسی باز می‏گردد که لوایح قانونی را نیازمند تصویب هیات وزیران‏ دانسته و طبیعتا باید تغییرات اساسی و تکمیلی نیز از سوی هیات وزیران صورت بگیرد.این الزام،نقش‏ موثری در اقتدار دولت و مجلس و تفکیک مسوولیت‏ها از یکدیگر داشته و به ویژه دولت را به سوی‏ انسجام و یکپارچگی و هم‏فکری کابینه و مسوولیت مشترک و دقت در امور سوق می‏دهد.

لایحه تقدیمی دولت آقای خاتمی به مجلس هفتم به نام«لایحهء الحاق موادی به قانون تنظیم‏ بخشی از مقررات مالی دولت»مرکب از 66 مادهء پراکنده و بی‏ارتباط با یکدیگر،اجبارا«موضوع و

حقوق اساسی » شماره 5 (صفحه 376)ArmLeft.gif

عنوانی»هم نداشته است که بررسی«تناسب مواد با اصل موضوع و عنوان لایحه»موضوع بند 3 مادهء 134 معنی و مفهوم پیدا کند.

2-پیامد عدم رعایت مادهء 134 بر هم ریختن نظام قانونگذاری است

دولت مکلف بوده است که برای 66 ماده مذکور،66 لایحهء مستقل با«موضوع و عنوان»مشخص و مقدمه توجیهی کامل به مجلس تسلیم نماید.دولت ازاین دستور تخلف و هیات رییسه مجلس نیز آن را نادیده گرفته و در نتیجهء از یک سو دچار تناقضاتی شده است و از سوی دیگر بخش‏های مهم و اصولی‏ آیین‏نامه که ارکان نظام قانونگذاری را تشکیل می‏دهند،به شرح زیر مورد تجاوز واقع شده‏اند.

2 الف-کمیسیون‏ها

هیات رییسه در اجرای تکلیف مذکور در مواد 144 و 145 آیین‏نامه داخلی مجلس شورای اسلامی، کمیسیون برنامه و بودجه را به عنوان کمیسیون اصلی در نظر گرفته و لایحه را به آن ارجاع نموده است.اگر چه آیین‏نامه داخلی در رابطه با وظایف کمیسیون«برنامه و بودجه»نیز دچار تناقض و آشفتگی است‏2،ولی‏ نگاهی اجمالی به 66 ماده‏ای که در لایحهء«الحاق موادی به قانون تنظیم‏بخشی از مقررات مالی دولت» گردآوری شده‏اند نشان می‏هد که باز هم برطبق مواد 33 و تبصره 39 آیین‏نامه داخلی که شرح وظایف‏ تخصصی کمیسیون برنامه و بودجه را احصا کرده است،اکثریت مواد لایحه لا اقل به عنوان کمیسیون اصلی به‏ کمیسیون برنامه و بودجه را احصا کرده است،اکثریت مواد لایحه لا اقل به عنوان کمیسیون اصلی به‏ کمیسیون برنامه و بودجه مربوط نمی‏شوند.چگونه است که چنین لایحه‏ای به کمیسیون«برنامه و بودجه»به‏ عنوان کمیسون اصلی ارجاع گردیده است؟

ظاهرا تنها استدلال این بوده که این مواد در خلال لایحهء بودجه سال 84 از سوی دولت آقای خاتمی‏ تقدیم گردیده است،ولی کمیسیون برنامه و بودجه با توافق دولت و قطعا هیات رییسه ترتیبی داده است که‏ این مواد با این استدلال که غیر بودجه‏ای هستند،از لایحهء بودجه بیرون کشیده شوند.اکنون چه اتفاقی افتاده‏ است که مجددا این مواد بودجه‏ای تلقی شده‏اند؟!

مفهوم بیرون کشیدن این مواد از لایحه بودجه این بوده است که چنانچه دولت خواهان قانونی شدن‏ دایمی این مواد است باید مراحل لازم جهت رسیدن به این مقصود را در هیات وزیران و مجلس شورای‏ اسلامی بپیماید نه این‏که مجموعهء آن مواد را مجددا روی هم ریخته و تقدیم مجلس نموده و به همان شیوه‏ (2)-(نامه مروخ 1/10/83 آقای دکتر سید محمود کاشانی به ریاست محترم مجلس و پیشنهادهایی برای اصلاح آیین‏نامه)

حقوق اساسی » شماره 5 (صفحه 377)ArmLeft.gif

تقاضای تصویب آن را بنماید.این اقدام دولت و هیات رییسه مجلس باعث می‏شود موادی ناشناخته را که‏ مراحل قانونگذاری را طی نکرده‏اند از یک ساله بودن به مادام العمر تبدیل کند.

2 ب-حذف شور اول از لایحهء دو شوری

به اعتراف دولت و مجلس مواد این لایحه غیر بودجه‏ای و بنابراین برطبق مادهء 143 آیین‏نامه، لایحه دو شوری می‏باشد.ولی در مورد این لایحه حکم مادهء 150 آیین‏نامه ناظر بر برگزاری شور اول عملا حذف گردیده است.زیرا برطبق مادهء 150 در شور اول«...دربارهء نقاط ضعف و قوت، نقائص و امتیازات و لزوم یا عدم لزوم آن طرح و لایحه در کلیات مذاکره می‏شود و پس از آن نسبت‏ به اصل طرح یا لایحه رأی‏گیری به عمل می‏آید...».

اکنون این سوال وجود دارد که مجلس دربارّ کلیات کدام یک از مواد این لایحه که دارای‏ موضوعات متفاوت هستند مذاکره کرده و سپس نسبت به اصل کدام یک از مواد غیر مرتبط باهم اعلام‏ رای نموده‏است!؟این مطلب را آقای دکتر حسن سبحانی نمایندهء محترم در جلسهء علنی روز یکشنبه سوّم مهرماه 84 به روشین متذکر شدند این تذکر قانونی قطعا کافی برای توقف مذکرات‏ و خارج کردن این لایحه از دستور بود.

2 ج-نطق نمایندگان

از پی‏آمدهای روی هم ریختن این مواد غیر مرتبط و مستقل از یکدیگر،پایمال شدن شدید حق‏ نمایندگان در زمینهء مدت نطق در جلسهء علنی موضوع مادهء 108 آیین‏نامه داخلی است.اگرچه بر اثر تنگ‏نظری‏هائی که عمدتا به جمهوری اسلامی تحمیل شده‏اند،آیین‏نامه داخلی«مجلس شورای‏ اسلامی»مدت زمان مذاکرات و نطق‏ها را نسبت به آیین‏نامهء داخلی«مجلس شورای ملی»بی‏جهت‏ محدود نموده‏است،زیرا برای هریک از این مواد که در خور لایحه‏ای مستقل است باید مدت زمانهای‏ حداقلّی مذکور در مادهء 108 یعنی مثلا 45 دقیقه برای مخالفان یا موافقان وقت در نظر گرفته می‏شد. درحالی‏که هیات رییسهء محترم مجلس این 45 دقیقه را جمعا برای 5 نفر در نظر گرفته است تا در مخالفت با 66 مادهء اصلی و 27 مادهء الحاقی لایحه‏ای سخن بگویند که فقط روخوانی آن ساعت‏ها وقت‏ نیاز دارد!!

حقوق اساسی » شماره 5 (صفحه 378)ArmLeft.gif
3-جایگاه پیشنهادات نمایندگان در جریان قانونگذاری

یکی از بحث‏های مم و مؤثری که مشارکت آحاد نمایندگان در امر قانونگذاری را تضمین‏ می‏نماید،پیشنهادهای نمایندگان در مورد با طرح‏ها و لوایح قانونی است.وجود یک آیین‏نامه داخلی‏ جامع و پاسخگو از یک سو امکان ارایه کامل نقطه نظرات نمایندگان را در قالب پیشنهاد فراهم می‏سازد و از سوی دیگر این پیشنهادها را محدود و مقیّد به شروطی می‏نماید که به استقلال قوه مجریه آسیبی‏ نرسیده و مجلس نیز بتواند با استماع نظرات،تصمیم شایسته‏ای در برابر آن‏ها اتخاذ نماید.پیشنهادات‏ نمایندگان نیز از جمله مسائلی است که در آیین‏نامهء داخلی دستخوش دگرگونی شده است.

3 الف-رابطهء پیشنهادات با موضوع لایحه

ماده 97 آیین‏نامه داخلی چاپ سال 1363 که لا اقل تا سال 1365 حاکم بوده است می‏گوید:«پس‏ از رای موفاق نسبت به اصل لایحه یا طرح،پیشنهادهای کتبی واصله به هیات رییسه نسبت به هریک از مواد و همچنین مواد الحاقیه که هردو باید کاملا مربوط به موضوع لایحه یا طرح باشد به کمیسیون‏ ارجاع می‏شود و...»

این الزام و ضرورت در مواد 102 و 103 آیین‏نامه مجلس شورای ملی چاپ سال 43 عینا تصریح و حتی به این حد هم اکتفا نکرده و در پایان ماده 103 می‏گوید«به پیشنهادات اصلاحی که به تشخیص‏ رییس مجلس خارج از موضوع لایحه باشد یا ماده مربوط را ذکر نکرده باشد ترتیب اثر داده نمی‏شود و...»

نظیر ماده 97 فوق الذکر،ماده 151 در آیین‏نامه موجود می‏باشد که البته معلوم نیست از چه زمانی‏ ولی به‏هرحال ویژگی مذکور برای پیشنهادات نمایندگان را که یک ضرورت انکارناپذیر است از پایان‏ ماده 151 حذف کرده است.اگرچه با وجود اصل 74 قانون اساسی و نیز ماده 134 آیین‏نامه داخلی، این حذف نمی‏توانست ضرورت ارتباط پیشنهادات با موضوع لایحه را منتفی نماید،ولی به‏هرحال از بین رفتن این مانع روشن و قاطع وسایل سوء استفاده و گسترش هرج‏ومرج در امر حساس و ظریف‏ قانونگذاری را رواج داده است که به مواردی از آن در ارتباط با همین لایحه مورد بحث اشاره می‏کنم؛

3 ب-حذف 10 ماده از لایحه در کمیسیون برنامه و بودجه

در جریان رسیدگی به لایحه در کمیسیون برنامه و بودجه با پیشنهاد نمایندگان و رای کمیسیون‏ تعداد 10 ماده از لایحه حذف شده‏اند.عنوان بعضی از این مواد عبارتند از:صدور مجوز واگذاری‏ اراضی به کسانی که به صورت غیر مجاز تصرف و بر روی آنها احداث بنا نموده‏اند،ایجاد تکالیف

حقوق اساسی » شماره 5 (صفحه 379)ArmLeft.gif

جدید برای نیروی انتظامی و گمرک ایران،اعطا مجوز سرمایه‏گذاری به مناطق آزاد و بازخرید محصول،انحلال شرکت‏های دولتی و تبدیل به موسسه یا مرکز دولتی،نحوه سرمایه‏گذاری شرکت‏های‏ تابع و زارتخانه‏های نفت و نیرو،اجازه هزینه کردن 5 در هزار مابه التفاوت معوق الوصول به سازمان‏ حمایت،واگذاری مدیریت و امکانات واحدهای دولتی و دستگاه‏های اجرایی به افراد حقیقی و حقوقی‏ در اجرای ماده 88 قانون تنظیم‏بخشی از مقررات مالی دولت،اصلاح ساختار نیروی انسانی سازمان‏ توسعه و نوسازی معادن.

همان‏گونه‏که ملاحظه می‏شود این مواد دارای موضوعات مستقل و هریک درخور یک لایحهء مستقل بوده‏اند و برطبق اصل 74 قانون اساسی در هیات وزیران تصویب شده‏اند.

این لوایح مستقل یا باید از سوی دولت در جلسهء علین مسترد گردیده و یا در جلسهء علنی و با رأی اکثریت نمایندگان ردّ و کنار گذاشته شوند.به هیچ وجه یک لایحهء قانونی با پیشنهاد نمایندگان و رأی کمیسیون حذف و از دستور خارج نمی‏شود.

3 ج-الحاق 27 مادهء جدید با موضوعات گوناگون در کمیسیون برنامه و بودجه

این مواد که با پیشنهاد نمایندگان و تصویب کمیسیون به لایحه اضافه شده‏اند راجع به مسائلی از قبیل:واگذاری اموال عمومی و دولتی،اوراق مشارکت،تغییر قانون مالیات‏ها و...نفت و گاز،انرژی‏ اتمی،آموزش و پرورش و غیره هستند که هیچ یک به هم ارتباط ندارند و لا بد با عبو از مجلس به‏ قانون تبدیل می‏شوند.واقعیتی که بر هیات رییسهء محترم و هیج یک از نمایندگان محترم مجلس پوشیده‏ نیست،این است که تنها طرح‏ها و لوایح قانونی هستند که برطبق اصل 74 قانون اساسی قابلیت طرح‏ در مجلس و براساس آیین‏نامهء داخلی پس از پیمودن مراحل قانونی به قانون تبدیل می‏شوند.بنابراین‏ 27 مادهء الحاقی به صرف تصویب کمیسیون و رأی مجلس به دلیل تخلف از اصل 74 قانون اساسی‏ مطلقا ارزش قانونی پیدا نمی‏کنند.

چنان‏چه دولت یا مجلس خواهان قانونی شدن متون 27گانهء الحاقی باشند،باید هریک از این مواد به صورت یک لایحهء سمتقل از سوی دولت یا با امضای 15 نفر از نمایندگان بصورت طرح قانونی و با رعایت جزئیات مواد 134 و 130 آیین‏نامه داخلی پیشنهاد شوند.اگر طرح باشند به حکم مادهء 130 آیین‏نامهء داخلی«نسخه‏ای از هریک از این طرح‏ها توسط رییس برای وزیر یا وزیران مربوط باید ارسال گردد».

حقوق اساسی » شماره 5 (صفحه 380)ArmLeft.gif
4-نقض مواد 135،136 و 148 آیین‏نامهء داخلی مجلس شورای اسلامی

مسوولیت اجرای قوانین موجب اشراف وزیران به امور کشور و شناخت نقاط قوت و ضعف و نارسائی‏های قانونی شده و آنان را وادار می‏نماید که نسبت به رفع کاستی‏ها با پیشنهاد لوایح قانونی در جهت اصلاح قوانین موجود یا ایجاد قوانین جدید اقدام نمایند.براساس آیین‏نامهء داخلی،از این گام‏ نخستین نا نهائی شدن قانون در مجلس،وزیران و نمایندگان دولت گام‏به‏گام حضور دارند تا مصوبات‏ مجلس بصورت واقع‏بینانه و هرچه دقیق‏تر تهیه و وزیران نیز با باور عمیق نسبت به اجرای آنها اقدام‏ و پاسخگو باشند.در این راستا برخی گام‏های ضروری و موثر عبارتند از:

-براساس مادهء 135 آیین‏نامهء داخلی مجلس«کلیهء لوایح قانونی تقدیمی به مجلس باید به امضا رییس‏ جمهور و وزیر مسوول با وزرای مسوول رسیده باشد».

-برطبق مادهء 136«لوایح قانونی باید در جلسهء علنی مجلس توسط وزیر مربوط و یا نمایندگان دولت‏ تقدیم گردد».

-برطبق مادهء 148«کمیسون‏ها موظفند،در موقع رسیدگی به طرح‏ها و لوایح،از وزراء و بالاترین‏ مقام دستگاه ذی ربط دعوت به عمل آورند».

-به موجب ذیل مادهء 136«در موقع طرح آن(لایحه)نیز باید وزیر مربوط یا یکی از وزراء به تناسب‏ موضوع حاضر باشند».

ولی مواد لایحهء موسوم به«الحاق موادی به قانون تنظیم...»متنوع و مستقل و هریک به موضوعی‏ مربوط می‏شوند و به تناسب،هیات‏های رییسه مجلس و کمیسیون‏های تخصصی مکلف بوده‏اند که به‏ مفاد مواد مذکور در آیین‏نامهء داخلی عمل نمایند،که به دلیل نادیده گرفتن مادهء 134 در پذیرش و وصول لایحه از تکلیف روشن مقرّر در مواد 135،136 و 148 آیین‏نامه تخطی و تخلف کرده‏اند.

5-پیشنهادات نمایندگان و کمیسیون‏ها

تعدادی بالغ بر 110 پیشنهاد از سوی نمایندگان و 55 مورد از سوی کمیسیون‏ها دائر بر تأیید، اصلاح،تغییر جزیی و کلی مواد و به ویژه حدود 60 مادهء الحاقی مفصّل(مثلا برای جانشینی مادهء 16، متنی با بیش از 4 صفحه)پیشنهادشده که در دفاتر به شمارهء چاپ 943 و 944 گردآوری گردیده‏اند. روال کار مجلس چنین است که تکالیف این پیشنهادات می‏باید در صحن علنی و با توضیح پیشنهاد دهنده و اظهار نظر یک موافق و رأی مجلس روشن شوند.نگاهی به این پیشنهادات و اندکی اندیشه و دقت نشان می‏دهد که هرگونه سرنوشتی که برای آن‏ها رقم زده می‏شود،اعم از«ردّ»یا

حقوق اساسی » شماره 5 (صفحه 381)ArmLeft.gif

«تصویب و قانون شدن آن‏ها»و یا«صرفنظر کردن پیشنهاددهنده»تأسف‏برانگیز و خجالت‏آور و بیانگر سقوط کیفتی قانونگذاری در مجلس شورای اسلامی می‏باشد.گمان نمی‏کنم در هیچ یک از پارلمان‏های کشورهای دیگر نمونه‏ای از آن را بتوان یافت.

6-استناد به موادی از قانون‏<<برنامه چهارم‏>>و نیز قانون‏<<تنظیم...>>مصوب‏ 23/10/80 کمیسیون برنامه و بودجه

بیشا ز 20 مورد از مواد لایحه«الحاق موادی به قانون تنظیم...»به مواد قانون«برنامه چهارم»و نیز قانون«تنظیم‏بخشی از مقررات مالی دولت»و مواردی از قانون برنامه سوم که در برنامه چهارم تنفیذ شده‏اند،استناد نموده و آن مواد را اصلاح یا احکام جدیدی برمبنای آنها صادر کرده است.این مواد نیز از جهات زیر مردود و باطل هستند:

1-هیات رییسه مجلس هفتن به استناد این‏که لایحه«الحاق موادی به قانون تنظیم‏بخشی از مقررات مالی دولت»دایم هستند،آنها را از قانون بودجه سال 1384 بیرون کشید تا آن را به تصویب‏ دایمی برساند.فارق از تناقضاتی که قبلا به آن اشاره کردم،اکنون چگونه می‏شود در بیش از 20 مورد، مواد این قانون دائمی را بر مرکب قوانین موقت«برنامه چهارم»و«تنظیم‏بخشی از مقررات مالی دولت» سوار نموده و سرنوشت آنها را به هم گره بزنید؟!

2-قانون 114 ماده‏ای آزمایشی«تنظیم‏بخشی از مقررات مالی دولت»مصوب 23/10/80 کمیسیون‏ برنامه و بودجهء مجلس ششم که عمر 4 ساله دارد،در تاریخ 23/10/84 مدت اجرای آزمایشی آن پایان‏ می‏پذیرد و از تصمیم کمیسیون برنامه و بودجه مجلس ششم رفع اثر شده و خواهد مرد.چگونه‏ می‏شود سرنوشت برخی از مواد یک قانون دایمی به اسم«الحاق موادی به قانون تنظیم...»را به این‏ قانون در حال نابودی پیوند زد؟

3-شاید پاسخ این باشد که قانون«تنظیم...»به موجب ماده 156 قانون«برنامه چهارم توسعه»در مدت‏ برنامه یعنی به مدت 5 سال در مجلس ششم«تنفیذ»گردیده است.

اولا-باز هم قانون«تنظیم...»موقت است و نمی‏توان قانونی دایم را به آن وابسته کرد.

ثانیا-هنگامی که هیات رییسهء محترم مجلس هفتم«برنامه چهارم توسعه»،مصوّب مجلس ششم را تایید کرد،در نامه هشت صفحه‏ای مورخ 24 مردادماه 83 نسبت به پرهیز از این اقدام غیر قانونی هشدار داده و از جمله تصریح نمودم:«تنفیذ 114 ماده یک قانون آزمایشی به موجب یک ماده از 247 ماده لایحه‏ به اصطلاح برنامه 5 ساله هیچ‏گونه جایگاهی در نظام قانونگذاری و آیین‏نامه داخلی ندارد».اکنون نیز

حقوق اساسی » شماره 5 (صفحه 382)ArmLeft.gif

قاطعانه تاکید می‏کنم که صلاحیت و وظیفهء مجلس شورای اسلامی این است که قوانین را تصویب کند و تصویب،«کلمه»به«کلمه»و«حرف»به«حرف»بوده و حتی«علایم نگارشی»مربوطه باید به تصویب‏ برسند.چنان‏که رییس محترم مجلس در کی از جلسات علنی اخیر در کی مباحثه منطقی و صحیح با نمایندگان بین انتخاب علامت ویرگول(،)یا واو(و)گفتگو و مناقشه داشتند و بالاخره یکی را انتخاب‏ کردند.اکنون آیا می‏توان 114 ماده را که در 34 صفحه در قطع A4 و با حروف ریز شوشته‏شده‏3با یک‏ قیام و قعود به قانون تبدیل کرد؟محال است و این ممنوعیت بدیهی‏تر از آن است که نیاز به نشان‏دادن‏ حکم یا قرینه‏ای قانونی داشته باشد.

با این وجود آیین‏نامه داخلی مجلس شورای اسلامی در این زمینه ساکت نبوده است.برطبق‏ تبصره 2 ماده 91 آیین‏نامه داخلی که قطعا تا سال 1365 دارای اعتبار کامل بوده است:«نمایندگان‏ مجلس و دولت نمی‏توانند یک لایحه یا طرح قانونی را که بیش از یک ماده دارد به عنوان ماده واحده‏ پیشنهاد و تقاضای تصویب نمایند.در صورتی که طرح یا لایحه مشتمل بر بیش از یک ماده باشد باید مواد و تبصره‏ها جزء به جزء طرح و مورد شور قرار گیرد».تنفیذ 114 ماده به موجب مادهء 156 قانون‏ «برنامه چهارم»علاوه بر همهء ایرادات از جمله«تنوع عناوین و موضوعات»و...از بارزترین مصادیق‏ حکم تبصرهء 2 مادهء 91 بوده و محکوم به بطلان است.این حکم در تبصره ماده 96 آیین‏نامهء داخلی‏ مجلس شورای ملی-چاپ سال 43 با تفاوتی در بعضی عبارت‏ها عینا ذکر شده است.

نظیر تبصرهء 2 مادهء 91 در آیین‏نامهء داخلی کنونی مجلس،مادهء 142 است که برطبق آن‏ «نمایندگان مجلس و دولت نمی‏توانند یک طرح یا لایحهء قانونی را که بیش از یک موضوع دارد به‏ عنوان ماده واحده پیشنهاد و تقاضای تصویب نمایند.در صورتی که طرح یا لایحه مشتمل بر بیش از یک موضوع باشد،باید مواد و تبصره‏ها جزء به جزء طرح و مورد شور قرار گیرد.هیات رییسه موظف‏ است قبل از اعلام وصول طرح‏ها و لوایح،مفاد این ماده را رعایت نماید».

همان‏گونه‏که ملاحظه می‏شود ماده 142 به صورت ناشیانه از تبدیل کلمهء«ماده»به«موضوع»در تبصرهء 2 مادهء 91 حاصل شده است.مادهء 142 موجب حذف تبصرهء 2 مادهء 91 شده و خودبه‏خود به‏ صورت وهن‏آور و سبکی در درون خود و نهایتا با مواد 130 و 134 آیین‏نامهء داخلی دچار تناقض گردیده‏ و راه سوء استفاده برای ورود لوایح غیر قانونی بودجه‏های سالیانه و برنامه‏های 5 ساله و مواردی از قبیل‏ لایحهء«تنظیم‏بخشی از مقررات مالی دولت»را هوار نموده است.ولی به هرصورت حتی مادهء 142 نیز (3)-چاپ بهمن‏ماه 1383-ادارهء کل قوانین.

حقوق اساسی » شماره 5 (صفحه 383)ArmLeft.gif

اجازه نمی‏دهد که 114 موضوع گوناگون است به موجب یک ماده و بدون ورود در جزئیات به قانون تبدیل شود.

ثالثا:قانون 114 ماده‏ای در خصوص«تنظیم...»بصورت آزمایشی و در تاریخ 23/10/80 به‏ تصویب کمیسیون برنامه و بودجه مجلس ششم رسیده است.اصل لایحهء پیشنهادی مرکب از 73 ماده‏ در تاریخ 5/8/80 بوده که برخلاف اصل 74 قانون اساسی و در کمیسیون برنامه و بودجه 41 ماده به‏ آن افزوده شده است!این قانون صرفنظر از ماهیت فاسد مواد،از جهت نادیده گرفتن تشریفات‏ قانونگذاری از جمله تفویض اختیار به کمیسیون برنامه و بودجه اسباب تأسف است.همین بس که‏ مجلس هفتم در درو مرحله و علیرغم دفاع اعضای هایت رییسه،حاضر نشد که با اقدام مشابه لایحهء 66 ماده‏ای«الحاق...»را جهت تصویب آزمایشی و با استناد به ذیل اصل 85 به کمیسیون ارسال نماید.در رابطه با اساس لایحهء«تنظیم...»از جهت تنوع موضوعات و تصویب آزمایشی آن آقای دکتر سید محمد کاشانی در بخشی از نامه سه صفحه‏ای مورخ 8 بهمن‏ماه 1380 خطاب به آقای کروبی رییس‏ وقت مجلس نوشتند:«این‏گونه قانونگذاری با هدف از تأسیس قوه مقننه و وضع قانون که ایجاد نظم، ثبات و هماهنگی در جامعه است ناسازگاری کامل داشته و باعث تولید نابسامانی در کشور می‏گردد»و در پایان نامه از هیات رییسه مجلس ششم خواستند که«مصوبه کمیسیون برنامه و بودجه را از شورای‏ نگهبان مسترد و از دولت خواسته شود که به تکلیف قانونی خود در زمینهء تدوین لوایح قانونی به‏ درستی اقدام نماید».

هنگامی که مجلس هفتم به موادی از قانون«تنظیم...»و نیز قانون«برنامه چهارم»رسما استناد می‏کند،در حقیقت به گونهء غیر مستقیم بر اصل این قوانین مهر تأیید می‏زند.قوانینی که به باور من‏ شایسته نام قانون نیستند.

7-لوث کردن اصول 94 تا 97 قانون اساسی

این اصول بیان‏گر نقش و مسوولیت شورای نگهبان در رابطه با مصوبات مجلس شورای اسلامی‏ است.برطبق این اصول مصوبات مجلس شورای اسلامی از نظر عدم مغایرت با موازین اسلام و قانون‏ اساسی باید برای شورای نگهبان ارسال گردد.شورای نگهبان،درحالی‏که قانونگذاری را در تار و پود پیرایه‏های عجلیبی مانند«برنامه‏های 5 ساله»و«مصوبات مجمع تشخیص مصلحت»و...گرفتار کرده و آنها را«میزان و معیار»سنجش مصوبات مجلس شورای اسلامی قرار داده است،تشریفات قانونگذاری

حقوق اساسی » شماره 5 (صفحه 384)ArmLeft.gif

را که به موجب اصول 52،53،65،74 و...به گونه مستقیم در امر قانونگذاری لازم الرّعایه هستند به‏ فراموشی سپرده و یا برخوردی ضعیف با آنها نموده است.

به هرصورت ظاهر امر این است که شورای نگهبان فقط نسبت به متنی که از مجلس ارسال شده‏ است،بررسی و اظهار نظر می‏کند.هنگامی که حدود 80 ماده با موضوعات کاملا متفاوت زیر عنوان یک‏ مصوبه،به جای 80 مصوبه،و به اسم«لایحهء الحاق موادی به قانون تنظیم‏بخشی از مقررات مالی دولت» در اختیار شورای نگهبان قرار می‏گیرد،مدت زمان‏های پیش‏بینی‏شده در اصول 94 و 95 قانون اساسی‏ جهت یک رسیدگی دقیق و عادلانه هرگز فراهم نبوده و انجام مسوؤلیت شورای نگهبان در بررسی دقیق‏ مصوبات مجلس نیز لوث خواهد شد.

8-ماهیت مواد

نیازی نمی‏بینم که وارد بحث‏های ماهوی تک‏تک مواد این لایحه شده و ایرادات آن را بیان کنم. تجزیه و تحلیل چنین مواد آشفته و بی‏ارتباطی نیازمند فرصت‏های بسیار طولانی و انجام کارشناسی‏ و گردآوری اطلاعات است ولی آنچه به گونهقطعی می‏توان گفت این است که نمایندگان مجلس هرگز دارای فرصت و امکان لازم برای رسیدگی به مندرجات این لایحه و پیش‏بینی پیامدهای زیانبار آن‏ نبوده‏اند.

به عنوان نمونه در مادهء 29 لایحهء«الحاق موادی به قانون تنظیم...»،با پیشنهاد سازمان«میراث‏ فرهنگی»به کمیسیون مادهء(5)قانون تأسیس شورایعالی شهرسازی و معماری،اجازهء«تغییر کاربری»و به شهرداری‏ها اجازهء«فروش تراکم»داده شده است که این هردو برخلاف قوانین جاری کشور هستند.براساس قانون تأسیس شورایعالی شهرسازی،مأموریت کمیسیون مادهء(5)تنها و منحصرا«تهیه‏ و تصویب طرح‏های تفصیلی و تغییرات آنها است»و چیزی به امس«فروش تراکم»در قاموس قوانین‏ شهرسازی و دیگر قوانین بنیادی که حافظ حقوق مالکانه همسایگان است وجود نداشته و مجاز نمی‏باشد.این‏گونه«تغییر کاربری‏ها»و«فروش تراکم»تخلّف است و بنا و بنیان امنیت عمومی و محیط زیست پایتخت و اقتصاد و فرهنگ کشور را با تهدید جدی روبه‏رو کرده است.اکنون و با کمال‏ تأسف و به دستاویز«توسعه گردشگری»به انی اقدامات شهرداری تهران از سوی مجلس شورای‏ اسلامی استناد شده و به گونهء ضمنی مهر تأیید زده می‏شود.قدر مسلم این است که اگر مادهء 29 این‏ لایحه،به صورت یک لایحهء مستقل با همهءویژگی‏های قانونی تقدیم مجلس شده و تمام مراحل و تشریفات قانونگذاری دربارهء آن پیموده شده بود،چنین مصوّبه‏ای از مجلس خارج نمی‏شد.

حقوق اساسی » شماره 5 (صفحه 385)ArmLeft.gif
9-ضعف نظارت

رییس محترم مجلس در«همایش مجلس و نظارت»از نبودن نظارت بر اجرای قوانین به حق گلایه‏ و گفته‏اند:

«آیا در کشور به همان اندازه که نسبت به امر قانونگذاری اهتمام داریم نسبت ه امر نظارت هم‏ اهتمام داریم؟که پاسخ من به این سوا


مطالب مشابه :


منابع کامل دکتری حقوق جزا و جرم شناسی .

» خدمات پایان نامه تقدیمی در نکوداشت استاد در برخی ویژه نامه ها از جمله :




بررسی لایحه الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت

ماده‏ای تقدیمی دولت نیز از جمله مسائلی و در پایان نامه از هیات




پیشنهادهایی برای اصلاح آیین‏نامه داخلی مجلس شورای اسلامی

پیشنهادهایی برای اصلاح آیین‏نامه نامه داخلی) گزارش تقدیمی از جمله برای




اشعار تقدیمی به استاد دكتر ناصر كاتوزيان

اينك او زمزمه اين جمله منظوم كند: پایان نامه های راهنمایی شده توسط کتب تقدیمی به دکتر




ابطال مصوبه اختیار تغییر محل خدمت کارکنان رسمی دولت

شغل مورد تصدی کارمند، می گوید و با توجه به سیاق جمله و مفهوم تقدیمی پایان نامه و




نقد یک رای در زمینه‌ی مسوولیت شهرداری نسبت به زیانِ درختان

» خدمات پایان نامه ارشد در این دادخواست، از جمله، به «در دادخواست تقدیمی، خواهان




آیین نگارش حقوقی

تغییر معنی ومفهوم جمله می در لوایح تقدیمی و دادخواست های پایان نامه




اسطوره و منطق - بخش نخست

بعضی‌ها، از جمله باستان دینی و اشیای تقدیمی در نظر پایان نامه و مقاله در




برچسب :